سلام‌علیکم‌بزرگواران ‌یک‌مطلبے‌رو‌خدمتتون‌عرض‌کنم..... کانال‌هاے‌مذهبی‌دارھ‌به‌تباه‌کشیدھ‌میشھ اسم‌پرداخت‌ایتا‌میاریم‌۵۰‌نفر‌با‌هم‌عضو‌میشند اسم‌محفل‌میاریم‌همه‌فراری‌هستند اسم‌خودمون‌هم‌مثلا‌گذاشتیم‌مذهبی؟! قصد‌توهین‌به‌کسی‌رو‌ندارم‌رفقا اما‌خداییش‌این‌راھ‌درستی‌نیست.... میدونید‌زمانے‌که‌اسم‌محفل‌و‌روضه‌مادر‌میاد‌باید چه‌شوقی‌داشته‌باشیم؟؟؟! حالا‌چرا؟! به‌نظر‌بنده‌اشک‌ریختن‌در‌راه‌اهلبیت‌ثوابش‌از ۱۰۰‌تا‌ا‌ز‌این‌کانال‌های‌مذهبے‌که‌تاسیس‌میکنیم‌بیشترھ همسنگراں‌عزیز‌هم‌توجه‌کنند‌از‌این‌به‌بعد نیازے‌نیست‌هیچ‌‌یک‌از‌پیام‌هایی‌مانند‌حالا نمیدونم‌پرداختشو‌و.....رو‌فوروارد‌کنید بهتره‌که‌مطالبی‌فوروارد‌بشند‌که‌جهت‌نشر‌دین‌باشند نه‌اینکه........

محفل‌داریم‌راس‌ساعت‌‌۹‌شب‌به‌نیابت‌مادر‌پهلو‌ شکستھ عزیزانے‌که‌اومدند‌‌‌و‌با‌ما‌همراه‌بودنداجرشون‌با‌مادر... عزیزانے‌هم‌که‌با‌ما‌همراه‌نیستند👇 اهدنا‌الصراط‌المستقیم

🔸برای شهید شدن .. هنر لازم استــ ! هنر بہ ← خدا رسیدن.. هنر ڪشتن ← نَفس.. هنر ← تَهذیبــ .. ◈ تا هنرمند نشویم.. ◈ شهيد نمے شویم... «شهیدانه زندگی کنیم تا شهید شویم» @dokhtaranefatemiii

- یه محفل بریم .. - بااجازه‌ی‌‌ارباب :)💔 بی مقدمه میرم سراغِ اصل مطلب ..

گریه های پنهانیِ حسین شروع میشه.'! راستی چقدر زینب زود بزرگ شد ..:)

- چقدر دلمون گریه میخواد :) - چقدر بغض داره خفمون میکنه ..

وقتی دیوارو در مادرو محکم بغل کردن؛💔 مادر فریاد زدن.. #یابن‌الحسن انگار مادر میدونست .. همه چیزو..🚶

این روضه هارو یه عمره شنیدیم ولی درک نکردیم! که والله اگر درک کرده بودیم از شدتِ بغض دق میکردیم..🙂🖤

غیرتیایِ جمع کجان!؟ انگار مادر میدونست .. میدونست جلو نگاهِ حرومی ها چادر از سر زینبش میکشن 💔