#تلنگر⚡️
دستشرومحڪمگرفتم..🤝
گفتمبحثُعوضنکن!
اینسوختگۍروۍدستتچیہهادۍ🤨
خندید...
سرشُپایینانداختگفت:
یہشبشیطوناومدسراغم
منماینجورۍازشپذیرایۍکردم
#شهیدمحمدهادۍذوالفقارۍ♥️
+اینجورۍشهیدشدن..
🌹مقام معظم رهبری:
«... آنها نمي دانند؛ من رزق سال كشور را در شبهاي فاطميه ميگيرم ...»
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
رِفیق برایِ #شھید شدن ، هُنَر لازم است...
هُنَرِ رد شدن از سیم خاردارِ نَفس!
هُنَرِ بِه خُدا رسیدن
هُنَرِ تَهذیب...
تا هُنَرمَند نشی، #شهید نِمیشی!!♥️
#شهیدابراهیمهآدے
4_5823267670966930638.mp3
4.54M
یه عده نانجیب به غربتم میخندیدن...
#ایام_فاطمیه
🔻 توسل به امام زمان (عج) در سیره شهید محمدرضا تورجی زاده
✍ در عملیات والفجر دو، همهٔ مهمات خود را گم کرده بودیم. مهم تر از آن راه را هم گم کرده بودیم، دست مان از همه اسباب ظاهری قطع بود.
▫️رو به بچه ها گفتم: «بچه ها! فقط یک راه وجود دارد. ما یک امام غایب داریم که در سخت ترین شرایط به دادمان می رسد. هر کسی در یک سمتی رو به دل بیابان حرکت کند و فریاد «یا صاحب الزمان» سر دهد. مطمئن باشید یا خود آقا تشریف می آورد و یا یکی از یارانشان به دادمان خواهد رسید».
▫️همه در دل بیابان با حضرت مأنوس شده بودیم. دیدم چند نفر با لباس پلنگی به سمت ما می آیند. پشت درختان و صخره ها قایم شدیم. وقتی جلوتر آمدند، شناختمشان. برادر نوذری از فرماندهان گردان یا زهرا(س) بودند.
🔻خطاب به بچه ها گفتم : دیدید امام زمان (عج) ما را تنها نگذاشت.
🌴🌴🌴
این اواخر چیزی در حرکات و سکناتش ظاهر شده بود
که اگر کسی حواسش جمع بود؛ می توانست بفهمد که محمودرضا آماده رفتن شده است
با اینکه از نوجوانی در حال و هوای جهاد و شهادت بود اما رفت و آمد هایی که به سوریه داشت و حضورش در متن جنگ روحیات او را جور دیگری ساخته بود
یک بار که با خانواده اش آمده بودند تبریز و مهمان من بودند
همسرم به من گفت: نگذار برود این دفعه برود شهید می شود
گفتم: از کجا این طور مطمئن میگویی؟
گفت: از چهره اش پیداست...
راوی: برادر شهید
#شهیدمحمودرضابیضایی