🍃الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلَايَةِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلَام
🔶 #عید_غدیر را به محضر مقدس امام زمان علیه السلام و #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین علیه السلام و تمام پویندگان طریق حق و حقیقت تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
┈••✾•🌺@REVAQ1🌺•✾••┈
از #غدیر تا #ظهور
#امام_باقر_علیهالسلام فرمودند: إِنَّمَا كُلِّفَ النَّاسُ ثَلَاثَةً: مَعْرِفَةَ الْأَئِمَّةِ وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ فِیمَا وَرَدَ عَلَیْهِمْ وَ الرَّدَّ إِلَیْهِمْ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ: مردم تنها به سه چيز تكليف شدهاند:
✅شناخت امامان
✅تسليم در برابر آنان
✅رجوع به ايشان هنگام اختلافات.
«غدیر» و «ظهور» ابتدا و انتهای یکراه است؛
🔰غدیر #اجمال و ظهور #تفصیلِ غدیر است، و بدین روی، انگشت اشارت هر یک بهسوی آن دیگری است؛ حضرت حق غدیر را پدید آورد تا #انسان را در بستر تعالی و #تکامل قرار دهد؛ و در نهایت، #سعادت و فلاح بشریت را در زمان #ظهور رقم زند.
👈بدون غدیر، #اسلام بی منطق و محتوا خواهد بود.
👈و بدون ظهور، غدیر تجلیگاه جهانی و آرمانی خویش را نخواهد داشت؛ و بدون این دو، نظام تکوین و تشریع هیچ یک هدفمند و معقول نخواهد بودن.
#غدیر_مظهر_عزت
#علی_اقتدار_شیعه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖼رواق پنجره ای رو به خدا
🍃🌸🍃@REVAQ1 🍃🌸🍃
✏️#روزشمار_محرم
🏴اول محرم:
◼️آغاز ماه #_حزن_و_اندوه اهل بیت علیهم السلام
◾️اول محرم، سرآغاز ماه حزن و اندوه اهل بیت پیامبر علیهم السلام است.
▪️همه دوست داران و پیروان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله غمگین و محزون اند.
◼️مراسم و مجالس شادی در میان آن ها تعطیل است.
◾️امام رضا علیه السلام می فرمایند: «همین که #ماه_محرم فرا می رسید، لبخند از لبان پدرم محو می شد و دیگر کسی ایشان را متبسم نمی دید.
┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
✏️#روزشمار_محرم
🏴روز دوم:
🏴 #امام_حسین_علیهالسلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری وقتی به کربلا وارد شد،پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینکه نام #کربلا را شنید فرمود: این مکان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست،این خبر را جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من داده است .
🏴در این روز #حربنیزیدریاحی ضمن نامه ای #عبیداللهبنزیاد را از ورود امام علیه السلام به کربلا آگاه نمود.
🏴در این روز امام علیه السلام به اهل #کوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه - که مورد اعتماد حضرت بودند - را از حضور خود در کربلا آگاه کرد. حضرت نامه را به #قیسبنمسهر دادند تا عازم کوفه شود، اما ستمگران پلید این #سفیر جوانمرد امام علیه السلام را دستگیر کرده و به #شهادت رساندند،زمانی که خبر شهادت قیس به امام علیه السلام رسید، حضرت گریست و #اشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود:
«خداوندا برای ما و #شیعیان ما در نزد خود قرارگاه والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از #رحمت خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی».
📚اللهوف، ص 35
📚کشف الغمة، ج 2، ص 47
📚مقتل الحسین مقرم، ص 184
#ملت_امام_حسین_علیهالسلام
┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
✏️#روزشمار_محرم
🏴 روز سوم
🏴 #عمربنسعد یک روز پس از ورود امام حسین علیهالسلام به سرزمین #کربلا یعنی روز سوم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل #کوفه وارد کربلا شد.
🏴 #امامحسینعلیهالسلام قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن واقع می شد را از اهالی #نینوا و #غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای #زیارت راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز میهمان کنند.
🏴در این روز «عمر بن سعد» مردی بنام #کثیر_بن_عبدالله -که مرد گستاخی بود- را نزد امام علیه السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. کثیر بن عبدالله به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به #قتل برسانم،ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلا چنین قصدی نداریم.
🏴هنگامی که وی نزدیک خیام رسید #ابوثمامهصیداوی (همان مردی که ظهر #عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا کرد) نزد امام حسین علیه السلام بود . همین که او را دید رو به امام عرض کرد: این شخص که می آید، بدترین مردم روی زمین است. پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد #امامحسینعلیهالسلام برو. گفت: هرگز چنین نمی کنم .
🏴ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ کنی . گفت: هرگز! #ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشت کاری هستی و من نمی گذارم بر امام وارد شوی. او قبول نکرد، برگشت و ماجرا را برای #ابنسعد بازگو کرد.
🏴سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیکی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟ حضرت در جواب فرمود:
🏴«مردم #کوفه مرا دعوت کرده اند و #پیمان بسته اند، بسوی کوفه می روم و اگر خوش ندارید بازمی گردم ... .»
📚ارشاد ج۲، ص۸۴
📚مستدرک الوسایل ج۱۴، ص۶۱
📚مجمع البحرین ج۵، ص۴۶۱
📚تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۰
#ملت_امام_حسین_علیهالسلام
┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
✏️#روزشمار_محرم
🏴 روز چهارم
🏴در روز چهارم محرم #عبیداللهبنزیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و آنها را برای شرکت در جنگ با #امامحسینعلیهالسلام تشویق و ترغیب نمود.
🏴به دنبال آن ۱۳ هزار نفر در قالب ۴ گروه که عبارت بودند از:
1⃣ #شمربن_ذیالجوشن با👈۴۰۰۰نفر
2⃣ #یزید_بن_رکاب_کلبی با👈۲۰۰۰نفر
3⃣ #حصین_بن_نمیر با👈۴۰۰۰نفر
4⃣ #مضایر_بن_رهینه با👈۳۰۰۰نفر
به سپاه عمر بن سعد پیوستند .
🏴بهم پیوستن نیروهای فوق از این روز تا روز #عاشورا بوده است.
📚بحارالانوار، ج۴۴، ص ۳۸۶
#ملت_امام_حسین_علیهالسلام
┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
✏️#روزشمار_محرم
🏴 روز پنجم
🏴در این روز عبیدالله بن زیاد، شخصی بنام #شبث_بن_ربعی را به همراه ۱۰۰۰ نفر به طرف #کربلا گسیل داد.
🏴عبیدالله بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام #زجر_بن_قیس بر سر راه کربلا بایستد و هر کسی را که قصد یاری #امام_حسین_علیهالسلام داشته و بخواهد به سپاه امام حسین علیه السلام ملحق شود، به قتل برساند. همراهان این مرد ۵۰۰ نفر بودند.
🏴در این روز با توجه به تمام محدودیتهایی که برای نپیوستن کسی به سپاه امام حسین علیه السلام صورت گرفت، مردی به نام #عامر_بن_ابی_سلامه خود را به امام حسین علیه السلام رساند و سرانجام در کربلا در روز عاشورا به #شهادت رسید.
#ملت_امام_حسین_علیهالسلام
┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
#پویش_برای_حسین
❌امسال هجمه دشمن بر نپوشیدن #لباس_سیاه جهت عزاداری بسیار زیاد است❗️
❌همچنین بار دیگر دستِ بریده #شیطان به چهره ی نورانی اسلام چنگ زده و غرور و غیرت مسلمانان را با جسارت به #کتاب_آسمانی ما وحشیانه خراشید است.
👈لذا از شما بزرگواران میخواهیم از سر ارادت به مولا تصمیم بگیرید و با فرستادن عکسهای #مراسم_عزاداری با لباس سیاه و گرفتن قرآن در دست توسط عزادارها در پویش #برای_حسین شرکت کرده و در قرعه کشی ده نگین انگشتری از سنگ #حرم_امام_حسینعلیهالسلام و جوایز نقدی دیگر شرکت کنید.
🔹عکسهای خود را به آی دی @alamdaret ارسال کرده و همچنین در محیط های مجازی که هستید با هشتک #برای_حسین و #قرآن_کریم نشر دهید.
#برای_حسین
#قرآن_کریم
#ملت_امام_حسین_علیهالسلام
┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
✏️#روزشمار_محرم
🏴روز ششم
🏴در این روز #عبیدالله_بن_زیاد نامه ای برای #عمر_بن_سعد فرستاد که: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز کرده ام . توجه داشته باش که هر روز و هر شب گزارش کار تو را برای من می فرستند .
🏴در این روز #حبیب_بن مظاهر_اسدی به #امام_حسین_علیهالسلام عرض کرد: یابن رسول الله! در این نزدیکی طائفه ای از #بنی_اسد سکونت دارند که اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم.
🏴امام حسین علیه السلام اجازه دادند و حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده ام، شما را به یاری پسر #رسول_خدا دعوت می کنم، او یارانی دارد که هر یک از آنها بهتر از هزار مرد جنگی است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود، عمر بن سعد او را با لشکری انبوه محاصره کرده است، چون شما قوم و عشیره من هستید، شما را به این راه خیر #دعوت می نمایم ... .
🏴در این هنگام مردی از بنی اسد که او را #عبدالله_بن_بشیر» می نامیدند برخاست و گفت: من اولین کسی هستم که این دعوت را اجابت می کنم و سپس رجزی حماسی خواند:
🏴قد علم القوم اذ تواکلوا
🏴واحجم الفرسان تثاقلوا
🏴انی شجاع بطل مقاتل
🏴کاننی لیث عرین باسل
«حقیقتا این گروه آگاهند - در هنگامی که آماده پیکار شوند و هنگامی که سواران از سنگینی و شدت امر بهراسند، - که من [رزمنده ای] شجاع، دلاور و جنگاورم، گویا همانند شیر بیشه ام .»
🏴سپس مردان #قبیله که تعدادشان به ۹۰ نفر می رسید برخاستند و برای یاری امام حسین علیه السلام حرکت کردند.
🏴در این میان مردی مخفیانه #عمر_بن_سعد را آگاه کرد و او مردی بنام #ازرق را با ۴۰۰ سوار به سویشان فرستاد . آنان در میان راه با یکدیگر درگیر شدند، در حالی که فاصله چندانی با #امام_حسین_علیهالسلام نداشتند.
🏴هنگامی که یاران #بنی_اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاریکی شب پراکنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود کوچ کردند که مبادا #عمر_بن_سعد بر آنان بتازد .
🏴 #حبیب_بن_مظاهر به خدمت امام حسین علیه السلام آمد و جریان را بازگو کرد.
🏴حضرت فرمودند: «لاحول ولا قوة الا بالله».
#ملت_امام_حسین_علیهالسلام
┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
✏️#روزشمار_محرم
🏴روز هفتم
🏴در این روز #عبید_الله_بن_زیاد ضمن نامه ای به #عمر_بن_سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و #آب_فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد.
🏴 #عمر_بن_سعد نیز بدون فاصله #عمرو_بن_حجاج را با ۵۰۰ سواره در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند.
🏴در این روز مردی به نام #عبدالله_بن_حصین_ازدی فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره ای از آن را نخواهی آشامید، تا از #عطش جان دهی!
🏴 #امام_حسین_علیهالسلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول #رحمت خود قرار نده .
🏴 #حمید_بن_مسلم می گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که #عبدالله_بن_حصین آنقدر آب می آشامید تا شکمش بالا می آمد و آن را بالا می آورد و باز فریاد می زد: العطش! باز #آب می خورد، ولی #سیراب نمی شد، چنین بود تا به هلاکت رسید.
📚انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۰
📚ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۶
#ملت_امام_حسین_علیهالسلام
┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
✏️#روزشمار_محرم
🏴روز هشتم
🏴نوشته اند که در این روز #امام_حسین_علیهالسلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند، بنابراین حضرت، کلنگی برداشت و در پشت #خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را کند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشکها را پر کردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.
🏴هنگامی که خبر این ماجرا به #عبیدالله_بن_زیاد رسید، پیکی نزد #عمر_بن_سعد فرستاد که: به من خبر رسیده است که حسین چاه می کَند و #آب بدست می آورد. به محض اینکه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت کن که دست آنها به آب نرسد و کار را بر او و یارانش سخت بگیر.
🏴در این روز #یزید_بن_حصین_همدانی از #امام_حسین_علیهالسلام اجازه گرفت تا با #عمر_بن_سعد گفتگو کند. حضرت اجازه داد و او بدون آنکه #سلام کند بر عمر بن سعد وارد شد #عمر_بن_سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام کردن به من بازداشته است؟ مگر من #مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان می پنداری پس چرا بر #عترت پیامبر شوریده و تصمیم به کشتن آنها گرفته ای و #آب_فرات را که حتی حیوانات این وادی از آن می نوشند از آنان مضایقه می کنی؟
#عمر_بن_سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من می دانم که آزار دادن به این خاندان #حرام است، من در لحظات حساسی قرار گرفته ام و نمی دانم باید چه کنم، آیا #حکومت_ری را رها کنم، حکومتی که در اشتیاقش می سوزم؟ و یا دستانم به #خون_حسین آلوده گردد، در حالی که می دانم کیفر این کار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حکومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمی بینم که بتوانم از آن گذشت کنم.
#یزید_بن_حصین_همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض #امام_حسین_علیهالسلام رساند و گفت: #عمر_بن_سعد حاضر شده است شما را در برابر حکومت ری به قتل برساند.
🏴 #امام_حسین_علیهالسلام مردی از یاران خود بنام #عمرو_بن_قرظة را نزد #ابن_سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو #سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
🏴در این ملاقات #عمر_بن_سعد هر بار در برابر سؤال #امام_حسین_علیهالسلام که فرمود: آیا می خواهی با من #مقاتله کنی؟ عذری آورد؛
❌یک بار گفت: می ترسم خانه ام را خراب کنند!
✅ #امام_حسین_علیهالسلام فرمود: من خانه ات را می سازم.
❌ #ابن سعد گفت: می ترسم اموال و املاکم را بگیرند!
✅حضرت فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم .
❌#ابن_سعد گفت: من در #کوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم #ابن_زیاد بیمناکم و می ترسم آنها را از دم #شمشیر بگذراند.
🏴 #امام_حسین هنگامی که مشاهده کرد #عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمی گردد، از جای برخاست در حالی که می فرمود: تو را چه می شود؟ #خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در #قیامت نیامرزد.
🏴به خدا سوگند! من می دانم که از #گندم_عراق نخواهی خورد!
#ابن_سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.
🏴پس از این ماجرا، #عمر_بن_سعد نامه ای به #عبیدالله نوشت و ضمن آن پیشنهاد کرد که حسین را رها کنند، چرا که خودش گفته است که یا به #حجاز برمی گردم یا به مملکت دیگری می روم.
#عبیدالله در حضور یاران خود نامه #ابن_سعد را خواند، #شمر_بن_ذی_الجوشن سخت برآشفت و نگذاشت #عبیدالله با پیشنهاد #ابن_سعد موافقت کند.
📚ارشاد، ج۲، ص۸۲
📚وقایع الایام، ج۵، ص۲۷
📚کشف الغمة، ج۲، ص۴۷
📚بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۸
📚مقتل الحسین، ج۱، ص۲۴۴
#ملت_امام_حسین_علیهالسلام
┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈