eitaa logo
29 دنبال‌کننده
684 عکس
773 ویدیو
10 فایل
باسمه تعالی بدینوسیله انحلال تمام کانال های جبهه در استانها را اعلام می نماید. صرفا کانال و گروه کشوری جبهه باقی می مانند. در صورت تمایل از طریق پیوند زیر عضو شده و ارتباط خود را حفظ نمائید : @hemasesaz1
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ شمشیرزن یک دست تیربارچی عراقی را قیمه قیمه کرد 🔹️ شهید عبدالرزاق علی شیری در سال ۱۳۴۱ در کرج متولد شد و در طفولیت به علت تب شدید از ناحیه پای چپ فلج گردید. □ هر چند بهبودی پیدا کرد اما لنگیدن پای چپ همیشه با او بود. 🔸️ عبدالرزاق در دفاع مقدس بدون توجه به معلولیت سریع وارد واحدهای رزمی شد و به عنوان یک رزمنده اسلحه به دست گرفت □ سال ۱۳۶۱ در سومار در اثر اصابت ترکش دستش چپش از کتف جدا شد و با آستین خالی با یک شمشیر بر کمر وارد میدان شد. ■ سه ماه بعد در عملیات والفجر یک تیر به گردنش اصابت کرد و باز مجروح شد. 🔹️ مدتی بعد، حضور عبدالرزاق در مقر قلاجه قبل از عملیات والفجر۴ با آستین خالی و قداره به کمر، در حالی که پرچم سرخی به دست همه رو حیرت زده کرد و دوباره در اثر اصابت ترکش به شدت مجروح شد. ■ در گردان علی اصغر خط شکن شد وبا هدف ضربه زدن به دشمن در جزیره ام الرصاص و آن سوی اروندرود وارد میدان شدند. 🔸️ عبدالرزاق "شمشیر بند" در عملیات والفجر۸ در جزیره ام الرصاص وقتی تیربار چهارلول دشمن امان همه را بریده بود، دست به کار شد. □ عبدالرزاق نارنجک به کمر و شمشیر به دست برای رسیدن به تیربار دشمن از باتلاق گل و لای گذشت و دقایقی بعد تیربار دشمن خاموش شد و عبدالرزاق هم افتاد. □ عبدالرزاق علی شیری تیربارچی بعثی را با شمشیر قیمه قیمه و خودش هم به شهادت رسید. ■ رزمندهای زیادی توانستند از محاصره خارج شوند و پیکر عبدالرزاق بعد از ۱۳ سال به وطن باز گشت و در گلزارشهدای امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شد.
🔻اسرائیل (ترور آلارم) صهیونیستها ایندفعه برای تجزیه طلبان برنامه دارند باید بسیار مواظب بود مخصوصا اگر گرونی بنزین و اینا قراره اتفاق بیوفته 😡البته تمایلات آذربایجان رونگفتندکه تاتهران آمدند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 روی میز این داروخانه نوشته شده ، داروی مسکن قلب موجود است ، موثر و بدون عوارض ، 💕 مشتری پس از خرید داروی خود درخواست داروی مسکن قلب هم می نماید و ببینید اقدام بسیار جالب مسئول داروخانه را 💓 نوای دلتنگی🥀
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 🏴‍☠👿برای ایران؛ همان ..‌.!😈🏴‍☠ 👌 پزشکیان؛ همان شعار دروغین (نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران!!!) است. 👌 پزشکیان؛ همان است. 👌شعار for iran؛ همان و و تفاله‌های رذل و جنایتکار است. 👌؛ همان است. 👌برای‌ایران ؛ همان جاسوس وصل به عضو CIA آمریکاست. 👌«برایایران»ِ امروز؛ همان دیروز به است 👈توضیح👉 👈پ.ن.: 👌 می‌گن؛ نمی‌خوایم، عوض می‌شه! 👌هم‌صدائی مدعیان با مدعیان ؛ همان غریو خرکی ... آی خر برفت است. 👌آری! این غلط‌ها همان غلط‌هاست! 🚾 استخدام ! تنها (و البته الزامی و ) در این ! این ؛ چاقو زدن کشنده و حداقل؛ لگد زدن براندازانه به (این (ص) و حاصل ) و مدافعین آن و لااقل راهزنانه است. 👈ضمناً عالیجناب پزشکیان به نمایندگی (و و مسبوق به سابقه با) فرمودند: ⚔«قدرت و توان نظامی [نیروهای مسلح و ] باید برای [ضدیت با] مردم و [نظام]برای‌ایران، به کار گرفته شود»! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۰۳/۰۶/۲۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
13.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😇 اُف به شرف نداشته بعضی مسئولین بی کفایت و خائن @jasbdelijan لطفا این ویدئو را آنقدر دست به دست بچرخونید تا به دست مسئولی دلسوز برسد که چگونه گروهی با بی درایتی ، نفوذ و تصمیمات از من درآوردی ها ،چگونه باعث نابودی می شوند.😭
🔹اوبونتو چیست؟ یکی از پژوهشگران حوزه مردم‌شناسی، که برای پژوهشی به آفریقا سفرکرده بود، روزی در یکی از قبایل، به تعدادی از بچه‌ها، یک بازی را پیشنهاد کرد. او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به سبد برسد، آن میوه‌های خوشمزه را بَرَنده می‌شود. هنگامی که فرمان دویدن داده شد، آن بچه‌ها دستان یکدیگر را گرفتند و باهم دویدند و در کنار درخت خوشحال به دور آن سبد میوه نشستند. پژوهشگر که از رفتار بزرگ منشانه‌ِ بچه‌ها هاج و واج بود، علت این رفتار آنها را پرسید وگفت: درحالی که یک نفر از شما می‌توانست به تنهایی همه میوه‌ها را برنده شود، چرا از هم جلو نزدید؟! آنها گفتند: 《 اوبونتو!》 به این معنا که: "چگونه یکی از ما می‌تواند خوشحال باشد، در حالی که دیگران ناراحتند؟!" کاش روزی همهِ ما آدمها این‌طوری باشیم. اوبونتو در فرهنگ ژوسا به اين معناست: من هستم، چون ما هستيم. خوبى را براى همه بخواهيم تا خداوند به خودمان برگرداند. 🌻🪻🌻
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 حمله بد؛ نوعی دفاع خوب است و ماجرای جایزه اعظم (سنت‌الرسول) در حکومت مشانژاد، تعدادی از سرداران بازنشسته، یک حزب سیاسی تشکیل دادند و خود را پنداشتند! در عین‌حال دنبال آن بودند که حزب‌شان بر سر زبان‌ها بیافتد تا بتوانند در انتخابات هم، تأثیرگذار باشند. از بنده هم برای حزبشان، ایده بکری خواستند که طرح (بمناسبت ) را پیشنهاد دادم و سریعاً هم استقبال کردند (یک نشان بین‌المللی به ارزش فرضاً یک میلیارد تومان یا فرضاً یک میلیون دلار متناسب با توان مؤسسه بعنوان !) به شخصی (حقیقی یا حقوقی) که بیشترین برای را طرح و دنبال کرده باشد. و نشستیم آئین‌نامه و دستورالعملی هم برای آن تدوین کردیم و ثبت مؤسسه‌ای که مجری جهانی آن باشد وو.. تا اینکه وقتی به مبحث اولین مصداق از اشخاص رسیدیم دچار اختلاف جدی شدیم! نظر قطعی بنده، اهداء نخستین جایزه آن مؤسسه به شخص بود ولیکن آن‌ها اصرار داشتند که به هدیه شود! همین اختلاف شدید موجب انفصال بنده از ادامه همکاری با آن‌ها شد. البته آن اختلاف، یک لایه زیرینی از اختلافی عمیق‌تر و بزرگتر را هم برملا کرد که برای بنده قابل تحمل نبود! (بنظر می‌رسید که آن‌ها می‌خواهند بودجه کل جایزه و مؤسسه ذی‌ربط آن را از بگیرند و اولین جایزه را هم به خود او بدهند!) یکی از شروط ورود بنده به همکاری با آن حزب؛ عدم حمایت آن‌ها از مشانژاد بود! و آن‌ها ادعا می‌کردند که ما هم با ایشان زاویه داریم خصوصاً با ! (این تخصیص، حاکی از این بود که تمایلی به کنار آمدن یا پذیرفتن () داشتند و اینکه مقصر و ، شخص است و فریب‌خورده اوست!! و بنده هم ضمن یکسان و هم‌طراز دانستن مشترک (در حد ۵۰ پنجاه) هر دو نفر مشانژاد در ، خواستار بیان «علل مخالفت آن‌ها با مشانژاد» بودم و آن‌ها هم عللی را مطرح می‌کردند که بنده استدلال می‌آوردم که چرا «محسنات مشانژاد» را «عیوب غیرقابل اغماض» آن‌دو می‌شمارید؟! فلذا مشکوک بودم که این‌ها بظاهر خود را منتقد و بلکه مخالف مشانژاد جلوه می‌دهند ولیکن آن‌ها در واقع بعنوان قابل ارزیابی بود! یعنی معایبی را به مشانژاد نسبت می‌دادند که به هر کسی نسبت داده شوند، حُسن او تلقی می‌شوند و بجای تضعیف، آن‌دو را تقویت می‌کرد! در عین‌حال وانمود می‌کردند که دفاع من از مشانژاد بخاطر آن اتهامات، مایه شگفتی‌ست و می‌پرسیدند: نکنه شما طرفدار مشانژاد هستید؟!! بنده هم می‌گفتم: نخیر! شما طرفدار مشانژاد هستید که با حملات بد و بلاوجه، معایب اصلی آن‌دو را پنهان می‌کنید و خروجی حملات شما موجب افزایش محبوبیت آن‌ها می‌شود! اگر واقعاً در مخالفت با مشانژاد، صداقت دارید، آن‌دو را مطرح و تحلیل کنید که هر بی‌غرض و بی‌مرضی از آن‌ها خبردار شود، از این جریان، متنفر می‌شود. آن‌ها ادعا می‌کردند که ما بیش از این نمی‌دانیم و شما توضیح بدهید که اصل قضیه چیه؟! می‌گفتم: وقتی شما خود را در سطح دولت سایه مشانژاد می‌پندارید و دنبال حزب سرآمد هستید، باید آنقدر مطالعه و هم داشته باشید که خودتان سر در آورید و نیازی به نشستن به پای تحلیل بنده نداشته باشید! و لذا اصرار داشتم خودشان کشف کنند اما ظاهراً دستشان خالی بود! و لذا ادعا می‌کردند که علل مخالفت ما با مشانژاد همین‌ها بوده و حال آنکه با توضیحات شما روشن شدیم که اتهامات ما بر مشانژاد اساساً وارد نیست و ما بیخودی دشمن آن‌دو شده بودیم!! البته بنده قدری هم به تردید افتادم که شاید راست می‌گویند و به مشانژاد واقف نیستند ولیکن در تخصیص آن‌جایزه به مشانژاد نشان دادند که در حمایت از وی، هیچ تردیدی ندارند و او را بر ترجیح می‌دهند! بنابراین آنچه که بیشتر موجب استعفای بنده از همکاری با آن حزب شد، مرام «حمله بد و دفاع خوب» بود که غیرقابل تحمل بود و خسارت‌بارتر از مسائل دیگر! و بنده پیگیر هم نشدم بالاخره چه کردند؟ آیا از مشانژاد، بودجه گرفتند؟ آیا آن جایزه را به او دادند؟ هیچ اطلاعی ندارم ولیکن می‌دانم که آن‌حزب نه مشهور شد و نه آن طرح بر زبان‌ها افتاد! حال رسیده‌ایم به مسئله دو تابعیتی بودن پسر و اینکه طبق قانون حق ندارد پدر آن‌پسر را منصب رسمی ببخشد! بنظر بنده این حمله به ، یک حمله بد است و برای قابل هضم نیست و در عین‌حال باعث می‌شود ، به محاق افتد که خبط بزرگی است. زیرا ، منطقی است و قانون مطرح شده نباید مانع استخدام وی در جایگاه‌های حساس نظام بشود. از مدار خارج کردن وی راهکار دگری می‌طلبد! ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۶/۱۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏