✍#حکمت113
❇️هجده #اندرز مهم
🔸قسمت دوم
💠وَقَالَ عَلَيهِ السَّلامُ ;...لا عَقْلَ کَالتَّدْبِيرِ، وَلاکَرَمَ کَالتَّقْوَی...
🌱امام (عليه السلام) فرمود;...هيچ عقلى همچون عاقبت انديشى نيست و نه هيچ بزرگوارى و شخصيتى همچون تقوی...
🔷در سومین نکته مى فرماید: «هیچ عقلى همچون عاقبت اندیشى نیست»; (وَلاَ عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ).
منظور از عقل همان قوه ادراک است که انسان به وسیله آن کارهاى دنیا و آخرت خویش را نظام مى بخشد و به یقین، نتیجه هر کارى در پایان آن روشن مى شود; آنها که در فکر عاقبت کارها و نتیجه نهایى آن هستند، به یقین از همه عاقل ترند.
👈 یکی آثار و برکات عقل است .
🔻مولا علی (علیه السلام) در همین حکمت ۱۱۳ می فرمایند : « لَا عَقْلَ كَالتَّدْبِيرِ » ؛ " هیچ عقلانیتی مثل تدبیر نیست. " یعنی از آثار عقلانیت واقعی، تدبیر کردن امور است. "
🔻 همچنین مولا علی (علیه السلام) ، عقل را در نهج البلاغه شریف اینگونه توصیف می کنند که او نصیحت گری است که هیچ وقت در نصیحت خودش فریب نمی دهد.
🔻 در حکمت ۲۸۱ می فرماید : « وَ لَا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ » ؛ " هیچ وقت عقل، کسی را که از او درخواست نصیحت می کند ، دچار غشّ و فریب نخواهد کرد. "
🔻و در نهج البلاغه شریف همچنین مولا علی (علیه السلام) ، غنایی بالاتر از عقل نمی شناسند ؛ در حکمت ۵۴ می فرمایند : « لَا غِنَى كَالْعَقْلِ » ؛ " هیچ ثروت و بی نیازی مثل عقل نیست. "
🔷در چهارمین نکته مى فرماید: «هیچ شخصیت و بزرگوارى همچون تقوا نیست»; (وَلاَ کَرَمَ کَالتَّقْوَى).
این سخن برگرفته از قرآن مجید است که مى فرماید: «(إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ); گرامى ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست».
شخص با تقوا نه تنها نزد خداوند که نزد خلق خدا نیز گرامى و باشخصیت است، زیرا از انجام کارهاى زشتى که شخصیت انسان را در هم مى شکند خوددارى مى کند.
🔻برای فهم این فراز از حکمت ١١٣، کافی است بند دوم از خطبه ١٩٨ را بخوانیم:
👈 " همانا تقوا داروی بیماری دلها، روشنایی قلب ها و درمان دردهای بدن ها، مرحم زخم جانها، پاک کننده پلیدی های ارواح و روشنایی بخش تاریکی چشم ها و امنیت در نا آرامی ها و روشن کننده تاریکی های شماست. پس اطاعت خدا را پوشش جان، نه پوشش ظاهری، قرار دهید و با جان، نه با تن، فرمانبردار باشید، تا با اعضا و جوارح بدنتان درهم آمیزد و آن را بر همه امورتان حاکم گردانید. اطاعت خدا را، راه ورود به آب حیات، شفیع گرفتن خواسته ها، پناهگاه روز اضطراب، چراغ روشنگر قبرها، آرامش وحشت های طولانی دوران برزخ و راه نجات لحظات سخت زندگی، قرار دهید؛ زیرا طاعت خدا، وسیله نگهدارنده از حوادث هلاک کننده و جایگاه های وحشتناک که انتظار آن را میکشید و حرارت آتش های برافروخته است. کسی که تقوا را انتخاب کند، سختی ها از او دور میگردد، تلخی ها شیرین و فشار مشکلات و ناراحتی ها، برطرف خواهد شد و مشکلات پیاپی و خسته کننده، آسان گردیده و مجد و بزرگی از دست رفته، مانند قطرات باران بر او فرو میبارد؛ رحمت بازداشته حق، باز میگردد و نعمت های الهی پس از فرو نشستن، به جوشش میآیند و برکات تقلیل یافته، فزونی میگیرند."
ادامه دارد...
📚شرح از آیت الله مکارم شیرازی و حجت الاسلام ارفع
@Quranahlebayt
✍#حکمت113
❇️هجده #اندرز مهم
♦️خود را خیلی درگیر #مستحبات نکنید، #ادای_واجبات، شما را به بهشت میرساند
💠وَقَالَ عَلَيهِ السَّلامُ: ...وَلا عِبَادَةَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ،...
🌱امام (عليه السلام) فرمود: ...هيچ عبادتى همچون اداى فرائض و واجبات نيست ...
🔷در این نکته حکمت آمیز مى فرماید: «هیچ عبادتى همچون اداى فرایض و واجبات نیست»; (وَلاَ عِبَادَةَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ).
در حدیث دیگر از امام سجاد(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ عَمِلَ بِما أفْتَرَضَ اللّهُ عَلَیْهِ فَهُوَ مِنْ أعْبَدَ النّاسِ; کسى که به واجبات خود عمل کند از عابدترین مردم است». در حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «أعْبَدُ النّاسِ مَنْ أقامَ الْفَرایِضَ; عابدترین مردم کسى است که واجبات را ادا کند».
🔹تمام این روایات اشاره به این دارد که عبادت، تنها رفتن به سراغ مستحبات و نیایش هاى طولانى و پرسوز و گداز نیست; عبادت در درجه نخست آن است که انسان واجبات خود را ادا کند; اعم از پرداختن حقوق مردم و اداى حقوق مالى دینى و از همه مهم تر اداى حق الهى.
👈در نهجالبلاغه شریف، پیرامون فرائض و واجبات سه مطلب کلی است؛
1⃣ اول ، جایگاه فرائض؛ مولا علی (علیهالسلام) در حکمت ٣٨٢ میفرمایند: " همانا خداوند متعال، بر بدن و اعضا و جوارح شما چیزهایی را واجب کرده که به واسطه آنها در قیامت بر شما احتجاج خواهد کرد. "
2⃣ مطلب دوم، اثر و فایده انجام فرائض است؛ در خطبه ١۶٧ میخوانیم: «الْفَرَائِضَ أَدُّوهَا إِلَى اللَّهِ تُؤَدِّكُمْ إِلَى الْجَنَّه» ؛ " واجبات را ادا کنید، تا شما را به بهشت برساند. "
3⃣ اما مطلب سوم، نحوهٔ مدیریت نفس در بحث انجام واجبات و فرائض است؛👉
🔸 ۱. اولاً مولا علی (علیهالسلام)، در حکمت ٣٩ میفرمایند: « لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ » ؛ "اگر مستحبّاتی به واجبات ضرر برسانند، اصلاً مایهٔ نزدیکی ما به خدا نمیشوند. "
🔻لذا در حکمت ٣٧٩ میفرمایند: « إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا » ؛ " هر وقت دیدید مستحبّی دارد به واجبی ضرر میزند، آن مستحب را ترک کنید. "
🔸 ۲. مطلب دوم در این نحوهٔ مدیریت این است که
« وَلْيَکُنْ فِي خَاصَّةِ مَا تُخْلِصُ بِهِ لِلَّهِ دِينَکَ إِقَامَةُ فَرَائِضِهِ الَّتِي هِيَ لَهُ خَاصَّةً » ، در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می نویسند : "در آن بخش خالصی که برای خداوند متعال دینت را خالص می کنی ، اقامهٔ واجبات را قرار بده که این اقامهٔ واجبات فقط برای خداست."
🔻و در نامه ۵۹ حضرت می نویسند از اینکه در انجام واجبات بدنت فرسوده می شود نگران نباش ؛ «وَ ابْتَذِلْ نَفْسَكَ فِيمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكَ رَاجِياً ثَوَابَهُ وَ مُتَخَوِّفاً عِقَابَهُ» ؛ چرا ؟ چون امید ثوابش را داری و از آن طرف هم ترس از عقاب ترک واجبات داری.
ادامه دارد ...
@Quranahlebayt
✍#حکمت113
❇️هجده #اندرز مهم
🔸قسمت هشتم
🌱ارتباط #حيا_وايمان.
💠وَقَالَ عَلَيهِ السَّلامُ: ...وَلا إِيمَانَ کَالْحَيَاءِ وَالصَّبْرِ،...
🌱امام (عليه السلام) فرمود: ...و نه هيچ ايمانى مانند حيا و صبر،...
🔷در چهاردهمین نکته مى فرماید: «هیچ ایمانى مانند حیا و صبر نیست»; (وَلاَ إِیمَانَ کَالْحَیَاءِ وَالصَّبْرِ).
«حیا» به معناى حالت بازدارنده اى است که انسان را از رفتن به سراغ کارهاى زشت باز مى دارد. به بیان دیگر، حیا انقباض نفس در برابر زشتى هاست و «صبر» به معناى استقامت در برابر مشکلات است; خواه مشکلات اطاعت باشد یا ترک معصیت و یا مشکلات مصائب و سختى ها.
به یقین اگر حالت حیا نباشد، ایمان بر باد مى رود و اگر صبر و استقامت در برابر مشکلات نباشد ایمان ثبات و قرارى نخواهد داشت.
🔹بدیهى است راستگویى انسان را از بسیارى از گناهان باز مى دارد و حیا از قبایح و زشتى ها و حسن خلق از درگیرى با مردم و شکر، انسان را به قدردانى از نعمت ها تشویق مى کند و همین امور است که سیئات را به حسنات مبدل مى کند; یعنى در پرتو این صفات در ادامه راه گناهان تبدیل به حسنات مى شوند.
🔵حیاء در نهج البلاغه به حیاء خوب و بد تقسیم می شود.
حیای خوب مثل👈 خجالت کشیدن از افشا شدن عمل زشت خلوت انسان است.
و حیای مذموم مثل👈خجالت کشیدن از بخشش اندک است.
🔰حیاء مذموم آثار و نتایجی دارد;
🔻 مولا علی (علیهالسلام) در نهجالبلاغه میفرمایند که وقتی انسان حیاء بیجا داشته باشد، حتی وقتی کار خیر میکند، اعطاء به فقیر میکند ارزش کارش پایین میآید؛
👈اساساً حیاء بیجا و خجالت بیجا، همنشین با حرمان و محرومیت است؛ یعنی انسان خجالتی در جایی که نباید خجالت بکشد و حیاء داشته باشد ، خودش با این وضعیت خودش را از خیلی از توفیقات محروم می کند."
🔰 مسأله بعدی که باید در بحث حیا به آن توجه کنیم، عواقب کمبود حیاء مثبت است؛
🔻 در حکمت ۳۴۹ ، مولا علی (علیه السلام) می فرمایند: « مَنْ كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَيَاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ » ؛
" کسی که زیاد اشتباه می کند، حیایش کم می شود و کسی که حیایش کم شود، اجتنابش از محرّمات کم می شود و کسی هم که ورع و اجتناب از محرّمات در او کاهش پیدا کند، قلبش می میرد و کسی که قلبش بمیرد داخل جهنم خواهد شد. "
ادامه دارد ...
📚شرح از آیت الله مکارم شیرازی و حجت الاسلام ارفع
@Quranahlebayt
✍#حکمت113
❇️هجده #اندرز مهم
🔸قسمت دهم :هیچ عزتی چون #حلم نیست.
💠وَقَالَ عَلَيهِ السَّلامُ : ...وَلا شَرَفَ کَالْعِلْمِ، وَلا عِزَّ کَالْحِلْمِ،...
🌱امام (عليه السلام) فرمود: ... هيچ ارزش و اعتبارى (براى انسان) همچون فروتنى و هيچ شرافتى چون علم و دانش نيست، هيچ عزتى چون حلم نيست .
🔷در شانزدهمین نکته حکمت آمیز مى فرماید: «هیچ شرافتى چون علم و دانش نیست»; (وَ لاَ شَرَفَ کَالْعِلْمِ).
«شرف» به معناى شایستگى و عظمت و افتخار و نیکنامى است و به یقین، این امور از طریق علم و دانش به دست مى آید زیرا علم و آگاهى کلید همه افتخارات و ارزش هاى انسانى است و براى افراد نادان و جاهل جایى در جامعه انسانى وجود ندارد.
👈قرآن مجید و روایات اسلامى پر است از آیات و روایاتى که در مدح و ستایش علم آمده است تا آنجا که مرکّب هاى نوک قلم دانشمندان از خون شهیدان برتر شمرده شده است.
🔹در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «طََلْبتُ الشَّرَفَ فَوَجَدْتُهُ فِى الْعِلْمِ; من به سراغ ارزش و شخصیت و شرف رفتم، آن را در علم و دانش یافتم».
بدیهى است منظور از «علم» علوم و دانش هایى است که یا جنبه معنوى دارد و یا دنیاى انسان ها را سامان مى بخشد.
🔷در هفدهمین نکته حکیمانه مى فرماید: «هیچ عزتى چون حلم نیست»; (وَ لاَ عِزَّ کَالْحِلْمِ).
حلیم به کسى گفته مى شود که در برابر افراد نادان و جاهل و بى ادب عکس العمل نشان نمى دهد همچنین مشکلات زندگى را تحمل مى کند و بر اثر سعه صدر و فکر بلند، آنها را در خود حل مى نماید و در مقابل حوادث سخت، دست پاچه نمى شود و همین ها باعث عزت اوست و بسیار دیده شده که مردم به حمایت افراد حلیم در مقابل نادان برمى خیزند.
👈افراد بردبار در نظر مردم عزیزند، زیرا سکوتشان در برابر افراد نادان، سبک سر و بى ادب بر عزت و شخصیتشان مى افزاید; ولى نابردباران در کوچک ترین مسائل درگیر مى شوند و همین امر از عزت و احترامشان مى کاهد.
🔹در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «ما أعَزَّ اللّهُ بِجِهْل قَطُّ وَ لا أذَلَّ بِحِلْم قَطُّ; خدا هرگز کسى را به سبب جهل و نادانى عزت نداد و هرگز کسى را به موجب حلم و بردبارى ذلیل نساخت».
ادامه دارد...
📚شرح از آیت الله مکارم شیرازی
@Quranahlebayt
✍#حکمت113
❇️هجده #اندرز مهم
🔸قسمت اخر: خود را از #پشتيباني_مشاوره محروم نكنيد
💠وَقَالَ عَلَيهِ السَّلامُ : ...وَلا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ.
🌱امام (عليه السلام) فرمود: ...و هيچ پشتيبانى مطمئن تر از مشورت نخواهد بود.
🔷در هجدهمین و آخرین نکته حکیمانه مى فرماید: «هیچ پشتیبانى مطمئن تر از مشورت نیست»; (وَ لاَ مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ).
نا گفته پیداست که هر انسانى فکرى و عقل و تشخیصى دارد; هنگامى که عقول و افکار به یکدیگر ضمیمه شوند بسیار قوى تر عمل مى کنند، مسیرها روشن، موانع برطرف و نزدیک ترین راه به مقصد غالباً معلوم مى شود و از این طریق پشتیبانى مهمى براى هر فردى حاصل مى گردد.
🔷همان گونه که در نیروهاى جسمانى چنین است که نیروى یک فرد همچون ریسمان باریکى است که گسستن آن آسان است; ولى هنگامى که نیروها به یکدیگر ضمیمه شد و طناب محکمى از آن تشکیل گردید، به گفته شاعر: «چون به هم برتافتى اسفندیارش نگسلد». این حکم در نیروهاى فکرى نیز کاملاً جارى است.
🔷بر این اساس یکى از صفات برجسته مؤمنان در قرآن مجید انجام امور با مشورت ذکر شده است و مى فرماید: (وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ)
حتى شخص پیغمبر(صلى الله علیه وآله) به مقتضاى (وَشَاوِرْهُمْ فِى الاَْمْرِ)(20) مأمور به مشورت با مؤمنان بوده است.
👈در ذیل حکمت 54 که امام(علیه السلام) فرموده بود: «وَلا ظَهیرَ کَالْمُشاوَرَةِ» شرح مبسوطى درباره اهمیت مشورت و آثار پربار آن است.
🔷در پایان این گفتار حکیمانه و پربار که مشتمل بر هجده توصیه اخلاقى مهم بود ذکر این نکته لازم است که این سخنان گرچه در اینجا به صورت یک جا جمع شده ولى قسمت هایى از آن در احادیث مختلف با شأن ورودهاى گوناگون آمده است و بعید نیست بسیارى از آنها را امام(علیه السلام) به طور مکرّر به مناسبت هاى گوناگون بیان کرده باشد.
👌به یقین کافى است که انسان به همین یک گفتار حکیمانه در زندگى عمل کند تا خوشبخت و سعادتمند و پیروز در جنبه هاى مادى و معنوى گردد.
پایان
📚شرح از آیت الله مکارم شیرازی
@Quranahlebayt