eitaa logo
کانال کمیل
284 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5هزار ویدیو
71 فایل
سفیرعشق شهیداست و ارباب عشق حسین‌علیه‌السلام وادی عشاق کربلاجایی که ارباب عشق سربه‌باد می‌دهدتا اسرارعشاق را بازگوکند که‌برای عشاق راهی‌جز ازکربلا گذشتن نیست🌷 کپی باذکرصلوات برمهدی عج eitaa.com/joinchat/2239103046Cd559387bf0
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 وقتی که توی سوریه شد به مادرش گفتن تیر به سینه ی پسرت خورد و نتونستیم پیکرش رو برگردونیم اما واقعیت این بود که اسیر شده بود . داعشی ها اون رو توی لاستیک گذاشته بودن بهش گفتن به فحاشی کن تا زنده بمونی وقتی که فحاشی نکرد اونو زنده زنده سوزوندن 🕊🌴🌹
⊰•🛍🎀•⊱ . يک زن با حجاب به اين معنا نيست ڪھ او لباس زيبا پوشيدن و آرايش کردن را بلد نيست... بلکه او میداند _ چه بپوشد _ کجا بپوشد _ و براى که بپوشد . . .🕊" . 🌺
💔برای کودکی که یک شبه، تنها شد...😔
چه زود بود بهر تو سفر به سمت آخرت پرستوی پریده‌ام , بأیّ ذنبٍ قتلت ؟ 🗣امیرحسین کسائی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌸🍃 یک خانم مسیحی که شیعه شده ، از ارتباطش با شهداء میگه... ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃🌺🍂🍃 ┗╯\╲
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 دوستان، ‌هرچه براي اين ملت تلاش كنيم كم است. ما براي اين ملت زنده،پيشتاز وخداجوي نبايد كم بگذاريم. اگر آماده باشيم، اگر بانشاط باشيم، اگرآماده حركت باشيم، هيچ گونه تهديدي متوجه ملت ايران نمي‌شود. سرزمين اسلام امن است. اگر يكي از اين شهدا الآن بيايد به اين دنيا و شروع كند براي ما صحبت كردن، چه مي‌گويد؟ مي‌گويد در راه خدا ثابت ‌قدم باشيد. ايمانتان را حفظ كنيد. درتقويت ايمانتان تلاش كنيد. قدر جمهوري اسلامي را بدانيد. خودتان را شايسته فداكاري در راه جمهوري اسلامي بدانيد. در راه ولايت فقيه ثابت ‌قدم،استوار، دلپاك، همه چيز خودتان را آماده كنيد براي دفاع از اسلام . راستگوباشيد . اينها را به ما خواهند گفت . 🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 هجده نفر قربانی برای عروسی دختر یکی از سرکَردگان کومله مرسوم است به میمنت ازدواج، جلوی پای عروس و داماد قربانی می کنند. این رسم را کومله ها نیز اجرا می کردند، با این تفاوت که قربانی ها در آنجا جوانان اسیر ایرانی بودند. یک بار چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یکی از سرکردگان کومله بردند. پس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برام قربانی کنین تا به خونه شوهر برم. دستور داده شد قربانی ها را بیاورند. شش نفر از مقاوم ترین بچه های بسیج اصفهان که شاید حداکثر سن آن ها چهارده سال هم نمی شد را آوردند و تک تک از پشت، سر بریدند. مانند مرغ سر بریده پرپر می زدند و آن ها شادی و هلهله می کردند. اما این پایان ماجرا نبود. آن دختر دوباره تقاضای قربانی کرد و این بار شش نفر سپاهی، چهار نفر ارتشی و دو نفر روحانی را آوردند و این دوازده نفر را نیز سر بریدند. من و عده ی دیگری از برادران را که برای تماشا برده بودند، به حالت بی هوشی و اغما افتاده بودیم و در این وضعیت مجدداً ما را روانه زندان کردند . راوی : 🥀🕊🌹
enc_16642240970631015517828.mp3
3.64M
🖤🎧-! 💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تو اون همه سلام یا اباعبدالله منتظرم یکی بگه سلام یا جداه🖐🏼🥺🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 🌸وقتی ابراهیم تسبیح شاه مقصود زیبایی می خرد، یکی از رزمندگان به او می گوید تسبیحت را به من می دهی؟ ابراهیم همانجا تسبیح را به آن رزنمده می دهد چون او به این چیز ها دل نبسته بود و راحت از آن گذشت می کرد ... •.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 غریب گیر آوردنش ♦️لحظاتی از مراسم وداع با شهید مدافع دین و امنیت آرمان علی وردی 🕌حوزه علمیه آیت الله مجتهدی (ره) -------- 🔰 ماجرای دردناک یک شهید 👈 این کلیپ مربوط به شهید «آرمان علی‌وردی» است. او از طلاب مدرسه آیت الله مجتهدی و شاگرد اخوی اینجانب شیخ محسن ابوالحسنی بود. از روز پنجشنبه تاکنون حال خانواده ما خوب نیست. چون این شهید را ساعتها شکنجه کردند تا جاییکه ناله‌ یازهرای او بلند شد و در خون خویش درغلتید. جنایت پیشگان با شوکر و چاقو به جانش افتادند و دست آخر با نارنجک فرق او را متلاشی ساختند. سپس قاتلان با ناجوانمردی تمام، فیلم شکنجه‌اش را در فضای مجازی منتشر کردند. از طلاب تهرانی شنیدم که مادر ایشان تا فیلم شکنجه‌ پسرش را دیده بود، بی‌هوش شده و راهی بیمارستان گردیده بود. (خدا کند که دروغ باشد)! جسد شهید را در خیابان زیر پتویی رها کردند به طوری که شناسایی هویت او برای دوستانش هم دشوار بود. چه باید گفت؟ درباره شهید علی‌وردی ناگفته‌های زیادی داریم ولی فعلا بغض راه گلو را بسته است. گفتم شاید این کلیپ اندکی شما را آرام کند؛ شاید... فتنه اخیر نمود عملکرد اینستا و پیامرسان های دشمن بود که به بهانه کرونای دروغین و مدارس مجازی، بچه هایمان را برایمان تربیت کرده بود‼️😡 ساماندهی قتلگاه مجازی تنها راه نجات از حاکمیت مجازی و واقعی دشمن👌👌👌
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
‍💠حلال و حرام💠 به حلال و حرام خدا خیلی اهمیت می‌داد. در استفاده از اموال بیت المال بشدت مراقبت داشت. اهل امر به معروف و نهی از منکر بود. ✳️روزی که جنازه‌اش را آوردند خانه و به داخل اتاقش بردند، دوستان جوانش دور جنازه جمع شده بودند، گریه می‌کردند و می‌گفتند دیگر رسول نیست به ما بگوید غیبت نکن، تهمت نزن! حتی یادم هست آخرین باری که خواست به سوریه برود، آمد ۱٠٠ هزار تومان به من داد. گفت بابا این خمس من است. برایم رد کن. من دیگر فرصت نمی‌کنم. 💢در مراقبت چشم از حرام، در رعایت حق الناس، به ریزترین مسائل توجه داشت. شب‌های جمعه به بهشت زهرا می‌رفت و پس از نماز جماعت مغرب و زیارت مزار شهدا، می‌رفت آن قبرهای شهدای گمنام را که رنگ نوشته‌ هایش رفته بود، با قلم بازنویسی می‌کرد. قلم‌هایش را هنوز نگه داشتیم. بعد از آن به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام می‌رفت و در مراسم حاج منصور ارضی شرکت می‌کرد و تا صبح آنجا بود. این برنامه ثابت شبهای جمعه‌اش بود. صبح می‌آمد خانه، هیچ وقت بیکار نبود. ✅ وقتی که شهید شده بود، سر مزارش مداح می‌گفت تا حالا هیچ وقت استراحت نکردی. الآن وقت استراحتت است! شب و روز در تلاش و کوشش بود، برای اینکه پایه‌های ایمان و تقوایش را محکم کند. 🌷شهید رسول خلیلی 📚برگرفته از کتاب مدافعان حرم https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
‍💠حلال و حرام💠 به حلال و حرام خدا خیلی اهمیت می‌داد. در استفاده از اموال بیت المال بشدت مراقبت داشت. اهل امر به معروف و نهی از منکر بود. ✳️روزی که جنازه‌اش را آوردند خانه و به داخل اتاقش بردند، دوستان جوانش دور جنازه جمع شده بودند، گریه می‌کردند و می‌گفتند دیگر رسول نیست به ما بگوید غیبت نکن، تهمت نزن! حتی یادم هست آخرین باری که خواست به سوریه برود، آمد ۱٠٠ هزار تومان به من داد. گفت بابا این خمس من است. برایم رد کن. من دیگر فرصت نمی‌کنم. 💢در مراقبت چشم از حرام، در رعایت حق الناس، به ریزترین مسائل توجه داشت. شب‌های جمعه به بهشت زهرا می‌رفت و پس از نماز جماعت مغرب و زیارت مزار شهدا، می‌رفت آن قبرهای شهدای گمنام را که رنگ نوشته‌ هایش رفته بود، با قلم بازنویسی می‌کرد. قلم‌هایش را هنوز نگه داشتیم. بعد از آن به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام می‌رفت و در مراسم حاج منصور ارضی شرکت می‌کرد و تا صبح آنجا بود. این برنامه ثابت شبهای جمعه‌اش بود. صبح می‌آمد خانه، هیچ وقت بیکار نبود. ✅ وقتی که شهید شده بود، سر مزارش مداح می‌گفت تا حالا هیچ وقت استراحت نکردی. الآن وقت استراحتت است! شب و روز در تلاش و کوشش بود، برای اینکه پایه‌های ایمان و تقوایش را محکم کند. 🌷شهید رسول خلیلی 📚برگرفته از کتاب مدافعان حرم @RMartyrs
🍃امام رضا علیه السلام: 🌷هر كه نمى ‏تواند كارى كند كه به سبب آن گناهانش زدوده شود، بر محمّد و خاندان او بسيار فرستد؛ زيرا صلوات گناهان را ريشه كن مى ‏كند. @RMartyrs
🌷﷽🌷ا 📕 موضوع: پرسش و پاسخ آزاد 📚باحضور: مستند ساز ، پژوهشگر حوزه ی انقلابی ⏰ ساعت گفتگو: ۲۱:۰۰ 🗓 زمان: دوشنبه ۱۴۰۱/۰۸/۰۹ 🌍 مکان: ابرگروه جمنا 🇮🇷 لینک گروه: https://eitaa.com/joinchat/2056912907Cd64c2aca52
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرام باشیم خیلی آرام... چون میدانیم اِنَّ مَعِیَ رَبّی خدا با ماست...
وقتے با چادر سیاهت در خیابانها، میان این عروسک هاي رنگے راه میروی… طعنه ها، چادرت را نشانه میگیرند!🏹 اما چادرِتو محڪم تراز این حرفهاست... ڪـه با این طعنه ها، خراش بردارد!: ) چادر تــو؛♥️ ازیاد نبر چفیه هایي را ڪـه برای... چادرے ماندنت خونے شده‌اند!🖤 ✋🏽
داشتم خونه رو مرتب می کردم حسین گوشه‌ی آشپزخونه نشسته و به نقطه‌ای خیره شده بود اونقدر غرق افکار خودش بود که هر چی صداش کردم، جواب نداد رفتم جلوش و گفتم: حسین... حسین ... کجایی مادر؟! یهو برگشت و بهم نگاه کرد گفتم: حسین جان! کجایی مادر؟! خندید و گفت: سر قبرم بودم مامان... از تعجب خنده‌ام گرفت. بهش گفتم: قبرت؟!.. قبرت کجاست مادر جون؟! گفت: بهشت زهرا سلام الله علیها ردیف ۱۱ قطعه ۲۴ شماره ۴۴ چیزی نگفتم و گذشت ... وقتی شهیــــد شد و دفنش کردیم به حرفش رسیدم؛ با کمال تعجب دیدم دقیقاً همون جایی دفن شده که اون روز بهم گفته بود پشتم لرزید، فهمیدم اون روز واقعاً سر قبرش بوده... ✍به روایت مادر شهید منبع: کبوترانه پریدید... 📎محمدحسین فقط سیزده سالش بود و انقدر بزرگــــ بود، ما کجای کاریم؟!!! ⁦🥀 @RMartyrs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 عند ربهم یرزقون 🔹 برگه حضور و غیاب کلاسی که آرمان علی وردی در آن درس می‌خوانده است😭 امروز سر کلاس درس ... ⁦🥀 @RMartyrs
🙃🍃 با چنــد تا از بچہ‌هاے سپــاه توے یہ خونہ ساڪن شده بودیم. یہ روز ڪہ حمیــد از منطقہ اومد بہ شوخــی گفتم: دلــم میخواد یہ بار بیاے و ببینی اینجا رو زدن و من هم ڪشتہ شدم، اون وقت برام بخونی ، فاطمہ جان شھــادتت مبارك ! بعد شروع ڪردم بہ راه رفتن و این جملہ رو تڪرار ڪردم. دیدم از حمید صــدایی در نمیاد. نگاه ڪردم دیدم داره گــریہ میڪنہ! جا خوردم و گفتم: تو خیلی بی انصــافی. هر روز میرے تو آتش و منم چشم بہ راه تو. اونوفت طاقت اشڪ ریختن منو ندارے و نمیذارے گریہ ڪنم. حالا خودت نشستی و جلوے من داری گریه میڪنی؟ سرشو آورد بالا و گفت: فاطمہ جان بہ خــدا قسم اگہ تو نبــاشی من اصلا از جبھہ برنمیگــردم. 🌱