eitaa logo
اندیشه های قرآنی
647 دنبال‌کننده
107 عکس
214 ویدیو
46 فایل
﷽ُ بخوان قرآن که دل آرام گیرد آیدی جهت ارتباط @Golyari
مشاهده در ایتا
دانلود
📌گزارش آخرین حجّ پیامبر پیامبر در چهل سالگی به پیامبری رسید. سه سال مخفیانه و ده سال علنی تبلیغ کرد. بخاطر فشار و تهدید کفار، از مکه به مدینه هجرت کرد. شش سال در مدینه ماند، خواست برود مکه اعمال عمره را انجام بدهد، اما کفار مکه نگذاشتند پیامبر وارد شود و نزدیک بود درگیری پیش بیاید که صلح حدیبیه برقرار شد. دو سال بعد پیامبر و مسلمانان مکه هم جدا می‌شد، یکی به سمت مدینه، یکی به سمت یمن و یکی به سمت عراق می‌رفت. پیامبر فرمود: آنها که رفته اند، بازگردند و صبر کنید تا آنها که بازمانده اند، برسند. هنگام ظهر نماز خواندند و پس از نماز، پیامبر خطبه ای مفصل خواند و آنگاه فرمود: من به زودی دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما می‌روم. ای مردم! درباره من چگونه شهادت می‌دهید؟ همگی با صدای بلند گفتند: گواهی می‌دهیم که تو رسالت الهی را ابلاغ کردی و آخرین تلاش و کوشش را در راه هدایت ما نمودی، خداوند ترا جزای خیر دهد. سپس فرمود: من می‌روم ولی دو چیز گرانقدر در میان شما به یادگار می‌گذارم: یکی کتاب خدا که واسطه میان پروردگار و شماست، و دیگری خاندان من که خداوند به من خبر داده این دو از هم جدا نشوند، تا در بهشت به من بپیوندند، از این دو پیشی نگیرید که هلاک شوید و دست از دامن آن دو برندارید که گمراه شوید. آنگاه پیامبر دست علیّ را گرفت و بلند کرد، آن چنان که سفیدی زیر بغل هر دو نمایان شد و همه او را دیدند و شناختند. در اینجا پیامبر فرمود: «ایّها النّاس مَن اَولَی النّاس بالمؤمنین مِن اَنفُسهم»: چه کسی به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر است؟ گفتند: خدا و پیامبرش داناترند، پس فرمود: خدا، مولای من است، و من مولی و سرپرست مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم. سپس فرمود: «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه»: هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست. سپس دست به سوی آسمان برداشت و چنین دعا کرد: خداوندا! دوستان او را دوست بدار و دشمنانش را دشمن بدار، یارانش را یاری کن، و آنها که او را ترک کنند، از یاری خویش محروم ساز، حق را همراه او بدار و او را از حق جدا مکن. سپس فرمود: حاضران، این خبر را به غایبان برسانند. خطبه که بپایان رسید، جمعیت متفرق نشده بود که جبرئیل نازل شد و این آیه را بر پیامبر خواند: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی... » پیامبر فرمود: خدا را سپاس که دین خود را کامل و نعمت خود را بر ما تمام کرد، و از رسالت من و ولایت پس از من خشنود گشت. در این هنگام شور و غوغایی در میان مردم افتاد و همه، از جمله ابوبکر و عمر، این موقعیت بزرگ را به علی ابن ابی طالب تبریک گفتند: «بَخّ بَخّ لک یا علیّ اصبحت مولای و مولا کلّ مؤمن و مؤمنة»: "مبارک باد بر تو، مبارک باد بر تو، ای فرزند ابوطالب! تو مولای من و مولای تمام مردان و زنان با ایمان گشتی. این بود اجمالی از ماجرای غدیر، و اکنون به تفسیر دو آیه نازل شده در این باره می‌پردازیم. قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین» مائدة/۶۷ ای پیامبر! آنچه را از طرف پرودگارت به تو نازل شده، به مردم ابلاغ کن، و اگر انجام ندهی، رسالت او را به انجام نرسانده ای و خدا تو را از مردم حفظ می‌کند. خداوند مردمان کافر را هدایت نمی کند. این آیه نکاتی دارد: 1⃣عبارت (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ) که در قرآن دو بار بیشتر نیامده، بیانگر آن است که آنچه پیامبر وظیفه دارد آن را به گوش مردم برساند امر مهمی است که مربوط به رسالت اوست و او چون رسول است باید آن را اعلام کند. 2⃣کلمه (بَلِّغ) یعنی با جدیّت و اهتمام تمام آن را ابلاغ کن و به گوش مردم برسان تا کسی بعداً نگوید این مطلب به ما نرسید. 3⃣(مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ) یعنی مردم بدانند آنچه پیامبر می‌گوید از جانب خودش نیست، از طرف خداست، خدایی که صاحب اختیار همه است. 4⃣(وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ) یعنی ابلاغ این موضوع به شکل عملی و در قالب یک مراسم باشد. زیرا قرآن به جای آن که بفرماید: (بَلِّغْ... وَ إِنْ لَمْ تُبَلِّغ = بگو... و اگر نگویی)، می‌فرماید: (بَلِّغْ... وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ = بگو... و اگر انجام ندهی)، یعنی ابلاغِ زبانی کافی نیست، بلکه ابلاغِ فعلی لازم است، باید یک مراسمی باشد و در این مراسم، آنچه را خدا گفته، به مردم اعلام کنی. 5⃣عبارت (فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ) یعنی آنجه باید به مردم ابلاغ کنی، هم وزن رسالت توست، به گونه ای که اگر آن را به مردم نرسانی، گویا اصل رسالت پروردگار را به انجام نرسانده ای و زحمات بیست و سه ساله ات به هدر می‌رود. 6⃣جمله (وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ) نیز بیان می‌دارد که پیامبر از ابلاغ این امر مهم ترس و هراس داشته است و لذا خداوند وعده می‌دهد او را از شرّ مردم حفظ کند. البته روشن است پیامبر اسلام از اینکه جان خود را در راه خدا فدا کند، هراسی نداشته است و لذا در تمام جنگ‌ها در صف مقدّم جبهه حضور داشت، بلکه این امر به گونه ای بود که پیامبر احتمال می‌داد برخی از مردم آن را نپذیرند و موجب فتنه و درگیری میان مسلمانان گردد که بیش از آنکه به جان پیامبر ضرر رساند، به مکتب او ضربه وارد سازد. و لذا ادامه آیه می‌فرماید: (إِنَّ اللَّهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین) یعنی خداوند اجازه نمی دهد کسانی این امر مهم را انکار می‌کنند، به هدفشان برسند و تهدیدی برای تو و برنامه‌های تو باشند. قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
در اینجا سه سؤال مطرح است: 1⃣این امر مهم چه چیزی بود که پیامبر تا سال آخر عمرش بیان نکرده بود؟ 2⃣چه امری بود که اگر پیامبر آن را نمی گفت، زحمات ۲۳ ساله اش به هدر می‌رفت؟ 3⃣چه امری بود که پیامبر از گفتنش هراس داشت؟ این مطلب هر چه باشد، جزء دین است، اما از اصول دین یا فروع دین؟ تک تک آنها را بررسی می‌کنیم تا به نتیجه برسیم. اصول دین، توحید است و نبوت و معاد. آیا می‌شود گفت که در این ۲۳ سال، پیامبر (ص) «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ» را به مردم یاد نداده بود؟! اولین کلمه ای که به مردم آموخت، این بود: «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا». پس این امر مهم توحید نیست. قطعا نبوت هم نیست، زیرا معنا ندارد کسی که حدود دو ماه دیگر رحلت می‌کند، بگوید: مردم! من پیامبرم! آیا تا آن زمان به مردم نگفته بود: من پیامبرم! راجع به معاد هم، پیامبر از همان روزهای اول بعثت مردم را از دوزخ هشدار می‌داد و تمام سوره‌های مکی خبر از معاد می‌دهند. پس آنچه پیامبر باید در آخر عمرش اعلام کند، وقوع قیامت نیست. اما فروع دین: آیا پیامبر (ص) تا دو ماه مانده به رحلتش از نماز نگفته بود؟! و یا آن حاجیان که از مکه برمی گشتند تارک الصلاة بودند؟! قطعا آن مطلب نماز نبود. روزه، جهاد، خمس و زکات هم، هشت سال قبل، یعنی سال دوم هجری قانون آنها صادر شده بود. حج هم مراد نیست، زیرا آنها از مکه برمی گشتند. امر به معروف و نهی از منکر نیز بارها در دیگر آیات قرآنی مطرح و بر لزوم آن تاکید شده بود. علاوه بر آن که پیامبر از بیان این امور هراسی نداشت و آن روزی که تنها بود و با بت‌ها و بت پرستان مبارزه می‌کرد نترسید، حالا که بین این همه یار و مرید است، بترسد؟ سؤال: با این اوصاف، آن چیست که پیامبر صلّی الله علیه و آله تا اواخر عمرش نگفته بود، توحید و معاد و نماز و روزه هم نیست، اگر آن چیز باشد، توحید هست، نبوت هست، نماز هست، جهاد هست، امر به معروف و نهی از منکر هست، و اگر نباشد، باقی چیزها هم نیست؟ پاسخ: باید بگوئیم آن امر، امامت است. چون اگر امامِ معصوم بود، توحید زنده است و گرنه به جای خدا طاغوت حاکم می‌شود. اگر رهبرِ معصوم بود، اهداف نبوت دنبال می‌شود و اگر رهبر معصوم بود، معارف معاد بیان می‌شود. قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
نکته ای لطیف در آیات قبل و بعد از این آیه نیز عبارت «مَا أُنزِلَ» آمده است: در آیه ۶۶ می‌فرماید: «مَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِم»، در آیه ۶۷ فرمود: «مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ»، و در آیه ۶۸ می‌فرماید: «مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ». 📌این یک امر تصادفی نیست که در سه آیه پشت سر هم، سه تا «مَا أُنزِلَ» آمده باشد. مورد اول و سوم مربوط به کتاب آسمانی است، که مردم باید آن را به پا دارند تا از برکات آن در دنیا و آخرت بهره مند شوند. و مورد دوم مربوط به رهبری جامعه است که باید از سوی خدا تعیین گردد و پس از پیامبر، در قالب امام سرپرستی جامعه را بر عهده گیرد. مهندسی قرآن را ببینید، خدا امامتِ علی بن ابیطالب را گذاشته است بین دو کتاب آسمانی! در یک آیه می‌گوید: کتاب خدا را به پا دارید، وضع اقتصادیتان خوب می‌شود. و در آیه دیگر می‌فرماید: اگر کتاب آسمانی را به پا ندارید، هویت ندارید و هیچید. و در میان این دو آیه می‌گوید: ای پیامبر! علی را معرفی کن. یعنی کتاب آسمانی و امام معصوم در کنار هم. چنانکه پیامبر در حدیث ثقلین فرمود: «انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی» قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
هدایت شده از اندیشه های قرآنی
۱ «وَ مَا خَلَقْت الجْنَّ وَ الانس إِلا لِيَعْبُدُونِ» (ذاریات 56) من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند)! روشن ترین حقایق در زندگی ما این سه مطلب است" 1⃣من وجود دارد. 2⃣خود به خود به وجود نیامده ام. 3⃣آفرینش من سرانجامی دارد. 📌این مطالب به قدری واضح است که نیازی به دلیل و برهان ندارد و هر وجدان آگاهی آن را می پذیرد. اگر این سه حقیقت را کنار هم بگذاریم، نتیجه می گیریم که زندگی ما دارای هدف و کمال مشخصی است و ما باید به دنبال آن باشیم. 📌انسان باید درک کند که خدای قادر حکیم این همه امکانات را چرا در اختیار انسان قرار داده؟ و چرا به انسان اختیار و آزادی داده؟ و چرا این همه موجودات را در خدمت انسان قرار داده؟ و صدها چرای دیگر؟ قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
۲ با توجه به اینکه خداوند حکیم و داناست و فرد حکیم، کار لغو و بیهوده نمی کند، مطالعه و بررسی این جهات می تواند زمینه رشد و توجه عمیق به خود را برای انسان فراهم سازد و آدمی را در مسیر صحیح قرار دهد و در غیر این صورت انسان تمام سرمایه های خود را به بهایی ناچیز خواهد فروخت و جز ضرر و خسران چیزی برایش باقی نمی ماند: «إِنَّ الانسنَ لَفِى خُسرٍ إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ...» (سوره عصر، 2 و 3) ✅قرآن کریم، قله افتخار انسان را بندگی محض او می داند. از این رو، اگر بنده ای شایسته بالاترین درجه تقدیر باشد، او را مفتخر به صفت «عبد» می کند. آری، آن کس که خدا را شناخته باشد، عمرش را در راه بندگی او صرف کرده و از خود و خویشان غافل می شود. 📌آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
۳ در آیه بالا هدف از خلقت انسان، و خدا دانسته شده است. مقصود از عبادت خداوند، نهایت خضوع و فروتنی دربرابر اوست. روشن است که خداوند متعال، غنی و بی نیاز مطلق است و کمبودی ندارد که بخواهد آن را از خلقت انسان به دست آورد؛ بلکه این انسان است که با خضوع و خشوع در برابر پروردگار به کمال خلقت خویش رسیده و به درگاه قرب او راه می یابد. آنچه ما انسان ها را قادر می سازد که زندگی را با همه رنج ها و مصائب و سختی ها تحمّل کنیم، همین احساس معنی دار بودن و هدف داشتن زندگی است. انسان بی هدف فقط گمان می کند که آزادتر عمل می کند و هیچ قید و بندی ندارد. اتفاقا آنها اسیرترین موجودات کره زمین هستند؛ زیرا تا آخر عمر ابزار انسان های هدف مند خواهند شد. قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
۴ قرآن را آن می داند که فردی خودش را باشد: «قُلْ إِنَّ الخْاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ أَلا ذَلِك هُوَ الخُسرَانُ الْمُبِينُ» (سوره زمر، 15) بگو: «زيانكاران واقعى آنانند كه سرمايه وجود خويش و بستگانشان را در روز قيامت از دست دادهاند! آگاه باشيد زيان آشكار همين است!» 📌پس ای انسان مشتاقانه بنگر که به چه مقصود آمده ای؟ 📌آنگاه با شوق عزم، عمل کن! 📌هر قدر مقصود والاتر باشد، مصمم تر خواهی شد که با تعالی خود، جهانی متعالی تر بسازی! 📌بنگر که ساعات عمر را در چه به سر می بری؟! 📌خودت را به بهای کم نفروش! بلند شو! تو دوباره به دنیا نمی آیی! 📌تنها یکبار راه زندگی را خواهی رفت و یکبار زندگی را تجربه خواهی کرد. 📢این اخطار و گوش زد مهم و جدّی ما را بر آن می دارد که با دقتی شگرف، زندگی خود را شناخته و هدف از آن را بدانیم. زندگی چقدر می شد، اگر فقط جواب این سوال را می دانستیم که با آن چکار کنیم؟ قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
۱ «وَ إِذْ قَالَ رَبُّك لِلْمَلَئكَةِ إِنى جَاعِلٌ فى الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَ تجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسفِك الدِّمَاءَ وَ نحْنُ نُسبِّحُ بحَمْدِك وَ نُقَدِّس لَك قَالَ إِنى أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ‏» (بقره، 30) (به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمين، جانشينى [= نماينده‏اى‏] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آيا كسى را در آن قرار مى‏دهى كه فساد و خونريزى كند؟! (زيرا موجودات زمينى ديگر، كه قبل از اين آدم وجود داشتند نيز، به فساد و خونريزى آلوده شدند. اگر هدف از آفرينش اين انسان، عبادت است،) ما تسبيح و حمد تو را بجا مى‏آوريم، و تو را تقديس مى‏كنيم.» پروردگار فرمود: «من حقايقى را مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد.» بنابر آیات قرآن کریم، انسان موجودی است دوبعدی از یک سو ریشه در خاک دارد که همان جنبه ی مادی اوست و از سوی دیگر رو به بارگاه اعلی و ربوبی دارد که جنبه باطنی یا بعد معنوی انسان است. آیه بالا از ماجرای خلقت آدمی پرده برداشته است. خداوند در این آیه از انسان کامل به خلیفه خود بر زمین یاد کرده و تاج افتخار بر سر او نهاده است. خداوند در آغاز خلقت آدم، فرشتگان را از خلقت آدم آگاه نمود. این مطلب برای فرشتگان که از اسرار خلقت آدم اطلاع نداشتند سوال انگیز بود. آنان در کمال تعجب گفتند: «خدایا چرا در روی زمین موجودی را خلیفه خود قرار دادی که می تواند فساد کند و خون بریزد. اگر هدف این است که آن موجود تو را ستایش و عبادت کند، ما همگی این کار را انجام می دهیم.» خداوند نخست به آنها یک جواب اجمالی داد که: «آنچه را که من میدانم شما نمی دانید»؛ یعنی شما از اسرار وجودی انسان خبر ندارید و نمس دانید که انسان دارای چه و هایی است. سپس این ادعا را برایشان ثابت کرد و به آدم علیه السلام، اسرار عالم و حقیقت موجودات را تعلیم داد و او به شایستگی همه را دریافت، حال آنکه فرشتگان از درک واقعی ین اسرار عاجز ماندند و برتری آدم علیه السلام برآنان نمایان شد. از این ماجرا می فهمیم که نهاد انسان شایستگی دارد تا از سویی در زمین فسادورزی کرده و از پست ترین جانداران باشد و از سویی به حقایق باطنی عالم دست یافته و از بارگاه فرشتگان فراتر رود. قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
۲ خداوند به وسیله فرستادگانش تلاش نموده تا انسان را به درآورده و به نقطه اوج خودش دعوت نماید. این دعوت هم به صورت بوده است و هم به صورت . یعنی هم در کتاب دینی و دستورات کتابی راه پرواز را به ما یاد داده و هم انسان هایی از جنس خودمان را که به بالاترین مراتب انسانی رسیده اند، برایمان الگو قرار داد تا ما ارزش انسانیت را در مقام عمل ببینیم. 📌انبیا را حق پدید آورد از ابناء آدم تا تو ای آدم مقام ارزش خود را بدانی قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
۳ آیات دیگری از قرآن نیز ما را به این مطلب راهنمایی می کند که تا چه اندازه مقام ، رفیع و بلند مرتبه است. در یکی از این آیات خداوند انسان را دارای بزرگ الهی می داند که بر همه خلقت از این جهت برتری یافته است: «إِنَّا عَرَضنَا الأَمَانَةَ عَلى السمَوَتِ وَ الأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَينَ أَن يحْمِلْنهَا وَ أَشفَقْنَ مِنهَا وَ حَمَلَهَا الانسنُ إِنَّهُ كانَ ظلُوماً جَهُولاً» (احزاب، 72) «ما امانت را بر آسمانها و زمين و كوه‏ها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند؛ امّا انسان آن را بر دوش كشيد؛ او بسيار ظالم و جاهل بود.» این امانت بزرگ الهی همان و است که بار و زیادی برای انسان دارد و به همین دلیل در انتهای آیه خداوند انسان را بسیار ستمگر و نادان خوانده؛ چون اهمیت این امانت را ندانسته و با کوتاهی در آن زیادی به خود می کند. 📌آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
۴ 📢البته دیگر موجودات جهان با وجود عظمت و بزرگی شان، امکان حمل خلافت الهی را نداشتند؛ چون استعدادهای بالقوه در وجودشان نبود. تنها موجودی که قوس صعودی و نزولش بی انتهاست، و به طور نامحدود قادر به پرواز به سوی قله تکامل است، انسان است و چقدر باید نادان و ستمگر باشد ✅اگر قدر این مقام و منزلت را ندانسته و خود را به پست ترین موجودات مبدل سازد. 📌رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت به در آی تا ببینی طیران آدمیت قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d