💢خواندن ترجمه قرآن وادعیه💢
@Porseman_channel
روح و محتوای هر پیام و سخنی در قالب زبان خاصی که در آن ریخته شده، عمیقتر درک میشود تا زمانی که به زبانهای دیگر برگردانده شود. لذا قرآن که دارای مضامین بسیار بلند و عالی است، هرگز قابل ترجمه دقیق و کامل به زبان دیگری نیست. شاید بتوان گفت که اکثر ترجمههای قرآن نارسا و حتی در برخی موارد، اشتباه میباشد. بهعنوانمثال از سوره حمد نام میبریم که هیچ ترجمهای که بتواند تمام مفاهیم آن را به زبان دیگر بیان کند، نیست. حتی کلمهالله، هیچ معادلی در زبان دیگر ندارد و کلمه خدا در زبان فارسی معادل معنای الله نمیباشد.
با توجه به این توضیح، خواندن ترجمه قرآن و ختم آن و تدبر در معنا و مفهوم قرآن و ... ثواب دارد و ارزشمند است؛ اما با توجه به اینکه ترجمه هرچقدر هم قوی باشد، انعکاس همه قرآن نیست، تلاوت آیات و سورهها موضوعیت دارد. علاوه بر خواندن ترجمه و دقت در آن، مناسب و لازم است که خود آیات و سورهها را تلاوت کنیم که اثرات مثبت فراوان دارد که از غیر تلاوت آیات و سورهها نمیتوان به آن رسید.
سخن درباره دعاها نیز چنین است. هرچند در مورد دعا در روایات به این مسئله اشارهای نشده، اما برای درک معانی بلند در ادعیه بهتر است به عربی خوانده شود؛ اما اگر کسی نمیتواند یا عربی را بلد نیست میتواند آن را به فارسی بخواند. انشاءالله موردقبول واقع میشوند.
آیت الله مکارم:
قرآن و دعاها را همراه با دقت در معناي آن قرائت کنيد و از اين جهت، خواندن ترجمه، بسيار مطلوب است اما اگر به زبان عربي خوانده نشود، قرائت محسوب نشده و ثواب آن را ندارد و يادگيري قواعد عربي آن، کار مشکلي نيست.
@Porseman_channel
💢#گناه و #توبه💢
@Porseman_channel
در این شبهای #قدر؛شبهای توبه و انابه هستند
توبه از گناه و خطا و تقصیر... گناه کردن یعنی شکستن #حریم ها و حدود الهی یعنی نافرمانی و زیرپاگذاشتن اوامرخدا...
گناه کردن با توجه به زینت و تسویلات #شیطان و نفس اماره لذت مقطعی دارد.
لیکن باید در نظر داشت که در کنار این لذت کاذب و مقطعی چه تبعاتی داشته و چه موهبتهایی از دست خواهد رفت..
شخص عاقل باید سود و زیان خود را بسنجد بعد اقدام نماید.
کسانی که معتاد به مواردمخدر صنعتی و سنتی شده اند
کسانی که #معتاد به فحشا و منکرات شده اند
کسانی که معتاد به نگاه به نامحرم و چشم چرانی شده اند
کسانی که معتاد به #مبتذل در فضاهای مجازی شده اند
کسانی که معتاد به سیگارند
کسانی که معتاد به الکل و شرابند
کسانی که معتاد به بازیهای رایانه ای هستند
کسانی که معتاد به سخن چینی و غیبت و افترا و دروغ و قسم #دروغ وتمسخر و دل شکستن ها و...شده اند.
دنبال یک احساس لذت کاذب افتاده و سر از ناکجا آباد در می آورند.
یک لذت و خوشی مقطعی یک شب خوس گذرانی و یک اشتباه ...
لیکن باید دید در پشت پرده این لذت کاذب و مقطعی چه ضربه های فردی اجتماعی خانوادگی وجود داردو شخص دنیا و آخرتش را با یک لذت مقطعی نابود میکند.
اگر #لذت ترک لذت بدانی
دگر لذت نفس لذت ندانی
و این در آموزه دین بخصوص کلام گهربار امیربیان ع با تعابیر مختلفی بیان شده است
بسا آدمى كه هلاك كرده او را زبانى،
بسا كلمه كه نعمتى را از انسان می رباید، يعنى باعث زوال آن شود
بسا نگاه كردنى #حسرتى را دنبال آورد، يعنى سبب حسرت خوردنى شود مانند نگاههاى حرام كه سبب حسرت در آخرت شود، يا نگاهى كه سبب #عشقى و گرفتاريىشود و سبب حسرت در دنيا يا در دنيا و آخرت هر دو گردد
بسا جنگى كه چيده شود از يك سخنى، يعنى ثمره آن باشد و ناشى شود از آن،
بسا سوزش عشقى كه كسب كرده شود از نگاه كردنى،
بسا خونى كه ريخته باشد آنرا دهانى، يعنى ريخته باشد آنرا سخن بىجائى كه صاحب آن گفته باشد، يا سخنى كه كسى از دشمنى يا بىجا گفته باشد.
بسا فتنه كه برانگيخته باشد آنرا سخنى.
غرر الحكم و درر الكلم ؛ ج4 ؛ ص60
والبته ترک گناه آسانتر و بهتر از عذرخواهی و توبه تحمل خفت و ذلت عذرخواهی است.
از هر چه پوزشخواهى را به دنبال دارد دورى كن؛ زيرا مؤمن نه بد كند و نه پوزش طلبد و منافق هر روز بد كند و به پوزشخواهى پردازد.
📘تحف العقول ص : 245
@Porseman_channel
💢امام سجادع و فرزند پسر💢
امام سجاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه از خداوند طلب پسر می کنند؟
@Porseman_channel
عبارت دعای حضرت سجاد در دعای 25 صحیفه سجادیه که دعای آن حضرت در مورد فرزندانش می باشد چنین است:
«وهب لی من لدنک معهم اولادا ذکورا؛»
«علاوه بر فرزندانی که دارم، فرزندان مذکری نیز به من عنایت کن».
قبل از این عبارت، دعای در مورد فرزند بود چه پسر و چه دختر و در این فراز درخواست فرزندان پسر می کند. این عبارت معنایش این است که اگر فرزندانی که به من عنایت کرده ای همگی دختر هستند، فرزندان پسر نیز به من عنایت کن. اشکال هنگامی وارد است که انسان فرزندی نداشته باشد و از خداوند تنها فرزند پسر درخواست کند و مایل به داشتن دختر نباشد و یا از داشتن دختر ناخرسند باشد و از خداوند گله مند باشد که چرا به من دختر دادی ولی فردی که دارای دختر است اگر از خداوند پسر درخواست کند، امری طبیعی و بی اشکال است.
در مورد آیه 6 از سوره مریم: اولا حضرت زکریا چون فرزندی نداشته، مایل به داشتن فرزند بوده و اتفاقا هنگامی که عنایت خاص خداوند به حضرت مریم را دید به فضل و رحمت الهی امیدوارتر شد و درخواست فرزند کرد. در این آیه ظاهر این است که درخواست پسر کرد ولی نه به دلیل تفاوت گذاشتن میان پسر و دختر بلکه به دلیلی که در خود آیه آمده است:
«یرثنی و یرث من آل یعقوب؛ فرزندی که از من و آل یعقوب ارث ببرد».
درمورد «ارث» در این آیه این بحث مطرح است که آیا مراد از ارث، ارث اموال است و یا ارث معنوی یعنی ارث بردن مقام نبوت و یا هر دو مراد است. در هر صورت آن حضرت بیم داشت که اموال فراوانی که از راه هایی مثل هدایا و نذوراتی که برای علمای یهود و احبار می آورند و زکریا رئیس و بزرگ احبار بود، در نزد او جمع شده بود، به دست افراد ناصالح و فرصت طلب و فاسق و فاجر بیفتد و منشأ فساد در جامعه گردد به همین خاطر از خداوند تقاضای فرزند صالحی کرد تا بر این اموال نظارت داشته باشد و آنها را در بهترین راه مصرف کند. و اگر مراد ارث مقامات معنوی مثل نبوت باشد، باز جای نگرانی داشت که رهبری معنوی مردم به دست افراد ناصالح بیفتد. در هر صورت درخواست پسر به خاطر میل شخصی و ترجیح دادن پسر بر دختر نبوده بلکه به خاطر شرایط خاص و ضروری بود. که با پسر بودن این فرزند هماهنگ و سازگار است. زیرا مقاماتی مانند نبوت و یا حفاظت از اموال و صرف کردن آنها در راهی که به خیر و صالح باشد آن هم در آن زمان و آن شرایط، مناسب با فرزند ذکور و پسر است. شرایط حاکم اجازه نمی دهد که دختری عهده دار آن مناصب گردد بلکه باید مردی الهی عهده دار این مسئولیت ها گردد.
بنابر نقل شیخ عباس قمی در منتهی الآمال در بخش اولاد حضرت سیدالساجدین (علیهالسلام) شیخ مفید برای آن حضرت پانزده فرزند از دختر و پسر ذکر کرده است
📚الارشاد-مفید-، ج۲، باب۸.
📚اعلام الوری-طبرسی-، ص۴۹۴.
📚منتهی الآمال، جدوم، ص۲۹.
@Porseman_channel
خطاب قرآن در آیه حجاب به مومنین است یا مسلمین؟
@Porseman_channel
در قرآن خطاب به مومنان و زنان پيامبر گفته است كه حجاب را رعايت كنيد و خطاب آيه به مومنين است نه مسلمین. پس اگر در جامعه بي حجابي هست عيبي ندارد. ما به مسلم بودن اكتفا مي كنيم و به همين دليل حجاب بر ما لازم نمي شود.
✅جواب:
اولا:
لازمه چنین استدلالی آن است که بگوییم: چون در مورد روزه فرموده شده:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ»
پس بر مسلمان روزه واجب نیست!!! و یا چون خطاب به مؤمنین فرموده:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة»
نماز خواندن بر مسلم لازم نباشد!! همچنین اگر در قرآن آمده:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلی»
حکم قصاص مخصوص مؤمنین است و مسلم را نباید قصاص کرد!! و یا اگر خطاب به مؤمنین آمده است:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُم»
صدقه و خمس و زکات بر مسلم واجب نباشد!! و…
این در حالی است که به طور قطع و یقین می دانیم که تمامی این موارد دستوراتی می باشد که خداوند متعال برای تمامی مسلمانان واجب نموده است.
ثانیا:
«قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ» ؛ «عرب های بادیه نشین گفتند: ایمان آورده ایم، بگو شما ایمان نیاورده اید ولی بگویید اسلام آورده ایم، اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید پاداش اعمال شما را بهطور کامل می دهد، خداوند غفور و رحیم است»
طبق این آیه تفاوت اسلام و ایمان، در این است که اسلام شکل ظاهری قانونی دارد، و هر کس شهادتین را بر زبان جاری کند در سلک مسلمانان وارد می شود، و احکام اسلام بر او جاری می گردد ولی ایمان یک امر واقعی و باطنی است و جایگاه آن قلب آدمی است.
اسلام ممکن است انگیزه های مختلفی داشته باشد، حتی انگیزه های مادی و منافع شخصی، ولی ایمان حتماً از انگیزه های معنوی و از علم و آگاهی، سرچشمه می گیرد، و همان است که میوه حیات بخش تقوی بر شاخسارش ظاهر می شود.
نکته مهمی که وجود دارد آن است که این تفاوت مفهومی در صورتی است که این دو واژه همانند آیه بالا در برابر هم قرار گیرند، اما هرگاه این دو واژه به طور مستقل و جدا از هم ذکر شوند ممکن است اسلام بر همان چیزی اطلاق شود که ایمان بر آن اطلاق می شود، یعنی هر دو واژه در یک معنی استعمال گردد. بنابراین در آیه حجاب منظور از مؤمنات همان مسلمات و زن مسلمان و با ایمان است.
خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد:« يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً »
أحزاب(33) آيه 59.
«اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرىهاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.»
در اين آيه به اصل لزوم حجاب و يكي از حكمت ها و فلسفه هاي مهم حجاب اشاره شده شده است. شبهه اي كه مطرح شده اين است كه در اين آيه مخاطب خدا زنان مومنان هستند نه زنان مسلمانان و لذا مومنان بايد پايبند به حجاب باشند نه مسلمانان.
اين شبهه نشأت گرفته از خلط بين مفهوم و مصداق است. به عبارت ديگر گرچه مسلمان و مومن از حيث مفهومي با يكديگر تفاوت دارند زيرا يكي از ماده تسليم است و ديگري از ماده ايمان و اين دو از حيث معنا و مفهوم متفاوت هستند. اما مصداق اين دو يعني آن افرادي كه عنوان مسلمان و مومن بر آنها منطبق مي گردد در اصطلاح قرآني يكي هستند و لذا احكام و آثاري كه براي يكي از آن دو بيان شده براي ديگري هم وجود دارد.
به عنوان نمونه خداوند متعال در يكي از آيات مي فرمايد:
« إِنَّ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرينَ اللَّهَ كَثيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً
احزاب، آيه 35.
« به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه بسيار ياد خدا مىكنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته است.»
در اين آيه گرچه مسلمان و مومن و صادق و صابر و خاشع و ...جداگانه ذكر شده اند. اما خداوند متعال براي همه آنها وعده مغفرت داده است و اين به خاطر اين است كه گرچه مفهوم تسليم و ايمان و صبر و صدق و ...با يكديگر تفاوت دارند. اما مصداق آنها يكي است.
در اينجا ممكن است اين شبهه مطرح شود كه خداوند متعال بين اسلام و ايمان فرق قائل شده و فرموده:« قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُم»
حجرات(49) آيه 14.
« عربهاى باديهنشين گفتند: «ايمان آوردهايم» بگو: «شما ايمان نياوردهايد، ولى بگوييد اسلام آوردهايم، امّا هنوز ايمان وارد قلب شما نشده است.»
طبق اين آيه ممكن است اين شبهه پيش آيد كه بين مسلمان و مومن فرق است. در پاسخ به اين شبهه بايد بگوييم كه آيه مذكور در صدد تذكر تفاوت اسلام آوردن ظاهري با ايمان آوردن است نه اينكه تعبير مسلمين با مومنين در كاربرد قرآني تفاوت داشته باشد. دليل اين امر هم اين است كه خداوند متعال در برخي آيات به نقل از پيامبران مي فرمايد كه آنها مي گفتند كه ما از مسلمين هستيم
يونس(10) آيه 72 و نمل(21) آيه 91.
اگر اين تعبير مسلمين به همان معنايي باشد كه در آيه 14 حجرات آمده باشد بايد بگوييم كه ايمان داخل قلب اين پيامبران نشده كه ايشان خود را مسلمين مي دانند!
بنابراين تعبير مومنين كه در آيه حجاب آمده شامل همه افراد مي گردد. علاوه بر اين بايد توجه داشت كه گرچه قرآن كريم منبع اساسي استنباط احكام شرعي است. اما منابع استنباط احكام شرعي منحصر به قرآن نيست و روايات معصومين (عليهم السلام) هم يكي از منابع استنباط احكام شرعي است و لذا لزوم حفظ حجاب كه از قرآن و سنت استفاده شده و مورد اجماع علما نيز هست امر مسلمي است كه با تفسير به راي هاي عده اي افراد جاهل يا معاند قابل تشكيك و ترديد نيست.
@Porseman_channel
💢نگاه به بدحجاب💢
@Porseman_channel
نگاه كردن به موهاى زنان بد حجاب ـ كه هيچ گونه امر و نهى در آنان تأثير ندارد ـ چگونه است؟
الف)-آيات عظام امام، خامنه اى، صافى، فاضل و نورى: بنابر احتياط واجب، بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام نيز جايز نيست.
ب)آيه اللّه بهجت: بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام نيز جايز نيست.
ج) آيات عظام تبريزى، سيستانى، مكارم و وحيد: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشكال ندارد
هدانا/تبصره: ۱-طبق نظر مراجعي كه با شرط ذكر شده، نگاه به بد حجاب را بي اشكال مي دانند، به اين معنا نيست كه از جهت اخلاقي نگاه كردن بي تاثير باشد بلكه بسيار بايد مراقب اين نگاه ها بود. و بايد دانست بد حجابي گناه بسيار بزرگي است و اين حكم دليل بر بي حجابي عده اي نمي تواند باشد.
۲- طبق نظر مراجع در قسمت «ج»: نگاه به بي حجاب جايز نيست، اما آن بي حجابي كه بي باك است يعني اگر نهي شود اعتنا نمي كند، اشكال ندارد
@Porseman_channel
💢محرم چه ماهی است؟💢
@Porseman_channel
محرم الحرام ماه اول از سال قمری است.
در این ماه ابتدا به جنگ حرام بوده و حتی جاهلیت عصر رسول ص؛هم متعهد و پایبند به آن بودند.
در این ماه در سال 61 ق ؛امام حسین ع به کربلا رسیده و طی درگیری هایی که با لشکر یزید؛داشتند روز دهم (عاشورا)به شهادت رسیدند.
بهتر است؛توضیف این جریان را از زبان امام رضا ع بخوانیم:
🔴ريان بن شبيب گويد روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا رسيدم بمن فرمود:
اى پسر شبيب به راستى محرم همان ماهى است كه اهل جاهليت در زمان گذشته ظلم و قتال را بخاطر احترامش در آن حرام مىدانستند و اين امت حرمت اين ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پيغمبرش را در اين ماه ذريه او را كشتند و زنانش را اسير كردند و اموالش را غارت كردند خدا هرگز اين گناه آنها را نيامرزد.
اى پسر شبيب اگر براى چيزى گريه خواهى كرد براى حسين (ع) گريه كن كه چون گوسفند سرش را بريدند و هجده كس از خاندانش با او كشته شد كه روى زمين مانندى نداشتند و آسمانهاى هفتگانه و زمين براى كشتن او گريستند و چهار هزار فرشته براى ياريش بزمين آمدند و ديدند كشته شده و بر سر قبرش ژوليده و خاك آلود باشند تا قائم (ع) ظهور كند و ياريش كند و شعار آنها يا لثارات الحسين است اى پسر شبيب پدرم از پدرش از جدش برايم باز گفت كه چون جدم حسين (ع) كشته شد آسمان خون و خاك سرخ باريد...
📚الأمالي (للصدوق) ص129
@Porseman_channel
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
نامگذاری ایام دهه محرم به اسم یکی از شهدای کربلا سندی دارد؟
@Porseman_channel
چنین نامگذاری و بزرگداشتی در سیره اهل بیت ع و فرمایش ایشان نبوده است و کاملا زاییده فرهنگ عرف مردمان محب اهل بیت ع و سلیقه و ذوق آنها می باشد.
لذا اینکه مثلا
شب اول: مسلم بن عقیل
شب دوم: ورود به کربلا
ﺷﺐ ﺳﻮﻡ: ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻗﯿﻪ(ﺱ)
ﺷﺐ ﭼﻬﺎﺭﻡ: ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺮﹼ(ﻉ)
شب پنجم: حضرت زهیر(ع) و…
ﺷﺐ ﺷﺸﻢ: ﺣﻀﺮﺕ ﻗﺎﺳﻢ(ﻉ)
ﺷﺐ ﻫﻔﺘﻢ: ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﺍﺻﻐﺮ(ﻉ)
ﺷﺐ ﻫﺸﺘﻢ: ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮ(ﻉ)
و روز تاسوعا مختص علمدار کربلا ع باشد.فقط برای تعظیم و بزرگداشت آنهاست که این دهه را به نام یکی از شهدا مزین کنند و ایام عزاداری متبرک به آنها شود.
پس واضح است که معنای این نامگذاری این نیست که در این روز به شهادت رسیده باشند مثلا اختصاص روز هفتم به حضرت علی اصغر ع به معنای شهادت ایشان در این روز نیست....
@Porseman_channel
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷🌷
💢خواندن شعر برای روزه دار و محرم💢
@Porseman_channel
شعر و شاعری در بین همه ملتها بخصوص عربزبانان جایگاه رفیعی داشته و دارد. اسلام؛ ضمن تایید چنین فرهنگی، اما سعی دارد تا انسانها را از تلف کردن وقت و احیاناً گمراهکردن مردم به وسیله سرودن اشعار بیمحتوا یا دروغ، برحذر دارد و این خصلت و هنر انسانی را در راستای تعالی نوع بشر قرار دهد. توصیه بزرگان دین به سرودن اشعار حکمتآمیز و پرهیز از سرودن اشعاری که در خدمت منافع ظالمان و شهوترانان است از جمله این سفارشهاست. از طرفی در برخی از زمانها و مکانها که وقت و مکان مناسبی برای ارتباط برقرار کردن بهتر و سریعتر با خداوند است، اشتغال به اشعاری که در راستای این ارتباط الهی نباشد، مکروه به شمار آمده و نهی شده است تا چنین فرصتهایی از دست نرود اما واضح است که سرودن و خواندن اشعار حکمتآمیز در این ایام و غیر آن اشکالی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
دلیلی بر کراهت مطلق شعر در شب جمعه و روز آن و سایر شبها وجود ندارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
نگاه به مجموع روایاتى که در این زمینه وارد شده، نشان مىدهد که مراد از شعر مکروه، اشعار باطلى است که به خصوص در زمانهاى جاهلیّت براى هجو و بدنامکردن کسى به کار گرفته مىشده و یا خیالپردازىهایى بود که در زمینه عشقهاى مجازى و در وصف زیبارویان از زنان و در راستاى ارضاى شهوترانیهاى غیرمجاز سروده و یا خوانده مىشد.
بنابراین، مقصود از «مکروهبودن شعر حق»، اشعار غیر دروغ و مطابق واقع است. یعنى راوى سؤال مىکند: اگرچه دروغ نباشد و محتواى شعر واقعیّت داشته باشد؟ حضرت جواب مىدهد: آرى، شعرى که خالى از حکمت باشد و بىهدف سروده یا خوانده شود، مکروه است اگرچه دروغ نباشد، و الّا چگونه مىتوان پذیرفت خواندن اشعار فراوانى که سراینده آن خود اهلبیت عصمت(ع) هستند در شب یا روز جمعه کراهت داشته باشد؟!
برای مطالعه بیشتر در این زمینه، میتوانید به کتاب «مفاتیح نوین» ذیل عنوان «اعمال شب جمعه» مراجعه فرمایید.
@Porseman_channel
پرسمان #روایی
💢فرق حدیث قدسی با قرآن💢
@Porseman_channel
حدیث قدسی عبارت است از کلامی که پیامبر اکرم(ص) از خداوند متعال حکایت کند (و معمولا با کلماتی مانند «قال الله» یا «یقول الله» شروع می شود) و در الفاظ آن تحدی و اعجازی وجود ندارد، به خلاف قرآن که با الفاظ مخصوصی وحی شده و دیگران در آوردن مثل آن عاجزند. آیات قرآنی اعجاز دارد اما احادیث قدسی اعجاز ندارد یعنی مخلوقات از آوردن مانند قرآن عاجزند اما این مطلب در مورد احادیث قدسی وجود ندارد؛ به دیگر سخن، آیات قرآن و احادیث قدسی از یک مبدأ سرچشمه می گیرد با این تفاوت که احادیث قدسی معجزه و سند رسالت محسوب نمی گردد اما آیات کریمه قرآن معجزه و سند رسالت است (و پیامبر اکرم(ص) مأمور به تبلیغ آنها بوده است).
نکته دیگر آن که آیات شریفه قرآن قطعی الصدور است و به تواتر به اثبات رسیده و غیر قابل تحریف میباشد و کتاب رسمی دین اسلام است، در حالیکه احادیث قدسی از چنین امتیازاتی برخوردار نیست. به عبارت بهتر، آیات قرآن به تواتر از پیامبر اکرم بدست ما رسیده پس قطعی الصدور است اما بیشتر احادیث قدسی چون خبرِ واحد هستند (و نه متواتر) لذا قطعی الصدور نیست بلکه ظنی الصدور است یعنی استنادش به پیامبر اکرم (ص) قطعی نیست.
نکته دیگر اینکه آیات قرآن احکام خاصی دارد، مثلاً بدون طهارت نمیتوان به الفاظ آیات دست زد یا نمی توان آن را نجس کرد و اگر نجس شد، باید فوراً پاک کرد، ولی حدیث قدسی این احکام را ندارد مگر این که کلمة الله یا سائر اسمای مبارکه در حدیث قدسی باشد.
برخی (مانند ابن حجر هیثمی) مجموع احادیث قدسیهای که از پیامبر نقل شده را بالغ بر صد حدیث می دانند. عده ای از محدثین این احادیث را در مجموعه هایی جمعآوری کردهاند: استاد محمد الصباغ گفته: در سال ۱۳۸۹، المجلس الاعلی للشئون الاسلامیه در مصر ۴۰۰ حدیث قدسی از کتابهای ششگانه و موطأ اهل سنت جمع آوری کرده و در کتابی دو جلدی به نام «الاحادیث القدسیه« منتشر کرده است.
از دانشمندان شیعه نیز، شیخ حر عاملی (مؤلف وسائل الشیعه)، احادیث قدسی پیامبر اکرم(ص) را در کتابی به نام «الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه» گردآوری کرده است.
در پایان یک نمونه از احادیث قدسی را ارائه می کنیم: «قال رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله: یقول اللَّه عزّ و جلّ: اشتدّ غضبی على من ظلم من لا یجد ناصرا غیری؛
خشم من سخت است بر كسى كه ستم كند به کسی كه یاورى جز من ندارد.»
الجواهر السنیة (كلیات حدیث قدسى)/ص۳۱۶.
@Porseman_channel
در مقایسه بین قرآن و حدیث قدسی میتوان به اختصار به چند مورد اشاره کرد:
1. قرآن معجزه است و حدیث قدسی چنین نیست.
2.قرآن از تغییر، تبدیل و تحریف مصون است و حدیث قدسی چنین خصیصه ای ندارد.
3.مس قرآن بر عده ای حرمت دارد در حالیکه در حدیث قدسی چنین نیست.
4.منکر حدیث قدسی کافر شمرده نمیشود ولی منکر قرآن، آری.
5.با احادیث قدسیه نمیتوان نماز خواند.
در نقل از قرآن میگویند، «قال الله تبارک و تعالی» و در نقل حدیث قدسی قدما میگفتند، قال رسول الله «فیما یروی عن ربه».
از نظر محتوایی، مضمون غالب احادیث قدسی اخلاقی میباشد؛ اگر چه در لابهلای آنها اخباری خاص در مورد اهل بیت و قیامت نیز میتوان یافت.
@Porseman_channel
آیا زیارت عاشورا از احادیث قدسی است؟
@Porseman_channel
زیارت عاشورا به چند طریق به دست ما رسیده که بنا بر یک طریق ، حدیث قدسی محسوب می شود.
شیخ طوسی با سه سند این زیارت شریفه را نقل مینماید:
1- عقبة ابن خالد از امام باقرعلیهالسلام ؛
2- صفوان بن مهران از امام صادقعلیهالسلام از پدرانش از پیامبر و جبرئیل و سرانجام از خدا؛(بنا بر این سند زیارت عاشورا حدیث قدسی است چون به عنوان کلام خدا معرفی شده است).
بنا بر این نقل امام صادق می فرماید : من برای هر کس که از دور یا نزدیک به این زیارت اباعبد الله را زیارت کند و دعای بعد از این زیارت را بخواند ، ضامنم که زیارتش قبول و سعی و تلاشش مورد قدردانی خدا بوده و...، بعد می فرماید این ضمانت را پدرم(امام باقر ) هم داده و از این ضمانت را از پدرش(امام سجاد) هم نقل کرده و او هم این ضمانت را داده و از پدرش (امام حسین ) نقل کرده و او هم این ضمانت را داده و از برادرش امام حسن هم نقل کرده و او هم از پدرش امام علی نقل کرده و امام علی هم این ضمانت را داده و از پیامبر هم نقل کرده و پیامبر هم این ضمانت را از جبرئیل نقل کرده و جبرئیل هم این ضمانت را از خدا نقل کرده که قسم خورده هر کس به این زیارت و دعای بعدش از دور یا نزديك اباعبدالله الحسین (ع) را زیارت کند ، زیارتش قبول و شفاعتش پذیرفته باشد و... و بر ای قسم ملائکه و ما را شاهد گرفته است.
شیخ طوسی محمد بن حسن ،مصباح المتهجد ، اول ف بیروت ف مؤسسه الفقه الشیعه ، 1411 ق ، ص781-782.
3- علقمه بن محمد حضرمی از امام باقرعلیهالسلام.
بیشتر رجال این سه سند مورد تأیید علمای علم رجال میباشند و سند آن مورد قبول مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، شیخ طوسی است .
در كتاب مصباح شيخ طوسى كه مفاتيحالجنان هم زيارت عاشورا را از آنجا نقل كرده است امام صادق(ع) در فضيلت و ثواب زيارت عاشورا مطالبى فرمودهاند در ادامه آن امام به راوى كه صفوان است مىفرمايد: اى صفوان من يافتم اين زيارت را با اين ضمانت از پدرم امام باقر(ع) و پدرم از امام سجاد(ع) تا مىرسد به پيامبر خدا(ص) و پيامبر از جبرئيل و جبرئيل از خداوند.
بر اين اساس برخى مثل مرحوم حاج ميرزا حسين نورى استاد صاحب مفاتيحالجنان را عقيده بر اين بوده است كه اين زيارت از سنخ احاديث قدسيه مىباشد، (ر.ك: مفاتيحالجنان).
باید توجه داشت که حدیث قدسی سخن خدا است و فرمایش ذات او است اما فرشته واسطه ارسال آن برای بشر نیست بلکه حالت الهامی دارد و بر ذهن و روح و روان بشر نقش می بندد که البته آن فرد باید معصوم باشد برای درک الهاماتی از این دست. از این رو حدیث قدسی غیر از کلام پیامبر (ص) و ائمه (ع) و حدفاصل وحی و سخن معصوم (ع) است.
ولی برخی در اینکه حدیث قدسی باشد تشکیک کرده در جواب ایشان گفته اند
ولى اثبات اين مطلب مشكل به نظر مىرسد چرا كه به احتمال قوى مراد امام از اين كه مىفرمايد يافتم اين زيارت را با اين ضمانت از خداوند؛ تنها ضمانت ثواب اين زيارت است نه متن زيارت.
علاوه بر اين كه همان طور كه اشاره كردهايد، زيارت عاشورا با لحن ساير احاديث قدسى كه سخن گفتن خداوند با پيامبرى است تفاوت دارد و شباهت به احاديث قدسى ندارد.
"کامل الزیارات" اثر محمد بن قولویه از محدثین شیعه که متوفای 368 هجری است و فاصله اش با سال 255 هجری که حضرت حجت (عج) به دنیا آمده اند کم است و با صحابی امامان دهم و یازدهم علیهماالسلام همعصر بوده است.
وی در باب 71 (ثواب من زار الحسین (ع) یوم عاشورا) و حدیث هفتم این کتاب با سند نقل می کند با افرادی که از آنها این حدیث را شنیده و مشخص می شود این حدیث قدسی نیست البته وقتی که قدسی بودن این حدیث را نفی می کنیم از شان آن کاسته نمی شود و بر اصالت خود باقی می ماند.
درباره سند زیارت عاشورا باید گفت هم ابن قولویه در کامل الزیارات با دو سند نقل می کند که معلم این زیارت امام باقر (ع) است و آخرین راوی کسی است به نام علقمه ابن محمد حضرمی که گویا روز عاشورا خدمت امام (ع) در مدینه می رسد و از امام (ع) می پرسد زیارت عاشورا یعنی رفتن در کنار مقبره و جایی که بدن مدفون است ما که دور هستیم چه کنیم؟ امام باقر (ع) می فرمایند: خیر معنی زیارت چنین نیست و از دور نیز ممکن است و می فرمایند حتی کسی که راهش دور است می تواند دو رکعت نماز بخواند و بعد رو کند به کربلای معلا و بعد این زیارت را خوانده و امام حسین (ع) را خطاب قرار دهد.
بنابراین، این حدیث قدسی نیست وگرنه باید بعد از علقمه ابن محمد حضرمی امام باقر (ع) بیان می کردند که از پدرشان شنیده اند و پدرشان از پدرشان تا برسد پیامبر (ص) و ایشان بگوید قال الله تبارک و تعالی...
اما امام باقر (ع) آخرین راوی معصوم این حدیث است و وقتی دستور زیارت اینچنین می دهند این حدیث قدسی نیست و سخن امام باقر (ع) است و به قول ما فی البداهه این کلمات را بیان کردند و سپس آن را به علقمه حضرمی آموزش می دهند.
عروسی حضرت قاسم ع در کربلا صحت دارد؟
@Porseman_channel
✅هیچ سند معتبری که اشاره یا دلالتی براین عروسی کند وجود ندارد.
به نظر می رسد اولین کسی که این مطلب را ذکر کرده مرحوم کاشفی در کتاب روضه الشهدا ص173 باشد
و دیگرانی چون
📚المنتخب فی جمع المراثی ؛ طریحی ؛ ص365
و📕اکسیرالعبادات دربندی ج2ص763
📘محرق القلوب نراقی ص126
📙ناسخ التواریخ سپهر ص491
و...
از مرحوم کاشفی اخذ و نقل کرده باشند.
و با توجه به اینکه مرحوم کاشفی ؛ سند معتبری برای نقلش ارائه ننموده و فقط استناد به یک بیت شعر از ابوالمفاخر رازی نموده است.
📚روضه الشهدا ص322
لذا نمی توان آنرا پذیرفت...
👌شهید مطهری فرموده است:
در همان گرماگرم روز عاشورا كه مىدانيم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند «1»، امام فرمود حجله عروسى راه بياندازيد، من مىخواهم عروسى قاسم را با يكى از دخترهايم، لااقل شبيهش هم شده، در اينجا ببينم. (حالا قاسم يك بچه سيزده ساله است.) چرا؟ آخر آرزو دارم، آرزو را كه نمىتوانم به گور ببرم. شما را به خدا ببينيد، يك حرفى است كه اگر به زن دهاتى بگويى، به او برمىخورد. گاهى از يك افراد خيلى سطح پايين [مىشنويم كه] من آرزو دارم عروسى پسرم را ببينم، عروسى دخترم را ببينم. حالا در يك چنين گرماگرم زدوخورد كه مجال نماز خواندن نيست، مىگويند حضرت فرمود كه من در همين جا مىخواهم دخترم را براى پسر برادرم عقد كنم و يك شكل عروسى هم شده است در اينجا راه بياندازم. يكى از چيزهايى كه از تعزيه خوانىهاى قديم ما هرگز جدا نمىشد، عروسى قاسم بود، قاسم نوكدخدا، يعنى نوداماد، قاسم نوداماد؛ درصورتى كه اين قضيه در هيچ كتابى از كتابهاى تاريخى معتبر وجود ندارد.
📙حماسه حسینی ج1ص28
👌جواد محدثی نویسد
آنچه بعنوان عروسى قاسم و آراستن حجله براى او در كربلا مطرح است،واقعيت وسند ندارد، ولى از منابع ضعيف به اذهان عوام راه يافته و بر ناكامى نوجوان امام مجتبى «ع »
مى سوزند و مى گريند و در شبيه خوانى و تعزيه ها هم حجله براى قاسم نوداماد مى آرايند.
از تحريفهاى عاشوراست.آنچه در برخى منابع آمده،{برفرض صحتش}چيزى ساده تر از عروسى است.
📘فرهنگ عاشورا ص336
👌👌ضمنا شواهدی چون
سن کم قاسم ع ونبودن دختری به سن ازدواج و به نام فاطمه در کربلا ،ذکر نشدن این قضیه در کتب مقاتل و تاریخی معتبر ...همه شاهد بر عدم وقوع چنین عروسی می باشد.
ما فقط لیست کتبی که به صراحت منکر چنین امری شده اند را می آوریم:
📚📚📚📚📚📚📚📚
تنقیح المقال ج2ص19
ذخیره الدارین ص154
جلاء العیون مجلسی ص676
جلاء العیون شبر ج2ص196
تحقیقی براولین اربعین ص684
لوء لوء و مرجان ص194
کبریت احمرص309
منتهی الامال ج1ص700
مقتل الحسین ع مقرم ص264
منهاج الدموع ص321
فرساء الهیجاء ج2ص31
و...
@Porseman_channel
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
🔴🔴🔴🔴🔴🔴
💢اعمال بى تقليد💢
اعمالى كه انسان بدون تقليد انجام داده، چه حكمى دارد؟
@Porseman_channel
آيات عظام امام، بهجت، خامنه اى، فاضل و نورى: اين اعمال، در يكى از سه صورت صحيح است:
شخص بفهمد به وظيفه واقعى خود رفتار كرده است.
عمل او با فتواى مجتهدى كه وظيفه اش تقليد از او بوده، مطابق باشد.
عمل او با فتواى مجتهدى كه اكنون بايد از او تقليد كند، مطابق باشد.
آيات عظام تبريزى، صافى، مكارم و وحيد: عمل او در صورتى صحيح است كه بفهمد به وظيفه واقعى خود رفتار كرده و يا با فتواى مجتهدى كه اكنون بايد از او تقليد كند، مطابق باشد.
آيه اللّه سيستانى: در يكى از سه صورت صحيح است:
بفهمد به وظيفه واقعى خود رفتار كرده است.
عمل او با فتواى مجتهدى كه اكنون بايد از او تقليد كند، مطابق باشد.
جاهل قاصر بوده و نقص عملش به اركان و مانند آن باز نگردد.
@Porseman_channel