#رفیق جان @NAJVAsher

ما خانواده افتاده ای هستیم مادرم از پا،پدرم از کار ،من از چشمان تو @NAJVAsher

#معینی_کرمانشاهی @NAJVAsher

مے ٺرسم بعد از ایݩ همہ انتظار هر دو باهم ! ٺو ـو فراموشے! @NAJVAsher

. مادرش بالای گودال است؛ می‌بیند؛ نزن جا برای زخم نو دیگر ندارد آن بدن با هزار و نهصد و پنجاه تا زخمی که داشت شد حصیر بوریا سهم حسین از یک کفن سعید‌غلامی #شب_عاشورا @NAJVAsher

و شبـے هست کہ نباشد پس از آن فردایـے..! #شب_بخیر :) #به_وقت ← 00:00 @NAJVAsher

پنج سالم بود خواهرم مرا در کمد انداخت و در را قفل کرد به او فحش دادم ، با خودم فکر کردم او بی رحم ترین خواهر دنیا است در تاریکی گریه کردم بیهوش شدم ، به هوش آمدم سربازان خواهرم را کشته بودند.... #احسان_افشاری @NAJVAsher

مکن ای صبح طلوع بر سر خورشید @NAJVAsher

صبح شد و ظهر غم انگیز عیان شد و سرانجام به عصر رسانید کارش😭 @NAJVAsher

من به قبله تو پناه آورده ام و به جز تو ندارم راهی @NAJVAsher

اماما نشد امسال که چایی از روضه ات مهمان شویم @NAJVAsher

فقط تو را دارم @NAJVAsher