⭕️ اطلاعیه فوری
🔰 #غربالگری_خانه_بهداشت
فراخوان نیروی جهادی جهت تماس با خانواده های ساکن استان قم ، به منظور پایش وضعیت سلامت
📌 بدون نیاز به حضور در مکانی خاص (داخل منزل)
📌 بدون تشخیص شماره تلفن شما برای خانوار مخاطب
📌 بدون هزینه تلفن
🔹دوره آموزشی جهت توجیه:
🗓زمان: ۲۷ اسفند، ساعت ۱۰ صبح
🏢مکان: خانه بهداشت واقع در ۲۰ متری شهید بهشتی
✅جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به ادمین کانال بسیج دانشجویی دانشگاه قم پیام دهید.
📍ویژه برادران و خواهران
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#بسیج_دانشجویی_استان_قم
@QomBasij
تو سرمای کردستان...
تو دل کوه...
ابراهیم ول کن نبود...
هر چقدر بهش اصرار کردیم انگار نه انگار...
رفتم جلوشو گرفتم و گفتم:
+ابراهیم! بیخیال نمیشی؟
این عراقیه! مجروحم که هست راه نمیتونه بره...
چجوری اینو ببریم از کوه پایین؟
ولش کن بیا بریم...
ابراهیم یه لبخندی زد و:
-میندازیم رو کولمون برادر...
من این بنده خدا رو اینجا تنها نمیذارم...
*حاجی ولمون کن
ما خودمون کلی وسیله داریم زورمون نمیرسه اینو بلندش کنیم دیگه...
این تا مقر زنده نمیمونه...
کلی راه داریم تا مقر...
یه تیر خلاصی بزن راحتش کن...
-عزیز دل برادر...
من این بدنو ساختم واسه همین موقع ها دیگه خودم میارمش پایین
برین کنار
یاااا علــــی...
ابراهیم یه یاعلی گفت و مجروح عراقی رو انداخت رو کولش و راه افتاد...
بعضی از بچه ها میگفتن ابراهیم دیوونس
چرا الکی خودشو خسته میکنه ...
اما خلاصه راه افتادیم...
اون شب تا صبح تو راه بودیم
و نزدیک صبح رسیدیم به مقر...
عراقیه هم زنده موند و رسید به درمانگاه...
اون روزا گذشت ...
بعدا شنیدیم اون عراقیه توبه کرده و رفته تو گردان توابین...
یه روز هم خبر شهادتشو یکی از اون بچه ها( که اون شب میگفت: ابراهیم دیوونس) بهم رسوند...
اره رفیق...
چند بار مسیر زندگی یکیو عوض کردی؟
چنتا دل رو تونستی امام حسینی کنی؟
شهیدانه زیستن یعنی زندگی مثل #ابراهیم_هادی...
این یه قضیه از هزاران اتفاق زندگیشه...
و ابراهیم یکی از هزاران شهید انقلاب...
میدونم سخته...
ولی میشه ...
#شهیدانه_زیستن
#راهیان_نور_مجازی
#موج_عاشقی
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐@QomBasij
لبخندبسیجی3-فوتبال.mp3
902.3K
#لبخند_بزن_بسیجی ۳
⬅️ بازی در جبهه
😜وقتی روحانی گردان دروازه بان می شود
🎤حجت الاسلام انجوی نژاد
#راهیان_نور_مجازی
#موج_عاشقی
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐@QomBasij
#دلنوشته
❇️ اولین کتابی که سیره و زندگی شهدا رو خوندم کتاب سلام بر ابراهیم بود
چه قدر مجذوب رفتار شهید شده بودم...ایمانشون،رفتارشون همشون من رو مشتاق کرده بود که سفر پیششون برم
.
.
.
.
از چی بگم؟،از اینکه شهدا زنده ان،یا اینکه همیشه حواسشون به ماها هست
صدای یکی از بچه ها می اومد که تو اتوبوس میگفت رفقا میخوایم بریم کانال کمیل
دل تو دلم نبود
من کجا؟کانال کمیل کجا؟
سریع وسایلم رو جمع کردم تا زودتر برسم
انگار رو هوا معلق بودم و چیزی متوجه نمیشدم فقط میخواستم خودمو برسونم
نردیک و نزدیک تر میشدیم قلبم با شدت زیادی کوبیده میشد به سینم
لحظه رسیدن به یار عجب حال و هوایی دارد...
باورم نمیشد دارم رو خاکی راه میرم، که شهید هادی روی این خاکا راه رفته
تو هوایی نفس میکشم که شهید نفس کشیده
اشک امونم رو بریده بود
تمام دردهامو تو قلبم نگه داشتم تا بتونم اخر سالی به اقا ابراهیم بگم تا قلبم یه کم سبک تر شه...گفتم گفتم گفتم تا روحم آروم گرفت
پاشدم دو رکعت نماز خوندم به نیت تمام رفقایی که التماس دعا گفتن
عهدمو محکم تر بستم
قولامو جدی تر گفتم
با کوله باری از گناه اومده بودم اما دعوتم کرده بود
آخ شهدا گاهی نگاهی به این دل پر گناه ما...
#کانال_کمیل
#راهیان_نور_مجازی
#موج_عاشقی
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐@QomBasij
#صرفا_جهت_یادآوری
🤔سال پیش همچین موقعی ...
✅ روز دوم #اردوی_راهیاننور_۹۷
🔸یادمان فتح المبین ...
🔹روایتگری حاج آقا ماهری ...
🔸اسکان اهواز ...
❤️جمع باصفای رفقا ...
📌 تا آخر #موج_عاشقی هرشب یک روز از روز های اردوی راهیان نور سال ۹۷ رو براتون میذاریم .
☺️انشاءالله که خاطرات ناب براتون یادآوری بشه ...
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐 @QomBasij
#صرفا_جهت_یادآوری
🤔سال پیش همچین موقعی ...
✅ روز سوم #اردوی_راهیاننور_۹۷
🔸یادمان طلائیه ...
🔹روایتگری حاج آقا ترابیان ...
🔸سخنرانی حاج آقا مطلبی ...
🔹یادمان هویزه ...
🔸شهید علم الهدی ...
😉شهید حاتمی و حاجت دادنهاش ...
📌 تا آخر #موج_عاشقی هرشب یک روز از روز های اردوی راهیان نور سال ۹۷ رو براتون میذاریم .
☺️انشاءالله که خاطرات ناب براتون یادآوری بشه ...
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐 @QomBasij
#صرفا_جهت_یادآوری
🤔سال پیش همچین موقعی ...
✅ روز سوم #اردوی_راهیاننور_۹۷
🔸سخنرانیهای جذاب حاجآقا مطلبی ...
🕌 اسکان حسینیه در اهواز ...
🔹هیئت های با حس و حال ...
🔸سینه زنی در جمع رفقا ...
🔹 روایت گری ...
🔸یادمان طلائیه ...
🔹 یادمان علقمه ...
📌 تا آخر #موج_عاشقی هرشب یک روز از روز های اردوی راهیان نور سال ۹۷ رو براتون میذاریم .
☺️انشاءالله که خاطرات ناب براتون یادآوری بشه ...
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐 @QomBasij
#گزارش تصویری
🔶حضور جهادگران بسیجی دانشگاه قم در خط مقدم مبارزه با کرونا در نقاهتگاه موقت سپاه قم در مجتمع یاوران مهدی جمکران
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐 @QomBasij
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هویزه
🎞 اینجا هویزه است...
جایی برای تفکر...
به چه می اندیشی جوان دانشجو...؟
به آینده ات...
به زندگی ات...
به تحصیل و شغل و سابقه ات...
به چه؟
💥اینجا باید به هویتت بیاندیشی، به هویت انسانی ات، به هویت اسلامی ایرانیت، به هویت جوان عصر ظهور بودنت...
☀️و از علم الهدی بخواه که در این اندیشه تو را یاری کند.
#راهیان_نور_مجازی
#موج_عاشقی
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐@QomBasij
علم الهدی را چه چیزی ساخت -ترابیان.mp3
6.76M
#هویزه
#شهید_علم_الهدی
🎧 شاکله وجودی شهید حسین علم الهدی و مختصری از زندگی پربرکت این شهید
🎤حجت الاسلام محمد ترابیان
#ترابیان
#راهیان_نور_مجازی
#موج_عاشقی
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐@QomBasij
#هویزه
⬅️ بنی صدر دستور داده بود كه باید نیروهای مستقر در هویزه عقب نشینی كنند و به سوسنگرد بیایند!
حسین میگفت: هویزه در دل دشمن است و ما از اینجا میتوانیم به عراق ضربه بزنیم،شخصاً با بنی صدر هم صحبت كرده بود.
.
⬅️ وقتی كه دید راه به جایی نمیبرد، نامه ای به آیت الله خامنه ای نوشت و گفت كه تعداد اسلحه های ما از تعداد نیروها هم كمتر است، ولی میمانیم!
در دی ماه ۱۳۵۹ بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی، اما با دل استوار از ایمان و توكل، مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی كردند...
هیچ كس زنده نماند!
.
⬅️ عراقیها با تانك از روی اجساد مطهر شهدای هویزه گذشتند، طوری كه هیچ اثری از شهدا نماند...
بعدها جنازه ها به سختی شناسایی شدند!
حسین را از قرآنی كه در جیبش بود شناختند...
قرآنی با امضای امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای...
.
#شهید_علم_الهدی
.
🔰#امام_خامنه_ای نوشت:
هر کدام از شما جوانان یک نسخهی قرآن در جیب بغلتان داشته باشید؛
اگر در جایی منتظر کاری میایستید و فراغتی پیدا میکنید!
- یک دقیقه، دو دقیقه، پنج دقیقه، نیم ساعت -
قرآن را باز کنید و به تلاوت آن مشغول شوید؛
تا با این کتاب انس پیدا کنید...
#راهیان_نور_مجازی
#موج_عاشقی
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐@QomBasij
🌴 معرفی کتاب:
«پایی که جاماند» خاطرات سید ناصر شانزده ساله ایست که در آخرین روزهای جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقیها درمی آید؛ وقتی اسیر میشود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است...
📌صداقت حسینی پور در این کتاب اشک و لبخند را بر چشم و لبهای مخاطب می رویاند :
«بايد به خودم ميقبولاندم دارم اسير ميشوم. سعي كردم همان لحظه از تمام دلبستگيهايم دل بكنم، همه تعلقات و دلبستيهايم جلويم رژه ميرفت. از دنيا فقط يك دوچرخه 28 داشتم، براي اينكه راحتتر جان دهم بايد از دلبستگيهايم دل ميكندم. از پدرم، خانوادهام، خودم و دوچرخهام 😅 »
🖌یکی از نکات عجیب در مورد کتاب این است که آقای حسینی پور کتابش را به گروهبان عراقی ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه ۱۶ تکریت، که در زمان اسارت مورد شکنجه و آزارش قرار گرفت، تقدیم کرد. 😳 توضیح ایشان خود گویای معرفت عمیق بسیجیان خمینی است :
بسیجی امام خمینی(ره) بودن روح بزرگی می خواهد و البته سرباز امام بودن روح بزرگ هم دارد. من این کتاب را به ولید تقدیم کردم و هنوز هم برای او عاقبت به خیری میخواهم و امیدوارم روزی به خودش بیاید و بفهمد که چقدر بچههای ساده و مظلوم ما را اذیت کرد و شکنجه داد اما این ما بودیم که راه راست را رفتیم. همانطور که حضرت زینب(س) در واقعه کربلا میفرمایند «مارأیت الاجمیلا» من هم همیشه میگویم به جز زیبایی چیزی ندیدم.
توصیف لحظات «ما رایت الا جمیلا» در کوران شکنجه ها و دردها در این کتاب دنبال کنید...
#معرفی_کتاب
#پایی_که_جا_ماند
#راهیان_نور_مجازی
#موج_عاشقی
#بسیجدانشجوییدانشگاهقم
🌐@QomBasij