eitaa logo
پله پله تا خدا
148 دنبال‌کننده
313 عکس
218 ویدیو
7 فایل
یٰا قَریٖبِ لٰا یُبعدُ عَن القُلُوبْ ... حرف‌های نگفته‌ام را از سکوتم بخوان! یک جای دنج برای اهل #دل❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌼 سلام بر قلبهای پر نور سلام بر آنان که در طریق معرفت استوارند سلام بر آنان که مهر می ورزند خدایـــــــــگونه بی چشمداشت سلام بر آنان که دوست میدارند خدایـــــــــگونه بی چشمداشت 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی را به‌طرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته را لطفاً بهم بدین، اینم پولش.» بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت شکلات به‌عنوان جایزه برداری.» ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد! مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلات‌هاتو بردار.» دخترک پاسخ داد: «عمو! نمی‌خوام خودم شکلات‌ها را بردارم، می‌شه شما بهم بدین؟» بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟» دخترک با خنده‌ای کودکانه گفت: «آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!» خیلی از ما آدم بزرگ‌ها، حواسمان به اندازه‌ی یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدانیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدم‌ها و وابستگی‌های اطراف‌شان بزرگتر است. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💛﷽ بیدار شو صبح است پنجره را بگشا بشنو خدا صدایت میزند بخند که خدا لبخند بنده‌اش را دوست دارد شادباش و محبت کن که این عین شکرگزاریست ...🍃💛 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
‍ 🔆هو الحی🔆 صبح امروز را با سپاس آن خدایی آغاز می کنم که به او امیدوارم و به او توکل کرده ام «الهی یاری ام کن تا نگرانی هایم را کنار بگذارم و توکل را جایگزین آن کنم و به من جرأت بده تا قدرتمند شوم» ⚜ بسْم اللّٰه الرَّحمٰن الرَّحیم⚜ به نام خداوند بخشنده ی مهربان 🔅تو خدای منی و من تسلیم توام🔅 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
نفس باد صبا🕊🌼 صبحدم از راه رسید قاصـدک پـر زد و 🕊🌼 گل وا شد و خورشید دمید بلبل از هلهله ی باد بـه رقص آمـد و گفت🕊🌼 باید از باغ خدا عطر محبت را چید سـلام صبحتون پر امید و شاد🕊🌼 امـروزتـون سـراسـر نیکبختی 🕊🌼 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗خوبیهای آدمها رو بشمار اینجوری ضعفهاشون برات کمرنگ میشه 💗یادت باشه اگه میخوای رفیقِ خصوصیِ خدا بشی باید بتونی عیبهای دیگران را نبینی و بـراشون مـهر بپاشی... 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
❗️ 🍃علامه حسن زاده آملی : باطن تو در اين دنیا ، عين ظاهر تو در آن دنیا است. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
زندگی پر از گره هایی است که تـو آن را نبسته ای ... اما بـاید تمام آنها را به تنهایی بـاز کنی تـنهای تـنها 🙏ولی اگر به خـدا توکل کنی 🙏او گره ها را یکی یکی بـرایت بـاز می کند 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
💫در این دنیا 🍁دو چیز بهترینند 💫زندگی کردن ازسرشوق 🍁و خندیدن از ته دل 💫از صمیم قلب 🍁هر دو را برایتان از 💫خـداوند مهربان خواستارم 🍁شبتون خــوش در پناه خــدا 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
شخصی گفت من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای شهدا واموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است به هر ماشینی می گفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم. یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله به راننده گفتم جمکران، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟! راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آن ها به مقصد، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود؟ گفت کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت: شبی ساعت دوازده شب، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم. هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آن ها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم مے برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هذیان می گویی! دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟ گفت برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم براے چه بروم؟ گفت آن خانواده گریه می کنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت: کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آن را تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و وهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آن را باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم خواهر چرا گریه می کنی؟ گفت برادر من، شما که نمے توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم شوهرتان کجاست؟ گفت: چرا سوال می کنی؟ گفتم: من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت: شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانے سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت: این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل می کنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آن را با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند: «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ» دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت که این سجیه به جز در شما نمی بینم ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم تو در کنار منی و تو را نمی بینم مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آن را تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد. 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🍊صبح آدینه تون بخیر 🍏امیدوارم امروز و هر روز 🍊دلتون پر از شادی باشه 🍏خونه هاتون پر از عشق 🍊سفره هاتون پر از برکت 🍏زندگيتون پر ازصمیمیت 🍊و عمر و عاقبتتون بخیر باشه 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂سلام صبح پاییزی تون بخیر 🍃آدینه تون با طراوت 🍂وچون صدای باران گوش نواز 🍂بیدارشو همه چیز مهیاست 🍃آرامش صبح، باران پاییزی 🍂و بوی عطر زندگی 🍂دلتون خالی از غصہ 🍃زندگيتون شیرین 🍂دنیاتون غرق درشادی وآرامش 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
... 🍃حضرت علامه طباطبایی(ره) : باطن دنیا ، صلوات بر محمد و آل محمد است و جامع ترین ذکر ، ذکر صلوات است . زمهر افروخته ‌،ص ۲۲۳ 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
و باز هم داستانی که این تک بیت شعر را به زیبایی معنی می کند با خدا باش و پادشاهی کن👏👏 🌸 حضرت موسی (ع) از کنار باغی می گذشتند که مرد جوانی از ایشان برای خوردن سیب به باغ دعوت کردند. حضرت وارد باغ شدند و از عظمت و وسعت و نعمت‌های باغ در حیرت فرو رفتند. 🌸حضرت موسی از چگونگی دست یافتن به این باغ سوال کرد. آن جوان گفت: من زمان مرگ پدرم چیزی نداشتم و پدرم انسان نیکوکار و اهل بخشش بود. زمانی که از دنیا می رفت به من گفت: پسرم من درست است مال دنیای زیادی از خود باقی نمی‌گذارم ولی خدای بزرگی دارم که تو را به او و امید و کرمش می‌سپارم. 🌸پدرم از دنیا رفت در حالی که از او به من فقط 5 سکه طلا ارث رسیده بود. با این 5 سکه در بازار می‌رفتم ، مرد ثروتمندی را دیدم که از مرد فقیری باغی خریده بود که چشمه آن خشک شده بود و ثروتمند به زور می‌خواست باغ را پس بدهد ولی فقیر نداشت. باغ را به 20 سکه خریده بود ولی به 5 سکه پس می‌داد که فقیر هیچ در بساط نداشت. 🌸جلو رفتم و 5 سکه دادم و خریدم تا آبروی آن مرد فقیر را حفظ کنم. همه مرا مسخره کردند و گفتند: باغی که چشمه آن خشک شده است ، بیابان است. 🌸چون به باغ رسیدم ، دست به دعا برداشتم که خدایا از فضل خود بی‌نیازم کن. صبح دیدم سنگ بزرگی که در وسط باغ بود، کنار رفته و چشمه‌ای پدید آمده است. 🌸این معجزه در شهر پیچید و آن مرد ثروتمند مرا راضی کرد به 100 سکه که آن باغ را بفروشم. من فروختم. بعد از چند روز سنگ برگشت و چشمه خشک شد و آن مرد ثروتمند مجبور شد به 10 سکه آن باغ را به من بفروشد. من خریدم. 90 سکه داشتم که مالکان باغ‌های مجاور باغ من، مرا انسان درویش مسلکی دیدند و باغ‌های خود از ترس خشکسالی ، ارزان به من فروختند و من که لطف خدا را در قبال نیت خیر دیده بودم، همه را به امید خدا خریدم و بعد از چند روز دوباره چشمه جوشان شد و این همه باغ به خاطر 5 سکه ارث پدری و توکل پدرم در زمان مرگش به خداست. 🌸ندا آمد ای موسی(ع) به بیابان برو. مردی دید که تا گردن در ماسه خود را پنهان کرده بود، علت را پرسید. 🌸مرد گفت: پدر من ثروتمندترین مرد شهر بود، زمان مرگش من گریه می کردم ، مشتی بر گردن من کوبید و گفت: فرزند، مرد ثروتمندی چون من گریه نمی‌کند، حتی خدا هم به تو چیزی ندهد، پدرت آن قدر باقی گذاشته است که 10 نسل کاری نکنید و بخورید. 🌸سالی نکشید همه ثروت من بر باد رفت و اکنون دو سال است حتی لباسی بر تن هم ندارم و از ترس طلبکاران در ماسه‌های بیابان از شرمم پنهان شده‌ام. شب‌ها در تاریکی چون حیوانات بیرون می‌روم و شکاری می‌کنم و روزها برای حفظ بدنم از سرما در ماسه‌ها پنهان می‌شوم. ندا آمد ای موسی (ع) 🌸آن جوان صاحب باغ بی‌کرانه، نعمت من برای پدری بود که کار نیک کرد و بخشش به خاطر من به فقرا نمود و زمان مرگش جز چشم امید به کرم من چیزی در بساط نداشت. 🌸و این‌که می‌بینی، سزای کسی است که ثروت خود را نبخشید و سهم فقرا را نداد به امید این که فرزندانش بعد او از ثروت او بی‌نیاز شوند. 🌸به آن جوان صاحب باغ بگو، پدرت با من معامله کرد و من کسی هستم که یا با بنده‌ام تجارت نمی کنم و رهایش می کنم و یا اگر تجارت کنم، چه بخواهد چه نخواهد، غرق نعمتش می‌کنم،👌👌 🌸حتی هر چه را می‌بخشم او ببخشد، باز از سیل رحمت و ثروت من نمی‌تواند خود را رها سازد😍😍 🌸و به این جوان هم بگو، دیگر بر ثروت هیچ‌کس تکیه نکند و توبه کند و یقین کند جز من کسی نمی‌تواند ببخشد چنانچه جز من کسی هم نمی‌تواند بگیرد.👌👌 🌸نیز ، بداند اگر توبه نکند، بادی می‌فرستیم تا ماسه‌ها را از کنار بدن او بردارد، تا از سرما بمیرد. آن‌گاه قدرت پوشاندن خود را حتی نخواهد داشت. 📚 جلد ۵ 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🍂ســـــلام 🍃روزتون بخیر 🍂به آخرین روز فصل پاییز 🍃خـوش آمـدید 🍂امیدوارم 🍃با به پایان رسیدن 🍂پاییز 🍃تمام یاس و نا امیدی ها هم 🍂به پایان برسد و فصل زمستان 🍃شروع بهترین روزها براتـون باشه 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🍂خداحافظ ای پاییز زیــبـا 🍁خداحافظ ای فصل رنگها 🍂خدایا در 🍁آخرین روز 🍂از فصل زیبای پاییز 🍁آرامش نابت و 🍂عطر مهربانیت را 🍁همچون دانہ های باران 🍂آرام و بی صدا 🍁بر سرزمین قلب 🍂دوستان و عزیزانم ببار 🍁و امروزشان را به طراوت 🍂و پاکی باران قرار ده 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🍁پاييز هزار‌ رنگ مي‌رود ❄️و زمستان سپید رنگ 🍁از راه می‌رسد ❄️و در این ميان شبی است بلند 🍁به بلندای یک فرهنگ ❄️آیینی رنگارنگ بسان پاييز 🍁و درون ‌مایه‌ای پاک و سپید ❄️به رنگ زمستان ♥️یلدا مبارک دوست مـن ♥️ 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🌸واژہ پرستار يعنی: 🌸پ: پيمان بستن برای ایثار 🌱ر: رفتن بہ سوی خدمت خلق 🌸س: سخت کوش 🌱ت: تکميل کنندہ کار طبيبان 🌸ا: الگوی او، زينب ڪبری(س) 🌱ر: راضی از رحمت خــدا 🌸پـرستاران زحمتکش 🌸روزتــون مبارکــــــ🌸 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🌼﷽🌼 ترک دارد دلـــــ💔ـم همچون انــــار آخر پایــــ🍁ــیز همه شبــــ🌘ــهای دلتـنـگی بــدون تــو شب یلـــــــ🍉ــداست. ی: ⇦یا صاحب الزمان ل: ⇦لوایت را علم کن د: ⇦دیگر جدایی بس است‌ ا: ⇦اللهـم عجل لولیکــــ الفـرج 🌺🍃ابر حریفی شو👇 🆔 @Iranian_Central_Cloud
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بدون تو عاشق یلدا شدن کار سختی نیست بی‌ تو هر شب، زمستان و هر شب، پر از سرماست 🌼🍃🌼🍃🌼 شب یلدای من دل بی‌قراریست تمام جمعه‌ها در آه و زاریست کجایی یابن زهرا تا ببینی دو چشمونم فقط بهر تو جاریست 🌼🍃🌼🍃🌼 کاش میشد شب یلدا به کنارت باشم مرهم و شمع و چراغ شب تارت باشم کاش میشد که بلندای شب یلدا را به بقیع آیم و تا صبح به کنارت باشم /خدایا! شب یلدای غیبت را پایان بده 🌼🍃🌼🍃🌼 پای یلدای دلت یواشکی زمزمه کن زیر لب یه یادی از نور دل فاطمه کن چشماتو خیره کن و سوره والعصر و بخون یه دعا برا ظهور پسر فاطمه کن 🌼اللهم عجل لولیک الفرج 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂❄️🍂 ❄️آذرماه چه عاشقانه 🍂آخرین روزش راورق می زند ❄️تا برسد به زمستان 🍂مجالی نیست ❄️باید رنگ ها را مهمان 🍂برف ها کرد ❄️زمستان می آید 🍂و باز پاییز می ماند ❄️و عاشقانه هایش 🍂در ایـن روز زیبا برایتان ❄️رویاهایی تمام نشدنی 🍂و آرزوهایی پرشور ❄️در پرتو الطاف الهی 🍂آرزومیکنم ❄️بیا تا در بلندترین فرصت شبانه از هزار رنگی پاییز به یکرنگی زمستان برسیم🍁 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🍉🍃🍉🍃🍉 ‍ نفسهای آخر پاییز است🍁🍂🍁 بیایید عشق را چاشنی🍉❤🍉 ڪارمون قراردهیم با هم قدرى مهربانترباشیم👌 عشق ومحبت بهترین ❤🍉❤ هدیه روزگاراست🎁 تا طلوع یلدا و غروب ☀️ پاییـز چیزی نمانده🍉🍃🍉 🍉 یلدا مبارک 🍉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان عجیبی شده یلدای سال قبل صحبت از این بود که از اینترنت و مجازی و گوشی‌ها فاصله بگیرید و کنار هم باشید، که هیچ چیز بهتر از با هم بودن نیست امسال اما؛ فاصله گرفتن ملاک شعور شده و مجازی و اینترنت، ایمن‌ترین پل برای ارتباط یلدای سال قبل گوشی‌هامان را توی سبد می‌گذاشتیم تا بیشتر کنار هم باشیم و یلدای امسال،ماسک‌هامان را توی سبد خواهیم گذاشت، گوشی‌هامان رابه دست خواهیم گرفت تا از فاصله‌های دور،کنار هم باشیم. چه دنیای نا متعادلی‌ست که گاه از این سو و گاه از سوی دیگر بوم می‌افتد وما را به این طرف وآن طرف می‌کشاند و هیچ‌کس حریفش نیست. همه چیز به طرز غریبی تغییر کرده و چه باک؟که بازهم تغییر خواهدکرد. دنیا هرگز برمدار ثبات نبوده ونیست، مثل کودکی که تازه راه رفتن یادگرفته، دائم درحال تلاش برای ایستادن و دائما در حال زمین خوردن است. امیدکه یلدای بعد، کنار هم لبخند بزنیم و بدون هراس، درکنار عزیزانمان شادباشیم. امیدکه یلدای بعد کنارهم باشیم یلدا فرخنده❤️ 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
⏳ امشب یک دقیقه بیشتر فرصت داریم! یک دقیقه بیشتر تا باخودمان فکر کنیم چرا سالهای نیامدن مولایمان یلدایی گذشت؟ چرا دانه های انار قلبمان را دست هرکسی دادیم جز او ؟ چرا نُقل مجالسمان نَقل فضائل همه کس بود جز او ؟ چرا دور هم حلقه زدیم اما از فراق تو اشکی در چشمانمان حلقه نزد!؟ کاش جوابی پیدا شود برای غفلت یلدایی ما و شبهای تنهایی او... #یلدای_غیبت #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_الساعه 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa