eitaa logo
🦋🌿 خریدوفروش ھمہ چیزازهمه جا🦋
309 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
286 فایل
خریدو فروش همه چیز از همه جا لوازم نو وکار کرده 🦋🌸 وسایل منزل نو و کارکرده پوشاک و غیره آیدی خادم کانال @bandekhod لطفا لینک کانال را تبلیغ و پخش کنید 💛 با سپاس از حضوࢪتان🍋 @mamad_soltani eitaa.com/joinchat/198705163Cf7ed826126
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
9.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا رهبر معظم انقلاب در نامگذاری سال‌ها بر تولید تاکید دارند؟ ⭕️ تولید و کار یکی از ارکان حکومت جهانی امام زمان ارواحنا فداه خواهد بود... 🔰
کم کم عمو ایناهم اومدن. عموشایان دوتا دختر داشت آناهید و آناهیتا .آناهید تقریبا هم سن من بود اما آناهیتا ۸سالش بود.وقتی اومدن آناهید رو کشیدم کنار و همه قضایای امروز رو گفتم براش.هرلحظه چشماش گرد تر میشد. _اه چه آدم خودخواهی. _ولی باید ببینی چه جیگریه‌ _خیلخب آروم تر دختر عمه الان میشنوه نگاه کردم به دور و برم.عمه مشغول حرف زدن با زن عمو بود اما حواسش انگار پیش مابود. خندیدم و گفتم:وای آنا ما هم که پسر ندیده ایم.طفلی کارن. اونم خندش گرفت و گفت:آره دقیقا.راستی زهراکو؟ صورتمو جمع کردم و گفتم:ایش اونو نمیشناسی از آدم به دوره.دانشگاه داشنن خانوم خانوما نیومدن. آناهید خندید وگفت:فکر کن زهرا میومد عمه اینا فکر میکردن ما املیم. پوزخندی زدم و گفتم:آره بابا خوب شد نیومد.بیخیالش تو چه خبر؟ پا روی پاش انداخت و گفت:هیچی بابا این شرکت وامونده رو تعطیل کردن بیکارم تو خونه. _اوا چرا؟ _مثل اینکه ضرر کردن کلا شرکتو بستن فعلا. _کلاسای رانندگیت چیشد؟ _باباگفت فعلا برات ماشین نمیخرم منم گفتم چرا الکی رانندگی یاد بگیرم خب‌. مشغول حرف زدن بودیم که صدای دورگه کارن اومد:سلام. آناهید با ذوق بلندشد و سلام کرد.چهره گندمی بانمکش با اون لبخند نیم متریش خنده دار شده بود. فکر کنم کارنم خنده اش گرفت.با لبخند کج روی لبش به آناهید دست داد وگفت:آناهید خانم دیگه؟ _بله خودمم. لبخندش به اخم تبدیل شد وگفت:خوشبختم. بعدش یک راست رفت کنار داییاش نشست.. _وای لیدا این چه مرگشه؟عصا قورت داده؟ تااومدم جوابشو بدم،گوشیم زنک خورد. زهرابود.هوف کی حوصله داره بااین حرف بزنه؟ _بله؟ _به زور جواب دادی؟ _دقیقا!چیکار داری؟ _کی میاین؟ _معلوم نیست.میخواستی بیای که تنهانمونی بعد هی غر بزنی. _اه محدثه چقدر چرت میگی گوشیو بده مامان‌. _لیدااااا _برای من محدثه ای.گوشیو بده. _دختره پررو گوشیمو تحویل مامان دادم و رفتم پیش آناهید.کارن همچنان مشغول حرف زدن با مردا بود.چقدر تیپ مردونه و رسمی بهش میومد. _اه نگاش نکن لیدا پررو میشه. دیدم آنا راست میگه دیگه نگاهش نکردم.نمیخواستم فکر کنه عاشق سینه چاکشم. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
شب شده بود و همه آماده شدیم که بریم.شالم رو سرم کردم و رفتم جلو.اول ازمادرجون وآقاجون خداحافظی کردم و بعدم ازعمه. _سلام به خواهرت برسون لیداجان. _حتما عمه جون. گونمو با اکراه بوسید و منم ازش جداشدم. سمت کارن رفتم و گفتم:خداحافظ پسرعمه. بدون اینکه نگاهم کنه گفت:خداحافظ‌ با عصبانیت ازش خداحافظی کردم و رفتم سمت در.کاش میشد خفه اش کنم.آناهید خندید و زد به بازوم،گفت:چت شد؟بادت خالی شد؟ _هیچی نگو آنا حوصله ندارم.پسره نچسب. خلاصه سوار ماشینامون شدیم و رفتیم.عطا مشغول تبلتش بود که باباگفت:کارن خیلی پسرآقاییه خداییش. مامان درتایید حرفش گفت:آره خیلی پسر خوبیه. زیرلب گفتم:خوب؟؟هه خیلی. رسیدیم خونه و من یک راست رفتم تو اتاقم و لباسام رو عوض کردم.روتختم دراز کشیدم و زیرلب شروع کردم به فحش دادن کارن.اعصابمو امروز حسابی خط خطی کرده بود.منی که پسرا پشت سرم غش میکردن،این همه امروز جلو یک پسر خارجی خودخواه کم آورده بودم. حتی نگاهمم نکرد،این برام خیلی گرون تموم شد. _میدونم چیکار کنم به دست و پام بیفتی آقاکارن.به من میگن لیدا نه برگ چغندر. انقدر باخودم حرف زدم که خوابم برد.صبح باصدای مامان بیدارشدم _لیدا پاشو دختر دانشگاهت دیرشد.زودبیدارشو دیگه. چشمام رو مالیدم و گفتم:هــوم؟ صدای زهرا اومد:کلاست دیرشد تنبل خان زود پاشو. _تو چی میگی حاج خانم؟ به شکم خوابیدم و پتو رو پیچوندم دور دستم. تو عمق خواب بودم که چیزی کوبیده شد تو کمرم. _آخخخ کی بود؟ _من بودم قرتی خانم.تاتوباشی بهم بگی حاج خانم. بلندشدم دنبالش افتادم و اونم فرار کرد. _وایسا دختره پررو.حسابتو میرسم. کل خونه رو دور زدیم از آخرم بهش نرسیدم.خیلی تیز بود نامرد‌. زبون درازی کرد وبهم گفت:خودتم بکشی بهم نمیرسی خانم. نفس نفس زنان رفتم سمت دستشویی و گفتم:دعاکن..دستم..بهت...نرسه. صدای خنده بلندش تو صدای شیر آب گم شد. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
غیبت پشت سر مرده گاه تصور میشود که مفهوم غیبت و همچنین روایاتی که درباره غیبت وارد شده ناظر به افراد زنده است و مردگان را شامل نمی شود و غیبت کردن پشت سر مرده اشکالی ندارد. در حالی که طبق روایات؛ احترام مرده مسلمان همچون احترام زنده او است، بلکه می توان گفت؛ غیبت مرده از جهاتى زشت‌تر و ناپسندتر است؛ زیرا زندگان ممکن است روزى غیبت را بشنوند و به دفاع از خود برخیزند، ولى مرده هرگز قادر به دفاع از خود نیست. علاوه بر این؛ شخص غیبت کننده ممکن است افراد زنده را ببیند و از آنها حلالیت بطلبد ولى در مورد مردگان این مطلب هرگز صدق نمی‌کند. اخلاق در قرآن، ناصر مکارم شیرازی ج ‏3، ص 133
یه بارم بابام کنتور اب رو دستکاری کرد، . . . روزی ١٣٠٠ تومن اداره اب باید به ما پول میداد ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💢حکم شرعی ❇️وضو گرفتن یا غسل کردن با آب کنتور غیرمجاز چه حکمی دارد؟ مقام معظم رهبری حکم غصب را دارد و وضو و غسل با آن باطل است.
پناه من.mp3
8.64M
🔊 پادکست زیبای «پناه من» 🔸 کمترین کاری که در زمان غیبت امام زمان باید انجام بدهیم، تربیت مهدوی است. 👤 استاد شجاعی 👤 استاد رائفی پور
AUD-20210324-WA0017.mp3
3.17M
✅ شناخت امام زمان 👈 قسمت دوم
4_5960996083759843329.mp3
2.54M
✅ شناخت امام زمان 👈 قسمت سوم
20.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان شنیدنی استاد حسن رحیم پور ازغدی در مورد حجاب
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
4_5812345113866668070.pdf
345.7K
☑️ عبرت‌های بنی‌اسرائیل و ظهور امام زمان 📋 پی دی اف و پیاده‌سازی شدهٔ سخنرانیِ استاد
‼️اقتدا هنگام رکوع امام جماعت 🔷س 5340: اگر مأموم زمانی که امام در رکوع باشد اقتدا کند و امام سر از رکوع بردارد، چه وظیفه ای دارد؟ ✅ج: اگر پیش از آنکه به اندازه رکوع خم شود، امام سر از رکوع بردارد، در این صورت می تواند نیت فرادا کند. 📕منبع: leader.ir