eitaa logo
کانال پرسمان دینی
842 دنبال‌کننده
45 عکس
13 ویدیو
81 فایل
بحول و قوه الهی؛پاسخگوی شبهات وسوالات دینی در« گروه »و «کانالهای پرسمان» می باشیم. http://eitaa.com/joinchat/2121924619Ce5ff3b4f6e @ebadi_porseman
مشاهده در ایتا
دانلود
💢خسوف و نماز آیات💢 @Porseman_channel کسانی که در موقع ماه یا خورشید گرفتگی متوجه این پدیده نشوند آیا باز نماز آیات بر آنهات واجب است؟ ✅اگر کسی در موقع گرفتن ماه و خورشید متوجه این پدیده نشود و پس از آن متوجه گردد، اگر تمام ماه یا خورشید گرفته بوده نماز آیات بر او واجب است و در غیر این صورت واجب نیست. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نیّت ادا یا قضا در نماز آیات (خسوف، کسوف، زلزله و... )💢 اگر نماز آیات به واسطه (خسوف ، کسوف، زلزله و...‌) بر عهده فردی بوده، ولی به جا نیاورده، آیا با نیّت ادا بخواند یا قضا؟ @Porseman_channel امام خمینی (ره) : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله: هر وقت بخواند ادا است. آیت ا... بهجت : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله: هر وقت بخواند ادا است. آیت ا... تبریزی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله: احوط آن است که به قصد ما فی الذمّه بیاورد و قصد ادا و قضا نکند. آیت ا... خامنه ای : در فرض سؤال اگر سبب وجوب نماز آیات خسوف و یا کسوف بوده واجب است بعد از آن به نیّت قضاء بخواند و امّا در سایر آیات باید نماز آیات را به نیّت اداء به جا آورد. آیت ا.. سیستانی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله و رعد و برق و مانند اینها: نماز آیات واجب نیست ولی اگر خواست نماز بخواند، بنابر احتیاط مستحب بدون نیت ادا و قضا بخواند. آیت ا.. شبیری زنجانی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله و رعد و برق و مانند اینها: بنابر احتیاط در وقت خواندن، نیت ادا و قضا نکند. آیت ا... صافی گلپایگانی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله و رعد و برق و مانند اینها: هر وقت بخواند ادا است. آیت ا... فاضل لنکرانی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله و رعد و برق و مانند اینها: هر وفت بخواند ادا است. آیت ا... گلپایگانی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله: هر وقت بخواند ادا است. آیت ا... مکارم شیرازی : در زلزله و صاعقه و مانند آن: احتیاط مستحب آن است که تا آخر عمر هر وقت توانست بخواند. به نیت ما فی الذمه و قصد احتیاط. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢فلسفه نماز آیات💢 @Porseman_channel تشریع نمازآیات در هنگام گرفتن خورشید و ماه دو نکته خاص دارد: 1- بطور کلّى خورشید و ماه و منظومه شمسى در نظر انسانها نظام شگفت انگیزى دارند، خورشید با اشعّه طلایى خود به کلّیّه جانداران و نباتات رشد و نموّ مى بخشد، ماه با گردش منظّم و دقیق خود سیر زمان را اندازه گیرى مى کند و با انوار نقره فام خود از تیرگى شب کاسته، پهنه زمین را براى ما روشن مى سازد. این آثار مهم، با عظمت شگرفى که آنها دارند، در گذشته در اذهان افراد ظاهر بین اثر گذاشته و در آنها این تصوّر را پیش آورده بود که آنها که بر حسب ظاهر، بر جهان جانداران و گیاهان و جمادات، با عظمت کامل حاکمیّت دارند، در سرنوشت انسان موثّر بوده و معبود یا خالق او مى باشند و از همین راه بود که پرستش آفتاب و ماه پیش آمده و عدّه اى به ربوبیّت این اجرام نورانى معتقد شدند و خورشید و ماه را به جاى «خدا» که حاکممطلق بر تمام عالم هستى است، گذارده بودند. بزرگترین ضربه اى که قهرمان توحید، ابراهیم(علیه السلام) بر عقیده این گروه وارد ساخت، از این راه بود که محکوم بودن این کرات را در برابر نظام و قوانین کلّى جهان به آن ها یادآور شد سوره انعام، آیه هاى 76 - 78. و افول (غروب نمودن و غایب گشتن) این اجرام درخشان را از انظار، گواه بر محکومیّت آنها گرفت. زیرا «افول» این اجرام، بزرگترین نشانه محدودیّت آنهاست و موجود محدود و محکوم که خود در چنگال دیگرى است و حتّى در نورافشانى خود بر پهنه هستى اختیارى از خود ندارد، گواه بر عدم ربوبیّت و دلیل بر مخلوق بودن اوست. کسوف و خسوف (گرفتن خورشید و ماه) نیز نشانه دیگرى از مخلوق بودن و محدود بودن آنها در برابر آفریدگار جهان است و مى رساند که آنان در رساندن فیض و پخش اشعّه و انوار خود به سایر موجودات، کوچکترین اختیارى از خود ندارند و لذا گاهى موجود دیگرى در برابر آنها قدم علم مى کند و آنها را از کار و عمل خود باز مى دارد. بنابر این کسوف و خسوف خورشید و ماه، بهترین راهنما بر مخلوق بودن و محدودیّت آنها در برابر اراده مطلقى است که بر جهان هستى حکمفرماست. در لحظه اى که ما با حادثه خسوف و کسوف روبه رو مى گردیم - حادثه اى که ما را به محکوم بودن این اجرام در برابر یک اراده قاهر غالب هدایت مى کند، حادثه اى که در دل ما ایمانو اعتراف به آفریدگار ایجاد مى نماید که همه جهان، از آن جمله خورشید و ماه، در قبضه قدرت او هستند - شایسته و لازم است که ایمانقلبى خود را در این لحظه در قالب عمل ریخته، با خواندن نمازآیات و نهادن پیشانى به آستان قدّس پروردگار جهان، عقیده و اعتراف باطنى خود را ابراز نماییم. چنان که قهرمان توحیدحضرت ابراهیم(علیه السلام) پس از آن که از اُفول این اجرام درخشان همان نتیجه را گرفت که ما از گرفتن خورشید و ماه مى گیریم، بلافاصله چنین گفت: «اِنِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّماواتِ وَ الاَرْضَ حَنِیفاً وَ مَا اَنَا مِنَ الْمُشْرِکَینَ»؛ (من روى خود را به سوى کسى کردم که آسمان ها و زمین را آفریده، من در ایمانخود خالصم و از مشرکان نیستم). سوره انعام، آیه 79. 2- علاوه بر این، در مواردى که اوضاع تازه و احیاناً وحشتناک و غیر عادّى در آسمان رخ مى دهد، عدّه اى از مردم به یک سلسله امور خرافى پناه برده و این اعمال را در رفع این حادثه موثّر مى دانند، اسلامبا واجبساختن نمازآیات به هنگام کسوف و خسوف، مردم را از توجّه به اوهام و خرافات بازداشته و عقول و افکار آنها را به نقطه اى که سرچشمه تمام حوادث گیتى است متوجّه ساخته است. بعلاوه، در برابر این حوادث وحشتناک به انسان آرامش و امنیّت خاطر مى بخشد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢فرق اسراف و تبذیر💢 @Porseman_channel ✅در این که میان اسراف و تبذیر چه تفاوتى است، بحث روشنى در این زمینه از مفسّران ندیده ایم، ولى با در نظر گرفتن ریشه این دو لغت، چنین به نظر مى رسد که وقتى این دو در مقابل هم قرار گیرند، اسراف به معنى خارج شدن از حدّ اعتدال است بى آنکه چیزى را ظاهراً ضایع کرده باشد، مثل این که ما لباس گران قیمتى بپوشیم که بهایش ده برابر لباس مورد نیاز ما باشد، و یا غذاى خود را آن چنان گران قیمت تهیّه کنیم که با قیمت آن بتوان عدّه زیادى را تغذیه کرد; در این جا از حد گذرانده ایم ولى ظاهراً چیزى نابود نشده است. امّا «تبذیر» و «ریخت و پاش» آن است که آن چنان مصرف کنیم که به اتلاف و تضییع بینجامد; مثل این که براى دو نفر میهمان غذاى ده نفر را تهیّه ببینیم، و باقى مانده را در زباله دان بریزیم و اتلاف کنیم آن گونه که بعضى از ثروتمندان مى کنند. ولى ناگفته نماند که گاه این دو کلمه در یک معنى به کار مى رود و حتّى به عنوان تأکید پشت سر یکدیگر قرار مى گیرند. على(علیه السلام) طبق آن چه در نهج البلاغه نقل شده، مى فرماید : ألا و أنّ إعطاء المال فی غیر حقّه تبذیر و اسراف و هو یرفع صاحبه فی الدّنیا ویضعه فی الآخرة ویکرمه فی النّاس ویهینه عندالله نهج البلاغه، خطبه 126 . آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن تبذیر و اسراف است، ممکن است این عمل انسان را در دنیا بلند مرتبه کند امّا مسلّماً در آخرت پست و حقیر خواهد کرد; در نظر توده مردم ممکن است سبب اکرام گردد، اما در پیشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد. در شرح آیات مورد بحث خواندیم که در دستورهاى اسلامى آن قدر روى نفى اسراف و تبذیر تأکید شده که حتّى از زیاد ریختن آب براى وضو ولو در کنار نهر آب باشد، نهى فرموده اند، و نیز امام صادق (علیه السلام) از دور افکندن هسته خرما نهى مى فرماید. گروهى از اندیشمندان در دنیاى امروز که احساس مضیقه در پاره اى از مواد مى شود سخت به این موضوع توجّه کرده اند تا آن جا که از همه چیز استفاده مى کنند، از زباله بهترین کود مى سازند، و از تفاله ها، وسائل مورد نیاز، و حتّى از فاضلابها پس از تصفیه کردن، آب قابل استفاده براى زراعت درست مى کنند، چرا که احساس کرده اند موادّ موجود در طبیعت نامحدود نیست که به آسانى بتوان از آنها صرف نظر کرد، باید از همه به صورت (دورانى) بهره گیرى نمود. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت قبر عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام)، زیارت امام حسین (علیه‌السلام)،میباشد؟ @Porseman_channel 👌حضرت امام هادی ع به یکی از اهل ری فرمودند: آيا نمىدانى، اگر قبر عبد العظيم را كه نزدتان هست زيارت كنى مثل آن است كه حسين عليه السّلام را زيارت كردهاى. «من زار قبر عبدالعظیم الحسنی بِرِیْ، کمن زار الحسین بکربلا» 📚كامل الزيارات / ص/ 324 📙مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۳۶۷. 📒ثواب الأعمال و عقاب الأعمال /ص 99 1️⃣اولا در نقل این روایت تردیدی نیست و روایت مذکور در کتب مذکور به سند معتبر نقل شده است... با این وجود جای انکار و تکذیب نمی ماند و نباید کسی درصدد انکار برآید چرا که اگر ثابت شود سخنی از معصومین ع می باشد.جای تردیدی در صحت کلام معصوم نیست.وکلامشان حق است... پس سند معتبر و دلالتش ظاهر می باشد... 2️⃣ثانیا باید دقت شود ثواب هایی که برای زیارت عبد العظیم ذکر شده در مقایسه با زیارت ائمه (ع) نیست، زیرا هیچ کسی با آنان قابل مقایسه نیست از این رو امیر مومنان(ع)فرمود: «لا یقاس بال محمد (ص) من هذه الامه احد، و لا یسوی بهم من جرت نعمتهم علیه ابدا؛ 📙نهج البلاغه،خطبه 2. هیچ کس از این امت را با آل محمد نمی‌توان مقایسه کرد. آنان که ریزه خوار خوان نعمت آل محمد اند با آن ها برابری نمی‌توانند از این کلام حضرت به روشنی به دست می‌آید که مردم و همه بشر نه تنها نمی‌توانند به مقام ائمه (ع) بار یابند و به جا و مقامی معنوی برسند که آن ها دارند، بلکه همگان ریزه خوار نعمت معنوی آن ها و با آنان قابل مقایسه نخواهد بود. پس دقت شود اینطور نیست که زیارت ایشان برای همه کس و درهرشرائطی همسنگ زیارت معصومی چون امام حسین ع باشدومنجربه تعطیلی زیارت امام حسین ع گردد... بلکه این روایت، نازل بمنزله و عنایت ویژه خدا را به قبر ایشان می رساند و اینکه شما تصور بالایی که از زیارت قبر حضرت داریدزیارت ایشان نیز بروید امید است که به ثوابش برسید... همچنین روایت میتواند ناظر به شرائط بحرانی زمان صدور روایت باشد که امکان زیارت امام حسین ع نبودو همه تشنه زیارت حضرت بودند... زیرا متوکل عباسى و برخى دیگر از حکام جور، پس از تخریب بارگاه امام حسین (ع)، براى جلوگیرى از زیارت آن بزرگوار، مأموران دژخیم و جلادى را، به مراقبت و نگهبانى گماشته بودند، که به صغیر و کبیر رحم نمى کردند و جان افراد در خطر کشته شدن قرار می گرفت و حتى زائرین زیادى را، بی رحمانه به خاک و خون کشیده بودند این فضیلت مقید است، به فضای سیاسی ویژه‌ای که پیروان اهل‌بیت(ع) در آن مقطع تاریخی در آن زندگی می‌کردند، در زمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فرا گرفته بود و جامعه تشیّع در دوران زمامداری افرادی مانند متوکل، مُعتـّز و معتمد عباسی، سخت‌ترین دوران‌های تاریخی خود را سپری می‌کرد. واینکه حضرت راوی(که نامش هم مشخص نیست) را خطاب میکند که برای تو چنین است این مطلب را تقویت میکند که برای شخص خاص در شرائط خاصش صادر شده است... امااینکه چه حکمتی داشته که از بین آن همه امامزاده جلیل القدردر ایران و ری به ایشان اشاره و تاکید شده است راظاهرا باید درشخصیت و منش و اعتقادات و رفتار ایشان جست... با نگاهی کوتاه به زندگی ایشان می بینیم که حضرت عبدالعظیم حسنی افتخار درک سه امام را داشته است: امام رضا، امام جواد و امام‌ هادی (علیهم‌السلام). از اوان جوانی تا پایان عمر، در راه نشر و اعلان سخن آنان کوشید و از هیچ تهدید و فشاری واهمه نداشت. عبدالعظیم حسنی، شخصی است باورع، عابد، معروف به امانت‌داری و صداقت در گفتار، موحد و عادل، دارای روایت‌های زیاد،بوده 📘سفینة البحار، ج۳، ص۳۰۶، و وقتی که دین خود را بر امام‌ هادی (علیه‌السلام)، عرضه می‌دارد، مورد تأیید کامل امام قرار می‌گیرد. 📕کمال‌الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۹. عمر خویش را در راه اعتلای فرهنگ قرآن و اهل بیت (علیهم‌السلام)، سپری کرد. خط فکری او همان خط اهل بیت (علیهم‌السلام) و اعتقاداتش همان اعتقادات اهل بیت (علیهم‌السلام) بود. هم‌چنین حرم او می‌تواند به عنوان محلی برای نشر آثار و معارف توحیدی قرآن و اهل بیت (علیهم‌السلام) باشد. لذا امام ‌هادی (علیه‌السلام)، چنین ثوابی را برای زیارت قبر او بیان می‌کنند و هیچ بعدی ندارد خداوند به عنوان فضل و کرم خود، ثوابی بسان ثواب زیارت امام حسین (علیه‌السلام) به زائران عبدالعظیم حسنی عنایت کند. حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حلقه وصل شیعیان در شهرهای مختلف بودند و می توان از ایشان به عنوان سفیر سیار ائمه(ع)یاد کرد ایشان از جمله محدثین و علمای برجسته شیعه است که به دلیل مجاهدتهای علمی و تلاش برای رساندن معارف اهل بیت به شیعیان مورد توجه و تأیید ائمه معصوم قرار گرفته است.. مطالعه بیشتر در 📚حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى «عليه السلام» ص 23 @Porseman_channel 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢رد مظالم به سادات💢 آیا با کسب اجازه از دفتر مرجع تقلید می توان رد مظالم را به سادات فقیر داد؟ @Porseman_channel پاسخ: مقام معظم رهبری: اشکال ندارد هر چند احتیاط در ترک آن است. آیت الله مکارم: با کسب اجازه از مجتهد می تواند رد مظالم را به فقیری که شیعه است پرداخت نماید و تفاوتی ندارد فقیر از سادات باشد یا خیر. آیت الله سیستانی: جایز است. آیت الله وحید: اشکالی ندارد. آیت الله شبیری زنجانی: پرداخت رد مظالم به فقیر سید در فرض سوال مانعی ندارد. آیت الله فاضل: دادن رد مظالم با اجازه دفتر مرجع تقلید به سید فقیر اشکال ندارد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢حکم ندانستن وظیفه غسل جنابت برای نماز و روزه💢 چندین سال با حال جنابت، روزه گرفتم و نماز خواندم؛ در حالى که نمى‏دانستم جنب باید غسل کند، تکلیف چیست؟ @Porseman_channel ✅پاسخ آیات عظام: امام، بهجت، تبریزى، خامنه‏اى، مکارم، وحید و سبحانی: نماز و روزه‏هایى را که در حال جنابت انجام داده‏اید، باید قضا کنید. آیات عظام: سیستانى، صافى و فاضل: اگر در یاد گرفتن مسائل کوتاهى نکرده‏اید، روزه‏ها صحیح است و قضا ندارد، ولى نمازهایى را که در حال جنابت خوانده‏اید، در هر حال باید قضا کنید. آیت‏الله نورى: روزه‏ها صحیح است و قضا ندارد ولى نمازهایى را که در حال جنابت خوانده‏اید، باید قضا کنید. آیت الله مکارم: گر كسى نمى‌دانسته غسل بر او واجب شده بايد نمازهايى را كه از زمان وجوب غسل تا انجام دادن اولین غسل واجب، يا غسل مستحبی كه با دليل معتبر ثابت‌شده (مثل غسل جمعه، غسل احرام، غسل شب‌هاى قدر و جز آن) انجام داده قضا كند. اگر نمى‌دانسته جنب يا حائض شده است روزه صحيح است و اگر جنب يا حائض بودن را می‌دانسته ولي حکم را نمی‌دانسته (که بايد غسل کند) بنابراحتیاط واجب روزه را قضا کند ولي کفاره ندارد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢تقصیرخداست💢 مقصر واقعی کمبودها و نقصها من خداست؟ @Porseman_channel ✅وقتی انسانها با کمبودهایی در زندگی خود مواجه می شوند. کمبودهای اقتصادی و جسمی و خانوادگی و... کسی که معلول است؛ کسی که شغل مناسبی ندارد؛ کسی که نتوانسته ازدواج کند؛ کسی که ازدواج موفقی نداشته؛ کسی که سرمایه از دست داده و ورشکست شده؛ کسی که ازمیزان هوش و استعدادکافی برخوردار نیست؛ کسی که بچه طلاق است؛ کسی که پدرمعتاد ومادرهرزه ای دارد؛ کسی که در خانواده زیرخط فقر چشم به جهان گشوده؛ و....همه و همه دنبال مقصر می گردند. در این دور فرافکنی که از خانواده و اطرافیان شروع می شود.به مقصر دانستن شرائط اجتماعی سیاسی موجود ؛ آخوندها ؛دین وآموزه های اهل بیت ع و خدا منتهی می شود. شخص به جای اینکه همه هوش و هواس و تمرکزش را جمع کند تا کلاه سرش نرودومبتلا به سوء تدبیر نشود و از آسیبهای قهری موجود کمترین آسیب را ببیند،همه انرژی وهمت خود را برای یافتن مقصر برای تشفی خاطر وتسکین وجدانش می کند. 👈لیکن این کینه و نفرتی که با مقصر دانستن دیگران در دل جمع کرده؛کمکی به شرائط فعلی او نمی کند.او غافل از این است که خیلی ها در شرائط او وبلکه بدتر از او بودندوموفق شدندپس باید دنبال راه حل بود نه مقصر.. کسی که خود را تطهیر می کند.وهمه کاستی ها را متوجه دیگران کرده وفرافکنی می کند.درصدد شناخت کاستی ها و کمبودها و خطاهای عملکرد خودو اعتمادهای بی جایش نخواهدبود.لذا در دور باطل فرافکنی ها سرگردان می شود. باید بدانیم:با اثبات مقصر بودن دیگران در کاستی ها و کمبودهای مان؛قطعا مشکل ما برطرف نخواهد شد بلکه منجر به مشکلات روحی ؛ کینه و نفرت واز دست دادن حامیان احتمالی در اطرافمان خواهد شد. @Porseman_channel 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢چرا من زیبا نیستم؟💢 @Porseman_channel ✅موضوع زیبایی در انسان به علل و عوامل چون تغذیه، احساسات، افکار و هیجانات و رفتارهای مادر قبل، حین و بعد از بارداری و مسایل ژنتیکی مربوط است و خداوند هم اگر بخواهد خود در عواملی که خود آفریده و منطق زندگی را برآن استوار کرده به مستقیم دخالت کند دیگر هیچ علمی صورت نمی گرفت و کلا منطق جهان به هم میخورد و یک نوع هرج و مرج پیش می آمد. پس خداوند این دنیا را طوری طراحی کرده است که همه چیز بر اساس منطق پیش برود و دانشمندان علوم به تدریج در خلقت خدا تفکر کنند و راز و رمزها و علت ها و معلول های نهفته را از این جهان به تدریج کشف کنند پس خداوند بر خلاف منطق کاری را انجام نمی دهد. نکته دیگر اینکه سعی کنید عزت نفس، خودارزشمندی و قیمت گذاری خودتان را بر روی آنچه که در ایجاد آن اختیار دارید تمرکز کنید و آن چیز همان اخلاق، رفتار و تفکر سازنده و کارآمدتان است. خداوند هم در قرآن می فرماید «ان اکرمکم عنداللَّه اتقیکم: عزیزترین و کریم ترین افراد نزد خدا با تقوا ترین هستند»(حجرات/۱۳) 🔴پس ملاک ارزش گذاری انسان عمل و رفتار صالح و خوش اخلاق بودن است. از طرفی ملاک قیمت گذاری در غیر انسان ها زیبایی و شادابی و قبراق بودن ظاهری و فیزیکی است مثلا کسی که می خواهد حیوانی را بخرد به وزن و دندان و ظاهرش نگاه می کند و قیمت گذاری می کند کسی که به دلیل ظاهر، فردی را مسخره کند و یا کسی که تصویر ذهنی نامناسبی از خودش را در ذهن می پروراند و من واقعی اش از نظر ظاهری با من آرامانی اش مطابق نباشد به عبارت دیگر آنچه دوست دارد باشد و آنچه که الان هست با هم متفاوت باشد حتما انسان شناسی اش ضعیف است و باید چندین واحد انسان شناسی بخواند. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢کودکان ناقص الخلقه💢 @Porseman_channel اصل اولیّه در آفرینش انسان، صحّت و سلامت است: بر اساس آیات و روایات اسلامی، اصل اولیّه در آفرینش انسان، صحّت و سلامت است. خداوند درباره آفرینش انسان در آیه 5 سوره تین می‏ فرماید: (ما انسان را به بهترین شكل آفریدیم)؛ «لَقَدْ خَلَقْنَا الاِنْسانَ فی اَحْسَنِ تَقویم». در نتیجه، دستگاه آفرینش از هر نقص و عیبی پیراسته بوده؛ و انسان نیز در نهایت کمال آفریده شده است. اما اینکه، «چرا كسی ناقص الخلقه می گردد و از نعمت سلامت محروم می شود؟» سوالی است که گاهی مطرح می گردد. پاسخ کوتاه اینست که: خیلی از اوقات، اگر در دستگاه آفرینش ـ در ظاهر ـ خللی مشاهده می گردد، بخاطر فساد و دخالت خود انسان است. به عنوان مثال یکی از اموری که آثار منفی آن باعث بروز نقص در کودکان می گردد، عوارض ناشی از داروها و مواد شیمیایی و آلودگی هایی است که غالبا در جنگ ها و یا آزمایشات هسته ای و سلاح های شیمیائی پدید می آید. در نتیجه در بحث «ناقص الخلقه» خداوند نقش مستقیمی نداشته، و این مسأله با عدالت و حکمت الهی منافاتی ندارد. قرآن کریم در آیه 30 سوره شوری می‏ فرماید: «وما أصابَكُمْ مِّنْ مُّصیبَهٍٔ فَبِما كَسَبَتْ أیْدیكُمْ»؛ (هر مصیبتی كه به شما می‏ رسد نتیجه اعمال شماست). خداوند در این آیه بسیاری از گرفتاری ها را نتیجه تکوینی اعمال ما دانسته است. همچنین در آیه 41 سوره روم می خوانیم: «ظَهَرَ الْفَسادُ فى الْبَرَّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ ايْدِى النّاسِ‏»؛ (فساد، در صحرا و دريا بخاطر كارهايى كه مردم انجام داده اند، آشكار شده است). اکنون این سؤال باقی می ماند که: هرچند افراد در مقابل اعمالشان ـ در صورتی که سبب تضییع حقوق دیگران گردند ـ مسئولند، امّا چرا کودکانی باید بخاطر کوتاهی سایر افراد سختی کشیده، و از نعمت سلامت محرومند؟ پاسخ به این سوال و پرسش پیشین، نیازمند دقّت در نکاتی است: 1. نظام آفرینش و مساله تزاحم علل: نظم حاکم بر جهان آفرینش حاصل قوانین هماهنگی است که سراسر دنیا را فراگرفته اند. قوانین موجود در عالم ماده هر یک مصلحت و حکمتی دارند که فقدان آنان، موجب خلل و بی نظمی می گردد. گاهی نیز بخاطر محدودیّت های عالم مادّه ممکن است برخی از همین قوانین و علل حاکم بر جهان، با یکدیگر تزاحم کرده و موجبات ضرر و زیانی را فراهم کنند. یک چاقوی تیز می تواند مفید باشد امّا همین چاقو ممکن است به شخصی آسیب برساند! آیا منطقی است که بگوییم: چرا خداوند چاقو را تیز آفرید؟ این عادلانه است که اعضای انسانی بخاطر تیزی چاقو آسیب ببیند و مدّتها از این مسأله رنج ببرد؟! و یا «جاذبه زمین» که اگر نبود در يك چشم بر هم زدن همه ما بر اثر حركت دورانى زمين به فضا پرتاپ و در آن سرگردان مى‏ شدیم؛ ممکن است باعث سقوط انسانی از بلندی و نقص عضو او گردد! آیا می توان گفت: چرا خداوند نیروی جاذبه را قرار داده که باعث نقص عضو یک انسان شده است؟ همان جوابی که در این مسائل بیان می شود، در مسأله «ناقص الخلقه» نیز صحیح است. یعنی می توانیم بگوییم: «نفس این امر خیر است و شرّ بودن عارضی است» یا اینکه «خداوند در کنار این امر به انسان عقل عطا کرده تا با رعایت آداب و نکاتی گرفتار نگردد» و ... . البته گاهی از اوقات، برخی ندانسته و به دلیل غفلت از آموزه های اسلامی و قوانین حاکم بر جهان گرفتار و متضرّر می شوند. این دسته از افراد باید بدانند که گرفتاری ها و بیماری ها، ـ از جمله نقص در خلقت، ـ برایشان از آزمايشات الهى و وسیله ای برای تأدیب و پندآموزی خواهد بود. امام صادق(عليه السلام) در پاسخ به سؤال مفضّل که: چرا برخی ناقص الخلقه هستند؟ فرمود: «ذَلِكَ لِلتَّأْدِيبِ وَ الْمَوْعِظَةِ لِمَنْ يَحِلُّ ذَلِكَ بِهِ وَ لِغَيْرِهِ بِسَبَبِه‏...»؛ (اين براى تأديب و پند آن كس و ديگران است). خداوند مى خواهد بنده خود را، با آن مشكل و گرفتارى همچون فولاد آبديده ای در كوره حوادث مقاوم گرداند؛ و يا همچون طلاى ناخالصى كه به كوره مى برند، خالص نماید. در اين گونه موارد جاى سرزنش نيست؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) می فرماید: (هر شخص گرفتارى را نمى توان سرزنش كرد [چه بسا بى تقصير باشد])؛ «مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ». بنابراین، این وضعیّت می تواند برایش میدانی برای رشد معنوی گردد. 2. جبران عادلانه! پیش از این گفتیم که برخی از افراد، ندانسته گرفتار بلا و مصیبت می گردند و اسباب گرفتاری را فراهم می سازند. این گرفتاری که اقتضای تخلّف از قوانین مادی و نظم حاکم بر جهان است، تخلّف ناپذیر می باشد امّا از آنجا که برخی از روی سهو و غفلت چنین گرفتار شده اند، یا مانند نوزاد ناقص الخلقه، خود نقشی در گرفتاریشان ندارند، خداوند در قیامت رحیمانه با ایشان رفتار خواهد کرد، و در دنیا نیز آنان را جز به اندازه توانشان تکليف نخواهد نمود؛ «لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا»
لذا خداوند تكاليف شرعي آنان را آسان گرفته و پاداش عبادتشان را نیز مضاعف می کند. چنانکه پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) می فرماید: (برترين اعمال، مشكل ترين آن ها است)؛ «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا». همچنین امام صادق(عليه السلام) در این باره به مفضّل مي‌ فرمايند: «ثُمَّ لِلَّذِينَ يَنْزِلُ بِهِمْ هَذِهِ الْبَلَايَا مِنَ الثَّوَابِ بَعْدَ الْمَوْتِ إِنْ شَكَرُوا وَ أَنَابُوا مَا يَسْتَصْغِرُونَ مَعَهُ مَا يَنَالُهُمْ مِنْهَا حَتَّى إِنَّهُمْ لَوْ خُيِّرُوا بَعْدَ الْمَوْتِ لَاخْتَارُوا أَنْ يُرَدُّوا إِلَى الْبَلَايَا لِيَزْدَادُوا مِنَ الثَّوَاب»(5)؛ (براى آنان كه به چنين بلایا دچارند اگر شكر كنند و بخدا بازگردند پس از مرگ ثوابى است كه فائده دنيوى آن را كم شمارند [به بيان ديگر بیماری و داشتن اعضاي ناقص و... براي آنان منافع اخروي زيادي دارد به طوري که فايدة دنيوي آن در برابر فايدة اخروي، کم به نظر مي رسد] و اگر پس از مردن مخيّر شوند، برگشت به همان بلاها را برگزينند تا ثواب بيشتر يابند). 3. راههای پیشگیری از نقصهای خلقتی؟ راه جلوگیری از کودکان ناقص الخلقه رعایت آداب اسلامی و مسائل بهداشتی است. در روایات اسلامی بسیاری برای سلامت جسمی و روحی فرزند، به رعایت امور مادی مثل: تغذيه مناسب و زمان انعقاد نطفه و... و یا امور معنوي مثل: یاد خدا و خواندن قرآن و...، در دوران بارداری تاکید شده است. در آداب اسلامی به رعایت اموری توصیه شده که می تواند در سلامت جنین مؤثّر باشد. به عنوان مثال در روایتی از رسول اكرم(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «یُكْرَهُ أنْ یَغْشَی الرَّجُلُ الْمَرْأَهُٔ وَقَدْ اِحْتَلَمَ حتّی یَغْتِسلَ مِنْ اِحْتِلامِهِ الَّذی رَأی، فَإِنْ فَعَلَ فَخَرَجَ الْوَلَدُ مَجْنُونا فَلا یَلُومَنَّ إلاّ نَفْسَهُ» (كراهت دارد كه مرد محتلم قبل از غسل [جنابت] از احتلامی كه دیده است با همسرش نزدیكی كند. اگر چنین كرد و فرزند دیوانه ای به وجود آمد، فقط خود را ملامت كند). در روایت دیگری شخصی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) پرسید: چرا بیماری جذام و برص دامنگیر كودكان می شود؟ حضرت فرمود: «مَنْ جامَعَ اِمْرأئهًٔ وَهِیَ حائضٌ فَخَرَجَ الوَلَدُ مَجْذُوما اَو أَبْرَصَ فَلا یَلُومَنَّ الاّ نَفْسَهُ» ؛ (اگر كسی با همسرش در حال حیض نزدیكی كرد و فرزندش با جذام یا برص به دنیا آمد، فقط خودش را سرزنش كند). از لحاظ عقلی و بهداشتی و پزشکی نیز اموری وجود دارد که رعایت آنها نیز می تواند در سلامت جنین مؤثّر باشد. انسان با مطالعه درباره عواملی که منجر به حادثه و نقص می گردد، می تواند از وقایع ناخوشایند پیش گیری کند. معمولا آنچه سبب می گردد یکی از اجزاء خلقت دچار نقص گردد، عاملی خارجی است. تمام افراد بشر ممكن است از مادر سالم متولّد شوند، اما كمبودهاى آموزشى و فرهنگى سبب تولد فرزندان معلول و ناقص مى گردد. بطور مثال دانشمندان کم کاری تیروئید را از شایع ترین عوامل عقب ماندگی ذهنی در نوزادان بیان کرده اند که با انجام آزمایشات لازم و غربالگری در 3 تا 5 روز بعد از تولد در مراکز بهداشتی، تا حدودی قابل پیشگیری می باشد. در نتیجه، هرچند «تزاحم علل» در «نظام خلقت» می تواند در خلقت اولیه الهی خلل ایجاد کند امّا خداوند توسّط اولیایش راه گریز را به انسان نشان داده است؛ و با آنان که گرفتار شده اند با کمال رحمت و عدالت رفتار نموده است. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢فرار از خانه💢 جایگاه بودن در خانه در سیره حضرت زهراس چگونه بود؟ @Porseman_channel ✅متاسفانه در این زمانه؛(البته به تاثر از فرهنگ غرب)؛بودن زن در خانه اش،عار و ننگ به حساب می آید. و زنان نمیتوانند قبول کنند که خانه داری خود شغل مهمی است و نه تنها افتخار بلکه مایه ننگ و سرافکندگی خود می دانند که در پاسخ کسی که بپرسد: چه کاره ای؟ بگویند: لیکن اگر الگوی زن مسلمان حضرت زهرا س باشد؛باید بداند که خانه برای خانم؛یک مأمن بوده و کار و بودن در بیرون خانه را نمی پسندیدند. بلکه در مقام اضطرار و ضرورت اصلا(نه شرعا نه اخلاقا) اشکالی ندارد که زن در جامعه حاضر شود و برای رفع نیازهای فردی و اجتماعی وبلکه اعلان مواضع سیاسی در جامعه ظاهر شود. لیکن چیزی که الان می بینیم نه حضور ضروری در محل کار و بازار و کوچه و خیابان بلکه به عنوان فرار از خانه اقدام می کنند. وقتی از دختری می پرسی چرا کار می کنی؟می گوید احتیاج مالی ندارم فقط می خوام خانه نباشم ...این یعنی دوری از سیره زهرای اطهر... 👈مسئولیت اصلی زن در خانه خود است و اقتضای مادری – وشوهرداری، این می باشد. برای همین بود که وقتی کار داخل خانه به زهرای اطهر واگذار شد،خوشحال و مسرورشدند. 📚 قرب الإسنادص 52 🔴آیا سیره زنان جامعه ما این است؟سرورشان در بودن در خانه است یا بودن در بیرون خانه؟ لازم به ذکر استکه:حتی این معضل،به زنان متدین نیزسرایت کرده و به شدت علاقه به بودن در بیرون منزل نشان می دهند و در تحت عناوینی چون روضه و سفره وسقاخانه و امامزاده و مساجد و...از خانه بیرون می زنند و شب برمی گردند. همین بس که بدانند سیره زهرای اطهر س این نبوده است وحتی گزارشی مبنی برشرکت ایشان؛در نمازجماعت پدرشان هم دردست نیست... @Porseman_channel 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍁🍁🍁🍁🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢درمان وسواس💢 @Porseman_channel سفارش شما (آیت الله سیستانی)در مورد شخص وسواس چیست ؟ ✅پاسخ: به شخص وسواس نصیحت می شود که خود را اصلاح کرده تا از این بیماری خلاص شود و این امر طی دو مرحله میسر میگردد: اول: باید توجه داشته باشد که این حالت از لحاظ عقلی و شرعی مذموم می باشد زیرا شخص از حالت میانه روی و اعتدال خارج می گردد و بدون اینکه هیچ نفعی داشته باشد توانائیها و نیروی انسان را به هدر می دهد. هرگز وسواس نوعی پرهیزگاری محسوب نمی گردد و در شرع مبین اسلام این امر ستایش نشده، بلکه وسواس نوعی اختلال در درک و فهم فرد می باشد که ناشی از ضعف در نفس و اراده می باشد و همانطور که در احادیث شریفه آمده است ، تسلیم شدن به وسوسه های شیطان خبیث است ، پس اگر انسان این را به خوبی درک کند و حقیقت این امر برایش معلوم شود نوبت به مرحله دوم می رسد. مرحله دوم: باید انسان تلاش فراوان کند که بتواند بر نفس خود غلبه داشته باشد و قدرت تصمیم گیری را به دست خود بگیرد و نگذارد که شیطان او را بازی داده و فریب دهد ، و عزم راسخ داشته باشد که خداوند متعال اورا بر عدم اعتنا به احتمالات و وسوسه ها سرزنش نخواهد کرد ، و اگر شک کند – مثلا - که آب به جایی از بدن خود رسیده یا نه به شک خود اهمیتی ندهد و بنا را بر آن بگذارد که تطهیر حاصل شده همچونانکه عادتا چنین می گردد ، و هرچه بی اعتنایی او به این شک ها تکرار گردد تسلط تخیل و وسوسه ضعیف تر می شود ، تا اینکه شیطان از او مأیوس گردد و شخصی معتدل در مراعات طهارت و نجاست شود و مطمئن باشد که اگر وارد این مسیر شود و بنا بر را بر مبارزه با این وسواس بگذارد پیروز می گردد و پروردگار متعال او را یاری می نماید و حیله شیطان را ضعیف می نماید. خداوند کریم می فرماید: ( همانا کید و حیله شیطان ضعیف است). https://www.sistani.org/persian/qa/01082/ @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا