eitaa logo
کانال پرسمان دینی
842 دنبال‌کننده
45 عکس
13 ویدیو
81 فایل
بحول و قوه الهی؛پاسخگوی شبهات وسوالات دینی در« گروه »و «کانالهای پرسمان» می باشیم. http://eitaa.com/joinchat/2121924619Ce5ff3b4f6e @ebadi_porseman
مشاهده در ایتا
دانلود
💢لقب معصومه💢 لقب معصومه را چه کسی به حضرت داده است؟ @Porseman_channel به طور کلی لقبها براساس شهرت شخص در اعمال و رفتار و گفتارش؛ انتخاب و شهرت می یابد. در مورد معصومین ع و القابی که ایشان به اشخاص می دهند؛براساس روحیات آنها و اوصاف حقیقی آنهاست و بدون مبالغه و تاکید و اغراق ملقب شده و معین میگردد... در مورد حضرت معصومه س نیز لقب معصومه توسط معصوم با ملاحظه حقیقت وجودی ایشان واشراف به عمق اوصاف او ؛داده شده است... عصمت مراتبی دارد.عصمت کبری برای 14 معصوم و عصمت صغری برای امامزادگانی چون حضرت عباس ع و زینب کبری و معصومه س ثابت می باشد... ظاهرا این لقب توسط امام رضا ع به ایشان داده شده است. 📗زاد المعاد ص 547 میفرماید: مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقمْ کَمَنْ زارَنی هر کس حضرت معصومه(س) را در قم زیارت کند همانند کسی که مرا زیارت کرده باشد. 📘ناسخ التواریخ، ج ۳، ص ۶۸ 📒ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 5، ص 35 همچنین لقب حضرت «معصومه» را میتوان از رویای صادقهای که توسط محقق بزرگواری چون علامه نوری نقل شده استنباط کرد. مطابق این نقل، خود حضرت معصومه(س) فرمودند: اَنَا الْمَعْصُومَةُ اُخْتُ الرِّضا(ع) من معصومه خواهر امام رضا(ع) هستم. @Porseman_channel 📚دارالسلام، ج ۲، ص 170 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🌿🌿🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نشانه های قبولی اعمال عبادی از جمله حجّ وبخشش گناهان💢 @Porseman_channel 1. عدم رجوع به گناهان و عادات منفی قبلی قال رسول الله (ص): (آیه قبول الحجِّ تَرکُ ما کان علیه العَبدُ مُقیماً مِنَ الذُّنُوبِ.) «نشانه ی قبولی حجّ، ترک گناهانی است که بنده قبلاً به آنها عادت کرده بود.» 2. تصمیم گرفتن بر انجام کارهای خیری که بنده قبلاً آنها را انجام نمی داده است. (مانند نماز اول وقت، انفاق و ...) 3. احساس تغییر مثبت در خود و تصمیم بر برنامه ریزی جدید در زندگی آینده و کسب فضائل اخلاقی 4. پشیمانی از رذائل اخلاقی و گناهان قبلی و تصمیم بر اصلاح آنها 5. استجابت همه یا بخشی از دعاها 6. دریافت بشارتهای الهی مانند: رؤیای صادقه، دیدار با اولیای خاصّ الهی و مشاهده ی تغییر مثبت در روند زندگی 7. ازدیاد عشق و محبّت به خدا و اولیای او در دل 8. احساس شوق نسبت به عبادت، مناجات با خدا، خدمت به مردم و تکرار حجّ @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرق میان نذر، عهد و قسم چیست؟ ✅پاسخ @Porseman_channel نذر، عهد و قسم پیمانی با خداوند است که باید - با توجه به شرایطی که برای هر یک قرار داد شده- به آن عمل شود؛ لذا از این جهت با هم شباهت دارند. در ذیل ابتدا تعریف هر یک سپس تفاوتشان بیان می‌شود. 1. «نذر» در اصطلاح فقهى؛ یعنی این‌كه انسان ملتزم شود كار خيرى را براى خدا به‌جا آورد، يا كارى را كه ترک آن بهتر است، براى خدا ترک نمايد. یکی از شرایط درستی نذر این است: كارى را كه انسان نذر می‌كند، بايد توانایی انجام آن براى شخص نذر کننده ممكن و از نظر شرع مقدس اسلام نيز مطلوب باشد؛ مانند انجام واجب و مستحب يا ترک حرام و مكروه و يا انجام كار مباحى كه از جهتى بهتر باشد و نذر كننده نيز به قصد همان جهت نذر كند. 2. عهد آن است که انسان با خداوند پیمان بندد کاری را انجام دهد یا کاری را ترک نماید. اما کسی که عهد می‌کند کاری را انجام دهد نیاز نیست آن کار در شرع بهتر باشد، بلکه کافی است مباح باشد و انجام آن برای او مصلحتی در دین یا دنیا داشته باشد. 3. یمین ‌(قَسَم)؛ کاری را که انسان قصد انجام یا ترک آن‌را در آینده دارد، برای تأکید، به یکی از اسم‌های خداوند متعال قسم یاد می‌کند و انجام یا ترک آن کار را بر خود واجب می‌کند؛ گرچه آن‌ کار مباح باشد، اما کاری را که بر انجام آن قسم یاد می‌شود، حرام و مکروه نباشد و کاری را که بر خودداری از آن سوگند یاد می‌شود، واجب و مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد که کار مباحی را بجا آورد یا از آن خودداری کند؛ چنان‌چه انجام آن کار یا خودداری از آن دارای غرض عقلایی؛ هر چند دنیوی داشته باشد، قسم او درست است، و باید بر طبق آن عمل کند. 4. با توجه به تعریف هر یک فهمیده می‌شود که؛ فرقى بين نذر و عهد نيست مگر در تلفّظ؛ مثلًا اگر شخص بگويد با خدا «عهد» می‌كنم كه هر شب نماز شب بخوانم يا اگر مريض من خوب شد هزار تومان صدقه می‌دهم، به آن عهد می‌گويند و اگر بگويد برای خدا بر من است كه هر شب نماز شب بخوانم يا اگر مسافر من سالم برگشت فلان كار خير را انجام بدهم، به آن نذر می‌گويند و در حقیقت تمام مسائل و شرایطی كه در نذر گفته شده در عهد نيز می‌آيد. تمام مسائل و شرایطی كه در نذر گفته شد در قسم نيز مى‏آيد، مگر اين‌كه مورد نذر و عهد بايد راجح باشد (انجام واجب يا مستحب و يا ترک حرام و مكروه) ولى مورد قسم لازم نيست رجحان و برتری داشته باشد اما نبايد مرجوح باشد؛ یعنی مورد قسم ترک واجب يا مستحب و يا انجام حرام يا مكروه نباشد. گفتنی است؛ كفّارۀ عهد مانند كفّارۀ نذر است؛ يعنى سير كردن شصت فقير، يا دو ماه روزۀ پى‌درپى، يا آزاد كردن يك بنده. اما کفارهٔ عمل نکردن به قسم عبارت است از این‌که؛ يک بنده آزاد كند، يا ده فقير را سير كند، يا آنان را بپوشاند و اگر اينها را نتواند بايد سه روز، روزه بگيرد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا محل استراحت است؟ @Porseman_channel یکی از اشکالات عقیدتی و باورهای غلط؛ بین مردم که حتی بین خواص هم وجود دارد. این است که فکر میکنیم به دنیا آمده ایم برای استراحت و عیش و نوش و کیف و حال و راحتی و آسایش... این ضربه زیادی به اعتقادات زده و بسیاری از انسانها را شاکی و از خدا ناراضی و موجب بدبینی و سوء ظن به خدا میشود و شکایت به خدا برده بلکه خدایی خدا را زیر سوال می برندکه چرا فلانی چه و چه و چه دارد من ندارم؟ چرا فلانی فلان نصیب و بهره ی اقتصادی و اجتماعی و فکری و استعدادی را دارد فلانی چه پدر پولداری دارد من ندارم و.... باید دانست که این باور قرآنی و اسلامی نیست در فرهنگ قرآن ؛ دنیا محل مسابقه و دویدن و عرق ریختن و تلاش و امتحان است. نه مسافرخانه و هتل و تفرجگاه... لذا نباید در این دنیا دنبال آسایش تمام بود و از ابتلاءات و بلاها و سختی ها فرار کرد و شاکی بود بلکه خود را آماده هر سختی و بلا وامتحان نمود آیات زیر را ببینید أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ/📖📖عنکبوت2 آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مىشوند و مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟ همچنین 📖محمد31 📖بقره155 📖آل عمران154و 186 📖مائده48 ✅و در روایات اهل بیت ع به عنوان مفسر و مبین قرآن نیز به صراحت بیان شده است. که برای امتحان و بلا دنیا آمده ایم و مترصد آسایش نباشید آسایش در بهشت خواهد بود ودر کتب روایی ؛باب های مبوب شده است باب شدة ابتلاء المؤمن 📘الكافي / ج2 / 252 إِنَّ أَهْلَ الْآخِرَةِ لَا يَهْنَؤُهُمُ الطَّعَامُ مُنْذُ عَرَفُوا رَبَّهُمْ وَ لَا يَشْغَلُهُمْ مُصِيبَةٌ مُنْذُ عَرَفُوا سَيِّئَاتِهِمْ يَبْكُونَ عَلَى خَطَايَاهُمْ يَتْعَبُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ لَا يُرِيحُونَهَا وَ إِنَّ رَاحَةَ أَهْلِ الْجَنَّةِ فِي الْمَوْتِ وَ الْآخِرَةُ مُسْتَرَاحُ الْعَابِدِين همانا مردمان آخرت در آن هنگام كه پروردگارشان را مىشناسند غذائى برايشان گوارا نيست اندوهى آنان را سرگرم نمىكند وقتى كه گناهانشان را مىشناسند به خطاهاشان گريه ميكنند، نفس خود را به زحمت مىاندازند نفسشان را راحت نميگذارند و همانا راحتى و آسايش اهل بهشت در مرگ است. آخرت آسايشگاه عابدين است. 📕بحار الأنوار ج74 ؛ ص25 @Porseman_channel 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آيا در برزخ و سپس در آخرت هم امكان علم آموزي هست؟ @Porseman_channel علم آموزي به معني اكتساب اختياري علم منحصر در دنياست و در عالم برزخ و عالم آخرت راه ندارد؛ اما تكامل علمي به يك معنا درعالم برزخ و آخرت نيز وجود دارد. اولاً كسي كه در دنيا براي كسب علم تلاش كرده ولي به دلايلي مثل كندذهني يا كمبود حافظه يا نبود استاد يا كتاب يا ... نتوانسته است به علم دلخواه خود دست يابد در عالم برزخ به ميزان تلاش خود از علم بهره خواهد برد. حفص يكي از اصحاب امام هفتم (ع)مي فرمايد: شنيدم امام موسي بن جعفر(ع) از مردي پرسيدند: « آيا دوست داري هميشه در دنيا باشي؟» گفت: بلي. امام پرسيدند: « براي چه؟» گفت: براي اين كه سوره قل هوالله احد را قرائت كنم پس امام ساكت شدند و بعد از دقايقي فرمودند اي حفص هر كه از دوستان و شيعيان ما بميرد در حالي كه قرآن را خوب فرانگرفته است در قبر(برزخ) به او تعليم مي شود تا خدا به آن طريق درجه اش را بالا ببرد همانا درجات بهشت به قدر آيات قرآن است. به او گفته مي شود بخوان و بالا برو پس او مي خواند و بالا مي رود ... .»(كافي ج2 ص607) ثانيا اگر كسي به علوم حصولي و اكتسابي خود عمل كند در برزخ و قيامت اين علوم به شكل علم حضوري ظاهر مي شوند كه يك نوع ترقي و تكامل علمي است. ثالثا اعمال نيز نتيجه علمي دارند يعني انسان به واسطه اعمالش از نعمت هاي برزخي و اخروي بهره مند مي شود و نعمت هاي بهشتي همگي معرفت زا هستند ؛ يعني انسان بهشتي با مصرف نمودن نعمات بهشتي از نظر معرفت الهي تكامل مي يابد. كما اينكه در دنيا نيز عمل خالص، موجب افزايش معرفت است. بنابراين آدمي دائما در حال تكامل علمي است اما استكمال و تكامل اختياري فقط در دنياست و تكامل برزخي و اخروي نيز تابع استكمال دنيوي است. در واقع تكامل علمي برزخي و اخروي ظهور همين استكمال دنيوي است. استكمال دنيوي همواره با حركت جوهري بدن همراه است،‌ چون نفس به واسطه ارتباطش با بدن است كه اكتساب كمالات مي كند- حتي كمالات علمي- اين اكتساب تدريجي دنيوي در آخرت به صورت تجدد امثال ظاهر مي شود كه حركت نيست بلكه ظهور تجردي آن است.حتي ترقي حاصل ازشفاعت و ترقي حاصل از عذاب جهنم يا عذاب قبر نيز به نوعي در گرو اكتسابات دنيوي است . @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢امام رضا ع ضامن آهو بوده شده است؟💢 @Porseman_channel ضامن آهو، یکی از القابی است که در میان توده مردم به امام هشتم حضرت امام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه نسبت داده شده است، و حتی برخی از محققان این لقب را برگرفته از داستان‌های گوناگونی می دانند که در کتب تاریخی نقل شده است که مشهورترین آن بدین صورت می باشد که: روزی صیادی در بیابان طوس آهویی را دنبال می کند. اتفاقاً امام رضا علیه السلام در آن نواحی تشریف فرما بودند و آهو به امام پناه می برد، امام حاضر می شود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمی پذیرد. در این هنگام آهو به زبان می آید و به امام عرض می کند که من دو بچه ی شیری دارم که گرسنه اند و چشم براهند و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمائید که بروم و بچگانم را شیر بدهم و برگردم و خود را تسلیم صیاد کنم. امام هم ضمانت آهو را می کند و آهو می رود و به سرعت بر می گردد ، شکارچی که این وفای به عهد آهو را می بیند و وقتی می فهمد که ضامن آهو، امام علیه السلام می باشند، منقلب می شود و آهو را آزاد می کند. اما آنچه که در منابع روایی معتبر در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است داستانی متفاوت و در عین حال معقول و موجه می باشد که علامه مجلسی (ره) آن را از برکات قبر آن امام همام دانسته و از آن به عنوان "برکات رضویه" یاد کرده است. ایشان این داستان را از کتاب شریف « عیون اخبار الرضا » تألیف عالم و محدث بزرگ شیعه ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی، ملقب به شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه نقل فرموده است، بدین ترتیب که: ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی که حاکم طوس بوده روایت کرده : « در روزگار جوانی نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم و در راه متعرض زائران می شدم و لباس ها و خرجی و نامه ها و حواله هایشان را به ستیزه می ستاندم روزی به شکار بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم، یوز هم چنان دنبال آهو می دوید تا به ناچار آهو را به پای دیواری پناهید و آهو ایستاد و یوز روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمی شد هرچه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز نمی جست و از جای خود تکان نمی خورد ولی هر وقت که آهو از جای خود دور می شود یوز هم او را دنبال می کرد اما همین که به دیوار پناه می برد یوز باز می گشت تا آنکه آهو به سوراخ لانه مانندی در دیوار آن مزار داخل شد من وارد رباط ( تعبیر جالبی از مزار امام رضا علیه السلام در آن عصر) شدم و از ابی نصر مقری (خادم مزار) پرسیدم که آهویی که هم الان وارد رباط شد کجاست؟ او گفت: ندیدمش. آن وقت به همان جایی که آهو داخلش شده بود در آمدم و پشگل های آهو و رد پیشابش را دیدم ولی خود آهو را ندیدم .پس با خدای تعالی پیمانه بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان در نیایم و از آن پس هر گاه کار دشواری به من روی می آورد و گرفتاری پیدا می کردم بدین مشهد روی و پناه می آوردم... و هیچ گاه از خدای تبارک و تعالی در آن جا حاجتی نخواستم مگر آن که حق تعالی آن حاجت را برآورد ....» داستان آهو صددرصد مورد قبول شیخ صدوق (ره) قرار گرفته و ادنی شبهه در صحت آن به خاطر شریفش خطور نکرده است. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 285، جهان، 1378ق. به هر صورت، ظاهراً اصل داستان و روایتی که سبب ملقب ساختن حضرت امام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه به «ضامن آهو» شده است، باید همین داستان باشد، و لا غیر؛ و به قراری که ملاحظه فرمودید، داستان کاملاً واقعی و موجه و معمولی به نظر می‌رسد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا در کشور اسلامی شیعی ایران دزد و قاتل و معتاد هست؟ @Porseman_channel 🔴این یک سوال تکراری است که به صورتها و قالبها و مصادیق مختلفی طرح میشود. و البته غرض مستشکل، تخریب چهره اسلام و ایران بلکه نظام حکومتی ایران می باشد. دقت نماییم که هیچ جای قرآن و اسلام ، عملکرد مسلمانان بیمه و تضمین نشده است و شهادتین و تشیع ؛ واکسنی نیست که با زدن آن و اقرار به آن؛ الزام و اجبار بر خوب بودن و قرار گرفتن در صراط مستقیم تضمین شود. اسلام مجموعه احکام و آموزه های اخلاقی دارد که برای رشد و هدایت و اصلاح جامعه تشریع شده است. مثل نسخه ی پزشک حاذقی که در مسیر صحت و سلامت و بهبودی اشخاص نوشته میشود. لیکن اگر در کف جامعه بیمار زیاد باشد؛ به این معنا نیست که پزشکان کشور حاذق نیستند و داروها بی اثرند.... 🔴دقت نمایید آموزه های اسلام برای عمل است لذا در کنار ایمان همیشه عمل صالح ذکر شده و در قرآن از مسلمانان خواسته شده که به صرف نام مسلمانی اکتفا نکنند و آنرا برای اصلاح فردو جامعه کافی ندانند وگرنه با گفتن بهار ؛ بهار نشده و گلی نمیشکفد 📖حجرات17-2 از مومنان و مسلمانان به اسلام ظاهری؛ خواسته شده که مومن و مسلمان واقعی و حقیقی باشند و آبروی اسلام و مسلمین را نبرند. یا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى رَسُولِه 📖نساء136 قرآن به صراحت می فرماید برخی به زبان اسلام آورده اند ولی هنوز ایمان به عمق وجودشان رخنه نکرده است وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْف 📖حج11 در قرآن میفرماید بسیاری از مومنان به خدا؛مشرک هستند وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ 📖یوسف(106) این آیات میفرماید که یعنی اسلام و ایمان ظاهری نمیتواند،ملاک و معیار خوب شدن و گل و بلبل شدن یک جامعه باشد. بلکه باید در کنار ایمان و اسلام ظاهری باید مومن واقعی باشند تا تاثیر شگرف ایمان دیده شود. مثل اینکه وجود نسخه برای صحت و سلامت جامعه به تنهایی کفایت نمیکند بلکه باید عمل هم باشد بهترین نسخه بدون عمل به مضمون آن بی فائده خواهد بود. و البته تقوای جمعی است که نور بیشتری داشته و آمار و ارقام قتل و جنایت و دزدی و اختلاس و بداخلاقی ها را کم کرده بلکه به صفر می رساند. 📖اعراف96 اگر خدا فرمود نماز از فحشا و منکر حفظ میکند نه اینکه اگرکسی نماز بخواند نمیتواند فحشا مرتکب شود ومجبور به ترک و نهی میشود. نه بلکه زمینه ساز ترک و ترمز و سرعت گیر و گاردو حفاظ محافظ از سقوط است. نه که سلب اراده و اختیار نماید. البته به تبع شدت اهتمام به نماز ، خویشتنداری تقویت میشود.وبه درجات خویشتنداری نمازما به نماز واقعی نزدیک شده است. پس مشکل از اسلام نیست بلکه از قامت نا راست و ناساز ماست اسلام بذات خود ندارد عيبى هر عيب كه هست از مسلمانى ماست @Porseman_channel 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢فرق علم و عقل💢 علم و عقل چه فرقی با هم دارند؟ @Porseman_channel این دو واژه در عرف و قرآن و کلام اهل بیت ع کاربرد بسیاری دارند و با توجه و بررسی آن دو در منابع مذکور می بینیم که در تعالیم اسلامی این دو با هم متفاوت هستند و کاملا نگاه تفکیکی وجدا از هم دارند. علم به معنای سواد می باشد علم یعنی سواد یعنی معلومات و یافته های علمی...عالم یعنی کسی که درس خوانده مطالعه کرده و معلوماتی کسب و در رشته خاص یا چند رسته علمی متبحر و ماهر وعالم شده است. درواقع علم دانستن و کسب معلومات می باشد. لیکن چنین نیست که هر عالمی ؛ عاقل هم باشد. عقل در روایات اخلاقی و قرآن ،نه بمعنای علم و آگاهی است بلکه مقابل جهل است می بینیم که در کتاب شریف کافی کتاب عقل و جهل دارد نه کتاب علم و جهل . چراکه عقل بالاتر از علم است و عاقل در قرآن و احادیث اخلاقی اهل بیت ع کسی که راه بهشت و رستگاری را و هدف از خلقتش را یافته است. نه که مجموعه ای معلومات را در ذهن خود تلنبار کرده باشد.و مثل حماری که کتاب حمل میکند حمال اصطلاحات باشد. بلکه مرد عمل است و به بصیرت و هوشیاری لازم رسیده است که راه و چاه هدایت و گمراهی را می شناسد درآیه 67 📖سوره بقره جاهل به کسی اطلاق شده که مسخره کننده دیگران است و دانیم که یک علامه هم میتواند دیگران را مسخره کند و لذا در آموزه قرآن یک علامه ای که مسخره کننده است جاهل می باشد. پس علم با جهل جمع میشود ولی عقل با جهل جمع نمیشود و ضد هم است. اى على خرد چيزى است كه بوسيله آن بهشت بدست آيد و جستجوى خوشنودى رحمان به آن شود. 📚بحار الأنوار؛ جلد 74ص64 کتاب شریف اصول کافی ؛ کتاب عقل و جهل دارد وبر مبنای روایات معصومین ع ؛ جنود و لشکریان عقل و جهل را شمرده است 📚الكافي ج1، ص 21 فرهنگ قرآن فریاد می زند که ولو علم ارزش بسیار والایی دارد و قابل مقایسه با دیگر مفاهیم نیست 📖مجادله11 📖زمر9 لیکن در عین حال در برابر عقل کم می آورد و جایگاه ضعیف و رتبه کمتری دارد یک بیسواد عاقل برتر از عالم بی عقل است چراکه عالم بی عقل آتش به دنیا می زند و بااختراع بمب و تسلیحات کشتار جمعی موجبات کشتار مردم بی گناه را فراهم میکند وعالم بی عقل مثل دزد با چراغ است و مست شمشیر به دست که مخرب تر عمل خواهد نمود. وحتی ایمان بدون عقل میشود بلعم باعورا، میشود 📖اعراف176 عابدی که از خداالاغی میخواهد تا چمن موجود در جزیره را بخورد... میشود اهل کتابی که منکر حقانیت پیامبرندو تسبیه به حمار شده اند 📖جمعه 5 یا به کسانی که علم دارند و عقل ندارد تعبیر چهارپا در قرآن آمده است 📖فرقان44 پس قرآن برای علم با عقل جایگاه ویژه ای قائل شده است و جهل را در مورد عقل به کاربرده نه در مقابل علم... @Porseman_channel 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌾🌾🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بحول و قوه الهی در روبیکا صفحه ای باز کردیم. فیلم های پرسمان و تاثیرگذار را آنجا بارگزاری میکنیم تا دوستان استفاده کنند.📣📣📣 👇👇👇👇👇 https://rubika.ir/ebadi_110_313
📣📣📣🌹📣
پرسمان 💢حکم سقط جنین💢 @Porseman_channel سقط در هر مرحله ای حرام و گناه کبیره می باشد. به نظر رهبری: ديه بر عهده مباشر سقط می‌باشد. اگر دکتر مستقيماً سقط را انجام دهد ديه بر عهده اوست و اگر پرستار تزريق نمايد به عهده اوست و اگر مادر دارو را خورده بر عهده مادر می‌باشد و در همه موارد ديه بايد به ورثه طفل پرداخت شود که در موارد اول و دوم پدر و مادر و در مورد سوم پدر است که اگر ايشان عفو نمايند ساقط می‌شود هر چند گناه آن که قتل نفس يا مشابه آن باشد ثابت است سقط جنین شرعاً حرام است و در هیچ حالتى جایز نبوده و توبه جدى از آن لازم است و باید دیه سقط جنین پرداخت شود که اگر علقه باشد دیه آن چهل دینار است و اگر مضغه باشد شصت دینار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد هشتاد دینار است و دیه به وارث جنین با رعایت طبقات ارث پرداخت مىشود ولى وارثى که مباشر سقط جنین بوده از آن، سهمى ندارد. دینار شرعى معادل سکه طلا به وزن یک مثقال شرعى (6 /3 گرم) مى‌باشد و قیمت آن را مى‌توان از بازار بدست آورد. به نظر آیت الله مکارم: ديه جنين بر کساني است که در سقط دست داشته اند، و چنانچه مادر با ميل و اختيار، خود را در اختيار طبيب قرار داده که سقط کند نيمي از ديه بر عهده اوست، و بايد علاوه بر پرداخت ديه از گناه بزرگي که مرتکب شده اند بطور جدي توبه کنند و با اعمال نيک آينده، گذشته را جبران نمايند. نیم دیگر به عهده طبیب است. ديه جنين به پدر و مادرش مي رسد، و اگر يکي از آنها در سقط شرکت داشته از ديه ارث نمي برد و تمام آن به ديگري مي رسد، و اگر هر دو در سقط شرکت داشته اند ديه به پدر بزرگ و مادر بزرگ پدري و مادري و برادران و خواهران آن جنين مي رسد و طبق قانون ارث تقسيم مي شود، و اگر آنها رضايت دهند مشکل حل مي شود. تذکر:🔴 سقط کردن جنین موجب ثبوت دیه بر مباشر(کسی که به صورت مستقیم عامل اصلی) سقط است؛ مادر باشد یا غیر مادر. وارث جنین مستحق دیه خواهد بود؛ لیکن اگر مادر مباشر سقط باشد، در فرض عمدی بودن از دیه ارث نمى‌برد. دیه جنینى که روح در آن دمیده شده در پسر، دیه کامل و در دختر نصف آن است. سقط کردن جنین قبل از دمیده شده روح، کفاره ندارد، لیکن در سقط کردن آن بعد از دمیده شدن روح بنابر قول مشهور، کفّاره (آزاد کردن برده و در صورت عدم امکان آن، دو ماه روزه گرفتن و در صورت عدم امکان آن، اطعام شصت فقیر) ثابت است، به شرط آنکه جانى مباشر در سقط باشد نه مسبب. مطابق نظر آیت الله خامنه ای، هر مثقال شرعی ¾ مثقال بازاری معادل ۶ / ۳ گرم مى‌باشد. مکارم:سقط به طور کلی کفاره ندارد، هر چند احتیاط مستحب پرداختن کفاره قتل خطا در این مورد است. که عبارتست از آزاد کردن بنده و اگر این ممکن نبود شصت روز روزه گرفتن و اگر این ممکن نبود شصت فقیر را سیر کند. ✅ چنانچه چيزي كه سقط شده نطفه باشد، ديه اش بيست مثقال شرعي طلاي سكّه دار است، كه هر مثقال آن ۱۸ نخود مي‌باشد و اگر عَلَقه، يعني خون بسته باشد، چهل مثقال و اگر مُضغَه يعني پاره گوشت باشد، شصت مثقال و اگر استخوان شده باشد، هشتاد مثقال و اگر گوشت آورده ولي هنوز روح در او دميده نشده، صد مثقال و اگر روح در او دميده شده، چنانچه پسر باشد ديه او هزار مثقال و اگر دختر باشد ديه او پانصد مثقال شرعي طلاي سكّه دار است. و در جميع اين صُوَر اگر عوض هر يك مثقال طلا، ده درهم نقره بدهد كافي است. 🔴«ظاهر این است که جنین از وقتى که در رحم قرار می‌گیرد، به مدت 40 روز نطفه است. و دیه اسقاط آن در این مدت 20 مثقال شرعى طلاى سکه‌دار است که هر مثقال، هیجده نخود می‌باشد، پس از آن 40 روز علقه؛ یعنى خون بسته شده است و دیه آن 40 مثقال است، بعد 40 روز مضغه؛ یعنى پاره گوشتى است، که دیه آن 60 مثقال است، (که مجموع چهار ماه می‌شود) پس از آن به صورت استخوان می‌شود. و دیه آن 80 مثقال است. بعد گوشت روییده و صورت‌بندى می‌شود، و دیه آن 100 مثقال است»؛ @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢غروب یا مغرب💢 آیا بین غروب و مغرب شرعی فرقی وجود دارد؟ @Porseman_channel بین غروب و مغرب فرق هست «غروب» آن است که قرص خورشید از افق محو شود؛ ولی مغرب آن است که سرخی طرف مشرق تا بالای سر انسان برسد. بنابر این حدوداً بین غروب و مغرب 15 الی 20 دقیقه اختلاف هست. آیت الله خامنه ای : آخر وقت نماز عصر تا غروب آفتاب است و نه تا اذان مغرب. آیت الله مکارم: با غروب آفتاب نماز ظهر و عصر قضا مى شود؛ ولى احتیاط آن است که نماز مغرب و عشاء را تا مغرب تأخیر بیندازد آیت سیستانی : از غروب نباید تاخیر بیافتد ولى در ان فاصله به قصد قربت بخوانید @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢سه صلوات برای امام خمینی ره💢 @Porseman_channel امام حسين (ع) سه پسر داشت كه اسم آنها را على گذاشت اين يك درس است كه اگر چيزى خوب است همه تكرار كنيم. ما در اسم گذارى دنبال اسمى مىگرديم كه در فاميلها نباشد بگذار در هر خانهاى يك فاطمه باشد. يحيى پسر زيد و زيد پسر امام زين العابدين (ع) شهيد شدند مردم خراسان گفتند به كورى چشم مخالفين كه نوهى امام زين العابدين (ع) كه يك سيد انقلابى در خط امام معصوم بود حالا كه يحيى را شهيد كردند تمام زنهاى خراسان هر كس پسر زائيد به كورى چشم مخالفان اسم پسرش را يحيى مىگذاريم تا در هر خانهاى يحيى باشد. از من پرسيدند چرا براى پيغمبر (ص) يك صلوات اما براى امام (ره) سه صلوات گفتم براى اين كه شاه مىگفت امام (ره) نه، آمريكا مىگفت امام (ره) نه، ما به كورى شاه سه صلوات مىفرستيم. پيداست كه آدم بايد غيرت دينى داشته باشد. اسم خوب را همه داشته باشيم. امام حسين (ع) فرمود: از من ياد بگيريد كه اسم همهى بچه هايم را على مىگذارم چون معاويه لعنه الله عليه گفته بود كسى اسم على روى بچهاش نگذارد. يك وقت نوهى امام زين العابدين را شهيد كردند، زنان خراسان گفتند حالا كه نوهى امام سجاد را شهيد كردند، امسال هر زنى در خراسان زاييد كه پسر بود، اسمش را يحيى مىگذاريم. يعنى يك يحيى را برديد ما همهى بچهها را يحيى مىگذاريم. يعنى روى اسم كار انقلابى و سياسى مىكردند. . شما وقتى ديديد كه دشمن روى اين حساس است بايد سفت نگه داريد. ما چرا براى امام سه صلوات مىفرستيم و براى پيغمبر يكى؟ يعنى مىخواهيم بگوييم: امام از پيغمبر نعوذ بالله، نعوذبالله، بالاتر است. هرگز! منتهى چون شاه گفت: امام نه! ما به كورى چشم آمريكا و شاه سه صلوات مىفرستيم. چرا امام حسين اسم بچههايش را على مىگذاشت؟ چرا اسم بچههايش را محمد نگذاشت؟ امام حسين اسم بچههايش را محمد نگذاشت. همه را على گذاشت. يعنى امام حسين مىخواهد بگويد: على از محمد بالاتر است؟ ابدا! منتهى چون معاويه گفته بود: اسم على روى بچهتان نگذاريد، امام حسين مىگفت: به كورى چشم او مىگويم: على اكبر! على اوسط، على اصغر! وقتى آمريكا دارد ولايت فقيه را مىكويد، شما به كورى چشم آمريكا بايد ولايت فقيه را نگه دارى. اگر آمريكا دارد من را مىكوبد، بايد شما به كورى چشم آمريكا من را نگه داريد. اگر عيبى دارم به خودم بگو. . شاه خواست اسم امام خمينى را نبرند. برايش سه صلوات فرستاديم. به كورى چشمش! زليخا خواست هيچكس نفهمد. درها را سفت بست كه هيچكس نفهمد. همه فهميدند! اينطور نيست كه اگر زليخا درها را ببندد، خدا كار خودش را مىكند. تو درها را ببند. اما من لو مىدهم. تو قانونى وضع كن كه عكس امام خمينى نباشد. هيچ مرجع تقليدى به اندازهى امام خمينى عكسش چاپ نشد. روى همهى اسكناسها هست. خدا دارد خدايى مى كند. حالا اين مثلًا غيبت تو را كرده است، نمىگذرى. نه آبروى مرا ريخته است. آبروى تو دست اين نيست. اگر خدا خواسته باشد به تو آبرو بدهد، هرچه مردم بيشتر به تو بد بگويند ... @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢راهکار های فراموشی عشق کذایی💢 @Porseman_channel به منظور فراموش كردن هر چه سريعتر آن مورد به نكات و دستور العملهايى كه در زير مىآيد توجه كرده و عمل نماييد: 1. مطمئناً مىدانيد كه فراموش كردن فردى كه انسان به او علاقه دارد و دائم ياد او در ذهنش تداعى مىشود، كارى سخت و دشوار است. انسان مثل كامپيوتر يا آدم آهنى نيست كه با تغيير يك برنامه، رفتارش تغيير كند. انسان موجودى است پر از عواطف و احساسات و همين احساسات و عواطف هستند كه گاهى اوقات او را در تصميمگيرىها و اجراى برنامههايش با مشكل مواجه مىسازند. بسيارى از اوقات فرد از لحاظ عقلى و منطقى به تصميمى مىرسد، ولى به راحتى نمىتواند آن تصميم را عملى كند. البته انجام كارهاى مهم و بزرگ بدون تحمل سختىها و مشكلات امكانپذير نيست، اما ديرى نمىپايد كه شهد شيرين پيروزى و موفقيت، خستگى را از تن انسان بيرون مىكند. 2. فراموشى فردى كه به او علاقه داشته و دائماً فكر و ذكر شما به ياد او بوده است، نياز به زمان دارد. نبايد انتظار داشته باشيد به راحتى بتوانيد ياد او را از صحنه ذهنتان پاك كنيد. به خود فرصت دهيد تا به مرور زمان اين علاقه يكطرفه را فراموش كنيد. 3. از طرفى معلوم نيست كه واقعاً اگر با ايشان ازدواج مىكرديد خوشبخت مىشديد، چرا كه براى خوشبختى تنها دوست داشتن كافى نيست. پس بهتر است نيمنگاهى هم بر اين احتمال بيندازيد كه امكان داشت اگر با ايشان ازدواج مىكرديد و بعد از 6 ماه مىفهميديد كه برخلاف آنچه كه مىپنداشتيد، هيچ تناسب واقعى با هم نداريد. 4. اگر امكان ديدن او را داريد، از نگاه كردن به او يا حرف زدن با او جداً خوددارى كنيد باز هم تذكر مىدهيم نگاه خود را كنترل كنيد اگر ما فقط به يك آيه قرآن كه زنان و مردان را از نگاه كردن به يكديگر نهى مىكند عمل مىكرديم هرگز اسير اين مشكلات نمىشديم. «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ» 5. از فكر كردن به او و ازدواج تخيّلى با او اجتناب كنيد و هرگاه فكر او به ذهنش خطور كرد بلافاصله خود را به فكر ديگرى و كار ديگرى مشغول كنيد. 6. سعى كنيد حساسيت مثبت خود را نسبت به او از بين ببريد. 7. احتمالًا چند نكته يا ويژگى منفى هم در او هست، بنابراين هرگاه ذهنتان به سوى او معطوف مىشود بلافاصله به ويژگىهاى منفى او فكر كنيد و به خود بگوييد او به خاطر اين اوصاف مناسب و شايسته من نيست. 8. به خود تلقين كنيد كه «من مىتوانم راهى را كه انتخاب كردهام بپيمايم». 9. به خود تلقين كنيد كه «اگر او به من علاقه داشت، همه تلاش خود را انجام مىداد. من نبايد به فردى كه هيچ تمايلى به ازدواج با من نداشته، علاقه داشته باشم». 10. به خود تلقين كنيد كه «چرا من بايد علاقه و انرژى عاطفى خودم را روى فردى هزينه كنم كه با من ازدواج نمىكند، من بايد اين علاقهها و عواطف را براى زندگى آينده خود حفظ كنم». 11. هرچه بيشتر درباره ازدواج موفق، شرايط و امكانات و معيارهاى لازم در انتخاب همسر تفكر و مطالعه كنيد و زود تصميمگيرى نكنيد. 12. با افراد باتجربه، دلسوز و مورد اعتماد (به ويژه والدين) در اين مورد مشورت كنيد و از تجارب آنها (موفقيتها و شكستهاى آنها) استفاده كنيد. مطمئناً شكستها و يا عدم موفقيتهاى آنان را مىتواند فراروى خود قرار داده تا مجدداً شما آن را تجربه نكنيد و دچار حسرت و خسران شويد. 13. يكى از نعمتهاى خداوند به انسان فرموشى است. شايد خودتان هم ديده باشيد كه بستگان نزديك شخصى از دنيا مىروند در روزهاى اول او فكر مىكند كه ديگر دنيا برايش غيرقابل تحمل است ولى به مرور زمان ممكن است روزها بگذرد ولى حتى براى چند ثانيه هم، يادى از آن مرحوم نكند. الان تنها كارى كه مىتوانيد بكنيد اين است كه سرعت اين كار را افزايش داده تا از ضررهاى روحى روانى و مادى اين افكار بكاهد. 14. سعى كنيد به جايگزين بهترى براى ايشان بينديشيد. مطمئن باشيد كه «دست بالاى دست بسيار است» و حتماً كسى هست كه آن خصوصياتى كه ايشان داشته را دارا بوده و چه بسا با نقاط ضعف كمتر از ايشان. 15. با توجه به تمركز روى مسائل معنوى به ويژه نماز و شركت در مراسم مذهبى به خود آرامش دهيد. 16. در اولين فرصت ممكن ازدواج كنيد و عواطف و علاقه خود را در جهت صحيح هزينه كنيد. 17. اگر از فعاليتهاى مثبت و تقويتكننده و لذتبخش استفاده كنيد و به ورزشهاى كوهنوردى و فعاليتهاى بدنى روى بياوريد. 18. هرگاه فكر او به ذهنتان آمد، موضوع يا موضوعات مختلفى را در ذهن يا در دفترچه يادداشت خود داشته باشيد، به سراغ آنها رفته و درباره آنها فكر كنيد.