eitaa logo
🦋🌿 خریدوفروش ھمہ چیزازهمه جا🦋
304 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
286 فایل
خریدو فروش همه چیز از همه جا لوازم نو وکار کرده 🦋🌸 وسایل منزل نو و کارکرده پوشاک و غیره آیدی خادم کانال @bandekhod لطفا لینک کانال را تبلیغ و پخش کنید 💛 با سپاس از حضوࢪتان🍋 @mamad_soltani eitaa.com/joinchat/198705163Cf7ed826126
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الصابرین خانم میرزایی ادامه دادن حمیدآقا اینا دوقلو بودن متولد سال ۶۸هستن دوقلو بودن خب به طبع قل اول بزرگتر و خوشگلتر میشن 😍😍 حمیدآقا تو بچگی خیلی توپولی و ناز بودن 😢😢😍😍😍 برخلاف همه پسربچه ها فوتبال دوست نداشت بعدازدواجمون فوتبال تماشا نمیکرد نقاشی خیلی دوست داشتن ابتدایی رو تو مدرسه راه دانش راهنمایی مدرسه امام سجاد، و دوره متوسطه در دبیرستان علامه امینی ادامه دادن ازسال اول راهنمایی شروع به آموزش ورزش رزمی کاراته کردن و مربیشون پدرم بودن زمان شهادتشون دان دوم کاراته داشتن سال ۸۷وارد سپاه امام حسن مجتبی شدن و سال بعدش جزو کادر رسمی سپاه شدن سال۹۰در مبارزه با پژواک در سردشت حاضر شدن سال ۹۱دوبار اومدن خواستگاریم باردوم جواب مثبت دادم زمان ازدواجمون حمیدآقا ۲۳ومن ۱۹ساله بودم در ۲۱آبان ۱۳۹۴ برای اولین بار راهی سوریه شدن ودر ۵آذر سال بعد در منقطه العیس حلب مثل آقا قمربنی هاشم بی دست و پا به درجه رفیع شهادت رسید😢😢 به اینجای حرفشون که رسیدن اشک روی گونشون جاری شد😭 دلم اتیش گرفت اماسریع اشکاشون پاک کردن واقعا چقدر شیرزن هستند همسران شهدا ماشاالله به غیرت زینبی شون😍💪 و بعداز یه ربع از ما خداحافظی کرد و ما به معنویت این خانم بزرگوار حسرت میخوردیم نام نویسنده:بانو....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
بسم رب الصابرین پریسا اومد دنبالم و باهم رفتیم مزار شهدا وقتی رسیدیم به همسر شهید زنگ زد و ایشان گفتن سر مزار شهید هستن به اون سمت حرکت کردیم با خانم مرادی (همسرشهیدسیاهکلی )دست دادیم خانم مرادی خم شدن و مزار بوسیدن و رو به ما گفتن بچه ها بریم رو سبزها بشینیم ؟ -بریم مزار شهدای قزوین کلا باتمام مزارشهدای کشور فرق داشت از امامزاده حسین که وارد مزار شهدا میشی روبه رو و سمت چپت مزارشهدا بود سمت راست هم فضای سبز برای نشستن و میان این فضای سبز موزه شهدای قزوین و آخر این فضا ختم میشود به مزار والدین شهدا تمامی قبور شهدا ۱۰-۱۵سانتی از زمین فاصله داشتن اما مزار شهید عباس بابایی نیم متری بالاتر از سطح زمین بود روبه روی مزارشون هم نمادی از هواپیماشون ساخته بودند خانم مرادی شروع کردن به صحبت بچه ها قراره کتاب زندگی ما چاپ بشه اما خب چون خود حمیدآقا خواستن من کمی از داستان زندگی شهید رو میگم نام نویسنده:بانو....ش
بسم رب الصابرین با پریسا رفتیم سر مزار شهید سیاهکلی -پریسا من یه دلنوشته از همسر شهید سیاهکلی تو فضای مجازی دیدم میخوای ببینیش؟ پریسا:آره حتما برای یوسف این روزهای دلم... این روزها که میشناسم تو را از نزدیک دلم قصد فریاد دارد.. تا بمانی.. زمین هنوز نیازمند توست.. تویی که روحت برای پرواز و آسمانی شدن بی تاب است.. تویی که حواست به همه جا بود.. به دل عاشق همسر و عشقت.. به همسایه دیوار به دیوار.. به خانواده و دوستانت.. حتی به منی که تازه میشناسمت... تویی که نابغه...مهندس کامپیوتر...و یک عالم در مسائل دین بودی... ورزشکار...نمونه تحصیل و تهذیب و ورزش... تویی که هنگام خرید توجهت به نزدیک ترین مغازه بود چرا که معتقد بودی حق همسایگی دارد و برای خرید مقدم است بر دیگر مغازه ها.. تویی که برای رسیدن به همسرت به حضرت معصومه توسل کردی و بعد از وصال در هر وعده نماز از خانم حضرت معصومه ویژه تشکر میکردی. . تویی که همیشه میگفتی اگه بیشتراز10 ثانیه زن و شوهر از هم ناراحت شوند خداهم ناراحت میشود..برای همین همیشه میگفتی ناراحتی زیر 1 ثانیه از هم روا هست ولی بیشتر نه.. تویی که برای روضه اباعبدالله احترام قائل بودی و می گفتی باید با احترام و رعایت آداب روضه گوش کرد.. تویی که هنگام روضه ها محکم بر سینه می زدی و می گفتی که شک نداشته باشید سینه ای که به عشق اهل بیت بر آن زده شود شاهد تو در روز قیامت است..و جالب آنکه بعد شهادت تمام بدنت میزبان ترکش و تیر شد جز سینه ات که سالم سالم ماند... تویی که میگفتی سینه زنی خوبه ولی با تامل...با درس گیری از اهل بیت...میگفتی خود را پرورشش دهید...اشک بریزید چون باعث پاکی دل میشه.. تویی که وقتی شبها از هییت برمیگشتی از وسط کوچه موتورت رو خاموش میکردی تا ذره ای باعث آزار کسی نشوی... تویی که حواست به بیت المال بود و لحظه ای از آن غفلت نکردی.. تویی که حواست بود ذره ای تقلب نکنی بخاطر اینکه روی حقوقت تاثیر و آن را حرام می کرد.. تویی که واکنش جالبی درخصوص بدحجاب ها داشتی به گونه ای که وقتی برای خرید با همسرت بیرون میرفتی اگه خانم فروشنده بد حجاب بود میگفتی فرزانه جان خودت برو این خانمه وحشتناکه... تویی که دائم الوضو بودی چرا که معتقد به این حدیث بودی که 'اگر کسی شب را بدون وضو بخوابد او مردار است و بستر او قبر او....و اگر کسی با وضو بخوابد بستر او جایگاهی است از بهشت و او شهید است'... تویی که هنگام وداع با دیدن اشک های همسرت گفتی دلم لرزید اما ایمانم هرگز... تویی که با رمز (یادت باشه) در تمامی تماس هایت از سوریه به همسرت میگفتی که دوستش داری.. به راستی چه نجواهایی داشتی با شهدا که حکم خادم الشهدایی اینقدر زود تبدیل شد به هم نشینی با شهدا.. کاش بمانی .. هر چند هستی.. زنده ای و شاهد همه چیز.. برایمان دعا کن..که تو مستجاب الدعا هستی.. روحت شاد .. ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ نام نویسنده:بانو.....ش
|⇦•لبریز از بیداد ببین دنیارو.. زیبا ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه _ حاج محمدرضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ لبریز از بیداد ببین دنیارو امید دل هایی ببر غم ها رو فقط تویی ودیعه ی خدا فقط منم که می زنم صدا فقط خدا که می رسه به داد این خاطر خواه ها می ریزم گل سر رات برگرد ای جان به فدات با اینکه این دنیا برام تاریکه اما ان شا ءالله ظهور نزدیکه تموم‌میشه شبای انتظار آروم‌میشن دلای بی قرار تو‌میرسی همه‌میگن که با یه گل میشه بهار سر میبازم زیر پات برگرد ای جان به فدات میریزم‌گل سر رات برگرد ای جان به فدات میبینی اصحاب خراسانی رو برگردون همراه سلیمانی رو هزار هزار مدافع حرم یه عالمه شهید هم قسم میگن بیا با لشگرت روقله ها بزن علم با تو‌میریم عتبات برگرد ای جان به فدات
005.mp3
زمان: حجم: 1.99M
🔶 رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده بخش پنجم 🔺 پر شدن ظرف روان خانم ها موجب میشه که خانم ها بیشتر به بیرون بودن تمایل پیدا کنند.. 💥 دکتر حمید
17.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سخنان بیسابقه حاج آقا پناهیان درباره اخبار یمن ⏪ حجت الاسلام پناهیان: روز نیمه شعبان روز جهانی مستضعفان جهان است . نیمه شعبان امسال بیایید در اندیشه نجات مستضعفین یمن باشیم. ⏪اینها همان مستضعفانی هستند که وارثان زمین میشوند. ⏪امسال بیایید کمکهای خود را برای پیروزی مردم یمن اختصاص بدهیم ⏪مردم یمن به عشق وعده های آخرالزمانی است که مقاومت میکنند. ⏪یمنی ها از همه به نقطه ظهور نزدیکترند ⏪به وقت ظهور مردم یمن زودتر از همه خود را به یاری امام زمان خواهند رساند ⏪منتظران ظهور قرنهاست که منتظر قیام مردم یمن هستند. ⏪آیت الله العظمی بهجت فرمودند منتظر اخبار یمن باشید...
milad_emam-zaman-taheri-shoor2-1.mp3
زمان: حجم: 2.08M
|⇦•لبریز از بیداد ببین دنیارو.... زیبا ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه _ حاج محمدرضا طاهری•✾•
بسم رب الصابرین -چهل_چهارم داشتیم از مزارشهدا برمیگشتیم که گوشیم زنگ خورد اسم فائزه سادات رو گوشیم -سلام جانم فائزه سادات فائزه سادات :سلام عشقم پری یه خبر خوب برات دارم -جانم چی شده فائزه سادات:پری بیا بریم کربلاقسطی بازم با اسم کربلا اشکام جاری شد -سادات ما دستمون خیلی خالیه خودت که میدونی مامانم تازه جهاز پرستو رو داده اما شاید قسطی بودنش بشه یه مزیت برای اومدن حتما به مامان اینامیگم بهت خبر میدم فائزه سادات:باشه عزیزم رسیدم خونه اذان مغرب بود قامت بستم نمازم خوندم تو نماز از خود خدا و امام حسین خواستم کمکم کنن درحال جمع کردن جانمازم بودم که صدای مادر به گوش رسید پریا بیا شام وارد آشپزخونه شدم -مامان میخوام باهتون حرف بزنم مامان:جانم عزیزم بگو منو بابات گوش میدیم -فائزه سادات زنگ زد گفت بریم کربلا قسطی بریم مامان؟😢😢😢😭😭😭 مامان:من فدای دلت بشم که شور کربلا داره پریا عزیزم تو میدونی حقوق بابات اصلا کفاف زندگیمون نمیده صبرکن عزیزم سال بعد، -باشه 😭😭😭 نام نویسنده:بانو....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🔰امنیت وظیفه حاکمیت 📌وظیفه حاکمیت در درجه ی اول حفظ امنیت آن ملت است . اولین وظیفه ی حاکمیت این است که امنیت کشور را ،امنیت ملت را حفظ بکند . 🗓بیانات مقام معظم رهبری ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
بسم رب الصابرین بچه ها خادم اومدن از سمت سپاه برای من اسم سمیه انتخاب کردن برای آقای عظیمی یاسر انتخاب شد وجدانا یکی بیاد به من بگه این اسمارو برای چی برای ما گذاشتن خدایی خنده دارها وای امان از لحظه ای که این زینب جوجه اومد شلمچه و من برای سرکشی رفتم اونجا خاک عالم بر سرم بچم نتونست هیجانش رو کنترل کنه و یهو وسط خادمین خودشو پرت کرد بغلم خیلی ممنونم روزهااز پس هم میگذشت و زینب دوستم که اهل کرمان بود با نامزدش اومدن راهیان نور شوهرش مدافع حرم بود و این موضوع از دوستامون فقط من و پریسا میدونستیم به بقیه گفته بود که شوهرش یه پاسدار عادیه اما شوهرش جزو سپاه قدس بود اومدن دوستام خیلی خوشحالم میکرد تمام مناطق پابرهنه میگشتم و فقط از شهدا کربلا میخواستم ❤️کم کم به قسمتهای اصلی و عاشقانه داستان نزدیک میشویم ❤️ نام نویسنده:بانو....ش
بسم رب الصابرین از خستگی درحالت غش بودم صبح بعداز اذان صبح با تویتا راهی مناطق جنگی شدیم منو آقای عظیمی هم پای هم تو شلمچهـ راه میرفتیم تو حسینه شلمچه گفتم برادر عظیمی هماهنگ کنید حتما قبل از بیستم همه ی واحدهای فرهنگ تا قبل از اولین کاروان حتما اینجا اسکان بشن برادرعظیمی:چشم وووویییییی حرف گوش کن شده این عظیمی بعد از شلمچه رفتیم طلائیه عظیمی:خواهر احمدی فردا تمامی خادمین میان فقط منو شما بیسیم داریم -حواسم هست بعد هوزیه -برادرعظیمی چفیه ها کی میان ؟ عظیمی:‌تا آخرشب میان ۳روز مونده به اولین کاروان هم نون ها میان گوشیم زنگ خورد اسم زینب جوجه رو گوشی نمایان شد -ببخشید از برادر عظیمی فاصله گرفتم جوجه :سلام سلام پری سلام -علیک سلام چه خبرته بچه جوجه ‌:وای پریا دارم میام خادمی -‌وای واقعا راست میگی؟ جوجه:بخدا با اولین کاروان میام جنوب و حدود ۱۵روز خادم -عزیزدلم خوشحالم که میای عزیزم نام نویسنده :بانو....ش