زیارت حضرت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روزهای جمعه
آدرس ما در ایتا
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
https://eitaa.com/h_emamreza
┗━━━🍂━
دعای روز جمعه
آدرس ما در ایتا
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
https://eitaa.com/h_emamreza
┗━━━🍂━
آدرس ما در ایتا
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
https://eitaa.com/h_emamreza
┗━━━🍂━
👇👇👇👇👇👇👇
✨ امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
⭐️ نزديكترين حالت بندگان به خدا و خشنودى او از آنها هنگامى است كه حجّت خدا در ميان آنها نباشد و براى آنها ظاهر نشود و آنها محـل او را ندانند. ولى در عين حال معتقد باشند كه حجّت خدا هست و در اين زمان شب و روز در انتظار فرج باشند.
📗 بحارالأنوار: ج 52، ص 145
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
آدرس ما در ایتا
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
https://eitaa.com/h_emamreza
┗━━━🍂━
انتظار فرج :
منتظران امام حسین علیه السلام بسیار زیاد بودند.
بهتر بگویم مدعی ها زیاد بودند...
ولی وقتی که مولایمان آمد و از آنها طلب یاری نمود
عده ای محدود (72نفر) امام زمان خود را یاری نمودند...
کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا
امیدوارم من و شما مدعی نباشیم
بلکه خداوند ما را منتظر واقعی فرج امام زمانمان عج الله تعالی فرجه الشریف قرار دهد...
اللهم عجل لولیک الفرج
آدرس ما در ایتا
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
https://eitaa.com/h_emamreza
┗━━━🍂━
#درس_مهدویت
(مهدی موعود علیه السلام در قرآن )
✅در آیه ۵ و ۶ سوره قصص سخن از «مستضعفان» شده است، انسانهائی که به ضعف کشیده شده اند و ظالمان زمانه امکان به فعلیت رسیدن قدرتهای آنها را سلب نموده اند، ای بسا قادرند اما شرایط به گونه ای فراهم آمده که حکمت را در اعمال قدرت نمی بینند و این همه بدان جهت است که در وادی استضعاف کشیده شده اند.
❄️در این دو آیه خداوند پرده از روى اراده و مشیت خود در مورد این افراد برداشته و پنج امر را در این زمینه بیان مىکند که با هم پیوند و ارتباط نزدیک دارند. نخست اینکه ما مىخواهیم آنها را مشمول نعمتهاى خود کنیم؛ (وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ) دیگر اینکه ما مىخواهیم آنها را پیشوا و امام نمائیم (نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً)؛ سوم اینکه ما مىخواهیم آنها را وارثان حکومت جباران قرار دهیم (وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ)؛ چهارم اینکه ما حکومت قوى و پا بر جا به آنها مىدهیم (وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ)؛ و در نهایت پنجم اینکه حکومت و قدرت ایشان را که دشمنانشان از آن بیم داشتند و تمام نیروهاى خود را بر ضد آن بسیج کرده بودند به آنها نشان دهیم (وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ)
#آیات_مهدوی
⭐️هر چند این دو آیه در ضمن داستان موسی و بنی اسرائیل و در نهایت پیروزی آنها بر فرعون بیان شده است اما به روشنی پیداست که این دو آیه بشارتی فرازمانی را گوشزد می نمایند بشارتى در زمینه پیروزى حق بر باطل و ایمان بر کفر، بشارتى براى همه انسانهاى آزاده و خواهان حکومت عدل و داد و برچیده شدن بساط ظلم و جور. نمونهاى از تحقق این مشیت الهى، حکومت بنى اسرائیل و زوال حکومت فرعونیان بود. و نمونه کاملترش حکومت پیامبر اسلام ص و یارانش بعد از ظهور اسلام بود، حکومت پا برهنهها و تهىدستان با ایمان و مظلومان پاکدل که پیوسته از سوى فراعنه زمان خود مورد تحقیر و استهزاء بودند، و تحت فشار و ظلم و ستم قرار داشتند.
#روایات_مهدوی
✍کاملترین نمونه برای این دو آیه ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره زمین بوسیله «مهدى» ارواحنا له الفداء است. به همین جهت است که علی علیه السلام در کلمه ۲۰۹ از کلمات قصار نهج البلاغه می فرماید:
«دنیا پس از چموشى و سرکشى- مانند شترى که از دادن شیر به دوشندهاش خوددارى مىکند و براى بچهاش نگه مىدارد – به ما روى مىآورد … سپس آیه «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ …» را تلاوت فرمود» و نیز همان امام همام در تفسیر آیه فرمود: «آنها (مستضعفان در آیه فوق) آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم هستند که خدا مهدی آنها را بعد از تلاششان برانگیخته و آنها را عزیز و دشمنانشان را ذلیل مینماید» (نور الثقلین، ج ۴، ص ۱۱۰)
♻️♻️♻️♻️♻️
آدرس ما در ایتا
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
https://eitaa.com/h_emamreza
┗━━━🍂━
به مناسبت سالروز وفات آیت الله طالقانی اولین امام جمعه تهران(۱۳۵۸ ه.ش)
راوی:حجتالاسلام والمسلمين جعفر شجوني
همه ميدانيم كه افراد ساواكي يا ساير افراد پليس از همه جاي ايران بودند و منحصراً به يك شهر يا منطقه نبودند، قهراً بعضي از آنها هم اهل طالقان بودند. مرحوم آيتالله طالقاني از اينكه بعضي از اين همشهريهايش در چنين پستهايي هستند رنج ميبرد و مكرراً اظهار ناراحتي ميكرد. او نميخواست كه حداقل مردم طالقان چنين پست پليدي را داشته باشند.
آنقدر آقا و بيريا و مردمي بود كه يك روز ما زندانيان در محوطه زندان قصر در زمين واليبال بازي ميكرديم، آيتالله طالقاني دور حياط و اطراف باغچههاي شماره ۴ قدم ميزدند. يكي از زندانيان توپ را محكم زد و توپ از زمين خارج شد و به طرف پاي آيتالله طالقاني رفت. ايشان توپ را برداشت و براي ما آورد. از ايشان تقاضا كرديم كه يك سرويس بزند. ايشان قبول فرمودند و در جايگاه سرويس يك سرويس براي ما زد! او هرگز ژست آيتاللهي يا خود زيادبيني نداشت. هميشه در همه شرايط زندگي با او امكانپذير بود.
آدرس ما در ایتا
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
https://eitaa.com/h_emamreza
┗━━━🍂━
شاکر واقعی
💟💟همنشینان حضرت داوود و موسی علیهم السلام
حضرت داوود علیه السلام عرض کرد: پروردگارا! همنشین مرا در بهشت به من معرفی کن و نشان بده.
خداوند فرمود: متی (پدر حضرت یونس) همنشین تو در بهشت است. داوود اجازه خواست به دیدار متی برود، خداوند به او اجازه داد. او با فرزندش سلیمان به محل زندگی متی آمدند. خانه ای را دیدند که از برگ خرما ساخته شده بود.
پرسیدند: متی کجا است؟ گفتند: در بازار است.
هر دو به بازار آمدند و از محل او پرسیدند.
در جواب گفتند: او در بازار هیزم فروشان است. به سراغ او رفتند.
عده ای گفتند: ما هم منتظر او هستیم.
داوود و سلیمان به انتظار دیدار او نشستند و او در حالی که پشته ای از هیزم بر سر داشت آمد.
مردم به احترام او برخاستند و پشته را از سر او بر زمین نهادند.
متی پس از حمد خدا هیزم را در معرض فروش گذاشت و گفت:
چه کسی جنس حلالی را با پول حلال می خرد؟
یکی از حاضران هیزم را خرید. داوود و سلیمان به او سلام کردند. متی آن ها را به منزل خود دعوت کرد و با پول هیزم مقداری گندم خرید و به منزل آورد، سپس آن را با آسیاب آرد کرد و خمیر نمود، آن گاه آتش افروخت و مشغول پختن نان شد.
در آن حال با داوود و سلیمان به گفت و گو پرداخت تا نان پخته شد. مقداری نان در ظرف چوبی گذاشت و کمی نمک بر آن پاشید و ظرفی پر از آب هم در کنارش نهاد و دو زانو نشست و همگی مشغول خوردن آن شدند.
متی لقمه ای برداشت، وقتی خواست آن را در دهان بگذارد گفت: بسم الله و هنگامی که خواست ببلعد گفت: الحمدالله و این عمل را در لقمه های بعدی نیز تکرار کرد، آن گاه با نام خدا کمی آب میل کرد و هنگامی که خواست آب را بر زمین بگذارد، خدا را ستود و گفت: الهی! چه کسی را مانند من نعمت بخشیدی و درباره اش احسان نمودی؟ چشم بینا، گوش شنوا و تن سالم به من عنایت کردی و نیرو دادی تا توانستم نزد درختی که آن را نه کاشته ام و نه در حفظ آن کوشش نموده ام بروم و آن را وسیلة روزی من قرار دادی و کسی را فرستادی که آن را از من خرید و با پول آن، گندمی خریدم که آن را نکاشته بودم و آتش را مسخرم ساختی تا با آن نان بپزم و با میل و رغبت آن را بخورم تا در عبادت و اطاعت تو نیرومند باشم، خدایا! تو را سپاسگزارم.
پس از آن، متی گریست. در این موقع داوود به فرزندش سلیمان فرمود: فرزندم! بلند شو برویم، من هرگز بنده ای مانند این شخص ندیده بودم که نسبت به پروردگار سپاسگزارتر و حق شناس تر باشد.