آدمهای راستگو :
خیلی زود و خیلی راحت عاشق میشن
خیلی راحت احساسشون رو بروز میدن
خیلی راحت بهت میگن
که دوستت می دارن
خیلی دیر دل میکنن
خیلی دیر تنهات میذارن
اما
وقتی زخمی بشن
ساکت میشن
چیزی نمی گن
خیلی راحت میرن
دیگه هم بر نمی گردن!!!!
💕💛💕💛
⭕️ #مبارزه_با_شیطان:کارهایی که شیطان را دور میکند👇🏻خواندنی
✅یاد خدا
✅توجه به واجبات و مستحبات
✅روزه شیطان را رو سیاه میکند
✅صدقه کمر شیطان را میشکند
✅دیدار مومنین، مخصوصا صله ارحام گوشت صورت شیطان را از بین میبرد
✅سجده طولانی شیطان را اذیت میکند
✅شستن سر با سدر وسوسه شیطان را 70 روز کم میکند
✅خوردن چیزهای کهنه با نو مثل توت خشک و تازه شیطان را عصبانی میکند
✅خوردن آب آسمان رجزو پلیدی شیطان را میبرد
✅بستن درب منزل اول شب؛ شیطان از در بسته شده نمیتواند عبور کند
✅روغن مالی با روغن زیتون یا روغن بان شیطان نزدیکش نمیشود
✅خوردن انار 40 روز وسوسه شیطان را دور می کند ؛ 2 انار 100 روز --- 3 انار یک سال
✅ایمان داشتن جلوگیری میکند از تسلط شیطان به عقل انسان
✅شانه زدن 70 مرتبه شیطان را دور میکند
✅خوردن خرمای برنی شیطان را دور میکند
✅انگشتر یمن داشتن مکر یاغیان شیطان را رد میکند
✅نگه داری حیوانات اهلی مثل : کبوتر و مرغ و بزغاله شیطان را دور میکند و خروم شیطان وارد آن خانه نخواهد شد
✅حمل کردن عصا موجب دوری شیطان و برطرف شدن فقر
✅پوشاندن سر در دستشویی جلوگیری از عبث و بازی شیطان
✅فوت زدن و آب دهان انداختن به سمت چپ موجب دوری شیطان
✅نگه داری قرآن در منزل شیطان رادور میکند
✅انگشتر حدید صینی شیاطین را دور میکند البته همیشه نباید در دست کرد
✅خضاب حنا وسوسه شیطان را کم میکندد
✅خرمای اجوه 7 عدد ناشتا ضرر شیطان را برطرف میکند
✅انتخاب نام نیک محمد و علی و صدا زدن به آن نام شیطان را ناتوان میکند
✅اسفند خوردن و دود کردن آن موجب دور کردن شیطان از بدن میشود همچنین شیطان را تا 70 خانه دور میکند و دود کندور شیطان را دور
میکند
✅کمک به مظلوم در مقابل ظالم خداوند فرشته هایی را خلق میکند که شیاطینی که میخواهند او را گمراه کنند را دفع کنند
✅انار شیرین ، جمعه ناشتا جهت دفع وسوسه
✅مخالفت با وسوسه در ذهن و یاد مرگ
✅مسواک چوبی / شستن سر با سدر / خضاب حنا
✅آب دهان به سمت چپ انداختن 3 بار وسوسه را دفع میکندد
✅دو رکعت نماز بخواند واز شر شیطان به خدا پناه برد. مکارم الاخلاق 228
✅درب ظرف غذا را ببندید
✅مواقع طلوع و غروب خورشید درب خانه را ببندید تا وارد نشوند
✅گرسنگی مانع ورود شیطان به بدن است
✅قبل از غذا دست ها را بشویید و با دستمال خشک نکنید و بعد از غذا دستها را بشویید و با دستمال پاک کنید
✅آب و پاکیزگی شیطان را دور میکند
✅مسواک شیطان را طرد میکند
✅شستن بدن با مواد شوینده طبیعی
✅وضو شستن صورت و دست چند بار در روز
✅غسل بعد از جنابت و حیر و نفام و استیاضه
✅مواظبت و نگهداری بدن از نجاسات
✅اجتناب از خبائث و کثیفی ها
✅کوتاه کردن مو و ناخن ها
✅ختنه
✅خارج کردن خاکروبه و آشغال از خانه
✅از بین بردن تار عنکبوت
✅آب آسمان رجز و پلیدی شیطان را میبرد
✅هنگام غضب زمین را بگیرید و لمس کنید یا اگر نشسته ، بیاستد و اگر ایستاده است بنشیند
✅خروج مدفوع و ادرار سبب عافیت از شیطان است
✅دور شدن از جمع منکران اهل بیت
💚با ترک گناه و یاد خدا خودتان را به امام زمان بسپارید و خود و عزیزان و همه مومنین و خوبان را به حصن امان ولایت آل الله خصوصا امام زمان بسپارید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تصویری
زیارت مختصر امام رضا علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خواهرت دل نگران است بیا برگردیم
۴۰ روز مانده تا محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ درمان پوکی استخوان و نرمی استخوان
✍ پاسخ حکیم سید حسن #ضیایی
🔴 گرمی و داغی کف پا
♻️ افراد زیادی از داغ شدن کف پا زجر میکشند که در صورت آسیب و بیماری این امر تشدید میشود.
🔹 مهمترین علت این معضل غلظت خون و سوختن اخلاط در کبد و رسوب مواد زائد در عروق پا است که معمولاً همراه با ضعف و احساس سوزن سوزن شدن کف پا خود را نشان میدهد و ممکن است ایجاد عدم تعادل کند.
🔹 علتش غلبه صفرا و سوختن خلط صفرا و تبدیل شدن آن به سودا است که این افراد نباید در مصرف غذاهای گرم و خشک افراط کنند.
🔹 درمان:
۱. روغن مالی و ماساژ ناحیه کبد و کف پا با روغن بنفشه هر بار به مدت ۵ دقیقه است. (حداقل یک هفته)
۲. نیم ساعت قبل از ناهار و شام یک لیوان آب سیب با یک قاشق مرباخوری روغن بادام شیرین
۳. پرهیز از خوردن شوریها، تندیها و تلخیها
✅ #تقویت_کلی_بدن
تعدیل مزاج
حجامت عام سالی ۲ تا ۴ بار بخصوص اوایل پاییز و اوایل بهار
جویدن یک قاشق عسل و ۲۱ عدد سیاهدانه صبح ناشتا
شربت عسل وآب ولرم +لیموترش تازه هر روز ناشتا
۳۰ گرم #ژل_رویال+ نیم کیلو عسل مرغوب
سویق کامل، سویق سنجد
برگ چغندر
شربت ۳شیره ،خرما، قرص خون طب اسلامی...
هلیم،سوپ گندم،کباب گوشت گوسفندی،آبگوشت، فسنجان گردو و بادام، غذای شیر و گوشت..
دم کرده بابونه،آویشن،پونه،بنفشه،کاسنی
شیرعسل
مویز،انجیر،زیتون،
بادام روزی ۷ تا ۱۴ عدد یا شیربادام
حنا گذاشتن به سر
ماساژ و روغن مالی کل بدن باروغن زیتون،یا سیاهدانه یا بنفشه زیتونی
نمک دریا
انگور، به، سیب، گلابی ، انار....
روغن شحم گاو یا روغن زیتون در طبخ غذا
⛔️پرهیز از کلیه مواد غذایی ناسالم و نوشیدنی های کارخانه ای و دارای نگهدارنده و ..
روغن نباتی جامد و مایع و نمک یددار بازار
اصلاح آب خوردنها.
🔶 تقویت کلی بدن
#بدن
#تقویت
🌞تدابیر فصل#تابستان 👇
💎پرهیز از نوشیدن آب یخ در همه فصول همچنین تابستان زیرا باعث ایجاد خلط پشت حلق میشود و باعث ناراحتی های معدی وکبدی میشود
💎پرهیز از غذاهای سنگین و چرب و دیر هضم
💎پرهیز از آب زیاد خوردن
💎خوردن (آب جوشیده ولرم)
💎گرفتن دوش با اب ولرم و حمام اسلامی
💎خواب قیلوله (حرارت راکم می کند )
💎خوردن شربت ابلیمو عسل ،سکنجبین
تخم شربتی و تخم خرفه
💎استفاده از روغن هایی مثل روغن بنفشه وروغن بادام شیرین برای رطوبت بخشی به بدن
💎استفاده از شامپوهایی مثل گل ختمی و سدر برای شستشوی سر
💎مالیدن ترکیب حنا و سدر به بدن که باعث خنک شدن بدن میشود.
💎خوردن دم کرده کاسنی
💎رب انار و الو بخارا در غذاها استفاده کنید
💎یکبار نوره زدن در تابستان بهتر از ۱۰ بار نوره زدن در زمستان است؛ زیرا منافذ باز است و فضولات بهتر تخلیه می شود(بعد از نوره بدن روغنمالی شود)
💎پوشیدن لباسهای نخی و کتان در این فصل توصیه میشود
💎از خشم و غضب در این فصل به شدت پرهیز شود
💎کسانی که خیلی عرق میکنند باید ورودی مایعات بدن را کاهش دهند و حجامت کنند
🍎سلامتی را به دیگران هدیه دهید.🌹
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_ششم_رمان_ نسل سوخته: سنجش یا چالش ...
آقای علیمرادی خودش رو جلو کشید ... طوری که دید من و آقای افخم روی هم کمتر شد ...
- چقدر سخت می گیری به این جوون ... تا اینجا که تشخیصش قابل تامل بوده ...
افخم با همون حالت، نگاهش رو از من گرفت و چرخید سمت علیمرادی ...
- تصمیم گرفتن در مورد رد یا پذیرش افراد، کار راحتی نیست... که خیلی راحت، افراد بی تجربه واردش بشن ... قصد اهانت به ایشون یا شخص معرف و پذیرنده رو ندارم ... اما می خوام بدونم چی تو چنته داره ...
پام رو به پایه میز کنفرانس تکیه دادم و صندلی رو چرخوندم... تا دیدم نسبت به آقای افخم واضح تر بشه ...
- نفر چهارم شدید حالت عصبی داره ... سعی می کنه خودش رو کنترل کنه ... و این حالت رو پشت خنده هاش و ظاهر شوخ طبعش مخفی می کنه ... علی رغم اینکه قدرت برقراری ارتباطش خوبه ... اما شخصیه که به راحتی کنترلش رو از دست میده ...
شما گفتید توی پذیرش به افرادی با دقت نظر بالا نیاز دارید ... افرادی که کنترل درونی و موقعیتی داشته باشن ... افراد عصبی، نه تنها نمی تونن همیشه با دقت بالا کار کنن ... و در مواقع فشار و بحران هم دچار مشکل میشن ... بلکه رفتار آشفته شون، روی شرایط و رفتار بقیه هم تاثیر می گذاره ... و افراد زیر دست شون رو هم عصبی می کنن ...
لبخند عمیقی چهره علیمرادی رو پر کرد ... و سرش چرخید سمت افخم ...
آقای افخم چند لحظه صبر کرد ... حالت نگاهش عوض شد...
- از کجا فهمیدی عصبی بودنش موقعیتی نیست؟ ... طبیعتا برای مصاحبه اومده ... و یکی از مصاحبه گرها هم از خودش کوچک تره ... فکر نمی کنی قرار گرفتن در چنین حالتی هر کسی رو عصبی می کنه؟ ... و واکنش خندیدن توی این حالت می تونه طبیعی باشه؟ ...
نمی دونستم، سوالش حقیقیه؟ ... قصد سنجیدن من رو داره یا ... فقط می خواد من رو به چالش بکشه؟ ...
حالتش تهاجمی بود و فشار زیادی رو روم وارد می کرد ... از طرفی چهره اش طوری بود که نمی شد فهمید واقعا به چی داره فکر می کنه ...
توی اون لحظات کوتاه ... مغزم داشت شرایط رو بالا و پایین می کرد ... و به جواب های مختلف ... متناسب با دریافت های مختلفی که داشتم فکر می کرد ... که یکی از اون افراد، سکوت کوتاه بین ما رو شکست ...
- حق با این جوانه ... من، نفر چهارم رو از قبل می شناسم... باهاش برخورد داشتم ... ایشون نه تنها عصبیه ... که از گفتن هیچ حرف زشتی در قالب کلمات شیک ... هیچ ابایی نداره ... ولی چیزی که برام جالبه یه چیز دیگه است ...
چرخید سمت من ...
- چطور تونستی اینقدر دقیق همه چیز رو در موردش بفهمی؟ ...
نمی دونستم چی بگم ... شاید مطالعه زیاد داشتم ... اما علم من، از خودم نبود ... به چهره آدم ها که نگاه می کردم... انگار، چیزی برای مخفی کردن نداشتند ...
چند دقیقه بعد، سری بعدی مصاحبه ها شروع شد ...
ادامه دارد...
🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_هفتم_نسل_ سوخته: چند مرده حلاجی
حدود ساعت 8 شب، بررسی افراد مصاحبه شده تمام شد... دو روز دیگه هم به همین منوال بود ...
اصلا فکر نمی کردم بین اون افراد، جایی برای من باشه ... علی الخصوص که آقای افخم اونطور با من برخورد کرده بود ... هر چند علی رغم رفتارش با من، دقت نظر و علمش به شدت من رو تحت تاثیر قرار داد ... شیوه سوال کردن هاش و برخورد آرام و دقیق با مصاحبه شونده ها ...
از جمع خداحافظی کردم، برگردم ... که آقای افخم، من رو کشید کنار ...
- امیدوارم از من ناراحت نشده باشی ... قضاوت در مورد آدم ها اصلا کار ساده ای نیست ... و با سنی که داری ... نمی دونستم به خاطر توانایی اینجا بودی یا ...
بقیه حرفش رو خورد ...
- به هر حال می بخشی اگر خیلی تند برخورد کردم ... باید می فهمیدم چند مرده حلاجی ...
خندیدم ...
- حالا قبول شدم یا رد؟ ...
با خنده زد روی شونه ام ...
- فردا ببینمت ان شاء الله ...
از افخم دور شدم ... در حالی که خدا رو شکر می کردم ... خدا رو شکر می کردم که توی اون شرایط، در موردش قضاوت نکرده بودم ... آدم محترمی که وقتی پای حق و ناحق وسط می اومد ... دوست و رفیق و احدی رو نمی شناخت ... محکم می ایستاد ...
روز آخر ... اون دو نفر دیگه رفتن ... من مونده بودم و آقای علیمرادی ... توی مجتمع خودشون بهم پیشنهاد کار داد ... پیشنهادش خیلی عالی بود ...
- هر چند هنوز مدرک نگرفتی ولی باهات لیسانس رو حساب می کنیم ... حیفه نیرویی مثل تو روی زمین بی کار بمونه ...
یه نگاه به چهره افخم کردم ... آرام بود اما مشخص بود چیزهایی توی سرش می گذره ... که حتما باید بفهمم ... نگاهم برگشت روی علیمرادی ... با احترام و لبخند گفتم ...
- همین الان جواب بدم یا فرصت فکر کردن هم دارم؟ ...
به افخم نگاهی کرد و خندید ...
- اگه در جا و بدون فکر قبول می کردی که تشخیص من جای شک داشت ...
از اونجا که خارج می شدیم ... آقای افخم اومد سمتم ...
- برسونمت مهران ...
- نه متشکرم ... مزاحم شما نمیشم ... هوا که خوبه ... پا هم تا جوانه باید ازش استفاده کرد ...
خندید ...
- سوار شو کارت دارم ...
حدسم درست بود ... اون لحظات، به چیزی فکر می کرد که حسم می گفت ...
- حتما باید ازش خبر دار بشی ...
سوار شدم ... چند دقیقه بعد، موضوع پیشنهاد آقای علیمرادی رو کشید وسط ...
- نظرت در مورد پیشنهاد مرتضی چیه؟ ... قبول می کنی؟...
- هنوز نظری ندارم ... باید روش فکر کنم و جوانب رو بسنجم... نظر شما چیه؟ ... باید قبول کنم؟ ... یا نه؟ ...
.
ادامه دارد...
🌟نويسنده:سيدطاها ايماني🌟
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_هشتم_رمان_ نسل_سوخته: خارج از گود
حس کردم دقیق زدم وسط خال ... می خواستم مطمئن بشم در همون جهت، بحث ادامه پیدا می کنه ...
- در عین اینکه پیشنهاد خوبیه ... فکر می کنم برای من که خیلی بی تجربه ام ورود تو این زمینه کار درستی نباشه ...
ماشین رو کشید کنار و خاموش کرد ...
- من بیست ساله مرتضی رو می شناسم ... فوق العاده قبولش دارم ... نه همین طوری کاری می کنه نه همین طوری تصمیم می گیره ... نقاط ضعف و قوت افراد رو می سنجه ... و اگر طرف، پتانسیل داشته باشه دستش رو می گیره ... اینکه بهت چنین پیشنهادی داده، شک نکن که مطمئنه از پسش برمیای ...
سکوت کرد ...
- به نظر حرف تون اما داره ...
چند لحظه بهم نگاه کرد ...
- ولی تو به درد اونجا نمی خوری ... نه اینکه پتانسیل و استعدادش رو نداشته باشی ... اتفاقا اگر بخوای کار کنی جای خیلی خوبیه ... ولی استعدادت مهار میشه ... تو روحیه تاثیرگزاری جمعی داری ... می تونی توی محیط و اطرافت تغییر ایجاد کنی و اون رو مدیریت کنی ... بودن کنار مرتضی بهت جسارت و قدرت عمل میده ... مخصوصا که پدرانه حواسش به همه هست ... اما بازم میگم اونجا جای تو نیست ...
خیلی آروم به تک تک جملات و حرف هاش گوش می کردم...
- قاعدتا انتخاب همیشه بین دو گزینه است ... فکر می کنید کجا جای منه؟ ...
- فقط با بچه مذهبی ها می پری؟ ... یا سابقه فعالیت با همه قشری رو داری؟ ...
ناخودآگاه خنده ام گرفت ...
- رزومه ای بهش نگاه کنید؛ نه ... سابقه فعالیت با همه قشر رو ندارم ... مثل همین جا که عملا این اولین سابقه رسمی مصاحبه من بود ... اما نبوده که فقط با بچه مذهبی و هیئتی هم صحبت باشم ... نون گندم هم خوردیم ...
بلند خندید ...
- اون رو که می گفتی صفر کیلومتری ... این شد ... این یکی رو که میگی خارج از گود هم نبودی ...
حالا مرد و مردونه ... صادقانه می پرسم جواب بده ... وضع مالیت چطوره؟ ...
چند لحظه جدی بهش نگاه کردم ... مغزم داشت همه چیز رو همزمان محاسبه می کرد ... شرایط و موقعیت ... چیزهایی رو که ممکن بود ندونم ... و ...
اونقدر که حس کردم الان می سوزه ... داشتم قدم هایی بزرگ تر ظرفیتی که فکرش رو می کردم برمی داشتم ...
- بستگی داره ... به اینکه سوال تون واسه کار فی سبیل الله باشه ... یا چیزی که من اهلش نباشم ...
.
ادامه دارد...
🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹