eitaa logo
کلام الله مجید
149 دنبال‌کننده
30 عکس
231 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
91.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 🎥 حجت‌الاسلام قرائتی : تفسیر آیات شریفه ۱۲۰ ، ۱۲۱ و ۱۲۲ سوره مبارکه نحل . ✨ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴿۱۲۰﴾ 💫 ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺩﻳﺪ ، ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ [ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎیی ] ﻳﻚ ﺍﻣﺖ ﺑﻮﺩ ، ﺑﺮﺍی ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺭﻭی ﻓﺮﻭتنی ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭ ﻭ [ ﻳﻜﺘﺎﭘﺮستی ] ﺣﻖ ﮔﺮﺍ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ . ✨ شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۱۲۱﴾ 💫 ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎی ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ، ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍهی ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎیی ﺍﺵ ﻛﺮﺩ . ✨ وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴿۱۲۲﴾ 💫 ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ [ ﺯﻧﺪگی ﻧﻴﻜﻮیی ] ﺩﺍﺩﻳﻢ ، ﻭ بی ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﺯ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ✨ ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴿۱۲۳﴾ 💫 ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭحی ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻦ [ ﻳﻜﺘﺎﭘﺮﺳﺘﻲِ ] ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺣﻖ ﮔﺮﺍ ﭘﻴﺮﻭی ﻛﻦ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ . 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
17.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 🎤📹 سوره : إبراهيم ✨ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ﴿۳۹﴾ 💫 ﻫﻤﻪ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﻫﺎ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺪﺍیی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﻦّ ﭘﻴﺮی ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﺸﻴﺪ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺷﻨﻮﻧﺪﻩ ﺩﻋﺎﺳﺖ . ✨ رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ﴿۴۰﴾ 💫 ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﻢ [ ﺑﺮﭘﺎﺩﺍﺭﻧﺪﮔﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ ] ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺩﻋﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﻳﺮ . ✨ رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ﴿۴۱﴾ 💫 ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺭﻭﺯی ﻛﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺮﭘﺎ میﺷﻮﺩ ، ﻣﺮﺍ ﻭ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭم ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯ . 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 🎤📹 ترجمه و توضیح تصویری - 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
26.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 🌷فتبارک الله احسن الخالقین🌷 📹 گوشه ای از کهکشان آندرومدا که به وسیله تلسکوپ فضایی هابل عکسبرداری شده . 🔸 آندرومدا دارای ۱ تریلیون ستاره می باشد ، [ ده تا صد میلیارد ] . 🔸 فاصله آن از زمین ۲٫۵ میلیون سال نوری است و قطر کهکشان آندرومدا برابر با ۲۲۰ هزار سال نوری است . 🔸 بیشتر از ۲ تریلیون کهکشان در کائناتی که توسط بشر قابل مشاهده‌است ، وجود دارد که هرکدام از این کهکشان ها دارای میلیارد ها ستاره همانند خورشید هستند . 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 🔸 تفسیر آیه ۱ سوره مبارکه اِسراء پیامبر اسلام حضرت محمد ( صل الله علیه و آله ) . 📜 هشام‌بن‌سالم نقل می‌کند : امام صادق ( علیه السلام ) فرمود : جبرئیل و میکائیل و اسرافیل ، بُراق را نزد پیامبر خدا ( صل الله علیه و آله ) آوردند ، یکی لگام و دیگری رکاب را گرفت و پیامبر ( صل الله علیه و آله ) سوار شد و دیگری لباس او را مرتّب کرد . بُراق چموشی کرد و جبرئیل به صورت او سیلی زد و گفت : «آرام باش ، ای براق! قبل از این هیچ پیامبری بر پشت تو سوار نشده است و بعد از او هم هرگز همانند او ، سوار بر تو نمی‌شود » ، بُراق اندکی پیامبر ( صل الله علیه و آله ) را بالا بُرد [ البتّه نه خیلی زیاد ] و جبرئیل همراه او بود و آیات آسمان‌ها و زمین را به او نشان می‌داد ، پیامبر ( صل الله علیه و آله ) فرمود : «در راه ، کسی از سمت راست مرا صدا کرد ؛ ای محمّد ! من پاسخی ندادم و توجّهی به او نکردم ، پس کسی از سمت چپ مرا صدا کرد ؛ ای محمّد ! من به او پاسخی ندادم و توجّهی به او نکردم ، سپس زنی از روبروی من آمد که دست‌هایش تا آرنج عریان بود و از همه‌ی زینت‌های دنیا به خود آویخته بود و گفت: «ای محمّد ( صل الله علیه و آله ) ! به من نگاه کن تا با تو صحبت کنم» ، امّا توجّهی به او نکردم و به راه خود ادامه دادم تا اینکه صدایی شنیدم که مرا ترساند ، جلوتر رفتم ، جبرئیل نزد من آمد و گفت : «نماز بگزار» ، پایین رفتم و نماز خواندم ، پرسید : «می‌دانی کجا نماز خواندی» ؟ گفتم : «نه»! گفت : «تو در طور سینایی ؛ جایی‌ که خداوند با موسی سخن گفت. (نساء/۱۶۴) ، نماز خواندی». ،دوباره سوار بر براق شدم و حرکت کردیم ، جبرئیل دوباره گفت : «پایین بیا و نماز بگزار». چنین کردم ، پرسید: «می‌دانی کجا نماز خواندی»؟ گفتم : «نه»! گفت : «تو در بیت لحم نماز خواندی ، بیت لحم نزدیک بیت المقدّس است و زادگاه عیسی‌بن‌مریم ( علیه السلام ) می‌باشد» ، پس دوباره سوار شدم و به سمت بیت‌المقدّس رفتیم ، براق را به حلقه‌ای که پیامبران مرکب خود را به آن می‌بستند بستم ، وارد مسجد شدم ، جبرئیل همراه من بود ، دیدیم ابراهیم و موسی و عیسی و هرکدام از پیامبران که خدا اراده کرده ، همه نزد من آمدند و نماز برپا شد ، شک نداشتم که جبرئیل جلوتر از همه و به امامت نماز خواهد ایستاد ، وقتی صف‌ها مرتّب شد جبرئیل بازوی مرا گرفت و جلوتر از همه ایستاند و من امام [ نماز جماعت ] آن‌ها شدم و افتخار نمی‌کنم ، پس خازن سه ظرف برای من آورد ؛ در یکی شیر، در یکی آب و در دیگری شراب بود ، شنیدم کسی گفت : « اگر ظرف حاوی آب را بردارد خودش و امّتش غرق می‌شوند و اگر ظرف حاوی شراب را بردارد خود و امّتش هدایت می‌شوند» ، من ظرف شیر را برداشتم و از آن نوشیدم ، جبرئیل گفت : « تو و امّت تو هدایت شدید» ، سپس پرسید : « در راه چه دیدی »؟ گفتم : «کسی از سمت راست مرا صدا کرد» ، پرسید : «به او جواب دادی»؟ گفتم : «نه»! توجّهی به او نکردم ، گفت : «آن داعی یهود بود ، اگر به او پاسخ می‌دادی بعد از تو امّتت همه یهودی می‌شدند» ، پرسید: «دیگر چه دیدی»؟ گفتم : «کسی از سمت چپ مرا صدا کرد» ، پرسید : «به او جوابی دادی»؟ گفتم : «نه! توجّهی به او نکردم» ، گفت : « آن داعی مسیحیّت بود ، اگر به او پاسخ می‌دادی بعد از تو امّتت مسیحی می‌شدند» ، پرسید : «چه چیز از روبرو به استقبال تو آمد»؟ گفتم : «زنی که بازوانش تا آرنج عریان بود و از همه‌ی زینت‌های دنیا به خود آویخته بود ، به من گفت : ای محمّد ( صل الله علیه و آله )! به من بنگر تا با تو سخن بگویم» ، پرسید : «آیا با او صحبت کردی»؟ گفتم: «نه! هیچ سخنی نگفتم و توجّهی به او ننمودم» ، گفت : «آن دنیا بوده اگر با او کلمه‌ای می‌گفتی ، امّت تو دنیا را بر آخرت ترجیح می‌داد» ، سپس صدایی ترسناک شنیدم ، جبرئیل گفت : «ای محمّد (صل الله علیه و آله)! می‌شنوی»؟ گفتم : «آری»! گفت: «هفتاد سال پیش از دهانه‌ی جهنّم سنگی را به درونش انداختم ، اکنون به قعر آن رسید» ، گفتند : «پیامبر (صل الله علیه و آله) تا زمانی‌که جان‌به‌جان آفرین تسلیم کرد ، هرگز نخندید» ، پیامبر فرمود : «سپس همراه با جبرئیل به آسمان دنیا صعود کردیم ، ملکی به نام اسماعیل در آنجا بود ، همان صاحب خَطفه که خداوند می‌فرماید : مگر آن‌ها که در لحظه‌ای کوتاه برای استراق‌سمع به آسمان نزدیک شوند، که «شهاب ثاقب» آن‌ها را تعقیب می‌کند! (صافات/۱۰) و هفتادهزار ملک تحت امر او ، هر ملکی هم هفتادهزار ملک تحت امرش [می‌باشد]». پرسید: «ای جبرئیل! این شخص که همراه توست، کیست»؟ پاسخ داد : «محمّد (صل الله علیه و آله) پیامبر خداست» ، پرسید: «مبعوث شده است»؟ گفت : «آری»!........ 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 📜 سپس او در آسمان را گشود و من به او سلام دادم و او پاسخ آن را داد و برای هم طلب مغفرت کردیم و گفت :»خوش آمدی ای برادر ناصح و پیامبر صالح! با همه‌ی آن‌ها دیدار و مصافحه کردم و وارد آسمان دنیا شدم ، همه‌ی ملائکه با چهره‌ای خندان و مژده‌ی خیر از من استقبال کردند به‌ جز یکی که بسیار غول‌پیکر، زشت منظر و عصبانی بود،همانند سایر ملائکه در حقّ من دعا کرد، امّا نه با خنده و روی گشاده ، پرسیدم : «ای جبرئیل! این کیست؟ من از آن ترسیدم»! گفت : «باید از آن بترسی، همه‌ی ما از آن می‌ترسیم ، این مالک و خازن جهنّم است ، تا به‌ حال هرگز نخندیده و از زمانی‌که خداوند او را بر جهنّم گماشته است ، روزبه‌روز خشم و غضبش نسبت به دشمنان خدا و گنهکاران بیشتر و بیشتر می‌شود ، خدا به دست او از دشمنانش انتقام می‌گیرد ، اگر پیش از تو با کسی خندیده بود ، یا بعد از این با کسی می‌خندید ، امروز با تو هم می‌خندید ، امّا او هرگز نمی‌خندد »، من به او سلام دادم او پاسخ سلام مرا داد و به من بشارت بهشت داد ، به جبرئیل که طبق فرموده‌ی خداوند ، در آسمان‌ها مورد اطاعت فرشتگان و امین است! (تکویر/۲۱) گفتم : «آیا به او امر می‌کنی جهنّم را به من نشان دهد»؟ جبرئیل به او گفت : «مالک! جهنّم را به محمّد ( صل الله علیه و آله ) نشان بده» ، او پوشش جهنّم را برداشت و دری از درهای آن را باز کرد ، آتشی از آن بیرون آمد و به آسمان زبانه کشید ، من بسیار ترسیدم و گمان کردم اکنون این آتش مرا دربر می‌گیرد ، گفتم : «ای جبرئیل! به او بگو پوشش آتش را بر روی آن بیندازد» و جبرئیل چنین کرد و مالک به آتش گفت : «برگرد» ، و آتش به‌جای خود برگشت ، جلوتر رفتم ، مردی بزرگ و درشت هیکل و گندم‌گون دیدم ، پرسیدم : «ای جبرئیل! این کیست»؟ گفت : «پدرت، آدم ( علیه السلام ) است» ، ناگهان نسل و ذرّیّه‌اش به او نشان داده شد و می‌فرمود : «روحی پاک و عطری خوشبو از کالبدی پاک»، سپس پیامبر ( صل الله علیه و آله ) سوره‌ی مطفّفین را از تلاوت کرد ؛ چنان نیست که آن‌ها درباره‌ی معاد می‌پندارند ، بلکه نامه‌ی اعمال نیکان در «علیّین» است! و تو چه می‌دانی «علیّین» چیست! نامه‌ای است رقم‌خورده و سرنوشتی است قطعی ، ( مطففین/۲۰ ) ، پس به همدیگر سلام داده و برای هم طلب مغفرت نمودیم ، آدم ( علیه السلام ) گفت : «خوش آمدی ای پسر صالح و پیامبر صالح و شایسته! که در زمان نیک و صالح مبعوث شده‌ای» ، سپس به فرشته‌ای از ملائکه برخوردم که در جایگاهی نشسته بود و همه‌ی عالم در میان دو زانوی او بود و در دستش لوحی از نور داشت که در آن چیزهایی نوشته شده بود و او در آن می‌نگریست و به راست و چپ و اطرافیان خود توجّهی نمی‌کرد و غمگین و حزین نشسته بود ، پرسیدم: «جبرئیل! این کیست»؟ گفت: «این ملک الموت است ، سخت‌کوش و جدّی در قبض ارواح» ، گفتم : «نزدیک‌تر برویم تا با او صحبت کنم» ، نزدیک شدیم و به او سلام دادم ، جبرئیل به او گفت : «این محمّد ( صل الله علیه و آله ) ، پیامبر رحمت است که خدا او را بر بندگان فرستاده ، او هم به من خوشامد گفت و با سلام و تحیّت از من استقبال‌کرد و گفت : «ای محمّد ! بشارت می‌دهم که من همه‌چیز را در امّت تو می‌بینم» ، گفتم : «سپاس خداوندی را که صاحب نعمت و احسان نسبت به بندگانش است ، این ناشی از فضل و رحمت پروردگارم نسبت به من است». جبرئیل گفت: «در عمل، او خشن‌ترین ملک است». پرسیدم: «آیا روح هرکس که تا به‌حال مُرده و یا بعد از این خواهد مرد، تو قبض می‌کنی»؟ گفت: «آری»! پرسیدم: «هر کجا باشند آن‌ها را می‌بینی و خودت مشاهده می‌کنی»؟ گفت : «آری»! ملک الموت گفت : «همه‌ی دنیا که خدا آن را برای من مسخّر کرده و مرا بر آن مسلّط داشته ، همانند درهمی در دست شخصی است که هرگونه بخواهد آن را می‌چرخاند ، هرروز پنج بار بر هر خانه‌ای سر می‌زنم و هرگاه صاحبان عزایی بر مرده‌ی خود بگریند به آن‌ها می‌گویم : برای او گریه نکنید، من بارها و بارها سراغ شما خواهم آمد تا هیچ‌ یک از شما باقی نماند» ، رسول خدا (صل الله علیه و آله) فرمود : «مرگ ، بلایی برتر از همه‌ی بلاها است ، ای جبرئیل»! جبرئیل گفت : «آنچه بعد از مرگ وجود دارد خیلی بیشتر از مرگ سخت و ناگوار است» ، پیامبر (صل الله علیه و آله) فرمود : «سپس جلوتر رفتیم و گروهی را دیدیم که در برابر آن‌ها سفره‌هایی انداخته شده و در آن گوشت پاک و گوشت کثیف و ناپاک قرار داشت و آن‌ها گوشت پاک را رها کرده ، از غذای ناپاک می‌خوردند» ، پرسیدم : «این‌ها کیستند»؟ جبرئیل گفت: «این‌ها گروهی از امّت تو هستند که مال حرام می‌خورند ، سپس ملکی را دیدم که خلقت او بسیار عجیب بود ، نیمی از جسد او آتش و نیم دیگر یخ بود....... 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 📜 نه آتش یخ را آب می‌کرد نه یخ آتش را خاموش می‌کرد و او با صدای بلند می‌گفت : پاک و منزّه است خدایی که این آتش را مهار کرده و آتش یخ را ذوب نمی‌کند و سرمای این برف را از اینکه گرمای این آتش را خاموش کند منع کرد ، بار خدایا! ای آن که بین یخ و آتش انس و الفت برقرار کرده‌ای ، در قلب بندگان مؤمن خود هم الفت و انس برقرار کن». پرسیدم : این کیست ؟ جبرئیل گفت : «این ملک را خداوند بر همه‌ی اطراف و اکناف آسمان‌ها و زمین‌ها موکّل ساخته است ، او خیرخواه‌ترین ملک خدا نسبت به بندگان مؤمن است و از زمانی‌که خلق شده است ، همان دعایی را که شنیدی ، در حقّ آن‌ها می‌خواند و دو ملک در آسمان هستند یکی از آن‌ها دائماً می‌گوید : خدایا! بخشش و انفاق هرکس که انفاق می‌کند را به او برگردان و دیگری می‌گوید : خدایا! نابودی و هلاکت را نصیب بخیل گردان» ، جلوتر رفتم ، گروهی را دیدم که لب‌هایی شبیه لب‌های شتر داشتند ، گوشت پهلوهایشان را کنده و به دهانشان می‌ریختند ، پرسیدم : «این‌ها کیستند»؟ جبرئیل گفت : «این‌ها عیب‌جویان و سخن‌چینان هستند» و گروهی را دیدم که سرهایشان با سنگ کوبیده می‌شد» ، پرسیدم : «این‌ها کیستند»؟ جبرئیل گفت : «این‌ها کسانی‌اند که از نماز عشاء غفلت می‌کردند و به آن اهمیّتی نمی‌دادند» ، گروهی را دیدم که آتش در دهانشان ریخته و از مخرج آن‌ها بیرون می‌آمد ، پرسیدم : «این‌ها کیستند»؟ گفت : «این‌ها کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم می‌خورند ، در حقیقت ، تنها آتش می‌خورند و به‌زودی در شعله‌های آتش دوزخ می‌سوزند. (نساء/۱۰)». گروهی را دیدم که چون می‌خواستند برخیزند ، شکم بزرگ‌شان مانع می‌شد ، از جبرئیل درباره‌ی آن‌ها پرسیدم ، گفت : این‌ها کسانی که ربا می‌خورند، در قیامت برنمی‌خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماسّ شیطان، دیوانه شده و نمی‌تواند تعادل خود را حفظ کند گاهی زمین می‌خورد، گاهی بپا می‌خیزد (بقره/۲۷۵) ، این رباخواران همانند آل‌فرعون هر صبح و شب در آتش انداخته می‌شوند و می‌گویند : خدایا! قیامت کی فرا می‌رسد»؟ پس زنانی را دیدم که بر سینه‌هایشان آویخته شده بودند، پرسیدم : «این‌ها کیستند»؟ جبرئیل گفت: «اینان ، زنان زناکار هستند ، کسانی که مال شوهرانشان را به فرزندان کس دیگری به ارث می‌رساندند». رسول خدا (صل الله علیه و آله) فرمود : «خشم خدا نسبت به زنی که کسی غیر از قومی را میان آن‌ها وارد می‌کند و او بر عورت آن‌ها آگاه شده و از خزانه‌ی آن‌ها می‌خورد ، زیاد است» ، پس گروهی از ملائکه را دیدم که خداوند عزّوجلّ آن‌ها را به صورتی که اراده کرده خلق نموده بود و چهره‌هایشان را به صورتی‌که اراده فرموده قرار داده بود ، هر جزء از پیکر آن‌ها با صدایی متفاوت خدا را ذکر و تسبیح می‌گفت ، صدایشان به حمد و ثنا بلند بود و از ترس خدا گریه می‌کردند ، درباره‌ی آن‌ها از جبرئیل پرسیدم ، گفت : «آن‌گونه که می‌بینی خلق شده‌اند ، از خوف خدا هیچ‌یک از آن‌ها با ملکی که در کنار اوست ، هرگز کلمه‌ای سخن نگفته و هرگز سر خود را بلند نکرده و یا بیشتر از آنکه هست خم ننموده است». به آن‌ها سلام کردم و به علّت خضوع و خشوع ، با اشاره‌ی سر پاسخ مرا دادند ، جبرئیل گفت: «این ، محمّد ، پیامبر رحمت است که خدا او را به‌عنوان پیامبر ، به‌سوی بندگان خود فرستاده است ، او خاتم پیامبران و سیّد آن‌هاست ، آیا با او سخن نمی‌گویید»؟ با شنیدن این سخن به‌ سوی من آمدند و سلام و تحیّت گفتند و به من و امّتم بشارت خیر دادند ، پس به آسمان دوّم بالا رفتیم، دو مرد کاملاً شبیه یکدیگر دیدم، از جبرئیل پرسیدم: «این‌ها کیستند»؟ گفت : «دو پسرخاله، عیسی و یحیی ( علیها السلام )» ، به آن دو سلام کردم ، پاسخ مرا دادند و برای هم طلب مغفرت نمودیم ، گفتند : «خوش آمدی ای برادر و پیامبر صالح! در آنجا هم فرشتگانی را دیدم همانند آنان که در آسمان اوّل دیده بودم، همه درحال حمد و ثنای خداوند، هریک با صدایی متفاوت از صدای دیگران و خداوند آن‌ها را همان‌گونه که اراده کرده بود، خلق نموده بود». سپس به آسمان سوّم صعود کردیم، مردی را دیدم که از شدّت زیبایی نسبت به دیگران ، چون ماه بدر بود در میان ستارگان ، از جبرئیل درباره‌ی او پرسیدم ، گفت : «او برادرت ؛ یوسف ( علیه السلام ) است» ، به او سلام دادم ، پاسخ مرا داد و برای هم طلب مغفرت نمودیم ، گفت : «خوش آمدی ، ای برادر و پیامبر صالح که در زمانی نیک و صالح مبعوث شدی». در آنجا هم همانند آسمان اوّل و دوّم ملائکه را درحال خضوع و خشوع دیدم ، جبرئیل سخنانی را که درباره‌ی من به آن‌ها گفته بود به این ملائکه هم گفت و این‌ها هم همان کاری را کردند که ملائکه‌ی پیشین انجام داده بودند....... 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 📜 سپس به آسمان چهارم بالا رفتیم ، در آنجا مردی را دیدم ، از جبرئیل درباره‌ی او پرسیدم ، گفت : «این ادریس (علیه السلام) است که خداوند به او مقام و مرتبه‌ی عالی و رفیع عطا کرده است» ، به همدیگر سلام کرده و برای هم طلب مغفرت نمودیم ، در آنجا هم مانند طبقات پیشین آسمان ، ملائکه را درحال خضوع و خشوع و عبادت دیدم که به من و امّتم بشارت خیر دادند ، سپس ملکی را دیدم که بر تختی نشسته و هفتادهزار ملک روبه‌روی او هستند و هر ملکی هم هفتادهزار ملک تحت امر دارد ، پس در دل رسول خدا (صل الله علیه و آله) چنین افتاد که این فرشته باید همان باشد ، پس جبرئیل بر آن ملک فریادی کشید و گفت : «برخیز! و او تا روز قیامت ایستاده خواهد بود» ، پس به آسمان پنجم رفتیم ، مردی میان سال و درشت چشمی را دیدم که تابه‌حال میان سالی بزرگ‌تر از او ندیده بودم ، گروهی از یارانش در کنار او بودند از کثرت آن‌ها تعجّب کردم ، پرسیدم : «ای جبرئیل! این کیست»؟ گفت : «هارون‌بن‌عمران، محبوب در میان قوم خود» ، به همدیگر سلام داده و برای هم طلب مغفرت کردیم ، در آنجا هم مانند آسمان‌های پیشین ملائکه‌ای را درحال خضوع و عبادت دیدم ، سپس به آسمان ششم صعود کردیم ، مردی دیدم گندمگون و بلند قامت و اگر او دو پیراهن به تن می‌کرد ، باز موهایش در هر دوی آن‌ها نفوذ می‌کرد ، شنیدم که می‌گفت : «بنی‌اسرائیل گمان می‌کند که من برترین و بزرگوارترین فرزند آدم ( علیه السلام ) ابوالبشر هستم ، امّا این مرد از من بزرگوارتر و ارجمندتر است» ، از جبرئیل پرسیدم : «این کیست»؟ گفتذ: «برادرت موسی‌بن‌عمران (علیه السلام)» ، به همدیگر سلام داده و برای هم طلب مغفرت نمودیمذ، در آنجا هم ملائکه‌ای را دیدم که همانند آنچه در آسمان‌های پیشین دیده بودم درحال خضوع و خشوع و عبادت پروردگار بودند ، سپس به آسمان هفتم صعود کردیم ، به هر مَلَکی که گذر کردم ، گفت : «ای محمّد ! حِجامت کن و امّت خود را به حِجامت امر کن» و در آنجا هم مردی را دیدم که موی سر و ریش او سیاه و سفید بود و بر تختی نشسته بود ، پرسیدم : «ای جبرئیل! این مرد کیست که در آسمان هفتم و بر در بیت المعمور و جوار باری تعالی ساکن است»؟ گفت : «این پدرت ، ابراهیم (علیه السلام) است و این مقام و محلّ تو و پرهیزکاران امّت تو هم خواهد بود» ، سپس پیامبر (صل الله علیه و آله) خواند : سزاوارترین مردم به ابراهیم ، آن‌ها هستند که از او پیروی کردند و [ در زمان و عصر او، به مکتب او وفادار بودند همچنین ] این پیامبر و کسانی که به او ایمان آورده‌اند [ از همه سزاوارترند ] و خداوند ، ولیّ و سرپرست مؤمنان است (آل عمران/۶۸) ، سپس به همدیگر سلام دادیم و ابراهیم (علیه السلام) گفت : «خوش آمدی ای پیامبر و فرزند صالح ، که در زمانی نیک و صالح مبعوث شده‌ای»! در آنجا هم ، همانند آسمان شش‌گانه‌ی پیشین ملائکه را درحال سجود و خشوع دیدم که به من و امّتم بشارت خیر دادند ، رسول خدا (صل الله علیه و آله) فرمود : «در آسمان هفتم دریاهایی از نور دیدم بسیار درخشان ، نزدیک بود از درخشش آن چشم‌ها کور شوند و دریاهایی تاریک و دریاهای برف و یخ که رعد و برق می‌زد و هربار که می‌ترسیدم از جبرئیل می‌پرسیدم و جبرئیل می‌گفت : «مژده و بشارت باد بر تو ای محمّد ! و کرامت پروردگارت را شکر کن و به‌خاطر لطف پروردگارت حمد و ثنای او را به‌جا آور، خداوند با قدرت و مساعدت خود ، به من قوّت قلب و ثبات داد» و از جبرئیل بسیار سؤال‌ها پرسیدم و بسیار از آنچه دیدم تعجّب نمودم ، جبرئیل گفت : «ای محمّد ! آنچه می‌بینی به نظرت بزرگ و عظیم است؟! این تنها یکی از آفریده‌های پروردگار توست ، پس آن خالقی که چنین مخلوقی را آفریده چگونه است؟! و آفریده‌هایی بزرگ و عظیمی که تو نمی‌بینی چگونه است؟! میان خداوند و خلق او هفتادهزار حجاب وجود دارد و نزدیک‌ترین مخلوق خدا به او من و اسرافیل هستیم که بین ما و خدا چهار حجاب وجود دارد ؛ حجابی از نور ، حجابی از ظلمت و تاریکی ، حجابی از ابر و حجابی از آب و از جمله مخلوقات عجیبی‌ که خداوند آفریده و به آن‌صورت که اراده کرده آن را شکل داده بود ، خروسی بود که پاهایش در پایین‌ترین حدّ زمین هفتم و سرش در عرش بود که یکی از ملائکه‌ی الهی به‌شمار می‌رفت که خداوند به اراده‌ی خود او را به آن شکل آفریده بود ؛ پاهایش در آخرین حدّ زمین هفتم بود ، سپس بالاتر آمده و به آسمان هفتم رسید و همچنان جلوتر رفت تا تاجش به عرش الهی رسید و دائماً می‌گوید : «هرکجا که باشم پروردگارم پاک و منزّه است» ، دو بال بزرگ داشت که اگر آن‌ها را می‌گسترد شرق و غرب را می‌پوشاند ، در هر سحرگاه این خروس بال‌هایش را باز می‌کند....... 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 📜 و بر هم می‌زند و با صدای بلند تسبیح می‌گوید : «پاک و منزّه است خداوند ، مالک آسمان‌ها و زمین ، پاک و مقدّس است ، پاک و منزّه است خداوند بزرگ و متعال ، هیچ معبودی جز الله نیست ، زنده و پابرجاست»‌، با این کار او ، همه‌ی خروس‌های زمین ، زبان به تسبیح می‌گشایند و بال‌هایشان را برهم زده و فریاد سر می‌دهند ، وقتی این خروس در آسمان ساکت شود ، خروس‌های روی زمین هم ساکت می‌شوند ، در زیر بال‌های سفید رنگ آن خروس ، پر و کرک‌هایی سبز پررنگ و غلیظ وجود داشت و من هرگز چنین رنگ سبزی ندیده بودم ، سپس همراه جبرئیل به راه افتاده به بیت‌المعمور وارد شدم و دو رکعت نماز خواندم ، همراه من گروهی از یاران من بودند که لباس‌هایی تازه و نو پوشیده بودند و گروهی دیگر لباس‌های کهنه پوشیده بودند ، ابتدا آنان که لباس نو و تازه پوشیده بودند آمدند و سپس آنان که لباس کهنه پوشیده بودند نشستند. سپس دو نهر برایم آشکار شد ، یکی به نام کوثر و دیگری رحمت ، من از آب کوثر نوشیدم و در نهر رحمت غسل‌کردم ، سپس آن نهرها مطیع من شدند تا اینکه وارد بهشت شدم ، در ساحل و کناره‌های آن رودها در بهشت، خانه‌های من و همسران من بود خاک آنجا همچون مشک خوشبو بود ، یک حوری را در آنجا دیدم از او پرسیدم : «برای چه کسی خلق شده‌ای»؟ گفت : «برای زیدبن‌حارثه» و صبحگاهان، من به زید مژده و بشارت او را دادم. در آنجا پرندگانی همانند شتران خراسان و انارهایی مانند دلوهای بزرگ آویخته از درختان وجود داشت و نیز در آنجا درختی دیدم که اگر پرنده‌ای هفتصد سال به دور تنه‌ی آن پرواز می‌کرد ، باز به نقطه‌ی شروع نمی‌رسید ، در هر منزلی در بهشت شاخه‌ای از این درخت وجود داشت ، از جبرئیل پرسیدم : «این چیست»؟ گفت: «این درخت طوبی است که خداوند فرمود: پاکیزه‌ترین [ زندگی ] نصیبشان است و بهترین سرانجام‌ها! (رعد/۲۹) پیامبر (صل الله علیه و آله) فرمود : «وقتی وارد بهشت شدم، به خود آمدم و از جبرئیل درباره‌ی آن دریاها و بزرگی و خلقتِ شگفت‌انگیز آن‌ها پرسیدم»، گفت : «آن‌ها سراپرده‌های حجابی‌اند که خداوند به آن خود را می‌پوشاند ، اگر آن حجاب‌ها نبود ، نور عرش الهی همه چیز را نابود می‌کرد» ، به سدرهًْ المنتهی رسیدم ، هر برگی از آن بر امّتی سایه انداخته بود ، نسبت به آن ، آن‌گونه بودم که خدا می‌فرماید : فاصله‌ی او [ با پیامبر ] به اندازه فاصله‌ی دو کمان یا کمتر ، (نجم/۹) خداوند مرا صدا کرد که ؛ پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ، ایمان آورده است (بقره/۲۸۵) و از جانب خود و امت خود پاسخ دادم : و همه‌ی مؤمنان [ نیز ] ، به خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و فرستادگانش، ایمان آورده‌اند [ و می‌گویند ] : ما در میان هیچ‌یک از پیامبران او ، فرق نمی‌گذاریم [ و به همه ایمان داریم ]» و من گفتم : «ما شنیدیم و اطاعت کردیم ، پروردگارا! [انتظارِ] آمرزش تو را [ داریم ] و بازگشت [ ما ] به‌سوی توست» (بقره/۲۸۵)» ، خداوند فرمود : خداوند هیچ‌کس ر ا، جز به‌اندازه‌ی تواناییش ، تکلیف نمی‌کند. [ انسان ] ، هر کار [ نیکی ] را انجام دهد، برای خود انجام داده و هر کار [ بدی ] کند ، به زیان خود کرده است» ، من گفتم : «پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم ، ما را مؤاخذه مکن! پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده، آن‌چنان که [ به خاطر گناه و طغیان ] ، بر کسانی که پیش از ما بودند ، قرار دادی! پروردگارا! آنچه طاقت تحمّل آن را نداریم ، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوی! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مایی پس ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان»! ( بقره/۲۸۶ ) ، خداوند فرمود : «آن را به تو و امّت تو عطا کردم» ، امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند : «هیچ کسی کریمتر و بزرگوارتر از پیامبر (صل الله علیه و آله) به نزد خدا فرستاده نشده است تا چنین خصلتی را برای امت خود بخواهد» ، پس پیامبر عرض کرد : «خدایا! به پیامبرانت فضایل و مراتبی عطا کرده‌ای ، پس به من هم عطا کن» ، فرمود : «دو جمله از عرش خود را به تو عطا کردم ، لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ وَ لَا مَنْجَی مِنْکَ إِلَّا إِلَیْکَ، یعنی هیچ نیرو و قدرتی جز قدرت خدا وجود ندارد و تنها مفرّ و پناه از خدا، خودِ خداوند است و ملائکه دعاها و کلماتی به من آموختند که هر صبح و شب آن‌ها را می‌خوانم ؛ خدایا! از ظلم و ستم خود به عفو و بخشش تو پناه می‌آورم و از گناه خود به مغفرت و از ذلّت و پَستی خود به عزّت تو و از فقر خود به غِنا و بی‌نیازی تو پناه می‌آورم و چهره‌ی فانی به چهره‌ی جاودان و ابدی تو که هیچ فنایی ندارد پناه می‌آورد . سپس صدای اذان را شنیدم...‌‌‌‌..... 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 📜 ملکی در آسمان اذان می‌داد که پیش از آن شب هرگز دیده نشده بود ، گفت : «اللهُ أکبَر، اللهُ أکبَر». خداوند فرمود: «بنده‌ام راست می‌گوید ، من بزرگ‌تر و برتر هستم» ، گفت : «أشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ الله، أشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ الله» ، باری تعالی فرمود : «بنده‌ام راست می‌گوید، من الله هستم هیچ معبودی جز من وجود ندارد» ، گفت : «أشهَدُ أنَّ محمّداً رسولُ الله. أشهَدُ أنَّ محمّداً رسولُ الله». خداوند فرمود : «بنده‌ام راست می‌گوید ، محمّد (صل الله علیه و آله) ، بنده و پیامبر من است ، من او را انتخاب کرده و مبعوث کرده‌ام» ، سپس [ فرشته‌ی مؤذّن ] گفت : حَیَّ عَلَی الصَّلاهًْ ، حَیَّ عَلَی الصَّلاهًْ ، خداوند فرمود : «بنده‌ام راست می‌گوید و همه را به‌سوی انجام فریضه‌ی من فرا می‌خواند و هرکس با میل قلبی برای انجام نماز اقدام کند و به آن اهتمام بورزد ، کفّاره‌ی گناهان او خواهد بود» ، سپس گفت: «حَیَّ عَلَی‌الفَلاحِ ، حَیَّ عَلَی الفَلاحِ» ، خداوند فرمود : «نماز ، صلاح و پیروزی و رستگاریست» ، پس همان‌طور که در بیت المقدّس امام جماعت نماز پیامبران بودم در آسمان هم امام جماعت نماز ملائکه گشتم ، سپس مِهی مرا پوشاند و من به حالت سجده افتادم ، خداوند مرا صدا کرد و گفت : «من به هر پیامبری پیش از تو پنجاه نوبت نماز واجب کردم ، همان را بر تو و امّت تو واجب می‌گردانم ، پس تو در میان امّت خود به آن اقدام کن» ، رسول خدا (صل الله علیه و آله) فرمود : «برگشتم و به ابراهیم ( علیه السلام ) رسیدم او چیزی از من نپرسید ، پس به موسی ( علیه السلام ) رسیدم» ، گفت : «ای محمّد! چه کردی»؟ گفتم : «خداوند فرمود : به هر پیامبری که پیش از تو بود پنجاه نوبت نماز واجب کردم ، همان را بر تو و امّت تو واجب گردانده‌ام»، موسی ( علیه السلام ) گفت : «ای محمّد (صل الله علیه و آله)! امّت تو آخرین امّت و ضعیف‌ترین آن‌هاست و خداوند از آن سودی به تو نمی‌رساند و امّت تو توان انجام این مقدار را ندارد ، به نزد خداوند برگرد و برای امّت خود در امر نماز تخفیف بخواه» ، به نزد خداوند برگشتم تا به سدرهًْ المنتهی رسیدم و به سجده افتادم و عرض کرم : «خدایا! بر من و امّتم پنجاه نوبت نماز واجب کرده‌ای ، نه من و نه امّتم هیچ‌یک توان آن را نداریم ، آن را برایم سبک‌تر کن» ، ده نوبت آن را کاست ، به نزد موسی (علیه السلام ) برگشتم و او را از ماوقع آگاه کردم ، گفت : «برگرد ، طاقت آن را نداری» ، برگشتم و دوباره از خدا خواستم از آن بکاهد و خدا ده نوبت را کم کرد ، نزد موسی ( علیه السلام ) برگشتم و به او خبر دادم، گفت : «برگرد» ، هربار بر می‌گشتم و در محضر خدا سجده می‌کردم ، خداوند متعال ده نوبت از آن می‌کاست تا اینکه به ده نوبت رسید ، نزد موسی ( علیه السلام ) برگشتم و او را باخبر کردم ، گفت: «طاقت آن را نداری ، نزد پروردگار برگشتم و پنج نوبت از آن کاست» ، نزد موسی ( علیه السلام ) برگشتم ، گفت : «طاقت آن را نداری» ، گفتم : «من از پروردگارم شرم دارم ، پس به همین مقدار صبر می‌کنم» ، منادی ندا داد ، حال که بر آن صبر می‌کنی ، من اجر این پنج نوبت را پنج برابر می‌افزایم ، هر نمازی معادل ده نما ، هرکس از امّت تو عمل نیکی انجام دهد ، آن را برایش ده برابر می‌نویسم و اگر قصد کند و انجام ندهد ، آن را یک کار نیک انجام یافته می‌نویسم و اگر یکی از امّت تو قصد انجام عمل بدی را داشته و آن را انجام دهد ، یک گناه و اگر انجام ندهد ، هیچ‌چیز برایش نمی‌نویسم . امام صادق ( علیه السلام ) فرمود : «خداوند از جانب این امّت به موسی ( علیه السلام ) خیر عطا کند» و این تفسیر آیه ۱ سوره مبارکه إسراء می‌باشد . 📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۱۰ بحارالأنوار، ج۱۸، ص۳۳۰/ القمی، ج۲، ص۳؛ «بتفاوت لفظی»/ نورالثقلین/ البرهان 📖 آیه شریفه ۱ سوره مبارکه إسراء . ✨ سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴿۱﴾ 💫 ﻣﻨﺰّﻩ ﻭ ﭘﺎﻙ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ [ ﺧﺪﺍیی ] ﻛﻪ شبی ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺵ [ ﻣﺤﻤّﺪ ( صل ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ) ] ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪﺍﻟﺤﺮﺍم ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺎقصی ﻛﻪ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﻛﺖ ﺩﺍﺩﻳﻢ ، ﺳﻴﺮ [ ﻭ ﺣﺮﻛﺖ ] ﺩﺍﺩ ، ﺗﺎ [ بخشی ] ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱِ [ ﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻴﻢ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ . 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 📜 امام صادق ( علیه السلام ) از پدرانش و ایشان از امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) نقل می‌کند که رسول خدا (صل الله علیه و آله) فرمودند : «چون مرا به آسمان سیر دادند ، پروردگار عزّوجلّ به من وحی کرد و فرمود : ای محمّد ! به‌راستی من یک نظری به زمین کردم و تو را از آن برگزیدم و تو را پیغمبر نمودم و از نام خودم برای تو نامی باز گرفتم من محمودم و تو محمّدی ، سپس دوباره نظری افکندم و علی ( علیه السلام ) را در آن انتخاب کردم و او را وصیّ تو و خلیفه‌ی تو و شوهر دختر تو و پدر نژاد تو نمودم و برای او هم نامی از نام‌های خود برگرفتم من اعلایم و او علی است و فاطمه ( سلام الله علیها ) و حسن و حسین ( علیها السلام ) را از نور شما آفریدم سپس ولایت آن‌ها را به فرشتگان عرضه داشتم ، هرکس پذیرفت ، نزد من از مقرّبین شد ، ای محمّد (صل الله علیه و آله) ! اگر بنده‌ای مرا عبادت کند تا بریده شود و مانند مشک پوسیده گردد و منکر ولایت آنان نزد من آید من او را در بهشتم جا ندهم و زیر عرشم سایه نبخشم ، ای محمّد ! دوست داری آن‌ها را ببینی»؟ عرض کردم : «آری! پروردگارا» ، خدای عزّوجلّ فرمود : «سر بلند کن» ، سر بلند کردم و ناگاه انوار علی ( علیه السلام ) و فاطمه ( سلام الله علیها ) و حسن و حسین ( علیها السلام ) و علیّ‌بن‌الحسین و محمّدبن‌علی و جعفربن‌محمّد و موسی‌بن‌جعفر و علیّ‌بن‌موسی و محمّدبن‌علی و علیّ‌بن‌محمّد و الحسن‌بن‌علی و محمّدبن‌الحسن‌قائم را دیدم و قائم ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) در وسط آن‌ها مانند ستاره‌ی درخشنده بود ، عرض کردم : «پروردگارا! این‌ها کیانند»؟ فرمود : «امامان و این است قائم ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) آنکه حلال مرا حلال کند و حرام مرا حرام کند و به‌ وسیله‌ی او از دشمنانم انتقام بکشم و او راحتِ دوستان من است و اوست که دل شیعیانت را شفا می‌دهد از ظالمین و جاهدین و کافرین ، و لات و عزّی را تروتازه بیرون می‌آورد و آن‌ها را می‌سوزاند و مردم در آن روز به آن‌ها فریفته شوند و در آزمایش قرار گیرند سخت‌تر از فتنه‌ی گوساله و سامری» . 📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۳۰ بحارالأنوار، ۳۶، ص۲۴۵/ نورالثقلین 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯
9.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🌷 🎤📹 سوره : إسراء . ✨ سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴿۱﴾ 💫 ﻣﻨﺰّﻩ ﻭ ﭘﺎﻙ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ [ ﺧﺪﺍیی ] ﻛﻪ شبی ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺵ [ ﻣﺤﻤّﺪ ( صل ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ) ] ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪﺍﻟﺤﺮﺍم ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺎقصی ﻛﻪ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﻛﺖ ﺩﺍﺩﻳﻢ ، ﺳﻴﺮ [ ﻭ ﺣﺮﻛﺖ ] ﺩﺍﺩ ، ﺗﺎ [ بخشی ] ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱِ [ ﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻴﻢ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ . 🕋📖 کلام الله مجید 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم🌷 ╭┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╮ https://eitaa.com/QURANHAGH ╰┅┅┅┅❀🌷📖🌷❀┅┅┅┅╯