eitaa logo
قرآن و عترت در کلام رهبر معظم انقلاب
131 دنبال‌کننده
373 عکس
8 ویدیو
1 فایل
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...(نساء/۵۹). اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از خدا اطاعت كنيد و از رسول و اولوالامر خويش فرمان بريد. ارتباط با ادمین: @hosseinibeh
مشاهده در ایتا
دانلود
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ 🔸بشر در طول تاریخ، بیشترین خطا و گنه کاری و بی‌تقوایی خود را در عرصه‌ حکومت داری نشان داده است. گناهانی که از سوی حاکمان و زمامداران و مسلّطانِ بر سرنوشت مردم سرزده است، با گناهان بسیار بزرگِ افراد معمولی و عادّی قابل مقایسه نیست....لذا مهمترین کار انبیای عظام الهی مقابله با طواغیت و کسانی است که نعمت‌های خدا را ضایع کردند: «و اذا تولّی سعی فی الأرض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل»(بقره/۲۰۵). آیه‌ قرآن، از این حکومت های فاسد، با این تعبیرات تکان‌دهنده یاد می‌کند؛ سعی کردند تا فساد را جهانگیر کنند. «ألم تری الی الّذین بدّلوا نعمة اللَّه کفراً و احلّوا قومهم دارالبوار جهنّم یصلونها و بئس القرار»(ابراهیم/۲۸و۲۹)؛ نعمت‌های الهی و انسانی و طبیعی را به کفران تبدیل کردند و انسان‌ها را که باید از این نعم برخوردار می‌شدند، در جهنّم سوزانی که از کفران خود به وجود آوردند، سوزاندند و کباب کردند. انبیاء در مقابل اینها صف‌آرایی کردند. اگر انبیاء با طواغیت عالم و طغیانگران تاریخ برخورد نداشتند، احتیاج به جنگ و جدل نبود. این‌که قرآن می‌گوید: «و کأیّن من نبیّ قاتل معه ربیّون کثیر»، چه بسیار پیامبرانی که همراه با مؤمنان خداپرست، به قتال و جنگ دست زدند؛ این جنگ با چه کسانی بود؟ طرف جنگ انبیاء، همین حکومت های فاسد، قدرت‌های ویرانگر و طغیانگر تاریخ بودند که بشریت را بدبخت و نابود کردند(بیانات رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام،۱۳۸۰/۱۲/۲۷). ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯ ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ @QuranicStatmentsOfTheLeader ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ 🔸حاكم اسلامی، یعنی امام و ولی‌فقیه كه ایشان می‌توانند اختیاری را كه متعلق به ایشان هست، به قوه‌ مجریه یا به قوه قضائیه یا به بقیه‌ عناصر و افرادی كه در جامعه‌ اسلامی هستند، اعطا كنند و دولت اسلامی و دستگاه اجرائی اسلامی به اتكا اختیارات امام می‌تواند در جامعه‌ اسلامی اعمال قدرت بكند، جلوی ظلم را بگیرد، جلوی بغی را بگیرد كه این ملاك نظام اسلامی است كه می‌فرماید: «انّ اللّه یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی»؛ خدای متعال فرمان می‌دهد نسبت به عدالت و نیكی كردن و كمك كردن به نزدیكان، «و ینهی عن الفحشاء و المنكر و البغی»؛ از فحشا، از منكرات و از بغی نهی می كند. «بغی» یعنی همین ظلم كردن، تعدی كردن، از حقوق خود تجاوز كردن، طغیان كردن، اموال دیگران را به ناحق و ظلم غصب كردن، به مردمی كه به كار آنها محتاج هستند تعدی كردن، طبقه‌ مستمند و محروم و مستضعف جامعه را پایمال كردن. خب، امر خدا فقط امر زبانی نیست، نهی خدا فقط نهی ارشادی نیست. امر و نهی خدا یعنی قوام جامعه‌ اسلامی و نظام جامعه‌ اسلامی این است و این جز با اختیارات حكومت اسلامی و دستگاه اجرائی و دولت اسلامی امكان‌پذیر نیست(خطبه‌های رهبر انقلاب در نماز جمعه‌ تهران،۱۳۶۶/۱۰/۱۱). ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯ ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ @QuranicStatmentsOfTheLeader ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ 🔸حاکمیت دین بر همه شئون زندگی، نه‌فقط بر دل‌وجان انسان و نه‌فقط بر اعمال شخصی انسان بلکه در سرتاسر قلمرو زندگی انسان، این از مسلمات همه ادیان الهی است؛ نه‌فقط دین مقدس اسلام. لذا شما در قرآن ملاحظه می‌کنید که انبیای عظام الهی با حکومت‌ها و قدرت‌ها و طواغیت و مترفین و مسلطین بر امور جامعه در حال مبارزه بودند. اولین دشمنان اینها در جوامعی که انبیاء در اینها مبعوث می‌شدند کی‌ها بودند؟ همان کسانی بودند که در سرنوشت جامعه، در گذران زندگی جامعه نقش داشتند. اگر دین فقط برای این بود که در خلوت دل انسان، در اعماق روح و زوایای خلوت کنج مثلاً خانه‌ها یا معابد مورد استفاده قرار بگیرد، مخالفت مترفین لازم نبود، مخالفت طواغیت لازم نبود، با انبیاء. آنها چرا مخالفت می کردند؟ خوب بایستی اول‌کسانی که مخالفت می‌کنند متعبدین و متدینین و مرتجعین و اینها باشند چرا پس قرآن می‌فرماید که «و ما ارسلنا فی قریة من نبی الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به کافرون» چرا مترفون اول مقابله می‌کردند؟ چرا سلاطین و طواغیت و قدرتمندان و سیاسیون اول‌کسانی بودند که به مقابله با انبیاء می‌آمدند. این جزء این نیست که انبیاء در داخل هر جامعه‌ای دعوت می‌کردند به یک نظم اجتماعی و سیاسی نوین؛ غیر از نظام حاکم بر آن جامعه. این نظم همان چیزی است که حکومت ها مظهر کامل او هستند(بیانات رهبر انقلاب در شروع درس خارج فقه،۱۳۸۰/۶/۱۹). ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯ ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ @QuranicStatmentsOfTheLeader ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ 🔸در بعثتِ همه‌ پیامبران اهدافی وجود داشته است -اهداف الهی- که طبعاً هدف خود پیغمبر هم، به تبع تبعیّت از پروردگار، همان هدف خواهد بود. پس بعثت ها هدف‌های بزرگی دارند که رأس همه‌ این هدف‌ها عبارت است از توحید؛ توحید، هدف بزرگ بعثت است: «وَ لَقَد بَعَثنا فی کُلِّ اُمَّةٍ رَسولًا اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت»؛ توحید خالص، توحید محض؛ که این آیه‌ شریفه در سوره‌ نحل است. در سوره‌ اعراف و همچنین در سوره‌ هود [هم] از زبان چندین پیغمبر بزرگ مثل نوح، مثل هود، مثل صالح و دیگران این جور گفته می‌شود که «یٰقَومِ ‌اعبُدُوا اللهَ ‌ما لَکُم ‌مِن ‌اِلٰه غَیرُه».(اعراف/۵۹) این توحید، اوّلین هدف بعثت پیامبران است. البتّه می‌دانید که توحید هم فقط به معنای این نیست که انسان در ذهن خود عقیده پیدا کند که خدا یکی است و دو تا نیست؛ خب بله این هم هست لکن توحید به یک معنای مهمّی است که به معنای حاکمیّت الهی است؛ توحید به معنای حاکمیّت مطلق پروردگار بر عالم تشریع و عالم تکوین -هر دو- است که بایستی امر الهی نافذ دانسته بشود؛ هم در عالم تکوین -در همه‌ حوادث وجود، «لا حول و لا قوّة الّا بالله»- و هم در عالم تشریع، همه‌ این حوادث و همه‌ حالات ناشی از قدرت واحد پروردگار است(بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید مبعث، ۱۳۹۹/۱۲/۲۱). ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯ ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ @QuranicStatmentsOfTheLeader ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ 🔸اسلام به مسئله‌ حاکمیّت هم اهتمام دارد. نمی‌توان فرض کرد که اسلام نظم اجتماعی را به یک شکلی مطالبه کند امّا مسئله‌ حاکمیّت و ریاست دین و دنیا را در آنجا مشخّص نکند. وقتی دین، نظام شد، نظامی که به فرد و جامعه ارتباط دارد، و یک منظومه‌ای شد که در مورد همه‌ مسائل فردی و اجتماعی نظر دارد، رأی دارد، مطالبه دارد، پس بنابراین لازم است که مشخّص کند در رأس این جامعه چه کسی باشد، چه باشد، و امام را معیّن کند. لذا [اگر] در قرآن ملاحظه کنید، حدّاقل در دو جا از پیامبران به عنوان امام نام آورده شده: یک جا «وَجَـعَلنٰهُم اَئِمَّةً یَهدونَ بِاَمرِنا وَ اَوحَینا اِلَیهِم فِعلَ الخَیرٰتِ وَ اِقامَ الصَّلوٰة»، (انبیاء/۷۳) یک جا هم «وَجَعَلنا مِنهُم اَئِمَّةً یَهدونَ بِاَمرِنا لَمّـا صَبَروا»؛ یعنی پیغمبر، امام است، امام جامعه است، رهبر جامعه است، فرمانده جامعه است؛ لذا امام صادق (علیه‌ الصّلاة و السّلام) در منیٰ در بین جمعیّت ایستاد و فریاد زد: اَیُّهَا النّاسُ! اِنّ رَسولَ‌ اللهِ کانَ هُوَ الاِمام. برای اینکه بفهماند که حرکت دینیِ صحیحِ پیغمبر چیست، امام صادق در منیٰ در بین جمعیّت منیٰ فریاد زد: اِنّ رَسولَ ‌اللهِ کانَ هُوَ الاِمام. خب، این یک مطلب است. در سطح دنیای اسلام، روشنفکران دینی وظیفه دارند، علما وظیفه دارند، نویسندگان وظیفه دارند، محقّقین وظیفه دارند، اساتید دانشگاه وظیفه دارند این را تبیین کنند (بیانات رهبر انقلاب در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام،۱۴۰۰/۸/۲). ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯ ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ @QuranicStatmentsOfTheLeader ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ 🔸باید بدانند که حاکمیت اسلام، یعنی حاکمیت عدل و علم و انصاف بر مجموعه‌ انسان‌ها. حاکمیتی که می‌تواند هم جسم انسان ها، هم دل انسان ها، هم عواطف، اخلاق و زندگی واقعی و زندگی معنوی آنها و هم دنیا و آخرتشان را آباد کند. حاکمیت دین یعنی این. حاکمیت دین، در مقابل حاکمیت طاغوت است؛ که «اذا تولی سعی فی‌الارض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل». حاکمیت طاغوت، حاکمیت فساد و حاکمیت ضایع کردن دین و دنیاست - نه فقط دین - کمااین‌که در گذشته‌ کشور خودمان از نزدیک شاهد بودیم و کسانی که آن دوره را درک کردند، همه آن را حس نمودند(بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از روحانیون،۱۳۷۷/۲/۲). ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯ ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ @QuranicStatmentsOfTheLeader ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ 🔸این چهره پارسا و پرهیزكار [آیت الله حاج سید عبدالحسین دستغیب] در بهترین بخش از عمر پربركتش بی‌اعتنا به زخارف دنیوی همت و نیروی خود را در راه استقرار حاكمیت الله صرف كرد و به یاد خدا دلخوش بود كه «الا بذكر الله تطمئن القلوب». چهره معظّم و دوست داشتنی این مرد خدا محبوب‌ترین چهره در میان مردم فارس و مورد احترام عمیق مردم در سراسر ایران بود(پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی شهادت آیت‌الله دستغیب، ۱۳۶۰/۹/۲۰). ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯ ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ @QuranicStatmentsOfTheLeader ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ 🔸پس با آمدن پیغمبر یک نظام سیاسی به وجود می‌آید، یعنی هدف این است که یک نظام سیاسی به وجود بیاید -حالا اینکه کدام پیغمبر توفیق پیدا کرد این کار را بکند و کدام توفیق پیدا نکرد بحث دیگری است، لکن هدف این است که یک نظام سیاسی به وجود بیاید- که بتواند این اهداف را با تشکیل برنامه‌ها و مناسبات اجتماعی و مناسبات گوناگون بشری تحقّق ببخشد. در این نظام سیاسی، آئین حکمرانی از کتاب خدا گرفته می‌شود و از آنچه خدای متعال بر پیغمبر نازل می کند، که می‌فرماید: «فَبَعَثَ اللهُ النَّبِیّینَ مُبَشِّرینَ وَمُنذِرینَ وَ اَنزَلَ مَعَهُمُ الکتٰبَ بِالحَقِّ لِیَحکُمَ بَینَ النّاسِ فیمَا اختَلَفوا فیه»؛ «لِیَحکُمَ» یعنی «لِیَحکُمَ کتاب»؛ این کتاب حکم کند بین مردم در آنچه باید انجام بدهند، و حاکم او است در همه‌ تنظیم‌های اجتماعی(بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید مبعث،۱۳۹۹/۱۲/۲۱). ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯ ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ @QuranicStatmentsOfTheLeader ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ 🔸«وَلیَحکُم اَهلُ الاِنجیلِ بِما اَنزَلَ اللهُ فیهِ»؛ انجیل حاکم است؛ یعنی دستور حکمرانی از انجیل گرفته می‌شود برای اهل انجیل؛ و همچنین در [مورد] پیغمبران دیگر که در آیات «وَ مَن لَم یَحکُم بِما اَنزَلَ اللهُ فَاُولئٰکَ هُمُ الکافرون»(مائده/۴۴) و «اُولئٰکَ هُمُ الظٰلِمونَ»(مائده/۴۵) و «اُولئٰکَ هُمُ الفسِقونَ»(مائده/۴۷) هست، در همه‌ اینها آن چیزی که منبع و منشأ این حکمرانی است و دستور حکمرانی و برنامه‌های حکمرانی از آن گرفته می شود، عبارت است از کتاب الهی که به پیغمبر نازل شده است؛ این اصول و اساس در آن [کتاب] است؛ و همه‌ برنامه‌های بشری در چهارچوبِ این اصول بایستی گذاشته بشود. خب این، دستور حکمرانی است لکن این دستور حکمرانی را چه کسی عمل بکند؟ بدون وجود یک مدیریّت و یک فرماندهی که این دستور عملیّاتی نخواهد شد؛ پس یک مدیریّتی لازم است و این مدیریّت و این راهبریِ اساسی مربوط به خود شخص پیغمبر است؛ یعنی پیغمبر اکرم و همه‌ پیغمبران -نبیّ مکرّم اسلام و قبل از او پیامبران دیگر- مدیران و متخصصان فرماندهانی هستند که موظّفند حکمرانیِ دینی و الهی در جامعه را که محصول بعثت پیغمبران است و با کتاب الهی ارائه می شود، اجرا کنند و این را تحقّق ببخشند(بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید مبعث،۱۳۹۹/۱۲/۲۱). ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯ ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ @QuranicStatmentsOfTheLeader ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ 🔸این راهبری و فرماندهی یک جور نیست؛ در بعضی از موارد خود پیغمبر، شخص شخیص پیغمبر، متکفّل و متعهّدِ این فرماندهی است؛ مثل حضرت داوود، حضرت سلیمان، پیغمبر معظّم اسلام -که خود اینها در رأس حکومت قرار گرفتند و اجرای امور را خودشان متکفّل شدند- گاهی هم در مواردی پیغمبر حاکمی را معیّن می‌کند به امر الهی؛ مثل آن پیغمبری که به این هم در قرآن در سوره‌ بقره است که «اِذ قالوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابعَث لَنا مَلِکًا نُقاتِل فی سَبیلِ الله»؛(۲۴۶/بقره). مردم که زیر فشار بودند و مشکلات داشتند، به پیغمبر مراجعه کردند که او برایشان یک حکمرانی را انتخاب کند و او هم حکمران را انتخاب کرد؛ «قالَ لَهُم نَبِیُّهُـم اِنَّ اللهَ قَد بَعَثَ لَکُم طالوتَ مَلِکًا»؛ طالوت شد فرمانده. بنابراین پیغمبر راهبر است و فرمانده اصلی و گرداننده‌ اصلی است لکن اجرای کار به دست یک کس دیگری است غیر از آن پیغمبر، که در این مثال طالوت است و امثال آن هم قطعاً در تاریخ نبوّت ها کم نیست و زیاد هست. یک وقت دیگر هم این جور است که پیغمبر کسی را معیّن نمی‌کند لکن خود او دارای موقعیّتی است در دستگاه حکومت که امر او نافذ است؛ مثل حضرت یوسف که امر او هم در دستگاه آن حکومت -که آن حکومت هم به تدریج گرایش به دین حضرت یوسف پیدا کرد- نافذ بود و کارها را انجام می داد، در حالی که حاکم مطلق هم نبود(بیانات رهبر انقلاب در عید مبعث،۱۳۹۹/۱۲/۲۱). ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯ ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ @QuranicStatmentsOfTheLeader ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯