eitaa logo
خانم رُمَیْصا
5.1هزار دنبال‌کننده
535 عکس
298 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌دانید در دلم چه کاشتید ؟ بیشتر از غم ، غرور نصیبم کردید . من از میان ملتی هستم که شهادت ‌در آن ، بالاترینِ دلخواسته‌هاست و ‌شما ثابت کردید چه اندازه از این واژه ‌بیم دارید ، همین بس که ‌شهامت ‌رویارویی مستقیم با سردار را نداشتید ‌و اکنون پس از گذشت چهار سال ‌می‌بینید که خونش ، زنده‌تر ، ‌جاری‌تر و حیات‌بخش‌تر است . حقارت‌تان همین بس که از زائرانش ‌نیز دلهره دارید و گمان می‌کنید با ‌جنگ سخیف‌تان ، می‌توانید امنیت ‌را زیر سایه ببرید ، یقین داشته باشید ‌که با وجود مکتب هماره ساری و ‌جاریِ امام حسین علیه‌السلام ، ‌این شمایید که در سایه‌ها خواهید ‌ماند و شاید گاهی بتوانید سرتان را ‌از دخمه‌ی بزدلی‌تان بیرون آورید ، اما ‌شک نکنید که سرتان را به باد خواهید ‌داد ، دست و پا بزنید ؛ در باتلاقی که ‌در جای‌جایِ جهان اسلام برای خود ‌مهیا ساخته‌‌اید. نزدیک است فرورفتن‌ ‌و محوشدن‌تان از صفحه‌ی روزگار . گوش‌هایتان را خوب باز کنید ؛ ‌سالگرد سردار دلهایِ ما ، تا ابد ‌باشکوه و جبروت جاوید خواهد ماند ‌‌و شما تنها و تنها به سمت دره‌ی ‌هلاکت‌تان نزدیک و نزدیک‌تر ‌خواهید شد ، خوب بشنوید ؛ ‌‌شما ای طبل‌های تهی ‌' هیچ غلطی نمی‌توانید بکنید. ' - ‌وَقُل جَاءَ الحَقُّ وَزَهَقَ البَاطِلُ ‌إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا . . !
برای بهبودی مصدومان این حادثه صلواتی بفرستید 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرامی ها نمیدانن که ما آرزویمان شهادتس😅✌️ مسیرگلزار امروز صبح🌱
آیا رو خودت کار کردی سرباز راه سلیمانی باشی !؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از این نقطه به شما سلام ✌️🏻 چند تا خادم داریم تو شیار🤔 @mersad_5
به یاد کاپشن صورتی
یکی از رفقای شهیده فائزه رحیمی در کانال حضور دارن از آخرین دیدارشون روایت میکنن 🌱
سه شنبه صبح کاروانی که فائزه اومده بود رسید کرمان بعد از چن ساعت که استراحت کردیم، به اصرار فائزه رفتیم سر مزار حاج قاسم چون میگفت فردا سالگرد حاج قاسم شلوغ میشه. بعد چند دقیقه به من گفت میشه من رو تنها بزاری با حاج قاسم میخوام صحبت کنم‌. منم تنهاش گذاشتم چون همیشه عادتش این بود سر مزار هر شهیدی میرفتیم تنهایی باهاشون صحبت می‌کرد. بعد از حدود نیم ساعت اومد معلوم بود گریه کرده چون چشاش قرمز بود. ازش پرسیدم چی شد؟ گفت هیچی یکم با حاج قاسم درد و دل کردم و ازش خواستم شفاعتم کنه. سه شنبه شب کاروان اول که یکشنبه اومده بودن برگشتن و منم به خاطر یه مشکلی که پیش اومده بود مجبور شدم برم و آخرین دیدار من و فائزه همون شب سه شنبه بود و ما برگشتیم. تازه رسیده بودیم تهران که خبر دادن کرمان بمب گذاری شده. اولین کاری که کردم به فائزه زنگ زدم جواب نداد چن بار زنگ زدم ولی جواب نداد....... بالاخره به هزار زحمت با یکی از بچه ها تونستم تماس بگیرم و از حال فائزه بپرسم. گفتش که فائزه و سه چهار تا از بچه ها نیستن. وقتی اینو گفت دنیا رو سرم خراب شد. خیلی نگران بودم به دانشگاه که رسیدیم رئیس دانشگاه در حال پیگیری بود جو خیلی بدی تو دانشگاه حاکم بود خلاصه حوالی عصر خبر شهادتش رو تو کانال دانشگاه مون دیدم. اول ماتم برده بود و شوکه بودم. نمیتونستم باور کنم که دیگه فائزه نیستش و قرار نیست کنار هم باشیم...... 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
دختر خیلی خوب و معتقدی بود و همیشه به نماز اهمیت میداد و روی نماز اول وقت تاکید داشت. فائزه خانوم با اینکه محجبه و انقلابی بود اما با دخترایی که بی حجاب بودن یا عقاید محکمی نداشتن و از لحاظ فکری متفاوت بودن گرم می‌گرفت سعی می‌کرد با صحبت و استدلال منطقی اونارو به حجاب و انقلاب دعوت کنه. در کنار اینکه یه دختر انقلابی و مذهبی بود خیلی شوخ بود بعد اینکه دوست نداشت کسی از دستش ناراحت بشه اگه با کسی دعوا می‌کرد بعد از چن دقیقه عذرخواهی می‌کرد. حلالیت می طلبید‌
بعد از سپری کردن امتحانات آمدیم نفس بگیریم برای ادامه راه