eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
تگی ذات خداوند جهان را تشکیل دهند ودر حقیقت هیچ یک از این اجزای سه گانه خدا نیستند بلکه خدای جهان همان نتیجه است که از ترکیب سه گانه تولید می گردد 👌اشکال این تفسیر این است که خدا در نتیجه مرکب می شود ودر تحقق خود نیاز به اجزای ذات خویش پیدا می کند وتا این اجزا دست به دست هم ندهند و به هم امیخته نشوند خدای جهان تحقق نمی پذیرد واین یعنی خدای جهان در تحقق خود به غیر خود نیاز دارد در حالی که موجود نیازمند هیچ گاه خدا نخواهد بود بلکه موجود ممکن و مخلوقی می باشد ⁉️ایا این تناقضات و اشکالات و اشکالات فراوان دیگر که جهت جلوگیری از اطناب نیاوریم دال بر بطلان ایین شما نیست 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔مگر خداوند است و دست دارد که خدا در قرآن می گوید انسان را با دو دست خویش خلق کردم یا در آیاتی سخن از دست راست خداوند به میان آمده است ❕آیا این تناقض نقل و عقل نیست ❗️ 💠💠 ❕روشن است که جسميّت براى خداوند مساوى با نفى الوهيت و واجب الوجود بودن او است، چرا كه هر جسمى اجزائى دارد، و وجود کل وابسته به جزء است و این مستلزم خداوند است ، بعلاوه هر جسمى داراى زمان و مكان، و در معرض حوادث و تغيير است، و دائماً رو به فرسودگى و فنا مى ‏رود، و اينها اوصافى است كه هريك از آنها براى نفى الوهيت و واجب الوجوب بودن خداوند كافى است. 👌از اين گذشته اگر او جسم باشد و مانند دارد، و مى ‏دانيم در آيات متعدّدى از قرآن هرگونه شبيه و مانند از خدا نفى شده است‏ (لیس کمثله شی ء ) 📚پیام قرآن ج4 ص284 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « کسی که عقیده به جسمیت خدا داشت ، پشت سرش نماز نخوانید و به او زکات ندهید » 📚بحار الانوار ج3 ص303 👌خداوند به شیطان فرمود ؛ «يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ» « اى ابليس چه چيز مانع تو از سجده كردن بر مخلوقى كه با دو خود او را آفريدم گرديد؟ آيا تكبر كردى، يا از برترين بودى » ( ص 75) 👌بديهى است تعبير به « » (دو دست) به معنى دستهاى حسى نيست كه خداوند از هر گونه و جسمانيت پاك و منزه است، بلكه دست در اينجا كنايه از قدرت است، چرا كه انسان معمولا قدرت خود را با دست اعمال مى‏ كند، لذا در تعبيرات روزمره اين كلمه در معنى قدرت، فراوان به كار مى‏ رود، گفته مى‏ شود فلان كشور در دست فلان گروه است، يا فلان معبد و ساختمان بزرگ به دست فلان كس ساخته شده، گاه گفته مى‏ شود دست من كوتاه است يا دست تو پر است. 👌دست در هيچكدام از اين استعمالات به معنى مخصوص نيست، بلكه تمام اينها كنايه از قدرت و سلطه است. ❕و از آنجا كه انسان كارهاى مهم را با دو دست انجام مى‏ دهد، و به كار گرفتن دو دست نشانه نهايت توجه و علاقه انسان به چيزى است، ذكر اين تعبير در آيه فوق كنايه از عنايت مخصوص و اعمال قدرت مطلقه ‏اش در آفرينش انسان است. 📚تفسیر نمونه ج19 ص338 👌و نیز می فرماید ؛ « وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ » « آنها خدا را آن گونه كه شايسته است نشناختند، در حالى كه تمام زمين در روز قيامت در قبضه قدرت او است و آسمانها پيچيده در دست راست او، خداوند منزه و بلند مقام است از شريكهايى كه براى او درست مى‏كنند.» 🔰زمر 67 👌" قبضة" به معنى چيزى است كه در مشت مى ‏گيرند، و معمولا كنايه از قدرت و سلطه كامل بر چيزى است، همانگونه كه در تعبيرات روزمره مى‏گوئيم فلان شهر در دست من است و يا فلان ملك در قبضه و مشت من مى‏باشد. ❕تعبیر فوق اشاره به آن است که كسى كه طومارى را درهم پيچيده و در دست گرفته كاملترين تسلط را بر آن دارد، مخصوصا انتخاب" يمين" (دست راست) به خاطر آن است كه غالب اشخاص كارهاى مهم را با دست راست انجام مى‏ دهند و قوت و قدرت بيشترى در آن احساس مى‏كنند. 👌همه اين تشبيهات و كنايه از سلطه مطلقه پروردگار بر عالم هستى در جهان ديگر است، تا همگان بدانند در عالم قيامت نيز كليد نجات و حل مشكلات در كف قدرت خداوند است، تا به بهانه شفاعت و مانند آن به سراغ بتها و معبودهاى ديگر نروند مگر در اين دنيا زمين و آسمان به همين صورت در قبضه قدرت او نيست. 👌بنابراین تعبیر به دست راست اشاره به آن است که انسان كارهايى را كه با دست انجام مى ‏دهد از قدرت بيشترى برخوردار است، و به اين ترتيب« يمين » كنايه از قدرت است‏ 📚تفسیر نمونه ج19 ص530 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔نظرتون در مورد دور قبور ائمه چیه ❗️امروزه شیعیان فوج فوج دور قبر امام حسین و امام رضا می چرخند و طواف می کنند و وهابیت این عمل رو شرک می دونه ❕❕ 💠💠 👌اگر طواف و چرخیدن دور به نیت عبادت صاحب قبر انجام شود ، شکی در حرمت آن نمی باشد اما اگر طواف کننده فقط به این قصد که صاحب قبر او است و روی علاقه و محبت به او به دور قبرش طواف می کند و می چرخد ، بی شک چنین عملی حرام نمی باشد مانند کسی که در زمان حیات از روی محبت و علاقه به دور خود می گردد و به زبان هم می گوید الهی دورت بگردم . ❕روایات متعددی مشروعیت طواف به دور قبور را اثبات می کند . 🔶یحیی بن اکثم می گوید ؛ « روزی قصد طواف و چرخیدن دور قبر رسول خدا را داشتم که در این هنگام محمد بن علی بن الرضا ( امام جواد را ) دیدم که دور رسول خدا طواف می کرد » 📚الکافی ج1 ص353 👌امام علیه السلام در شرح جریان غصب فدک فرمود ؛ « فاطمه وارد مسجد شد و به دور قبر پیامب#ر طواف کرد در حالی که گریه می کرد » 📚مستدرک الوسائل ج10 ص366 📚الاحتجاج ج1 ص92 📚مراه العقول ج5 ص339 👌همینطور از امامان علیهم السلام روایت شده است که مستحب است ، در هنگام زیارت چنین شود ؛ « قبر را ببوس و بگو پدر و مادرم به فدایت ای آل مصطفی ما به دور قبور و مشاهدتان می کنیم ...» 📚المزار ، مشهدی ، ص399 📚مصباح الزائر ص171 📚بحار الانوار ج102 ص162 ❕البته در روایاتی طواف به قبور شده است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ایستاده آب منوش و به قبور طواف مکن و در آب برکه بول مکن ...» 📚علل الشرایع ج1 ص283 📚الکافی ج6 ص534 👌که احتمال در مورد آن می رود ؛ 1⃣منظور نهی از طواف کردن به قبور افراد به جز پیامبر گرامی و امامان علیهم السلام می باشد ، زیرا مشروعیت طواف به قبور آن ثابت شد . 2⃣منظور از طواف نکردن به قبور ، غائط نکردن بر روی آنها می باشد ، زیرا یکی از معانی ماده « طوف » می باشد . 📚لسان العرب ج9 ص227 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اهل سنت می گویند منظور از در آیه مباهله علی نیست بلکه خود پیامبر است یعنی پیامبر گفته است ما خودمان را برای می خ‌وانیم شما هم خودتان را برای مباهله بخوانید ❕❕ 💠💠 👌بی شک این سخن خلاف روایات است که می گوید منظور از انفسنا علی علیه السلام است . ❕از سوی دیگر اگر منظور از ، خود پیامبر باشد ، دعوت کردن از خویشتن معنا ندارد و مفهومی ندارد که خداوند به پیامبر امر کند که از خودت برای مباهله دعوت کن ، زیرا دعوت کننده باید غیر از دعوت شده باشد . 👌بنابراین راهی باقی نمی ماند جز اینکه بگوییم منظور تنها علی علیه السلام است . ❕در مناظره ای که مامون عباسی با امام علیه السلام ترتیب دارد ، مامون از امام علیه السلام پرسید بزرگترین فضیلت امیر مومنان علی که قرآن بر آن دلالت دارد چیست ❕❕ 👌امام رضا علیه السلام فرمود آیه که پیامبر حسن و حسین و فاطمه و علی را با خود برای مباهله برد ، حسن و حسین مصداق ابناءنا بودند و زهرا مصداق نساءنا و علی مصداق ، پس علی علیه السلام به حکم آیه مصداق انفسنا می باشد و او نفس پیامبر به حکم خداوند است. 🔶از سوی دیگر ثابت است که پیامبر اسلام افضل از تمام خلق خدا است ، لذا نفس پیامبر اسلام هم افضل از است . 👌مامون گفت مراد از انفسنا خود پیامبر است و امیر مومنان را شامل نمی شود . ❕امام رضا علیه السلام فرمود آنچه گفتی نیست زیرا دعوت کننده باید غیر از دعوت شده باشد چنان که امر کننده ، آمر محسوب می شود نسبت به دیگری و معنا ندارد که انسان خودش را دعوت کند و بخواند و از آنجایی که پیامبر غیر امیر مومنان را برای مباهله حاضر نساخت ، روشن می شود که علی نفس پیامبر است که خداوند به عنوان دعوت از انفسنا از آن یاد کرده است. 🔶مامون از استدلال امام قانع شد و گفت با این جواب اشکال و سوال من مرتفع می شود . 📚بحار الانوار ج10 ص351 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال سوال بنده اینست ک آیا بعد از پیامبر هم به معصوم ع وحی شده است ؟اگر شده ...سوال دوم اینست ک مگر به غیر از پیامبر خدا هم وحی می شود ؟؟ ما در قرآن داریم ک به مادر حضرت موسی و به حضرت مریم ع وحی شده با این تفاسیر آیا ما میتوانیم بگوییم ک به امامان هم وحی میشده است ؟لطفا دلیل قانع کننده برایم بیاورید .. ✅پاسخ بعد از پیامبر گرامی به هیچ فردی وحی تشریعی نمی شود یعنی چنان نیست فرشته وحی نازل شده وحلال وحرام تازه ای بعد از پیامبر به فردی ابلاغ کند چرا که پیامبر گرامی طبق ادله قرانی و روایی فراوانی خاتم پیامبران بوده و حلال و حرام ایشان تا ابد باقی خواهد ماند 📚مفاهیم القران ،علامه سبحانی ج3 ص 113 به بعد ❗️امامان وارث علم پیامبر گرامی هستند وکلیه احکامی که در حلال وحرام بیان کرده اند همگان از پیامبر گرامی به انان رسیده است وچنان نبوده است که فرشته وحی در این موضوع وابلاغ حلال وحرام بر انان نازل شود ❗️جهت اگاهی از روایات وارده دراین باب رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار ج2 ص172 باب 23 ❗️اما چنان نیست که فرشته وحی بر غیر انبیاء به هیچ وجه نازل نشود، قران نقل میکند:که فرشتگان همواره بر مریم نازل شده وبا او سخن میگفته اند،با اینکه او پیامبر نبوده است 📚ال عمران،42،43 ❗️در روایات ما نیز امده است که فرشتگان همواره بر امامان نازل شده وبا انان هم نشین بوده اند وانان را تسدید می کرده اند و وظایف خو درا از امامان می گرفته اند ❗️در روایتی امده است که امام صادق فرمود: «خانه های ما محل هبوط ملائکه وجایگاه وحی است وبا دست خود بر چند پشتی زدوفرمود: اینها پشتی هایی است که بسیار اتفاق افتاد،ملائکه بر انها تکیه کرده اند وبسیار شده که نرمی پر وبال انها اینجا ریخته است 📚بصائر الدرجات،ج1،ص90 ❗️در روایت دیگر امده است: حمران ابن اعین به امام باقر گفت:شنیده ایم فرشتگان بر شما نازل میشوند، امام در پاسخ فرمود: بخدا قسم فرشتگان بر ما نازل میشوند وپای بر فرشهای ما میگذارند 📚همان مدرک 📚بحارالانوار،ج26،ص352 ❗️در این زمینه روایات فراوانی نازل شده است که جهت اگاهی تفصیلی،رجوع کنید به بحارالانوار،ج26،ص351،باب 9وجلد25،ص47،باب3 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓یکی از کانال های ضد دین تحدی را مطرح کرده است که اگر شیعه معتقد است امامان علم غیب می دانند لطف کنید این عقیده یعنی علم غیب امامان را از قرآن ثابت کند❕❕ 💠پاسخ💠 ❗️واژه غیب در برابر شهود است و شهود در موردی گفته می شود که چیزی قابل مشاهده و محسوس باشد بنابراین غیب به کلیه اموری اطلاق می شود که از حس انسان پنهان است . 📚پیام قرآن ج7 ص217 👌برای اثبات علم غیب امامان از طریق قرآن به چند دسته از آیات می توان استدلال کرد؛ 1⃣ قرآن در مورد کسی که تخت ملکه سبا را در یک چشم به هم زدن از یک فاصله دور نزد سلیمان آورد می گوید: « کسی که دانشی از کتاب داشت گفت من آن را پیش از آنکه چشم بر هم بزنی نزد تو خواهم آورد و هنگامی که ( سلیمان) آن را نزد خود دید گفت این از فضل پرودگار من است» 🔷نمل 40 ❗️در این آیه می بینیم که آصف بن برخیا وزیر حضرت سلیمان به سبب داشتن تنها اندکی از علم الکتاب ( عنده علم من الکتاب ) این قدرت و آگاهی غیبی را داشت که توانست تخت ملکه سبا را از یک فاصله دور در یک چشم بر هم زدن نزد سلیمان حاضر کند. ❗️در آیه دیگر خداوند می گوید: « بگو کافی است برای گواه میان من و شما ، خداوند و کسی که علم کتاب نزد او است» 🔶رعد43 ❗️در این آیه خداوند از کسی به عنوان گواه بر رسالت پیامبر نام می برد که تمام علم کتاب نزد او است « من عنده علم الکتاب» 👌در روایات ما بیان شده است که مراد از کسی که تمام علم الکتاب نزد او است حضرت علی است. 🔶پیامبر گرامی فرمود: « کسی که تنها اندکی از دانش کتاب نزد او بود وصی برادرم سلیمان است و کسی که تمام علم کتاب نزد او است برادرم علی بن ابی طالب است» 📚امالی صدوق ص337 ❗️امام صادق فرمود: « کسی که تمام علم الکتاب نزد او است علی بن ابی طالب است .نسبت کسی که تنها اندکی از علم الکتاب را دارا بود با کسی که تمام علم الکتاب را دارا است همانند آن مقدار آبی است که یک پشه با بال خود از دریا بر می دارد » 📚بحار الانوار ج35 ص429 👌در روایت دیگر امام باقر فرمود: « تمام علم الکتاب نزد ما است و علی افضل و اول ما و برترین ما بعد از پیامبر است» 📚بصائر الدرجات ج1 ص215 📚تفسیر عیاشی ج2 ص220 ❗️علامه مجلسی حدود 20 روایت در این زمینه نقل می کند؛ 📚بحار الانوار ج35 ص429 👌بنابراین اهل بیت که دارای تمام علم الکتاب هستند به طریق اولی دارای قدرت و آگاهی های غیبی هستند به گونه ای که قدرت و علم غیبی اندک آصف بن برخیا در برابر قدرت و علم غیبی آنان قابل مقایسه نمی باشد. 2⃣خداوند می فرماید: « عالم غیب او است و هیچکس را بر اسرار غیبش آگاه نمی کند مگر رسولانی که آنها را برگزیده است» 🔶جن 25-28 ❗️به دو طریق می توان به این آیه بر اثبات علم غیب امامان استدلال کرد؛ 🔶1- مراد از رسولان الهی مطلق فرستاده شدگان برای هدایت انسان ها می باشد که هم شامل پیامبران می شود و هم شامل امامان زیرا خداوند همه آنها را برای هدایت انسان ها فرستاده است.بنابراین امامان نیز از جمله کسانی هستند که خداوند آنها را آگاه بر علم غیب کرده است و آنان را بر این آگاهی برگزیده است چنان که روایات فراوانی بر این مطلب گواهی می دهد. 📚بحار الانوار ج26 ص109 باب6 🔶2- بگوییم مراد از رسولان پیامبران الهی هستند .بنابراین خداوند پیامبرانش را آگاه بر علم غیب کرده است و امامان نیز که وارثان پیامبران هستند به علم غیب آگاهی دارند. ❗️خداوند در آیات متعددی تصریح می کند که پیامبرانش نسبت به علوم غیبی آگاهی داشته اند؛ 🔶حضرت آدم آگاه به علم اسماء بود ( بقره31-33) - نوح آگاه به سرانجام قومش بود( نوح 26-27)- ابراهیم آگاه به ملکوت بود( انعام 75) - لوط آگاه به سرانجام قومش بود( هود81) یعقوب آگاه به پیامبری یوسف و جایگاه والای او بود( یوسف4 و6)- یوسف آگاه به علوم غیبی تعبیر خواب بود( یوسف101)- صالح آگاه بود که ظرف سه روز قومش گرفتار عذاب می شوند ( هود64- 65) سلیمان آگاه به زبان حیوانات بود که این هم نوعی آگاهی غیبی محسوب می شود( نمل 16-18-19)- مسیح نیز صراحتا مردم را از غیب و آنچه در خانه هایشان بود آگاه می کرد( ال عمران 49)- 👌در روایات ما بیان شده است که امامان تمام علوم انبیا را دارا هستند و هر آنچه که خداوند به انبیا خود داده است به امامان نیز داده است؛ 📚بحار الانوار ج26 ص159 باب12 ❗️بنابراین اگر خداوند انبیا را از علم غیب آگاه ساخته است طبیعتا امامان را نیز بر علم غیب آگاه ساخته است. 👌ادامه پاسخ👇👇👇
👌ادامه پاسخ👇👇👇 3⃣در روایات متعدد دیگری نیز آمده است که امامان عالم تر از تمام انبیا به غیر از پیامبر اسلام هستند .علامه مجلسی در این رابطه حدود 13 روایت نقل می کند؛ 📚بحار الانوار ج26 ص194 باب15 ❗️بنابراین اگر انبیاء الهی آگاه به غیب هستند امامان که عالم تر از آنان قلمداد می شوند به طریق اولی نسبت به غیب آگاهی دارند. 4⃣در آیات متعددی تصریح شده است که پیامبر اسلام آگاه به علم غیب بوده است. ❗️او نسبت به اخبار غیبی مربوط به قوم نوح آگاهی داشت ( هود 48-49) و نسبت به احوالات منافقان آگاهی غیبی داشت ( توبه94) و از حقائق نهفته تاریخ زکریا و مریم آگاه بود ( ال عمران 44) و از طریق رویا به برخی از امور آگاهی غیبی پیدا کرده بود ( اسراء 60- فتح 27) ❗️از سوی دیگران تمام علوم پیامبر اسلام به امامان به ارث رسیده است؛ 📚بحار الانوار ج2 ص172 باب23 👌بنابراین علوم غیبی پیامبر اسلام نیز به امامان به ارث رسیده است و آنان به تعلیم پیامبر آگاه به علم غیب بوده اند زیرا پیامبر از جمله آگاهان به غیب بوده و آنان را نیز اگاه ساخته است . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔از کجا امامت امامان را میشود اثبات کرد مثلا از کجا بفهمیم امام کاظم امام هفتم است .؟ 💠پاسخ💠 ❕ما معتقدیم به دلیل اینکه لازم است صفاتی چون عصمت و علم الهی و ...در امام باشد انتخاب امام تنها به دستور و نص الهی صورت می گیرد. 🔶امام رضا فرمود: «انتخاب امام واجب الاطاعه بر عهده خداوند است» 📚قرب الاسناد ص166 👌امام صادق فرمود: «انتخاب امام به دست خداست و او است که امامان را شخص به شخص معین می کند» 📚بصائر الدرجات ص139 🔶همین مضمون در کتب و روایات اهل سنت نیز وارد شده است. ❗️نقل می کنند هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست وجانشینی پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود: "جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به صلاحدید خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد " "الامر الی الله یضعه حیث یشائ" 📚الکامل فی التاریخ،ج1 ص609 📚تاریخ الطبری،ج1 ص556 📚السیره النبویه،ج2 ص158 📚 البدایه والنهایه،ج3 ص139 📚تاریخ الاسلام،ج1 ص286 👌خداوند و پیامبر گرامی نیز در مواضع متعدده تصریح به امامت امامان دوازده گانه کرده اند. 🔶در روایتی آمده است که جابر صحابی پیامبر گرامی می گوید: «من به نزد فاطمه زهرا رفته بودم تا به سبب تولد فرزندش حسن به او تبریک بگویم .دیدم به دست او صحیفه ای سفید رنگ گرانبهایی است . 🔷مولایم فاطمه گفت ای جابر در این صحیفه اسامی امامان از فرزندانم نهفته است . 👌من در صحیفه نظر کردم دیدم این اسامی در آن معرفی شده اند: « ... علی بن ابی طالب - ابو محمد حسن به علی - ابو عبدالله حسین به علی - ابو محمد علی بن الحسین- ابو جعفر محمد بن علی - ابو عبدالله جعفر بن محمد- ابو ابراهیم موسی بن جعفر- ابوالحسن علی بن موسی الرضا- ابو جعفر محمد بن علی- ابو الحسن علی بن محمد - ابومحمد حسن بن علی- ابوالقاسم محمد بن الحسن حجه الله القائم » 📚کمال الدین ج1 ص307 📚عیون الاخبار ج1 ص40 📚اثباه الهداه ج2 ص40 📚الاحتجاج ج2 ص373 🔶پیامبر گرامی فرمود: «امامان بعد از من دوازده نفر هستند که اولین آنان علی و آخرین آنان قائم است که خداوند به وسیله او در تمام جهان نامش را گسترش می دهد» 📚امالی صدوق ص111 📚عیون الاخبار ج1 ص65 📚کمال الدین ج1 ص282 👌وفرمود: «علی بن ابی طالب امام شما پس از من است و پس از او حسن و پس از او حسین و پس از آن دو نه نفر از فرزندان حسین یکی پس از دیگری امامان شما و خلفای من هستند ...» 📚کمال الدین ج1 ص261 📚الاحتجاج ج1 ص69 👌وفرمود: «امامان مسلمین پس از من علی بن ابی طالب سپس حسن به علی و سپس حسین به علی و سپس علی بن الحسین و سپس محمد بن علی و سپس جعفر بن محمد و سپس موسی بن جعفر و سپس علی بن موسی و سپس محمد بن علی و سپس علی بن محمد و سپس حجه بن الحسن ...می باشند» 📚کفایه الاثر ص54 📚کمال الدین ج1 ص253 📚اثباه الهداه ج2 ص74 👌علامه گرانقدر مجلسی بیش از 21 روایت از کتب متعدد و معتبر شیعی نقل می کند که خداوند مستقیما تصریح به امامت امامان دوازده گانه کرده است 📚بحار الانوار ج36 ص192 تا 225 باب40 ❗️وبیش از 234 روایت نقل می کند که پیامبر گرامی به وحی الهی تصریح به امامت امامان دوازده گانه یکی پس از دیگری کرده است 📚بحار الانوار ج36 ص226 تا373 باب 41 👌مرحوم شیخ حر عاملی بیش از 928 روایت و نص از خداوند و پیامبر گرامی در اثبات امامت امامان دوازده گانه نقل می کند 📚اثباه الهداه ج2 ص3 به بعد ❗️وبیش از 1019 روایت از روایات شیعی در اثبات امامت حضرت علی به نص پیامبر گرامی نقل می کند 📚اثباه الهداه ج3 ص3 به بعد 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 👌حضرت علی نیز که امامتش به نص پیامبر گرامی ثابت بوده است پس از خودش امام حسن را به عنوان امام مردم معرفی کرده است 📚الکافی ج1 ص298 ( بیش از7 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ،حر عاملی ،ج4 ص5 به بعد ( ایشان بیش از 48 روایت در امامت ایشان نقل می کند) 👌امام حسن نیز پس از خودش امام حسین را به عنوان امام معرفی می کند 📚الکافی ج1 ص300 به بعد ( 3 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص32 ( بیش از 14 روایت در امامت ایشان نقل می کند) 👌امام حسین نیز تصریح به امامت فرزندش امام سجاد می کند 📚الکافی ج1 ص303 ( 4 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص58 (9 روایت در امامت ایشان نقل می کند) 👌امام سجاد نیز تصریح به امامت امام باقر پس از خودش می کند 📚الکافی ج1 ص305 ( 5 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص90 ( 10 روایت ) 👌امام باقر نیز تصریح به امامت امام صادق پس از خودش می کند 📚الکافی ج1 ص306 ( 8 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص128 ( 22روایت ) 👌امام صادق نیز تصریح به امامت امام کاظم می کند 📚الکافی ج1 ص307 ( شانزده روای
ت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص216 ( 60 روایت ) 👌امام کاظم نیز تصریح به امامت امام رضا می کند 📚الکافی ج1 ص311 ( شانزده روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص287 ( 68 روایت نقل می کند) 👌امام رضا نیز تصریح به امامت امام جواد می کند 📚الکافی ج1 ص320 ( 14 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص382 ( 25 روایت نقل می کند) 👌امام جواد نیز تصریح به امامت امام هادی می کند 📚الکافی ج1 ص323 ( سه روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص416 ( 7 روایت نقل می کند) 👌امام هادی نیز تصریح به امامت امام حسن عسکری می کند 📚الکافی ج1 ص325 ( 13 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج5 ص3 ( 28 روایت نقل می کند) 👌امام عسکری نیز تصریح به امامت فرزندش حجه بن الحسن می کند 📚الکافی ج1 ص328 ( شش روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج5 ص51 ( 808 روایت در امامت ایشان نقل می کند) ❗️بنابراین روشن میشود که امامت امامان دوازده گانه به نص الهی و رسولش ثابت بوده و هر یک از امامان نیز بر امامت امام دیگر تصریح می کرده اند 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❔پرسش ❓لطفا این تناقض را حل کنید .از طرفی قرآن می گوید تا که خداوند بخواهد چیزی را بیافریند تا به او بگوید موجود باش موجود می شود از طرف دیگر می گویید خداوند آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد. من نفهمیدم الله تا بگه موجود شو موجود میشود یا برای آفرینش شش روز وقت ببره❓ 💠پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣خداوند می فرماید: «هنگامی که فرمان وجودی چیزی را صادر کند می گوید موجود باش و آن فورا موجود می شود» 🔷بقره117 👌همین تعبیر در سایر سوره ها نیز دیده میشود؛ 🔷ال عمران 47-59- انعام 73- نحل 40- مریم 35- یس 82 🔶این جمله از اراده تکوینی خداوند و حاکمیت او در امر خلقت سخن می گوید . ♻️ توضیح اینکه : ❗️منظور از جمله کن فیکون «موجود باش آنهم فورا موجود می گردد» این نیست که خداوند یک فرمان لفظی با معنی موجود باش صادر می کند. 👌بلکه منظور این است هنگامی که اراده او به وجود چیزی تعلق می گیرد، خواه بزرگ باشد یا کوچک، پیچیده باشد یا ساده، به اندازه یک اتم باشد یا به اندازه مجموع آسمانها و زمین، بدون نیاز به هیچ علت دیگری تحقق مییابد و میان این اراده و پیدایش آن موجود حتی یک لحظه نیز فاصله نخواهد بود. 🗯اشتباه نشود منظور این نیست که هر چه خدا اراده کند در همان لحظه موجود می شود، بلکه منظور این است هر طور اراده کند همانطور موجود می شود .فی المثل اگر اراده کندآسمانها و زمین در شش دوران به وجود آیند مسلما بی کم و کاست در همین مدت موجود خواهند شد، و اگر اراده کند در یک لحظه موجود شوند همه در یک لحظه موجود خواهند شد، این تابع آن است که او چگونه اراده کند و چگونه مصلحت بداند.و یا مثلا هنگامی که خداوند اراده کند جنینی در شکم مادر درست نه ماه و نه روز دوران تکامل خود را طی کند، بدون یک لحظه کم و زیاد انجام مییابدو اگر اراده کند این دوران تکاملی در کمتر از یک هزارم ثانیه صورت گیرد، مسلما همان گونه خواهد شد، چه اینکه اراده او علت تامه برای آفرینش است، و میان علت تامه و وجود معلول هیچگونه فاصله ای نمی تواند باشد. 📚تفسیر نمونه ج1 ص418 ❗️از این بیان پاسخ از اشکال بدست می آید. 2⃣در ایات قرآن آمده است که خلقت جهان در شش روز بوده است « فی سته ایام» 🗯اعراف54 و... ❔چرا خداوند آسمانها و زمین را در شش روز آفرید مگر خداوند قدرت بی انتها نیست و مگر نمی توانست آنها را در یک لحظه بیافریند❔ 🔷 برای پاسخ نخست باید توجه کرد که مراد از شش روز شش دوران است زیرا روشن است که قبل از آفرینش زمین و آسمان شب و روزی وجود نداشته است که اینها در آن آفریده شود و شب و روز از گردش زمین به دور خود و در برابر نور آفتاب به وجود می آید. 👌به علاوه پیدایش مجموعه جهان در شش روز بر خلاف علم است زیرا علم می گوید میلیاردها سال طول کشید تا زمین و آسمان به وضع کنونی در آمد. ♻️با توجه به این نکات روشن می شود که اگر خداوند می گوید آسمانها و زمین در شش روز آفریده شده است به معنای شش دوران است زیرا بسیار می شود که « یوم» به معنای « یک دوران » به کار می رود خواه این دوران یک سال باشد یا صد سال و یا میلیاردها سال . 👌حضرت علی فرمود: «دنیا برای تو دو روز است روزی به سود تو و روزی به زیان تو» 🔶می بینیم حضرت کلمه یوم را به معنای دوران به کار برده است . 💠یا مثلا می گوییم یک روز بنی امیه خلافت اسلام را غصب کرد و روز دیگر بنی عباس در حالی که دوران خلافت هر یک به ده ها یا صدها سال بالغ می گردد. 👌در تفسیر برهان آمده است که امام فرمود مرا از شش روز شش دوران است« فی سته اوقات» 📚البرهان ج2 ص559 🗯 این دورانهای ششگانه محتملا به ترتیب ذیل بوده است:1 - روزی که همه جهان به صورت توده گازی شکلی بود که با گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات را تشکیل داد.2 - این کرات تدریجا به صورت توده مذاب و نورانی و یا سرد و قابل سکونت در آمدند.3 - روز دیگر منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از خورشید جدا شد.4 - روز دیگر زمین سرد و آماده حیات گردید.5 - سپس گیاهان و درختان در زمین آشکار شدند.6 - سرانجام حیوانات و انسان در روی زمین ظاهر گشتند ❔اما چرا خداوند در یک لحظه جهان را خلق نکرد❔ ❗️پاسخ این سؤال را از یک نکته میتوان دریافت و آن اینکه ؛ 🗯آفرینش اگر در یک لحظه می بود کمتر میتوانست از عظمت و قدرت و علم آفریدگار حکایت کند، اما هنگامی که در مراحل مختلف و چهره های گوناگون، طبق برنامه های منظم و حساب شده انجام گیرد دلیل روشنتری برای شناسائی آفریدگار خواهد بود. 👌فی المثل اگر نطفه آدمی در یک لحظه تبدیل به نوزاد کامل میشد آنقدر نمیتوانست عظمت خلقت را بازگو کند، اما هنگامی که در طی 9 ماه، هر روز در مرحلهای، و هر ماه به شکلی، ظهور و بروز کند می تواند به تعداد مراحلی که پیموده است نشانه های تازهای از عظمت آفریدگار بدست دهد. 📚تفسیر نمونه ج6 ص200 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا تو اسلام همجنس گرایی ممنوع است ولی سایر کشورها اجازه میدن خب شاید یکی خوشش نیاد با زنان نزدیکی کنه دوست داشته باشه با مرد ها باشه چه اشکالی داره خب 🔷پاسخ: ❗️«گر چه در دنیاى غرب که آلودگى هاى جنسى فوق العاده زیاد است، این گونه زشتى ها مورد تنفر نیست و حتى شنیده مى شود در بعضى از کشورها همانند «انگلستان» طبق قانونى که با کمال وقاحت از پارلمان گذشته این موضوع جواز قانونى پیدا کرده 🔶ولى شیوع این گونه زشتى ها هرگز از قبح آن نمى کاهد و مفاسد اخلاقى و روانى و اجتماعى آن در جاى خود ثابت است. 🔴گاهى بعضى از پیروان مکتب مادى که این گونه آلودگى ها را دارند، براى توجیه عملشان مى گویند: ما هیچ گونه منع طبّى براى آن سراغ نداریم! 🔷اما آنها فراموش کرده اند که اصولاً هر گونه انحراف جنسى در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر مى گذارد و تعادل او را بر هم مى زند. 🗯توضیح این که: انسان به صورت طبیعى و سالم تمایل جنسى به جنس مخالف دارد و این تمایل از ریشه دارترین غرایز انسان و ضامن بقاء نسل او است. 🔷هر گونه کارى که این تمایل را از مسیر طبیعیش منحرف سازد یک نوع بیمارى و انحراف روانى در انسان ایجاد مى کند . 🔷مردى که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردى که تن به چنین کارى مى دهد هیچ کدام یک مرد کامل نیستند و در کتاب هاى امور جنسى، «هموسکسوآلیسم»؛ (همجنس گرایى) به عنوان یکى از مهم ترین انحراف ذکر شده است. ❗️ادامه این کار تمایلات جنسى را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجاً مى کشد و در مورد کسى که تن به این کار در مى دهد احساسات زنانه تدریجاً در او پیدا مى شود و هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسى و به اصطلاح سرد مزاجى مى شوند، به طورى که بعد از مدتى قادر به آمیزشطبیعى (آمیزش با جنس مخالف) نخواهند بود. 🔷با توجه به این که احساسات جنسى مرد و زن هم در ارگانیسم بدن آنها موثر است و هم در روحیات و اخلاق ویژه آنان، روشن مى شود از دست دادن احساسات طبیعى تا چه حد ضربه بر جسم و روح انسان وارد مى سازد و حتى ممکن است افرادى که گرفتار چنین انحرافى هستند، چنان گرفتار ضعف جنسى شوند که دیگر قدرت بر تولیدفرزند پیدا نکنند. ❗️این گونه اشخاص از نظر روانى غالباً سالم نیستند و در خود یک نوع بیگانگى از خویشتن و بیگانگى از جامعه اى که به آن تعلق دارند احساس مى کنند. قدرت اراده را که شرط هر نوع پیروزى است تدریجاً از دست مى دهند و یک نوع سرگردانى و بى تفاوتى در روح آنها لانه مى کند. 🔷آنها اگر به زودى تصمیم به اصلاح خویشتن نگیرند و حتى در صورت لزوم از طبیب جسمى یا روانى کمک نخواهند و این عمل به صورت عادتى براى آنها در آید، ترک آن مشکل خواهد شد، ولی در هر حال هیچ وقت براى ترک این عادت زشت دیر نیست، تصمیم مى خواهد و عمل ❗️سرگردانى روانى تدریجاً آنها را به مواد مخدر و مشروبات الکلى و انحرافات اخلاقى دیگر خواهد کشانید، و این یک بدبختى بزرگ دیگر است. 🔷جالب این که در روایات اسلامى در عباراتى کوتاه و پر معنى اشاره به این مفاسد شده است، از جمله در روایتى از امام صادق مى خوانیم: کسى از ایشان سوال کرد: «چرا خداوند لواط را حرام کرده است»؟ ❗️فرمود: «اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زن ها بى نیاز (و نسبت به آنان بى میل) مى شدند، و این باعث قطع نسل انسان مى شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعى جنس موافق و مخالف مى گشت، و این کار مفاسد زیاد اخلاقى و اجتماعى به بار مى آورد» 📚وسائل الشیعه ج20 ص322 ❗️ذکر این نکته نیز قابل توجه است که: اسلام یکى از مجازات هایى را که براى چنین افرادى قایل شده آن است که ازدواج خواهر و مادر و دختر شخص مفعول بر فاعل حرام است، یعنى اگر چنین کارى قبل از ازدواجصورت گرفته شد، این زنان براى او حرام ابدى مى شوند. 🔷اخرین نکته اى که در اینجا باید یادآور شویم این است که: کشیده شدن افراد به این گونه انحراف جنسى علل بسیار مختلفى دارد، و حتى گاهى طرز رفتار پدر و مادر با فرزندان خود و یا عدم مراقبت از فرزندان همجنس و طرز معاشرت و خواب آنها با هم در خانه، ممکن است از عوامل این آلودگى گردد. گاهى ممکن است انحراف اخلاقى دیگر سر از این انحراف بیرون آورد. قابل توجه این که در حالات قوم «لوط» مى خوانیم: عامل آلودگى آنها به این گناه این بود که آنها مردمى بخیل بودند و چون شهرهاى آنها بر سر راه کاروان هاى «شام» قرار داشت و آنها نمى خواستند از میهمانان و عابرین پذیرایى کنند، در آغاز چنین به آنها وانمود مى کردند که قصد تجاوز جنسى به آنان دارند، تا میهمانان و عابرین را از خود فرار دهند، ولى این عمل تدریجاً به صورت عادت براى آنها در آمد و تمایلات انحراف جنسى تدریجاً در وجود آنها بیدار شد و کارشان به جایى رسید که از فرق تا قدم آلوده شدند. 📚بحار الانوار ج12 ص147 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔قرآن درباره لواط و گناه آن و چیز خاصی نوشته یا نه ❗️اساسا بر اساس چه مستنداتی لواط در اسلام حرام است ❕❕ 💠💠 👌حرمت و زشتی عمل گرایی و لواط مورد اشاره مستقیم قرآن قرار گرفته و می فرماید ؛ « و لوط را فرستاديم هنگامى كه به قوم خود گفت ، شما كار بسيار زشتى انجام مى‏ دهيد كه احدى از مردم جهان قبل از شما آن را انجام نداده ، آيا شما به سراغ مردان مى‏ رويد، و راه تداوم نسل انسان را قطع مى‏ کنيد، و در مجلستان اعمال منكر انجام مى‏ دهيد؟!، اما پاسخ جز اين چيزى نبود كه گفتند اگر راست مى‏ گويى عذاب الهى را براى ما بياور ، (لوط) عرض كرد پروردگارا مرا در برابر اين قوم مفسد يارى فرما » ( عنکبوت 28_30) 👌و می فرماید ؛ « قوم لوط فرستادگان (خدا) را تكذيب كردند. هنگامى كه برادرشان لوط به آنها گفت" آيا تقوى پيشه نمى ‏كنيد؟ من براى شما رسول امينى هستم.تقوى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد. من از شما اجرى نمى‏ خواهم اجر من فقط بر پروردگار عالميان است.آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ ذكور مى‏ رويد؟ (اين زشت و ننگين نيست؟). و همسرانى را كه خدا براى شما آفريده است رها مى‏ كنيد؟ شما قوم تجاوزگرى هستيد »( شعراء 160_166) 👌و می فرماید ؛ « و لوط را (به يادآور) كه به او حكم و علم داديم، و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف ( لواط ) انجام مى‏ دادند بخشيديم، چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند » ( انبیاء 74) ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر کس با نوجوانی لواط کند ، روز جنب محشور می شود و غضب و لعنت خدا بر او است و خداوند برای او جهنم را آماده کرده است » 📚الکافی ج 5 ص 544 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « حرمت دبر بزرگتر از حرمت فرج است ، چرا که خداوند امتی را به خاطر حرمت دبر هلاک کرد اما امتی را به خاطر حرمت هلاک نکرد » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 329 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « علت تحریم لواط برای مردان و مساحقه برای زنان آن است که وقتی مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند ، انقطاع نسل و و خرابی دنیا را در پی خواهد داشت » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 97 👌و فرمود ؛ « اگر سزاوار بود کسی دو مرتبه شود ، بی شک شایسته لواط کار بود که دو مرتبه سنگسار شود » 📚عقاب الاعمال ص 316 ❕و در نقل دیگر آمده است ؛ « زمانی که عمل قوم لوط ( لواط ) صورت بگیرد ، زمین ناله و شکوه و گریه می کند به گونه ای که این ناله و شکوه به آسمان می رسد و آسمان نیز و شکوه و گریه می کند به گونه ای که تا عرش الهی می رسد » 📚المحاسن ص 110 ❕در گذشته بیشتر در مورد حرمت همجنس بازی و لواط بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3960 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔پرسش ❓آیا حکم رجم و سنگسار حکمی اسلامی است و در قرآن آمده است❕برخی می گویند این حکم در قرآن نیامده و از یهودیان وارد جامعه اسلامی شده است❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶حکم رجم یا سنگسار در قرآن نیامده است اما در روایات و سنت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان( که بازگو کننده سنت پیامبر هستند ) آمده است به این که مجازات مرد و زن متاهلی که گرفتار زنا شوند ( زنای محصنه ) سنگسار است . 🔶قرآن به سنت پیامبر گرامی حجیت بخشیده است و می فرماید: « ما قرآن را بر تو ( پیامبر) نازل کردیم تا تو آیات آن را برای مردم تبیین کنی» 🔷نحل 44 🔶ومی فرماید: « آنچه پیامبر برای شما آورده و به آن فرمان داده بگیرید و عمل کنید و آنچه شما را از آن نهی کرده است خودداری کنید» 🔶حشر 7 🗯محدث کبیر ، شیخ حر عاملی ، روایات مربوطه در مورد سنگسار را در کتاب شریف « وسائل الشیعه » گرد آوری کرده است. 📚وسائل الشیعه ج28 ص61 به بعد 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « سنگسار حد بزرگ الهی و تازیانه حد کوچک است» 📚الکافی ج7 ص167 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « علی علیه السلام در زنای محصنه حکم سنگسار را جاری می ساخت» 📚الکافی ج7 ص177 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « مرد و زن متاهل اگر زنا کنند حکمشان سنگسار است» 📚التهذیب ج10 ص3 🔷امام باقر علیه السلام فرمود: « علی علیه السلام در مورد زن (شوهر داری) که زنا کرد و حامله شد و پنهانی فرزندش را سقط کرد حکم به صد تازیانه و سپس سنگسار کرد » 📚 الاستبصار ج4 ص201 🔷شیخ طوسی روایت می کند: «پنج نفر را به جرم زنا نزد عمر آوردند و او دستور داد هر کدام را صد تازيانه بزنند. امام علي که حاضر بود فرمود :حکم خدا در مورد آنان اين نيست . عمر از امام خواست حکم خدا را در مورد آنان اجرا کند و امام يکي را گردن زد و ديگري را سنگسار کرد و سومي را صد و چهارمي را پنجاه تازيانه زد و پنجمي را تنبيه کرد و در توضيح اين حکم فرمود : 🔶اولي ذمي بود که شرط ذمه را زير پا گذاشته و با زن مسلمان زنا کرده بود و جز شمشير را سزاوار نبود (زيرا در حکم کافر حربي بود) .دومي زناکار محصن بود که حدش سنگسار است . سومي زناکار غير محصن بود که حدش تازيانه است . چهارمي برده زناکار بود که حدش نصف حد آزاد است . پنجمي ديوانه بود( که بايد تنبيه شود تا بترسد و ديگر مرتکب نشود)» 📚التهذیب ج10 ص50 💠البته باید توجه داشت؛ 🔶 قوانین کیفری اسلام گرچه ظاهرا سخت و شدید هستند، ولی در مقابل، راه اثبات جرم در اسلام به این آسانی نیست، و برای آن شرایطی تعیین شده که غالبا تا گناه علنی نشود آن شرائط حاصل نمی گردد. 🔶مثلا افزایش دادن تعداد شهود را به چهار نفر که در زنای محصنه مطرح است بقدری سـنـگـین است که فقط افراد بی باک و بی پروا ممکن است مجرم شناخته شوند و بدیهی اسـت ایـن چـنین اشخاص باید به اشد مجازات گرفتار شوند تا عبرت دیگران گردند و مـحـیـط از آلودگـی گـنـاه پاک گردد و جز این افراد کسی در برابر دیگران زنا نمی کند تا چهار شاهد بر زنای آنان اقامه شود بنابراین اجرای این حکم عملا محقق نمی شود و این خود نوعی رحمت اسلامی است که شامل این نوع گناهکاران گردیده است . ❕ همچنین برای شهادت شهود شرایطی تعیین شده از قـبـیـل رؤیـت و به چشم دیدن و عدم قناعت به قرائن، و هماهنگی در شهادت، و مانند آن، که اثبات جرم را سخت تر می کند. ❗️بـه ایـن تـرتـیـب، اسلام، احتمال یک مجازات فوق العاده شدید را در برابر این گونه گـنـاهـکـاران قـرار داده، و هـمین احتمال اگر چه ضعیف هم باشد می تواند در روحیه غالب افـراد اثـر بـگـذارد. 🗯اما راه اثـبـات آن را مـشـکـل قـرار داده تـا عـمـلا در ایـن گونه موارد اعـمـال خـشـونت بطور وسیع انجام نگیرد، در حقیقت اسلام خواسته اثر تهدیدی این قانون کـیـفـری را حـفـظ کـنـد بـدون ایـن کـه افـراد زیـادی مشمول اعدام شوند. ❗️نـتـیـجـه ایـن کـه روش اسـلام در تـعـیـیـن مـجازات و راه اثبات جرم روشی است که حداکثر تـاثـیـر را در نـجـات جـامـعـه از آلودگـی بـه گـنـاه دارد در حـالی کـه افـراد مـشـمـول ایـن مـجـازاتـهـا عـمـلا زیـاد نـیـسـتند 🗯لذا شایسته است که ما روش اسلام در این زمینه را نامگذاری کنیم به « روش سهل و ممتنع قوانین کیفری اسلام» 📚تفسیر نمونه ج3 ص310 ♻️جهت آگاهی بیشتر در فلسفه جعل حدود و کیفر در اسلام به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ https://t.me/Rahnamye_Behesht/4786 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال آیا حدود و تعزیرات در اسلام نوعی خشونت محسوب نمی شود همانی که امروزه افراد فراوانی آن را بر اسلام اشکال می گیرند 💭پاسخ: ❗️شکى نیست که تشریع احکام الهى به خاطر دعوت مردم به قسط و عدل و هدایت جامعه به طرق امن و امان است تا انسان ها بتوانند به کسب فضایل و نفى رذائل و سیرالى الله و مقام قرب الهى که مقصد اعلاى آفرینش است بپردازند . 💎 از آنجا که احکام الهى به تنهایى در همه نفوس مؤثّر واقع نمى شود، لازم است در کنار آن بشارت و انذار قرار گیرد تا انگیزه حرکت مردم در انجام آنهاتأمین شود. ❗️و از آنجا که بشارات و انذارهاى اخروى براى بازداشتن گروهى از مردم از اعمال خلاف و وادارکردن آن ها به انجام وظایف فردى و اجتماعى کافى نیست لازم است مجازات هاى دنیوى براى کسانى که از حدود الهى تجاوز مى کنند و حق و عدالت را زیر پا مى گذارند تعیین گردد، تا ضامن اجراى این احکام در میان کسانى شود که تربیت کافى دینى و تقواى الهى ندارند 👌شکى نیست که نظام اسلامى با نظام هاى مادّى تفاوت دارد چون در چنین مجالى، در نظام هاى مادّى هیچ ضامن اجرائى جز همان مجازات هاى دنیوى و مادّى وجود ندارد 💭به همین دلیل هر حکمى که فاقد عقوبت متخلّف باشد، از نظر آنها حکم و قانون شمرده نمى شود، بلکه آن را یک توصیه اخلاقى مى دانند.در حالى که در نظام هاى دینى، اعتقادات قلبى و تعهّدات معنوى و ایمان به دادگاه بزرگ الهى در قیامت، و توجه به مراقبت پروردگار در دنیا، یکى از انگیزه هاى مهم و ضامن اجرائى قوى است. ❗️ولى چون این انگیزه هاى الهى در همه نفوس به تنهایى مؤثّر نیست، باید در کنار جریمه هاى مادّى و عقوبت هاى دنیوى نیز قرار گیرد. 💎اهتمام شارع مقدّس به اجراى حدود و مجازات متخلّفان تا آن حد است، که در روایات متعدّدى می خوانیم: 🗯 «حدّى که در زمین اجرا شود پر بارتر از چهل شبانه روز باران است" ❗️ این حدیث هم از رسول خدا  و هم از امام باقر و از امام صادق نقل شده است; و در بعضى از این متون به جاى «اَزْکى»، «اَفْضَل»، یا«اَنْفَع» آمده است.یعنی برتر و پرنفع تر است 📚وسایل الشیعه ج18 باب1 از ابواب مقدمات حدود ح2 و3 ❗️در تفسیر آیه شریفه "خداوند زمین را بعد از مرگش زنده کرد" 💎روم19 ❗️در حدیثى از امام هفتم موسى بن جعفر می خوانیم: " (تنها) زمین را باران زنده نمى کند بلکه خداوند مردانى را برمى انگیزد که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیاى عدالت زنده مى شود، بعد از آن امام  افزود: «به یقین اجراى یک حدّ در طریق عدالت سودمندتر است از چهل روز باران در زمین" 📚همان مدرک ح3 ❗️چرا اجراى یک حدّ انفع و افضل و ازکى از چهل شبانه روز باران نباشد؟ 💭 در حالى که سلامت جامعه و امنیّت و ثبات در آن اصل و ریشه هر خیر و برکتى است زیرا باران هاى پر برکت و وفور نعمت و منافع اقتصادى بدون امنیّت کارساز نیست و امنیّت اجتماعى بدون اجراى حدود و احقاق حقوق حاصل نمى شود 🔰در غیر این صورت مردم به جان هم مى افتند و ظلم و فساد سطح جامعه را فرا مى گیرد شهرها ویران و بندگان خدا به استضعاف کشیده مى شوند.به همین دلیل ابراهیم خلیل  هنگامى که خانه کعبه را بنا نهاد، و از خداوند درباره آن سرزمین تقاضاهایى نمود، نخستین دعایش درباره امنیّت مکّه بود; عرض کرد:  «پروردگارا! این سرزمین را شهر امنى قرار ده; و اهل آن را ـ آنها که به خدا و روز بازپسین، ایمان آورده اند ـ از ثمرات (گوناگون)، روزى ده». 💎بقره126 ❗️و به این ترتیب نعمت امنیّت را پیش از روزى هاى گوناگون دیگر از خدا طلب کرد; چرا که مى دانست تا نعمت امنیّت نباشد مواهب دیگر قابل استفاده نیست .این است فلسفه حدود و تعزیرات در اسلام 📚تفسیر موضوعی پیام قرآن ج10 ص167 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓در قرآن کریم میفرمایند ما شما را از دوجنس مرد و زن آفریدیم یا از دو جنس نر و ماده خلق کردیم چرا اشاره ای به دوجنسه نشده؟حکم ارث بردن دوجنسه هاچگونه است؟حکم ازدواج بافرد دوجنسه❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌خداوند در سوره حجرات می فرماید: « ای مردم ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶حجرات13 👌منظور از آفرینش مردم از یک مرد و زن همان بازگشت نسب آن ها به آدم و حوا است و همگان اعم از مرد و زن و خنثی پدر و مادر و ریشه واحدی دارند که حضرت آدم و حوا می باشند. 📚تفسیر نمونه ج22 ص196 ❗️ممکن است استدلال شما به این آیه موجه تر باشد که خداوند می فرماید: « به هر کس اراده کند دختر می دهد و به هر کس اراده کند پسر می دهد و یا اگر اراده کند پسر و دختر هر دو به آنها می دهد» 🔶شوری49 ❗️و اشکال کنید که خداوند تنها به فرزندان پسر و دختر اشاره کرده است و از خنثی که جنسیت او مشخص نیست نامی نبرده است. 👌اما باید توجه کرد: ❕افراد خنثی و دو جنسه در واقع یا مذکر هستند و یا مونث و از این دو حالت و محتوای آیه مذکور خارج نیستند اما گاهی جنسیت او مشخص است و گاهی مشخص نمی باشد و خنثی مشکل نامیده می شود. 👌امروزه از طریق آزمایش های هور مونی به راحتی جنسیت دو جنسه تشخیص داده می شود و پس از تعیین جنسیت با انجام عمل جراحی ، جنسیت واقعی را ظاهر می کنند .یعنی اگر مرد است آلت تناسلی زن را بر می دارند و مرد می شود و احکام مرد را پیدا می کند و اگر تشخیص دادند که زن است آلت تناسلی مردی را بر می دارند و زن می شود و احکام زن بر او جاری می شود. 📚استفتاءات جدید ، مکارم شیرازی، ج1 ص470 👌در گذشته چون علوم پزشکی محدود بود و راه تشخیص جنسیت خنثی کاملا مشخص نبود به وسیله راهکار هایی که در روایات بیان شده جنسیت خنثی را تعیین می کردند تا حکم همان جنس را مانند دیگران داشته باشند .مثلا اگر هم آلت زنانه دارد و هم مردانه چنانچه ادرار اول از آلت تناسلی مردی خارج شود مرد است و اگر از آلت تناسلی زنی خارج شود زن است. 📚وسائل الشیعه ج26 ص284 ❗️اما اگر از این راه نیز نمی توانستند پی به جنسیت فرد ببرند و مثلا از هر دو آلت همزمان بول خارج شود چنین فردی خنثی مشکل نامیده می شد . 🔶خنثی مشکل در تکالیف باید احتیاط کند و در ارث نصف ارث مرد و نصف ارث زن را می برد. 📚وسائل الشیعه ج29 ص228 ❗️در سایر تکالیف نیز باید احتیاط کند مثلا در نماز تمام بدنش را بپوشاند و تا زمانی که جنسیتش مشخص نشده است حق ازدواج ندارد و ... 📚الحدایق الناضره ج7 ص20 ❗️اما چنان که گفته شد امروزه با پیشرفت علوم پزشکی به راحتی جنسیت تشخیص و عمل جراحی صورت می گیرد و جنسیت واقعی مشخص می شود. 👌نوعی دیگر از خنثی آن است که فرد در ظاهر مرد است اما خصوصیات و روحیات زنانه دارد و یا در ظاهر زن است اما خصوصیات و روحیات مردانه دارد در این صورت نیز می تواند عمل جراحی کند تا واقعیت جنسیتی او آشکار شود و پس از عمل کردن حکم جنس تغییر یافته را خواهد داشت ، اما تا قبل از تغییر جنسیت حکم خودش را دارد .اگر مرد است و روحیات زنانه دارد تا قبل تغییر جنسیت احکام مرد بر او جاری است و اگر زن است و روحیات مردانه را دارد تا قبل از تغییر جنسیت احکام زن را خواهد داشت . 📚استفتاءات جدید ، مکارم شیرازی، ج1 ص470 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔مگر امام حسین اطلاع نداشت که کوفیان خیانت می کنند ، پس چرا مسلم بن عقیل را برای بیعت به کوفه فرستاد و مسلم در نهایت کشته شد ؟ یا مگر امام حسین ولایت تکوینی و قدرت نداشت ؟ چرا از این قدرت برای نجات خود و یاران استفاده نکرد ❗️❗️ 💠💠 👌امامان گرامی ما مامور هستند که طبق اسباب و روال عادی ، زندگی کنند و جز در موارد محدودی آن هم به اذن الهی ، از خود استفاده نکنند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر امامان گرامی ، مشکلات و های خود را از طریق علم غیب حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و و بردباری و امر به معروف و نهی از منکر و ... را بدهد؟ 👌چون امامان مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت علیهم السلام مطیع خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب نداده است آنان نیز از علم غیبشان استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند . 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 _ معانی الاخبار ص279 👌در آمده است: « زمانی که امام علی ، ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» . یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،ج 3 ص 455 👌امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 ❕بر همین اساس ، امام حسین علیه السلام مطابق علم عادی و ظاهری خود ، از کوفیان یاری طلبید تا بر آنان اتمام حجت کند و مسلم را به سویشان فرستاد ، زیرا امام مامور به رفتار کردن به همین نحو طبیعی بوده است . 👌این که امام حسین علیه السلام برای حل مشکل کربلا ، از قدرت غیبی استفاده نکرد هم ریشه در همین نکته ای دارد که بازگو کردیم . به عنوان مثال ، از نظر قرآن پیامبر گرامی نیز دارای قدرت فوق العاده بود. معراج، شق القمر ودیگر معجزات و کرامات او که در کتابهای حدیث به صورت متواتر نقل شده بر این مطلب گواه اند. ❕اما با این قدرت فوق العاده دندانش در جنگ احد شکست، چهره اش خونین شد، در جنگ خندق از گرسنگی سنگ بر شکم می بست و... چرا پیامبر با آن قدرت فوق العاده با این همه مشکل مواجه شد؟ 👌پاسخ همه یک جمله است وآن اینکه انبیا و امامان از طریق روش های عادی به تبلیغ می پردازند و با دشمنان می جنگند و تنها در موارد خاص که اثبات نبوت یا امامت نیز به اعمال قدرت فوق العاده داشته ویا وضعیت ایجاب می کرد که از نیروی غیبی کمک بگیرند چنین می کردند . ❗امامان گرامی ، الگوی جامعه هستند ومردم باید ببینند که آنان چگونه با مشکلات مواجهه می شوند و استقامت می کنند تا مردم از آنان درس صبر و ایثار و ... را فرا بگیرند ، روی این جهت خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی در هر امر و مشکلی را نداده است و آنان نیز طبق فرمان خداوند عمل می کنند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔واژه سگ تو روایتی از امیرالمومنین اومده که می‌فرماید در سگ ده صفت هست که شایسته ست داشته باشه 🔷خصلت های ممتاز و نیکوی سگ!!! ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: ✅ ﺳﮓ ۱۰ ﺻﻔﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻫﺮ ﻣﺆﻣﻦ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﮐﻤﺎﻝ ﺑﺮﺳﺪ ۱) ﺳﮓ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻗﺪﺭ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﻣﺴﮑﯿﻨﺎﻥ ﻭ ﺑﯿﭽﺎﺭﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ۲) ﻣﺎﻝ ﻭﻣﻠﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﮓ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﻔﺖ ﻣﺠﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ۳) ﺳﮓ ﻻ‌ﻧﻪ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﻌﯿﻨﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﺮﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﻭﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﻼ‌ﻣﺖ ﻣﺘﻮﮐﻼ‌ﻥ ﺍﺳﺖ. ۴) ﺳﮓ ﺍﻏﻠﺐ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ۵) ﺳﮓ ﺍﮔﺮﺻﺪ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﺩ ﺑﺨﻮﺭﺩ، ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺖ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺍﺳﺖ. ۶) ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻧﻤﯽ ﺁﺭﺍﻣﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ۷) ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﻭﺳﺘﻢ ﺑﯿﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻟﮕﯿﺮﯼ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ ﻭﺍﯾﻦ ﺻﻔﺖ ﻓﺮﻭﺗﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ۸) ﻫﺮ ﺧﻮﺭﺍﮐﯽ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﺪ ﺭﺍﺿﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺖ ﻭ ﺣﺎﻝ ﻗﺎﻧﻌﺎﻥ ﺍﺳﺖ ۹) ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻟﺐ ﻓﺮﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﻭﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﻼ‌ﻣﺖ ﺧﺎﺋﻔﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ۱۰) ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﺩ ﻫﯿﭻ ﻣﯿﺮﺍﺛﯽ ﺑﺮ ﺟﺎﯼ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺯﺍﻫﺪﺍﻥ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺍﺳﺖ.📚ﻣﻨﺒﻊ:ﮐﺘﺎﺏ ﻟﺌﺎﻟﯽ ﺍﻻ‌ﺧﺒﺎﺭ ﺝ ۵ – ﺹ ۳۸۷- ۳۸۸ﺗﺤﺮﯾﺮ ﺍﻟﻤﻮﺍﻋﻆ ﺍﻟﻌﺪﺩﯾﺔ، ﺹ: ۵ ❔ شخصیت عظیمی مثل خواجه نصیر الدین طوسی وصیت کردن اون آیه ی سوره ی کهف که مربوط به میشه رو سنگ قبرشون حک بشه واگر واکاوی در مفاتیح الجنان داشته باشیدیک شعری رو شیخ عباس قمی مستحب دونستن که توش از سگ استفاده شده اما شخصیتی مثل آقای ایت الله العظمی وحید خراسانی یا صافی گلپایگانی خودشون رو سگ اهلبیت قلمداد میکنن در اشعارشون ❕ ❔با تمام اینها باز هم می گویید گفتن جملات من حسین یا سگ رقیه هستم بد است ❕ 💠💠 1⃣روایت مذکور در مورد خصلت های ده گانه سگ سند معتبری ندارد ، زیرا در کتب متقدم و مورد استناد نیامده و در کتاب مذکور هم به صورت مرسل و بدون سند نقل شده است ، به فرض هم که روایت صحیحی باشد ، نهایتا دلالت بر آن می کند که انسان باید خصلت های خوب را از هر موجودی که باشد ، یاد بگیرد ، نه آنکه در نامگذاری خود را و مانند آن خطاب کند ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « از خروس پنج خصلت را یاد بگیرید ، محافظتش بر اوقات نماز ، غیرت ، شجاعت ، سخاء و زیادی طروقه » 📚وسائل الشیعه ج4 ص110 ❔آیا بر اساس این نقل انسان باید بگوید من هستم زیرا خصلت های نیک او را یاد گرفته ام ❕ 2⃣در گذشته مفصلا بیان کرده ایم که آنچه از آیات و روایات وفتاوی برخی فقها به دست می آید ، آن است که تعابیری مانند من سگ حسین و ...هستم به جا نمی باشد و بهتر از آن است . 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4733 3⃣اگر علمایی از واژه مذکور در اشعار و تعابیر خود استفاده کرده اند ، معنای مورد نظر آنها بوده است و این با آنچه امروزه مورد سوء استفاده قرار گرفته و افراد در هر مجلس و محفلی خود را سگ معرفی می کنند ، تفاوت دارد . 👌ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
👌ادامه 👇 ❕مرجع عالی قدر ، صافی می نویسد ؛ « امّا اينكه نوشته شده بعضى خود يا ديگران را سگ امام مى‏ شمارند و شرافت مؤمن به اين است كه آدم حقيقى باشد نه . 👌جواب اين است كه هيچ كس نمى‏ گويد مؤمن سگ است، و اين عبارات كه من سگ درگاه خدا يا سگ در خانه پيغمبر يا امام هستم، معنايش اين نيست كه من سگ هستم. اين الفاظ معناى لطيف و دل پسندى دارد كه خود به خود در ذهن شنونده وارد مى‏ شود و لذا كسى جز شما به گوينده آن اعتراض نمى‏ كند كه چرا خود را سگ خواندى و چرا دروغ گفتى. غرض اين است كه همان‏گونه كه سگ در خانه صاحبش را رها نمى‏ كند و اگر او را براند و دور كند به جاى ديگر روى نمى ‏آورد و وفا و ‏شناسى دارد و پاس احترام ولىّ نعمت خود را نگاه مى ‏دارد و از صاحبش‏ و خانه ‏اش دفاع مى‏ كند و عنايت كم و لقمه نان صاحبش را بر سفره‏ هاى چرب ديگران بر مى‏ گزيند، من هم بر سر كوى شما مقيم شده و در خانه شما را رها نمى ‏كنم، و به پاسبانى منزل محبوب و مراد خود افتخار مى‏ كنم. ❕اين تعبير بسيار عرف پسند و شيرين و عاطفى و مهيّج است و در اشعار شعرا و اهل ذوق عرب و ، بسيار است كه در درگاه خدا، يا پيغمبر يا امام، حقيرانه خود را سگ مى‏ شمارند؛ مانند اين اشعار: ❕لقمه نانى به اين سگ كن عطا كم نگردد از عطايت اى خدا شاها چو تو را سگى ببايد گر من بودم آن سگ تو شايد هستم سگكى ز حبس جسته بر شاخ گل هوات بسته‏ از مدح تو با قلاده زر زنجير وفا به حلقم اندر خود را به قبول رايگانت بستم به طويله سگانت‏ افكن نظرى بر اين سگ خويش سنگم مزن و مرانم از پيش‏ من سگ اصحاب كهفم بر در پاكان مقيم نيم نانى مى‏رسد تا نيم جانى در تن است‏ 👌و اين هم در منظومه مناجات على عليه السلام خطاب به آن حضرت عرض كرده‏ ام: «بسته سنبل گيسوى توام فخرم اين بس كه سگ كوى توام‏ ❕نابغه علم و ادب و افتخار جامعه شيعه و اسلام، شيخ بهاء الدين عاملى قدس سره براى كسى مثل شاه عباس كبير از بين تمام القاب شاهانه اين لقب را برگزيده و در آغاز كتاب" جامع عباسى" چنين مى‏ فرمايد: 👌 «چون توجّه خاطر ملكوت ناظر اشرف اقدس، كلب آستان على بن ابى ‏طالب عليه السلام شاه عباس الحسينى الموسوى ...» ❕به نظر ما اين جمله « آستان على بن ابى‏ طالب عليه السلام» براى معرفى شاه عباس كبير از تمام القاب نفرت‏ انگيز و پر از مبالغه‏اى كه براى شاهان صفوى و سلاطين ديگر گفته شده، دلپذيرتر و ارزنده‏تر و جذاب‏تر است و لطفى كه در اين جمله به كار رفته در هيچ يك از عناوينى كه در ابتداى كتاب‏ها براى پادشاهان نوشته شده، وجود ندارد. 👌هم اكنون از تاريخ وفات عضد الدوله ديلمى قريب يك هزار و بيست سال مى‏ گذرد، و اين افتخار در ضمن مفاخر او در كتاب‏ها نوشته مى‏ شود كه در روى سنگ قبر او در نجف اشرف، در جوار مرقد مطهر مولاى متقيان على عليه السلام اين آيه نوشته شده:«وَكَلْبُهُم باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ». ❕❕مع ذلك، ما نمى‏ گوييم گويندگان همه اين‏گونه الفاظ را در هر مجلس و منبر، يا در هر شعر و قصيده تكرار كنند و از طريق بلاغت و تكلم به حال بيرون روند. 📚سلسله مباحث امامت و مهدویت ج1 ص412 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓دلیل گرفتن سوم و هفتم و چهلم برای اموات چیست❕❕اهل سنت می گویند این امور بدعت است و حرام ❕❕ 💠پاسخ💠 👌گرفتن مراسمات سوم و هفتم و چهلم برای اموات دارای دو فائده مهم می باشد ؛ 1⃣یاد میت و انجام کار های نیک جهت بهره مندی او 2⃣زیارت قبور مردگان ؛ ❗️فائده اول ؛ 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « میت در فشار و تنگی است تا آنکه شما برایش نمازی خوانده (یا کار نیکی انجام می دهید )خداوند نیز به سبب آن او را از آن فشار و تنگی نجات می دهد» 📚الفقیه ج1 ص183 🔶وفرمود: « میت شاد و خوشحال می شود به سبب لطف و ترحمی که شما در حقش می کنید و برایش استغفار می کنید هماهنگونه که شما از هدیه ای که بهتان می دهند شاد و خوشحال می شوید» 📚الفقیه ج1 ص183 📚وسائل الشیعه ج2 ص444 🔶وفرمود: « نماز و روزه و حج و کار نیک و صدقه و دعایی که شما برای میت انجام می دهید به او می رسد و خداوند پاداش آن را هم برای انجام دهنده می نویسد و هم برای میت» 📚الفقیه ج1 ص183 🔶وفرمود: « هر یک از مسلمانان که برای میت خود عملی انجام دهند خداوند پاداش آن را مضاعف کرده و هم انجام دهنده عمل را از آن بهره مند می کند و هم میت را» 📚الفقیه ج1 ص185 ❗️فائده دوم ؛ 🔶محمد بن مسلم می گوید: « به امام صادق گفتم ما به زیارت مردگان می رویم. ❗️ امام فرمود کار خوبی است. 🔶گفتم آنان متوجه حضور ما می شوند ؟ 👌فرمود: « بله به خدا سوگند آنان از حضور شما مطلع می شوند و شاد می شوند و با شما انس می گیرند» 📚الفقیه ج1 ص180 🔷حضرت علی فرمود: « مردگان خود را زیارت کنید زیرا آنان به زیارت شما خوشحال می شوند و حاجات خود را سر قبر پدر و مادر با دعا برای آنان از خدا بخواهید» 📚الکافی ج3 ص229 👌بنابراین اجرای مراسمات سوم و هفتم و چهلم نه تنها با آموزه های دینی منافاتی ندارد و مصداق بدعت در دین نمی باشد بلکه بر اساس تعالیم دینی دارای رجحان و فضیلت نیز می باشد ‌. 🔷البته باید توجه کرد که یاد کردن از میت و انجام کار نیک جهت بهره مندی او و زیارت قبرش اختصاص به روز سوم و هفتم یا چهلم از درگذشتش ندارد و در تمام ایام مستحب است لذا نباید این نیت باشد که یاد و تعظیم میت در روز سوم یا هفتم و یا چهلم بالخصوص مستحب است و دستوری از اهل بیت در این رابطه رسیده است زیرا چنین نص و روایت و دستوری از اهل بیت نیامده است . 🔷اگر این قصد و نیت استحباب بالخصوص نباشد ، این مراسمات بدون هیچ اشکالی جایز و رجحان دارد . 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔حجت شرعی برای فاتحه خواندن و رسیدن ثواب اعمالی نظیر این به اموات وجود دارد؟ اهل سنت این را قبول ندارند❗️ 💠پاسخ💠 👌در روایات ما بیان شده است که انجام اعمال خیر برای اموات مومنین مفید به حالشان بوده و سبب خرسندی و خوشحالی آنان در عالم برزخ می شود. 🔷امام صادق فرمود: « میت در فشار و تنگی است تا آنکه شما برایش نمازی خوانده (یا کار نیکی انجام می دهید )خداوند نیز به سبب آن او را از آن فشار و تنگی نجات می دهد» 📚الفقیه ج1 ص183 🔶وفرمود: « میت شاد و خوشحال می شود به سبب لطف و ترحمی که شما در حقش می کنید و برایش استغفار می کنید هماهنگونه که شما از هدیه ای که بهتان می دهند شاد و خوشحال می شوید» 📚الفقیه ج1 ص183 📚وسائل الشیعه ج2 ص444 🔶وفرمود: « نماز و روزه و حج و کار نیک و صدقه و دعایی که شما برای میت انجام می دهید به او می رسد و خداوند پاداش آن را هم برای انجام دهنده می نویسد و هم برای میت» 📚الفقیه ج1 ص183 🔶وفرمود: « هر یک از مسلمانان که برای میت خود عملی انجام دهند خداوند پاداش آن را مضاعف کرده و هم انجام دهنده عمل را از آن بهره مند می کند و هم میت را» 📚الفقیه ج1 ص185 👌در این رابطه روایات متعدد دیگری نیز در مجامع روایی ما نقل شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج2 ص443 باب 28 🔶این مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است؛ ❗️مسلم روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس بمیرد و روزه ای بر ذمه داشته باشد« ولی» او از او قضا کند ( که برای میت نفع دارد ) » 📚صحیح مسلم ج3 ص155 👌همین مضمون در سایر روایات اهل سنت نیز نقل شده است؛ 📚صحیح مسلم ج3 ص73 📚سنن ابی داود ج2 ص30 ❗️اما در مورد این که مرسوم است که برای اموات معمولا سوره فاتحه و توحید خوانده می شود فلسفه روشنی دارد زیرا؛ 1⃣روشن شد که انجام هرگونه عمل خیری مفید به حال میت بوده و او بهره مند می شود . 2⃣خواندن این دو سوره دارای ثواب و پاداش بی شماری میباشد . 📚بحار الانوار ج89 ص223 باب 29 📚بحار الانوار ج89 ص344 باب 124 3⃣خواندن این دو سوره ساده بوده و فرا گرفتن آن برای همگان اعم از عالم و بی سواد ممکن است . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال ميشه درمورد آيه ١٨٨ سوره اعراف توضيح بديد چون اهل سنت ميگن پيامبر گفته من علم غيب ندارم پس امامان هم علم غيب ندارند 🗯پاسخ: ❗️اهل سنت چگونه می توانند بگویند که پیامبر گرامی علم غیب نداشته است در حالی که در کتب و روایات صحیح خودشان خلاف این سخن وجود دارد 🔷مسلم در صحیح می آورد که حذیفه می گفت: « پیامبر انچه بوده و انچه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد را به من تعلیم کرد» 📚صحیح مسلم،کتاب الفتن،باب اخبار النبی فیما یکون الی یوم القیامه 📚مسند احمد،ج5 ص386 🔷ویا نقل می کند که عمرو بن اخطب می گوید: « پیامبر به ما خبر داد از انچه واقع شده و در اینده واقع خواهد شد» 📚صحیح مسلم ج4 ص2217 🔷قرآن نیز می فرماید: « خدا شما را از غیب مطلع نمی سازد ولی از فرستادگان خویش هر که را بخواهد بر می گزیند» 📓ال عمران179 ♦️ومی فرماید: « دانای غیب او است هیچ کس را از غیب خویش مطلع نمی سازد مگر آن کس که برگزیند از پیامبر..» 📓جن 26 ،27 ❗️حال که علم غیب برای پیامبر گرامی ثابت شد در مورد ایاتی که نفی علم غیب از او می کند می گوییم: 🗯مراد از ان ایات ؛نفی علم غیب استقلالی از پیامبر گرامی است .بنا براین هیچ کس حتی پیامبر مستقلا هیچ گونه اگاهی از غیب ندارند و هر چه دارند از ناحیه خدا است و با الطاف و عنایت او است و جنبه تبعی دارد 📚تفسیر نمونه،ایت الله العظمی مکارم شیرازی ج7 ص46 ❗️امامان نیز به واسطه تعلیم پیامبر گرامی از غیب اگاه هستند و انان نیز در اگاهی از علم غیب مستقل نیستند 📚بحار الانوار ج26 ص109 باب6 ♦️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❓آیا بریدن دست یکی از بخاطر دزدی و مدح محب از امیرالمؤمنین بخاطر شماتت منافقین و در نهایت چسباندن دزد درست است❕❕ 💠💠 ❕علامه در کتاب شریف بحار الانوار به نقل از کتاب فضائل ابن شاذان روایت می کند از اصبغ بن نباته که می گوید : « در نزد امیر المومنین علی نشسته بودیم و او در حال بین مردم بود که فردی چهره را به نزدش آوردند و گفتند دزدی کرده است . 🔷حضرت به او گفت آیا کرده ای ؟ فرد سیاه چهره تا سه مرتبه به دزدی اقرار کرد . ❕علی بر او حد را جاری کرد و راستش را قطع کرد و فرد سیاه چهره دست قطع شده را در حالی که خون می ریخت به دست گرفت و از مجلس خارج شد . 🔷در مسیر با فردی برخورد کرد به نام ابن الکواء که از او سوال کرد دستت را چه کسی کرده است❕ 👌فرد سیاه پاسخ داد ؛ « دستم را الوصیین و رهبر سپید چهرگان و ولی مومنان علی ابن ابی طالب قطع کرده است . کسی که امام هدایت و همسر دختر پیامبر ، و به بهشت ، از بین برنده ابطال ، و منتقم از جهال ، و زکات دهنده ، هدایت کننده به صلاح ، شجاع ، کسی که به دو قبله نماز خوانده است ، و برگزیده پیامبران...است قطع کرده است . 🔷ابن الکواء گفت وای بر تو ای سیاه چهره ، علی دست تو را قطع کرده است و تو او را و ثناء می کنی ؟ 👌فرد سیاه چهره گفت چگونه او را مدح نکنم در حالی که محبتش در و آمیخته شده است و او دست من را به حق قطع کرد . ❕ابن الکواء بر علی علیه السلام وارد شد و جریان مذکور را برای بازگو کرد . 🗯علی علیه السلام به فرزندش حسن فرمود برو آن فرد سیاه چهره را به نزد من بیاور . 🔷حسن علیه السلام چنین کرد . علی علیه السلام خطاب به فرد چهره فرمود ؛ « دست تو را کرده ام و تو مدح مرا می گویی ؟ ❕پاسخ داد چگونه مدح شما را نکنم در حالی که محبت شما با گوشت و خون من شده است . دست مرا به حق قطع کردید و مرا از عقاب آخرت نجات دادید . 👌علی علیه السلام دست شده او را گرفت و بر جای خودش گذاشت و عبای خود را بر روی آن افکند و مشغول دعا و نماز شد سپس را برداشت و فرمود ای رگ های قطع شده دو مرتبه پیوند بخورید به همان گونه که بودید و چنین شد . 👌فرد سیاه چهره خود را به علی علیه السلام انداخت و به او گفت پدر و مادرم به فدای شما ای وارث علوم نبوت » 📚 الانوار ج40 ص281 📚 ابن شاذان ص172 ❕فخر از بزرگ مفسران اهل سنت هم جریان مذکور را در تفسیر خودش نقل می کند . 📚 کبیر ( مفاتیح الغیب ) ج21 ص434 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چرا 3 معصوم شیعه که علم غیب داشتند و ولایت تکوینی داشتند فاطمه را شفا ندادند ؟ مگر قدرت ندارند و شما را شفا نمی دهند ❗️چرا برای خودشان کاری نکردند ❕❕ 💠💠 ❕در این که امامان گرامی ما دارای قدرت خارق العاده در عالم هستند و می توانند چه در حال حیات و چه بعد از ممات ، در عالم تکوین تصرفاتی بکنند ، شکی در آن نیست چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 💠جهت آگاهی بیشتر در مورد قدرت امامان علیهم السلام دو نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🔰https://t.me/Rahnamye_Behesht/546 🔰https://t.me/Rahnamye_Behesht/9086 👌اما باید توجه داشت که امامان گرامی ما مامور هستند که طبق اسباب و روال عادی ، زندگی کنند و جز در موارد محدودی آن هم به اذن الهی ، از خود استفاده نکنند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر امامان گرامی ، مشکلات و های خود را از طریق علم غیب و قدرت غیبی حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و و بردباری و امر به معروف و نهی از منکر و ... را بدهد؟ 👌چون امامان مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب و قدرت غیبی را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی و قدرت ، غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت علیهم السلام مطیع خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی نداده است آنان نیز از قدرت غیبی استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی و قدرت خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند . 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 _ معانی الاخبار ص279 ❕بنابراین این که مثلا علی علیه السلام از قدرت غیبی برای شفای فاطمه سلام الله علیها ، استفاده نکرد هم ریشه در همین نکته ای دارد که بازگو کردیم . به عنوان مثال ، از نظر قرآن پیامبر گرامی نیز دارای قدرت فوق العاده بود. معراج، شق القمر و دیگر معجزات و کرامات او که در کتابهای حدیث به صورت متواتر نقل شده بر این مطلب گواه اند. ❕اما با این قدرت فوق العاده دندانش در جنگ احد شکست، چهره اش خونین شد، در جنگ خندق از گرسنگی سنگ بر شکم می بست و... چرا پیامبر با آن قدرت فوق العاده با این همه مشکل مواجه شد؟ 👌پاسخ همه یک جمله است وآن اینکه انبیا و امامان از طریق روش های عادی به تبلیغ می پردازند و با دشمنان می جنگند و تنها در موارد خاص که اثبات نبوت یا امامت نیز به اعمال قدرت فوق العاده داشته ویا وضعیت ایجاب می کرد که از نیروی غیبی کمک بگیرند چنین می کردند . ❗امامان گرامی ، الگوی جامعه هستند ومردم باید ببینند که آنان چگونه با مشکلات مواجهه می شوند و استقامت می کنند تا مردم از آنان درس صبر و ایثار و ... را فرا بگیرند ، روی این جهت خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی در هر امر و مشکلی را نداده است و آنان نیز طبق فرمان خداوند عمل می کنند . @Rahnamye_Behesht
سوال من در اروپا زندگي ميكنم و سر خيلي از مسائل با دوستان مسلمانم تو اروپا و مسيحيان مشكل دارم و هر وقت سر اين مسائل بحث ميكنيم اونا ميگن چون تو قرآن چنين چيزي نيست ما نبايد رعايتش بكنيم سوال من اينه كه باكدام آيه و يا سوره ميشود استناد به احاديث و يا گفته هاي رسول و امامان كرد؟ ✅پاسخ ایت العظمی مکارم شیرازی در کتابی که در بیان عقاید شیعه نگاشته اند،در اصل 32چنین میاورند: «ما معتقدیم هیچکس نمیتواند بگوید تنها کتاب خدا مارا بس است واحادیث وسنت نبوی که در مورد تفسیر وتبیین حقایق قران وفهم ناسخ ومنسوخ وخاص وعام قران است یا مربوط به تعلیمات اسلام در اصول وفروع دین میباشد،نادیده بگیرد» ❗️زیرا ایات قران سنت پیامبر وکلمات وافعال او را برای مسلمین حجت شمرده وان را از منابع اصلی فهم اسلام واستنباط احکام قرار داده است ❗️خداوند میفرماید: «انچه را رسول خدا برای شما اورده(وبشما دستور داده )بگیرید( وعمل کنید )وانچه را نهی کرده خودداری نمایید. 📓حشر،7 ❗️ومیفرماید: «هیچ مردوزن با ایمانی حق ندارد،هنگامیکه خدا وپیامبرش،امری را لازم بدانند،اختیاری در برابر فرمان خدا داشته باشند وهرکس نافرمانی خدا ورسولش را کند،گرفتار گمراهی اشکاری شده است. 📓 احزاب،36 انها که به سنت پیامبر بی اعتنا هستند درواقع قران را نادیده گرفته اند ❗️ودر اصل 33بیان میدارند: «ونیز ما معتقدیم احادیث امامان اهل بیت نیز به دستور پیامبر اکرم واجب الاطاعه هستند،زیرا اولا:در حدیث معروف متواتری که در اغلب کتب مشهور حدیث اهل سنت وشیعه نقل شده به این معنی تصریح شده،در صحیح ترمذی امده است که پیامبر فرمود: «ای مردم من در میان شما چیزی گذارده ام که اگر دست به دامن انها زنید هرگز گمراه نخواهید شد،کتاب خدا وعترتم،یعنی اهل بیتم» 📚صحیح ترمذی،ج5،ص662 ثانیاً:امامان اهل بیت تمام احادیث خود را از پیامبر اکرم نقل کرده اند وگفته اندانچه ما می گوییم از پدرانمان،از پیامبر به ما رسیده است 📚 بحارالانوار،ج2،ص172،باب23 ❗️اری پیامبر اینده مسلمین و مشکلات انها را بخوبی می دیده است و راه حل مشکلات فزاینده انها را تا پایان جهان در پیروی از قران و ائمه اهل بیت شمرده است » 📚اعتقاد ما، ایت الله العظمی مکارم شیرازی ص 54 به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔ 👌پاسخ؛ 1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند. ❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛ 🔶1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود. 🔶2- ضلع دوم در امپراتوری ایران 🔶3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی 👌نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد. 📚بحار الانوار ج22 ص468 👌نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد 📚بحار الانوار ج20 ص378 👌نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است 📚الالهیات ،سبحانی ج4 ص48 ❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔ 2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند: ❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔ ❕حضرت علی فرمود: «من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد. ❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم) 📚بحار الانوار ج29 ص417 👌وفرمود: « به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد» 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184 📚الاستیعاب ج2 ص497 👌امام صادق فرمود: «علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند » 📚بحار الانوار ج29 ص440 3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود: ❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید» 📚خصایص الائمه،رضی، ص73 📚بحار الانوار،ج22 ص484 4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید: «در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ...لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم» 📚نهج البلاغه خطبه217 🗯در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟ ❗️امام پاسخ داد : «او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) » 📚بحار الانوار،ج29 ص435 ❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد: "قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار" 📚همان مدرک 📚احتجاج ج1 ص280 👌پرسش و پاسخ مرتبط؛ 1⃣اگر علی با خلفا دشمن بوده است چرا به آنان مشورت می داده و با آن ها همکاری می کرده است❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4248 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht