قرآن و حديث
۲۱. #مقاله #احسان_روحی «بازخوانی روایات دال بر اختلالافکنی پیامبر (ص) در تجارت مکی» نشریه اسلام،
💠 گزارشی از مقاله: «بازخوانی روایات دال بر اختلالافکنی پیامبر (ص) در تجارت مکی»
[بخش ۱ از ۲]
🔹 بنا بر نقلهای سیره و مغازی، یکی از اقدامات پیامبر (ص) در جهت تقابل نظامی (سیاسی و اقتصادی) با قریش در سالهای ابتدایی اقامت ایشان در مدینه، تعرض به کاروانهای تجاری مکیان بوده است. عمده این حملات در سه سال اول مهاجرت به مدینه صورت پذیرفت، لیکن موارد محدودی از این تعرضات در سالهای بعد نیز گزارش شده است. گروهی از محققین غربی به پیشگامی فرد دانر (Fred Donner) استاد شهیر دانشگاه شیکاگوی آمریکا، روایات مذکور را مبنایی برای طرحریزی فرضیهای قرار دادند که به تبین علت کامیابی پیامبر (ص) در اشاعه دین اسلام میپردازد. اسلام به عنوان آیین اقلیتی ضعیف و ستمدیده در مکه، در مدتی کوتاه به جنبشی عظیم مبدل گردید که بخش وسیعی از جهان دوران باستان متاخر (Late Antiquity) را مورد تاثیر قرار داد و همین امر دانر (و پیروان او) را بر آن داشت تا آنچه اختلالافکنی پیامبر (ص) در تجارت قریش میخوانند را علت اصلی موفقیتهای راهبردی پیامبر (ص) قلمداد کنند. توضیح این که تعرضات مسلمین به کاروانهای مکه، شهری که فاقد منابع و زیرساختهای لازم برای کشاورزی و دامداری بوده و حیات آن به تجارت وابسته بود، شریان حیاتیای که قریش برای زنده ماندن بدان نیازمند بود را قطع کرده و بدین سان مکیان در نهایت امر تصمیم به پیوستن به جنبش پیامبر گرفتند و اسلام آوردند.
تحقیق حاضر به بررسی جوانب مختلف این نظریه پرداخته و با بهرهگیری از روشهای نوین نقادی سیره، از جمله صحتسنجی سیره در پرتو آیات قرآن و نیز استفاده از روش نقد فرم (Form Criticism)، روایات حمله به کاروانهای تجاری را در بوته نقد قرار داده است. در این راستا حملات مذکور در سه بازه زمانی قبل از جنگ بدر، جنگ بدر و بعد از جنگ بدر ارزیابی شدهاند. نوشتار حاضر بر بخش مربوط به جنگ بدر متمرکز است و علاقهمندان میتوانند برای آگاهی از بخشهای دیگر به متن مقاله مراجعه نمایند.
در خصوص مقطع زمانی قبل و بعد از بدر، تنها به ذکر یک نکته مهم بسنده میشود: تعداد حملاتی که به کاروانهای مکیان در متقدمترین منابع سیره نبوی (یعنی آثار ابن اسحق، معمر بن راشد و موسی بن عقبه) نقل شده تنها سه مورد (مشتمل بر جنگ بدر) بوده است؛ اما این حملات در مغازی واقدی (م. ۲۰۷ هـ.ق.) که با فاصله زمانی قریب به نیم قرن بعد از نخستین کتب سیره نگاشته شده، به یازده مورد افزایش یافته است. این مقاله شواهدی را در جهت توضیح «رشدِ نمایی» تعداد این حملات ارائه کرده که مهمترین آنها اقتضائات سیاسی-نظامی دستگاه خلافت عباسی (خاصه مبارزه با بیزانس در مرزهای امپراطوری اسلامی) است که مستلزم هرچه تهاجمی و نیرومندتر نشان دادن اسلام آغازین بوده تا از این رهگذر برای تشجیع و تهییج مبارزان در ثغور (مرزها) با بیزانس بهرهبرداری گردد.
🔹 اما در خصوص جنگ بدر، این مقاله به مقایسه آیاتی که در شان این واقعه نازل شده با روایت سیره و مغازی پرداخته و نشان داده که دو روایت مذکور تناقضهای آشکار و مانعةالجمعی با یکدیگر دارند.
روایت سیره تصریح دارد که پیامبر (ص) به همراه گروهی از مسلمین برای تعرض به کاروان ابوسفیان از مدینه خارج شدند. این قرائت از داستان بدر تاکید دارد که مسلمین ابتدائا آگاه نبودند که جنگی تمام عیار در راه است و تنها بعد از آنکه مکیان برای مجازات مسلمین و پیش گیری از تعرضات آتی آنان عازم بدر شدند، مسلمین دریافتند که میبایست با لشکری عظیم مواجهه نمایند. پیام اصلی که این داستان در پی انتقال آن به مخاطب میباشد آن است که گروهی از مسلمین که از همراهی با پیامبر (ص) در بدر بازماندند ( که به المتخلفون عن البدر موسومند) سزاوار هیچ عتاب و سرزنشی نیستند، چرا که پیامبر (ص) مدینه را تنها به قصد تعرض به کاروان ترک کرده بودند و نه برای جنگی سرنوشتساز. نقلهای سیره از صحابیان مختلفی همچون اسید بن حضیر و کعب بن مالک نام می برد که از پیامبر (ص) به خاطر تخلف از جنگ بدر پوزش طلبیده و اظهار کردند که اگر میدانستند جنگی در کار است ایشان را یاری میکردند و پیامبر نیز اعتذار ایشان را پذیرفتند.
[مطالعه ادامه در بخش ۲]
@QuranHadithresearches
💠 گزارشی از مقاله: «بازخوانی روایات دال بر اختلالافکنی پیامبر (ص) در تجارت مکی»
[بخش ۲ از ۲ - ادامه از بخش اول]
🔹 اما این ترسیم از جنگ بدر، در تضاد آشکار با آیات قرآن است. بنا بر آیات متعددی که در مقاله بدان استناد شده، مسلمین از همان زمانی که در مدینه بودند به وقوع جنگی تمامعیار آگاهی داشته و به همین دلیل عده کثیری از آنان از همراهی با پیامبر (ص) اجتناب نمودند، چرا که از دید بسیاری از صحابه که از هیمنهٔ قریش بیمناک بودند، نبرد با قریش فرجامی جز زوال و نابودی در پی نداشت. این عده از صحابه به صراحت در آیات قران مورد عتاب قرار گرفتهاند. داستان سیره اما برای تبرئه این متخلفون (که افراد سرشناسی از جمله عثمان و طلحه در میانشان بودند) جنگ بدر را به شکل حمله به کاروان روایت نموده تا با اصل عدالت صحابه همسو باشد. به بیان دیگر، سرّ اصلی گنجاندن اپیزود حمله به کاروان در جنگ بدر غایات مدافعهجویانه (apologetic) بوده که برای تطهیر صحابیان متخلف از بدر انجام پذیرفته است. در این سناریوی مدافعه جویانه، علت تخلف این صحابه از بدر عدم آگاهی آنان از در پیش بودن نبردی خونین بیان شده است، نه واهمهٔ آنان از جان خویش و بیمشان از مقابله با قریش.
شایان ذکر است که توجیهات مدافعهجویانه متعدد دیگری نیز از سوی اعقاب برخی از صحابه که در بدر حاضر نبودند در روایات بیان شده است: برای مثال ادعا شده خوات بن جبیر در راه پیوستن به لشکر مسلمین دچار شکستگی پا شد و از این غزوه باز ماند. نقل شده که همسر عثمان دقیقا در همین زمان در بستر مرگ افتاد و بدین سبب او نتوانست در بدر حاضر شود. طلحه و سعید بن زید اشهلی مدعیاند که در سفر تجاری در شام بودند و روایت شده که سعد بن مالک ساعدی در همان زمان بیمار شد و از دنیا رفت. نیز آمده است که سعد بن عباده که برای ترغیب انصار برای شرکت در جنگ به خانههای مردم سرکشی میکرد از سوی یکی از آنان مورد هجوم قرار گرفته و بیهوش شد و در جنگ شرکت نکرد. شاهد هستیم که حجم وسیعی از دلیلتراشیها برای شرکت نکردن صحابه در بدر گزارش شده و گنجاندن اپیزود حمله به کاروان هم دقیقا به این دلیل است که تخلف از این غزوه که دشوارترین معرکهای بود که مسلمین تا بدان زمان تجربه کرده بودند را موجه جلوه دهد.
🔹 در ادامه مقاله، با استفاده از روش نقد فرم دلائلی در راستای تحکیم و تقویت نظریه فوق ارائه شده است. توضیح این که، داستان حمله به کاروان قریش از سوی مسلمین در جنگ بدر شباهتها و المانهای موازی انکارناپذیری با روایات ایام العرب (جنگهای دوران جاهلیت) دارد. یکی از جنگهای جاهلی موسوم به حروب الفجار (که خود متشکل از چندین دوره تخاصم و زد و خوردهای متوالی بوده) دارای اپیزودی است که به «فجار اللطیمه» (جنگی که بر سر لطیمه (کاروان) رخ داد) موسوم است. شباهتهای بین این دو نبرد هم در سطح کلیات و جزئیات این داستانها است و هم در سطح الفاظ و عبارات که این امر نشان دهنده وقوع اقتباس ادبی (literary borrowing) بین این دو داستان است.
از سوی دیگر، در مقاله با استفاده قواعد نقد فرم نشان داده شده که جهت اقتباس (direction of borrowing) از داستان فجار اللطیمه به داستان بدر بوده و به عبارت دیگر این علمای سیره بودند که برای خلق و پردازش داستان بدر از داستانهای جاهلی بهره بردند، نه بالعکس.
به عنوان نتیجهگیریِ این قسمت از مقاله نیز شواهدی مغفول از کتب تفسیری ارائه شده است که صریحا جنگ بدر را یک غزوه تدافعی توصیف کرده و تصریح نموده که این مکیان بودند که در جنگ بدر ابتداء به قتال کردند.
@QuranHadithresearches
۲۲. #معرفی_کتاب «قرآن در زمینه تاریخ دین و تاریخ جهان: فرجامشناسی و آپوکالیپتیک در سورههای مکی میانی» از ذیشان غفار (۲۰۲۰)
✍🏻 برگرفته از معرفی فاطمه توفیقی در آینه پژوهش، سال سوم، شماره ششم، بهمن و اسفند۱۴۰۱
این کتاب به قلم ذیشان احمد غفار نمونهای عالی از پژوهش تاریخی انتقادی درباره قرآن است، از نظر او قرآن پاسخی دینی و ایدئولوژیک به محیط مسیحی و یهودی معاصر است.
🔸 معرفی فصلهای کتاب :
1️⃣ زمینه باستانی پسین اعلام قرآن و معیار تأملپذیری تاریخی.
فصل نخست کتاب مقدمهای دربارهٔ مطالعهٔ قرآن در بافت باستان پسین و معیار تأملپذیری تاریخی است. تأملپذیری تاریخی یعنی بهتصویرکشیدن تاریخ به صورتی که با پیرنگ کلی مفروضات مادی ما سازگار باشد. در ادامه غفار جغرافیای فکری محیط نزول قرآن را شرح میدهد.
2️⃣ بافتارزدایی فرجامشناسانه معبد (سوره اسراء آیات ۸-۴)
فصل دوم کتاب علت اینکه در آیات ۸-۴ سورهٔ اسراء به وعدالآخره و نه به وعدالثانی برای ویرانی دوم معبد اشاره شده است را چنین عنوان می کند که قرآن میخواهد بگوید معبد یهودیان برای آخرین بار ویران شده است و دیگر ویران یا بازسازی نخواهد شد؛ ازاینرو معنای فرجامشناسانه ندارد.
ادامه در فرسته بعد.
@QuranHadithresearches
ادامه فرسته قبل
3️⃣ اهمیت الهیات عهدی معبد و مادر مسیحا (سوره مریم آیات ۳۳-۱)
در فصل سوم، با ارجاع به چند منبع مهم باستان پسین نشان داده میشود چگونه مادر مسیحا، هم با معبد اورشلیم پیوند داشته و هم خودش نشانهای آخرالزمانی بوده است. اما قرآن همه این نمادها را از معنای تمثیلی و آخرالزمانیشان تهی میسازد. در ادامه به الهیات رحمت خدا در سورهٔ مریم تأ کید میکند. قرآن در اینجا الهیات رحمت را از فرجامشناسی مبتنی بر امپراتوری در آغاز قرن هفتم میلادی خالی میکند، به گونهای که واژهٔ رحمت دیگر یادآور مسیح نیست و تنها یادآور فاعلیت خدا در جهان است.
4️⃣ داوود و سلیمان پادشاهی ابدی و اجداد مسیحایی؟ (سوره ص آیات۴۰-۱۷)
فصل چهارم بـه پادشاهی داود و سلیمان در آیات ۱۷-۴۰ سوره ص میپردازد. با توجه به الـواح داودی نهگانه، در تبلیغـات امپراتوری بیزانسی، هراکلیوس خود را کسی مانند داود و دارای پادشاهی ابدی میدانسته است. قرآن با نفی پادشاهی ابدی داود، با این تبلیغات سیاسی مخالفت میکند و سروری را تنها متعلق به خدا میداند.
5️⃣ فرمانروای آخرالزمان و فرمانروای ایمانی : سلیمان، ملکه سبا و اسکندر (سوره نمل آیات ۳۷-۱۵)
فصل پنجم درباره سروری و نیاکان مسیحایی در آیات ۴۰-۱۷ سوره نمل است. با توجه به متون معاصر قرآن درباره پادشاهی هراکلیوس میتوان فهمید قرآن میخواهد بگوید سروری واقعی به خدا تعلق دارد نه پادشاهی بزرگ سلیمان یا هراکلیوس و در پی این است که بگوید افساد کار پادشاهان زمینی و اهلاک که در ادامه سوره نمل آمده است، کار خداست. از آنجا که در میانۀ سوره نمل «بسم الله الرحمن الرحیم» ذکر شده است، نویسنده بخش قابلتوجهی را بـه فهم ایـن بیان اختصاص میدهد.
6️⃣ دانش فرجامشناسانه و زمان فرجامشناسانه (سوره کهف)
در فصل ششم، غفار با بررسی اپیزودهای گوناگون (اصحاب کهف، صاحب باغ، موسی و عبد صالح، ذوالقرنین) نشان میدهد سورهٔ کهف مجموعهای از تمثیلها (و نه رخدادهای واقعی) برای سخنگفتن از نوع خاصی از شناخت و دانش است. او این کار را با ارجاع به متون فلسفی و دینی باستان پسین و واکنشهای قرآن به آنها نشان میدهد.
7️⃣ فرجامشناسی پادشاهی وعده داده شده (سوره روم آیات ۷-۲)
در فصل هفتم نویسنده با ارائه شواهدی نشان می دهد که آیات ۷-۲ سورهٔ روم به قبل از پیروزی رومیان تعلق دارند و در پی این هستند که نشان دهند پیروزی واقعی از آن خداست و همو به رومیان کمک خواهد کرد تا پیروز شوند.
8️⃣ الهیات وعدههای الهی (سوره انبیا)
نویسنده فصل هشتم را با بررسی مصحفها و قرائات آغاز میکند. سپس قسمتهای مربوط به انبیای گوناگون را شرح میدهد و بعضی از کلیدواژهها را به دقت بررسی میکند. سپس نشان میدهد قرآن ضمن تأکید بر روایتهای انبیای پیشین، بسیاری از عناصر آن را نرمالسازی میکند؛ بهگونهای که بسیاری از نمادهایی که در یهودیت و مسیحیت فرجامشناسانه قلمداد میشوند، در ادبیات قرآنی چیزی صرفاً عادی و بدون معناهای رهاییبخش هستند.
9️⃣ محمد و هراکلیوس به عنوان تایپ و آنتیتایپ و چرخش تعالیم در مدینه
فصل نهم در مقام نتیجهگیری مقایسهای میان حضرت محمد (ص) و هراکلیوس طبق تصورات مخاطبان قرآن است. در سور مدنی، پیامبر به هراکلیوس شبیه میشود. ترجمه این بخش که خلاصهای از ایدههای اصلی کتاب است، در معرفی فاطمه توفیقی آمده است.
غفار در آخر کتاب اشاره میکند خشونت متأثر از باورهای آخرالزمانی گروههایی چون داعش هیچ ربطی به سورههای مکی ندارند؛ زیرا فرجامشناسی قرآن دقیقاً مخالف ساخت پادشاهیهای زمینی برای ساخت آخرالزمان است.
اصل مقاله در 👇
@QuranHadithresearches
4_5949321774238797262.pdf
721.5K
۲۳. #مقاله نقد و معرفی #فاطمه_توفیقی بر کتاب ذیشان احمد غفار، منتشر شده در آینه پژوهش، سال سوم، شماره ششم، بهمن و اسفند۱۴۰۱
@QuranHadithresearches