eitaa logo
قول معروف | علیرضا رنجبر
234 دنبال‌کننده
122 عکس
38 ویدیو
5 فایل
به قول معروف «بپرس تا بدانی» 🌱 که آدمی از نپرسیدن در نادانی بماند... ✨اندیشیدن، برترین عبادت‌هاست✨ 🔹راه گفت‌وگو: 🆔 @Ali71R13 🔸پیام ناشناس: 💠 https://daigo.ir/secret/449727837 📜 احادیث روزانه: ♦️https://eitaa.com/Qmar71H
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸زمانی که طلحه و زبیر و عایشه و اصحاب جمل که بنای بیعت‌شکنی داشتند به بصره رسیدند، ابتدا با استاندار بصره قرارداد صلح امضا کردند تا قبل از رسیدن امیرالمؤمنین علی(ع) به آنجا، امور بصره را به عثمان بن حنیف (استاندار و کارگزار حضرت در بصره) واگذارند. 🔹اما در غفلت عثمان بن حنیف، بر او حمله کرده و اسیرش کردند و شکنجه‌وار موهای صورت و مژه و ابروی او را کندند!!! و به چشمانش آسیب زدند! همچنین به بیت‌المال و انبار ارزاق بصره حمله کردند و تعداد زیادی از نگهبانان را به شهادت رساندند. 🔸وقتی خبر این جنایت هولناک به حکیم بن جبله عبدی -از بزرگان بصره و از شیعیان مولا علی(ع)- رسید، همراه با جمعی از صالحان برای دست‌یابی به بیت‌المال و ارزاق مسلمانان و آزادسازی عثمان بن حنیف از چنگال طلحه و زبیر و عایشه، قیام کرد و با دلاوری و شجاعت در مقابل اصحاب جمل جنگید و به شهادت رسید. 🔹هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) از شهادت حکیم بن جبله و همراهانش باخبر شد، با حالتی بسیار اندوهگین در مدح دلاوری و شجاعت او و یارانش فرمود: «حکیم با دعوتی شنیدنی یاران را فراخواند و به مقام و منزلت والایی نایل شد». 🔸در برخی منابع تاریخی، قیام و جنگِ حکیم بن جبله را به نام جملِ اصغر روایت کرده‌اند. منابع: اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۱۳؛ الغدیر، ج۹، ص۱۸۶؛ الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۸. پ.ن: کلیپ بعدی را هم تماشا کنید. . ۱۱ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸زمانی که طلحه و زبیر و عایشه و اصحاب جمل که بنای بیعت‌شکنی داشتند به بصره رسیدند، ابتدا با استاندار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸حکیم بن جبله عبدی از قبیله عبدالقیس در بصره و رئیس آنان، مردی روشن‌ضمیر و تیزبین بود. 🔹او از اصحاب رسول خدا(ص) و از خواص یاران امیرمؤمنان علی(ع) و مردی دین‌دار و شجاع بود. 🔸او از طرفداران جدی امیرمؤمنان بود و جانش را نیز در راه آن حضرت فدا کرد و به فرمودهٔ مولا علی(ع) دارای مقام بسیار ارجمندی است. . ۱۱ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸شیعهٔ علی(ع) و شاعر و حق‌خواه که باشی، مثل عبدالرحمان بن حنبل جُمَحی در مقابل بی‌عدالتی‌های عثمان (خلیفه سوم) زبان به شعر می‌گشایی و به خلیفه اعتراض می‌کنی. 🔹عبدالرحمان در هجو عثمان شعری سرود و چنین گفت: «با ستمکاری در حق بندگان، خمس و خراج و مالیات مردم را به نزدیکانت بخشیدی». عثمان که شعر عبدالرحمان به گوشش رسید، او را احضار کرد و صد تازیانه به او زد و بر شتر سوارش کرد و در شهر گرداند و بعد هم او را به خیبر تبعید و در آنجا غل و زنجیرش کرد. 🔸عبدالرحمان که شیعه و مرید مولایش علی(ع) بود، به ایشان نامه نوشت و مظلومیت خود را شرح داد. حضرت نزد عثمان وساطت کرد تا سرانجام عثمان کمی بر او آسان گرفت و عبدالرحمان از غل و زنجیر رهایی یافت. وقتی از زندان آزاد شد، در شعری چنین سرود: «جانم فدای علی، که مرا از چنگال کافری نجات داد!». 🔹عبدالرحمان از یاران مجاهد رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بود که از اصحاب بدر محسوب می‌شود. او در جنگ جمل و صفین هم در رکاب امام علی(ع) شجاعانه جنگید تا آنکه در صفین بر ولایت مولا علی(ع) به شهادت رسید. 🔸وقتی خبر شهادت عبدالرحمان به حضرت داده شد، امام در مدح او فرمود: «به خدا سوگند، او راست گفت»؛ که تأییدی بر راست‌گفتاری و کردار شایستهٔ عبدالرحمان در عدالت‌خواهی و حمایت از ولیّ خداست. منابع: الاستیعاب، ج۲، ص۸۲۸؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶؛ دیوان عبدالرحمن بن حنبل. . ۱۲ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸شیرزن باشی و در معرکه جنگ، در جبههٔ حق بایستی، خطبه بخوانی و مردان را به نبرد فراخوانی تا عدالت به دستان مولایت علی(ع) برقرار شود، نشانه شجاعت و افتخاری بزرگ است که نصیب زرقاء بنت عدی بن غالب شد. 🔹زرقاء در صفین خطاب به گمراهان چنین می‌گفت: «ای مردم، سخن مرا بشنوید و از راه باطل برگردید؛ شما در فتنه‌ای هستید که تاریکی‌اش دید شما را گرفته و شما را از راه درست باز داشته است. ای وای که فتنه نمی‌گذارد به صدای ناصح و مشفق گوش فرا دهید و از پیشوایان به حق اطاعت کنید. ای مردم، با وجود خورشید دیگر چراغ روشنی ندارد و ستاره در برابر ماه نورافشانی نکند؛ بدانید که آهن را جز با آهن نتوان برید. آگاه باشید که هر کس طالب هدایت باشد، او را هدایت می‌کنیم و هرکس از ما آگاهی بخواهد، او را آگاه می‌سازیم». 🔸آری، همین خطبه‌های آتشین زرقاء و حق‌گویی او بود که معاویه را واداشت تا او را احضار کند بلکه در مجلس خود، زرقاء و پیشوای او علی(ع) را تحقیر کند. معاویه به زرقاء گفت: «تو با حرف‌هایت در تمام خون‌هایی که علی ریخت با او شریک هستی!» زرقاء گفت: «چه بشارت خوبی به من دادی و مرا خوشحال کردی؛ چه سعادتی که در کارهای مولا و مقتدایم علی(ع) شریک باشم». معاویه حیرت‌زده گفت: «وفاداری شما پیروان علی، پس از مرگ او، از دوستی شما در زمان حیاتش عجیب‌تر است». منابع: عقد الفرید، ج۲، ص۱۰۶؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص۶۰. . ۱۳ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸چشمانت را ببند و تصور کن نابینا باشی و نتوانستی خودت را به کربلای حسین(ع) برسانی تا او را یاری کنی؛ حالا خبر رسیده که سیدالشهدا(ع) و یارانش را مظلومانه به شهادت رسانده‌اند. این حالی بود که عبدالله بن عفیف ازدی تجربه کرد و آتش خشم و اندوه در دلش شعله‌ور شد. 🔹عبدالله بن عفیف از یاران امیرالمؤمنین علی(ع) بود که در رکاب حضرت در جنگ جمل شرکت کرد و در آنجا چشم چپ خود را از دست داد؛ ولی باز هم در صفین به یاری امام خود شتافت و بر اثر ضربت شمشیری که در نبرد به سر و صورتش خورد، چشم راست خود را هم از دست داد و کاملا نابینا شد. بعد از نابینا شدن بیشتر وقت خود را در مسجد کوفه مشغول نماز و عبادت بود. 🔸عبدالله روز یازدهم محرم در مسجد کوفه حاضر بود که ابن‌زیاد ملعون بر منبر رفت و با وقاحت و بی‌شرمی چنین گفت: «خدا را سپاس که حق و اهلش را ظاهر کرد و امیرالمؤمنین یزید بن معاویه و حزبش را یاری کرد و دروغگو پسر دروغگو حسین بن علی و شیعیانش را هلاک کرد!». 🔹عبدالله هرچه صبر کرد کسی به ابن‌زیاد اعتراض نکرد؛ پس زبان حق گشود و فریاد زد: «ای پسر مرجانه! دروغگو و پسر دروغگو تویی و پدرت، و آن‌که تو را به حکومت کوفه منصوب کرد و پدر او دروغگوست! - نه حسین بن علی و پدرش-؛ ای پسر مرجانه! آیا فرزندان پیامبر را می‌کُشی و در جایگاه صدیقین و خوبان قرار گرفته و سخن می‌گویی؟!». ابن‌زیاد عصبانی شد و گفت: گوینده چه کسی بود؟ عبدالله گفت: من بودم ای دشمن خدا! ادامه دارد... . ۱۴ 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸چشمانت را ببند و تصور کن نابینا باشی و نتوانستی خودت را به کربلای حسین(ع) برسانی تا او را یاری کنی؛
🔸ابن‌زیاد که انتظار نداشت بعد از پیروزی در کربلا کسی جرأت انتقاد و اعتراض به او را داشته باشد، خیلی عصبانی شد و گفت: این مرد را بیاورید. مأموران عبدالله بن عفیف را گرفتند تا پیش ابن‌زیاد ببرند اما عبدالله با فریاد زدن از افراد قبیله‌اش کمک خواست و آنها که تعدادشان در آن روز در مسجد کوفه به هفتصد نفر می‌رسید، برخاستند و او را از دست مأموران نجات دادند و همراه دخترش به خانه فرستادند. 🔹اما ابن‌زیاد ملعون، کینهٔ شتری داشت و نمی‌توانست چنین رسوایی در میان مردم را تحمل کند. پس فرمان داد: بروید این کورِ ازدی را بیاورید. مأموران ابن‌زیاد به خانه عبدالله رسیدند؛ درب خانه را شکستند و وارد شدند. دختر عبدالله فریاد زد: پدر، دشمن به تو نزدیک شده، مواظب باش! عبدالله گفت: نترس، شمشیرم را بده. دخترش شمشیر را به وی داد و او به دفاع از خود پرداخت در حالی که رجز می‌خواند و از پاکی اصل و نسب خود و شجاعت‌های بی‌نظیرش در رکاب مولا علی(ع) بر زبان می‌آورد. دختر عبدالله هم می‌گفت: ای پدر، کاش من مرد بودم و در کنار تو با این مردم زشتکار که قاتلان عترت پیامبرند می‌جنگیدم. دشمنان پس از جنگیدن با عبدالله، او را دستگیر کردند و نزد ابن‌زیاد بردند. 🔸ابن‌زیاد که سرمست به شهادت رساندن امام حسین(ع) در کربلا بود، دستور داد عبدالله را گردن زدند و بدنش را به دار آویختند. 🔹عبدالله بن عفیف ازدی اولین شیعه‌ای بود که پس از واقعه کربلا در اعتراض به عبیدالله بن زیاد، به شهادت رسید. 🔸ای عبدالله! خدا تو را در جنگ‌های جمل و صفین زنده نگه داشت تا بعد از کربلا هم یکی از یاران علی(ع)، در مقابل ظالمانی چون ابن‌زیاد و یزید، زبان گویای حق باشد و خفقان و سکوت در برابر چنین ظلم و جنایت غم‌باری را بشکند. شهادت گوارای تو باد! منابع: کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۵؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۸؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۳؛ الملهوف، ص۲۰۳. . ۱۴ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
سال ۲۴۲۴ میلادی است؛ 🪐 دانشمندان توانسته‌اند شرایط زندگی پایدار در مریخ را فراهم کنند و حالا قرار است اولین فضاپیما که هزار نفر ظرفیت دارد به مریخ برود تا نخستین انسان‌ها پا روی مریخ بگذارند و در آنجا زندگی کنند. 💵 ولی بلیط این سفر فضایی به قدری گران است که هر کسی توان خریدن آن را ندارد؛ به هر حال این هزار بلیط با قیمت گزافی فروخته شده و تو و من هم یکی از این بلیط‌ها را به دست آورده‌ایم. 🛸 روز سفر فرا رسیده و همهٔ دنیا پای تصویر نشسته‌اند تا شاهد پرواز این فضاپیما باشند و حسرت می‌خورند که چرا جزو این انسان‌های خوشبخت نیستند تا اولین کسانی باشند که در مریخ زندگی می‌کنند. 📨 تو و من هم در خانه نشسته‌ایم و افتخار می‌کنیم که بلیط گران‌قیمت این فضاپیما در دستمان است! ولی چه نشسته‌ایم که باید رفت و سوار فضاپیما شد تا آن افتخار بزرگ رسیدن به مریخ و چنان زندگی‌ای را به دست آوریم. وگرنه بلیط داشتن به خودیِ خود، فایده‌ای که ندارد، هیچ! یک دقیقه بعد از پرواز فضاپیما هم هرکه از راه برسد به ما می‌گوید پس چرا نرفتی تا به مقصد برسی؟! تو که بلیط هم داشتی پس چرا سوار نشدی تا برسی؟! ✨ راستش امروز این داستان تخیلی است؛ فردا را نمی‌دانم... شاید به مریخ هم رفتیم!! اما... اما... اما... من و تو بلیط گران‌قیمت دیگری هم در دستمان است که گمان می‌کنیم ارزان به دست آورده‌ایم! بلیط بزرگ‌ترین و ارزشمندترین سفر دنیا در دست ماست. سفری که از عالمِ خاک به افلاک است. سفر از خود به خدا رسیدن... بلیط مسلمان و شیعه بودن را داریم و همچون آن سفر فضایی در خانه نشسته‌ایم و تماشا می‌کنیم و هی می‌گوییم من بلیط مسلمانی و شیعهٔ علی(ع) بودن دارم! اما غافل از آنیم که باید حرکت کرد... پیروی کرد... سوار این کشتی نجات شد تا به مقصد حقیقی رسید. باید به باور و آداب و اخلاق اسلام عمل کرد و رهروِ نبیّ و وصیّ و ولیّ و امامِ زمان باشیم تا به مقصد اسلام و تشیع واقعی رسید. که جای تعجب است از کسی که بلیط مسلمانی و شیعه بودن دارد و به همین اکتفا کند... وای از کسی که اگر دری به تخته بخورد می‌خواهد از زیر بار نماز و روزه و خمس و زکات و صدقه و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و رحمت نبوی و عدل علوی و حیای فاطمی و سخاوت حسنی و ایثار حسینی و حجاب زینبی و... فرار کند؛ در حالی که بلیط مسلمانی و تشیع را هم قاب کرده و به دیوار زندگی‌اش کوبیده باشد! لکن امشب که است، راه رسیدن ما را آسان‌تر می‌کند... باید کنار مسافران دیگر نشست و در میان جمع، خلوتِ فکر یافت و اندیشه کرد... به راهی که آمده‌ایم... به جایگاهی که در آنیم... و به مقصدی که پیش روی ماست، بیندیشیم. 🌱جوانهٔ اسلام خودمان را با اشک پرورش دهیم و مراقبت کنیم که ثمر نشستن ما همان رسیدن به مقصود و منزلی است که بلیط آن را در زندگی کسب کرده‌ایم و مفتخر شده‌ایم به شیعهٔ علی و اولاد علی بودن -که سلام و درود خدا و فرشتگان بر آنان و پیروانشان باد-. در این شب‌های عزیز و پربرکت طلب حلالیت و التماس دعای خیر دارم 🤲🏻 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸این سخن راستین که «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيّ» یک نشانه برای شناخت آدم‌هاست؛ معنایش این است که هر کس با علی(ع) ماند، عاقبت‌بخیر شد و هر که در مسیر حق، ناخالصی داشته باشد قطعاً از علی(ع) دور و عاقبت به شر خواهد شد. هرکه صیقل ولایت و عدالت مولا بر جان و دلش خورد، پاک و منزه و در زمره بهشتیان شد. درست مثل سعد بن حارث خزاعی که مسیر حق را با علی(ع) شناخت و در مسیر حق بود تا آنکه در کربلا با شهادت خویش به عاقبت‌بخیری رسید. 🔹سعد از یاران نزدیک امیرالمؤمنین(ع) بود و فرمان‌های ایشان را اطاعت می‌کرد و چون شجاعت و زیرکی خاصی هم داشت، برخی مسئولیت‌ها از سوی امام برعهده‌اش قرار می‌گرفت. 🔸سعد صدای بلندی داشت و منادی حضرت در کوفه بود؛ پیام‌های امیرالمؤمنین(ع) به مردم را با صدایی رسا ابلاغ می‌کرد. او زمانی که امیرالمؤمنین(ع) کسالت داشت، خطبه‌ای از ایشان را در حضور آن حضرت، حسنین و سایر مردم در مسجد خواند و مردم را تشویق به جهاد کرد. 🔹سعد از طرف امام به عنوان بازرس برای پیگیری برخی گزارشات به بصره اعزام شده و همچنین وظیفه مراقبت از زندانی تا زمان رسیدگی به تخلفش هم بر عهده داشته است. 🔸بعد از شهادت امیرالمؤمنین(ع)، در رکاب امام حسن(ع) و پس از آن ملازم سیدالشهدا(ع) بود تا سرانجام در روز عاشورا به فیض شهادت رسید. منابع: الغارات، ج۲، ص۵۲۶؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص۲۲۱. . ۱۵ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸آقازاده هم آقازاده‌های قدیم! یکی مثل عامر بن مسلم عبدی آقازاده و شیعهٔ واقعی‌ست. او و پدرش مسلم از شیعیان مخلص و وفادار امیرالمؤمنین علی(ع) بودند که در رکاب حضرت به نبرد با دشمنان ولایت می‌پرداختند. 🔹عامر در صفین همراه پدرش مسلم، با معاویه و لشکریان شام جنگیدند. در همین نبرد هم پدرش به شهادت رسید؛ عامر پس از آن از بزرگان شیعه در بصره بود که آقازادگی و فرزند شهید بودن را خرج ولایت امیرالمؤمنین(ع) و اهل‌بیت کرد. 🔸عامر بن مسلم سال‌ها بعد هنگامی که خبر حرکت امام حسین(ع) از مکه به سمت کوفه را شنید، همراه غلام خود و یزید بن ثبیط -که او هم از شیعیان بصره بود- حرکت کردند و در یکی از منزلگاه‌ها به سیدالشهدا(ع) رسیدند و با ایشان بیعت کردند و همراه کاروان به سمت کوفه عازم شدند. 🔹عامر در روز عاشورا همراه با غلام خود به دفاع از امام حسین(ع) وارد میدان شد و تا پای جان جنگید و سرانجام پاداش ولایتمداری خویش را با شهادت در رکاب سید و سالار شهیدان دریافت کرد. 🔸در زیارت ناحیه مقدسه بر عامر و غلامش چنین سلام و درود فرستاده شده است: «السَّلَامُ عَلَى عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ ... السَّلَامُ عَلَى سَالِمٍ مَوْلَى عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ». منابع: تنقیح المقال، ج۲، ص۱۱۷؛ ابصارالعین، ص۱۶۶؛ المزار الکبیر، ص۴۹۴. . ۱۶ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸وقتی خبر شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) به جاریة بن قدامه سعدی -که در مکه بود- رسید، بسیار ناراحت و افسرده شد؛ اما چون در اخلاص و ایمان به ولایت مولا علی(ع) و اهل‌بیت ذوب شده بود، رو به مردم کرد و گفت: «برخیزید و بیعت کنید»؛ گفتند با چه کسی؟ جاریه گفت: «با امام حسن؛ انتظار دارید مردم کوفه با شخصی جز امام حسن بیعت کرده باشند؟ برخیزید و توسط من با امام حسن بیعت کنید». مردم برخاستند و با امام حسن(ع) بیعت کردند. 🔹پس از آن جاریه به مدینه آمد و به مسجد پیامبر(ص) رفت و در خطابه‌ای، به مردم گفت: «ای مردم! از روزی که علی به دنیا آمد تا روزی که از دنیا رفت، و تا روزی که برانگیخته شود، بنده‌ای از بندگان صالح خدا بود. به اندازه مقدر زندگی کرد و به اجل مقرر درگذشت. شهادت پسرعموی پیامبر و بهترین مهاجران و بزرگ مسلمانان نباید سرزنشگر باشد؛ اگر بدانم که یکی از شما به علی(ع) دشنام دهد و بدگویی کند، خونش را می‌ریزم و زودتر روانه دوزخش می‌کنم. اینک برخیزید و با امام مجتبی بیعت کنید». مردم برخاستند و با امام حسن(ع) بیعت کردند. 🔸جاریه روز بعد به سمت کوفه بازگشت و خدمت امام حسن(ع) رسید و عرضه داشت: «خداوند شما را رحمت کند، هم‌اینک به سوی دشمن حرکت کنید که درنگ، جایز نیست؛ اگر دیر کنید، این دشمن است که به سوی شما سرازیر خواهد شد». امام حسن(ع) در پاسخ او فرمود: «اگر همهٔ مردم مثل تو بودند، من حتما به مصاف دشمن می‌رفتم». منابع: تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۹؛ الغارات، ج۲، ص۶۲۴؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۵۵۸. ادامه دارد... . ۱۷ 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸وقتی خبر شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) به جاریة بن قدامه سعدی -که در مکه بود- رسید، بسیار ناراحت و افسر
🔸جاریة بن قدامه سعدی از اصحاب شجاع و جنگاور و ولایتمدار رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) بود که در راه دفاع از اسلام و ولایت ثابت‌قدم ماند. 🔹جاریه در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان در رکاب امیرالمؤمنین(ع) شجاعانه جنگید و از ولایت و حکومت عادلانه آن حضرت دفاع نمود. 🔸جاریه همان مجاهد شجاعی است که «بسر بن ارطاة» را با همه خشونت‌ها و درنده‌خویی‌هایش از قلمرو حکومت امیرالمؤمنین(ع) بیرون راند و همه مناطق تحت فرمان امام(ع) را از لوث وجود نیروهای این مرد جنایتکار که با دستور معاویه برای ایجاد اغتشاش و ناامنی و تضعیف روحیه شیعیان در عراق و حجاز و یمن غارت و چپاول می‌کردند، پاک ساخت. 🔹از دیگر مجاهدت‌های این مرد شجاع و باایمان، نبرد با ابن‌حضرمی و طرفدارانش در بصره و از بین بردن فتنه آنان و همچنین سرکوب کردن مرتدهای نجران است که امیرالمؤمنین علی(ع) این مأموریت‌ها را به جاریه سپرده بود. 🔸از نصیحت‌های جاریه به عایشه در جنگ جمل و دفاع او از امیرالمؤمنین(ع) نزد معاویه که در تاریخ نقل شده است، می‌توان به بصیرت و عقیده محکم او نسبت به ولایت علی(ع) و شجاعت و ایمان این مرد کم‌نظیر پی برد. منابع: اسد الغابه، ج۱، ص۲۶۲؛ الاصابه، ج۱۰، ص۴۴۴؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۱۱۲ و۱۴۰؛ تهذیب التهذیب، ج۲، ص۲۰؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۶-۱۸؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۶۰؛ الجمل، ص۳۲۱؛ وقعة صفین، ص۲۰۵. . ۱۷ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸در کودکی محضر رسول خدا(ص) را درک کرده و شیفته پیامبر بود؛ اما هنوز به بلوغ نرسیده بود که رسول خدا(ص) رحلت نمود. وهب بن عبدالله سُوائی کوچکترین صحابه پیامبر بود که مردم او را به نام ابوجحیفه می‌شناختند. 🔹ابوجحیفه بارها و بارها فضایل مولا علی(ع) را از زبان رسول خدا(ص) شنیده بود؛ او حتی در سفر حج که به واقعه غدیر ختم شد، حضور داشت و شاهد این بود که پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین و خلیفه و امام بعد از خویش را، کسی جز علی(ع) معرفی نکرد. همین بود که ابوجحیفه را راوی حدیث غدیر و دیگر احادیث فضیلت علی(ع) برشمرده‌اند. 🔸ابوجحیفه بعد از رسول خدا(ص)، ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) را پذیرفت و در زمره یاران نزدیک آن حضرت قرار گرفت. مولا هم که به این جوان علاقه داشت، او را «وهب الخیر» یا «وهب الله» می‌نامید. 🔹وهب بن عبدالله، در دوران حکومت حضرت امیرالمؤمنین(ع) مسئولیت‌هایی از جمله خزانه‌داری بیت‌المال کوفه و ریاست نیروی انتظامی حضرت در کوفه را برعهده داشت. 🔸وهب الخیر، آن‌قدر مولا علی(ع) را دوست می‌داشت که همیشه با شمشیر ملازم حضرت بود تا از جان ایشان مراقبت نماید. به قول امروزی‌ها محافظ مسلحی بود که هر گاه حضرت بر منبر می‌رفت تا سخنرانی کند، وهب هم هوشیار و آماده پایین منبر می‌ایستاد. منابع: اسدالغابه، ج۵، ص۱۵۷؛ الغدیر، ج۱، ص۶۰؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۸۱؛ الکنی و الالقاب، ج۲، ص۳۵. . ۱۸ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸اینکه یک رزمنده و جنگاور، یک چشم خود را از دست بدهد خیلی سخت است؛ ولی کور شدن یک چشم، دلیلی نبود که هاشم بن عتبة بن ابی‌وقاص را از جنگ در راه خدا و دفاع از اسلام و ولایت باز دارد. 🔹هاشم بن عتبه که رزم‌آوری را با چابک‌سواری و شجاعت خاصی همراه کرده بود، به مرقال (یعنی برق‌آسا) شهرت یافت. او با آنکه پدرش مشرک و دشمن رسول خدا(ص) بود، در فتح مکه مسلمان شد و از زمره اصحاب پیامبر و امیرالمؤمنین(ع) شمرده شده است. 🔸هاشم مرقال در جنگ یرموک که میان مسلمانان و رومیان درگرفته بود، از ناحیه چشم مجروح شد و یک چشم خود را از دست داد. بعد از یرموک هم در جنگ‌های مختلفی حضور داشت تا آنکه کار حکومت اسلامی به دست باکفایت مولا امیرالمؤمنین(ع) افتاد. 🔹او اولین کسی بود که در کوفه با مولا علی(ع) بیعت کرد؛ و بیعتش چنین بود که در میان کوفیان گفت: «دست چپم از آنِ من و دست راستم از آنِ علی(ع) است»، پس دست چپ خود را بر دست راست گذاشت و گفت: «با علی(ع) بیعت کردم و به خلافت او راضی شدم تا خدا و پیامبر هم از من راضی شوند». 🔸هاشم در جنگ جمل و صفین ملازم امیرالمؤمنین(ع) بود و برق‌آسا بر دشمنان می‌تاخت تا سرانجام در صفین پس از رشادت‌ها و شجاعت بسیار، در رکاب مولای خود امیرالمؤمنین علی(ع) به شهادت رسید. منابع: الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۴۶؛ الخلاف، ج۱، ص۷۱۵؛ اسدالغابه، ج۴، ص۶۰۱؛ وقعة صفین، ص۳۵۴. . ۱۹ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸اینکه یک رزمنده و جنگاور، یک چشم خود را از دست بدهد خیلی سخت است؛ ولی کور شدن یک چشم، دلیلی نبود که
🔸زمانی که امیرالمؤمنین(ع) تصمیم گرفت برای سرکوبی سپاه معاویه عزیمت کند، ابتدا مهاجران و انصار را جمع کرد و نظر آنان را در حرکت به سوی صفین و شام جویا شد. هاشم مرقال که جنگاوری آگاه و بابصیرت بود و دوست و دشمن را به خوبی می‌شناخت، در مقام مشورت، مردم شام را این‌گونه معرفی کرد و به حضرت اعتقاد خود را دربارۀ آنان چنین بیان داشت: «ای امیرمؤمنان! من به خوبی از نیت این قوم آگاهم؛ آنها دشمنان تو و دشمنان شیعیان تو، و دوست کسانی هستند که دنیاطلب‌اند و در قتال و جنگ با تو از هیچ تلاشی فروگذار نیستند. آنها بر دنیا و متاع زودگذر آن حریص‌اند و در آنچه به چنگ آورده‌اند، سخت بخیل‌اند. هدف و آرزویی جز رسیدن به دنیا ندارند، و خونخواهیِ عثمان را بهانه قرار داده و به این وسیله نادان‌ها را می‌فریبند، و دروغ می‌گویند؛ زیرا از ریختن خون عثمان نفرت نداشتند ولی به بهانهٔ آن در طلب دنیایند. ای امیرمؤمنان! ما را به مقابله با ایشان ببر، اگر حق را قبول کردند، چه بهتر؛ و غیر از حق، چیزی جز گمراهی نیست. و اگر چیزی جز تفرقه و تمرّد و بدبختی را نپذیرفتند، که گمان من نسبت به ایشان چنین است، و به خدا سوگند بعید می‌دانم که آنان بیعت کنند؛ ولی ممکن است هنوز در میانشان کسانی باشند که اگر از منکر نهی شوند و به معروف امر گردند، فرمان برند و پیروی کنند و از راه رفتۀ خویش باز گردند». 🔹هاشم مرقال چنان مورد اعتماد امام علی(ع) بود که دو سال بعد از شهادت هاشم در صفین، و زمانی که حکومت مصر با توطئه و لشکرکشی معاویه به آنجا، از سلطهٔ حضرت خارج شد، ایشان فرمودند: «می‌خواستم هاشم بن عتبه را فرماندار مصر کنم؛ اگر او را انتخاب می‌کردم میدان را برای دشمنان خالی نمی‌گذاشت و به عمروعاص و لشکریان معاویه فرصت نمی‌داد». منابع: وقعة صفین، ص۹۲؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۷۲؛ الغارات، ص۱۵۶. . ۱۹ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸شاید ماجرای آن زنی که به شکایت از کارگزار امیرالمؤمنین(ع) نزد مولا شکایت برد را شنیده‌اید؛ او که نامش سوده بنت عماره بود، در زمان حکومت معاویه نیز به شکایت از کارگزار معاویه نزد او رفت و اعتراض کرد که چرا کسی را بر ما گماشته‌ای که مردان ما را می‌کشد و اموال ما را غارت می‌کند. اما معاویه در پاسخ او را به مرگ تهدید کرد. سوده سر به زیر انداخت و اشعاری در ستایش علی(ع) و عدل او به زبان آورد. معاویه سخنان او را شنید و گفت: مگر علی در حق تو چه کرده که چنین می‌گویی؟ سوده گفت: در زمان حکومت علی(ع) یکی از کارگزارانش مرا آزرد و من شکایت نزد آن حضرت بردم، ایشان به احترام من نماز را به تأخیر انداخت و با مهربانی از حاجتم پرسید؛ وقتی بیان کردم، چشمانش پر از اشک شد و فرمود: «خدایا، تو خود می‌دانی که من دستور ستم بر بندگانت را نداده‌ام». سپس برای کارگزارش نامه نوشت و او را از فرمانداری برکنار کرد؛ در حالی که آن نامه را لاک و مهر نکرد، بلکه نامه را سرگشاده به من داد و خودم نامه را برای کارگزارش بردم. 🔹همین ماجرا اخلاص و وفاداری سوده را نسبت به امیرالمؤمنین علی(ع) بیش از پیش کرده بود و با چنین شجاعتی نزد معاویه از عدل علی(ع) سخن می‌گفت. 🔸سوده زنی شاعر و شجاع بود که در صفین هم با اشعار خود برای یاری امیرالمؤمنین(ع) حضور داشت. منابع: عقد الفرید، ج۲، ص۱۰۲؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص۳۲۴. . ۲۰ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸زمانی که در جنگ صفین، ماجرای حکمیت پیش آمد، یکی از یاران و شیعیان مولا امیرالمؤمنین(ع) به نام نافع بن اسود تمیمی که در صفین همراه حضرت بود، سر به زیر انداخت و با آن ذوق شاعرانه‌ای که داشت، اشعاری سرود که نشانه بصیرت و آگاهی این مرد بزرگ و ایمان و باور قلبی او به جایگاه ولایت امام و مقتدایش علی(ع) است. ▫️از من به حضرت علی(ع) درود و شادباش گویید که تحمل چنین کوه گرانی را به ضرورت پذیرفته است. ▫️وی بارگاه اسلام را، پس از ویرانی، از نو بنا کرد و جمعی از افراد پست بر ضد او برخاستند و سپس آرام شدند. ▫️گویی هنگام نابودی بارگاه اسلام، پیامبر با سنت‌هایی که نهاده است، نزد ما باز آمد و به نوسازی پرداخت. منابع: وقعة صفین، ص۴۹۲؛ پیکار صفین (ترجمه اتابکی)، ص۶۷۸. . ۲۱ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸روزی یکی از یاران و شیعیان امیرالمؤمنین علی(ع) به نام منذر بن ابی‌حمیضه وداعی که مردی شاعر و جنگاوری شجاع بود، به محضر امام آمد و عرض کرد: «ای امیرمؤمنان! برخی قبایل از معاویه تقاضای مقررّی و جایزه کرده‌اند و معاویه به درخواست آنها توجه کرده و هدایا و مقرری به آنها اعطا نموده است! آنان با این کارشان دین خود را به دنیا فروختند، ولی ما به جای دنیا به آخرت و به جای شام به عراق و به جای معاویه به شما راضی شدیم؛ به خدا سوگند، آخرت ما بهتر از دنیای آنها و عراق ما بهتر از شام آنان و امام ما هدایت‌کننده‌تر از امام آنهاست. بنابراین باب جنگ را بگشای و به یاری ما اعتماد کن و ما را به مرگ راهنمایی و هدایت نما». 🔹سپس حضرت امیرمؤمنان علی(ع) در برابر سخنان دلگرم‌کنندهٔ منذر و اعتقاد و ایمان او در حق وی و قومش دعای خیر کرد و فرمود: «خداوند تو را رحمت کند». منابع: وقعة صفین، ص۴۳۵؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۱۳۷؛ الاصابه، ج۶، ص۳۱۴. . ۲۲ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸یکی از یاوران شجاع و جنگاور مولا علی(ع)، حارث بن جمهان جعفی است که در جنگ صفین دستور فرماندهی مالک اشتر بر سپاهیان همراه زیاد بن نضر و شرح بن هانی را به آنها رساند. 🔹حارث بن جمهان از رزمندگان شجاعی بود که در روزهای سخت جنگ صفین دوشادوش مالک اشتر با حمله به سپاه معاویه توانستند بخش عظیمی از لشکر شام را متواری کنند تا توازن قوای نظامی به نفع سپاه امیرالمؤمنین(ع) رقم بخورد. 🔸شجاعت و دلاوری حارث در صفین چنان بود که وقتی بخشی از سپاه امیرالمؤمنین(ع) به فرماندهی عبدالله بن بدیل، در محاصره لشکر شام قرار گرفتند و عده زیادی از آنها به شهادت رسیده و عده‌ای دیگر مجروح و خسته تحت تعقیب دشمن بودند، مالک اشتر به حارث فرمان داد تا برای نجات آنها اقدام کند. حارث همراه نیروهای تحت امرش، با حمله‌ای برق‌آسا به سپاه شام که در تعقیب نیروهای زخمی و در حال فرار بودند، آنها را زمین‌گیر کرد و توانست نیروهای خودی را نجات داده و به اردوگاه بازگرداند. منابع: وقعة صفین، ص۱۵۴ و۲۵۴؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۲۲-۲۳؛ رجال طوسی، ص۳۹. . ۲۳ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸جوانی اهل مکه بود که پس از اعلام رسالت حضرت محمد(ص)، شبی در خواب دید که لب پرتگاه جهنم ایستاده و پدرش می‌خواست او را در میان آتش اندازد که پیامبر(ص) دست او را گرفت و نگذاشت در آتش بیفتد. او که نامش خالد بن سعید بن عاص است، فردای این خواب خدمت رسول خدا(ص) آمد و به یگانگی خدا و رسالت پیامبر شهادت داد که وی را جزو اولین مسلمانان قرار داد. بعد از مسلمان شدن خالد پدرش نان او را قطع و برادرانش را از سخن گفتن با او منع کرد. همین باعث شد که خالد همنشینی با پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) را برگزید. 🔹پس از پیامبر(ص) و زمانی که خلافت ابوبکر مطرح شد، خالد بن سعید اولین کسی بود که به خلافت ابوبکر اعتراض کرد و فضایل و سابقه امیرالمؤمنین(ع) در اسلام و مجاهدت‌های حضرت را به ابوبکر یادآور شد که نشان از بصیرت و صداقت خالد در اعتقاد وی به امامت و ولایت مولا علی(ع) است. 🔸خالد تا زمانی که زنده بود امیرالمؤمنین علی(ع) را بر دیگران مقدم می‌داشت اما عمرش کفاف نداد تا خلافت حضرت را درک کند و در راه آن حضرت جان‌فشانی نماید. او در یکی از جنگ‌های مسلمانان با رومیان به شهادت رسید. منابع: اسدالغابه، ج۲، ص۸۲؛ الاصابه، ج۲، ص۲۳۶؛ الاستیعاب، ج۲، ص۴۲۲؛ الخصال، ج۲، ص۴۶۳. . ۲۴ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸پسرعموی رسول خدا(ص)، ربیعة بن حارث بن عبدالمطلب از مهاجران به مدینه بود که در فتح مکه و طائف حضور داشت و در نبردهای مسلمین با مشرکان همیشه ثابت‌قدم بود. 🔹ربیعه که از شیعیان و حامیان مولا علی(ع) بود، هرگز در دفاع از حقانیت حضرت در امر ولایت و خلافت کوتاهی نکرد و این ارادت و اخلاص خود را ضمن قصیده‌ای بیان کرده که در تاریخ ماندگار شده است. ▫️گمان نمی‌کردم امر خلافت از دست بنی‌هاشم و سپس از دست ابوالحسن [علی(ع)] بیرون رود. ▫️آیا ابوالحسن [علی(ع)] نخستین كسی نبود كه به سوی قبله نماز گزارد؟ و آیا آشناترین مردم به آیات و سنت‌های رسول خدا(ص) نبود؟ تا آنجا که می‌گوید: ▫️چه چیزی شما را از بیعت با علی(ع) بازداشت تا از آن آگاه شویم؟ بدانید كه بیعت با شما پایه و اساس فتنه‌هاست. 🔸ربیعه در زمان حیاتش همیشه مدافع حق امامت و خلافت پسرعموی خود، مولا علی(ع) بود؛ گرچه اجل مهلت نداد تا زمان حکومت امیرالمؤمنین(ع) را درک کند و حضرت را در حکومت‌داری و جنگ‌هایش یاری نماید. ربیعه در سال ۲۳هجری (زمان خلافت عمر) از دنیا رفت. منابع: اسدالغابه، ج۲، ص۱۶۶؛ معرفة الصحابه، ج۲، ص۲۸۷؛ تهذیب التهذیب، ج۳، ص۷۹؛ الفصول المختاره، ص۲۱۶. . ۲۵ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸اینکه امروز احادیث و خبرهای زیادی از صدر اسلام و حکومت امیرالمؤمنین(ع) و وضعیت آن دوران به ما رسیده است، مدیون کسانی چون زید بن وهب جُهَنی هستیم که حدیث پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) و دیگر اصحاب، و وقایع جنگ‌های جمل، صفین و نهروان و... را برایمان روایت کرده‌اند. 🔹زید بن وهب که از شیعیان علی(ع) و اولاد اوست، همواره در رکاب حضرت بود و آنچه از حضور خود در جنگ جمل، صفین و نهروان مشاهده کرده را مکتوب یا برای شاگردان خود روایت می‌کرد تا در تاریخ ثبت شود و ما امروز از آن رشادت‌ها، شجاعت‌ها و افتخارات بزرگی که قرین با مظلومیت نصیب اهل‌بیت و شیعیان آنان شده است، آگاه شویم. 🔸زید پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع)، یاور و همراه امام حسن(ع) بود و در مدائن که به حضرت حمله کرده و به ایشان ضربت زده بودند، با امام گفتگو کرد و روایتی از قیام حضرت مهدی(عج) در آخرالزمان از آن حضرت بیان کرده است که جایگاه زید نزد اهل‌بیت را نیز نشان می‌دهد. 🔹زید بن وهب همچنین کتابی از تمام خطبه‌های امیرالمؤمنین(ع) در نمازهای جمعه و عیدها و دیگر مناسبت‌ها و اجتماعات جمع‌آوری کرده بود که به عنوان کهن‌ترین منبع نهج‌البلاغه شناخته می‌شود. منابع: اسدالغابه، ج۲، ص۲۴۲؛ الاصابه، ج۲، ص۶۴۹؛ معرفة الصحابه، ج۲، ص۳۶۶؛ وقعة صفین، ص۲۳۲؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص۱۳۰؛ رجال طوسی، ص۴۲؛ رجال برقی، ص۶. . ۲۶ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸اینکه امروز احادیث و خبرهای زیادی از صدر اسلام و حکومت امیرالمؤمنین(ع) و وضعیت آن دوران به ما رسیده
🔸روایتی پیرامون علت صلح امام حسن(ع) و بشارت ظهور مهدی موعود(عج) ▫️زید بن وهب می‌گوید وقتی امام حسن(ع) در مدائن مجروح شده و رنجور بود، نزد آن حضرت رسیدم و گفتم: ای فرزند رسول خدا! اوضاع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ زیرا مردم در حیرت‌اند. ▫️حضرت فرمود: به خدا سوگند که معاویه برای من بهتر از این مردم است، می‏‌پندارند که شیعه و پیرو من‌اند حال آنکه کمر به قتل من بسته و بارم را غارت و مالم را به تاراج بردند. به خدا اگر از معاویه برای حفظ خون خود و امان خانواده‏‌ام عهدی بگیرم، برای من بهتر است از اینکه این به ظاهر شیعیان، خونم را ریخته و اهل بیت و بعضی از پیروانم تباه و ضایع شوند. به خدا اگر با معاویه جنگ کنم، همین‌ها مرا دست‌بسته تحویل او خواهند داد. پس به خدا سوگند اگر در حالی که عزیز و آبرومندم با او صلح کنم، برای من بهتر از آن است که در حال اسارت مرا به قتل رسانند، یا بر من منّت گذارد که این برای همیشه مایه ننگ بنی‌هاشم شود، و معاویه و نسل او پیوسته و تا ابد بر این منّت بر زنده و مردهٔ ما خواهند بالید. ▫️زید می‌گوید: عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! آیا می‌‏خواهی شیعیانت را همچون گلّه بی ‏چوپان رها کنی؟! ▫️حضرت فرمود: چه کنم ای برادر جهنی؟ به خدا من از امری آگاهم که از موثقان نزد پروردگار به من رسیده؛ روزی امیرالمؤمنین(ع) به من فرمود: ای حسن! چه حال داری وقتی ببینی که پدرت کشته شده؟! یا ببینی بنی‌امیه به حکومت رسیده‏‌اند؟! و امیر ایشان فردی پرخور و شکم‏چران است که هر چه می‌‏خورد سیری ندارد، و در حالی جان می‌‏دهد که نه او را در آسمان یاوری است و نه در زمین اثری. سپس بر غرب و شرق عالم حاکم گردد، و مردم به او معتقد شده و مدّت حکومتش به طول انجامد، در این ایام شیوه‏‌های بدعت و گمراهی را به کار می‌‏بندد، و حق و سنّت رسول خدا(ص) را به نابودی می‏‌کشاند. تمام اموال را میان طرفدارانش پخش، و از مستحقّان آن منع می‌‏کند، اهل ایمان در حکومت او خوار و زبون و افراد فاسق توانا و قدرتمندند، و مال و ثروت را میان یارانش دست به دست می‌‏گرداند، و بندگان خدا را به بردگی خود می‌‏کشد. حق و حقیقت در روزگار حکومت او پوسیده شده و باطل ظاهر، و افراد صالح لعن می‌‏شوند، و هر که با او بر سر حق مخالفت کند، وی را به قتل رسانده و طرفداران خود را در باطلشان تأیید می‌‏کند. همین‌طور خواهد بود تا اینکه خداوند در آخرالزمان و روزگارِ حیرت و جهلِ مردم، مردی را مبعوث فرماید که او را توسط فرشتگانش تأیید و یارانش را حفظ نموده و با آیات و معجزات خود او را نصرت بخشد، و او را بر تمام اهل زمین غالب و چیره سازد، به نوعی که همه مطیع او شوند، چه با میل چه با کراهت. او زمین را پر از قسط و عدل و نور و برهان نماید، تا جایی که تمامی سرزمین‌ها پیرو او شوند، همه کافران به او ایمان آورده؛ و مردمِ تبهکار، صالح شوند، و درندگان در حکومت او آرام و در صلح‌اند. و زمین روئیدنی خود را ظاهر و آسمان برکاتش را نازل ساخته و تمام گنج‌های خود را برای او آشکار می‌‏سازد، و برای چهل سال بر تمام عالم حاکم شود. 🔸«فَطُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ أَيَّامَهُ وَ سَمِعَ كَلَامَهُ»🔸 پس خوشا به حال کسی که روزگار او را درک کند و سخنانش را به گوش جان بشنود. منبع: الإحتجاج، ج۲، ص۲۹۰؛ الإحتجاج (ترجمه جعفری)، ج۲، ص۶۸. 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸یکی از یاران مجاهد و شجاع امیرالمؤمنین علی(ع) که شرح رشادت او در جنگ صفین آمده، رفاعة بن ظالم حمیری است. 🔹رفاعه پس از شهادت پسرعمویش حکم بن ازهر حمیری، توسط یکی از نیرومندان لشکر شام به نام حجر بن یزید کندی معروف به «حجر الشر»، برای نبرد تن به تن با او، به میدان آمد و در حالی که رجز می‌خواند چنان ضربتی بر حجر زد که نقش بر زمین شد و به هلاکت رسید. 🔸وقتی امیرالمؤمنین(ع) خبر کشته شدن حجر الشر به دست رفاعه را شنید، خوشحال شد و فرمود: «خدای را سپاس، که حجر الشر به انتقام خون حکم بن ازهر حمیری به هلاکت رسید». منابع: وقعة صفین، ص۲۴۳؛ اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۰۷. . ۲۷ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸مردی عابد و پرهیزکار از یاران مولا علی(ع) و از شیعیان حضرت بود که در کوفه سکونت داشت و از بزرگان آن دیار محسوب می‌شد. او ربعی بن حِراش عبسی که خصوصیت بارزش راستگویی و پرهیز از دروغ بود. 🔹در شدت راستگویی او همین بس که وقتی دو فرزندش بر ضد حجاج بن یوسف خلیفهٔ ستمگر و خون‌خوار کوفه اقدام کردند، حجاج دستور داد آنها را دستگیر کنند ولی آن دو فرار کرده و پنهان شدند. اطرافیان خلیفه به حجاج گفتند اگر از پدرشان ربعی بن حراش سؤال کنی، محل پنهان شدن فرزندانش را می‌گوید؛ چون او اهل دروغ نیست. پس حجاج کسی را مأمور کرد تا از ربعی بپرسد فرزندانش کجا مخفی شده‌اند. ربعی پاسخ داد: دو فرزند من در خانه پنهان شده‌اند، و خدا یاری‌رسان است. همین راستگویی ربعی موجب حیرت حجاج شد و آن دو فرزند را به خاطر راستگویی پدرشان بخشید و آزاد کرد. منابع: الاصابه، ج۲، ص۵۰۸؛ اسدالغابه، ج۲، ص۱۶۳؛ اعیان الشیعه، ج۶، ص۴۵۰. . ۲۸ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸زمانی که سپاهیان شام پیش از شروع جنگ صفین، آب فرات را یک شبانه‌روز بر اهل عراق بستند، ظبیان بن عماره تمیمی که جوانی رشید و شجاع از یاران امیرالمؤمنین علی(ع) بود، همراه با عده‌ای دیگر از فرماندهان و دلاوران سپاه امام، برای بازپس‌گیری فرات نبرد کردند و توانستند شریعه فرات را آزاد کنند. 🔹ظبیان همچنین در اولین برخورد جنگی سپاه امیرالمؤمنین(ع) با لشکر شام، شجاعانه جنگید و یکی از سرداران سپاه معاویه به نام عبدالله بن منذر تنوخی را به هلاکت رساند. 🔸او در زمره کسانی بود که به دستور امیرالمؤمنین(ع) برای سرکوبی شورش ابن‌حضرمی که در بصره مشغول فتنه و خون‌ریزی بود، روانه شدند و گروه ابن‌حضرمی را نابود کردند. 🔹ظبیان که در زمان قیام مختار از فرماندهان او بود، سر عمر سعد ملعون را برای محمد حنفیه ارسال کرد. منابع: اسدالغابه، ج۳، ص۷۰؛ وقعة صفین، ص۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۵۶۷؛ ج۵، ص۱۱۲؛ ج۶، ص۶۲؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۳۲۷. . ۲۹ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸