╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
🔸[امیرالمومنین (علیه السلام) ] از لحظهای که این مسئولیت [خلافت ] را قبول کرد، تا لحظهای که فرق مبارکش در محراب عبادت شکافته شد، یک روز و یک ساعت از مطالبه آن حقی و حقیقتی که اسلام به خاطر او بنا شده بود، دست برنداشت؛ نه رودربایستی، نه مجامله، نه ملاحظه، نه ترس، نه ضعف، مانع او نشد.
«لیقوم النّاس بالقسط». انبیاء برای اجرای عدالت آمدهاند؛ برای نزدیک کردن مردم به خدا آمدهاند؛ برای اجرای مقررات الهی در بین مردم آمدهاند. و امیرالمؤمنین رسالتش در وصایت پیغمبر و خلافت اسلامی این است. یک لحظه از این راه عقبنشینی نکرد. در حرکت، کوتاهی نکرد. رفقای قدیمی از او بریدند؛ متوقعان بهشان برخورد؛ از او جدا شدند؛ علیه او جنگهای براندازی راه افتاد. کسانی که تا دیروز او را ستایش میکردند، عدالتِ او را که دیدند، تبدیل به دشمن خونیِ او شدند؛ لکن ملامت ملامتگران - «لا تأخذهم فی اللَّه لومة لائم»؛ ذرهای در امیرالمؤمنین اثر نگذاشت؛ راه را محکم ادامه داد؛ بعد هم در همین راه به شهادت رسید؛ «قتل فی محراب عبادته لشدّة عدله». شخصیت امیرالمؤمنین و ظواهری که ما میبینیم، اینهاست. ببینید چقدر شگفتآور است! چقدر این تابلو پُر از ظرافت و پُر از زیبائی و شگفتی است(بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز ولادت امیرالمومنین علیهالسلام،۱۳۸۶/۵/۶).
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
@QuranicStatmentsOfTheLeader
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
🔸[از شاخصههای حکومت علوی] اوّل، پایبندیِ کامل به دین خدا و اصرار بر اقامه دین الهی. این شاخصه اوّل است. هر حکومتی که اساس کارش بر اقامه دین خدا نباشد، علوی نیست. در وسط جنگ - آنهایی که در دوران دفاع هشت ساله، در میدان بودند میفهمند من چه میگویم - در آن بحبوحه رزم که هر رزمنده و هر سربازی همّتش این است ببیند چطور میتواند حمله کند و چطور میتواند از خودش دفاع نماید، یک نفر نزد امیرالمؤمنین آمد و مسألهای راجع به توحید پرسید. گفت در «قل هواللَّه احد» این کلمه «احد» یعنی چه؟ حالا این یک مسأله اصلی هم نیست. از اصل وجود خدا سؤال نکرد؛ یک مسأله فرعی را سؤال کرد. دوروبریهای امیرالمؤمنین آمدند جلو که مرد حسابی، حالا وقت این سوالهاست!؟ حضرت فرمود: «نه؛ بگذارید جوابش را بدهم. ما برای همین میجنگیم.» یعنی جنگِ امیرالمؤمنین، سیاستِ امیرالمؤمنین، جبههبندیِ امیرالمؤمنین، خون دلهای امیرالمؤمنین و همه خطوط اصلیای که در حکومت خود انتخاب میکند، برای این است که دین خدا اقامه شود. این یک شاخصه است. اگر در نظام اسلامی و در جمهوری اسلامی که به نام حکومت علوی خود را معرّفی میکند، اقامه دین خدا هدف نباشد؛ مردم به دین خدا عمل بکنند یا نکنند؛ اعتقاد داشته باشند یا نداشته باشند؛ اقامه حقّ الهی بشود یا نشود و بگوییم به ما چه ربطی دارد - اگر این طور باشد - این حکومت علوی نیست(بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۳۸۱/۶/۳۰).
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
@QuranicStatmentsOfTheLeader
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
🔸وضع امیرالمؤمنین، حقیقتاً هم خیلی مشکل بوده است. زمان پیامبر، جنگها، صفکشی ها و جناحبندی ها ، جناحبندی های واضحی بود؛ کفر بود و ایمان، شرک بود و توحید. شرک واضح بود، منافقانی هم که بودند، منافقان شناختهشدهای بودند، پیامبر منافقان خودش را هم میشناخت؛ منافقانی که در مدینه بودند، منافقانی که از مدینه فرار کردند و به طرف مکه رفتند؛ «فمالکم فیالمنافقین فئتین والله ارکسهم بما کسبوا». انواع و اقسام منافقان در زمان پیامبر بودند؛ منافقانی که تا اشتباهی میکردند، دربارهشان آیهای نازل میشد و حقایق روشن میگردید؛ پیامبر بیان میکرد، همه میفهمیدند؛ اشتباهی در کار نمیماند. اما در زمان امیرالمؤمنین، بزرگترین مشکل، وجود یک جناح علی الظاهر مسلمان، با همه شعارهای اسلامی، اما در اساسیترین مسأله دین منحرف بود؛ یعنی همان کسانی که مقابل امیرالمؤمنین قرار گرفتند(بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم،۱۳۷۰/۱/۲۶).
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
@QuranicStatmentsOfTheLeader
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
🔸وضع زندگی امیرالمؤمنین در دوران حکومت، قیامتی است. اصلاً علی علیهالسلام معنای حکومت را عوض کرد.او تجسم حکومت الهی، تجسم آیات قرآن در میان مسلمین، تجسم «اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم» و تجسم عدل مطلق بود. او فقرا را به خود نزدیک میکرد - «کان یقرّب المساکین» - و ضعفا را مورد رعایت خاص قرار میداد. برجستگانی که با پول و زور و بقیه وسایلِ مطرح شدن، خودشان را به ناحق مطرح کرده بودند، در نظر علی علیهالسلام با خاک یکسان بودند. آنچه در چشم و دل او ارزش داشت، ایمان و تقوا و اخلاص و جهاد و انسانیت بود. با این مبناهای باارزش، امیرالمؤمنین کمتر از پنج سال حکومت کرد. قرنهاست که درباره امیرالمؤمنین مینویسند و کم نوشتهاند و نتوانستهاند درست تصویر کنند و بهترینها، معترف به عجز و تقصیر خودشان هستند(بیانات در دیدار جمعی از مردم و کارگزاران نظام،۱۳۶۹/۱۱/۱۰).
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
@QuranicStatmentsOfTheLeader
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
🔸برادران و خواهران من! یک روز در دنیا، دو قطب و دو قدرت، سررشته مسائل دنیا را در دست داشتند... در جنگ تحمیلی، هم شرق و هم غرب، به نیروهای متجاوز کمک میکردند؛ اما ملت از پسِ همه آنها برآمد و نگذاشت که به او آسیبی وارد کنند. بعد، به فضل پروردگار، یکی از این دو قدرت فروریخت.فروپاشیِ شورویِ سابق را هیچکس باور نمیکرد. نه خودِ سردمداران آن اتّحاد جماهیری، نه آمریکاییها، نه اقمار آن دو قدرت بزرگ جهانی و نه تودههای مردم، باور نمیکردند که چنین حادثهای اتّفاق بیفتد. ناگهان یک امپراتوری عظیم از هم فرو پاشید و شوروی سابق به چندین کشور کوچک و بزرگ تبدیل شد که بعضی از آنها هنوز هم با یکدیگر جنگ و دعوا و اختلاف دارند. دیگر آن قدرتی که خود را مالکِ نیمی از دنیا میدانست، وجود ندارد. بهخلاف انتظار همه، دود شد و از بین رفت! پس از گذشت چند صباحی از آن حادثه، قدرتهای گوناگون و ریز و درشت عالم، گیج بودند و نمیدانستند چه حادثهای رخ داد و چگونه اتّفاق افتاد! لکن، پس از مدّتِ کوتاهی، آن قدرت دیگر آمریکا - به وسطِ میدان آمد و گفت: «امروز من رئیس کلّ دنیایم!» چون رقیب را در صحنه ندید، فکر کرد همه دنیا زیرِ نگینِ اوست. مردمِ دنیاپرستِ کوتهبین، همین گونهاند و نمیتوانند دو واسطه آن طرف ترِ حوادث را ببینند. «یعلمون ظاهرا من الحیوة الدنیا» ؛ظواهر دنیا و همین پدیدههای ظاهری را میبینند، و بر اساس آنها حکم میکنند. اما حکمِ خدا، چیز دیگری است(بیانات رهبر انقلاب در دیدار مردم یاسوج،۱۳۷۳/۳/۱۷).
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
@QuranicStatmentsOfTheLeader
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
🔸ایام مبارک دهه فجر است. در دهه فجر، آنچه که بر این حقیر و امثال این حقیر لازم است، دو تشکر است: اول، شکر الهی. با کمال خشوع، با کمال تواضع، جبهه شکر بر درگاه الهی می سائیم که این توفیق را نصیب ملت ایران کرد؛ این حرکت عظیم، این کار بزرگ، این نهضت تاریخساز، به دست ملت ایران و با رهبری امام بزرگوار انجام گرفت؛ نظام اسلامی تشکیل شد؛ حرکت ملت ایران به سمت خدا، به سمت اهداف الهی، به سمت ارزشهای الهی آغاز شد. هیچ نعمتی از این بالاتر نیست و شکر الهی بر این نعمت بزرگ همیشه لازم است و در ایام دهه فجر، لازمتر. تشکر دوم، تشکر از ملت ایران است؛ وفاداری کردند، جوانمردی بهخرج دادند، گذشت کردند، ایثار کردند، شجاعت نشان دادند، بصیرت بهخرج دادند؛ حضور دائمی خود را در طول این سی و سه سال آنچنان حفظ کردند که این نهال با همه خطرها، با همه مشکلات، روزبهروز تنومندتر شد، بارورتر شد، بالندهتر شد. امروز مثل همان شجره طیبهای که «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء»! در زمین زندگی بشریت ریشه دوانده است و ثمرات و آثار آن بهطور متواتر نائل و واصل میشود (بیانات رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه تهران،۱۳۹۰/۱۱/۱۴).
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
@QuranicStatmentsOfTheLeader
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
🔸روز دوازدهم به یک معنا، روز شروع قدرت اسلام است. اگرچه در دوازدهم بهمنِ سال ۵۷، هنوز ظاهراً نظام طاغوت سرِ کار بود؛ اما در واقع نبود. در واقع با ورود امام بزرگوار، این نظام پوسیده فاسد و اصل نظام پادشاهی - که یک رژیم ارتجاعی و غلط و غیر انسانی و غیر قابل قبول بود - پوچ و نابود و دود شد و از بین رفت. تلاش بیهودهای میکردند بلکه بتوانند آن را نجات بخشند و تا چند روز ادامه دهند، که نمیشد و نشد. ورود قدرتمندانه امام بزرگوار، همه چیز را معنا کرد. امام وارد شد؛ شهر تهران، بلکه ایران از آن بزرگوار استقبال کردند. یعنی در شهرهای دیگر هم مردم شاهد این حادثه و گوش به زنگ این قضیه بودند. بعضی حرکت کردند و به تهران آمدند؛ بعضی هم در همان شهرهای خودشان کاری را کردند که اگر تهران هم بودند، انجام میدادند. در واقع «فاذا دخلتموه فانّکم غالبون»؛ با ورود امام همان مطلبی که خدای متعال به اصحاب موسی فرمود، در مورد اصحاب امام بزرگوار ما تحقّق پیدا کرد. وقتی وارد شد، خدای متعال غلبه را ثبت کرد و تمام شد.روز مهمّی است. شاید بشود گفت از همین روز دوازدهم هم، توطئه دشمن شروع شده است(بیانات رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه تهران،۱۳۷۵/۱۱/۱۲).
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
@QuranicStatmentsOfTheLeader
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
🔸چیزهایی از خواصِ هنگامِ پیدایش انقلاب است که آنها البته ضعیف خواهد شد. و بهتدریج هم ممکن است از بین برود. چیز مهمی هم نیست. شما وقتی به یک دوست قدیمی یا فرزند دلبندتان میرسید که از سفر برگشته است، در آغازِ دیدار، قاعدتاً هیجانات عاطفی شدید دارید. اما این هیجانات، کمکم فرو مینشیند. با این همه، معنایش این نیست که شما محبّتتان به آن شخص، یا قضاوتتان نسبت به او، یا عُلقه مابین شما و او، بهتدریج ضعیف میگردد، یا احساسِ پدرىِ شما کم میشود. ارزشها و اصالتها نمیتواند بهتدریج کمرنگ شود. بهعکس، ارزشها بهتدریج باید پررنگتر، نمایانتر، روشنتر و در ذهنها راسختر شود و میشود. خیلیها بودند که در اوّل انقلاب، هیاوهویی میکردند؛ امّا بعد، در تجربههای اواسط انقلاب نتوانستند راه بیایند. یا خودشان کنار رفتند و یا جریان انقلاب آنها را کنار زد. آنچه که میماند - «و أمّا ما ینفع الناس فیمکث فی الارض» - آنکه بادوام است، آنکه کهنگی بردار نیست، آنکه روزبهروز جوهر و درخشندگی خود را بیشتر نشان میدهد، همان حقایق و ارزشهای اسلامی و انقلابی است. پس، این طور نباشد که بعضی باورشان بیاید که هرچه میگذرد، ما باید نسبت به ارزشهای انقلاب بی علاقهتر، بی اهتمامتر، در حفظ آنها بی مبالاتتر و نسبت به استقرار آنها در جامعه، بی حسّاسیتتر شویم. نه؛ این طور نیست؛ عکس قضیه است(بیانات رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام،۱۳۷۲/۳/۱۹).
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
@QuranicStatmentsOfTheLeader
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
🔸انقلاب اسلامى ما بر خلاف چنین انقلاب هایى [بیشتر انقلاب هاى قرن بیستم از حدود پایان جنگ جهانى دوم تا وقتى که انقلاب اسلامى پیروز شد و حتى بعد از آن]، به خصوصیّت ایمان الهى متّکى بود و هست. چنین است که دارندگانش، از تهدید قدرتهاى مادّى نمىترسند: «و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الاّ خوف علیهم و لا هم یحزنون». مردم ما از کسى نمىترسند. خصوصیّت ایمان اسلامى و الهى و معنوى، اتّکاى به خداوند است. چنین اتّکایى، اوّلاً موجب مىشود که انسان از دشمن واهمه نکند و هراسى نداشته باشد و به کمک الهى امید داشته باشد؛ ثانیاً کسى که به خدا معتقد است و براى او کار مىکند؛ مىگوید ما تکلیف انجام مىدهیم و اگر کشته هم بشویم، پیروز شدهایم و اگر در جنگ، عقب نشینى هم بکنیم، باز هم پیروز شدهایم؛ چون تکلیف ما، اقدام و انجام عمل بود. اقدام را کردهایم، عمل را انجام دادهایم و اثر خودمان را در طبیعت و تاریخ گذاشتهایم؛ بنابراین پیروزیم. خداى متعال بر این اثر، آثار دیگرى مترتّب خواهد کرد و روزى نتیجهاش آشکار خواهد شد. این، فکر انسان مؤمن است. امام بزرگوار در رأس این نهضت، مظهر این عقیده بود؛ لذا چه در جنگ و چه در مبارزه سیاسى و اقتصادى، نه خودش تردید کرد و نه گذاشت کسانى که در حرکت عمومى و آحاد مردم تأثیر دارند، در این راه تردید کنند. راه، راهِ روشنى بود. او این حرکتِ روشن را با قاطعیت ادامه داد (بیانات رهبر انقلاب در دیدار مردم قم،۱۳۷۴/۹/۱۳).
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
@QuranicStatmentsOfTheLeader
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
🔸ما میتوانیم فرهنگ ناب و خالص اسلامی را بر جامعه خود حاکم کنیم. ما میتوانیم همان خطی را که امام ترسیم کردهاند، کاملاً و دقیقاً طی کنیم. البته اگر آن دست نیرومند با ما بود، کارها آسانتر میشد؛ اما چاره چیست که «افان متّ فهم الخالدون». وقتی پیامبراکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، انبیا و اولیا(ع) از دار دنیا میروند، باید انتظار اینگونه حوادث ناگوار را داشت. این، واقعیت تلخی است که باید آن را بپذیریم و با توجه به این واقعیت، برنامهریزی کنیم. آیا میشود گفت که ما ملت انقلابی و خوب و قوی هستیم؛ به شرطی که امام(ره) با همان قدرت جلوی ما حرکت کند، و اگر امام نباشد، ما هم نیستیم؟! این کار که شدنی نیست. ما باید بگوییم ملتی انقلابی و قوی و قاطع هستیم و از برکات وجود امام حداکثر استفاده را میکنیم، و آن روزی هم که خداوند با اراده و تقدیر خودش، این نعمت بزرگ را از میان ما برداشت و این وزنه را از ما گرفت، سعی میکنیم با همه امکاناتمان و با اشک چشممان و با نفس گرممان و با ذرهذره وجودمان، این راه را ادامه دهیم و خلأ وجودش را پُر کنیم؛ انشاءاللَّه خدای متعال هم کمک خواهد کرد؛ «و من یتوکل علیاللَّه فهو حسبه» (طلاق/۳)، «من کان للَّه کان اللَّه له»(بیانات رهبر انقلاب در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شوراى اسلامى،۱۳۶۸/۳/۲۴).
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮
@QuranicStatmentsOfTheLeader
╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯