فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️سپهبدهای اخلاص
👌بسیار زیبا
به مناسبت ۲۱ فروردین سالروز شهادت
#سپهبد_شهید_صیاد_شیرازی
AUD-20210728-WA0021.
9.08M
#افطارهای_مهدوی
🔅ماه رمضان که ماه پرفیــض خداست
هـنگام تقاضــای ظـهورمولاســـت...
🔅زیـن خــواسته هرکسی که غفلت دارد
غافل زخــداودیـــن وقـرآن ودعاسـت...
🤲 افطارمان را با شیرینی دعا برای ظهور آغاز کنیم...🌱
✨الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ✨
#التماس_دعای_فرج
کانال کمیل
#افطارهای_مهدوی 🔅ماه رمضان که ماه پرفیــض خداست هـنگام تقاضــای ظـهورمولاســـت... 🔅زیـن خــواسته ه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زخمی به نام فاطمه سر ریز می شود
زخمی که سال ها به جگر تکیه داده بود...
#ماه_رمضان
#امام_علی
⚫️ اعمال مخصوص شب ۲۱ ماه رمضان
🔵 به غیر از اعمال مشترکه شب های قدر اعمال مختصه این شب به قرار زیر است :
1⃣ نماز شب بیست و یکم ماه رمضان؛ در شب بیست و یکم ماه رمضان خواندن نمازی هشت رکعتی به گونهای که پس از سوره حمد، هر سوره دلخواهی خوانده شود، مورد سفارش قرار گرفته است.
2⃣ لعن بر قاتل امیرالمومنین علی(ع): گفتن ۱۰۰ بار ذکر «اللهم العن قتلة امیرالمومنین» و زیارت امیرالمومنین(ع) توصیه شده است.
3⃣ توصیه شده تا دعای زیر خوانده شود:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْسِمْ لِی حِلْما یَسُدُّ عَنِّی بَابَ الْجَهْلِ وَ هُدًی تَمُنُّ بِهِ عَلَیَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَةٍ وَ غِنًی تَسُدُّ بِهِ عَنِّی بَابَ کُلِّ فَقْرٍ وَ قُوَّةً تَرُدُّ بِهَا عَنِّی کُلَّ ضَعْفٍ وَ عِزّاً تُکْرِمُنِی بِهِ عَنْ کُلِّ ذُلٍّ وَ رِفْعَةً تَرْفَعُنِی بِهَا عَنْ کُلِّ ضَعَةٍ وَ أَمْناً تَرُدُّ بِهِ عَنِّی کُلَّ خَوْفٍ وَ عَافِیَةً تَسْتُرُنِی بِهَا عَنْ کُلِّ بَلاءٍ وَ عِلْما تَفْتَحُ لِی بِهِ کُلَّ یَقِینٍ وَ یَقِینا تُذْهِبُ بِهِ عَنِّی کُلَّ شَکٍّ وَ دُعَاءً تَبْسُطُ لِی بِهِ الْإِجَابَةَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ یَا کَرِیمُ وَ خَوْفا تَنْشُرُ [تُیَسِّرُ] لِی بِهِ کُلَّ رَحْمَةٍ وَ عِصْمَةً تَحُولُ بِهَا بَیْنِی وَ بَیْنَ الذُّنُوبِ حَتَّی أُفْلِحَ بِهَا عِنْدَ الْمَعْصُومِینَ عِنْدَکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ؛
4⃣ غسل کردن؛ گفته شده است که در هر شب از شبهای این دهه غسل مستحب است.
روایت شده است که حضرت رسول(ص) در هر شب این دهه غسل میکرد و اعتکاف در این دهه مستحب است و فضیلت بسیار دارد و أفضل اوقات اعتکاف است که روایت شده که مقابل دو حجّ و دو عمره است: «وَ کانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ: اِذا کانَ الْعَشْرُ الْأَواخِرَ، اعْتَکَفَ فِی الْمَسْجِدِ، وَضُرِبَتْ لَهُ قُبَّةٌ مِنْ شَعْرٍ، وَشَمَّرَ الْمیزَرَ، وَطَوی فِراشَهُ؛ رسم رسول خدا صلی اللّه علیه و آله چنان بود که چون دهه آخر ماه رمضان میشد در مسجد معتکف میشد و چادری معین برایش میزدند و کمر را محکم میبست و بستر خواب را جمع میکرد.
5⃣ دعایی که در «مصباح المتهجّد» و «کافی» نقل شده است که در شب بیست و یکم خوانده میشود:
یا مُولِجَ اللَّیْلِ فِی النَّهارِ، وَمُولِجَ النَّهارِ فِی اللَّیْلِ، وَمُخْرِجَ الْحَیِّ مِنَ......( رجوع به مفاتیح الجنان)
6⃣ صلوات فرستادن؛ به فرموده «شیخ مفید»، در این شب صلوات بسیار فرستید و بر ظالمان و غاصبان حقوق آل محمّد صلی الله علیه وآله و همچنین بر قاتل امیرمؤمنان علیهالسلام بسیار لعن فرستید و برای خویش و پدر و مادرش و سایر مؤمنان دعا کنید.
7⃣ دعا برای وجود مبارک امام زمان(ع) و فرج آن حضرت، یکی دیگر از اعمال این شب است.
#ماه_مبارک_رمضان #شب_قدر #امام_علی
فیلم آموزشی جدید بارگزاری شد 👌
🔺افزایش سرعت اجرائی ایتا و خالی کردن فضای اشغال شده حافظه گوشی توسط ایتا (حافظه پنهان)
✅توضیحات بیشتر در داخل فیلم در کانال زیر
https://eitaa.com/joinchat/2466054324Cc241a1d411 https://eitaa.com/joinchat/2466054324Cc241a1d411
#قابلیتهایایتا
✅ #یاد_بگیریم
بقیه کلیپ های آموزشی در کانال زیر:
https://eitaa.com/joinchat/2466054324Cc241a1d411
#نشر_دهید تا بقیه هم یاد بگیرن 👌
📱تکنولوژی،گرافیک،رسانه
📸 دیوارنگاره جدید میدان ولیعصر(عج) در آستانه روز قدس
🔹جدیدترین دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) با موضوع فلسطین مقتدر و محافظت از قدس، با شعار #الضفه_درع_القدس رونمایی شد.
..
🌴یا رب دل مردهے مرا احیا ڪن
🍂بر روے گداے نیمہ شب در وا ڪن
🌴سوگند بہ قطره قطرهے خون علے
🍂پرونده ے اعمال مرا امضا ڪن
#شب_قدر
#شب_شهادت_امیرالمومنین💔
#شهادت_امام_علی (ع)💔
#تسلیت_باد 🏴
🙏التماس دعا🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناله کن اى دل به عزاى على (ع)
گریه کن اى دیده براى على (ع)
پیش حسین و حسن و زیبنین (ع)
خون چکد از فرق هماى على..🥀
▪️شهادت مولای متقیان امام علی علیه السلام تسلیت باد🏴
https://eitaa.com/joinchat/708706340Ccf86fef982
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️در برج ولا مهر جهانتاب
علی است در شهر علوم
سرمدی ، "باب علی" است...
▪️از اول خلقت جهان تا
محشر مظلوم ترین
شهید محراب، علی است...
🥀به مناسبت شهادت امام علی علیهالسلام 🥀
🥀#ذکر 110،000 #یاعلی🥀
▪️به نیت فرج و سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجهم الشریف
▪️سلامتی و طول عمر رهبر عالی قدر امام خامنه ای مدظلهالعالی
▪️هدیه به روح آقا امیرالمومنین امام علی علیه السلام و چهارده نورمقدس علیه السلام
▪️برای حاجت روایی اعضای محترم گروه
▪️برای رفع مشکلات ازدواج و کار جوانها
▪️برای رفع فتنه های داخلی و خارجی کشور
▪️برای رفع گرفتاری ها و مشکلات مردم کشور عزیز
▪️برای شفای تمام بیماران روحی و جسمی
▪️برای آمرزش گناهان اموات و گذشتگانمان
▪️برای پیروزی جبهه مقاومت ، رزمندگان اسلام علیه دشمنان دین و اسلام
لطفا تعداد مد نظر خود را اعلام بفرمایید 🥀
▪️مهلت قرائت تا آخرماه رمضان ▪️
#پویش_نذر_صلوات 👇
https://eitaa.com/joinchat/708706340Ccf86fef982
کانال کمیل
▪️در برج ولا مهر جهانتاب علی است در شهر علوم سرمدی ، "باب علی" است... ▪️از اول خلقت جهان تا محشر
تعداد مدنظر خود را به آیدی زیر اعلام کنید 👇
@Golenargesss3
AUD-20210728-WA0021.
9.08M
#افطارهای_مهدوی
🔅ماه رمضان که ماه پرفیــض خداست
هـنگام تقاضــای ظـهورمولاســـت...
🔅زیـن خــواسته هرکسی که غفلت دارد
غافل زخــداودیـــن وقـرآن ودعاسـت...
🤲 افطارمان را با شیرینی دعا برای ظهور آغاز کنیم...🌱
✨الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ✨
#التماس_دعای_فرج
عرض سلام قبولی طاعات و عبادات شما
🌹پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
صلوات شما سبب استجابت دعا، رضایت و خشنودی پروردگار و پاکیزگی اعمالتان میشود 🌹
#ختم صلوات ، قرآن و چله
https://eitaa.com/joinchat/1648099642Ce44146f4cf
خاکهای نرم کوشک _ ٩
شهید عبدالحسین برونسی
تالیف :سعید عاکف
فاطمه ناکام برونسی و راز آن شب
راوی: همسر شهید
من حامله شده بودم. پدر و مادرم هم آمده بودند شهر برای زندگی. یک روز خانه پدرم بودم که درد زایمان به سراغم آمد. ماه مبارک رمضان بود و دم غروب. عبدالحسین سریع رفت یک ماشین گرفت. مادرم به او گفت: می خواهی چه کار کنی؟.
گفت: میخواهم بچه خانه خودمان به دنیا بیاید. شما به خانه ما بروید من هم از اینجا به دنبال قابله میروم.
یکی از زن های روستا هم پیش ما بود. سه تایی سوار ماشین شدیم و به طرف خانه حرکت کردیم. خودش هم با یک موتور گازی رفت به دنبال قابله.
ما به خانه رسیدیم. من همان طور درد میکشیدم و ناله میکردم و خدا خدا میکردم که قابله زودتر بیاید. مادرم به شدت نگران بود یک لحظه آرام نمی گرفت. وقتی صدای در را شنید، انگار می خواست بال در بیاورد. سریع رفت و در را باز کرد و با خوشحالی برگشت و گفت: خانوم قابله آمد.
قابله، خانم سنگین و موقری بود. به قول خودمان دست سبکی هم داشت. بچه راحت تر از آنکه فکرش را میکردم به دنیا آمد. یک دختر قشنگ و چشم پر کن. قیافه و قد و قواره اش برای خودم هم عجیب بود. چشم از صورتش بر نمی داشتم. خانم قابله لبخندی زد و پرسید: اسم بچه را چی می خواهید بگذارید؟.
من یک آن ماندم چه بگویم. خودش گفت: اسمش را بگذارید فاطمه، اسم خیلی خوبیه.
تا آن موقع من قابله به آن خوش برخوردی و با ادبی ندیده بودم. مادرم از اتاق رفته بود بیرون، با یک سینی چای و ظرف میوه برگشت. جلوی قابله گذاشت و تعارف کرد. ولی قابله چیزی نخورد.
مادرم با اصرار گفت: بفرمایید اگر نخورید که نمی شود!.
قابله گفت: خیلی ممنون من چیزی نمیخورم.
مادرم چیزهای دیگر هم آورد. هرچه اصرار کردی لب به چیزی نزد. کمی بعد خداحافظی کرد و رفت.
شب از نیمه گذشته بود. عقربه های ساعت، سه نیمه شب را نشان میداد. همه ما نگران عبدالحسین شده بودیم. مادرم میگفت : آخه آدم هم انقدر بیخیال!.
من ناراحت بودم که نکند برایش اتفاقی افتاده باشد. بالاخره صدای درب بلند شد. من گفتم :حتما خودشه.
مادرم رفت توی حیاط، مهلت وارد شدن به عبدالحسین نداد. شروع کرد به سر زنش، من صدایش را می شنیدم. مادرم میگفت: خاله جان شما قابله را میفرستی و خودت میروی؟. نمیگویی خدای ناکرده یک اتفاقی بیفتد اونوقت ما باید چه کار میکردیم.
مادرم یکریز پرخاش کرد. بالاخره توی اتاق، عبدالحسین بهش گفت: قابله که دیگر اومد خاله جان.... به من چه کار داشتید؟. دیگر مجال حرف زدن به مادر من نداد. سریع کنار تخت خواب بچه رفت، قنداقه اش را گرفت و بلند کرد. او را در بغل گرفت و یکباره زد زیر گریه. مثل باران اشک میریخت. بچه را از بغل جدا نمی کرد و همچنان گریه میکرد.
حیرت زده پرسیدم: برای چی گریه می کنی؟.
چیزی نگفت گریه اش برای من غیر طبیعی بود. فکر کردم شاید از شوق زیاد است. گفتم: خانوم قابله میخواست که ما اسمش را فاطمه بگذاریم.
با صدای غم آلودی گفت: من هم همین نظر را داشتم نیت کرده بودم که اگر دختر باشد اسمش را فاطمه بگذارم.
من گفتم: راستی عبدالحسین ما چای و میوه و هرچی که آوردیم، قابله هیچ چیز نخورد.
عبدالحسین گفت آنها چیزی نمی خواستند!.
بچه را کنار من گذاشت حال و هوای دیگری پیدا کرده بود. مثل گلی بود که پژمرده شده باشد.
بعد از آن شب هم همان حال و هوا را داشت. هر وقت بچه را بغل می کرد دور از چشم ما ها گریه می کرد. من می دانستم که او عشق زیادی به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه دارد. پیش خودم میگفتم چون اسم بچه را فاطمه گذاشته ایم حتماً یاد حضرت می افتد و گریه اش میگیره. پانزده روز از عمر فاطمه گذشت. باید او را به حمام می بردیم. البته قبل از آن باید به دنبال قابله میرفتیم. هرچه به عبدالحسین گفتم برو دنبال قابله او گفت: نمی خواهد.. لازم نیست.
گفتم: آخر قابله باید باشد!.
با ناراحتی جواب داد: قابله دیگر نمی آید. خودتون بچه را ببرید حمام!. آخرش هم دنبال قابل نرفت. آن روز با مادرم بچه را به حمام بردیم.
چند روز بعد توی خانه با فاطمه و حسن بودم که بین روز آمد. گفت: حالت که انشالله خوبه؟.
گفتم: آره! برای چی میپرسی؟.
گفت: یک خانه اجاره کردم نزدیک خانه مادرت می خواهم که بند و بساط را جمع کنیم و برویم آنجا.
چشم هایم گرد شده بود. گفتم: چرا می خواهی برویم همین خانه که خوبه. اجاره هم که ما نمیدهیم!.
گفت: نه این بچه خیلی گریه میکنه و شما اینجا تنهایی، نزدیک مادرت باشی بهتر است.
مکثی کرد و ادامه داد: می خواهم خیلی مواظب فاطمه باشی!.
شروع کردیم به جمع و جور کردن وسایل. صاحبخانه وقتی فهمیده بود می خواهیم برویم ناراحت شد.پیش ما آمد و اصرار داشت که همانجا بمانیم و نقل مکان نکنیم ولی ما قبول نکردیم و نقلمکان کردیم.
ادامه دارد
خادم الشهید
گروه شهداے گمنام