eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔لطفا بفرمایید اینکه در تفسیر سوره کوثر گفته شده فاطمه سلام الله علیها معنی کوثر است سند دارد؟یا شرح مفسران است ❗️❗️ 💠💠 👌این که حضرت فاطمه مرضیه سلام الله علیها مصداق سوره کوثر و خیر کثیر آن است ، مساله ای قطعی و غیر قابل اختلاف است که هم شان نزول آیات سوره کوثر این معنا را تایید می کند و هم روایاتی که در شرح آن در مجامع روایی ما نقل شده است موید این معنا است . ❕در سوره كوثر چند پيشگويى مهم ديده مى‏ شود؛ زيرا مى‏ فرمايد: «به يقين ما به تو كوثر (و خير و بركت فراوان) عطا كرديم.- پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن.- (و بدان) دشمن تو به يقين ابتر و بريده نسل است»: انَّا اعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ- فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ- انَ‏شانِئَكَ هُوَ الْابَتَرُ. ❕بسيارى از مفسران شأن نزولى براى اين آيه ذكر كرده‏ اند، كه قريب الافق با يكديگر است از جمله برسوئى در روح البيان مى ‏گويد: «مشركان مكه هنگامى كه‏ پسران پيامبر قاسم و عبدالله در مكه و ابراهيم در مدينه، چشم از جهان پوشيدند، گفتند: محمد پس از وفاتش نامش از خاطره‏ ها محو مى‏ شود، زيرا نسلى از او باقى نمانده. در اين سوره قرآن خبر مى‏ دهد كسى كه نامش از خاطره ‏ها محو مى‏شود، دشمنان او هستند و اما و آوازه او بلندتر و بلندتر مى ‏شود، همان گونه كه خداوند اشاره فرموده، و اين به خاطر آن است كه خدا نسلى به او داد كه با گذشت زمان باقى نمى ‏ماند، بنگر ببين چقدر از اهل بيت عليهم السلام را كشتند وشهيد كردند، ولى اين نسل در عالم فراگير شد». 📚اين شأن نزول را بسيارى از مفسّران و مورّخان با تفاوت‏هائى نقل كرده‏اند (تفسير مجمع البيان، قرطبى، مراغى، فخر رازى، درالمنثور، فى ظلال، ذيل آيات مورد بحث و همچنين كامل ابن اثير، جلد 2 صفحه 60). 🔸مرحوم طبرسى در مجمع البيان مى ‏گويد: «اين سوره درباره عاص بن وائل نازل شده كه وقتى پيامبر از مسجدالحرام بيرون آمد و چشمش به او افتاد، و با حضرت سخنانى گفت، جمعى از بزرگان قريش اين منظره را ديدند، سؤال كردند با كه سخن مى‏گفتى؟ او گفت: با اين ابتر (بلاعقب) ... اين به خاطر آن بود كه عرب به كسى كه فرزند پسر نداشت ابْتَر مى‏ گفتند، سوره فوق نازل شد و به آنها پاسخ داد.» 📚مجمع البیان ج 10 ص 549 👌فخررازى در شأن نزول اين آيه شش قول نقل مى ‏كند، كه افراد مختلفى كلمه «ابْتَر» را به پيامبر اكرم گفتند، و اين سوره ناظر به آنها است. 📚تفسیر فخر رازی ج 32 ص 132 ❕گر چه از افراد مختلفى نام برده شد، ولى محتوا و مضمون همه يكى است، كه همه آنها پيامبر را از روى كينه و عداوت، «ابتر» مى‏ ناميدند، و قرآن به همه آنها پاسخ گفت. زيرا اين اقوال ششگانه با هم منافاتى ندارند و ممكن است اين‏ تعبير را همه آنها گفته باشند و جواب قرآن ناظر به همه آنها باشد. ❕به هر حال واژه «ابتر» در اصل، به معناى قطع عضوى از بدن حيوان است كه به قطع دُم، اطلاق مى ‏شود، سپس در مورد انسان‏هايى كه بلاعقب هستند، ابتر اطلاق شده، و همچنين به كسانى كه نام نيك آنها قطع مى ‏شود و يا نام آنها از خاطره ‏ها محو مى ‏گردد، و نيز خطبه بَتراء به خطبه‏ اى گفته مى‏شود كه با نام خدا شروع نشود (يا نام خدا در آن نباشد). 👌در مقاييس نيز آمده است كه بتر به معناى قطع است، و «سَيْفٌ باتِرٌ» به معناى شمشير برنده مى ‏باشد، و كسى كه عقب ندارد به او ابتر مى‏ گويند، امّا «كَوْثَر» از ماده كثرت گرفته شده و به همان معنا است و در اينجا معناى وسيع و گسترده ‏اى دارد، و آن عبارت از خير كثير و بركت فراوان است، كه يكى از مصاديق بارز آن، فرزندان برومند و نسل ارزشمند و روشن‏ترين آن فرزندى همچون بانوى اسلام «سَيّدَةُ نِساءِ الْعالَمينَ مِنَ الْأَوَّلينَ والْآخِرينَ» فاطمه زهرا عليها السلام است. ❕مفسران در معناى كوثر، احتمالات زيادى ذكر كرده‏ اند تا آنجا كه فخررازى پانزده قول، و در تفسير روح المعانى از بعضى از مفسران، بيست و شش قول نقل كرده است كه مرحوم علامه طباطبائى در الميزان نيز به آن اشاره مى‏ كند، و از جمله تفاسير مشهور آن همان حوض كوثر است كه تعلّق به پيامبر اكرم ص دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سيراب مى‏ شوند. 📚مجمع البیان ج 10 ص 549 👌بعضى نيز آن را به مقام نبوت، يا قرآن، يا نهرى در بهشت، يا شفاعت تفسير کرده ‏اند، و همان گونه كه گفتيم اين واژه معناى وسيعى دارد كه همه اينها و غير اينها را شامل مى ‏شود و تعدّد مصداق‏هاى اين مفهوم، مانع از جامعيت مفهوم نيست و اين تفسيرهاى متعدّد، تضادى با هم ندارند. 🔸 👇
👌به هر حال در این سوره چند پیشگویی مهم دیده می شود . 🔸نخست اين‏كه مى‏ فرمايد: «ما خير كثير به تو عطا كرديم» اگر چه «اعْطَيْناكَ» به صورت فعل ماضى است؛ ولى ممكن است از قبيل مضارع قطعى باشد كه به شكل فعل ماضى بيان شده است. 👌اين خير كثير در تمام پيروزى ‏هايى را كه نصيب پيامبر شد و به هنگام نزول اين سوره در مكه قابل پيش بينى نبود، شامل مى ‏شود. ❕مخصوصاً با توجه به شأن نزول‏ها، و با توجه به واژه «ابْتَر» كه دشمنان آن را بر پيامبر اطلاق مى‏كردند، يك مصداق روشن اين خير فراوان همان فرزندان و نسل برومند او است كه همگى از تنها دخترش فاطمه زهرا عليها السلام در سرتاسر كره زمين گسترش يافتند و به گفته بعضى، امروز جهان را پر كردند و اين چيزى است كه در آن زمان قابل پيش بينى نبود. 🔸جمعى از مفسران اهل سنّت نيز صريحاً به اين موضوع، اشاره كرده‏ اند. از جمله: فخررازى، سوّمين قولى را كه در تفسير كوثر نقل مى‏كند، همان اولاد و فرزندان او است، مى‏گويد: «به اين دليل كه اين سوره در پاسخ كسانى نازل شد كه او را به نداشتن فرزند مذكّر، مذمّت مى ‏كردند، پس مفهومش اين است خداوند نسلى به او عطا مى‏كند كه در طول قرون و اعصار، باقى مى‏ماند، اين همه از اهل بيت عليهم السلام را كشتند ولى عالم از آنها پر است، در حالى كه از بنى اميّه كسى كه قابل‏ اعتنا باشد در جهان باقى نمانده است، و در ميان فرزندان آن حضرت، از بزرگان علماء مانند: حضرات باقر و صادق و كاظم و رضا عليهم السلام و محمد نفس زكيه و امثال آنها ديده مى‏شود.» 📚تفسیر فخر رازی ج 32 ص 124 👌در تفسير روح المعانى نيز آمده است كه: «بعضى از مفسران گفته‏ اند كه: " منظور از كوثر فرزندان و اولاد آن حضرت است، زيرا اين سوره به عنوان رد كسانى است كه به آن حضرت، عيب مى ‏نهادند و او را ابْتَر مى‏ خواندند و بحمدالله امروزه چنان فرزندان او فزونى يافته‏ اند كه سراسر كره زمين را پر كرده‏ اند".» 📚روح المعانی ج 3 ص 245 چاپ دار احیاء التراث العربی لبنان 🔹از سوى دوم خبر مى‏ دهد كه دشمنان او ابتر و بلاعقب خواهند بود؛ اين پيشگويى نيز تحقق يافت و دشمنان آن حضرت، چنان تار و مار شدند كه امروز اثرى از آنها باقى نمانده است. ابوسفيان و فرزندانش و دودمان بنى اميه كه از دشمنان سر سخت اسلام بودند كه بعضى به مقابله با پيامبر و بعضى به مقابله با فرزندان او برخاستند، روزى آنقدر جمعيت داشتند كه خويشاوندان و فرزندان و تعداد فاميل آنها از شماره بيرون بود ولى امروز اگر چيزى از آنها هم باقى مانده باشد هرگز شناخته شده نيست. 👌آلوسى در روح المعانى مى‏گويد: «معناى ابتَر آن است كه بازمانده ‏اى نداشته باشد، نه فرزندانى و نه نام نيكى، و اين درباره دشمنان پيامبر صلى الله عليه و آله صادق است، اما او فرزندان و نام نيك و آثار فضلش، تا روز قيامت بلكه در خود قيامت نيز باقى‏ مانده و مى‏ ماند.» 📚همان مدرک ص 247_ پیام قرآن ج 8 ص 328 ❕در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز آمده است که سوره فوق در پاسخ به دشمن پیامبر نازل شد که پیامبر را ابتر می دانست ( که با تولد فاطمه مرضیه سلام الله علیها ) ادعای او بر آب شد . 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 5 ص 777 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
ون 🤔 ❔آیا این شبهه وهابی ها حقیقت دارد ❗️ ❔نماز جنازه حضرت فاطمه زهرا و شرکت شیخین در نماز جنازه ایشان؛ ❗️ بعد از اینکه غسل و کفن ایشان به اتمام رسید و مرحله نماز جنازه ایشان پیش آمد ، حضرات بزرگواری همچون ابوبکر صدیق و عمر فاروق و دیگر أجله صحابه رضی الله عنهم در همین حین خود را به جنه البقیع رسانیدند و وقت نماز که فرا رسید حضرت علی دست ابوبکر صدیق را گرفته کشیدند تا امامت کنند. حضرت ابوبکر رو به طرف حضرت علی کرده و فرمود که شما امامت کنید ، حضرت علی فرمود : شما خلیفه رسول الله صلى الله عليه وسلم هستید و در حضور شما من برای نماز جنازه هرگز پیش قدم نخواهم شد ، باید شما جلو تشریف برده امامت دهید و بعد از آن حضرت ابوبکر صدیق جلو تشریف برده و با چهار تکبیر نماز جنازه را ادا کردند و حضار به نماز ایشان اقتدا کردند ❗️❕ 💠💠 👌متن فوق کاملا کذب و دروغ و از ساخته های ذهنی وهابیان و خلاف روایات مسلمی است که نزد خودشان ثابت است . ❕حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادت ایشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان خصوصا ابوبکر و عمر حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند. 👌شیخ کلینی روایت می کند: « چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر او را محو کرد...» 📚الکافی ج1 ص381 📚امالی طوسی ص109 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن» 📚معانی الاخبار ص356 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین یکسان نمود تا شناخته نشود » 📚بحار الانوار ج43 ص183 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند» 📚علل الشرایع ج1 ص185 👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند. ❗️بخاری روایت می کند: « فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🔶ابن قتیبه می نویسد: « فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد» 📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300 🔶صنعانی می نویسد ؛ « فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود» 📚المصنف ج3 ص521 ❕ابن بطال در شرح صحیح بخاری آورده ؛ « علی بن ابی طالب همسرش فاطمه را دفن کرد تا ابوبکر بر او نماز نخواند ، چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود » 📚شرح صحیح بخاری ج 3 ص 325 🔸ابن ابی الحدید معتزلی سنی مسلک نیز می نویسد ؛ « شکایت و ناراحتی فاطمه ( از ابوبکر و عمر ) به حدی رسید که وصیت نمود ابوبکر بر وی نماز نخواند ، مخفی کردن وفات فاطمه و محل دفن او و نماز نخواندن ابوبکر و عمر بر او مورد تایید من است زیرا روایات بر اثبات این موارد صحیح تر و بیشتر است و همچنین ناراحتی و خشم فاطمه بر ابوبکر و عمر نزد من از اقوال دیگر اعتبار بیشتری دارد » 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج 16 ص 157 _ 170 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ✍🏼علی بن ابی طالب از روی فرط گرسنگی و به علت نداشتن پولی برای خرید خوراکی به لباس زیر فاطمه روی آورده و شورت او را به یک یهودی گرو میگذارد تا مقداری جو دریافت کند : ٣٦ ـ قب ، يج : روي أن عليا استقرض من يهودي شعيرا فاسترهنه شيئا 👈فدفع إليه ملاءة فاطمة رهنا👉 وكانت من الصوف .... بيان : الملاءة بالضم والمد الازار والريطة [١]. ✍🏼ترجمه : امام علی بن ابی طالب از فرط گرسنگى و نداشتن چيزى براى خوردن در خانه به سوى شخص يهودى رفته و از وى طلب جو مي كند. آن شخص یهودی برای ضمانت از وى چيزى بعنوان گرو ميخواهد و امام علی نيز شورت (همانطور كه مجلسى در توضيح كلمه ملاءه اورده) حضرت فاطمه را كه از جنس ابریشم بود را ب عنوان گرو به شخص يهودى مي دهد. در ادامه روايت نیز امده كه آن شخص یهودی، لباس شورت فاطمه را به خانه اش ميبرد و در اتاقی نگه ميدارد و شب هنگام همسر وى وارد اتاقی که لباس زیر فاطمه آنجا بود، ميشود و مشاهد ميكند که نوری از آن اتاق بلند شده که تمام آن اتاق را روشن کرده است. وى برگشت و پیش شوهرش رفت و به او گفت : من از آن اتاق نور بسیار بزرگی را دیدم. مرد یهودی با تعجب و به علت فراموش کردن موضوع لباسى که آورده و در آن اتاق گذاشته، شتابان بلند شد و به داخل اتاق رفت و مشاهده کرد که شعله های نور از آنجا متساطع شده كه به ماه درخشان شبيه است. مرد يهودى ازين ماجرا خیلی تعجب کرد و به نور خیره شد و متوجه لباس زیر فاطمه شد. پس یهودی و همسرش از خانه خارج شدند و هر کدام پیش خویشاوندان خود رفتند سپس با هشتاد نفر یهودی امدند و زمانی که انان متوجه این ماجرا شدند همه مسلمان شدند. ⬅️در آخر مجلسی توضیح می دهد که ملاءه لباس زیری است که با انان رانها پوشیده میشود. 📙الخرائج والجرائح نویسنده : الراوندي، قطب الدين    جلد : 2  صفحه : 537 📘الثّاقب في المناقب نویسنده : ابن حمزة الطوسي    جلد : 1  صفحه : 301 📗بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء نویسنده : العلامة المجلسي    جلد : 43 صفحه : 30 💠💠 👌براستی چقدر کسانی که مطلب فوق را مطرح می کنند بی شرف و بی آبرو هستند که می کنند با تحریف و جعل و دروغگویی و توهین ، چنین مطالبی را مطرح کنند و ما ناچارا علی رغم میل باطنی و جهت روشن شدن اذهان به می پردازیم ؛ 1⃣اولا باید توجه کرد که در روایت سخنی از گرسنگی شدید و مانند آن نیامده است . ترجمه روایت چنین است ؛ « على عليه السّلام مقدارى جو از يك يهودى قرض كرد، يهودى مزبور گفت: بايد در ازاى آن چيزى را به عنوان رهن در نزد من بگذارى. و على عليه السّلام چادر حضرت فاطمه عليها السّلام را كه پشم بود به او داد. آن شخص چادر را گرفته و به خانه برده، در اطاقى گذاشت. به هنگام شب زن آن شخص براى انجام كارى داخل اطاق مذكور گرديد و نورى را ديد كه اطاق را روشن كرده، فورا از اطاق خارج شد و آنچه را ديده بود به شوهرش اطلاع داد، مرد يهودى كه فراموش كرده بود چادر فاطمه عليها السّلام در آن اطاق است تعجّب نمود و به سرعت برخاسته داخل آن اطاق گرديد و بلافاصله دريافت كه آن نور از چادرى ساطع مى‏شود كه على عليه السّلام آن را گرو گذاشته است. پس آن مرد يهودى و همسرش از خانه خارج شده و هر يك به سوى اقوام خويش شتافته و آنها را از معجزه ‏اى كه ديده بودند آگاه نمودند، و در اثر اين واقعه هشتاد نفر از آنها به اسلام متمايل گرديده و ايمان آوردند.» 2⃣این روایت سند ندارد و در کتبی که نقل شده است بدون سند و با تعبیر « روی » ( روایت شده است ) نقل شده است . بنابراین سندا است . 3⃣آنچه در متن روایت آمده است ، واژه « » است و کتب لغت کلمه فوق را به چادر و پوشش سرتاسری ترجمه کرده اند ، نه لباس زیر و مانند آن که ساخته ذهن شبهه افکن است . 🔸در کتاب المعجم الوسیط آمده است ؛ « ملاءه به معنای چادر و روپوش یا چادر شب است » 📚ترجمه معجم الوسیط ج 2 ص 1887 ❕در کتاب لسان العرب آمده است ؛ « المُلاءَة، بالضم و المدّ، الرَّيْطة، و هي المِلْحفة » « ملاءه به معنای ملافه و چادر است » 📚لسان العرب ج 1 ص 160 4⃣دروغ دیگر آن بود که گفت علامه مجلسی واژه مذکور را به لباس زیر ترجمه کرده است ، در حالی که علامه مجلسی می گوید ؛ « الملاءه بالضم و المد ، الازار و الریطه » « ملاءه به معنای لباس بلند و پارچه و ملافه ( و ) است » 📚بحار الانوار ج 43 ص 30 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔اسناد وفات سیده فاطمه در کتب شیعه ❗️ 👇👇👇👇👇 ⬅بحارالانوار داستان وفات فاطمه زهرا رضی الله عنها را به شرح زیر بیان کرده است . ✅۱_ فاطمه (علیها السلام) در روزهای آخر زندگی، «اسماء بنت عمیس» را فراخواند و فرمود: دوست ندارم بر پیکر زن پارچه ای بیفکنند و اندام وی زیر آن نمایان باشد. اسماء پاسخ داد: نه من چیزی به تو نشان خواهم داد که در حبشه دیدم سپس چند شاخه تر خواست، آنها را خم کرد و پارچه ای بر روی آن کشید و تابوت گونه ساخت. فاطمه (علیها السلام) فرمود: چه چیز خوبی است پیکر زن و مرد قابل تشخیص نست. ای اسماء! هنگامی که جان دادم تو مرا غسل بده و نگذار کسی نزد جنازه من بیابد . این اولین تابوتی بود که در اسلام ساخته شد و هنگامی که فاطمه (علیها السلام) آن را دید تبسمی کرد که تنها تبسم او بعد از وفات پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. 📚ذخائر العقبی ص ۵۳- بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۸۹ ⬅۲_ بیماری فاطمه (علیها السلام) روز بروز سخت تر می شد، فرزندان زهرا سلام الله علیها بخاطر مادرشان بشدت نگران بودند و دل پاک علی (علیه السلام) از اندوه فاطمه سلام الله علیها در خون نشسته بود. روز وفات، زهرا (علیها السلام) وصایای خود را به علی علیه اسلام بیان فرمود و او بشدت گریست. فاطمه (علیها السلام) ضمن سفارش فرزندانش به علی (علیه السلام) فرمود: یا علی! مرا شبانه غسل بده، کفن کن و به خاک بسپار، آن هنگام که چشمها در خواب است. 📚بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۹۲. ✏توضیح : پس دفن شبانه فاطمه رضی الله عنها به گفته بحارالانوار سفارش خود حضرت فاطمه بوده است . ⬅۳_ هنگامی که وفات فاطمه سلام الله علیها نزدیک شد، به «سلمی» ( همان اسما ) فرمود تا مقداری آب آورد. زهرا سلام الله علیها غسل کرد و بخوبی بدن خود را شستشو داد، لباسهای نوی خود را خواست و آنها را پوشید; سپس از سلمی خواست تا رختخوابش را وسط حجره بگستراند آنگاه رو به قبله دراز کشید; دستها را زیر صورت نهاد و گفت من هم اکنون قبض روح خواهم شد. خود را پاکیزه کرده ام کسی مرا برهنه نکند. 📚ذخائر العقبی ص ۴۳ امالی مفید ص ۱۷۲ . ⬅۴_ پس از وفات فاطمه (علیها السلام) حسن وحسین (علیهما السلام) وارد خانه شدند و سراغ مادرشان را گرفتند، گفتند اکنون هنگام استراحت مادر ما نیست اسماء به آنانگفت عزیزانم مادرتان از دنیا رفت. حسن و حسین (ع) روی جنازه مادر افتادند و آن را می بوسیدند و گریه می کردند. حسن (ع) می گفت مادرجان با من سخن بگو. حسین (ع) می گفت مادر جان من حسین توام، قبل از آنکه بخاطر غم فراقت روح از بدنم جدا شود با من سخن بگو. یتیمان زهرا (سلام الله علیها) به جانب مسجد شتافتند تا پدرشان را از مرگ غم انگیز مادر با خبر کنند. وقتی خبر وفات زهرا (سلام الله علیها) به علی (ع) رسید از شدت غم و اندوه بیتاب شد و فرمود ای دختر پیامبر (ص) تو تسلی بخش من بودی بعد از تو از که تسلیت بجویم. 📚بحار الاوار ج ۴۳ ص ۱۸۶. 💠💠 👌براستی چگونه می توان روایات شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را نادیده گرفت و با طرح استدلال های کودکانه این قضیه را زیر سوال برد . ❕ما در پاسخ های گذشته به تفصیل ، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را از کتب اهل سنت و تشیع اثبات کرده ایم ؛ ⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204 ⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079 ⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958 🔸زهرای مرضیه سلام الله علیها پس از آنکه توسط خلفا مورد هجوم قرار گرفت ، دچار جراحت و بیماری شد و فرزندش محسن ، سقط شد و نهایتا پس از گذشت حدودا سه ماه ، به سبب جراحات وارده توسط دستگاه خلافت از دنیا رفت و به شهات رسید و نقل های مورد استناد در متن اشکال ، کیفیت از دنیا رفتن حضرت زهرا سلام الله علیها را پس از تحمل یک دوره کوتاه جراحت و بیماری را شرح می دهد و منافاتی با قضیه شهادت ایشان ندارد ، لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « سبب وفات فاطمه آن بود که قنفذ غلام عمر با دستور عمر زهرا را با غلاف شمشیر مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و بیماری شدید پیدا کرد ( وسر انجام به شهادت رسید ) » 📚دلائل الامامه ص134 _ بحار الانوار ج43 ص170 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔کلیپی از یک وهابی منتشر شده که آیا پیامبر بعد از 23 سال بعثت نتوانست تعدادی تربیت کند که از دخترش دفاع کنند ❗️آیا چنین چیزی قابل قبول است ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که پیامبر گرامی تمام تلاش خود را برای تربیت امت و هدایت به کار بست و از هیچ تلاشی در این زمینه کوتاهی کرد . ❕او به قدرى دلسوز نسبت به مؤمنان و غير مؤمنان بود، كه از عدم ايمان گروهى، سخت مى‏ برد تا آنجا كه نزديك بود از غصه هلاك شود. 🔸در آيه 6 سوره كهف مى ‏خوانيم كه خداوند در مقام دلدارى به پيامبر اكرم مى‏فرمايد ؛ «گويى مى‏ خواهى، خود را به خاطر اعمال آنها از غم و اندوه هلاك كنى اگر به اين گفتار ايمان نياورند!». شبيه همين معنا در آيه 3 سوره شعراء آمده است: لَعَلَّكَ باخِعٌ نَّفْسَكَ الّا يَكُونُوا مُؤمِنينَ ». 👌 و در آيه 128 سوره آمده است لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنُ انْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ‏عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ: «به يقين، پيامبرى از ميان شما به سويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدايت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است». ❕بنابراین از ناحیه پیامبر و دعوت او و سعی وتلاش بی پایانش هیچ گونه کاستی در زمینه هدایت افراد نبوده است ، اما همه صحابه در پذیرش هدایت پیامبر برابر نبودند ، کسانی می توانستند از هدایت پیامبر بهره مند شوند که لازم را در خود به وجود آورده بودند . همنشينى صحابه با آن حضرت، هرگز بيشتر و شديدتر از همنشينى همسر نوح و همسر لوط با آن دو مرد بزرگوار نبوده است. زنان اين دو، شب‏ها و روزها با آن دو بوده ‏اند، ليكن متأسفانه هيچ فايده ‏اى نداشته است. قرآن كريم زن نوح و زن لوط را به عنوان نمونه كافران ياد مى ‏كند كه در كنار دو بنده صالح خدا بودند، اما به آن دو خيانت كردند و اين همنشينى نتوانست آنان را از عذاب الهى برهاند و اهل دوزخ شدند. ( تحریم 10) افتخار با پيامبر ، امتياز بيشتر و اثرگذارتر از افتخار همسرى پيامبر نيست. خداوند در باره همسران پيامبر فرموده است: «اى همسران پيامبر! هر كدام از شما كار زشت آشكارى انجام دهد، دو برابر عذاب خواهد شد.» ( احزاب 30) در جاى ديگر قرآن همسران پيامبر را ملامت مى ‏كند كه چرا راز آن حضرت را فاش ساختند. ( تحریم 3_5)در اين ‏ها به زمينه‏ هاى تلاش بر ضدّ پيامبر در ميان برخى از همسران آن حضرت اشاره شده است و خداوند خبر مى‏ دهد كه چون خدا و جبرئيل و مؤمنان صالح و فرشتگان، پشتيبان پيامبرند، آنان به خواسته ‏هاى خود نمى ‏رسند. 👌همه اين آيات نشان مى‏ دهد كه صِرف همنشينى علّت تامّه تغيير همنشين به يك انسان عادل صالح خداترس نيست و مانع پرهيز از گناه كوچك يا بزرگ نمى‏ شود. بلكه اگر كسى هدايت و تصميم بهره ‏گيرى داشته باشد، اين همنشينى و مصاحبت مى‏ تواند زمينه ‏ساز آن باشد، پس همنشينى‏ ها تأثيرهاى متفاوتى دارد و همه به يك شكل نيست. ❕در حالات نوح عليه السلام در قرآن مجيد آمده است كه او نهصد و پنجاه سال در ميان قوم خود بر امر تبليغ و هدايت مشغول بود، و در اين مدت جز عدّه قليلى- در تواريخ هشتاد و چند نفر شمرده شده ‏اند-، به او ايمان نياوردند. ( عنکبوت 14_ هود 40) یعنى با يك حساب ساده نوح عليه السلام براى هدايت هريك نفر حدود دوازده سال زحمت كشيد . 👌قرآن كريم، اصحاب پيامبر را به انواع مختلفى تقسيم مى‏ کند، بدون فرق بين بدرى و غير بدرى و بين آنكه قبل از حديبيه ايمان آورده باشد يا پس از آن، قبل از فتح به مسلمانان پيوسته باشد يا پس از آن. چهره‏ هاى اصلى اين گروه‏ها از اين قرار است: 1- منافقان شناخته شده (منافقون: 1) 2- منافقان نيرنگ‏ باز (توبه: 101) 3- بيماردلان (احزاب: 12) 4- گوش سپردگان به فتنه‏ گران دشمن (توبه: 45- 47) 5- آميزندگان كار خوب و بد (توبه: 102) 6- افراد در آستانه ارتداد (آل‏عمران: 154) 7- تسليم شدگان غيرمؤمن (حجرات: 14) 8- مؤلفة القلوب (توبه: 60) 9- فاسق (حجرات: 6) 10- از جبهه گريزان در مقابل كفار (انفال: 15- 16) 🔸بنابراین همه صحابه دعوت پیامبر گرامی را با جان و دل پذیرا نبودند ، لذا در نقل های اهل آمده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « گروهى از اصحابم روز قيامت‏ بر من‏ وارد مى ‏شوند وآنان را از حوض كوثر محروم مى ‏كنند و من مى‏ گويم: خدايا، اصحابم! مى ‏گويد: تو نمى‏ دانى پس از تو چه كردند، آنان به جاهليت و به عقب برگشتند » 📚صحیح بخاری ج 4 ص 355 🔸 👇
🔸ادامه 👇 👌مسلم از اسماء دختر ابى ‏بكر نقل مى‏ کند كه پيامبر خدا فرمود ؛ « من كنار حوض، به كسانى از شما كه بر من وارد مى ‏شوند مى‏ نگرم، جلوى ورود كسانى را مى ‏گيرند. مى ‏گويم: پروردگارا، اينان از من و از امت منند. گفته مى‏ شود: آيا نمى ‏دانى پس از تو چه كردند؟ به خدا پس از تو چيزى نگذشت كه به عقب و جاهليت برگشتند. » 📚شرح صحیح مسلم ، نووی ج 15 ص 61 🔸بنابراین اگر اکثر پس از شهادت پیامبر گرامی به علی و فاطمه علیهما السلام پشت کردند و آنان را یاری نکردند ، این پشت کردن به خاطر ناخالصی هایی بوده که در درون خودشان بوده است که از تربیت و تعالیم پیامبر استفاده نکردند و اشکالی به تربیت پیامبر نیست ، چنان که موسی علیه السلام سال ها در در هدایت بنی اسرائیل تلاش کرد ، اما به یک باره بنی اسرائیل راه شرک و گوساله پرستی را در پیش گرفتند و به تعالیم و موسی توجه نکردند چنان که قرآن نقل می کند که حضرت موسی برادر خود حضرت هارون را به عنوان جانشین خود در میان بنی اسرائیل منصوب داشت و خود به میعاد گاه خداوند برای گرفتن احکام تورات رفت ؛ ❗️« ما به موسی سی شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پرودگارش با او چهل شب شد و «موسی به برادرش هارون گفت جانشین من در میان قوم من باش... » 🔶اعراف 142 👌اما بنی اسراییل خلافت و جانشینی هارون را نادیده گرفتند و به وصیت و هدایت عمل نکردند و راه کفر و شرک و بت پرستی و گوساله پرستی را در غیاب موسی در پیش گرفتند چنان که قرآن نقل می کند: « قوم موسی بعد از ( رفتن ) او ( به میعاد گاه خداوند) از زیور آلات خود گوساله ای ساختند ...هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت گفت پس از من بد جانشینانی برایم بودید ( و آیین مرا ضایع کردید ) ...( هارون گفت ) فرزند مادرم این گروه مرا در فشار گذاشتند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند...» 🔷اعراف 148 تا 151 🔸آیا کفر و شرک بنی اسرائیل و نبود انسان های صالح نزد آنان به خاطر کوتاهی موسی و هارون در آنها بوده است یا به خاطر آن بوده که خود بنی اسرائیل از هدایت آن دو پیامبر بهره نگرفتند ❕ 👌این سخن در مورد صحابه پیامبر هم است که جز تعداد اندکی از آنان کسی بر عهد و پیمانش با خداوند و رسولش ثابت نماند و آن تعدادی هم که ثابت بودند ، به اندازه ای نبودند که بتوانند مانع ظلم هایی شوند که به اهل بیت پیامبر وارد شد . تفصیل این سخن را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5884 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔این شبهه را وهابی ها خیلی می کنند که چرا حضرت زهرا واسه باز کردن درب خانه آمد و بین و دیوار قرار گرفت ❗️چرا خود امام علی واسه باز کردن درب نیامد ❕❕ 💠💠 👌نخست باید توجه کرد ، آن چه كه از برخي از روايات استفاده مي شود آن است که حضرت فاطمه سلام الله عليها نزديك در ورودي منزل نشسته بود و با ديدن عمر و همراهان وي، در را به روي آنان بست. ❕مرحوم عياشي در تفسير، شيخ مفيد در الإختصاص و... نوشته اند ؛ « عمر گفت: برخيزيد تا پيش او (علي) برويم، پس ابوبكر، عمر، عثمان، خالد بن وليد، مغيرة بن شعبة، ابوعبيد جراح، سالم مولي ابوحذيفة، قنفذ و من به همراه او راه افتاديم، چون نزديك خانه رسيديم، فاطمه آنان را ديد و لذا در را بست و شك نداشت كه بدون اجازه نخواهند شد، عمر در را كه از شاخه هاي خرما ساخته شده بود، با لگد شكست، سپس وارد خانه شدند و علي را بيرون آوردند در حالي كه كمرهاي خود را بسته بودند. » 📚 تفسير العياشي، ج2، ص67 _ الاختصاص ص 186 _  بحار الأنوار، ج 28، ص 227 ❕و در روايت سليم نيز آمده ؛ « عمر آمد تا به خانه رسيد، فاطمه پشت در نشسته بود، سرش را بسته بود و بدنش از غم از دست دادن پدر نحيف و لاغر شده بود، عمر در را كوبيد و گفت: اي پسر ابوطالب! در را باز كن، فاطمه فرمود: اي عمر به ما چه كار داري؟ ما را با مصيبتي كه گرفتارش شده ايم تنها بگذار. عمر گفت: در را باز كن وگرنه آن را به آتش مي كشم. فاطمه فرمود: آيا از نمي ترسي كه وارد خانه ما مي شوي، عمر بازنگشت و آتش خواست و آتش را بر در خانه افكند و آن را سوزاند.» 📚 كتاب سليم بن قيس، ص 864 💠از سوی دیگر حضرت صديقه احتمال می داد كه جمعيت بدون اذن داخل منزل نخواهند شد؛ چون نص قرآن است كه بدون اجازه وارد خانه كسي نشويد: «اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هايي غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براي شما بهتر است شايد متذكّر شويد و اگر كسي را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است!. ( نور 27_28) 👌و از طرفي خانه انبياء احترام ويژه اي دارد كه كسي حق ورود بدون اجازه ندارد ؛ « اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هاي پيامبر داخل نشويد مگر به شما داده شود.» ( احزاب 53) ❕و شكي نيست كه خانه حضرت صديقه طاهره خانه پيغمبر محسوب مي شود همانطوري كه در تفاسير متعدد اهل به این مساله اشاره شده است که جهت آگاهی پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8328 ❕افزون بر اين تصور اين بود كه با توجه به موقعيت حضرت زهرا (سلام الله عليها) و احترام رسول اكرم مردم با ديدن حضرت صديقه خجالت بكشند و متعرض نشوند همچنان كه عدّه اي با صداي حضرت صديقه برگشتند. ❕« عمر همراه عده اي به طرف خانه فاطمه آمد و در را كوبيد، فاطمه با شنيدن سر وصداي جمعيت با صداي بلند و همراه گريه فرياد زد: اي رسول خدا چه مصيبت هايي پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه مي بينيم. گروهي با شنيدن گريه فاطمه دلشان به درد آمد و با گريه آنجا را ترك كردند؛ اما عمر با گروهي ديگر باقي ماندند. 📚 الإمامة والسياسة، ابن قتیبه ، ج 1، ص 16 ❕بنابراين حضرت صديقه طاهره، هنگام هجوم، با ديدن عمر و همراهانش در را بست و نزديك دَر ايستاده بود و احتمال نمي داد كه با وجود آن حضرت متعرض خانه شوند و اين بي شرمي مهاجمان بود كه خانه و اهل آن را رعايت نكردند و به قول سلمان فارسي ؛ « كرديد و نكرديد و ندانستيد كه چه كرديد.» 📚بحار الانوار ج 28 ص 193 🌐http://yon.ir/u52Lw https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔این که برخی روحانیون می گویند حضرت زهرا پس از شهادت حسنین را به آغوش کشیدند چقدر دارد . کانال وهابی می گوید در هیچ روایتی نیامده ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که علامه در بحار الانوار نقل می کند به این صورت ؛ «حسنين عليهما السّلام در حالى آمدند كه فرياد ميزدند: آه از اين حسرتى كه هيچ وقت به علت از دست دادن جدمان ، پيامبر خدا و مادرمان فاطمه زهراء از بين نخواهد رفت. 🔸اى مادر حسن و حسين! هنگامى كه جدّ ما حضرت محمّد مصطفى را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو ما بعد از تو در دار دنيا يتيم مانديم . 🔹حضرت امير ميفرمايد من خدا را شاهد ميگيرم كه فاطمه زهراء قد حنت و انت و مدت يديها و ضمتهما الى صدرها مليا، و اذا بها تف من السماء ينادى: يا ابا الحسن! ارفعهما عنها، فقد ابكيا و اللَّه ملائكة السماوات، فقد اشتاق الحبيب الى المحبوب. ❕يعنى آه و ناله كرد، دستهاى خود را دراز نمود و حضرت حسنين را چند لحظه‏ اى به سينه خود چسبانيد. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد ؛ « يا ابا الحسن! حسنين را از روى سينه فاطمه بردار، بخدا قسم كه ملائكه آسمانها را گريان كردند، زيرا دوست مشتاق لقاى دوست است.» 🔸حضرت امير عليه السّلام ميفرمايد: من حسنين را از روى سينه زهراء برداشتم و در موقع بستن بندهاى كفن اين اشعار را سرودم: « مفارقت تو نزد من بزرگترين چيزها است، و از دست دادن تو برايم سخت‏ترين مصيبت است. من براى حسرت و غم شخصى گريه و ناله ميكنم كه بهترين راه مرگ را رفت. اى چشم من! با من مساعدت و همراهى كن كه حزن من دائمى است و براى دوست خودم گريانم » 📚بحار الانوار ج 43 ص 179 ❕البته باید توجه داشت که این نقل سندا معتبر نیست چنان که خود علامه می گوید ؛ «در بعضى از كتابها روايتى در باره وفات حضرت فاطمه عليها السّلام يافتم كه دوست دارم آن را بنويسم، گر چه از كتاب مورد اعتمادى نيست‏ » 📚بحار الانوار ج 43 ص 174 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔سنی ها می گویند اگر حضرت زهرا شهید شدند چرا امام علی ایشان را غسل دادند در حالی که غسل ندارند ❗️آیا این عمل امام علی دلیلی بر افسانه بودن شهادت حضرت زهرا نیست ❕❕ 💠💠 👌علمای اهل سنت پس از سالها مطالعه !!! جهت زیر سوال بردن شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها دست به طرح یک اشکال زده اند که اگر حضرت زهرا شهید شدند چرا علی علیهما السلام ایشان را غسل داد چنان که شهدا غسل داده نمی شوند . ❕محمد عمر از علمای مطرح سنی بلوچستان که از او تعبیر می کنند به شیخ تفسیر و حدیث ، علامه محقق ، بزرگ علما و ... در این رابطه می گوید ؛ « شهادت حضرت فاطمه ندارد ، بلکه به مرگ طبیعی فوت کرده است . هیچ کس سبب مرگش نشده است . برادران می گویند عمر او را به شهادت رسانده است ، اگر واقعا صحت داشته باشد پس چرا حضرت علی او را غسل داد در حالی که رسول الله شهدا را غسل نمی داد اگر شهید کرده شد پس چرا حضرت علی او را غسل داد » 📚مجالس قطب الارشاد ، محمد عمر سربازی ج 1 ص 162 ❕این آقایان هنوز نمی دانند که شهیدان به دو دسته اند ؛ شهید میدان معرکه و شهید غیر میدان معرکه . شهیدی که غسل داده نمی شود ، شهید میدان معرکه است که دو لشگر در برابر هم قرار گرفته باشند ، چرا که در میدان معرکه و نبرد ، معمولا فرصت غسل و کفن نیست اما شهید غیر میدان معرکه غسل داده می شود . 💠به عبارت دیگر ؛ 👌ما هم قبول داریم که حضرت زهرا توسط علی علیهما السلام داده شد ؛ 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 530 ❕اما شهیدی غسل داده نمی شود که در میدان معرکه و جبهه نبرد ، توسط دشمنانی که به مرزهای اسلامی مثلا هجوم آورده اند شده باشد ، اما شهیدانی که توسط دشمنان خدا در غیر میدان معرکه می شوند ، باید غسل داده شوند . ❕در رساله های آمده است ؛ « غسل دادن میت مسلمان و کفن کردن او واجب است ، ولی دو گروه از این حکم مستثناء هستند ؛ 1⃣شهیدان راه خدا یعنی کسانی که در میدان جهاد در راه اسلام همراه پیامبر یا امام معصوم یا نائب خاص او کشته شده اند . 2⃣همچنین کسانی که در حال امام زمان برای دفاع در برابر دشمنان کشته می شوند . ❕ در این گونه موارد غسل و کفن و حنوط واجب نیست ، بلکه باید آنها را با همان لباسهایشان بعد از خواندن نماز دفن کنند . این حکم درباره کسانی است که در میدان جنگ شده باشند . 📚توضیح المسائل ، مکارم شیرازی ، ص 114 🔸لذا در روایات ما آمده است که کسانی که در میدان جنگ و نبرد دو گروه مسلمان و کافر کشته می شوند ندارند ؛ « الا ما قتل بین الصفین » 📚التهذیب ج 1 ص 330 ❕صاحب نیز می آورد ؛ « شهید زمانی که در میدان معرکه کشته شود ، غسل و کفن ندارد و بر این حکم اجماع علمای امامیه است » 📚جواهر الکلام ج 4 ص 89 ❕در کتاب « الفقه علی المذاهب الخمسه » که بیان کننده احکام فقهی اهل سنت نیز می باشد ، آمده است که اهل می گویند که شهیدی که به دست کافر ( و در میدان معرکه ) کشته می شود غسل ندارد » « اتفقوا علی ان الشهید و هو الذی مات بسبب قتل الکفار لا یغسل» 📚الفقه علی المذاهب الخمسه ج 1 ص 55 👌بنابراین اگر علی علیه السلام ، فاطمه مرضیه سلام الله علیها را غسل دادند ، از این جهت بود که ایشان شهید میدان معرکه و جبهه نبرد نبودند ، بلکه شهید غیر میدان معرکه و جبهه نبرد بودند و این اشکالات سطحی نمی تواند مساله شهادت ایشان را مخدوش کند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔رفع يك توهم نزد شيعيان در معناى لفظ شهيد توسط آيت الله العظمى كمال حيدرى ❗️روافض براى اثبات شهادت حضرت فاطمه عليها السلام به روايت كلينى استناد ميكنند در حاليكه لفظ شهيدة در آن روايت به معناى شهيد نيست بلكه به معناى شهيد گواه است آيت الله كمال حيدرى استاد حوزه علميه قم ميگوید : شیعیان به خاطر مسائل سياسى معناى روايت را تغيير دادن و گفتن كه روايت كلينى به معناى شهيد مقتول است لازم به ذكر است كمال حيدرى منكر اصل واقعه شهادت نيست ❗️❗️ 💠💠 👌از جمله روایاتی که به وضوح شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را اثبات می کند ، نص امام کاظم علیه السلام است که فرمود ؛ « فاطمه صدیقه و شهیده است » 📚الکافی ج 1 ص 458 ❗️متبادر از معنای لفظ « شهید » « مقتول فی سبیل الله » می باشد و این لفظ در مورد کسانی به کار می رود که در راه خدا شده باشند . 🔸جوهری در صحاح خود می نویسد ؛ « الشهید ؛ القتیل فی سبیل الله » « شهید به معنای کشته شده در راه خدا است » 📚الصحاح ج 2 ص 494 🔸همین معنا برای شهید ، در سایر کتب لغت نیز آمده است ؛ 📚المحکم و المحیط الاعظم ج 4 ص 182 _ المخصص ج 6 ص 119 _ اساس البلاغه ص 341 _ شمس العلوم ج 6 ص 3566 _ لسان العرب ج 3 ص 242 و ... ❕البته ریشه لغوی « شهید » از « شهد » به معنای شاهد و گواه است و میان این دو معنا دو گانگی نیست . به شده در راه خداوند ، شهید می گویند زیرا چنین کسی به وسیله عمل و کشته شدن در راه اهداف پاک ، بر حق و حقیقت گواهی می دهد و شاهد است . 📚لغات در تفسیر نمونه ص 320 🔸یا از این حیث که خداوند و فرشتگان برای او گواهی و شهادت می دهند که بهشت برای اوست ، یا کشته شده در راه خداوند متصف می شود به حیات برزخی به گونه ای که همیشه حاضر و گواه است و نمی میرد ، یا چنین کسی خودش به نعمت های بهشتی شهادت می دهد و گواه است ؛ 📚شرح الکافی ،مازندرانی ، ج 7 ص 208 👌بنابراین میان شهید به مقتول فی سبیل الله و گواه و شاهد ، دوگانگی نیست که ما بگوییم ، لفظ شهید در مورد حضرت زهرا به معنای گواه و شاهد است ، نه مقتول فی سبیل الله . 🔸لذا می بینیم که شارحین کتاب شریف کافی نیز ، از لفظ شهیده برای فاطمه زهرا سلام الله علیها ،مفهوم کشته شده در راه خداوند را فهمیده اند . ❕مجلسی اول می نویسد ؛ « به فاطمه زهرا شهیده گفته شده است ، زیرا نزد شیعه متواتر است از ائمه اهل بیت که عمر بر شکم آن حضرت زد به شرکت و همراهی قنفذ و فرزندی که حضرت المرسلین او را نامیده بود ساقط شد و آن حضرت بیمار شد و از دنیا با اعلی علیین رحلت فرمودند » 📚لوامع صاحبقرانی ج 8 ص 507 👌و باز می نویسد ؛ « به فاطمه شهیده اطلاق شده است ، شهادت او به خاطر ضربه عمر بر شکمش بود ، در آن هنگام که می خواستند از امیر المومنین برای ابوبکر بیعت بگیرند و این حکایت نزد عامه و خاصه است و مفصلا در کتاب سلیم بن قیس ذکر شده است و با ضربه عمر ، محسن را فاطمه سلام الله علیها سقط کرد » 📚روضه المتقین ج 5 ص 342 🔸مولی صالح مازندرانی نیز می نویسد ؛ « فاطمه شهیده است زیرا او را به وسیله ضربه بر شکمش در حالی که حامله بود و فرزندش را سقط کرد کشتند و به سبب همین ضربه از دنیا رفت » 📚شرح الکافی ، مازندرانی ج 7 ص 207 🔸علامه مجلسی ( مجلسی دوم ) نیز می نویسد ؛ « خبر کافی که می گوید فاطمه شهیده است ، دلالت می کند که فاطمه شهیده و مقتول فی سبیل الله است ، و سبب آن هم این بود که زمانی که اراده غصب خلافت را کردند و اکثر مردم ( را به بیعت وادار کردند ) و آنان بیعت کردند ، برای بیعت به نزد امیر مومنان آمدند ، علی علیه السلام از بیعت ابا کرد ،عمر با آتش به در خانه علی آمد تا خانه را بر سر اهل آتش بزند و به زور داخل خانه شوند ، فاطمه در مقابل درب مانع آنان شد ، قنفذ غلام عمر درب را به شکم فاطمه کوبید و پهلوی فاطمه را بشکست و فرزندش به نام محسن را سقط کرد و به خاطر این جریان مریض شد و به خاطر همین مرض از دنیا رفت » 📚مراه العقول ج 5 ص 318 🔸 👇
🔸 👇 🔸مطلب آخر اینکه آقای کمال حیدری ، از لفظ شهیده برای حضرت زهرا می خواهند شاهد و گواه بر اعمال بودن را استنتاج کنند . ❕در پاسخ می گوییم ، چنان که گذشت ، لفظ شهیده از معنای گواه و شاهد بودن خالی نیست ، اما وسعت بخشیدن ، دایراه گواه و شاهد بودن ، به اعمال تمام امت ، نیاز به دلیل و دارد ، و ما این دلیل و قرینه را تنها در مورد امامان اهل بیت علیهم السلام داریم که آنان تنها شاهدان بر اعمال امتند و اعمال بر آنان عرضه می شود و در روایاتی که علامه مجلسی در بحار تحت همین موضوع جمع آوری کرده است ، این معنا از شاهد و گواه بودن برای حضرت زهرا سلام الله علیها ، نشده است ؛ 📚بحار الانوار ج 23 ص 333 باب 20 🔸البته گاها واژه شهید تنها به معنای گواه و شاهد خالی از معنای مقتول فی سبیل الله به کار می رود که این استعمال در قرآن نیز به کار رفته است ؛ ( نساء 41_ بقره 282_ یوسف 26_ ق 21_ بقره 23 و ... ) ❕این معنا برای واژه شهید در صورتی است که قرینه ای در کار باشد که شهید به معنای مصطلح شرعی یعنی فی سبیل الله استعمال نشده است اما اگر قرینه ای در کار نباشد ، طبق اصطلاح شرعی ، این واژه به معنای مقتول فی سبیل الله است ، چنان که در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها چنین است . 👌به فرض هم که بگوییم واژه « شهید » مشترک لفظی بین مقتول فی سبیل الله و گواه و شاهد بودن صرف ( بدون معنای ) می باشد ، باید با قرینه روشن کرد که کدام معنا از این واژه مراد است . ما در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها قرینه داریم که واژه شهیده به معنای مقتول فی سبیل الله است ، قرینه ما همان نصوصی است که صراحتا شهادت ایشان را طبق شیعه و سنی به اثبات می رساند که جهت آگاهی نمایه های ذیل را مطالعه کنید ؛ ⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204 ⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079 ⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958 🔸در مورد کمال حیدری هم باید توجه داشت که ایشان جایگاهی در نزد تشیع ندارند و اخیرا هم دو عالی قدر ، آیت الله العظمی وحید خراسانی و آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ، تصریح به انحراف و ضلالت او کردند و جمعی از بزرگان حوزه علمیه نیز بیانیه ای صادر کردند و از مومنین خواستند که به سخنان باطل او گوش فرا ندهند . متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: 🔸بسم الله الرحمن الرحیم  والصلاة والسلام علی سيدنا محمد وآله الطيبين الطاهرين. 🔸اما بعد، در ظروف اخيره نظريات و تشكيكاتی در ضروریات مذهب [از سوی آقای سید کمال حیدری] آشکار شد. 👌از آنجا که ردیه های علمی علما بر وی اثر نداشت و تلاش ها برای جلوگیری از انحرافات وی نافع نبود و از طرفی دیگر مؤمنین سؤالات زیادی درباره عقائد و آراء او پرسیدند، حوزه علمیه قم ــ و در رأس آن، دو بزرگ حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی و حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی دام ظلهما ــ موضع صریح خود را در برابر وی اعلام کرده، همان طور که درباره امثال او پیش از این چنین کرده است و به وظیفه شرعی خود درباره حفظ و صیانت از مذهب از بدعت ها و حفظ مومنین از گمراهی عمل نموده است. 🔸ما نیز حمایت خود را از آنچه مراجع بزرگوار فرموده اند اعلان می داریم و از مؤمنین عدم توجه به این شخص و غیر او از منحرفین علمی و عملی را خواستاریم، والله ولي التوفيق والهداية. ١٥ جمادى الثانية ١٤٣٩ ❕سید علی رضا حائری ــ سید حسین حسینی شاهرودی ــ سید علی حسینی میلانی ــ محمد تقی شهیدی ــ نجم الدین طبسی ــ سید محمدجواد علوی بروجردی ــ سید محمد غروی ــ محمدجواد فاضل لنکرانی ــ محسن فقیهی ــ  علی کورانی عاملی ــ مهدی گنجی- سید محمد یثربی کاشانی ــ  مهدی هادوی تهرانی 🌐http://yon.ir/gTjgF https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔این مطلب حقیقت دارد که امام جواد آرزوی آتش زدن دوم را داشت به خاطر مصایبی که به حضرت زهرا رسانده بود ❗️❗️ 💠💠 👌از دلايل طبرى منقول است كه روايت كرده از محمّد بن هارون بن موسى از پدرش از ابن الوليد از برقى از زكريّا بن آدم كه می گوید ؛ ❕ « وقتى در خدمت حضرت امام رضا عليه السّلام بودم كه حضرت جواد عليه السّلام را خدمت آن حضرت آوردند در حالى كه سنّ شريفش از چهار سال كمتر بود . 🔸پس آن جناب دست خود را بر زمين زد و سر مبارك را به جانب آسمان بلند كرد و مدّت طويلى فكر نمود، حضرت امام رضا عليه السّلام فرمود: جان من فداى تو باد، براى چه اين قدر فكر مى ‏كنى ؟ 👌عرض كرد: فكرم در آن چيزى است كه با مادرم فاطمه عليها السّلام به جا آوردند. ❕اما و اللّه لأخرجنّهما ثمّ لاحرقنّهما، ثمّ لاذرينّهما، ثمّ لانسفنّهما فى اليمّ نسفا. « بخدا قسم آن دو را خارج ميكنم و ميسوزانم و خاكسترشان را بباد ميدهم و به دريا ميريزم‏ » 👌 امام رضا عليه السّلام او را نزديك خود طلبيد و ما بين ديدگان او را بوسيد و فرمود: پدر و مادرم فداى تو باد، تويى شايسته از براى امامت‏ ❕ 📚دلائل الامامه ص 401 _ اثباه الوصیه ص 218 _ بحار الانوار ج 50 ص 59 _ مدینه المعاجز ج 7 ص 325 و ... https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔كارخانه حديث سازى آخوندها به احاديثى برميخوريم كه مانند پتكى بر سو خودشان وارد ميشود. 💥معروفترين حديث در مورد حجاب فاطمه: ) مخفى شدن فاطمه زهرا از عبدالله ابن اُمّ مکتومِ نابینا: شخصى نابینا [گویا ابن‌اُمّ‌مکتوم] از فاطمه اذن دخول خواست پس فاطمه خود را از او در پرده بُرد. پیامبر به فاطمه گفت: این فرد که نابینا است چرا خود را از او محجوب می‌کنی؟ فاطمه پاسخ داد: ای رسول‌خدا! اگر او مرا نمی‌بیند من که او را می‌بینم و [تازه] او بو را احساس می‌کند. رسول‌خدا گفت: گواهی می‌دهم که تو پارۀ تنِ من هستی. : دعائم الاسلام ج ٢ ص ٢١٤ ح ٧٩٢ 💥نقض همان حديث با يك حديث ديگر #ب) درگيرى فيزيكى با عمر بن خطاب و كشيدن گریبانِ عُمَر: هنگامی که علی بن ابيطالب را به بیعت اجباری وارد کردند، فاطمه زهرا یقۀ عُمَر را گرفت و او را به سمت خود جلو کشید و با او درگير شد و گفت: ای پسر خطاب! اگر از رسیدنِ بلا به بی‌گناهان ناراحت نمی‌شدم ، می‌فهمیدی که خدا را به سوگند می‌گرفتم و او نیز (نفرینم را) سریعاً اجابت می‌کرد. ِ منبع: كتاب کافی از ثقة الاسلام کلینی ح ١٢٤٠ : ❔حالا از دستگاه حديث سازى و مقدس تراشى ملاهاى شيعه اين سئوال را داريم: فاطمه اى كه خود را از ديد يك نابينا(با اينكه حجاب داشت) مخفى ميكند، چگونه با يك نامحرم درگيرى فيزيكى ميكند و او را به طرف خود ميكشد و درون چشمان او زل ميزند؟ اين تناقض مضحك را چگونه ميخواهيد توجيه كنيد؟ 💠💠 👌این تناقض برای کسانی پیش می آید که ذهن آشفته ای داشته و به دنبال شبهه افکنی هستند ، زیرا این بیگانگان بودند که با هجوم خود ، هتک خانه و حرمت فاطمه زهرا سلام الله علیها را کردند و به ایشان تعرض کردند ،و حجاب ایشان را هتک کردند ، نه آنکه خودشان ابتداء خواسته باشند در برابر بیگانگان حاضر شوند . ❕از سوی دیگر در روایات ما بیان شده است که مواجهه با نامحرمان برای زنان کراهت دارد مگر آنکه اقتضاء داشته باشد؛ 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 64 باب 24 🔸بر اساس همین مبنا و از روی حضرت زهرا سلام الله علیها و سایر زنان مهاجرین و انصار در غزوه های پیامبر گرامی در پشت جبهه های نبرد خدمت رسانی می کردند و از مجاهدان پرستاری به عمل می آوردند چنان که حضرت زهرا سلام الله علیها در نبرد احد در میدان جنگ حاضر شده و از پیامبر تیمار داری کردند؛ 📚بحار الانوار ج 20 ص 63 ❕بنابراین فاطمه مرضیه مورد هتک ستر واقع شدند و در همان هنگام از روی برای دفاع از امیر مومنان اقداماتی را انجام دادند ، چنان که در روایت آمده است ؛ « زمانی که وقائع پس از پیامبر اتفاق افتاد ( غصب خلافت و هجوم به خانه وحی و اهانت به اهل بیت ) فاطمه عمر را گرفت و به سوی خود کشاند و فرمود ای فرزند خطاب آگاه باش که اگر من وارد آمدن بلا بر بیگناهان را ناپسند نمی دانستم ، چنان نفرینی شما را می کردم ( که همه را گرفتار می کرد ) و خداوند را سریع الاجابه می یافتم » 📚الکافی ج 1 ص 460 👌مراد از کشیده شدن تلابیب عمر توسط حضرت زهرا سلام الله علیها که در روایت آمده است ، گرفتن و پیچاندن لباس عمر به دور است . ❕ابن اثير درباره لفظ معنای لغوی ملبيا می گويد ؛ « من او را گرفتنم و کشيدم به اين معنا گفته ميشود که کسي را با لباسش گرفته و لباس را در سينه و گردنش جمع کنند و او را گرفته و بکشند و يا آنکه در گردنش طناب و يا لباسی بيندازند و او را بکشند و در حقيقت متلبب به جای قالده استفاده می‌شود . 📚 النهاية في غريب الحديث ، ابن الأثير ، ج 1 ص 193 ❕علامه مجلسی در توضیح روایت می نویسد ؛ « زمانی که عمر به دستور ابوبکر به همراه یارانشان به زور وارد خانه فاطمه سلام الله علیها شدند تا علی را به زور برای بیعت خارج کنند ، فاطمه از روی و برای نجات علی از دست آنان تلابیب عمر را گرفت ، ( و از علی دفاع کرد ) که این دفاع بر جمیع خلق واجب بود ، یعنی لباس عمر را به گردنش پیچید و به سوی خود کشاند ...» 📚مراه العقول ج 5 ص 343 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔امام علی حتى يك بار در طول عمرش از قتل همسرش بدست خليفه ناراحت و نگران نبوده و آنرا به زبان نياورده است. باید از و پيروان آنها مورد زیر را عرضه کرد که آن را بپذيرند: داستان قتل فاطمه به دست عمر دروغى بيش نبوده كه قرنها پس از صدر اسلام به آن دامن زده شده است و به مرور زمان پر و پا گرفته است ❗️❗️ 💠💠 👌علی علیه السلام بارها و بارها از جریان شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها یاد کردند و اظهار تاسف و ناراحتی کردند . 🔸سليم بن قيس می گوید ؛ « عمر بن خطاب نصف اموال همه عمّال خود را از آنان گرفت‏ مگر قنفذ عدوى- او نيز يكى از كارمندان او بود- كه چيزى از او نگرفت و آنچه از او گرفته بود بيست هزار درهم مى ‏شد، به او بازگرداند، و نه از او عشر گرفت و نه نصب عشر. با على عليه السّلام ملاقات كردم و از اين كار عمر از او پرسيدم. فرمود: آيا مى‏ دانى چرا از قنفذ دست برداشت و چيزى از وى غرامت نگرفت؟ ❕گفتم. نه. فرمود: زيرا او بود كه وقتى فاطمه عليها السّلام آمد تا بين من و آنان قرار گيرد، با تازيانه‏ اش او را زد، چنان كه وقتى فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت، جاى تازيانه همچون بازوبند روى بازويش مانده بود » 📚بحار الانوار، ج 30، ص 302- 303؛ كتاب سليم، ج 2، ص 674؛ عوالم العلوم، ج 11، ص 413. 🔸باز سلیم می گوید ؛ « در حلقه ‏اى در مسجد رسول خدا حاضر شدم كه جز سلمان، ابو ذر، مقداد، محمّد بن ابى بكر، عمر بن ابى سلمه، قيس بن سعد بن عباده، همه از بنى هاشم بودند. عباس به على عليه السّلام گفت: به نظر شما، چرا عمر، قنفذ را مانند ديگر كارمندانش وادار به پرداخت غرامت نكرد؟ ❕على عليه السّلام نگاهى به اطراف انداخت. چشمانش پر از اشك شد، پس فرمود: اين پاداش ضربه تازيانه ‏اى بود كه به فاطمه عليها السّلام زد. وقتى فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت، اثر اين ضربه همچون بازوبندى روى بازوى او بود ... » 📚همان منابع 🔸ابن عباس می گوید ؛ « در ذو قار بر على عليه السّلام وارد شدم. صحيفه‏ اى برايم بيرون آورد و گفت: پسر عباس! اين صحيفه ‏اى است كه رسول خدا بر من املا فرمود و من، به خط خودم نوشتم. گفتم: يا امير المؤمنين! آن را برايم بخوان. على عليه السّلام آن را برايم خواند. همه حوادث پس از رسول خدا تا شهادت حسين عليه السّلام، و اينكه چگونه كشته مى‏ شود، چه كسى او را مى‏ كشد و چه كسانى با او به شهادت‏ مى‏ رسند، همه و همه در آن آمده بود. على عليه السّلام سخت گريست و مرا به گريه انداخت. از جمله مطالبى كه على عليه السّلام خواند، اين بود: چگونه با او رفتار مى‏ شود، و چگونه فاطمه به شهادت مى‏ رسد، و چگونه حسن شهيد مى‏ شود، و چگونه امّت با او مكر مى‏ ورزد ... » 📚كتاب سليم، ج 2، ص 915؛ فضائل ابن شاذان، ص 141؛ 🔸روايت شده كه على عليه السّلام به هنگام دفن زهرا عليها السّلام خطاب به رسول خدا گفت ؛ ❕ «... دخترت به تو خبر خواهد داد كه چگونه امتت فراهم گرديدند، و بر او ستم ورزيدند. از او بپرس چنان كه شايد و خبر گير از آنچه بايد، چه اندوه هايى كه در سينه ‏اش نهفته است، و او راهى براى بيان آن نيافته است ...». 📚كافى، ج 1، ص 459؛ مرآة العقول، ج 5، ص 329؛ نهج البلاغه، خ 202. 🔸در نقل دیگری علیه السلام فرمود ؛ «من، فاطمه، حسن، و حسين نزد رسول خدا بوديم كه به ما التفات فرمود و گريست. گفتم. يا رسول اللّه! چرا گريه مى ‏كنيد؟ فرمود: از ضربه ‏اى كه بر فرق سر تو و سيلى‏ اى كه به صورت فاطمه عليها السّلام مى‏ زنند، گريه مى‏ كنم». 📚امالى صدوق، ص 118؛ بحار الانوار، ج 28، ص 51؛ ر. ك: ج 44، ص 149؛ اثبات الهداة، ج 1، ص 281؛ عوالم العلوم، ج 11، ص 397؛ ضياء العيون، ج 1، ص 189؛ وفاة الصديقة الزهراء عليها السّلام، ص 60، مناقب آل ابى طالب، ج 2، ص 209. 👌راوی می گوید از ابو طفيل عامر بن واثله شنيدم كه امير المؤمنين در سخنى به عمر گفت: «... و اين آتشى است كه شما در خانه‏ ام برافروخته‏ ايد تا من، فاطمه دختر رسول خدا ، فرزندانم حسن و حسين و زينب و ام كلثوم را بسوزانيد» 📚ترجمه ماساه الزهراء ، عاملی ، ص 381 _ الهدایه الکبری ص 163 🔸در گذشته نصوص بیشتری در این رابطه از علی علیه السلام و سایر امامان آورده بودیم ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔یکی از اهل سنت این پرسش را مطرح کرده که پاداش و جزای اعتقاد به توحید، نبوت و معاد در قران مشخص شده، اگر امامت اصل چهارم دین است پس پاداش اعتقاد به آن در قران کجاست؟ عدم اعتقاد به امامت در قران کجاست ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که بر اساس آیات صریح قرآن و سنت قطعی پیامبر گرامی طبق روایات اهل سنت ، امامت اصلی از دین اسلام است که همگان موظف به تن دادن به این اصل مهم اعتقادی و پذیرش آن هستند که جهت آگاهی پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 🔰https://t.me/Rahnamye_Behesht/5618 👌حال که ثابت شد که امامت اصلی از اصول دین اسلام است روشن می شود که انسان ، مسلمان راستین و نیست مگر آنکه معتقد به اصل امامت باشد چرا که می فرماید ؛ « وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ » « و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر تمام فرامین حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد، و او در آخرت، از زيانكاران است » 🔰آل عمران 85 ❕لذا در روایات فراوانی وارد شده است که کسانی که بدون اعتقاد به ولایت و امامت امامان اهل بیت علیهم السلام ، مسلمانی و عبادت می کنند ، هیچ یک از اعمال و عبادات آنها مقبول درگاه الهی نیست چرا که آنان مسلمان واقعی نیستند و اصلی از اصول دین را که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8764 🔰کسانی که امر خداوند و پیامبرش را در مورد اصل امامت نادیده گرفتند مشمول این آیات می شوند که می فرماید ؛ « هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند اختيارى از خود (در برابر فرمان خدا) داشته باشد، و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند به آشكارى گرفتار شده است » ( احزاب 36) 👌و می فرماید ؛ « و آن كس كه نافرمانى خدا و پيامبرش كند و از مرزهاى او تجاوز نمايد او را در آتشى وارد مى‏ كند كه در آن خواهد ماند و براى او مجازات توهين آميزى است » ( نساء 14) ❕اما کسانی که به امر خداوند و پیامبرش در مورد اصل امامت تن دادند نیز مشمول این آیات می شوند که می فرماید ؛ « هر كس اطاعت خدا و پيامبرش را كند وى را در باغهايى از بهشت وارد مى‏ كند كه همواره آب از زير آن جارى است و جاودانه در آن مى‏ مانند و اين پيروزى بزرگى است » ( نساء 13) 🔸« و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، همنشين كسانى خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنها تمام كرده، از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان، و آنها رفيقهاى هستند » ( نساء 69) ❔چه فضیلتی از این بالاتر است که خداوند اسلام را با امامت می پذیرد و اگر کسی این اصل را منکر شود اسلام و تسلیم خداوند بودنش ناقص است و اسلام او قبول نیست و از جمله زیانکاران است ❗️ 👌البته توجه به این نکته لازم است که منکرین اصل امامت اگر چه مسلمان حقیقی نیست اما به روایات ، مسلمان ظاهری بوده و احکام اسلام در دنیا بر آنان مترتب می شود . 📚الکافی ج 2 ص 25 🔸اما در آخرت با آنان معامله غیر مسلمان می شود مگر کسانی از آنان که مستضعف بوده و از حق و حقیقت مطلع نشده اند ، که در گذشته مفصلا در مورد سرنوشت بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5507 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش ❔چگونه امامت از اصول دین شیعه هست؟ آیا آیه‌ای از قرآن وجود دارد که به این موضوع دلالت کند؟اصلا اصول دین شیعی چگونه و توسط چه کسی وضع شده است❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌ادله متعددی از آیات قرآن و روایات شیعه و سنی دلالت بر این می کند که مساله امامت امامان اهل بیت جزو اصول دین و اساس اسلام می باشد که اگر نباشد اسلام فرد کامل نیست از جمله؛ 1⃣امامت در نزد تشیع ادامه نبوت است و امام از سوی خداوند خلیفه و جانشین پیامبر است و تمام وظایف پیامبر به غیر از دریافت وحی تشریعی را بر عهده دارد از قبیل هدایت بشر به سعادت دنیا و آخرت و مدیریت امور آنان و اقامه عدل و برداشتن ظلم و ستم و محافظت از شرع و تبیین و تفسیر کتاب الهی و رفع اختلاف مردم و تزکیه و تربیت آنها و ...که همگی بر عهده امام می باشد . 👌بنابراین با همان ملاکی که نبوت جزو اصول دین شمرده می شود امامت نیز جزو اصول دین به شمار می آید. 2⃣خداوند در آیه 67 مائده می فرماید: «ای پیامبر آنچه از جانب خدا بر تو نازل شده است به مردم ابلاغ کن که اگر چنین نکنی رسالت خود را تکمیل نکرده ای خداوند تورا از گزند مردم حفظ می کند » 👌طبق روایات فراوان شیعه وسنی این آیه دررابطه با امامت حضرت علی ودر سرزمین غدیر خم نازل شد وپیامبر مامور شد که علی را به طور رسمی به عنوان جانشین خود در غدیر اعلام کند. ❗️مرحوم علامه امینی در الغدیر جلد 1 صفحه 424-438 بیش از 30 روایت از روایات اهل سنت ذکر می کند که این آیه در جریان غدیر خم نازل وامامت حضرت علی نازل شده است. 📚سیوطی در در المنثور،ج3 ص117- ابن ابی حاتم در تفسیرش ج1 ص14- ثعلبی در الکشف والبیان ج4 ص91- واحدی در اسباب النزول،ص135- فخر رازی در تفسیر کبیر،ج12 ص42- نیشابوری در تفسیرش ج2 ص616- شوکانی در فتح القدیر،ج2 ص60- و... ❗در کتب شیعه نیز روایات فراوانی برای این شان نزول ذکر شده است که آیه در جریان غدیر نازل شده است که جهت آگاهی رجوع کنید به تفسیر برهان،ج2 ص334 به بعد-بحار الانوار،ج37 ص108 به بعد 🔶این آیه می گوید که اگر پیامبر امامت علی را اعلان نکند رسالت خود را انجام نداده است .یعنی اگر امامت نباشد نبوت آن حضرت بی اثر خواهد بود .این نشانه جایگاه اساسی امامت بوده و دلیل بر آن است که امامت از اصول دین به شمار می رود. 3⃣ خداوند در آیه 3 مائده می فرماید: « امروز کافران از ( زوال) آیین شما مایوس شدند ،بنابراین از انها نترسید و از ( مخالفت) من بترسید.امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین( جاودان )شما پذیرفتم» 👌 🗯سیوطی از ابوسعید خدری نقل می کند که گفت: « هنگامی که پیامبر در روز غدیر علی را به جانشینی خود منصوب کرد و ولایت او را بر مومنین اعلام کرد جبرییل ایه « الیوم اکملت لکم دینکم...» را نازل کرد» 📚در المنثور ج2 ص259 🗯وباز از ابوهریره نقل می کند: « هنگامی که روز غدیر که روز هجدهم ذی الحجه است فرا رسید پیامبر فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست سپس ایه اکمال نازل شد» 📚همان منبع ج2 ص259 👌همین مضمون در تاریخ بغداد ج8 ص 290 و شواهد التنزیل ج1 ص157 و...از کتب علمای اهل سنت نقل شده است .علامه امینی از حدود شانزده نفر از علمای اهل سنت نام می برد که نقل کرده اند که آیه در جریان غدیر و امامت حضرت علی نازل شد. 📚ترجمه الغدیر ج2 ص116 ❗️در کتب شیعه نیز روایات فراوانی نقل شده که آیه درباره امامت حضرت علی نازل شده است . 📚بحار الانوار ج37 ص108 باب 52 👌روشن می شود که امامت متمم و مکمل دین است که اگر نباشد دین ناقص است .بی شک چنین چیزی که نبودنش سبب نقصان دین است جزو مسائل اصولی دین می باشد. ❗️ادامه پاسخ 👇👇👇👇 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 4⃣پیامبر گرامی فرمود: « همانا من دو جانشین را در میان شما می گذارم ،کتاب خدا ریسمان کشیده شده ما بین آسمان و زمین و عترتم اهل بیتم و همانا این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند» 📚مسند احمد،ج5 ص181 ❗️این حدیث از جمله احادیث متواتر است که بزرگان اهل سنت در کتب خود روایت کرده اند مانند مسلم در صحیح ج7 ص122 ،ترمذی در صحیح ج5 ص621، حاکم در مستدرک،ج3 ص110، و... 5⃣پیامبر گرامی فرمود: « مثل اهل بیتم در بین شما همانند کشتی نوح در میان قوم نوح است هر کس سوار بر آن شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند غرق شود» 📚مستدرک،حاکم،ج2 ص343 ♦️همین معنی را هیتمی در مجمع الزواید،ج9 ص168 ،ابی نعیم در حلیه الاولیائ،ج4 ص306، متقی هندی در کنزالعمال،ج6 ص216، خطیب بغدادی در تاریخ،ج12 ص19 و ...نقل کرده اند 6⃣مسلم در صحیح روایت می کند که پیامبر فرمود: "کسی که بمیرد وبر گردنش بیعت امامی نباشد به مرگ جاهلیت مرده است" 📚صحیح مسلم،ج4 ص126 📚سنن بیهقی،ج8 ص156 📚تفسیر ابن کثیر،ج1 ص517 ودر حدیث دیگر: "من مات بغیر امام مات میته جاهلیه" "هرکس بمیرد در حال
ی که امامی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است" 📚مجمع الزواید،ج5 ص218 وفرمود: "من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه" "هرکس بمیرد درحالی که امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است" 📚شرح المقاصد،تفتازانی،ج5 ص239 👌بی شک زمانی که رهبری اهل بیت به گونه ای باشد که هر کس از آنان تبعیت نکند گمراه می شود و در وادی جهالت و کفر و شرک وارد می شود روشن می شود که امامت آنان جزو اصول دین است . 7⃣در روایات فراوانی وارد شده است که خداوند عبادات و بندگی کسانی را که عقیده به امامت اهل بیت نداشته باشند را قبول نمی کند. 🔶امام باقر فرمود: « هرکس که بدون پذیرش رهبر حق خود را به زحمت انداخته و عباداتی انجام می دهد هرگز مورد قبول خدا نبوده و در تحیر و گمراهی خواهد بود» 📚الکافی ج1 ص375 👌همین مضمون در روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است . 📚وسائل الشیعه ج1 ص118 باب 29 👌بی شک چنین ولایت و امامتی که کلید قبولی تمام اعمال است جزو اصول دین می باشد که اگر نباشد خداوند دین افراد را قبول نمی کند. ❗️نکته پایانی این که اصطلاح اصول و فروع دین در روایتی به صراحت نیامده است و علما و مجتهدان بر اساس آیات و روایات اصول و فروع دین را تفکیک کرده اند چنان که ما هم اکنون ادله اصول دین بودن « مساله امامت»را از آیات و روایات ثابت کردیم. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔این که در روایاتی آمده که اهل بیت نماز و روزه و حج و زکات هستند یعنی چه ❗️آیا باید ما را برای اهل بیت به جا بیاریم ❕آیا این روایات بوی شرک نمی دهند ❕ 💠💠 👌علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بابی را گشوده است تحت این عنوان ؛ « اهل بیت نماز و زکات و حج و روزه و اطاعات هستند ...» 📚بحار الانوار ج 24 ص 286 باب 66 ❕داود بن كثير می گوید به حضرت صادق عليه السّلام گفتم شما در قرآن نماز هستيد و شما زكات و حج هستيد؟ 👌پاسخ داد ؛ داود ما در قرآن نماز و زكات، روزه، حج، ماه حرام و شهر حرام و كعبه‏ و قبله و وجه اللَّه هستيم ...» 📚تاویل الایات الظاهره ص 801 ❕ علیه السلام فرمود ؛ « من نماز مومن هستم ، من حی علی الصلاه هستم ، من حی علی الفلاح هستم ، من حی علی خیر العمل هستم ...» 📚الفضائل ،فضل بن شاذان ، ص 84 ❕این روایات به آن نیست که ما عبادات را برای اهل بیت علیهم السلام به جا آوریم ، بلکه به این معنا است که روح تمام عبادات و طاعات و نماز و روزه و حج و ... اهل بیت هستم و بدون شناخت و ولایت آنان ، خداوند هیچ را از بندگان قبول نمی کند . 👌امام باقر علیه السلام فرمود: « هر کس با عبادت خداوند خود را خسته کند در حالی که معتقد به امامی از جانب خداوند نباشد سعی و تلاش او غیر مقبول است و چنین فردی گمراه و متحیر محسوب می شود .خداوند از بین اعمالش است و اگر در چنین حالی بمیرد به مرگ کفر و نفاق مرده است » 📚الکافی ج1 ص183 📚وسائل الشیعه ج1 ص118 🔷و فرمود: « اگر کسی شب ها شب زنده داری و روزها روزه بدارد و تمام اموالش را صدقه دهد و تمام روزگار را حج بجا آورد اما معتقد به امام الهی نباشد حقی بر خدا برای پاداش در برابر را ندارد» 📚الکافی ج2 ص18 👌فلسفه آن هم است زیرا این امام است که خدا را به مردم معرفی می کند و صفاتش را بیان می کند. در نبوت و معاد عقاید حقه را تبیین می کند . طریق صحیح انجام عبادات و نماز و روزه و ...را برای مردم باز گو می کند .اگر کسی معتقد به امام نباشد در اصول و فروع دین دچار گمراهی شده و از خدا و دین او دور افتاده است و درواقع گویی معتقد به آیین حق نمیباشد و روشن است اعمال کسانی که معتقد به دین حق نمی باشد ندارد زیرا این نیت و اعتقاد است که به عمل روح می دهد . ❕اعمال چنین افرادی ارزشی ندارد زیرا واقع انجام نشده و تاثیری در کمال و ترقی آنان نخواهد داشت .هیچگاه طی کردن مسیر باطل به حق و حقانیت منتهی نمی شود و این امام است که راهنمای مسیر برای رسیدن به می باشد. 🔶لذا امام باقر علیه السلام فرمود: « اسلام بر پایه پنج چیز بنا شده است .نماز و زکات و حج و روزه و ولایت . 👌زراره می گوید از امام سوال کردم که کدام یک از آنان افضل است؟ 💠امام فرمود ولایت زیرا آن ها محسوب می شود و راهنمای بر آنها می باشد » 📚وسائل الشیعه ج1 ص13 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
❓پرسش ❔آیا وحدت با اهل سنت در روایات به آن اشاره شده است ❓ما چگونه با آنان وحدت داشته باشیم در حالی که خلفای آنان بزرگترین ظلمها را بر اهل بیت روا داشتند❕ 💠پاسخ💠 ❗️در این که خلفای اهل سنت بزرگترین ظلمها را به اهل بیت روا داشته اند شکی نمی باشد و روایات فراوانی در وجوب بیزاری از دشمنان و غاصبین خلافت اهل بیت و هتکان به ساحت حضرت زهرا آمده است که تردیدی در این مساله باقی نمیگذارد. 📚بحار الانوار ج30 ص145 باب29 🔶حاکم نیشابوری از علمای اهل سنت روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «اگر مردی پیوسته در حال نماز و روزه باشد اما دشمن و مبغض به اهل بیتم باشد وارد جهنم می شود» 📚مستدرک علی الصحیحین ج2 ص83 👌اما حساب پیروان خلفا از خود خلفا جدا می باشد و طبق ادله متعددی اهل بیت ما را ملزم ساخته اند که با آنان وحدت و همزیستی مسالمت آمیز داشته باشیم❕ 1⃣پیروان خلفا و اهل سنت اگر چه ولایت و امامت امامان را قبول ندارند اما مسلمان هستند . ❗️ پیامبر گرامی فرمود: «زمانی که مردم شهادت به وحدانیت خدا ( ورسالت من) دهند ( مسلمان هستند) وجان ومالشان محترم است» 📚عیون اخبار الرضا،ج2 ص64 🔶امام صادق فرمود: «اسلام شهادتین واقامه نماز وزکات وانجام حج وروزه ماه رمضان است اما ایمان معرفت ولایت امامان است وکسی که ولایت را نداشته باشد مسلمان گمراه است» 📚الکافی،ج2 ص25 👌حال که روشن شد اهل سنت مسلمان هستند مشمول روایات زیر میشوند: امام صادق فرمود: "کسی که حرمت واحترام مسلمان را نگه ندارد پرده ایمانش هتک شده است" 📚بحار الانوار،ج71 ص227 ❗وفرمود: "مسلمان برادر مسلمان است" 📚الاختصاص،مفید،ص26 👌وفرمود: «مسلمان بر مسلمان شش حق دارد .وقتی او را ببیند سلام کند و وقتی مریض شد به عیادتش رود و زمانی که عطسه زند برایش دعای سلامتی کند و زمانی که بمیرد به تشییع جنازه اش برود و زمانی که از او درخواستی کند اجابتش کند و هر چه را برای خود دوست دارد برای او نیز دوست بدارد و هر چه را که برای او نمی پسندد برای او نیز نپسندند» 📚امالی طوسی ص635 ❔آیا به مقتضای این ادله نباید با اهل سنت زندگی مسالمت آمیز داشت و آنان را با زبان و عمل مورد آزار و اذیت قرار ندهیم چنان که امام باقر فرمود: «مسلمان کسی است که سایر مسلمانان از آزار زبانی و عملی او در امان باشند» 📚الکافی ج2 ص234 2⃣روایاتی که صراحتا دستور به حسن معاشرت با اهل سنت می دهد؛ 🔷امام صادق درمورد اهل سنت فرمود: «در تشییع جنازه انان شرکت کنید واز مریض های آنان عیادت کنید وحقوق آنان را ادا کنید چرا که اگر شما اهل ورع وراستگویی وامانت داری باشید وبا مردم خوب رفتار کنید آنان ( اهل سنت) می گویند این شخص شیعه جعفر است ومن خوشحال میشوم ومی گویند این ادب جعفر است که به شیعیانش یاد داده واگر غیر این باشد ناراحتی بر من وارد میشود ومی گویند این ادب جعفر است که به شیعیانش یاد داده است» 📚الکافی،ج2 ص636 ❗در این مضمون نیز روایات متعددی آمده است 📚وسایل الشیعه، ج12 ص5 باب 1 📚مستدرک الوسایل،ج8 ص309 باب 1 ❓آیا حسن معاشرت با اهل سنت چیزی جز عمل کردن به این روایات است❕ 3⃣روایاتی که از لعن کردن علنی نسبت به مقدسات اهل سنت منع می کند نیز شاهد دیگری بر لزوم وحدت و حسن معاشرت با اهل سنت است. 🔷امام رضا فرمود: «مخالفان ما اخباری در فضایل ما جعل کرده اند وانان را بر سه قسم قرار داده اند یک قسم غلو در حق ما است،یک قسم کوتاهی در بیان مقامات ما است ویک قسم آن است که روایاتی جعل کرده اند که ما درآن روایات از دشمنانمان مذمت می کنیم وصراحتا از آنان نام می بریم.... زمانی که مردم این را ببینند آنان هم از ما مذمت وبدگویی می کنند» 📚عیون اخبار الرضا،ج1 ص304 👌روی این جهت امامان با کسانی که صراحتا از دشمنانشان نام می بردند وبیزاری می جستند برخورد می کردند چنان که شیخ صدوق روایت می کند: «به امام صادق گفته شد ای فرزند رسول الله ما مردی را می بینیم که در مسجد صراحتا از دشمنان شما نام می برد و انان را سب و دشنام می دهد .امام فرمود: «چرا چنین می کند خدا اورا لعنت کند ما را در معرض اذیت وآزار قرار میدهد» 📚الاعتقادات،ص107 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 4⃣روایاتی که بر لزوم تقیه کردن صادر شده است نیز شاهدی دیگر بر این مدعا است. 👌امام صادق فرمود: «نه دهم دین تقیه است و کسی که تقیه نمی کند دین ندارد» 📚الکافی ج2 ص217 🔷امام کاظم فرمود: «تقیه دین من و دین پدران من می باشد و کسی که تقیه نمی کند ایمان ندارد» 📚وسائل الشیعه ج16 ص204 ❗️به شهادت تاریخ و سیره نویسان سلاطین و خلفای مستبد همیشه از موضوع لعن برای قتل و عام و نابودی شیعیان استفاده می کرده اند چنان که صاحب کتاب منتظم می اورد: « حکام و سردمداران قدرت هر وقت که می خواستند فردی شیعه مذهب را تعقیب و دستگیر کنند و سپس او را مجازات کنند به جرم
فحش و ناسزا به ابوبکر و عمر بود» 📚المنتظم ج 2 ص36 ♦️ابن اثیر می اورد: « در سال 407 در تمام شهر های افریقا شیعیان را به جرم سب و لعن شیخین ( ابوبکر وعمر) از بین بردند» 📚الکامل ج9 ص110 ❓آیا نباید به مقتضای ادله تقیه کردن از لعن علنی خلفا دست بر داشت تا جان خود و سایر شیعیان را به خطر نیندازیم و با پیروان آنان به خوبی رفتار کرد❕ 5⃣روایاتی که در مورد اقتدا کردن به اهل سنت در نمازها وارد شده است نیز شاهد دیگری بر لزوم وحدت با اهل سنت است. 👌امام صادق فرمود: «هرکس با آنان در صف اول به نماز بایستد گویی با رسول خدا در صف اول نماز گذارده است» 📚الفقیه ج1 ص382 🔶وفرمود: «اگر با اهل سنت نماز بگزاری خداوند گناهان تو را می آمرزد...» 📚وسائل الشیعه ج8 ص299 🔶وفرمود: «کسی که با انان در صف اول نماز بگزارد گویی پشت سر رسول خدا نماز خوانده است» 📚الکافی ج3 ص380 🔷وامام خطاب به اسحاق بن عمار عرضه داشت؛ ❓آیا با اهل سنت در مساجدشان نماز می خوانی❕ 🔷گفت آری 🔶فرمود: «با آنان نماز بگزار چرا که اگر با آنان در صف اول نماز بگزاری گویی در راه خداوند جهاد کرده ای و شمشیر کشیده ای» 📚التهذیب ج3 ص277 👌بنابراین وحدت و همزیستی مسالمت آمیز با اهل سنت مساله ای غیر قابل انکار است اما مباحث علمی و اثبات مظلومیت اهل بیت و...منافاتی با وحدت ندارد و ما نباید به بهانه وحدت از مسلمات تاریخی و ظلم هایی که توسط خلفا به اهل بیت رفته است چشم بپوشیم و آن ها را بازگو نکنیم. 👌 ایت الله مکارم شیرازی می نویسد: « انچه مضر به وحدت و اتحاد صفوف مسلمین است بحثهای جنجالی و تعصب اور و پرخاشگرانه است ولی بحث های علمی و منطقی که طرفین حدود و موازین علمی و منطقی را در ان رعایت کنند نه تنها مزاحم وحدت صفوف مسلمین نیست بلکه در بسیاری از مواقع به آن کمک می کند . ❗️جمعی از دانشمندان شیعه و اهل سنت در یک گرد همایی بزرگ در کنار هم نشستند و بخشهای مهمی از مسایل مربوط به اختلافات اهل سنت و شیعه را مورد بررسی علمی قرار دادند ونتیجه آن بسیار جالب و چشمگیر بود زیرا در بسیاری از مباحث نظرها به هم نزدیک شد و اختلافها کمتر گردید و همه باور کردند که اگر این گونه بحثها ادامه یابد کمک شایان توجهی به کمتر کردن فاصله ها و وحدت صفوف می کند» 📚پیام امام امیر المومنین ج1 ص334 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔شما میگید مقام امامت از نبوت بالاتره وحضرت علی بعنوان مثال که امامت داشتن از حضرت موسی که فقط نبوت داشت بالاتره و نه تنها موسی از همه پیامبران خب سوال من اینه حضرت ابراهیم که هم نبوت داشت هم امامت پس قطعا باید از حضرت علی بالاتر باشن پس چرا میگید حضرت علی بالاترن حضرت ابراهیمی که پیامبر اولوالعزم بودن 💠پاسخ💠 ❗️ادله متعدد قرآنی و روایی بر برتری مقام امامان بر انبیا دلالت می کند از جمله: 1⃣آیه مباهله: ❗️خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید: «هرگاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده باز کسانی درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم شما نیز فرزندان خود را ،ما زنان خود را دعوت کنیم شما نیز زنان خود را ما از نفوس خود ( وکسی که همچون جان ما است) دعوت کنیم شما نیز از نفوس خود آنگاه مباهله و نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» 🔷ال عمران61 👌شیعه و سنی روایت کرده اند که پیامبر گرامی به همراه حضرت علی و زهرا و حسنین به مباهله مسیحیان رفت. ❗️مسلم نقل می کند : «وقتی آیه مباهله نازل شد پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین را فرا خواند ( و به همراه آنان به مباهله رفت)» 📚صحیح مسلم ج4 ص1871 📚صحیح ترمذی ج5 ص638 📚مسند احمد ج1 ص185 📚مستدرک حاکم ج3 ص150 📚در المنثور ج2 ص38 و ... 👌بنابراین روشن می شود که مراد از « نسائنا» حضرت زهرا است .مراد از « ابناؤنا» حسنین هستند و مراد از « انفسنا» حضرت علی است. ❗️در این آیه خداوند از حضرت علی به عنوان نفس و جان پیامبر یاد می کند و این یعنی حضرت علی به قدری در فضائل و کمالات شبیه و همسان پیامبر بوده است که جان و نفس پیامبر قرار گرفته است و کاملا شبیه پیامبر است. 🗯از سوی دیگر شکی نیست که پیامبر گرامی افضل از همه انبیا بوده است چنان که حاکم روایت می کند: «آقا و افضل پیامبران ،پیامبران اولوالعزم هستند و آقا و سرور پیامبران اولوالعزم پیامبر اسلام است» 📚مستدرک الصحیحین ج2 ص546 👌متقی هندی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «من سید و آقای همه پیامبران هستم» 📚کنزالعمال ج6 ص108 👌بنابراین حضرت علی نیز که نفس و جان پیامبر است و تمام صفات پیامبر را داراست افضل از همه انبیا است. 2⃣روایات فراوان دیگری نیز که می گوید امامان آگاه به تمام حروف اسم اعظم بوده اند شاهدی بر برتری امامان بر انبیا است. 👌امام صادق فرمود: « اسم اعظم خداوند هفتاد و سه حرف است .خداوند به عیسی دو حرف از حروف اسم اعظم را تعلیم داد و او با آن دو حرف کارهای خارق العاده انجام می داد و به موسی بن عمران چهار حرف عطا کرد و به ابراهیم هشت حرف عطا کرد و به نوح پانزده حرف عطا کرد اما به محمد و اهل بیتش هفتاد و دو حرف از حروف اسم اعظم را عطا کرد و یک حرف از آن را به خودش اختصاص داده است» 📚بحار الانوار ج27 ص25 3⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که امامان وارث تمام علوم انبیائ گذشته هستند.این روایات نیز شاهد بر برتری امامان بر انبیای سابق است زیرا انان تمام علوم انبیائ گذشته را یکجا دارا هستند. 👌امام باقر فرمود: «برای خداوند علمی است که آن را به کسی تعلیم نمی دهد و علمی است که آن را به فرشتگان مقربش و انبیای مرسلش تعلیم میدهد و ما تمام آن ها را آگاه هستیم» 📚توحید صدوق ص138 4⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که امامان وارثان سلاح و وسائل و آثار تمام انبیا هستند .این روایات نیز به گونه ای برتری امامان را بر انبیای روشن میکند. 📚بحار الانوار ج26 ص201 باب16 5⃣روایاتی که تصریح می کند امامان عالم تر از انبیائ گذشته هستند نیز صریح در برتری امامان است. 👌امام صادق فرمود: «خداوند انبیای اولوالعزم را آفرید و آنان را با علم برتری داد و به ما علم آنان را داد و به ما در علوم آنان نیز برتری داد و به ما چیزهایی را تعلیم داد که به انبیای گذشته تعلیم نداده بود» 📚بصائر الدرجات ج1 ص228 6⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که دعای انبیای گذشته با توسل به ذوات نورانی اهل بیت مستجاب می شده است شاهد دیگری بر برتری آنان بر انبیای است. 📚بحار الانوار ج26 ص319 باب7 7⃣روایات متعدد دیگری نیز می گوید که انبیائ اولوالعزم با محبت به اهل بیت به مقام اولوالعزمی رسیدند نیز شاهد بر این مدعاست. 📚بحار الانوار ج26 ص267 باب6 8⃣روایات متعدد دیگری نیز صریحا در برتری امامان بر همگان وارد شده است. 🔶پیامبر گرامی فرمود: «تو ای علی و امامان از ذریه تو برگزیدگان خدا از تمام خلائق هستید» 📚عیون الاخبار ج2 ص58 🔶وفرمود: «خداوند نظری به اهل دنیا کرد و مرا از میان تمام آنان برگزید و دو مرتبه نظر کرد و علی را از میان تمام آنان برگزید و سه مرتبه نظر کرد امامان از ذریه علی را از میان همگان برگزید» 📚الفقیه ج4 ص374 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 📈ادامه پاسخ 👇👇👇 👌خداوند نیز در قرآن تصریح می کند که مقام امام
ت از مقام نبوت برتر و بالاتر است. 🔷بقره124 🗯در تفسیر نمونه چنین آمده است؛ «مقام نبوت یعنی دریافت وحی از خداوند و مقام رسالت یعنی مقام ابلاغ وحی وتبلیغ ونشر احکام خداوند وتربیت نفوس از طریق تعلیم واگاهی بخشیدن و مقام امامت یعنی رهبری وپیشوایی خلق .درواقع امام کسی است که با تشکیل حکومت الهی وبدست آوردن قدرتهای لازم سعی میکنند احکام خدا را عملا اجرا وپیاده نماید واگر هم نتواند رسما تشکیل حکومت دهد تا آنجا که در توان دارد در اجرای احکام می کوشد.وظیفه امام اجرای دستورات الهی است در حالی که وظیفه رسول ابلاغ این دستورات می باشد وبه تعبیر دیگر رسول "ارائه طریق" می کند ولی امام "ایصال به مطلوب "می نماید ❗ناگفته پیداست که بسیاری از پیامبران مانند پیامبر اسلام هر سه مقام را داشتند، هم دریافت وحی می کردند، هم تبلیغ فرمانهای الهی وهم در تشکیل حکومت واجرای احکام تلاش می کردند وهم از طریق باطنی به تربیت نفوس می پرداختند» 📚تفسیر نمونه،ج1 ص440 👌به مقتضای ادله بالا مقام امامان اهل بیت از تمام انبیای گذشته برتر و بالاتر است .چه آنانی که به منصب امامت رسیدند و چه آنانی که نرسیدند . ❗️اگر چه آنان مناصب نبوت و رسالت را نداشتند اما مقام و جایگاه آنان از کسانی که این مناصب را داشته اند برتر و بالاتر بوده است . 👌بنابراین اشکال شما وارد نمی شود که چگونه امامان که نبی و رسول نبوده اند بر کسانی که هم نبی بوده اند و هم رسول و هم امام برتری دارند زیرا برتری در مقام است نه در منصب و مقام و جایگاه امامان از کسانی که دارای منصب نبوت و رسالت و حتی امامت بوده اند برتر و بالاتر است به غیر از پیامبر اسلام که سید فرزندان آدم است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔خداوند در قرآن می گوید مومنین امورشان را با شوری پیش میبرند (شوری37) ، مردم نیز پس از پیامبر با شوری ابوبکر را انتخاب کردند و دیگر جایی برای خلافت علی باقی نماند ❗️❗️ 💠💠 👌انتخاب امام و امام تنها به نص خداوند ممکن است و رای مردم هیچ گونه نقشی در مشروعیت امام ندارد ؛ چرا که امام باید دارای دو ویژگی وخصلت مهم باشد ؛ 1⃣ وافر و کافی به تمام دستورات خداوند وشریعت که طبیعتا این علم جز با تعلیم الهی ممکن نیست . 2⃣امام باید داشته باشد تا در تبلیغ شریعت وپاسبانی از آن دچار واشتباه نشود . 🔷از آنجایی که جز خداوند کسی نمیداند این صفات در وجود چه افرادی است ثابت میشود که تنها باید امام را تعیین وانتخاب کند و مردم هیچ گونه نقشی در انتخاب امام ندارند ، همان گونه که مردم در انتخاب نبی و پیامبر نقشی ندارند . 🔶امام علیه السلام فرمود : « انتخاب امام وظیفه ای لازم است که بر عهده خداوند است ( و مردم ندارند )» 📚 الاسناد ج377 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « امامت الهی است و انتخاب آن تنها به عهده خدا است ( و مردم نقشی ندارند )» 📚 ج1 ص277 🔷 نیز می فرماید ؛ « پرودگارت هر چه را بخواهد بر می گزیند آنها ( مردم ) در برابر او ندارند » 🔶 68 👌لذا خداوند انتخاب امام را عهد خود دانسته و می فرماید ؛ «لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين‏ » « عهد من ( امامت ) به ستمکاران نمی رسد » 🔸بقره 124 🔷علمای اهل نقل می کنند ؛ «هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته عرب را به اسلام دعوت میکرد، آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست و پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود: "جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد " «الامر الی الله یضعه حیث یشاء» 📚 فی التاریخ،ج1 ص609 _تاریخ ،ج1 ص556 👌توضیح بیشتر در مورد الهی بودن منصب امامت را در نمایه زیر مطالعه کنید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1765 ❕حال به سخن اهل سنت توجه کنیم که بر پایه استدلال به آیه شریفه « َ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُم‏ » ( شوری 38) به نصب امامت از طریق شوری هستند . 👌این عقیده و استدلال بسیار سست و سطحی است زیرا آیه فوق می گوید مومنین در امور خودشان و اموری که مربوط به آنها می شود ( امرهم ) از طریق شوری امور را پیش می برند ، اما چنان که توضیح دادیم ، انتخاب امام ، امری الهی است نه مردمی ، لذا مردم در انتخاب آن از طریق شوری و ... نقشی ندارند ، چنان که مردم در انتخاب نبی و احکام و عبادات نقشی ندارند زیرا همه این موارد ، اموری الهی هستند و از محدوده اختیار مردم خارج است . 👌از این گذشته ، کدامیک از خلفای اهل سنت با مشورت خلافت را بدست گرفت ❔ 👌ابوبکر که با تهدید و ارعاب و با وجود مخالفت اکثر صحابه خلیفه شد چنان که بخاري در صحيح خود از زبان عمر بن خطاب نقل می کند ؛ «تمامي انصار با ما مخالفت كردند و در سقيفه بنی ساعده جمع شدند، و نيز علی و زبير و كسانی كه همراه آن‌ها بودند، با ما كردند» 📚صحیح بخاری،ج8 ص26 🔸و طبری و ابن اثير در تاريخ شان نقل کرده‌اند که تمام انصار و يا بعضی از آن‌ها گفتند که ما تنها با علی بن ابی طالب بيعت مي‌کنيم ؛ « فقالت الا نصار او بعض الانصار: لا نبايع الا علیا» 📚الكامل ج 2، ص 325 _ تاريخ الطبري ج 2 ص 443 🔸عمر نیز با تصریح ابوبکر و بدون مشورت و شوری خلیفه شد و عثمان هم از طریق یک شوری شش نفره سفارشی و جبری و بدون نظر خواهی از اکثر مردم به خلافت رسید که تفصیل آن را در زیر بخوانید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1155 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❔اگر توسل به مردگان جایز است چرا فرزندان یعقوب برای بخشش به قبر حضرت ابراهیم توسل نکردند و از او نخواستند که برای آمرزش آنها دعا کند و به نزد حضرت یعقوب که زنده بود رفتند ❗️❗️آیا این نکته قرآنی دلیل بر بطلان توسل به مردگان نیست ❕ 💠پاسخ💠 👌ما در گذشته مفصلا ثابت کرده ایم که انبیاء و امامان پس از وفاتشان در عالم برزخ زنده هستند و صدای ما را می شنوند و ما می توانیم با آنان ارتباط بگیریم ؛ بنابراین توسل به آنان ،به هیچ عنوان توسل به افراد مرده که از احوال ما بی اطلاع هستند نمی باشد ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5706‌ 🗯از سوی دیگر در منابع اهل سنت ، روایات متعددی بر جواز توسل به کسانی که از دنیا رفته اند به چشم می خورد ؛ 1⃣نقل می کنند که در زمان عمر بن خطاب مردم دچار قحطی شدند . بلال بن حارث به کنار قبر پیامبر گرامی آمد و عرضه داشت که رسول خدا مردم از قحطی و خشکسالی در حال نابودی اند . برای امتت طلب باران نما ، رسول خدا به خوابش آمد و گفت به سراغ عمر برو و سلام مرا به او برسان و به او خبر ده که به زودی باران خواهد آمد و به او بگو کیسه سخاوت و بخشش را بگشا. 🔶بلال بن حارث به نزد عمر آمد و ماجرا را بازگو کرد ، عمر گریست و گفت خدایا من کوشش خود را کردم ولی ناتوان بودم » 📚دلائل النبوه ج7 ص47 📚مصنف ابن ابی شیبه ج7 ص482 📚فتح الباری ج2 ص412 📚البدایه و النهایه ج7 ص105 👌مطابق اعتقاد اهل سنت که سنت صحابه را حجت می دانند در این ماجرا یک نفر صحابی به پیامبر گرامی پس از وفات توسل کرد و صحابی دیگر نیز عمل او را تایید کرد و او را سرزنش نکرد . 2⃣حاکم نیشابوری نقل می کند که مروان بن حکم روزی از کنار قبر رسول خدا می گذشت که مشاهده کرد ابو ایوب انصاری صحابی معروف صورت بر قبر رسول خدا گذاشته و با او نجوا می کند . مروان دست برد و گردنش را گرفت و گفت آیا می دانی چه می کنی ؟ ابو ایوب پاسخ داد که به محضر رسول خدا آمده ام نه کنار سنگ ( و او متوجه من است )» 📚مستدرک حاکم ج4 ص515 📚مسند احمد ج5 ص422 3⃣دارمی از علمای معروف اهل سنت نقل می کند ؛ « در مدینه قحطی شدیدی آمده بود و مردم به نزد عایشه شکایت بردند و از او چاره جویی خواستند . عایشه گفت ؛ کنار قبر پیامبر بروید و سوراخی در سقف بالای قبر قرار دهید تا آنکه میان قبر و آسمان مانعی نباشد و منتظر بمانید . مردم به این دستور عمل کردند و در نتیجه باران بارید که پس از مدتی بیابان ها سبز شد و شتر ها چاق و فربه شدند » 📚سنن دارمی ج1 ص43 4⃣و یا نقل می کنند «زمانی که پیامبر گرامی درگذشت ، ابوبکر در منزل چهره او را باز کرد و بوسید و گفت پدرم و مادرم فدای تو باد از ما پیش پرودگار خود یاد کن و به خاطر داشته باش » 📚کشف الارتیاب ص265 💠در این رابطه روایات دیگری نیز در منابع اهل سنت وارد شده است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚آیین وهابیت ، سبحانی ، ص165 🔴اما این که چرا فرزندان یعقوب به قبر حضرت ابراهیم توسل نکردند و برای توسل به سراغ پدرشان رفتند ؛ 🔷پاسخ روشن است . آنان نه تنها به یوسف نبی بلکه به حضرت یعقوب نیز ظلم کرده بودند . طلب بخشش کردن حضرت یعقوب برایشان نشانه گذشت یعقوب از گناه آنان نیز تلقی می شد . 👌گذشته از آنکه قبر حضرت ابراهیم در نقطه ای دورتر از محل زندگی آنان بود و دست رسی به آن به سادگی برایشان امکان نداشت . ❗️توجه به این نکته نیز لازم است که سیره برادران حضرت یوسف برای ما حجت نیست ، و اگر توسل آنان به حضرت یعقوب مورد استدلال ما واقع می شود ، به دلیل تایید عمل آنان توسط حضرت یعقوب و قرآن می باشد .بنابراین صرف این که فرزندان یعقوب به قبر حضرت ابراهیم توسل نکردند ،نمی تواند دلیلی بر رد این نوع توسل باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA