6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت روحانی مجروح وقایع اتوبان کرج-قزوین از جنایت اغتشاشگران
🔹یاسر اسماعیلی: اغتشاشگران شیشههای ماشینم را شکستند و بعد از بازکردن درها یک نفر از پشت گردنم را گرفت و میخواست خفه کند و همزمان با آجر و چاقو و پنجهبوکس به بدن و سَرم میزدند.
🔹بعد از آن مرا روی زمین انداختند و میخواستند من یا ماشینم را آتش بزنند که چند نفر مانع شدند
جبران کمبارشی مهر در آبان با رشد ۶ برابری؛
طی ۲ هفته ۱۲ میلیمتر باران بارید
درحالیکه مهرماه امسال خشک و کمبارش بود، در دو هفته ابتدایی آبانماه، بارشهای حیاتبخش و امیدوارکننده در سراسر کشور بارید و اکنون، تنها استان بیبارش ایران در پاییز امسال، استان سیستانوبلوچستان است.
از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۴ آبانماه، میزان بارشهای کشور به ۱۴.۴ میلیمتر رسیده که مقایسه این رقم با متوسط آمار بارشها در ۵۳ سال گذشته، تنها ۸ درصد کاهش داشته است.
باغ فردوس اگر قسمت خوبان باشد
تار مویی ز غریب الغربا ما را بس❣
بین غوغای قیامت عوض راه نجات
گردش چشم معین الضُّعفا ما را بس❣
ایرانی قوی 😍😍😍
🕊🕊🕊🕊
#تلنگر
حتما لازم نیست شیطان شما را
بہ یڪ سایت شیطانے وارد ڪنه...
براے او همیڹ ڪه نماز اول وقتتوڹ رو بہ
وسیله موبایل از شما مےگیره ڪافیست!
#داستان
✍️پیرمرد ثروتمندی را سردی پا آزار داد. حکیم گفت: باید پایافزاری (کفش)، از پوست شتر سرخ موی به پای خود کنی. پیرمرد را که ثروت زیاد بود دنبال کاروانی میگشت که از یَمن بتواند برای او این کفش را تهیه کند. تاجری ماهر حاضر شد که کیسهای طلا از پیرمرد بگیرد و این کفش را با خود به خراسان آورد. در مسیر شام تا خراسان، راهزنان زیادی بودند که حتی این کفش نفیس اگر در پای مسافری میدیدند از او میگرفتند.
تاجر زرنگ وقتی کفشها را خرید یک لنگه کفش در توشه بار مسافری گذاشت که کاروانشان دو روز زودتر از او به خراسان میرفتند و یک لنگه دیگر کفش در بارِ خود گذاشت. چون در مسیر به راهزنان رسیدند و یک لنگه کفش را راهزنان دیدند هر چه گشتند لنگه دیگر آن را نیافتند پس آن یک لنگه را هم در بارشان رها ساختند و چنین شد که تاجر ماهر توانست کفش نفیس را از یَمن به خراسان به سلامت رساند.
تاجر را شاگردی بود که کار نیک میکرد اما به خدا ایمان نداشت و همواره میگفت: باید کارت نیک باشد که خدا تو را بهشتی کند، ایمان به خدا مهم نیست، کار نیک را به خاطر نیک بودن آن انجام بده نه برای ایمان به خدا. بعد از این داستان تاجر، شاگرد را گفت: ای جوان! دیدی که کفش نفیس را یک لنگهاش به کار کسی نیامد و رهایش ساخت؛ بدان عمل صالح بدونِ ایمان، نماز بدونِ زکات و.. مانند یک لنگه کفش هستند و تو را هرگز سودی نبخشند، هر اندازه هم قوی و نفیس باشند.
🍃🌺موضوع👆🙄🌺.
✅عمل صالح بدونِ ایمان
#داستان
✍پیرمردی شبی به پسر جوانش گفت: بیا با هم به خانۀ خواهرم برویم. پیرمرد عصای خود برداشت و با پسر جوانش به راه افتادند. در تاریکی شب به ناگاه عصای پدر شکست و پدر بر کتف پسر دست نهاد و ادامۀ مسیر دادند تا به خانۀ خواهر رسیدند. ساعتی صلۀ ارحام کردند و خواستند برگردند که پسر از خانۀ عمّه شاخه درختی برید و برای پدر عصایی ساخت تا به منزل برگردند. پدر در راه گریه کرد. پسر جوان پرسید: چرا گریه میکنی؟! پدر گفت: عمری تو را زحمت و رنج کشیدم و بعد از مرگ مادرت، مادر شدم و نفس خویش بر خود حرام کرده و تو را بزرگ کردم، ساعتی نتوانستی سنگینی مرا بر کتف خود تحمل کنی! قربان خدای خود بروم از درختی شاخهای بریدی که من بر آن درخت هیچ رنجی نکشیده بودم که بیمنّت سنگینی مرا بر خود خواهد کشید. چه دیر آموختم که باید همیشه فقط بر قدرت خدای خود تکیه کرد و بس!!!
🍃🌺..موضوع👆🏻🙄🌺🍃.
❇️ فقط بر قدرت خدای خود تکیه کن....
#داستان
از ابراهیم ادهم نقل میكنند كه گفت:
وقتی غلامی خریدم.
گفتم: چه نامی؟
گفت: تا چه خوانی !
گفتم: چه خوری؟
گفت: تا چه دهی !
گفتم: چه پوشی؟
گفت: تا چه پوشانی !
گفتم: چه كنی؟
گفت: تا چه فرمایی !
گفتم: چه خواهی؟
گفت: بنده را با خواست چه كار؟!
پس با خود گفتم:
ای مسكین، تو در همۀ عمر
خدای را چنین بندهای بودهای؟
بندگی، باری بیاموز...
چنان بگریستم كه هوش از من زایل شد
این مرحله، همان اوج تسلیم وخلوص است.
بردن اخلاص محض به بارگاه حقتعالی کیمیای سعادت است؛
مقامی که آدمی ایمان میآورد که:
«در خانه اگر کس است،
یک حرف بس است»
🍃🌺..موضوع👆🏻🙄🌺🍃.
اوج تسلیم و خلوص
🍃خادم الحسین
در انتظار ظهور😭