eitaa logo
☘️قطعه ای ازبهشت☘️
1.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
6 فایل
☘️ به کانال قطعه ای ازبهشت خوش اومدید☘️ جهت ارتباط با بنده 😊 سوالات شرعی مذهبی اعتقادی شبهات و تعبیر خواب و...🤔 به ایدی زیر پیامک بدید✉️ 👇👇👇👇 @Haren_88 ❤️کپی صلوات❤️ خوش اومدید
مشاهده در ایتا
دانلود
يران و سرگردانند، و هر كس هم مطابق ميل و ذوق و سليقه خود پيام مى گيرد، و بايد از آن روزى ترسيد كه اين ارتباطها نقطه عطفى براى دشمنان و مخالفان باشد، و يا سرگرمى سياسى جديدى گردد كه در پشت پرده آنها خيانتها خفته باشد. نتيجه اى كه من به آن رسيده‌ام اين است كه اين مسئله را بازى يا سرگرمى بنامم و سؤالاتى كه در اين زمينه مى شود، با گفته خداوند متعال در قرآن كريم پاسخ گويم: يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ امْرِ رَبّى كاظم سراج انصارى *** به عقيده ما يادآورى يك نكته در اينجا لازم است كه نه ما و نه نويسنده محترم اين نامه و هيچ كس ديگر نمى خواهيم و نمى توانيم وجود روح را انكار نمائيم (و منظور هم اين نيست) زيرا دلائل فلسفى و حسّى و تجربى كه براى اثبات وجود روح اقامه شده، بيش از آن است كه بتوان همه را ناديده گرفت. ادامه دارد. .....
همچنين امكان ارتباط با ارواح را از طريق صحيح علمى براى افراد ورزيده اى كه در اين راه حقيقتاً كار كرده و زحمت كشيده اند- با اين همه شواهد فراوانى كه دارد- نيز نمى توان انكار نمود، و همانطور كه خواهيم ديد، از سخنان پيشوايان بزرگ اسلام نيز امكان اين موضوع مسلّم مى گردد. ولى سخن در اين جاست كه تنزّل دادن مسئله اى به اين مهمّى تا آنجا كه هر كس براى سرگرمى و تفريح ميزگرد چرخانى درست كرده، و مشتى مرد و زن و كوچك و بزرگ را دور آن جمع نمايد، يك شب، روح «بوعلى سينا» را حاضر كنند، و شب ديگر مزاحم «زكريّاى رازى» گردند، و شب سوم «اينشتاين» را زحمت افزا شوند، گل بگويند و گل بشنوند و از تاريخ زايمان خانم «ايكس» گرفته تا صحّت و بطلان مذاهب و اديان و مكتبهاى فلسفى را مورد سؤال و بحث قرار دهند، و آن ارواح نيز براى اين كه خاطر خطير سؤال كنندگان مكدّر نشود و از آنها نرنجند، همانطور كه ميل و علاقه آنها است به آنها پاسخ دهند، چنين وضعى با هيچ منطقى نمى سازد و هيچ عقلى باور نمى كند كه مسئله اى به آن اهمّيّت تا اين اندازه تنزّل پيدا كند. و از آن مهمتر خطر بزرگى است كه از اين رهگذر، مسائل مذهبى و اخلاقى و اجتماعى و حتّى سياسى را تهديد مى كند، و نويسنده نامه فوق نيز اشاره كوتاهى به آن كرده بود. زيرا هنگامى كه مسئله ارتباط با ارواح به اين صورت مبتذل درآيد، هر كس مى تواند براى پيدا كردن اموال مسروقه خود دهها نفر بى گناه را مورد اتّهام قرار دهد. و هر آدم منحرف و فاسدالعقيده اى براى اثبات مذهب و مسلك خود به اين وسيله متشبّث گردد، و هر «كاسبكار سياسى» براى ايجاد تفرقه و جنگ اعصاب و اغفال مردم ساده لوح از طريق ميزگرد وارد شود و نوچه هاى خود را مأمور سازد كه از ارواح گذشتگان مطالب مورد نظر او را بشنوند. خطر اين وضع ناگفته پيداست و بايد از عواقب شوم آن ترسيد، زيرا كمتر وسيله اى به اين سادگى و كم خرجى پيدا مى شود كه به منويّات نادرست افراد، رنگ ملكوتى و آسمانى و مافوق جهان مادّه دهد. مطمئنّاً فرصت طلبان و سودجويان حرفه اى، به آسانى از چنين مسئله اى چشم نخواهند پوشيد و كوشش مى كنند مقاصد خود را از اين راه عملى سازند، و يا لااقل از اين وسيله براى تحقّق بخشيدن آنها كمكى يا تأييدى بگيرند. 🔻عضو کانال مذهبی خادم الشریعه شوید :🔻 https://eitaa.com/joinchat/2573139970Ccc659295ec ✅لینک کانال ما را برای بقیه ارسال کنید اجرتون با امام زمان عج
🔻عضو کانال مذهبی خادم الشریعه شوید :🔻 https://eitaa.com/joinchat/2573139970Ccc659295ec ✅لینک کانال ما را برای بقیه ارسال کنید اجرتون با امام زمان عج
والفجر ✍️امروز دشمن خسته شده 43سال است که می خواهند جمهوری اسلامی نابود کنند ✍️ انواع ترفندها را امتحان کردند از تحریم ها گرفته تا تحمیل جنگ هشت ساله دفاع مقدس تا ترور اشخاص مختلف تا رواج فساد تا نفوذ منافقین تا هجمه علیه رهبری ✍️و مرجعیت و روحانیت تا فتنه 88 "و..... ✍️تا ساخت هزاران شبکه ماهواره ای و سایت علیه جمهوری اسلامی و علیه اسلام و علیه شیعه و علیه روحانیت ✍️ خلاصه دیگه بدبخت و بیچاره ها نمی دانند چه باید بکنند ✍️اما از این طرف به برکت مردم مومن و انقلابی هر روز ب عزت جمهوری اسلامی داره افزوده میشه و هر روز دشمن خسته خسته تر شده و دشمن اعتراف کرده که شکست خورده است
جلسه ارتباط با ارواح من هم كم و بيش بحثهاى مربوط به تماس با ارواح از طريق ميزگرد را- مانند بسيارى ديگر- در كتابها و مجلّات خوانده بودم، و در انتظار فرصت مناسبى بودم كه از نزديك مسئله را شخصاً بررسى كنم. و چون آدم ديرباورى هستم، موضوع را با چشم خود ببينم. خوشبختانه اين فرصت بسادگى دست داد. در تابستان، چند روزى در يكى از شهرستانهاى استان خراسان (سبزوار) كه شهرى است تميز، با مردمى دوست داشتنى و با ايمان، دعوت داشتم. قبلًا از دوستان شنيده بودم كه اين شهر يكى از پايگاههاى مسئله ميزگرد و «ارتباط با ارواح» است، و اين موضوع در آنجا رونق فراوانى پيدا كرده و باصطلاح «مُد» شده است؛ فعّاليّت طرفداران «ارتباط با ارواح» و «جلسات ميزگرد» قسمت قابل توجّهى از وقت عدّه اى از اهالى را اشغال نموده است. براى جمعى وسيله سرگرمى، و براى عدّه اى وسيله اطمينان به وجود عالم ماوراى حس، شده است. من هم علاقه داشتم از فرصت استفاده نموده، و از نزديك وضع اين جلسات را ببينم تا بتوانم با بصيرت بيشترى بحثى را كه در اين زمينه آغاز نموده‌ام دنبال كنم، و خوانندگان اين بحثها را در جريان واقعيّات بيشترى بگذارم. اعتراف مى كنم كه حضور در اين جلسات براى افراد عادّى شايد صحيح نباشد؛ امّا براى كسانى كه موظّف به تحقيق، و يا پاسخگوئى به ديگران هستند، گاهى اوقات جنبه لزوم به خود مى گيرد. من سعى دارم آنچه را با چشم خود با كنجكاوى و دقّت ديدم، عيناً براى شما نقل كنم و قضاوت را به خود شما واگذار كنم. قبلًا لازم است آنچه را كه از «مجموعه گفتگوها» با افراد مورد اطمينان به دست آوردم، در اينجا بياورم و سپس مشاهدات خود را شرح دهم. *** آنچه از گفتگوهاى بسيار با افراد سرشناس و كسانى كه با كنيد! ): ۱مسئله ارتباط با ارواح (البتّه به وسيله ميزگرد) يكى دو سال است در اين شهر كاملًا رايج شده، حتّى به گفته ظريفى، رونقى به بازار «نجّارها» براى ساختن ميزگرد داده است! ۲چگونگى ارتباط آنها با ارواح چنين است كه دور يك ميز چوبى كه اصلًا ميخ در آن بكار نرفته و صفحه روى آن مدوّر و آزاد است و بر گِرد يك ميله چوبى كه در وسط آن قرار دارد مى گردد، مى نشينند. يك يا چند نفر كف دستها را روى صفحه مدوّر مى گذارند و حمد و سوره اى مى خوانند (آنها معتقدند خواندن حمد و سوره خوب است نه لازم! ) و سپس افكار خود را متمركز ساخته، و بدون نياز به مقدّمه ديگرى با يك روح تماس پيدا مى نمايند. علامت تماس با روح اين است كه صفحه ميز خود به خود به يك طرف مى گردد (البتّه كف دستها همچنان روى ميز هست). سپس از روح سؤالاتى مى كنند و پيامها و جوابهايى دريافت مى دارند؛ به اين ترتيب كه مديوم (كسى كه وسيله ارتباط است) الفبا را از اوّل مى شمارد و در هر حرفى، ميز به حركت آمد آن را يادداشت مى كنند، و سپس از مجموع اين حروف جمله هائى به دست مى آيد كه متضمّن «پيامها» و «جوابهاى» ارواح است. گاهى در وسط، رابطه قطع مى شود و گاهى ارواح ديگرى در اين ميان مى دوند و مطالب را به هم مى زنند! ۳بيشتر اداره كنندگان اصلى اين جلسات، معتقدند كه نه گرد بودن ميز شرط است، و نه ميخ نداشتن. در همان جلسه اى كه با حضور اين جانب ارتباط برقرار شد، ميزِ متوسّطِ چهارپايه اى بود كه دوپايه جلو آن هنگام ارتباط (به اصطلاح) بلند مى شد. آنها مى گفتند با ميزهاى آهنى نيز مى توان تماس گرفت و معتقد بودند نوشته هاى يكى از مجلّات تهران (اطّلاعات هفتگى) كه شرايط خاصّى براى اين موضوع در نظر گرفته، بى اساس است و حتّى خود نويسنده آن سلسله مقالات كه اين بحث را در ميان عدّه زيادى رايج ساخته، اطّلاعات عملى فراوانى در اين زمينه ندارد، بلكه اطّلاعات او بيشتر جنبه تئوريكى دارد و اقتباس و ترجمه از نوشته هاى خارجى است. بعضى از افرادى را كه من با آنها صحبت نمودم، خود را از آن نويسنده واردتر مى دانستند. ۴اداره كنندگان اين جلسات معتقد بودند مسئله ارتباط با ارواح هيچ گونه رياضت و آمادگى و تمرين و تعليمات قبلى لازم ندارد، و نيازمند به نيروى مرموزى است كه در وجود خود انسان مى باشد، اين نيرو در بعضى شديد، و در بعضى ضعيف است، و لذا همه موفّق به ارتباط گرفتن نمى شوند؛ بعكس عدّه اى بقدرى قوى هستند كه با كمال سهولت ارتباط مى گيرند. ۵اداره كنندگان اين جلسات هر كدام با ارواحى تماس مى گيرند، و در اين ميان از روح بوعلى سينا و آيةاللّه بروجردى گرفته، تا ارواح بستگان خود، و گاهى كشيشهاى مسيحى و بت پرستان چينى و حتّى «شمر»! با همه اينها تماس برقرار مى سازند، و پاسخها و پيامهائى دريافت مى دارند كه بعضى جالب و بعضى مضحك است. مثلًا يكى از اين آقايان اظهار مى داشت كه يك وقت با ميز مشغول ارتباط با ارواح بوديم كه ديدم روحى خود را «ش م ر» معرفى كرد! سؤال كرديم: همان شمر قاتل امام حسين عليه السلام؟ ميز به علامت قبول، حركت كرد. پرسيديم: در چه حالى هستى؟ با همان روش
حروفى پاسخ داد: حالم خيلى خوب است! گفتيم: چطور؟ جواب داد: محمّد صلى الله عليه و آله و سلم از من گذشت كرد! (در حالى كه با بعضى ارواح ارتباط برقرار مى سازند و مى گويند مى سوزيم و ناراحتيم و مسلّماً آنها از شمر به مراتب بهتر بوده اند... آيا چنين چيزى ممكن است؟... بگذريم). ۶ (دقّت كنيد) اكثريّت قريب به اتّفاق شركت كنندگان در اين جلسات، معتقدند كه ميز بر اثر عوامل مرموزى حركت مى كند و دست افراد در گردش آن دخالت ندارد، حتّى گاهى حركت آن بقدرى شديد مى شود كه حضّار را به وحشت مى اندازد، امّا اين عامل مرموز امواج خاصّى در وجود مديومهاست و يا ارواحند؟ در ميان آنها اختلاف نظر است؛ يكى از كسانى كه در آغاز، استاد اين جلسات، و از طرفداران پروپاقرص آن بوده و اخيراً از عقيده خود برگشته بود، معتقد بود هرچه هست در وجود خود انسان، و عوامل مرموزى در درون او مى باشد. ولى عدّه ديگرى ارواح را منحصراً عامل حركت ميز مى شناختند. (نگارنده، عقيده خودم را درباره حركت ميز بعداً خواهم گفت. ) ۷ (باز هم دقّت كنيد) شركت كنندگان و اداره كنندگان اين جلسات عموماً معتقدند كه پاسخها و پيامهائى كه از ارواح مى گيرند، هميشه صحيح نيست؛ گاهى چنان تطبيق مى كند و صحيح از آب در مى آيد كه همه را در شگفتى فرو مى برد ولى بسيار اتّفاق افتاده كه جوابها كاملًا نادرست و چنان برخلاف واقع است كه انسان را به وحشت مى اندازد. همين امر سبب اختلاف نظر و گفتگو در ميان آنها گرديده است. بعضى معتقدند: اينها- آنچنان كه خود را معرّفى مى كنند- ارواح پاكى نيستند بلكه ارواح شريره يا موجودات ماوراى طبيعى پست ترى مى باشند كه هميشه مقيّد به راست گفتن نيستند! و يا اطّلاعات آنها ناقص و محدود است. بعضى هم شايد اين موارد را حمل بر عدم ارتباط صحيح مى كنند. عدّه اى هم در برابر اين سؤال كه چرا پيامها هميشه صحيح نيست اظهار بى اطّلاعى مى نمايند. ۸پاسخها و پيامهائى كه اظهار مى دارند از ارواح دريافت داشته اند غالباً جنبه كلّى و عمومى دارد، و بر هر مطلبى قابل تطبيق است؛ مثلًا: «اين كار به نتيجه نمى رسد- موفّق خواهيد شد- روح پدر شما از شما راضى است- فلان كار خير را انجام دهيد» و امثال اينها نمونه هاى پيام ارواح است، ولى بعضى از اداره كنندگان اين جلسات اظهار مى دارند پيامهاى خصوصى و نشانه هائى كه كسى از آن باخبر نبوده نيز از ارواح دريافت داشته اند، امّا مسلّم نيست. ۹اداره كنندگان اين جلسات معتقدند كه مسئله ارتباط با ارواح، بسيارى از افراد غيرمعتقد يا لاابالى را معتقد و مقيّد به مبانى اخلاقى و مذهبى ساخته، و در طرز رفتار آنها اثر عميق و بارزى گذاشته است و آنها را اصلاح نموده. امّا بعضى هم معتقد بودند اين موضوع اكنون به صورت بدى درآمده و سبب شده عدّه اى از اين طريق و به وسيله حركت ميز، تهمتهاى ناروائى به مخالفان خود بزنند، و حتّى مدّعى پيامهايى درباره ناراحتى ارواح گذشتگان مخالفان خود شوند و از اين رهگذر كينه ورزى و تصفيه حساب نمايند. اين بود مجموعه نتايجى كه از گفتگو با افراد سرشناس جلسات ارتباط ارواح در آن شهرستان گرفتم.
🔻عضو کانال مذهبی خادم الشریعه شوید :🔻 https://eitaa.com/joinchat/2573139970Ccc659295ec ✅لینک کانال ما را برای بقیه ارسال کنید اجرتون با امام زمان عج
مشاهدات من در جلسه ارتباط با ارواح بنا بود مشاهدات خود را در «جلسه ارتباط با ارواح» (البتّه از طريق ميزگرد) كه به حكم يك ضرورت علمى و دينى و شايد يك واجب كفائى در آن جلسه شركت جسته بودم، بدون كم و كاست براى شما بازگويم و قضاوت را به عهده خودتان بگذارم. * همه دوستان مى گفتندكه اين جوان از واردترين و ماهرترين افراد در مسئله «ارتباط با ارواح از طريق ميز» در آن شهرستان است (منظور شهرستان سبزوار است) و جوانى با ايمان و مورد اعتماد است. تقريباً ساعت، يازده شب را نشان مى داد كه جوان پشت ميز نشست. جلسه به پيشنهاد خود ما، خصوصى بود و فقط چند نفر از دوستان نزديك حضور داشتند. چرا اين وقت انتخاب شد؟ براى اين كه مى گفتند: تجربه ثابت كرده، و شايد خود ارواح هم در تماسهايشان خبر داده اند كه بهترين وقت براى ارتباط از سر شب تا ساعت ۱۲، و صبح از دو ساعت به ظهر تا ظهر مى باشد، و غير اين اوقات، مناسب نيست و مزاحمت به ارواح است. به هر حال، با اين كه در منزل ميز گردى موجود بود، جوان ترجيح داد با يك ميز كوچك چهارپايه معمولى مستطيل شكل نسبتاً سنگينى تماس بگيرد. او روى صندلى در پشت ميز چنان نشست كه كاملًا بر ميز مسلّط بود، و هر دو كف دست خود را روى ميز گذاشت. حضّار و خود او حمد و سوره اى به عنوان هديه به ارواح خواندند (سابقاً گفتيم خواندن حمد و سوره را لازم نمى دانند، بلكه مى گويند خواندنش بهتر است! ) و سپس چشم خود را به روى ميز دوخت. همه مراقب «او» و «ميز» بوديم. جوان با يك لحن جدّى، آهسته گفت: «خواهش مى كنيم ارتباط بگيريد... خواهش مى كنم... » (گويا متوجّه ارواح خاصّى بود. ) تخته هاى ميز صداى مختصرى كرد. جوان با همان لحن گفت: خواهش مى كنم قويتر ارتباط بگيريد!... » ناگاه دوپايه جلو ميز كه در طرف جوان قرار داشت، آهسته از روى زمين به مقدار بيست سانتيمتر بلند شد! (يكى از حضّار تصوّر كرد كه پايه هاى ميز بر اثر فشار دست از زمين بلند شده، و جاى شك هم بود! ولى مى گفتند پايه هاى ميز خود به خود بلند مى شود نه بر اثر فشار دست؛ ولى درست معلوم نشد. ) بالاخره، اين حركت نشان داد ارتباط برقرار شده است. بنا شد روحى كه ارتباط گرفته خود را معرّفى كند. طرز معرّفى، و همچنين طرز دادن پيامها از طرف روح چنين بود كه: «مديوم» (واسطه ارتباط يعنى همان آقاى جوان) «الفبا» را از اوّل مى شمرد: الف- ب- پ- ت...، در هر حرفى پايه هاى ميز بلند مى شد، همان حرف به وسيله دو نفر از حضّار روى كاغذ ثبت مى گرديد، و سپس پايه ميز با فشار قوى، به زمين برمى گشت و حروف الفبا دومرتبه از اوّل خوانده مى شد، و به همين ترتيب، هر حرفى كه پايه ميز همراه آن بلند مى شد، يادداشت مى گرديد. بزودى معلوم شد كه روحى كه با ما ارتباط گرفته، «ب ر و ج ر د ى» يعنى مرحوم آيةاللّه بروجردى است. تكانهاى ميز نشان مى داد كه ايشان پيامى دارند. پيام به همان ترتيب ثبت شد (نوشته آن جلسه الآن پيش من موجود است. ) پيام عيناً چنين بود: «ق ا ل ا ل ل ه ت ع ا ل ى ق و ل و ل ا ا ل ل ه ا ل ى ا ل ل ه ت ف ل ه و» و از وصل اين حروف با هم اين عبارت درست شد: «قال اللّه تعالى: قولوا لا إله إلّا اللَّه تفلحوا» ولى وقتى درست در حروف دقّت كرديم، ديديم اوّلًا: در چند مورد عبارت پيام درست نيست؛ يعنى، با حروف اين جمله كاملًا تطبيق نمى كند. ثانياً: بعد از واو جمع در عربى معمولًا الف نوشته مى شود و بنا بر اين بعد از واو «قولوا» و «تفلحوا» مى بايست در متن پيام، الف باشد كه نبود. ثالثاً: كلمه تفلحوا با «ح» نوشته مى شود نه «ه» كه در پيام بود و از مرحوم آيةاللّه بروجردى كه علاوه بر مقام شامخ علميّت، در ادبيّات يد طولايى داشت، بسيار بعيد بود كه مرتكب چنين اشتباه روشنى بشود. ولى اشكال اوّل را ناديده گرفتيم و گفتيم شايد در گرفتن پيام دقّت نشده. دومى را هم ناديده گرفتيم؛ چون در تلفّظ كلمه جمع، الف خوانده نمى شود. و سومى را هم به دليل اين كه «گيرنده پيام» قسمت آخر را با «القا» گرفت، حمل بر اين كرديم كه اشتباه از خود او بود نه از مرحوم آيةاللّه بروجردى (منظور از القا اين است كه گاهى «مديوم» احساس مى كند به او القا مى شود و نياز به حركت ميز ندارد و حروفى پى در پى به قلب او القا مى گردد، او هم بلند مى خواند: ت ف ل ه... كه اطرافيان ثبت مى كنند. ) همه اينها قابل اغماض بود ولى يك نكته همچنان براى ما مبهم ماند و آن اين كه جمله (قولوا لا اله إلّا الله تفلحوا) گفتار معروف پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم است و بايد قال رسول اللّه گفته شود نه گفتار خدا است كه قال اللّه تعالى گفته شود. اين اشتباه از روح آيةاللّه بروجردى قابل اغماض نبود! و به ما حق مى داد كه در صحّت اين ارتباط ترديد كنيم... بگذرم. * در اين جا از من سؤال شد كه آيا شما پرسشى از روح آيةاللّه بروجردى داريد؟ گفتم: البتّه، از ايشان بپرسيد كه آينده حوزه علم
يّه قم چه خواهد شد؟ (زيرا در آن روزها به جهاتى از اين ناحيه نگران بوديم. ) ارتباط برقرار شد و به همان طريق سابق يك جواب كلّى آمد كه همه از آن مطّلع بوديم و توضيح واضح بود. در اين جا چون نمى توانستم تنها به آن جواب كلّى قناعت كنم، خواهش كردم نشانه اى از ايشان بخواهيد؛ از آن نشانه هايى كه ميان ما كه در حيات آن مرحوم در قم بوديم و ايشان وجود داشته است؛ نشانه اى كه جنبه خصوصى داشته باشد و ديگران از آن مطّلع نباشند، و ما را مطمئن سازد كه ارتباط با روح ايشان صورت گرفته و كاملًا خاطرجمع شويم. متأسّفانه در اين جا ارتباط به علّت نامعلومى قطع شد! و نتوانستيم جواب اين سؤال را از ايشان بشنويم. *** در اين هنگام ميز مجدّداً طبق برنامه سابق به حركت درآمد؛ معلوم شد ارتباطى برقرار شده، سؤال شد: آيا حضرت آيةاللّه بروجردى هستيد؟ امّا ميز حركت نكرد. - پس خود را معرّفى كنيد. بزودى حروف زير در جواب آمد: ف ق ى ه... معلوم شد با روح مرحوم فقيه سبزوارى ارتباط برقرار شده است. آن فقيد بدون اين كه ما سؤالى كرده باشيم، پيامى فرستادند كه پيام با همان روش حروفى بود و متن پيام عيناً اين بود: «خوب بود مجلّه تان طورى پخش مى شد كه جوانان تشنه، دسترسى به خواندن آن داشته باشند! » (اين پيام هم كلّى بود) مجدّداً اصرار كردم با روح مرحوم آقاى بروجردى تماس گرفته شود و از ايشان نشانه مورد نظر ما را بخواهند، امّا متأسّفانه ارتباط برقرار نشد! در اين اثنا مجدّداً ميز به حركت آمد. معلوم شد روح تازه اى با ما ارتباط برقرار ساخته. هنگامى كه از او خواستند خود را معرفى كند، جواب آمد: «ژرژ هاكوپيان»!... مى گفتند اين مرد در ارتباطهاى قبلى هم كراراً آمده است و طبق گواهى خودش يك كشيش مسيحى بوده كه در پايان عمر، مسلمان از دنيا رفته است و آدم خوب و شايسته اى مى باشد. او هم پيامى براى ما داد كه در يادداشتهاى آن جلسه كه نزد من موجود است پيام چنين است: «م س ى ح ى ت ع ا ق ب ت ش ك س ت م ى خ و ر د» يعنى، مسيحيّت عاقبت شكست مى خورد. (اين هم كلّى بود. ) مجدّداً اصرار نموديم ارتباط با روح مرحوم آقاى بروجردى صورت گيرد و نشانه خصوصى خواسته شود. باز هم ارتباط برقرار نشد! جلسه ساعات حسّاسى را مى گذرانيد. از ما اصرار كه نشانه اى كه جنبه كلّى نداشته باشد، گرفته شود تا اطمينان پيدا كنيم و از روح، متأسّفانه انكار، يعنى حاضر نشد با ما تماس برقرار سازد. در اين جا صحنه عوض شد و جريانات جالبى پيش آمد كه شرح آن را به خواست خدا در بحث آينده خواهيد خواند.
علی‌ بن عیسی از ایوب بن یحیی از امام موسی‌بن‌جعفر‌ علیه السلام روایت می‌کند که آن حضرت فرمودند: مردی از اهل قم مردم را به سوی حق دعوت می‌کند و قومی گرداگرد او جمع می‌شوندبه صلابت پاره‌های فولاد، تند بادها آنان را به‌ لرزه درنمی‌آورد و از جنگ خسته نمی‌شوند و ترس به خود راه نمی‌دهند و بر خدا توکل می کنند و سرانجام،پیروزی از آن متقین است. عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَی عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَی الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (ع) قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین.»  «بحار الانوار، ج 60، ص216»    وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ایه ﴿۸۱﴾ سوره اسرا و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است
🔻عضو کانال مذهبی خادم الشریعه شوید :🔻 https://eitaa.com/joinchat/2573139970Ccc659295ec ✅لینک کانال ما را برای بقیه ارسال کنید اجرتون با امام زمان عج
پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته) در پی رحلت جانگداز حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(قدس سرّه) بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ خبر بسیار تأسف‌بار رحلت عالم ربانی، شیخ الفقهاء آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(قدس سره) موجب نهایت تأسف و تأثر گردید. آن مرد بزرگ که از برجسته ترین شاگردان آیت الله العظمی بروجردی(قدس سره) و یکی از برترین فقهای عصر ما بود آثار فراوانی در عرصه های مختلف از جمله کتب فقهی و کلامی و مبارزه با فرقه های منحرف و احداث و تجدید بناهای مذهبی همچون مسجد عظیم امام حسن عسکری(علیه السلام) را از خود به یادگار گذاشت. حضور مؤثر وی در عرصه‌های مختلف اجتماعی همچون مبارزات با رژیم سابق و عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و شورای نگهبان منشأ برکات زیادی برای اسلام و انقلاب بود. ضایعة رحلت این فقیه دلسوخته‌ی حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) را به محضر مقدس آن حضرت تسلیت عرض نموده و همچنین به حوزه های علمیه و مراجع عظام تقلید، عموم شیعیان و مقلدان و علاقمندان و خصوصاً بیت معظم و فرزندان مکرم ایشان تسلیت عرض می‌نمایم و از خداوند متعال حشر او را با اولیاء مقربینش خواستارم و از درگاهش برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل طلب می نمایم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته قم ـ ناصر مکارم شیرازی 12 بهمن 1400