آیا آموزش و درآمد از کاشت ناخن اشکال دارد؟
@Porseman_channel
✅پاسخ
1. کاشت ناخن درصورتی که برای وضو و غسل نتوان آن را برداشت اشکال دارد.
2. بیشتر فقها کسب درآمد از این طریق را حرام نمی دانند ولی برخی مراجع
(آیات عظام سیستانی و صافی گلپایگانی)
، به این دلیل که این کار منجر به ایجاد مانعی برای وضو و غسل می شود، کسب در آمد از این راه را جایز ندانسته اند.
✅پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در آمد حاصله از این کار اشکالی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
مانعی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
این کار شما حرام است.
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
ایجاد مانعى که موجب تبدّل وظیفه وضو و غسل به وضو و غسل جبیرهاى مىشود، چنانچه در غیر وقت نماز باشد، مانع ندارد ولى در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به ایجاد مانع نماید. در مواردی که کاشت ناخن اشکال ندارد درآمد شما از این راه نیز اشکال ندارد.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
جواز آن چنانچه کاشت دائمی باشد و موجب وضوء و غسل جبیره ای باشد از جهت اعانه بر اثم محل اشکال است.
@Porseman_channel
💢ايمان ابوطالب💢
آيا ابوطالب ع مومن از دنيا رفت؟
@Porseman_channel
ابوطالب فرزند عبدالمطلب و پدر بزرگوار علي ع و عموي پيامبر ص مي باشد.
با توجه به اسناد روايي و تاريخي ، ايشان مردي مومن به رسالت رسول ص بوده و در همه مشكلات و تنگناها ياور و مدافع ايشان بوده است....
اما ⭕️دلائل ايمان ايشان⭕️
1️⃣اولا
قصائد و ابياتي از ايشان،وجود دارد كه حاكي از ايمان راستين شان به نبوت رسول خاتم ص مي باشد.
ليعلم خيار النّاس انّ محمّدا وزير لموسى المسيح ابن مريم
اتانا بهدى مثل ما اتيا به فكلّ بامر اللَّه يهدى و يعصم
اشخاص شريف و فهميده بدانند كه محمد بسان موسى و مسيح پيامبر است، همان نور آسمانى را كه آن دو نفر در اختيار داشتند، او نيز دارد و تمام پيامبران به فرمان خداوند، مردم را راهنمائى و از گناه باز مىدارند.
📚الحجه ص57 ومستدرك حاكم ج2ص623
الم تعلموا انّا وجدنا محمّدا رسولا كموسى خطّ في اوّل الكتب
و انّ عليه في العباد محبّة و لا حيف فيمن خصّه اللَّه بالحبّ
قريش آيا نمىدانيد كه ما او (محمد) را مانند موسى پيامبر مىدانيم و نام و نشان او در كتابهاى آسمانى قيد گرديده است و بندگان خدا محبت مخصوصى به وى دارند و نبايد در باره كسى كه خدا محبت او را در دلها به وديعت گذارده تأسف خورد
📙تاريخ ابن كثيرج1ص42
و اشعار ديگر ايشان در
📚شرح نهج البلاغه ابي الحديد ج14ص78
تاريخ ابن عساكرج1ص275
فتح الباري ج7ص153
الاصابه ج4ص116
ذكر شده است كه حاكي از ايمان ايشان مي باشند.
2️⃣ثانيا
طرز رفتار ايشان با رسول ص بيانگر ايمان اوست.
ايشان بخاطر حراست از رسول ص ،سه سال آوارگي در شعب ابي طالب را به جان خريد ورياست بر قريش را رها نمود.
📕سيره حلبي ج1ص134
📗سيره ابن هشام ج1ص189
و فرزند خود علي ع را سفارش به همراهي ايشان نمود.
📘شرح نهج البلاغه ابي الحديدج14ص53
وواضح است كه اگر به هدف و مرام و آيين او اگر ايمان نداشت اينقدر ازخودگذشتگي و توصيه معنا نداشت...
3️⃣ثالثا
وصيت ايشان ؛ گواه ايمانشان مي باشد.
وصيت شان اين بود
ـ ای خویشاوندان من، دوستدار و پیرو محمّد باشید و از حزب او
(اسلام) حمایت کنید به خدا قسم وهر که از نور هدایت او پیروی نماید، سعادتمند می گردد. اگر زندگانی من ادامه می یافت و اجل مرا مهلت می داد، بی تردید گرفتاری ها و سختی ها را از وی برطرف می ساختم. این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم نمود.
📒تاریخ الخمیس، ج 1، ص 301- 300،
📘سیره حلبی، ج 1، ص 391،
4️⃣رابعا
محبت رسول خدا نسبت به ابوطالب ،گواه ايمان اوست.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله)در مناسبتهای گوناگون از عموی خود ـ ابوطالب ـ تجلیل می نمود ودوستی خویش را نسبت به وی ابراز می داشت.
پیامبر گرامی به عقیل بن ابی طالب فرمود:
ـ من تو را به دو جهت دوست می دارم; یکی به خاطر خویشاوندیت با من و دیگر به خاطر این که می دانم عموی من (ابوطالب) تو را دوست می داشت.
📙تاریخ الخمیس، ج 1، ص 163.
📗 الاستیعاب، ج 2، ص 509
حضرت از مقام عموی خود ابوطالب تجلیل نموده مي فرمود:
📕سیره حلبی، ج 1، ص 391
ومي دانيم كه آيات قرآن،دستور به شدت عمل با كفار ومهرباني با مومنان داده است.
📚فتح: 29
مجادله: 22
ممتحنه:1
توبه :23و
آیههای 81 و 54 از سوره مائده ...
5️⃣خامسا
تصريح صحابه رسول ص به ايمان ابوطالب
علي ع در مقابل ياوه گويي برخي فرمود:
ـ ساکت باش، خدا دهانت را بشکند، سوگند به خدایی که محمد (صلی الله علیه وآله) را به پیامبری برانگیخت، اگر پدرم ـ ابوطالب ـ بخواهد شفاعت هر گنهکاری را برعهده بگیرد، خداوند او را شفیع می گرداند.
📙الحجه ص۲۴
و در جای دیگر می فرماید:
ـ به خدا سوگند، ابوطالب، عبد مناف بن عبدالمطلب، مؤمن و مسلمان بود و ایمان خود را بر کفّار قریش پنهان می داشت تا با بنی هاشم دشمنی نکنند.
📗الحجّه، ص 24
ابوذر غفاری گفته:
ـ سوگند به خداوندی که جز او خدایی نیست، ابوطالب رخت از جهان نبست مگر این که اسلام را اختیار نمود.
📙شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج 14، ص 71،
عباس بن عبدالمطلب و ابوبکر نیزتصريح كرده اند:
ـ ابوطالب از دنیا نرفت مگر این که گفت: لا اله الاّ اللّه، محمّد رسول الله.
📗الغدیر، ج 7، ص 398،
6️⃣سادسا
امامان اهل بیت، به ایمان استوار ابوطالب تصریح نموده اند
امام باقر (علیه السلام) می فرماید:
«لَو وُضع ایمانُ أبی طالب فی کفّة میزان و ایمان هذا الخلق فی الکفّة الأخری لرجح ایمانه».
اگر ایمان ابوطالب را در یک کفّه ترازو و ایمان این مردم را در کفّه
📘شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج 14، ص 68،
@Porseman_channel
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍁🍁🍁
آیا تجوید در نماز واجب است؟
@Porseman_channel
آيت الله خامنه اي:
رعايت محسنات تجويد لازم نيست ولى اگر قرائت امام جماعت از نظر مأموم صحيح نباشد و در نتيجه نماز او را صحيح نداند، نمىتواند به او اقتدا کند، لکن شرکت ظاهرى در نماز جماعت براى يک غرض عقلايى، اشکال ندارد.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی:
لازم نیست آنچه را علمای تجوید براى بهتر خوانى قرآن ذکر کرده اند رعایت کند، بلکه لازم است طورى بخواند که بگویند عربى صحیح است هرچند رعایت دستورات تجوید بهتر است.
آيت الله سيستاني:
رعایت محسنات تجوید لازم نیست کافی است که قرائت صحیح باشد.
@Porseman_channel
❌قطره چشم و بینی❌
@Porseman_channel
پاسخ: رهبري: استفاده از قطره براي چشم و گوش در هنگام روزه اشکال ندارد حتي اگر تلخي آن در حلق احساس شود
مکارم: اگر به حلق برسد، احتياط اجتناب است.
زنجاني: اگر از طريق غيرمتعارف مثل گوش يا چشم هم اگر چيزي به حلق برسد و فرو برود مبطل روزه است. البته مبطليت آن در صورتي است که بداند فرو برده مي شود. و اين مختار مرحوم آيت الله خوئي نيز مي باشد
صافي: اشکال ندارد
سیستانی:
قطره چشم روزه را باطل نمی کند، هرچند که مزه آن را حس کنید.
@Porseman_channel
پرسمان #احکام
💢شرايط وجوب امر به معروف و نهى از منكر💢
@Porseman_channel
اين شرايط چند چيز است:
[شرط] اوّل اينكه: امركننده و نهىكننده بداند كه آنچه را كه شخص مكلّف ترك كرده يا انجام داده معروف يا منكر است
، پس بر كسى كه معروف و منكر را نمىشناسد واجب نيست و علم (در امر به معروف و نهى از منكر) مانند استطاعت در حج، شرط وجوب است.
[شرط] دوّم اينكه: احتمال تأثير امر يا نهى را بدهد
؛ پس اگر بداند يا اطمينان پيدا كند كه تأثير ندارد واجب نمىباشد.
مسألۀ 1- با گمان به عدم تأثير و لو اينكه ظنّ قوى باشد وجوب (امر يا نهى) ساقط نمىشود.
پس با وجود احتمال مورد توجه عقلاء (نسبت به تأثير) واجب مىباشد.
[شرط] سوّم اينكه: شخص معصيت كار اصرار بر استمرار گناه داشته باشد
، پس اگر از حال او معلوم باشد كه گناه را ترك مىكند وجوب (انكار) ساقط مىشود.
مسألۀ 1- اگر علامت ترك گناه از او آشكار شود كه از آن علامت يقين (به ترك گناه) حاصل شود بدون اشكال وجوب ساقط است
، و اطمينان در حكم يقين مىباشد. و همچنين است اگر بيّنه- در صورتى كه مستند آن امر حسّى يا نزديك به حسى باشد- بر ترك قائم شود. و همچنين است اگر اظهار پشيمانى و توبه نمايد.
[شرط] چهارم اينكه: در انكار (و امر يا نهى) او مفسدهاى نباشد.
مسألۀ 1- اگر بداند يا گمان كند كه انكار او موجب ضرر جانى يا آبروئى يا مالى كه مورد توجّه است
، بر او يا بر يكى از مربوطين او مانند خويشان و ياران و همراهانش مىشود، (انكار) واجب نيست و از او ساقط مىشود؛ بلكه همچنين است اگر بخاطر احتمال كه عقلاء به آن اعتناء مىكنند ترس متوجه شدن چنين ضررى را داشته باشد، (واجب از او ساقط مىشود). و ظاهر آن است كه بقيۀ مؤمنين هم به خويشان و دوستانش ملحق مىشوند.
مراتب امر به معروف و نهى از منكر
همانا براى امر به معروف و نهى از منكر مراتبى است كه در صورت حصول مطلوب از مرتبۀ پائينتر- حتى با احتمال حصول آن- جايز نيست كه به مرتبۀ بالاتر تعدّى نمود.
مرتبۀ اوّل- اين است كه كارى انجام بدهد كه از آن ناراحتى قلبى او از منكر آشكار گردد
و اينكه از او مىخواهد كه معروف را انجام داده و منكر را ترك نمايد، و براى آن درجاتى است:
مانند بر هم نهادن چشم و عبوسى و گرفتن صورت، و مانند روگرداندن يا پشت كردن به او و از او كنار كشيدن و ترك رابطه با او و مانند آن.
مرتبۀ دوّم- امر كردن و نهى كردن با زبان.
مسألۀ 1- اگر بداند كه مقصود با مرتبۀ اوّل حاصل نمىشود
در صورت احتمال تأثير واجب است به مرتبۀ دوّم منتقل شود.
مسألۀ 2- اگر احتمال دهد كه با موعظه و ارشاد و گفتار نرم، مقصود حاصل مىشود
، همان واجب است و تعدى از آن جايز نيست.
مسألۀ 3- اگر بداند آنچه ذكر شد، اثر ندارد
بايد به حكم كردن بوسيلۀ امر و نهى منتقل شود و
واجب است كه از آرام و آسانترين درجۀ گفتار شروع نمايد و اگر تأثير نكرد به درجۀ شديدتر از آن با احتمال تأثير، منتقل شود و تجاوز كردن جايز نيست، مخصوصا اگر مورد طورى باشد كه فاعل (منكر) با گفتن آن هتك مىشود.
مرتبۀ سوّم- اين است كه انكار با دست باشد.
مسألۀ 1- اگر بداند يا مطمئن شود كه مطلوب با دو مرتبه سابق حاصل نمىشود
واجب است به مرتبۀ سوم منتقل شود و آن (عبارت از) اعمال قدرت است؛ و البته بايد مراعات مختصر آن و- سپس بالاتر از آن را بنمايد.
مسألۀ 2- اگر برايش ممكن باشد كه بين او و منكر حايل شود
، در صورتى كه جلوگيرى اين چنينى، محذور كمترى از غير آن داشته باشد، واجب است به آن اكتفا نمايد.
اگر انكار موجب شود كه به مجروح شدن يا قتل كشانده شود بنابر اقوى بدون اذن امام (عليهم السّلام) جايز نيست، و در اين زمان فقيه جامع الشرائط- با وجود شرايط- جاى امام (عليهم السّلام) است.
@Porseman_channel
💢حکم مراجعه به فالگیر💢
@Porseman_channel
1 . رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی): اخبار به کذب جایز نیست و پول در مقابل آن صورت شرعى ندارد.
2 . حضرت آیت الله مکارم شیرازی: دعانویسی و فال گیری حرفه ای جایز نیست و رجوع به آنها حرام است و پول گرفتن در برابر این کارها جایز نیست.
3 . حضرت آیت الله سیستانی: شرعا اعتبار ندارد و اگر منفعت عقلایی داشته باشد، پول دادن اشکال ندارد.
4 . حضرت آیت الله وحید خراسانی: کهانت حرام بوده و کسب درآمد از این راه حرام است. کهانت عبارت است از خبر دادن از امور غیبیه به نحوه ای که دیگران گمان می کنند که بعضی از اجنه به این شخص خبرها را می دهند.
5. آیت الله علوی گرگانی: اینگونه امور دارای مستند شرعی نیست و بعضا جزء خرافات است و پول دادن در این راه کار پسندیده ای نیست.
@Porseman_channel
پرسمان #اخلاقی
💢چکنیم غیبت نشنویم؟💢
@Porseman_channel
نباید فراموش کرد که گاه ما غیبت نمیکنیم ولی با گوش دادن به غیبت در گناه آن شریک میشویم. در حدیث آمده است که اگر انسان در مجلسی باشد و غیبت برادر مسلمانش را بشنود و آن غیبت را رد کند خداوند عز و جل از او هزار باب شر در دنیا و آخرت از او رد میکند ولی اگر رد نکند بر او مثل گناه غیبت کننده است.
بنابراین برای آن که از گناه غیبت و عقابی که به دنبال دارد پاک باشیم باید نه غیبت کنیم و نه به غیبت گوش دهیم و با این گوش دادن غیبت کننده را تشویق کنیم بلکه باید در چنین مواردی ضمن نهی از غیبت به یاری غیبت شونده بیاییم و از او دفاع کنیم، مثلاً اگر از عیب دنیایی او ـ از زشتی و نقص عضو او... ـ غیبت میکنند بگوییم این که عیبت نیست عیب چیزی است که خدا آن را عیب دانسته است که همان غیبت کردن تو باشد. و اگر از عیب دینی او ـ مثلاً در نماز سهل انگار است ـ غیبت میکنند سعی کنیم کار او را توجیه کنیم مثلا بگوییم تو که همیشه با او نیستی شاید خیلی مواقع نمازش را مرتب میخواند شاید عذری داشته که نمازش را به موقع نخوانده و امثال آن و اگر قابل توجیه نیست بگوییم بالاخره مؤمن گاهی مبتلا به گناه میشود تو هم داری گناه میکنی. تو که خودت گناه میکنی چرا از دیگران به خاطر آن غیبت میکنی. اگر تذکرات ما فایده نداشت و ترک مجلس غیبت دشوار نبود باید مجلس را ترک کرد، و الا با تذکر دادن و نهی از غیبت و دفاع از غیبت شونده ما وظیفهمان را انجام دادهایم.
@Porseman_channel
💢وجه تسمیه شعبان💢
@Porseman_channel
ماه هشتم از ماههای قمری؛که بین رجب و ماه رمضان واقع شده؛ ماه شعبان می باشد.
طبق روایتی ؛ رسول الله ص فرمود:
شَعْبَانُ شَهْرِي وَ رَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ.
ماه شعبان؛ ماه من رسول الله است و ماه رمضان ماه خداست.
📚دعائم الإسلام ج1 ص 283
اما اینکه چرا این ماه را شعبان نامیده اند؟
گفته شده؛شعبان از "شعبا" گرفته شده است. که به معنای پراکنده شدن است.
در زمان نامگذاری این ماه، اعراب برای طلب آب به صحرا پراکنده شده بودند؛لذا نام این ماه شعبان گذاشته شده است.
📚حوادث الایام ص7
✅البته
در برخی روایات وجه تسمیه دیگر برای آن ذکر شده است.
رسول الله ص:
انما سمی شعبان؛لانه تتشعب فیه ارزاق المومنین
📚ثواب الاعمال ص130
ماه شعبان را شعبان نامیده اند؛چون در آن ماه ؛روزی مومنان تقسیم و شعبه شعبه می شود.
مرحوم نیشابوری در کتاب📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين ج2 / 402 /فرموده است:
تتشعب فیه الخیرات لشهر رمضان
«خیرات در این ماه آماده و بسته بندی برای ماه رمضان؛ می شود»
🔴ضمنا
اسم دیگری که برای این ماه بیان شده؛"شهرغفران" (ماه بخشش ) است.
اسم دیگر آن (شهر شفاعت)است .
سُمِّيَ شَهْرُ شَعْبَانَ شَهْرَ الشَّفَاعَةِ لِأَنَّ رَسُولَكُمْ يَشْفَعُ لِكُلِّ مَنْ يُصَلِّي عَلَيْهِ فِيه
📚النوادر؛ ص18
اسم این ماه را ماه شفاعت گذاشته اند چون هر کس در این ماه به پیامبر ص زیاد صلوات بفرستد به شفاعت آن حضرت می رسد
@Porseman_channel
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💢دعای طول عمر💢
@Porseman_channel
از تعقيبات مهمّ براى طول عمر آن است كه نمازگزار از جمله تعقيبش بعد از هر نماز اين باشد كه در روايتى جميل بن درّاج مىگويد: مردى به خدمت امامصادق عليه السّلام رسيد و عرض كرد: اى آقاى من، سنّم زياد شده و بستگانم مردهاند و مىترسم كه مرگ مرا دريابد، و كسى را ندارم كه با او انس بگيرم و همنشين شوم.
حضرت فرمود: «از برادران مؤمنت هستند كسانى كه از لحاظ نسبى و سببى به تو نزديكترند، و انس تو به آنان از آنست به بستگانت بهتر است، با وجود اين بر تو باد كه اين دعا را بخوانى، و در تعقيب هر نماز واجب بگو:
«اللّهمّ، صلّ على محمّد و آل محمّد. اللّهمّ، إنّ الصّادق عليه السّلام قال: إنّك قلت: ما تردّدت في شىء أنا فاعله كتردّدى في قبض روح عبدى المؤمن، يكره الموت و [أنا] أكره مساءته. اللّهمّ، صلّ على محمّد و آل محمّد، و عجّل لوليّك الفرج و العافية و النّصر، و لا تسوؤني في نفسى و لا في أحد من أحبّتى.»
- خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست. خدايا، براستى كه حضرت صادق عليه السّلام فرمود كه تو فرمودهاى من در هيچ كارى بسان تردّد و دودلىاى كه در گرفتن روح بنده مؤمن دارم، دو دلى ندارم، او از مرگ بدش مىآيد، و من از بدى رساندن به او بدم مىآيد. خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و در فرج و تندرستى و پيروزى ولىّات تعجيل فرما، و به من و هيچ كدام از دوستانم بدى مرسان.
سپس فرمود: اگر خواستى دوستانت را يكايك نام مىبرى. يا به صورت جداگانه، و يا مجموعا، آن مرد مىگويد: به خدا سوگند، آن قدر زنده ماندم تا اينكه از زندگانى خسته و رنجور شدم.
📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد / ج1 ص 58 /
@Porseman_channel
پرسمان #احکام
حکم دست زدن در حسینیه برای مراسم ولادت معصومین و روزهای عید چیست؟
@Porseman_channel
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
"به طور کلى کف زدن فی نفسه به نحو متعارف در جشنهاى اعیاد یا براى تشویق و تائید و مانند آن اشکال ندارد ولى بهتر است فضاى مجالس دینى بخصوص مراسمى که در مساجد و حسینیهها و نماز خانهها برگزار مىشود، به ذکر صلوات و تکبیر معطّر گردد تا انسان به ثواب آنها برسد.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
"فى نفسه مانعى ندارد و مناسب این است که جایگزین صلوات و ذکر نشود ."
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
"دست زدن اگر با امور حرام دیگرى مقرون نباشد حرام نیست، ولى در مساجد و حسینیّهها از آن پرهیز کنید."
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
"لهو است و اشکال دارد."
حضرت آیت الله العظمی بهجت (رحمة الله علیه):
اگر عدم مناسبت آن با مقام (و شأن) اهل بیت (ع) انتزاع (استفاده) نشود و به حدّ لهو هم نرسد، مانعى ندارد.
حضرت آیت الله العظمی تبریزی (رحمة الله علیه):
"دست زدن داخل عنوان لهو است، و با مجالس اهل بیت علیهم السلام مناسبت ندارد، و مناسب با این مجالس صلوات و مثل آن است."
حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانى(رحمة الله علیه):
"بطور کلّى کف زدن در مساجد و حسینیهها و اماکن مقدس، به هر عنوان که باشد جایز نیست، و در غیر آنها هم با توجّه به اینکه در طول تاریخ اسلام و تشیّع، شعار مسلمانان ذکر صلوات بوده است، خصوصا در مجالسى که به نام و یاد ائمّه علیهم السّلام تشکیل مىشده، لذا مناسب است مسلمانان احساسات و علایق مذهبى خویش را با فرستادن صلوات ابراز دارند."
@Porseman_channel
💢وطن اتخاذی💢
به غیر از وطن اصلى چند محل را مىتوان به عنوان وطن انتخاب کرد؟
@Porseman_channel
آیت الله خامنه ای : غیر از وطن اصلى(جایى که در آن بدنیا آمده و رشد و نمو نموده) داشتن دو وطن اتخاذى اشکال ندارد ولى اگر خواست سه وطن اتخاذ کند که در هر یک در طول سال چهار ماه زندگى کند منوط به صدق عرفى وطن است وگرنه وطن سوم اشکال داردی : محلّى را که انسان براى اقامت و زندگى خود اختیار کرده وطن اوست ، ولى اگر در آن جا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد ، اختیار کردن براى زندگى معتبر نیست ، بلکه تا اعراض نکرده وطن اوست.
ـ اگر قصد دارد در محلّى که وطن اصلیش نیست مدّتى بماند و بعد به جاى دیگر برود ، آن جا وطن او حساب نمى شود.
ـ جایى را که انسان محلّ زندگى خود قرار داده و مثل کسى که آن جا وطن اوست در آن جا زندگى مى کند ، که اگر مسافرتى براى او پیش آید دوباره به همان جا بر مى گردد ـ اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آن جا بماند ـ وطن او نیست ، ولى احکاموطن بر آن جارى مى شود.
ـ کسى که در دو محلّ زندگى مى کند ـ مثلا شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر دیگر مى ماند ـ هر دو محلّ وطن اوست ، و همچنین اگر بیشتر از دو محلّ براى زندگى خود اختیار کرده باشد ، به طورى که عرفاً گفته شود آن جا محلّ و مسکن دائمى اوست.
ـ کسى که در محلّى مالک منزلى باشد که شش ماه متّصل را قصد ماندن در آن جا داشته و این مدّت را مانده باشد ، ولى فعلا صرف نظر کرده ، احکام وطن بر آن جارى نیست ، هر چند احتیاط مؤکّد آن است که هر وقت به آن جا برسد هم شکسته و هم تمام بخوان
آیت الله مکارم شیرازی : هر فرد میتواند حداکثر سه وطن داشته باشد و به هر دلیل در وطن حاضر شود نماز و روزه کامل است ولی در بین راه حکم مسافر را دارد و چنانچه هفته ای سه روز در آن محل اقامت داشته باشید و حداقل دو سال ادامه یابد آنجا در حکم وطن شما و نماز و روزه شما کامل است همچنین اگر یک سال (دوازده ماه) در آن محل اقامت داشته باشید و یا اگر در محلی تصمیم به اقامت دائم داشته باشید و (هرچند به صورت پراکنده) حداقل چهار ماه در سال در آن محل اقامت داشته باشید
@Porseman_channel
💢خمس سهام عدالت نظر رهبری💢
@Porseman_channel
۱) با توجه به اینکه واگذاری سهام عدالت به صورت اقساط (از محل سودِ حاصل از سهام)، بوده است آیا این سهام، متعلق خمس است؟ بر فرض وجوب، زمان تعلق چه زمانی است؟
۲) دولت برای برخی از اقشار ضعیف، قیمت سهام را با تخفیف محاسبه کرده و تفاوت قیمت را از محل منابع خود تأمین کرده است، آیا به مقداری که دولت تخفیف داده نیز خمس تعلق می گیرد؟
۳) حکم خمسِ سودهایی که قبل از آزادسازی (پس از سال ۹۵) حاصل شده و به افراد پرداخت شده یا نشده است، چیست؟
✅✅جواب:
۱) پس از آزاد شدن سهام عدالت، مقداری که قابل فروش است، در اولین سال خمسی، خمس آن به قیمتی که خریدار دارد، باید پرداخت شود.
۲) در این صورت نصف سهام، متعلق خمس است و نصف دیگر در حکم هبه است و خمس ندارد.
- در هر دو صورت قبل، کسانی که برای گذران زندگی نیاز به این سهام و سود حاصل از آن دارند به نحوی که با تخمیس آن، سود حاصل از مابقی، کفاف زندگی در حدّ شأن آنها را نمی دهد، پرداخت خمس اصل سهام، واجب نیست.
۳) سودهای مذکور جزء درآمد سالی است که قابل وصول بوده است، که اگر در آن سال دریافت نشده و سال خمسی بر آن گذشته است، باید پس از دریافت، بلافاصله خمس آن پرداخت شود و اگر دریافت شده، حکم درآمد بین سال را دارد.
@Porseman_channel
آیا زیارت عاشورا از احادیث قدسی است؟
@Porseman_channel
زیارت عاشورا به چند طریق به دست ما رسیده که بنا بر یک طریق ، حدیث قدسی محسوب می شود.
شیخ طوسی با سه سند این زیارت شریفه را نقل مینماید:
1- عقبة ابن خالد از امام باقرعلیهالسلام ؛
2- صفوان بن مهران از امام صادقعلیهالسلام از پدرانش از پیامبر و جبرئیل و سرانجام از خدا؛(بنا بر این سند زیارت عاشورا حدیث قدسی است چون به عنوان کلام خدا معرفی شده است).
بنا بر این نقل امام صادق می فرماید : من برای هر کس که از دور یا نزدیک به این زیارت اباعبد الله را زیارت کند و دعای بعد از این زیارت را بخواند ، ضامنم که زیارتش قبول و سعی و تلاشش مورد قدردانی خدا بوده و...، بعد می فرماید این ضمانت را پدرم(امام باقر ) هم داده و از این ضمانت را از پدرش(امام سجاد) هم نقل کرده و او هم این ضمانت را داده و از پدرش (امام حسین ) نقل کرده و او هم این ضمانت را داده و از برادرش امام حسن هم نقل کرده و او هم از پدرش امام علی نقل کرده و امام علی هم این ضمانت را داده و از پیامبر هم نقل کرده و پیامبر هم این ضمانت را از جبرئیل نقل کرده و جبرئیل هم این ضمانت را از خدا نقل کرده که قسم خورده هر کس به این زیارت و دعای بعدش از دور یا نزديك اباعبدالله الحسین (ع) را زیارت کند ، زیارتش قبول و شفاعتش پذیرفته باشد و... و بر ای قسم ملائکه و ما را شاهد گرفته است.
شیخ طوسی محمد بن حسن ،مصباح المتهجد ، اول ف بیروت ف مؤسسه الفقه الشیعه ، 1411 ق ، ص781-782.
3- علقمه بن محمد حضرمی از امام باقرعلیهالسلام.
بیشتر رجال این سه سند مورد تأیید علمای علم رجال میباشند و سند آن مورد قبول مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، شیخ طوسی است .
در كتاب مصباح شيخ طوسى كه مفاتيحالجنان هم زيارت عاشورا را از آنجا نقل كرده است امام صادق(ع) در فضيلت و ثواب زيارت عاشورا مطالبى فرمودهاند در ادامه آن امام به راوى كه صفوان است مىفرمايد: اى صفوان من يافتم اين زيارت را با اين ضمانت از پدرم امام باقر(ع) و پدرم از امام سجاد(ع) تا مىرسد به پيامبر خدا(ص) و پيامبر از جبرئيل و جبرئيل از خداوند.
بر اين اساس برخى مثل مرحوم حاج ميرزا حسين نورى استاد صاحب مفاتيحالجنان را عقيده بر اين بوده است كه اين زيارت از سنخ احاديث قدسيه مىباشد، (ر.ك: مفاتيحالجنان).
باید توجه داشت که حدیث قدسی سخن خدا است و فرمایش ذات او است اما فرشته واسطه ارسال آن برای بشر نیست بلکه حالت الهامی دارد و بر ذهن و روح و روان بشر نقش می بندد که البته آن فرد باید معصوم باشد برای درک الهاماتی از این دست. از این رو حدیث قدسی غیر از کلام پیامبر (ص) و ائمه (ع) و حدفاصل وحی و سخن معصوم (ع) است.
ولی برخی در اینکه حدیث قدسی باشد تشکیک کرده در جواب ایشان گفته اند
ولى اثبات اين مطلب مشكل به نظر مىرسد چرا كه به احتمال قوى مراد امام از اين كه مىفرمايد يافتم اين زيارت را با اين ضمانت از خداوند؛ تنها ضمانت ثواب اين زيارت است نه متن زيارت.
علاوه بر اين كه همان طور كه اشاره كردهايد، زيارت عاشورا با لحن ساير احاديث قدسى كه سخن گفتن خداوند با پيامبرى است تفاوت دارد و شباهت به احاديث قدسى ندارد.
"کامل الزیارات" اثر محمد بن قولویه از محدثین شیعه که متوفای 368 هجری است و فاصله اش با سال 255 هجری که حضرت حجت (عج) به دنیا آمده اند کم است و با صحابی امامان دهم و یازدهم علیهماالسلام همعصر بوده است.
وی در باب 71 (ثواب من زار الحسین (ع) یوم عاشورا) و حدیث هفتم این کتاب با سند نقل می کند با افرادی که از آنها این حدیث را شنیده و مشخص می شود این حدیث قدسی نیست البته وقتی که قدسی بودن این حدیث را نفی می کنیم از شان آن کاسته نمی شود و بر اصالت خود باقی می ماند.
درباره سند زیارت عاشورا باید گفت هم ابن قولویه در کامل الزیارات با دو سند نقل می کند که معلم این زیارت امام باقر (ع) است و آخرین راوی کسی است به نام علقمه ابن محمد حضرمی که گویا روز عاشورا خدمت امام (ع) در مدینه می رسد و از امام (ع) می پرسد زیارت عاشورا یعنی رفتن در کنار مقبره و جایی که بدن مدفون است ما که دور هستیم چه کنیم؟ امام باقر (ع) می فرمایند: خیر معنی زیارت چنین نیست و از دور نیز ممکن است و می فرمایند حتی کسی که راهش دور است می تواند دو رکعت نماز بخواند و بعد رو کند به کربلای معلا و بعد این زیارت را خوانده و امام حسین (ع) را خطاب قرار دهد.
بنابراین، این حدیث قدسی نیست وگرنه باید بعد از علقمه ابن محمد حضرمی امام باقر (ع) بیان می کردند که از پدرشان شنیده اند و پدرشان از پدرشان تا برسد پیامبر (ص) و ایشان بگوید قال الله تبارک و تعالی...
اما امام باقر (ع) آخرین راوی معصوم این حدیث است و وقتی دستور زیارت اینچنین می دهند این حدیث قدسی نیست و سخن امام باقر (ع) است و به قول ما فی البداهه این کلمات را بیان کردند و سپس آن را به علقمه حضرمی آموزش می دهند.