فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ نوشت شهید جهاد مغنیه👌
🎤با نوای:سیدرضانریمانی
اگه مداحی هم نباشه😕
از نگاه کردن به این عکسای
خوشگل😎خسته نمیشین😍
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
💕🌟......🔮......🌟💕
@shahidesarboland
💕🌟......🔮......🌟💕
بـےجہٺ نیسٺ ڪہ خاݪق بہ خودش گفٺہ تبارڪ😍
اے فدای ٺو و آن خݩدهے جاناݩہ ٺو🙃
#رهبرانه
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
•┄═•🕊🌹🕊•═┄•
@shahidesarboland
•┄═•🌹🕊🌹•═┄•۰
الحمدلله الّذی تَحبّبَ اِلَیَّ و هو غنیُّ عنّی♥️
سپاس خدایـے ڪھ مرا دوست دارد؛
در حالـے ڪھ از من بـے نیاز است😇
#خدا♥️
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
•┄═•🕊🌹🕊•═┄•
@shahidesarboland
•┄═•🌹🕊🌹•═┄•۰
هیچوَقت فکر نڪُن
که امام زَمان(عج) کِنارت نیست
هَمه حرفا و شِکایتها رو
به امام زَمان بِگو..
و این رو بِدون که تا حَرکت نڪُنی
بَرکتی نِمیاد سَمتت..
#شهید_علیاصغرشیردل..
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌺🌺 به شهید بی سر بپیوندید🌺🌺
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
@shahidesarboland
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
#عکس_نوشته_مذهبی
دنیامحل استراحت بسیجی ها نیست
😎😎😎😎
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌺🌺 به شهید بی سر بپیوندید🌺🌺
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
@shahidesarboland
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
:) #استوری ❤️
:) #پس_زمینه_گوشی ❤️
:) #شهید_جهاد_مغنیه ❤️
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌺🌺 به شهید بی سر بپیوندید🌺🌺
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
@shahidesarboland
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
#خـــاطرات_شهدا
یه بسیجی شیفته فرهاد شده بود❤️
به فرهاد گفت ،
میشه آدرس خونه ات رو بدی تا بهت سر بزنم ؟
فرهاد خندید و گفت ،
بنویس ،
شیراز ، دارلرحمه ، قطعه شهدا🕊، ردیف فلان ، پلاک فلان ...
بعد از شهادتش رفتم به سر مزارش ، دقیقا همون آدرسی بود که به بسیجی داده بود....❗️😢
#شهیدفرهاد_شاهچراغی
یادشون با صلوات
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
💕🌟......🔮......🌟💕
@shahidesarboland
💕🌟......🔮......🌟💕
حاج حسین یکتا : 🌸🍃
رزمندهای که در فضای سایبر و مجازی میجنگی! برای فشردن کلیدها و دکمههای کامپیوتر و موبایلت وضو بگیر! و با نیت قربةً إلی الله مطلب بنویس. بدان که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت هستی.
🌸راه ورسم شهدا🌸
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌺🌺 به شهید بی سر بپیوندید🌺🌺
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
@shahidesarboland
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
https://www.karbobala.com/live/imam_hussain
..؛♡
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌺🌺 به شهید بی سر بپیوندید🌺🌺
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
@shahidesarboland
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
https://www.karbobala.com/live/imam_hussain ..؛♡ اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج 🌺🌺 به
رفقا
ببنیدچی آوردم واستون
میتونید نظرتون رو هم بگید
🙃🙃🙃
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
💕🌟......🔮......🌟💕
@shahidesarboland
💕🌟......🔮......🌟💕
کربلا فقط یه سلام
Karballa just a hello
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
💕🌟......🔮......🌟💕
@shahidesarboland
💕🌟......🔮......🌟💕
🌱
#بیوطورے🦋
هرکی با خدا رفیق میشه😍
اهل بلا میشه🙃
هر کی هم اهل بلا باشه🙂
اهل کرب وبلا میشه
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
💕🌟......🔮......🌟💕
@shahidesarboland
💕🌟......🔮......🌟💕
#تلنگر❗️❕
اگر دخترها👩 میدونستن☝️
همشون #ناموس امام زمان هستن😓
شاید دیگه #آتیش🔥
به وجود #مهدی_فاطمه نمیزدن!!😔
شاید عکساشون رو از توی دست🤚 و پای👣 #نامحرم جمع میکردن ...🚯
°•|
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
💕🌟......🔮......🌟💕
@shahidesarboland
💕🌟......🔮......🌟💕
#طنزجبھہ😄♥️🌼
هوا خیلی سرد بود😆 از بلندگو📢 اعلام ڪردند جمع شوید جلوۍٺدارڪاٺ و پٺو بگیرید.
فرمانده گردان با صدای بلند گفت: «ڪۍ سردشه؟» همہ جواب دادند: «دشمن😅»
فرمانده گفت: «احسنٺ، احسنٺ👏🏻. معلوم میشھ هیچڪدوم سردٺون نیست. بفرمایید برید دنبال ڪارٺون. پٺویی نداریم ڪھ بھ شما بدهیم»
داد همھ رفٺ بھ آسمان، البٺھ شوخی بود.😁
#شھداسرمایھۍایـران✌️🏻💎
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
💕🌟......🔮......🌟💕
@shahidesarboland
💕🌟......🔮......🌟💕
🔻کاش با فلانی رفاقت نمیکردم🔻
🙎🏻 دختره، چادر سرش میکنه، مُحَجّبه است...
❌ ولی با نامحرم در ارتباطه...
❌ و پسرِ نامحرمِ فضای مجازی رو «داداشی» خطاب میکنه...
🙎🏻♂ پسره، هیات میره، و برای روضه حضرت زینب و ناموس اهلبیت گریه میکنه...
❌ ولی با ناموسِ مردم چت میکنه...
❌ و حریمِ نامحرم رو تو فضای مجازی رعایت نمیکنه...
📣📣...️قرآن داره صدا میزنه:↶
🕋 فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (تکویر/۲۶)
💢️ کجا دارید میرید؟!❗️
⁉️آخه ارتباط با نامحرم چه فایدهای داره؟!🤔
⛔️️ از تنهایی در میایی؟!
⛔️️ همدم میخوای؟!
⛔️️ مونس میخوای؟!
⛔️️ رفیق میخوای؟!
⁉️ پس سجادهات چی میشه؟!
⁉️ پس خدا چی میشه؟!
❓ مگه تو دعای جوشن کبیر نمیخونی:↶
⚡️يَا خَيْرَ مُؤْنِسٍ وَ أَنِيسٍ⚡️
💢️ ای خدایی که تو بهترین مونس و انیسِ من هستی.
⚡️يَا رَفِيقَ مَنْ لَا رَفِيقَ لَهُ⚡️
💢️ ای خدایی که تو رفیق اون کسی هستی، که رفیقی نداره.
☝️ خواهرم! برادرم!
همین که اجازه بدی یه غریبه👤 به حریمت وارد بشه، و تو رو از خدا دور بکنه، برای سقوط کافیه...☜🚶🚶♀🕳
⁉️ چرا قلب امام زمانت رو به درد میاری؟!
😱 میدونستی یکی از حسرتهای جانسوز اهل جهنّم، همین رفاقتها و دوستیهاست؟!👇️
🕋 یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیْهِ یَقُولُ... یَا وَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا (فرقان/۲۷و۲۸)
💢 به خاطر بیاور روزی را که، گنهکار دست خود را از شدّت حسرت به دندان میگزد، و میگوید:
💢 «ای وای بر من، کاش فلانی را بعنوان دوست خود انتخاب نکرده بودم!»
حالا این دوست میتونه:
✔️ همکلاسیت...👩🎓👨🎓
✔️ همسایهات...👥
✔️ همکارت...👥
✔️ همون نامحرمِ فضای مجازی...👤
✔️ یا حتّی گوشیِ موبایلت باشه...📱
⚠️ حواست هست؟
⚰ معلوم نیست ملک الموت کِی بیاد سراغت...😔
🙏 پس رفیق! تا فرصت هست، توبه کن....
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
💕🌟......🔮......🌟💕
@shahidesarboland
💕🌟......🔮......🌟💕
اگر شهیدانه زندگی کنی
لازم نیست دنبال شهادت بگردی
شهادت خودش پیدایت میکند.....♥️
#شهیدانه
#پروفایل
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
•┄═•🕊🌹🕊•═┄•
@shahidesarboland
•┄═•🌹🕊🌹•═┄•۰
[ غایٺ حقیقٺ جهان
پرورش انسانهایۍ اسٺ ڪه
در برابر شدائد
بر هر چه "ترس" و شڪ و تردید" و "تعلق" اسٺ غلبه ڪنند و "حسینۍ" شوند....]♥️
#شهیدسیدمرتضےآوینے🌱
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌺🌺 به شهید بی سر بپیوندید🌺🌺
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
@shahidesarboland
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار برای نخستینبار
🎥 وقتی به حاج «ابومهدی المهندس» فرمانده شهید الحشد الشعبی و مقاومت اسلامی عراق، حین بازدید از خطوط نبرد با داعش نوشابه خنک "کوکا کولا" تعارف میشود، از نوشیدن آن خودداری نموده و میگوید:
▪️نمیخواهم، این امریکایی است؛ دوغ عراقی مینوشم که بهتر است...
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌺🌺 به شهید بی سر بپیوندید🌺🌺
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
@shahidesarboland
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
#رنج_مقدس #قسمت_پنجاه_و_یکم پدر هم به خنده می افتد. امروز حالت چهره پدر و کارها و حرف های مادر با ه
#رنج_مقدس
#قسمت_پنجاه_و_دوم
همراهی های پدر، تمام سعی اش بود تا فاصله ها از بين برود. امروز هم اصرار دارد من برای خريد همراهش بروم. علی هم می آيد.
خوشحال می شوم که تنها نيستم. پدر نمی رود برای خريد. می پيچد به سمتی ديگر و کنار پارکی می ايستد. با تعجب می پرسم:
- چيزی شده؟ چرا اينجا؟
- هوا خيلی خوبه، کمی قدم بزنيم. چند کلمه هم حرف دارم.
علی مقابل من و پدر نشسته است. آمده ايم که چه کنيم؟ لحظه های گنگ را دوست ندارم. سکوت زود می شکند:
- خواهری! شايد من نبايد دخالت کنم، اما...
نفسش را به سختی بيرون ميدهد. پدر از سکوت پارک دست نمی کشد. علی هر چه قدر نگاهش می کند فايده ندارد. ادامه می دهد:
- من در نبود تو چيزهايی ديدم که شايد اينکه تا حالا نگفتم اشتباه بوده. هرچند الآن ديره، اما لازمه که بدونی...
دوباره مکث می کند. پدر نمی گذارد علی ادامه دهد.
- ليلاجان، سخت ترين کار تو عالم رفع اتهامه. مخصوصاً اگر حرفی که درباره ات می زنند صد درصد غلط باشه. بايد خيلی تلاش کنی تا رفع اتهام
کنی. تازه بعدش متوجه می شی که ذهن هايی که نسبت به تو خراب شده اند همان طور خراب باقی می ماند. باور کن که جدايی بين ما، دل بخواه من نبود. وقتی حال مادرت خوب شد، دکتر گفت: بايد صبر کنی تا بدنش به حالت طبيعی برگرده و نبايد بهش فشار بياد. اما باز هم من گفتم خودم از ليلا مراقبت می کنم. يک ساله شده بودی که مأموريتی بهم خورد. گفتم می رم وقتی برگشتم ديگه نمی ذارم ليلا دور باشه. مأموريت يک هفته ای شد چهارماه. مجبور بودم به خاطر شرايط و کارها... تا يک سال همين طور مأموريت ها بود. مادرت خوب شده بود، چون من نبودم اومدن شما رو عقب می انداختيم. وقتی تصميم قطعی شد که مادرت باردار بود. باز هم دوقلو بودند و اين...
حرفش را ناتمام می گذارد. سکوت بين مان را فقط صدای پرنده ها پر صدا کرده است. پدر آهسته بلند می شود و می رود. ابروهای علی در هم گره خورده است. دل پدر را شکسته ام با نپذيرفتنش. من اين را نمی خواهم. با غصه می گويم:
- بعدها چی؟
- بعدی نبوده ليلا. همه اش حالی بوده که دل بابا و مامان برايت تنگ می شده و دنبال برگرداندن تو بودند. اما هم خودت هم پدربزرگ و مادربزرگ
وابسته شده بوديد. خودت هم برای تغيير مقاومت می کردی.
آب دهانم را فرو می برم. من از بودن کنار آن ها ناراضی نبودم. دريای محبت بودند. اما حرفم... واقعاً حرفم چيست؟ می خواهم با اين همه اعتراض به کجا برسم؟ قوه ادراک موقعيت ها درونم خفه شده است با خودخواهی هايم.
- شايد من خيلی درکت نکنم. چون مثل تو تنها نبودم. ولی پدر و مادر می فهمند. مخصوصاً پدر. می دونی چرا؟ چون گاهی هفته ها و ماه ها تنهاست. بايد همة ما رو بذاره و بره و دور از بچه هاش باشه. باور کن که می فهمدت.
خودم را عقب می کشم و آرام تکيه می دهم به درختی که پشت سرم است. سکوت را دوست دارم. پدر آنقدر آهسته قدم برداشته که متوجه آمدنش نشده ام. سر که بلند می کنم قد رشيدش خيلی توی چشم می نشيند. دستش سينی است و ليوان هايی که بخار دارد و عطر دارچين و هل.
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌺🌺 به شهید بی سر بپیوندید🌺🌺
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~
@shahidesarboland
~┄┅┅✿❀🌺❀✿┅┅┄~