eitaa logo
قول معروف | علیرضا رنجبر
208 دنبال‌کننده
121 عکس
38 ویدیو
5 فایل
به قول معروف «بپرس تا بدانی» 🌱 که آدمی از نپرسیدن در نادانی بماند... ✨اندیشیدن، برترین عبادت‌هاست✨ 🔹راه گفت‌وگو: 🆔 @Ali71R13 🔸پیام ناشناس: 💠 https://daigo.ir/secret/449727837 📜 احادیث روزانه: ♦️https://eitaa.com/Qmar71H
مشاهده در ایتا
دانلود
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸چشمانت را ببند و تصور کن نابینا باشی و نتوانستی خودت را به کربلای حسین(ع) برسانی تا او را یاری کنی؛
🔸ابن‌زیاد که انتظار نداشت بعد از پیروزی در کربلا کسی جرأت انتقاد و اعتراض به او را داشته باشد، خیلی عصبانی شد و گفت: این مرد را بیاورید. مأموران عبدالله بن عفیف را گرفتند تا پیش ابن‌زیاد ببرند اما عبدالله با فریاد زدن از افراد قبیله‌اش کمک خواست و آنها که تعدادشان در آن روز در مسجد کوفه به هفتصد نفر می‌رسید، برخاستند و او را از دست مأموران نجات دادند و همراه دخترش به خانه فرستادند. 🔹اما ابن‌زیاد ملعون، کینهٔ شتری داشت و نمی‌توانست چنین رسوایی در میان مردم را تحمل کند. پس فرمان داد: بروید این کورِ ازدی را بیاورید. مأموران ابن‌زیاد به خانه عبدالله رسیدند؛ درب خانه را شکستند و وارد شدند. دختر عبدالله فریاد زد: پدر، دشمن به تو نزدیک شده، مواظب باش! عبدالله گفت: نترس، شمشیرم را بده. دخترش شمشیر را به وی داد و او به دفاع از خود پرداخت در حالی که رجز می‌خواند و از پاکی اصل و نسب خود و شجاعت‌های بی‌نظیرش در رکاب مولا علی(ع) بر زبان می‌آورد. دختر عبدالله هم می‌گفت: ای پدر، کاش من مرد بودم و در کنار تو با این مردم زشتکار که قاتلان عترت پیامبرند می‌جنگیدم. دشمنان پس از جنگیدن با عبدالله، او را دستگیر کردند و نزد ابن‌زیاد بردند. 🔸ابن‌زیاد که سرمست به شهادت رساندن امام حسین(ع) در کربلا بود، دستور داد عبدالله را گردن زدند و بدنش را به دار آویختند. 🔹عبدالله بن عفیف ازدی اولین شیعه‌ای بود که پس از واقعه کربلا در اعتراض به عبیدالله بن زیاد، به شهادت رسید. 🔸ای عبدالله! خدا تو را در جنگ‌های جمل و صفین زنده نگه داشت تا بعد از کربلا هم یکی از یاران علی(ع)، در مقابل ظالمانی چون ابن‌زیاد و یزید، زبان گویای حق باشد و خفقان و سکوت در برابر چنین ظلم و جنایت غم‌باری را بشکند. شهادت گوارای تو باد! منابع: کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۵؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۸؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۳؛ الملهوف، ص۲۰۳. . ۱۴ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
سال ۲۴۲۴ میلادی است؛ 🪐 دانشمندان توانسته‌اند شرایط زندگی پایدار در مریخ را فراهم کنند و حالا قرار است اولین فضاپیما که هزار نفر ظرفیت دارد به مریخ برود تا نخستین انسان‌ها پا روی مریخ بگذارند و در آنجا زندگی کنند. 💵 ولی بلیط این سفر فضایی به قدری گران است که هر کسی توان خریدن آن را ندارد؛ به هر حال این هزار بلیط با قیمت گزافی فروخته شده و تو و من هم یکی از این بلیط‌ها را به دست آورده‌ایم. 🛸 روز سفر فرا رسیده و همهٔ دنیا پای تصویر نشسته‌اند تا شاهد پرواز این فضاپیما باشند و حسرت می‌خورند که چرا جزو این انسان‌های خوشبخت نیستند تا اولین کسانی باشند که در مریخ زندگی می‌کنند. 📨 تو و من هم در خانه نشسته‌ایم و افتخار می‌کنیم که بلیط گران‌قیمت این فضاپیما در دستمان است! ولی چه نشسته‌ایم که باید رفت و سوار فضاپیما شد تا آن افتخار بزرگ رسیدن به مریخ و چنان زندگی‌ای را به دست آوریم. وگرنه بلیط داشتن به خودیِ خود، فایده‌ای که ندارد، هیچ! یک دقیقه بعد از پرواز فضاپیما هم هرکه از راه برسد به ما می‌گوید پس چرا نرفتی تا به مقصد برسی؟! تو که بلیط هم داشتی پس چرا سوار نشدی تا برسی؟! ✨ راستش امروز این داستان تخیلی است؛ فردا را نمی‌دانم... شاید به مریخ هم رفتیم!! اما... اما... اما... من و تو بلیط گران‌قیمت دیگری هم در دستمان است که گمان می‌کنیم ارزان به دست آورده‌ایم! بلیط بزرگ‌ترین و ارزشمندترین سفر دنیا در دست ماست. سفری که از عالمِ خاک به افلاک است. سفر از خود به خدا رسیدن... بلیط مسلمان و شیعه بودن را داریم و همچون آن سفر فضایی در خانه نشسته‌ایم و تماشا می‌کنیم و هی می‌گوییم من بلیط مسلمانی و شیعهٔ علی(ع) بودن دارم! اما غافل از آنیم که باید حرکت کرد... پیروی کرد... سوار این کشتی نجات شد تا به مقصد حقیقی رسید. باید به باور و آداب و اخلاق اسلام عمل کرد و رهروِ نبیّ و وصیّ و ولیّ و امامِ زمان باشیم تا به مقصد اسلام و تشیع واقعی رسید. که جای تعجب است از کسی که بلیط مسلمانی و شیعه بودن دارد و به همین اکتفا کند... وای از کسی که اگر دری به تخته بخورد می‌خواهد از زیر بار نماز و روزه و خمس و زکات و صدقه و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و رحمت نبوی و عدل علوی و حیای فاطمی و سخاوت حسنی و ایثار حسینی و حجاب زینبی و... فرار کند؛ در حالی که بلیط مسلمانی و تشیع را هم قاب کرده و به دیوار زندگی‌اش کوبیده باشد! لکن امشب که است، راه رسیدن ما را آسان‌تر می‌کند... باید کنار مسافران دیگر نشست و در میان جمع، خلوتِ فکر یافت و اندیشه کرد... به راهی که آمده‌ایم... به جایگاهی که در آنیم... و به مقصدی که پیش روی ماست، بیندیشیم. 🌱جوانهٔ اسلام خودمان را با اشک پرورش دهیم و مراقبت کنیم که ثمر نشستن ما همان رسیدن به مقصود و منزلی است که بلیط آن را در زندگی کسب کرده‌ایم و مفتخر شده‌ایم به شیعهٔ علی و اولاد علی بودن -که سلام و درود خدا و فرشتگان بر آنان و پیروانشان باد-. در این شب‌های عزیز و پربرکت طلب حلالیت و التماس دعای خیر دارم 🤲🏻 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸این سخن راستین که «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيّ» یک نشانه برای شناخت آدم‌هاست؛ معنایش این است که هر کس با علی(ع) ماند، عاقبت‌بخیر شد و هر که در مسیر حق، ناخالصی داشته باشد قطعاً از علی(ع) دور و عاقبت به شر خواهد شد. هرکه صیقل ولایت و عدالت مولا بر جان و دلش خورد، پاک و منزه و در زمره بهشتیان شد. درست مثل سعد بن حارث خزاعی که مسیر حق را با علی(ع) شناخت و در مسیر حق بود تا آنکه در کربلا با شهادت خویش به عاقبت‌بخیری رسید. 🔹سعد از یاران نزدیک امیرالمؤمنین(ع) بود و فرمان‌های ایشان را اطاعت می‌کرد و چون شجاعت و زیرکی خاصی هم داشت، برخی مسئولیت‌ها از سوی امام برعهده‌اش قرار می‌گرفت. 🔸سعد صدای بلندی داشت و منادی حضرت در کوفه بود؛ پیام‌های امیرالمؤمنین(ع) به مردم را با صدایی رسا ابلاغ می‌کرد. او زمانی که امیرالمؤمنین(ع) کسالت داشت، خطبه‌ای از ایشان را در حضور آن حضرت، حسنین و سایر مردم در مسجد خواند و مردم را تشویق به جهاد کرد. 🔹سعد از طرف امام به عنوان بازرس برای پیگیری برخی گزارشات به بصره اعزام شده و همچنین وظیفه مراقبت از زندانی تا زمان رسیدگی به تخلفش هم بر عهده داشته است. 🔸بعد از شهادت امیرالمؤمنین(ع)، در رکاب امام حسن(ع) و پس از آن ملازم سیدالشهدا(ع) بود تا سرانجام در روز عاشورا به فیض شهادت رسید. منابع: الغارات، ج۲، ص۵۲۶؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص۲۲۱. . ۱۵ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸آقازاده هم آقازاده‌های قدیم! یکی مثل عامر بن مسلم عبدی آقازاده و شیعهٔ واقعی‌ست. او و پدرش مسلم از شیعیان مخلص و وفادار امیرالمؤمنین علی(ع) بودند که در رکاب حضرت به نبرد با دشمنان ولایت می‌پرداختند. 🔹عامر در صفین همراه پدرش مسلم، با معاویه و لشکریان شام جنگیدند. در همین نبرد هم پدرش به شهادت رسید؛ عامر پس از آن از بزرگان شیعه در بصره بود که آقازادگی و فرزند شهید بودن را خرج ولایت امیرالمؤمنین(ع) و اهل‌بیت کرد. 🔸عامر بن مسلم سال‌ها بعد هنگامی که خبر حرکت امام حسین(ع) از مکه به سمت کوفه را شنید، همراه غلام خود و یزید بن ثبیط -که او هم از شیعیان بصره بود- حرکت کردند و در یکی از منزلگاه‌ها به سیدالشهدا(ع) رسیدند و با ایشان بیعت کردند و همراه کاروان به سمت کوفه عازم شدند. 🔹عامر در روز عاشورا همراه با غلام خود به دفاع از امام حسین(ع) وارد میدان شد و تا پای جان جنگید و سرانجام پاداش ولایتمداری خویش را با شهادت در رکاب سید و سالار شهیدان دریافت کرد. 🔸در زیارت ناحیه مقدسه بر عامر و غلامش چنین سلام و درود فرستاده شده است: «السَّلَامُ عَلَى عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ ... السَّلَامُ عَلَى سَالِمٍ مَوْلَى عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ». منابع: تنقیح المقال، ج۲، ص۱۱۷؛ ابصارالعین، ص۱۶۶؛ المزار الکبیر، ص۴۹۴. . ۱۶ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸وقتی خبر شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) به جاریة بن قدامه سعدی -که در مکه بود- رسید، بسیار ناراحت و افسرده شد؛ اما چون در اخلاص و ایمان به ولایت مولا علی(ع) و اهل‌بیت ذوب شده بود، رو به مردم کرد و گفت: «برخیزید و بیعت کنید»؛ گفتند با چه کسی؟ جاریه گفت: «با امام حسن؛ انتظار دارید مردم کوفه با شخصی جز امام حسن بیعت کرده باشند؟ برخیزید و توسط من با امام حسن بیعت کنید». مردم برخاستند و با امام حسن(ع) بیعت کردند. 🔹پس از آن جاریه به مدینه آمد و به مسجد پیامبر(ص) رفت و در خطابه‌ای، به مردم گفت: «ای مردم! از روزی که علی به دنیا آمد تا روزی که از دنیا رفت، و تا روزی که برانگیخته شود، بنده‌ای از بندگان صالح خدا بود. به اندازه مقدر زندگی کرد و به اجل مقرر درگذشت. شهادت پسرعموی پیامبر و بهترین مهاجران و بزرگ مسلمانان نباید سرزنشگر باشد؛ اگر بدانم که یکی از شما به علی(ع) دشنام دهد و بدگویی کند، خونش را می‌ریزم و زودتر روانه دوزخش می‌کنم. اینک برخیزید و با امام مجتبی بیعت کنید». مردم برخاستند و با امام حسن(ع) بیعت کردند. 🔸جاریه روز بعد به سمت کوفه بازگشت و خدمت امام حسن(ع) رسید و عرضه داشت: «خداوند شما را رحمت کند، هم‌اینک به سوی دشمن حرکت کنید که درنگ، جایز نیست؛ اگر دیر کنید، این دشمن است که به سوی شما سرازیر خواهد شد». امام حسن(ع) در پاسخ او فرمود: «اگر همهٔ مردم مثل تو بودند، من حتما به مصاف دشمن می‌رفتم». منابع: تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۹؛ الغارات، ج۲، ص۶۲۴؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۵۵۸. ادامه دارد... . ۱۷ 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸وقتی خبر شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) به جاریة بن قدامه سعدی -که در مکه بود- رسید، بسیار ناراحت و افسر
🔸جاریة بن قدامه سعدی از اصحاب شجاع و جنگاور و ولایتمدار رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) بود که در راه دفاع از اسلام و ولایت ثابت‌قدم ماند. 🔹جاریه در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان در رکاب امیرالمؤمنین(ع) شجاعانه جنگید و از ولایت و حکومت عادلانه آن حضرت دفاع نمود. 🔸جاریه همان مجاهد شجاعی است که «بسر بن ارطاة» را با همه خشونت‌ها و درنده‌خویی‌هایش از قلمرو حکومت امیرالمؤمنین(ع) بیرون راند و همه مناطق تحت فرمان امام(ع) را از لوث وجود نیروهای این مرد جنایتکار که با دستور معاویه برای ایجاد اغتشاش و ناامنی و تضعیف روحیه شیعیان در عراق و حجاز و یمن غارت و چپاول می‌کردند، پاک ساخت. 🔹از دیگر مجاهدت‌های این مرد شجاع و باایمان، نبرد با ابن‌حضرمی و طرفدارانش در بصره و از بین بردن فتنه آنان و همچنین سرکوب کردن مرتدهای نجران است که امیرالمؤمنین علی(ع) این مأموریت‌ها را به جاریه سپرده بود. 🔸از نصیحت‌های جاریه به عایشه در جنگ جمل و دفاع او از امیرالمؤمنین(ع) نزد معاویه که در تاریخ نقل شده است، می‌توان به بصیرت و عقیده محکم او نسبت به ولایت علی(ع) و شجاعت و ایمان این مرد کم‌نظیر پی برد. منابع: اسد الغابه، ج۱، ص۲۶۲؛ الاصابه، ج۱۰، ص۴۴۴؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۱۱۲ و۱۴۰؛ تهذیب التهذیب، ج۲، ص۲۰؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۶-۱۸؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۶۰؛ الجمل، ص۳۲۱؛ وقعة صفین، ص۲۰۵. . ۱۷ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸در کودکی محضر رسول خدا(ص) را درک کرده و شیفته پیامبر بود؛ اما هنوز به بلوغ نرسیده بود که رسول خدا(ص) رحلت نمود. وهب بن عبدالله سُوائی کوچکترین صحابه پیامبر بود که مردم او را به نام ابوجحیفه می‌شناختند. 🔹ابوجحیفه بارها و بارها فضایل مولا علی(ع) را از زبان رسول خدا(ص) شنیده بود؛ او حتی در سفر حج که به واقعه غدیر ختم شد، حضور داشت و شاهد این بود که پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین و خلیفه و امام بعد از خویش را، کسی جز علی(ع) معرفی نکرد. همین بود که ابوجحیفه را راوی حدیث غدیر و دیگر احادیث فضیلت علی(ع) برشمرده‌اند. 🔸ابوجحیفه بعد از رسول خدا(ص)، ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) را پذیرفت و در زمره یاران نزدیک آن حضرت قرار گرفت. مولا هم که به این جوان علاقه داشت، او را «وهب الخیر» یا «وهب الله» می‌نامید. 🔹وهب بن عبدالله، در دوران حکومت حضرت امیرالمؤمنین(ع) مسئولیت‌هایی از جمله خزانه‌داری بیت‌المال کوفه و ریاست نیروی انتظامی حضرت در کوفه را برعهده داشت. 🔸وهب الخیر، آن‌قدر مولا علی(ع) را دوست می‌داشت که همیشه با شمشیر ملازم حضرت بود تا از جان ایشان مراقبت نماید. به قول امروزی‌ها محافظ مسلحی بود که هر گاه حضرت بر منبر می‌رفت تا سخنرانی کند، وهب هم هوشیار و آماده پایین منبر می‌ایستاد. منابع: اسدالغابه، ج۵، ص۱۵۷؛ الغدیر، ج۱، ص۶۰؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۸۱؛ الکنی و الالقاب، ج۲، ص۳۵. . ۱۸ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸اینکه یک رزمنده و جنگاور، یک چشم خود را از دست بدهد خیلی سخت است؛ ولی کور شدن یک چشم، دلیلی نبود که هاشم بن عتبة بن ابی‌وقاص را از جنگ در راه خدا و دفاع از اسلام و ولایت باز دارد. 🔹هاشم بن عتبه که رزم‌آوری را با چابک‌سواری و شجاعت خاصی همراه کرده بود، به مرقال (یعنی برق‌آسا) شهرت یافت. او با آنکه پدرش مشرک و دشمن رسول خدا(ص) بود، در فتح مکه مسلمان شد و از زمره اصحاب پیامبر و امیرالمؤمنین(ع) شمرده شده است. 🔸هاشم مرقال در جنگ یرموک که میان مسلمانان و رومیان درگرفته بود، از ناحیه چشم مجروح شد و یک چشم خود را از دست داد. بعد از یرموک هم در جنگ‌های مختلفی حضور داشت تا آنکه کار حکومت اسلامی به دست باکفایت مولا امیرالمؤمنین(ع) افتاد. 🔹او اولین کسی بود که در کوفه با مولا علی(ع) بیعت کرد؛ و بیعتش چنین بود که در میان کوفیان گفت: «دست چپم از آنِ من و دست راستم از آنِ علی(ع) است»، پس دست چپ خود را بر دست راست گذاشت و گفت: «با علی(ع) بیعت کردم و به خلافت او راضی شدم تا خدا و پیامبر هم از من راضی شوند». 🔸هاشم در جنگ جمل و صفین ملازم امیرالمؤمنین(ع) بود و برق‌آسا بر دشمنان می‌تاخت تا سرانجام در صفین پس از رشادت‌ها و شجاعت بسیار، در رکاب مولای خود امیرالمؤمنین علی(ع) به شهادت رسید. منابع: الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۴۶؛ الخلاف، ج۱، ص۷۱۵؛ اسدالغابه، ج۴، ص۶۰۱؛ وقعة صفین، ص۳۵۴. . ۱۹ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸اینکه یک رزمنده و جنگاور، یک چشم خود را از دست بدهد خیلی سخت است؛ ولی کور شدن یک چشم، دلیلی نبود که
🔸زمانی که امیرالمؤمنین(ع) تصمیم گرفت برای سرکوبی سپاه معاویه عزیمت کند، ابتدا مهاجران و انصار را جمع کرد و نظر آنان را در حرکت به سوی صفین و شام جویا شد. هاشم مرقال که جنگاوری آگاه و بابصیرت بود و دوست و دشمن را به خوبی می‌شناخت، در مقام مشورت، مردم شام را این‌گونه معرفی کرد و به حضرت اعتقاد خود را دربارۀ آنان چنین بیان داشت: «ای امیرمؤمنان! من به خوبی از نیت این قوم آگاهم؛ آنها دشمنان تو و دشمنان شیعیان تو، و دوست کسانی هستند که دنیاطلب‌اند و در قتال و جنگ با تو از هیچ تلاشی فروگذار نیستند. آنها بر دنیا و متاع زودگذر آن حریص‌اند و در آنچه به چنگ آورده‌اند، سخت بخیل‌اند. هدف و آرزویی جز رسیدن به دنیا ندارند، و خونخواهیِ عثمان را بهانه قرار داده و به این وسیله نادان‌ها را می‌فریبند، و دروغ می‌گویند؛ زیرا از ریختن خون عثمان نفرت نداشتند ولی به بهانهٔ آن در طلب دنیایند. ای امیرمؤمنان! ما را به مقابله با ایشان ببر، اگر حق را قبول کردند، چه بهتر؛ و غیر از حق، چیزی جز گمراهی نیست. و اگر چیزی جز تفرقه و تمرّد و بدبختی را نپذیرفتند، که گمان من نسبت به ایشان چنین است، و به خدا سوگند بعید می‌دانم که آنان بیعت کنند؛ ولی ممکن است هنوز در میانشان کسانی باشند که اگر از منکر نهی شوند و به معروف امر گردند، فرمان برند و پیروی کنند و از راه رفتۀ خویش باز گردند». 🔹هاشم مرقال چنان مورد اعتماد امام علی(ع) بود که دو سال بعد از شهادت هاشم در صفین، و زمانی که حکومت مصر با توطئه و لشکرکشی معاویه به آنجا، از سلطهٔ حضرت خارج شد، ایشان فرمودند: «می‌خواستم هاشم بن عتبه را فرماندار مصر کنم؛ اگر او را انتخاب می‌کردم میدان را برای دشمنان خالی نمی‌گذاشت و به عمروعاص و لشکریان معاویه فرصت نمی‌داد». منابع: وقعة صفین، ص۹۲؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۷۲؛ الغارات، ص۱۵۶. . ۱۹ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸شاید ماجرای آن زنی که به شکایت از کارگزار امیرالمؤمنین(ع) نزد مولا شکایت برد را شنیده‌اید؛ او که نامش سوده بنت عماره بود، در زمان حکومت معاویه نیز به شکایت از کارگزار معاویه نزد او رفت و اعتراض کرد که چرا کسی را بر ما گماشته‌ای که مردان ما را می‌کشد و اموال ما را غارت می‌کند. اما معاویه در پاسخ او را به مرگ تهدید کرد. سوده سر به زیر انداخت و اشعاری در ستایش علی(ع) و عدل او به زبان آورد. معاویه سخنان او را شنید و گفت: مگر علی در حق تو چه کرده که چنین می‌گویی؟ سوده گفت: در زمان حکومت علی(ع) یکی از کارگزارانش مرا آزرد و من شکایت نزد آن حضرت بردم، ایشان به احترام من نماز را به تأخیر انداخت و با مهربانی از حاجتم پرسید؛ وقتی بیان کردم، چشمانش پر از اشک شد و فرمود: «خدایا، تو خود می‌دانی که من دستور ستم بر بندگانت را نداده‌ام». سپس برای کارگزارش نامه نوشت و او را از فرمانداری برکنار کرد؛ در حالی که آن نامه را لاک و مهر نکرد، بلکه نامه را سرگشاده به من داد و خودم نامه را برای کارگزارش بردم. 🔹همین ماجرا اخلاص و وفاداری سوده را نسبت به امیرالمؤمنین علی(ع) بیش از پیش کرده بود و با چنین شجاعتی نزد معاویه از عدل علی(ع) سخن می‌گفت. 🔸سوده زنی شاعر و شجاع بود که در صفین هم با اشعار خود برای یاری امیرالمؤمنین(ع) حضور داشت. منابع: عقد الفرید، ج۲، ص۱۰۲؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص۳۲۴. . ۲۰ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸زمانی که در جنگ صفین، ماجرای حکمیت پیش آمد، یکی از یاران و شیعیان مولا امیرالمؤمنین(ع) به نام نافع بن اسود تمیمی که در صفین همراه حضرت بود، سر به زیر انداخت و با آن ذوق شاعرانه‌ای که داشت، اشعاری سرود که نشانه بصیرت و آگاهی این مرد بزرگ و ایمان و باور قلبی او به جایگاه ولایت امام و مقتدایش علی(ع) است. ▫️از من به حضرت علی(ع) درود و شادباش گویید که تحمل چنین کوه گرانی را به ضرورت پذیرفته است. ▫️وی بارگاه اسلام را، پس از ویرانی، از نو بنا کرد و جمعی از افراد پست بر ضد او برخاستند و سپس آرام شدند. ▫️گویی هنگام نابودی بارگاه اسلام، پیامبر با سنت‌هایی که نهاده است، نزد ما باز آمد و به نوسازی پرداخت. منابع: وقعة صفین، ص۴۹۲؛ پیکار صفین (ترجمه اتابکی)، ص۶۷۸. . ۲۱ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸روزی یکی از یاران و شیعیان امیرالمؤمنین علی(ع) به نام منذر بن ابی‌حمیضه وداعی که مردی شاعر و جنگاوری شجاع بود، به محضر امام آمد و عرض کرد: «ای امیرمؤمنان! برخی قبایل از معاویه تقاضای مقررّی و جایزه کرده‌اند و معاویه به درخواست آنها توجه کرده و هدایا و مقرری به آنها اعطا نموده است! آنان با این کارشان دین خود را به دنیا فروختند، ولی ما به جای دنیا به آخرت و به جای شام به عراق و به جای معاویه به شما راضی شدیم؛ به خدا سوگند، آخرت ما بهتر از دنیای آنها و عراق ما بهتر از شام آنان و امام ما هدایت‌کننده‌تر از امام آنهاست. بنابراین باب جنگ را بگشای و به یاری ما اعتماد کن و ما را به مرگ راهنمایی و هدایت نما». 🔹سپس حضرت امیرمؤمنان علی(ع) در برابر سخنان دلگرم‌کنندهٔ منذر و اعتقاد و ایمان او در حق وی و قومش دعای خیر کرد و فرمود: «خداوند تو را رحمت کند». منابع: وقعة صفین، ص۴۳۵؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۷؛ الاصابه، ج۶، ص۳۱۴. . ۲۲ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸