eitaa logo
پایگاه فرهنگی مسجد اعظم منارجنبان
188 دنبال‌کننده
566 عکس
224 ویدیو
5 فایل
جهاد تبیین شامل : ✅سیاسی ✅ اجتماعی ✅ اقتصادی ✅ حدیث ✅اخلاق ✅سیره شهدا ✅تربیت فرزند ارتباط با ادمین کانال جهت ارسال مطالب ، انتقادات و پیشنهادات
مشاهده در ایتا
دانلود
دشمن به غلط، غائله ای برپا کرد/ وین بی خردی به روز عاشورا کرد نازم به شهیدی که پس از صدها سال/ یکبار دگر یزیدیان رسوا کرد * * باید روز ۹ دی را یک روز ملی و از ایام‌الله بدانیم و خاطره آن را برای همیشه زنده نگه داریم. 🆔️[@pmazam]
باسلام و احترام به مناسبت اولین سالگرد شهادت سرداردلها حاج قاسم سلیمانی در تاریخ ۱۳ دیماه ساعت ۱۴/۳۰ چهارراه صارمیه با پخش سرود و مداحی و با در دست داشتن پلاکاردهای مختلف مربوط به این شهید عزیز ، یاد و خاطره این بزرگ مرد را انشاءالله زنده نگه میداریم# ضمن دعوت از شما عزیزان ، خواهشمند است به دوستان دیگر اطلاع رسانی نمایید تا ما نیز همزمان با ۳۰ نقطه دیگر در اصفهان اجرای برنامه داشته باشیم # یادتون باشه امسال که اولین سالگرد این شهیدبزرگ هست باید سنگ تموم گذاشت یاعلی(ع) 🌐[@pmazam]
🕌 زیارت مجازی مزار مطهر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی http://tour.soleimany.ir اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ Eitaa.com/pmazam ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🌸 رفته سردار نَفَس تازه کُند برگردد 🌸 چون ظهور گل ِ نرگس به خدا نزدیک است 🌐[@pmazam]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قرائت همگانی دعای توسل ✅ همزمان در سراسر کشور ⏰ جمعه ۱۲ دی ماه ۱۳۹۹ ساعت ۱۷ 📺 پخش از صداوسیما 🌹لحظه هاتون مملو از آرامش الهی 🆔[Eitaa.com/pmazam]
فرازی از زندگی نامه شهید محسن نصر اصفهانی رضا شهید محسن اصفهانی فرزند پنجم خانواده بود که در تاریخ ۲۱ خرداد سال ۱۳۴۵ در محله منارجنبان به دنیا آمد. از همان کودکی پسری حرف گوش کن و ساکت بود و وقتی پا به مدرسه گذاشت تا کلاس دوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد و سپس ترک تحصیل کرد و جهت انجام کار به مغازه فروش لوازم موتور که متعلق به پدرش بود رفت تا به او کمک کند. در خانواده هفته ایی یک روز یکی از روحانیون جهت روضه خوانی مراجعه می کرد و محسن از کودکی به احکام اسلام آشنا و کم کم به خواندن نماز و روزه گرفتن انس پیدا کرد و با فلسفه آنها آشنا شد. در ایام انقلاب به همراه پدر در راهپیمایی ها شرکت می کرد و یک بار در ازدحام تظاهرات نزدیک بود محسن در بین جمعیت خفه شود. و چون مکرر در تظاهرات شرکت می کردند گاهی کفش هایشان را در بین جمعیت از دست می دادند و پدر همیشه تعدادی کفش اضافه خریده و در منزل قرار داده بود به خصوص موقع چسباندن اره دا چون مامورین آنها را می دیدند و مجبور بودند که فرار کنند کفش هایشان را جا می گذاشتند. یک بار هم یکی از دوستانش که فقیر بود و کفش نامناسب داشت محسن بیماری هایش را به او داد و خودش با پای برهنه به خانه مراجعه کرد. به هر حال با آغاز انقلاب اسلامی در سال ۵۷ وی به تهذیب نفس پرداخت و تا قبل آغاز جنگ، در مسجد و برنامه های فرهنگی شرکت می کرد. تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز و در آن زمان که هنوز ۱۶ سال بیشتر نداشت نزد پدر رفت و اجازه گرفت که به جبهه برود. و بالاخره با آموزش هایی که دید در سال ۱۳۶۵ عازم جبهه شد و در اولین حضورش در جنگ به مدت سه ماه به سنندج رفت سپس عازم مناطق جنوب شد و در عملیات رمضان شرکت و این بار از ناحیه شکم مجروح و به مدت دو ماه در بستر افتاد. اما پس از بهبودی کسی مجددا به جبهه اعزام و در عملیات خیبر و سپس در عملیات محرم شرکت نمود. در عملیات خیبر مجددا از ناحیه سر و صورت مجروح و سپس در عملیات بدر نیز از ناحیه دست مصدوم گردید. همچنین در عملیات والفجر ۸ و عملیات کربلای ۵ در جبهه حضور داشت تا اینکه در تاریخ ۲۲ دی ۱۳۶۵ بر اثر اصابت ترکش به دیار حق شتافت به خیل شهدا پیوست و پس از انتقال پیکر مطهرش در اصفهان بطور باشکوهی تشییع و در گلستان شهداء اصفهان بخاک سپرده شد. زمانی که در جبهه حضور داشت و عملیاتی در کار نبود با این که او به عنوان رزمنده به جبهه اعزام شد، برای اینکه بیکار نباشد به نانوایی لشکر مراجعه می کرد و خمیر نان می گرفت و اجازه نمیداد اوقات فراغتش بیهوده سپری شود. شهید محسن در جبهه سمت آرپی جی زن داشت و یا به تعبیری شکارچی تانک بود و معمولا در خط مقدم وظیفه جلوگیری از پیشروی دشمن را برعهده داشت. شهید محسن نصر به انقلاب و به امام عشق می ورزید. در ماه های محرم و صفر به سوگواری و عزاداری برای آقا اباعبدالله الحسین می پرداخت و الدرس عشق و آزادگی را از ایشان آموخت و باعث شد که در جریان انقلاب اسلامی به تبعیت از آن امام همام به دفاع از انقلاب اسلامی برخیزد. « روحش شاد » کانال ! 🆔[http://Eitaa.com/pmazam]
وصیت نامه شهید محسن نصر اصفهانی رضا برخی از آن مؤمنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند . پس برخی بر آن عهد وفا کردند تا به راه خدا شهید شدند ، و برخی به انتظار فیض شهادت مقاومت کردند ، و هیچ عهد خود را تغییر ندادند ، تا اینکه خدا آن مردان راستگوی را از صدق ایمانشان پاداش نیکو بدهد ، و منافقان را عذاب کند اگر بخواهد یا به لطف توبه شان بپذیرد که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است . (احزاب آیه ۲۲ تا ۲۴) به نام خدا و با یاد خدا و با توکل بر خدا او که جان دهنده و جان گیرنده است ، سخنی برای نوشتن ندارم ولی خوب بر حسب وظیفه چند سخنی می نویسم . الحمد الله رب العالمين بعد از شهادت به یگانگی خدا و بر حق بودن رسولانش و امامان معصومین با خدای خود می گویم .خداوندا در میان این جمع عاشقان من را هم بپذیر که جز تو کسی دیگر و جز این راه راهی دیگر برای رسیدن به تو ندارم ، که جز تو توانا بر احوال بندگانت نیست . خداوندا ؛ می دانم که ما هم که آمده ایم بدون باری تو در همه حال مردودیم ، و چه سخت است اینجا مردود شدن .خداوندا از تو می خواهم که اگر قرار است اینجا دست رد بر سینه ام بزنی . چه بهتر که این توفیق را از من می گرفتی که زیان کار نباشم . چه سخت است در میان عاشقان مردود شدن که هیچ جای جبران نیست . یا رب از تو می خواهم و در نهایت ضعف از تو می خواهم که عاقبت همه و این بنده را به خیر ختم کنی و دراین راه به تو توگل می کنم که تو رحمن و رحیمی . خداوندا چگونه می توان دست از پاری او که مطیع کامل فرمان توست برداشت و در این زمان بی تفاوت نشست ، پس تو کمک کن که حال که دست بیعت با او داده ایم تا آخرکه دفع فتنه و جهان گیر شدن اسلام است جزء یاوران او باشیم که نائب بر حق مهدی (عج) است . و در این راه بی یاری و نصرت تو ممکن نیست . یارب حال که رحمتت بر این ملت ما نازل شده است سعی کنید حافظ این رحمت باشید . انشاءالله خداوند بر همه توفیق دهد. در آخرین لحظات احساس می کنم که هیچ کاری بهتر از انجام رضای خدا نیست و در این زمان رضای خدا برآنهایی که توانایی جهاد را دارند فقط انجام نماز و روزه نیست ، بلکه جهاد به گفته امام عزیز از اهم واجبات است‌ و در این لحظات احساس می کنم کار برای رضای خدا انجام مداده ام و فقط به رحمت خداوند سبحان امیدوارم. خداوندا ؛ رحمت بی منتهایت و آمرزش پی کرانت را شامل حال پدران و مادرانم ای رحمت کشیده و ما را بزرگ کرده اند ، و برای دفاع از دین مقدس أساام راهی کردند این جا از پدر و مادرم تشکر می کنم دوست داشتم در این آخرین لحظات دست و پا استان بودم و حلالیت می طلبیدم ، که اگر شما راضی نباشید، از فرزندانتان خداوند، هم راضی نیست. ولی دیگر وقت نیست . خداوندا تو شاهد بر احوال پدران و مادرانی هستی که فرزندان خود را بزرگ کرده ، و فقط برای رضای تو ، دوری از خانواده هاشان و در نهایت شهادت آنها را قبول می کند . ولی پدر و مادر عزیزم پس از طلب، دعای خیر شما در حق فرزند و فرزندانتان از شما می خواهم مواظب باشید که هیچ عملی بهتر از کار کردن برای رضای خدا نیست . می ترسم از آنچه فکر می کنید فرزند شما شهید شد و او را نزد خداوند آبروئی است ولی جز این باشد . پس پشت گرم به عمل خود باشید که بازگشت همه بسوی اوست و او آمرزنده و مهربان است . و مواظب باشید که در پستی و بلندی دنیا روزی نگوئیا شهید داده ایم که البته اگر لیاقتی بوده انجام وظیفه و امانتی بوده که پس داده اید و خداوند به شما صبر دنیوی و اجر اخروی عنایت کند. انشاء الله. از برادران عزیز و گرامی ام آقا مجتبی ، مجید ، حسین ، عباسعلی ، علیرضا و خواهر گرامیم ، یک به یک حلالیت می طلبم و دوست داشتم که یک به یک می آمدم و حلالیت می طلبیدم ولی دیگر وقت نیست . شما هم خود را آماده کنید که دنیا زود گذر است و امید وارم که همگی این بنده ضعیف را حلال کنید و در حقش دعای خیر و عاقبت به خیری را فراموش نکنید. و با همدیگر برادرانه و دوست دار هم باشید و در امر وظیفه های اسلامی موفق و پیروز باشید. این بنده ضعیف هم همه را حلال می کنم و امیدوارم که همه هم من را حلال کنند. و خداوند هم به همه آنها عوض دهد که خداوند همه را می بخشد به جز حق الناس که آن بنده ضعيف ذره ای طاقت عذاب الهی را ندارم ، يا رحمن الرحیم این بنده وصیت میکنم که یکماه روزه و چهار ماه نماز شکسته و ۸ ماه نماز کامل ایم بجا آورید و حدود ۳ هزار تومان رد مظالم و یکهزار تومان صدقه بدهید، و دیگر خود حب اختیار هستید . خیلی ببخشید که شما را به زحمت انداختم و چاره ای دیگر نیست. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار کانال ! 🆔[http://Eitaa.com/pmazam]
محسن نصر اصفهانی فرزند: رضا تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲ تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۰۳/۲۱ محل تولد: اصفهان محل شهادت: شلمچه علت شهادت: ترکش محل مزار: گلستان شهدای اصفهان/ قطعه۲۲ از شهر غریب سفر باید کرد معراج به قبله ی خطر باید کرد بر خرمن اهرمن شرر باید زد از کشور عشق رفع شر باید کرد کانال ! 🆔[http://Eitaa.com/pmazam]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب شهادت دردانه‌ی آفرینش، بهانه‌ی خلقت، حضرت فاطمه‌ی زهرا بر شما تسلیت باد.
اطلاعیه برگزاری مسابقات جام دهه فجر حوزه ۴ در رشته های تنیس روی میز ، تیراندازی ، طناب کشی دوستانی که تمایل دارن در این مسابقات شرکت کنن تا پایان روز دوشنبه(فردا)به حسین نصر(اکبر)اطلاع دهند درضمن چون برای هرپایگاه محدودیت در تعداد شرکت کنندگان وجود دارد از بین افراد درخواست کننده کسانیکه مهارت بیشتری دارند از طرف پایگاه در مسابقات شرکت خواهند کرد در ضمن مسابقات طناب کشی به صورت تیمی و ۵نفره میباشد. حسین نصر اکبر۰۹۹۳۲۸۴۴۹۷۷
اردوی یک روزه فریدونشهر طرح خضرا پایگاه مقاومت بسیج اعظم منارجنبان 🌐[@pmazam]
همراه با برگزاری مسابقه و اهدای جوایز به حضار در مراسم
چهل ودومین سالگردغرورآفرین پیروزی انقلاب کبیراسلامی را به پیشگاه امام زمان ومقام معظم رهبری به خانواده های معظم شهدا وامام شهدا به مردم همیشه درصحنه مخصوصا فعالان سایبری و مجازی که با فعالیتهای مجازیشان رنگ و بوی انقلاب را در همه صفحات داخلی و خارجی به رخ جهانیان کشاندند تبریک وتهنیت میگویم🌺🌺 🌐[@pmazam]
بسمه تعالی باسلام خدمت خانواده های محترم ؛ تشکر وقدردان شماییم از اینکه دعوت ما را بپذیرید ودر جلسه ای که به منظور هماهنگی ،همفکری وارتقاء سطح کلاس های برگزاری توسط تربیت وتعالی پایگاه بسیج انجام می شود شرکت می کنید 🕘زمان جمعه صبح ساعت ۹:۰۰ 🛕مکان جلسه حسینیه مسجد اعظم منارجنبان
🌹 🎊امشب رضویون شادند همه 🌸دل در حرم رضا نهادند همه  🎊عیدى ولادت از رضا مى‏ گیرند  🌸خشنود ز مقدم جوادند همه 🎊پیشاپیش میـلاد امـام 💐جواد علیه السلام مبارک💐
فرازی از زندگی نامه شهید حسنعلی کرمانی فرزند مهدی « دومین شهید خانواده » شهید حسنعلی کرمانی سومین فرزند خانواده بود که در تاریخ ۴ دی ۱۳۳۸ در محله منارجنبان به دنیا آمد. پدرش به دلیل عشق و علاقه به مولای متقیان نام تمام فرزندانش را همراه با نام علی انتخاب کرد. او علاقه ی زیادی به درس خواندن داشت اما تا پایان دورهی ابتدایی درس خواند و هم زمان به خیاطی روی آورد. گاهی هم برای کار میوه چینی به باغ های کشاورزی می رفت. گه گاهی هم به همراه دیگران حاصل باغ ها را اجاره و در فصل برداشت آنها را برداشت می کرد. به دلیل زیاد بودن اعضای خانواده سعی می کرد خرج و مخارج خودش را در بیاورد و آنچه لازم داشت را خریداری کند. به دلیل فضای مذهبی خانواده که هم پدر و هم مادر به صورت سه وقت برای اقامه ی نماز به مسجد می رفتند، او و سایر برادرانش نیز از کودکی همراه آنها بودند و درس دین و دینداری از کودکی در وجود همه آنها نهادینه شد. حسنعلی، خوش قول و صادق و صرفه جو بود در تمام شئونات زندگی خصوصا در زمینه خرید لباس و کفش مواظب بود اسراف نکند. وابسته به دنیا نبود و با تمام وجود مراعات حال پدر و مادر را می کرد. برای اینکه احترام دیگران را داشته باشد معمولا کم سخن می گفت و یا اصلا اظهار نظر نمی کرد. به کار خیاطی بسیار علاقه مند بود و در کارش زرنگ و مورد توجه و با وجود پیچیدگی چرخ های خیاطی از همان نوجوانی فوت و فن آن را فرا گرفت و در بسیاری از موارد خرابی چرخ خیاطی را خودش برطرف می کرد. توجه ویژه ای به ماه مبارک رمضان داشت و در جلسات قرآن که در مسجد و در منازل برگزار می شد شرکت می کرد. به خواندن کتاب علاقه مند بود و گه گاهی به کتابخانه ای که در محله بود می رفت و کتاب می گرفت و مطالعه می کرد. در ایام محرم و صفر در عزاداری ها و دسته های عزا شرکت می کرد و عاشقانه اشک می ریخت و عزاداری می کرد. گردش و تفریح او فقط رفتن به مشهد مقدس بود. در زمان قبل از انقلاب به سن قانونی رسیده بود که باید به سربازی می رفت ولی می گفت: من برای حکومت ظالم و ستمگر خدمت نمی روم و برای بیداری مردم به جمع مبارزان علیه حکومت ستم شاهی شتافت. در سخنرانی هایی که در مسجد حکیم یا مسجد اسید و سایر مکان ها که مخفی برپا می شد شرکت می کرد و روز به روز به روشنگری خود می افزود. در زمانی که شاه دوستان به محله ها حمله می کردند او به همراه دوستانش به حفاظت از جان و مال مردم برخاست و با تشکیل گروه هایی به گشت و نگهبانی و حفاظت از محل می پرداختند. وقتی که انقلاب به سرانجام رسید و دیگر خبری از حکومت ستمگر نبود به خدمت مقدس سربازی رفت و همان سالهای اول انقلاب آن را به پایان رساند. چون عاشق امام و انقلاب بود به فرمان حضرت امام به جبهه ها شتافت مخصوصا اینکه برادرش غلامعلی نیز به شهادت رسیده بود و احساس مسئولیت می کرد که باید جای او را پر کند و سنگرش را خالی نگذارد. در همان زمان شهید حسنعلی در حالی که ۲۳ سال سن داشت به خواستگاری دختری رفت و ازدواج کرد اما عشق به جبهه باعث شد به جنگ برگردد و در عملیات خیبر شرکت کند. دوستانش از دلاوری های او تعریف می کردند که چگونه در ان سرمای طاقت فرسا هم رزمانش را که در آب گرفتار شده بودند را نجات می داد و خودش وقتی از آب بیرون آمد یخ زده بود و ۲۴ ساعت چندین پتو روی بدنش انداختند تا کم کم حالش بهتر شد. شهید حسنعلی هفت ماه در جبهه های جنگ حضور داشت و هر بار که به مرخصی میامد خلوص در چهرهی او هویدا بود و روز به روز نورانی تر می شد. بالاخره در آخرین حضورش در جبهه در جزایر مجنون حاضر شد و در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۰۳ به فیض عظمای شهادت نائل آمد. تا چندین سال خبری از او نبود و کسی نمی دانست که او شهید شده یا اسیر است. مدتها مادر و خانواده اش به گمان این که حسنعلی اسیر شده به انتظار نشستند. بعدها وقتی که قرار شد اسرا آزاد شوند خود را آماده ی پذیرایی آزادی او و استقبال از مردم کردند اما هر چه انتظار کشیدند او نیامد و هنوز هم بعد از سالها خبری از او به خانواده نرسیده و جزء مفقودین باقی مانده است. از خانواده ی کرمانی سه شهید به نام های شهید غلامعلی : ( شهادت ۶۱/۰۳/۰۲ )، شهید حسنعلی: (شهادت ۶۲/۱۲/۰۳ )، شهید حسینعلی: (شهادت ۶۵/۰۶/۲۷ ) و یک جانباز تقدیم انقلاب اسلامی شده است. « روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد » کانال ! 🌐[@shohadamonarjonban]