eitaa logo
⌝خوراک‌لوبیا با قارچ‌وپنیر⌞
464 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
74 ویدیو
1 فایل
‌ ‌ ‌ قبل اینکه لفت بدید باهام دوست شید که لفت دادنتون بیشتر زجر آور شه.  ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
⁺‧₊˚ ཐི⋆♱⋆ཋྀ ˚₊‧⁺ dark fairy ⁺‧₊˚ ཐི⋆♱⋆ཋྀ ˚₊‧⁺
بعد از یک شبِ انبوه از غم و حسرت در میان اشکهایم دراز می‌کشم. کاش غرق نمی‌شدم.
سرت‌رو روی ران من نذار، اونجا قبلاً اشغال شده.
نوشتم که ازش متنفرم و فحشش دادم و بعد از همه جا بلاکش کردم. اما چجوری اون نمی‌فهمه که اگه من بهش عشق نمی‌ورزیدم اینقدر آزرده نمی‌شدم؟ واقعاً انقدر سخته که سوار بر اسبی سفید با بغلی از دسته گل نیلوفر به سمت من بیای، عذرخواهی کنی و دستمو ببوسی؟ خب یا حداقل از شماره دیگه‌ای زنگ بزن و ناشیانه سعی کن منو برگردونی... چه احمقی
من با این پگاسوس زیبا از میان شهرها، جنگل ها و دریاها به سوی تو پرواز کردم تا به تو بگویم که تو یک احمق هستی. همین، خداحافظ
خلاصه‌ی ای از ذهنِ مرموز لیدیا عروس های ماه، جادوگرانی که در جنگل تاریک زندگی می‌کنند، آیین های جادویی با شمع، قلب های پوسیده پر از عنکبوت، گربه های سیاه به عنوان آشنایان وفادار، مارهایی که در گوش زمزمه و ورد نفرین می‌خوانند، خون آشام های باستانی در حال شکار دوشیزگان بی گناه، تعداد بی نهایت چشمی که اشک های خونین می‌گریند. عمارت گوتیک با ارواح در جنگلی مه آلود، کوزه‌/جام های سم، کلاغ هایی که به گوشت مردگان نوک می زنند.
به نظر میرسه که الان در حال گذروندن نوعی دگردیسی هستم و هنوز نمی‌دونم به یه پروانه زیبا تبدیل میشم یا یه وزغ زگیل دار.
متاسفم، من هنوز به اندازه کافی بالغ نشدم و از نظر مالی مستقل نشدم، فلسفه رو خوب درک نکردم و تمام کتابای مورد نظرم رو نخوندم، می‌خوام یکمی هم بیشتر روی اندامم کار کنم... بعداً بیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نظرم پشت این در پیرمردی دانشمند مشغول کیمیاگری هست.
کاش یه خرگوش سفید کوچولو بودم که دنبال پری های باغ می‌دویید و خسته می‌شد و یه گوشه می‌خوابید.
گورستان پرئوبراژنسکو مانند لمس بال فرشته است. مکان الهی مورد علاقه من.
الان من 390 سال سن دارم و یه روح باستانی هستم که کنار پنجره نشسته و منتظره تا این احمق به درستی ازش عذرخواهی کنه...
این دوتا کتاب از آتوسا مشفق رو باید روی چشم گذاشت