هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
سلام امام زمانم✋🌸
ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم
فڪری بڪن برای من و آتش دلم
دست ادب به سینه ی بیتاب میزنم
صبحت بخیر حضرت آرامش دلم
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
#سوره_درمانے ے
#گنجهای_زمین
🍃ختمی شگفت انگیز🍃
هرڪس با ایمان سوره مبارڪه
زلزال راددر نمازهایش بخواند
ڪنوز(گنجهای)زمین بر او منکشف گردد
📚خواص الآیات۲۱۸
هدایت شده از ختم قران و صلوات حضرت رقیه س 🌹
❁❁
🌷 باز از بحر ولايٺ گهرے پيدا شد
💛 نخل سرسبز ولا را #ثمرے پيدا شد
🌷 درسماواٺ و زمين جشنعظيم اسٺ امروز
💛 عيدميلاد #ڪريمابنڪريم اسٺ امروز
#ولادت_حضرت_عبدالعظیم_حسنی(ع)🌟
#مبارڪ_باد✨💚✨
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
مداحی آنلاین - بار دگر تجلی حیّ قدیم گشت - خلج.mp3
6.06M
🌸 #ولادت_حضرت_عبدالعظیم_حسنی
💐بار دگر تجلی حیّ قدیم گشت
💐میلاد با سعادت عبد عظیم گشت
🎤حاج #حسن_خلج
👏 #مدیحه_سرایی
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
مداحی آنلاین - راوی قرآن تویی مظهر ایمان تویی - حاج حسین سازور.mp3
4.35M
🌸 #ولادت_حضرت_عبدالعظیم_حسنی
💐راوی قرآن تویی مظهر ایمان تویی
💐کوکب شهر ری و قبله تهران تویی
🎤حاج #حسین_سازور
👏 #سرود
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
مداحی آنلاین - ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی - حاج منصور ارضی.mp3
3.53M
🌸 #ولادت_حضرت_عبدالعظیم_حسنی
💐ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی
💐با خاک زیر پای خود هستی صمیمی
🎤حاج #منصور_ارضی
👏 #مدیحه_سرایی
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
ولادت سیدالکریم، حضرت عبدالعظیم حسنی، بر همه دوستان اهل بیت علیهم السلام مبارکباد.
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
4_5888728680569506160.mp3
7.75M
موسی کودکی شیر خوار بود...
او را از ترس فرعون به دریا انداختند...
و او در نهایت ضعف و ناتوانی بود...
اما غرق نشد...
اما فرعون در همان دریا غرق شد؛
در حالی که در نهایت قدرتش بود..
پس هر کس باخدا باشد
ضعفش ضرری نمی رساند
و هر کس بی خدا باشد
قدرتش نفعی نمی رساند
❤️💕💕💕
🔥روزی شیطان لعنت الله علیه در گوشه مسجد الحرام ایستاده بود.
♥️ حضرت رسول صلی الله علیه و آله هم سرگرم طواف خانه کعبه بودند.
وقتی آن حضرت از طواف فارغ شد، دیدند ابلیس (لعنت الله علیه) ضعیف و نزار و رنگ پریده، کناری ایستاده است،
✨فرمودند :ای ملعون ! تو را چه می شود که چنین ضعیف و رنجوری ؟!
🔥گفت: از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم
✨فرمودند: مگر امت من با تو چه کرده اند؟
🔥گفت : یا رسول الله ! چند خصلت نیکو در ایشان است ، من هر چه تلاش می کنم این خوی را از ایشان بگریم نمی توانم .
✨فرمودند: آن خصلت ها که تو را ناراحت کرده کدامند؟
🔥گفت:
🔹 #اول این که، هرگاه به یک دیگر می رسند سلام می کنند، و سلام یکی از نام های خداوند است . پس هر که سلام کند حق تعالی او را از هر بلا و رنجی دور می کند. و هر که جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او می گرداند.
🔹 #دوم این که، وقتی با هم ملاقات کنند به هم دست می دهند. و آن را چندان ثواب است که هنوز دست از یک دیگر برنداشته حق تعالی هر دو را رحمت می کند.
🔹 #سوم، وقت غذا خوردن و شروع کارها بسم الله می گویند و مرا از خوردن آن طعام و شرکت در آن دور می کنند.
🔹 #چهارم، هر وقت سخن می گویند: ان شاءالله بر زبان می آورند و به قضای خداوند راضی می شوند و من نمی توانم کار آنها را از هم بپاشم ، آنان رنج و رحمت مرا ضایع می کنند.
🔹️ #پنجم، از صبح تا شام تلاش می کنم تا اینان را به معصیت بکشانم . باز چون شام می شود، توبه می کنند و زحمات مرا از بین می برند و خداوند به این وسیله گناهان آنان را می آمرزد.
🔹️ #ششم، از همه این ها مهمتر این است که وقتی نام تو را می شنوند با صدای بلند صلوات می فرستند و من چون ثواب صلوات را می دانم ، از ناراحتی فرار می کنم ؛ زیرا طاقت دیدن ثواب آن را ندارم .
🔹️ #هفتم: ایشان وقتی اهل بیت تو را می بینند، به ایشان مهر می ورزند و این بهترین اعمال است .
✅ پس حضرت روی به اصحاب کرده و
✨فرمودند: هر کس یکی از این خصلت ها را داشته باشد از اهل بهشت است.
💕💕💕
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج💔
#تلنگر
✍از پیرمرد دانایی پرسیدند:🌱
تا بهشت چقدر
راه است؟🤔
گفت یک قدم.
گفتند:چطور؟
گفت: یک پایتان را
که روے نفس شیطانی
بگذارید پایِ
دیگرتان در بهشت است♥️
✨اللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
💕💕💕
#هوالعشق
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_بیستم
با صدای گوشی از خواب پریدم. طبق معمول نجمه خانم ساعت 9 صبح زنگ زدن که مصدع اوقات بشن. نجمه دوست صمیمی من و شقایق و یاسی بود که از راهنمایی هممون باهم بودیم.
_ سلام مزاحم
نجمه_ مچکرم خانم بی معرفت. بعد از این همه مدت یه زنگ نزدی حالا هم که من زنگ زدم مزاحم ؟اصلا قهرم.
_ عشششقمی که نجی جونم. خو تو همیشه عادت داری 9 صبح زنگ میزنی.
نجمه_ خوب حالا ، شارژم الان تموم میشه. هههه. زنگ زدم بگم که فردا میخوایم با بچه ها بریم بیرون تو هم بیا.
_ ایوووول باشه حتما. ساعت چند ؟
نجمه_ 9 صبح میایم دنبالت.
_ باشه حله. بابای جیگرم
نجمه_ بای .
بعد از اینکه با نجمه خداحافظی کردم شماره عمو رو گرفتم.
_ دستگاه مشترک موردنظر خاموش می باشد.
اه. چرا خاموشه ؟
سریع دست و صورتمو شستم و رفتم تو آشپزخونه.
_ سلام مامی.
مامان _ سلام دخترم.ما داریم میریم بهشت زهرا. صبحانتو بخور بعد میزو جمع کن.
_ باش. راستی من فردا با بچه ها دارم میرم بیرون.
مامان_ چند تا دختر تنها ؟
_ مامان به خدا بزرگ شدم دیگه.
مامان_ کاش نگرانی های یه مادر رو درک میکردی. باشه برو.
_ فدات
میدونستم راضی نیست ولی اجازه داد دیگه.
امیرعلی_ سلام. صبح به خیر. تو نمیای؟
_ وعلیکم برتو. بیام بهششششت زهراااااا آخه؟؟؟؟؟؟؟؟
امیرعلی_ خوب حالا چرا میزنی. خوب همش تو خونه ای. بیا بریم یه حالی هم عوض میکنی.
بیراه هم نمیگفت فوقش اونجا میشستم تو ماشین.
_ باش. پس من برم حاضر شم.
لبخند مامان و امیرعلی نشون دهنده رضایتشون بود. اخه من هیچ وقت نمیرفتم بهشت زهرا. همیشه شعاری که عمو بهم یاد داده بود این بود که: حالا یکی مرده پاشیم بریم سر قبرش که چی؟ خل بازیه محضه. و حالا منم داشتم باهاشون میرفتم البته صرفا جهت تفریح.
.
.
.
با صدای امیرعلی بیدار شدم.
امیرعلی_ خانم خواب آلو پاشو رسیدیم.
_ اخیییییش. چقدر حال داد. اینجا بهشت زهراس؟
امیرعلی_ اوهوم. برخیز
از ماشین رفتیم پایین. بالای سر بیشتر قبرا یه پرچم ایران بود......
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_بیستم
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد