eitaa logo
𝗣𝗼𝗲𝘁𝗶𝗶𝗰 | شاعرانِه
363 دنبال‌کننده
472 عکس
1 ویدیو
47 فایل
- سَلامٌ‌عَلَىٰ‌آلِ يٰس، ☁️✨ - . ‹ مَنْ عَرَفَ نَفْسَه فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه 🌿 › . هر صبح انگار کنارت عشق تلاوت می شود و روزگار زندگی را با لبخند به نگاهم می‌چسباند ..♥️🌱 . •کَمی سبزتَر 🪴 : @Nabaut . . - کپي‌برای‌تمامی‌کانال‌هـا‌بلامانع‌می‌باشد 🦋 -
مشاهده در ایتا
دانلود
اونجا که میگه : همچنان امّید می‌دارم که بعد از داغِ هجر مرهمی بر دل نهد امّیدوارِ خویش را ✨...
اگرچه با غم عشقش خراب کرد مرا ... دلم خوش است که او انتخاب کرد مرا نخورده مست شدم تا شنیدم آن ساقی به نام کوچکم آن شب خطاب کرد مرا
نخ به پای بادبادک‌های کم طاقت مبند... زندگی را هر چه آسان‌تر بگیری بهتر است !
اگر غیر از حدیث  یار و جز دیدار او باشد چه حاصل جز ندامت، از شنیدن‌ها و دیدن‌ها؟
آینده و گذشته تمنا و حسرت است یک کاشکی بود که به صد جا نوشته‌ایم
هزار قصه‌ی ناگفته در گلو دارم درون خویش جهانی هزارتو دارم اگر من از تو بپرسم که دوستم داری؟ اگرچه دوست نداری ولی بگو: دارم❤️‍🩹:)
سر به سر طومار زلفت شرح احوال من است مو به مو فهمیده‌ام این مصرع پیچیده را‌ ...
که تازیانه شوق است هر پیام از تو...
چه جان‌سختم که بعد از رفتنِ تو باز جان دارم ولی از تو چه پنهان، روح و جسمی ناتوان دارم
من نمی‌دانم چه چیزی پای‌بندم کرده‌ است کوه اگر پا داشت تا حالا از اینجا رفته بود :)
تو باید سهم من باشی اگر معیار دل باشد ~💚
به یاد اوّلین بیت از کتـــــــاب خواجه افتادم شروع عشق شیرین است بعدش دردسر دارد
همدم شب‌های تنهاییِ ما جز "آه" نیست کس نمی‌گیرد سراغ از خلوتِ دلتنگ‌ها..
بی‌شک، به شوقِ خاطره‌ای دور بوده است بی‌تو ، اگر که دیده کسی خنده‌ی مرا❤️‍🩹...
ماییم و دلشکستگیِ جاودانه‌ای ...
به روی سینه‌ی خود می‌فشارم قابِ عکست را که شاید قدری از دلتنگی‌ام را کم کند، شاید...
من از جهانِ تو چیزی نخواستم جز عشق🤍:))
در کمالیت حسنت نرسد درک عقول هر چه در خاطرم آید تو از آن خوبتری - خواجوی کرمانی
«وابسته‌ی یک دَمیم و آن هم هیچ است» - خیام
دارد نظر به خانه خرابان همیشه عشق ویرانه فیض می‌برد از ماه بیشتر - صائب تبریزی
خود را چو یافتی همه عالم ازان توست چشم از جهان بپوش، طلبکار خویش باش - صائب تبریزی
دریغ مدت عمرم که بر امیدِ وصال به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق - حافظ
تا درون آمد غمش، از سینه بیرون شد نفس نازم این مهمان که بیرون کرد صاحب‌خانه را - فروغی بسطامی
خود را چنان ز هجر تو گم کرده‌ام که هست مشکل‌‌تر از سراغ توام جست‌‌‌وجویِ خویش - عرفى‌ شيرازى
عشق یارب چه قماریست که نشناخته‌ایم با وجودی‌که به نزدش دل و دین باخته‌ایم - صغیر اصفهانی
کوه غم گشتم و هر لحظه کَنَم سینه خویش طرفه حالی‌ست که هم کوهم و هم کوه کَنَم - هلالی جغتایی
جز وصلِ رخِ دوست نخواهم ز خدا هیچ در دهر اُمیدی که بُوَد در دلم اینست - ایرج میرزا
با خودی هرگز نگردد دل ز درد و غم جدا هر که از خود شد جدا شد از غمِ عالم جدا - صائب تبریزی
ای دل صبور باش و مخور غم که عاقبت این شام صبح گردد و این شب سحر شود - خواجوی کرمانی
در دیده من جمله خیالند و تو نقشی به خاطر من جمله فراموش و تو یادی - کمال خجندی