eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔ببخشید خالدون در آیات قرآن معنی ابدی هست یا زماندار هست ❗️❗️ 💠💠 👌خلود در اصل لغت به معنى بقاى طولانى و هم به معنى ابديت آمده است، ولى در بسيارى از آيات قرآن با قيودى ذكر شده است كه از آن به وضوح مفهوم فهميده مى ‏شود، مثلا در آيات 100 توبه 11 طلاق و 9 تغابن در مورد بهشتيان تعبير به خالِدِينَ فِيها أَبَداً مى ‏كند، كه اين تعبير مفهومش ابديت بهشت براى اين گروه‏ ها است، و در آيات ديگرى مانند 169 نساء و 23 جن در باره گروهى از دوزخيان همين تعبير خالِدِينَ فِيها أَبَداً ديده مى‏ شود كه دليل بر جاودانگى عذاب آنها است. 🔸تعبيرات ديگرى مانند ماكثين فيها ابدا در آيه 3 كهف لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا (كهف- 108) و مانند اينها نشان مى ‏دهد كه بطور قطع از بهشتيان و دوزخيان جاودانه در نعمت يا در عذاب خواهند ماند. 🔹بعضى كه نتوانسته ‏اند اشكالات خلود و جاودانگى مجازات را به نظر خود حل كنند ناچار دست به دامن معنى لغوى آن زده و آن را به معنى مدت طولانى گرفته‏ اند، در حالى كه تعبيراتى نظير آيات فوق چنين تفسيرى را ندارد. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 238 ❕شيخ مفيد در «اوائل المقالات» مى ‏فرمايد ؛ «تمام علماى اماميّه اتفاق نظر دارند كه تهديد به خلود در آتش مخصوص كفّار است، و كسانى را كه داراى ايمان به خدا و اقرار به فرائض او دارند از اهل نماز، هرگاه مرتكب گناهى بشوند شامل نمى ‏شود و تمام «مرجئه» و محدّثان بر اين امر متفقند، در حالى معتزله اتفاق برخلاف اين قول كرده‏ اند، و چنين مى‏ پندارند كه تهديد به خلود در آتش همه كفّار و همه فاسقان را شامل مى‏ شود» 📚اوائل المقالات ص 53 👌بنا براین آنچه مسلم است خلود کفار و افراد بی ایمان در دوزخ می باشد اما درباره معصیت کاران این معنا مسلم نیست مگر انکه و گناه انچنان عظیم و گسترده باشد که انسان را به کفر و ترک ایمان بکشاند یا بی ایمان از دنیا برود 📚پیام قران ج 6 ص 371‌ 🔸امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ «تنها اهل کفر وجحود واهل ضلالت و شرک در تا ابد باقی خواهند ماند» 📚التوحید صدوق ص407 ❔مهمترين اشكالى كه در مسأله خلود مطرح مى‏ شود و در حقيقت اشكال اصلى است مسأله عدم‏ تناسب «گناه» و «» است، گفته مى‏ شود چگونه مى‏ توان پذيرفت كه انسانى تمام عمر خود را كه حدّاكثر صد سال بوده است، كار بد كرده، و در كفر و گناه غوطه ‏ور بوده، ولى در برابر يكصد سال گناه هزاران ميليون سال كيفر ببيند؟!. 👌البته اين مسأله در مورد نعمت‏هاى جاودان بهشتى مشكلى ايجاد نمى‏ كند، چرا كه تفضّل و پاداش بيشتر از بخشنده مهربانى كه رحمتش عالم هستى را فرا گرفته جاى تعجّب نيست، ولى در مجازات و كيفر، جرم و جنايت حتماً لازم است، و اگر اين تعادل به هم خورد، با عدل الهى سازگار نخواهد بود، خلاصه يكصد سال كفر و گناه در خورد يك صد سال مجازات است، نه بيشتر. 🔸پيچيدگى اين اشكال سبب شده كه گروه‏هايى به فكر توجيه آيات خلود بيفتند و آن را به معناى مدت طولانى يا خلود نوعى و نه شخصى، يا پيدا شدن نوعى سازش با محيط، و امثال آن كه توجيه كنند، ولى اين بسيار ضعيف و غير قابل قبول است، و هرگز با آيات خلود سازگار نيست. 👌آنها كه اين ايراد را مطرح مى ‏كنند از يك نكته اساسى غافلند و آن فرق ميان مجازات‏هاى قراردادى و ‏هاى تكوينى است كه نتيجه طبيعى اعمال و يا زندگى كردن در كنار خود اعمال است. 🔸توضيح اينكه ؛ گاهى قانونگذار قانونى وضع مى‏ كند كه هركس مرتكب فلان خلاف شود بايد فلان مقدار جريمه مالى بدهد، تا فلان مدت در زندان بماند، مسلماً در چنين جايى بايد تناسب «جرم» و «جريمه» در نظر گرفته شود، هرگز براى يك كار كوچك مجازات اعدام يا حبس ابد نمى‏ توان قرار داد، و به عكس براى كار مهمى همچون قتل نفس يك روز زندان بى‏ معناست، حكمت و عدالت ايجاب مى‏ کند كه اين دو با هم كاملًا باشد. 👌ولى كيفرهايى كه در حقيقت اثر طبيعى عمل است و خاصيت تكوينى آن محسوب مى ‏شود، و يا نتيجه حضور خود عمل در برابر انسان است اين گفتگوها را نمى‏ پذيرد، خواه در مورد آثار در اين جهان باشد يا در جهان ديگر. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
عرفای اصطلاحی و هم زبان اهل معرفت به حسب واقع. » 📚صحیفه امام رحمه الله، ج ۲۰، ص ۴۰۹ و ۴۰۸. 👌منظور از «عرفای اصطلاحی» آن کسانی هستند که می‌خواهند با الفاظ و اصطلاحات و مباحث علمی به شناخت خداوند برسند، این گروه چون تکیه بر قوای خود دارند در مسیر شناخت عموماً دچار لغزشها و خطاهایی کوچک و بزرگ شده اند که در رأس این عرفان اصطلاحی و نظری ابن عربی قرار دارد. امام خمینی رحمه الله بین این که اسم عارف را یدک می‌کشند با اهل معرفت به حسب واقع فرق می‌گذارد. 💠عرفای واقعی کسانی هستند که خود خداوند تعالی معرفت را در قلب آنان جای داده است و با توجه به سخنان دیگر امام رحمه الله در مواضع گوناگون، این گروه کسی جز خاندان طهارت علیهم السلام و خواص ایشان نمی باشد. ❕ابن عربی هرگز عارف به معنای حقیقی نیست؛ زیرا کسی که عمر بن خطاب را معصوم می‌داند و زشت ترین فحاشی را به پیروان خاندان طهارت علیهم السلام دارد کجا می‌توان وی را عارف نامید؟! بنابراین در دیدگاه حضرت امام خمینی رحمه الله ابن عربی عارف به معنای حقیقی نیست؛ بلکه عارف نماست و از این جهت است که حضرت امام خمینی رحمه الله در اواخر عمر مبارکشان مهمترین کتابهای ابن عربی، یعنی «فتوحات مکیه» و «فصوص الحکم» را ابلیس معرفی می‌کند، چنان که گذشت. 👌با توجه به مباحث پیشین می‌گوییم: ❕امام خمینی رحمه الله هرگز مرید عرفان ابن عربی و بالاتر از وی نبود؛ بلکه حضرت امام رحمه الله مرید کامل خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام بود؛ مهمترین دلیل آن همانا اصل مترقی و نورانی «ولایت فقیه» است که در افکار و سیره حضرت امام خمینی رحمه الله همانا ظهور نموده است. 👌حال سخن ما با طرفداران ابن عربی - که سعی دارند وی را شیعۀ ناب و عارفی وارسته و عالمی ربانی معرفی کنند - این است که: ❔آیا کسی که از یک طرف توهین‌ها و جسارت‌ها به پیروان اهل بیت علیهم السلام دارد، و از طرف دیگر «أولی الأمر» را هر حاکمی می‌داند هر چند ظالم و دیکتاتور باشد، و شخص و جنایتکاری چون متوکل عباسی را ولی کامل خدا معرفی می‌کند، می‌تواند عقیده ای به آنچه در افکار نورانی حضرت امام خمینی رحمه الله در تشکیل حکومت اسلامی و اندیشه والای ولایت فقیه تبلور یافته است، را داشته باشد. 👌البته باز هم بگوییم: مباحث عقیدتی نیست و ملاک تعالیم خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام است و سخن مخالف تعالیم آنان ارزشی ندارد. 📚ابن عربی از نگاهی دیگر ، سید محسن طیب نیا ، ص157 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در فیلم مختار محمد حنفیه را نشان می دهد که شیعه از او حساب می برد ❕چرا محمد حنفیه در قیام امام حسین نکرد ❗️آیا او هم از جمله توابین بود ❕❕ 💠💠 👌 محمد حنفیه ، يكى از فرزندان رشيد امير مؤمنان على علیه السلام است و «حنفيّه» لقب مادر اوست و اسمش «خوله» دختر يكى از مردان با شخصيّت طايفه «بنى حنيفه» است كه در يكى از جنگهاى اسلامى اسير شد و مى‏ خواستند او را بفروشند، على (ع) او را آزاد كرد و به همسرى خود در آورد. او شجاعت را از على (ع) به ارث برده بود و مى‏ گويند گاهى زره‏هاى محكم را با دست پاره مى ‏كرد و به همين دليل امام (ع) در جنگ «جمل» پرچم را به دست او سپرد و در جنگ «صفّين» جناح چپ على (ع) به دست او و «محمّد بن ابى بكر» و «هاشم مرقال» بود. 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 77 🔸او نسبت به امام حسن و امام حسين عليهما السلام بسيار متواضع بود و فرزندان على علیه السلام را از حضرت را بسيار احترام مى‏ گذارد. روزى به او گفتند على تو را به ميدانهاى خطرناك مى ‏فرستد ولى از فرستادن حسن و حسين خوددارى مى‏ كند، در حالى كه آنها هم برادر تواند! او در جواب مى ‏گويد ؛ «حسن و حسين همچون چشمان او هستند و من همچون بازوان او و انسان به‏ وسيله بازوهايش از چشمش دفاع مى ‏كند». 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 244 🔸بعضى «محمّد بن حنيفيّه» را متّهم مى‏ كنند كه او بعد از امام حسين دعوى امامت داشت و يا حتّى دعوى مهدويّت ، ولى مرحوم «شيخ مفيد» در اين زمينه سخن روشنى دارد، مى ‏گويد: «محمّد حنفيّه» هرگز ادّعاى امامت نكرد و كسى را به سوى خود فرا نخواند بلكه ديگران چنين نسبتهايى به او داده‏ اند و مدّعى امامت و يا مهدويّت او بوده ‏اند و «كيسانيّه» جزء چنين مدّعيانى محسوب مى‏ شوند». 📚الفصول المختاره ص 300 🔸يكى از نشانه ‏هاى مقام او اين است كه امام حسين علیه السلام هنگامى كه مى‏ خواست از مدينه به سوى مكّه حركت كند او را وصى و نماينده خود در مدينه قرار داد تا اخبار آن جا را به او برساند و وصيتنامه معروف خود را كه در مقاتل آمده، به او سپرد ، و علت عدم حضور او در کربلا همین بود که امام حسین علیه السلام وظیفه اطلاعاتی را بر عهده او گذاشته بود چنان که می نویسند ؛ « محمّد بن حنفيّه، سخن خويش با برادر را قطع نمود و شروع به گريه كرد. حسين عليه السلام نيز مدّتى با او گريست و آن گاه فرمود: «برادرم! خداوند، تو را پاداش خير دهد! حقيقتا برايم خيرخواهى كردى و به صواب و حقيقت، راه‏نمايى نمودى. اميدوارم كه رأى تو، استوار و درست باشد. من تصميم بر خروج به سمت مكّه دارم و خودم، برادرانم، برادرزاده ‏ها و دوستارانم را براى اين ، مهيّا ساخته‏ ام. نظر آنان، نظر من و تصميم آنان، تصميم من است؛ امّا تو اى برادرم منعى نيست كه در مدينه بمانى و از سوى من مراقب حوادث باشى و چيزى از اخبار آنان را از من پنهان نكنى». 📚الفتوح ج 5 ص 20 _ بحار الانوار ج 44 ص 329 👌علامه حلی نیز نقل می کند که محمد حنفیه به سبب بیماری نمی توانست حسین علیه السلام را همراهی کند ، لذا امام حسین ماموریت دیده بانی در مدینه را به او کرد . 📚سفینه البحار ج 2 ص 388 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman