#مدح_امام_باقر_از_ابوبکر
🤔#پرسش
❔چگونه تشیع می گوید ابوبکر در کشته شدن حضرت زهرا رضی الله عنه نقش داشته است در حالی که در کتاب کشف الغمه عالم تشیع اربلی آمده است که امام باقر ، ابوبکر را #صدیق نام نهاده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌روایتی است که در کتاب کشف الغمه از عروه بن عبد الله نقل شده است که او می گوید من از امام باقر در مورد زینت شمشیر سوال کرد . امام باقر گفت اشکالی ندارد ، ابوبکر صدیق شمشیرش را زینت می کرد ، گفتم شما به او می گویید صدیق ؟ امام باقر از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد »
📚کشف الغمه ج2 ص147
👌حال توجه به چند #نکته لازم است ؛
1⃣این روایت از حیث سندی ارسال دارد و ضعیف می باشد .
👌ناقل آن على بن عيساى اربلى است كه در سال 693 می زیسته است از فردى به نام عروة بن عبداللَّه نقل مى كند كه در عصر امام باقر (114- 57) مى زيسته است. آيا چنين حديث بى سندى قابل #استناد است؟
2⃣در رجال شيعه، تنها يك عروةبن عبداللَّه بن قشير جُعفى است كه وى كاملًا مجهول است.
📚تنقیح المقال ج2 ص251
👌و در رجال سنى وى به نام عروة بن عبداللَّه بن قشير جعفى، مكنى به «ابوسهل» آمده است، كه شاگرد عبداللَّه بن زبير بوده است . مردى كه نزد عبداللَّه بن زبير تلمّذ كرده و از او #حديث نقل مى كند، از نظر روحيه بايد با او نزديك باشد و اين خاندان كاملًا از اميرمؤمنان منحرف بودند و قطعاً قول چنين فردى نمى تواند سند باشد.
📚تهذیب الکمال ج10 ص27
3⃣از اين گذشته، دقت در مضمون حديث مى رساند كه كاملًا از زبان امام علیه السلام دروغ گفته شده است زيرا مى گويد: من از ابى جعفر عليه السلام در باره زينت كردن شمشير سؤال كردم. ايشان فرمود: ابوبكرِ صديق شمشير خود را مى آراست. پرسيدم: او را صديق مى نامى؟ از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد.
👌اين عملِ غير متناسب با #وقار امام باقر عليه السلام و مبالغه بيش از حد در اين مورد، نشانه آن است كه عروة بن عبداللَّه شاگرد عبداللَّه بن زبير اين حديث را از زبان حضرت جعل كرده است.
4⃣به فرض هم که بگوییم روایت صحیح است ، ثابت است که روایت از باب تقیه صادر شده است .زیرا بنی اميه و بعد از آن ها بني العباس ، چنان عرصه را بر شيعيان تنگ كرده بود كه حتي دستور داده بودند هر كسي اسمش علي باشد ، او را از دم تيغ بگذرانند .
📚تاریخ مدینه دمشق ج41 ص481
👌در چنين وضعيتي كاملاً منقطی است كه چنين رواياتی از باب تقيه و براي حفظ جان شيعيان صادر شده باشد ؛ به خصوص كه راوی آن عروة بن عبد الله از مخالفين سر سخت اهل بيت بوده است .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#قرآن_حرکت_زمین_معجزه
🤔#پرسش
❔کانال ضد دین می گوید از جمله دروغ های اسلامگرایان آن است که می گوید قرآن به حرکت کوهها و زمین اشاره کرده است در حالی که آیه مذکور راجع به حوادث خارق العاده #قیامت و از هم پاشیدگی نظم دنیا است نه حرکت زمین ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در آيه 88 سوره #نمل مىخوانيم:
❕« و َتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِى أَتْقَنَ كُلَّ شَىْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ»
👌«كوهها را مى بينى، و آنها را ساكن و بى #مالکیت حركت مى پندارى، در حالى كه مانند ابرها در حركتند؛ اين صنع و آفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن و استوار آفريده؛ به يقين او از كارهايى كه شما انجام مى دهيد آگاه است».
💠در اين آيه چند #نكته ديده مى شود:
1⃣ نخست اينكه كوهها كه در نظر شما ساكن است با سرعتى همچون سرعت ابرها در حركت مى باشد. (توجه داشته باشيد سرعتهاى زياد را به سرعت ابر تشبيه مى كنند، به علاوه حركت #سريع ابرها خالى از تزلزل و سر و صدا است).
2⃣ديگر اينكه، اين #صنع خداوندى است كه همه چيز را روى حساب آفريده است.
3⃣سوم اينكه او از اعمال #مالکیت شما آگاه است.
👌با دقّت در اين جمله هاى سه گانه روشن مى شود كه آيه، آن گونه كه بعضى از مفسران و کانال ضد دین ، پنداشته اند مربوط به قيامت نيست بلكه؛ مربوط به همين دنيا است، مى گويد آنها را چنين مىبينى و چنين خيال مى كنى در حالى كه چنين نيستند؛ در #حاليكه حركت كوهها در قيامت يا در آستانه قيامت چيزى نيست كه مخفى و ناپيدا باشد، و چنان آشكار و وحشتناك است كه كسى تاب و تحمل مشاهده آن را ندارد.
❕به علاوه اتقان آفرينش و حاكميت نظم و حساب در آن، اشاره به وضع كنونى آنها است نه زمانى كه در آستانه قيامت نظام جهان در هم مى ريزد تا بر ويرانه آن نظام نوينى بر پا شود.
👌از اين گذشته آگاهى خداوند نسبت به #اعمالى كه ما انجام مى دهيم مربوط به اعمال ما در اين دنيا است، و گرنه قيامت روز حساب است نه روز عمل، با اين قرائن سه گانه به خوبى معلوم مى شود كه اين آيه به هيچ وجه قابل تطبيق بر حركت كوهها در پايان جهان و آستانه قيامت نيست. منتها جمعى از مفسران چون نتوانسته اند به عمق مفهوم آيه راه يابند چاره اى جز قبول خلاف ظاهر در آيه و تفسير آن به مسأله قيامت نديده اند.
👌اين مسأله نيز روشن است كه كوهها حركتى جداى از زمين ندارند و همه يك واحد به هم پيوسته اند؛ اگر كوهها حركت مى كنند مفهومش اين است كه كره زمين در #حركت است.
❔منتها اين سؤال پيش مى آيد كه چرا انگشت روى كوهها گذاشته است و نگفته زمين را مى بينى و گمان مى كنى كه ساكن است در حالى كه به سرعت حركت مى كند؟
👌پاسخ اين سؤال روشن است؛ چون كوهها عظيمترين موجودات روى زمين مى باشند و مظهر صلابت و استحكام و پابرجايى هستند حتّى به عنوان ضرب المثل مىگوييم فلانكس مانند كوه استوار و پابرجا است؛ لذا حركت كوهها با آن عظمت و صلابت و پابرجايى مىتواند نشانهاى از قدرت بى پايان حق باشد؛ ولى مسلم است كه حركت كوهها چيزى جز حركت زمين نيست.
❕به هر حال آيه فوق، يكى از #معجزات علمى قرآن است؛ زيرا مى دانيم در عصر نزول قرآن و حدود يك هزار سال بعد از آن، عقيده ثابت بودن زمين و حركت كرات به دور آن كه از هيأت بطلميوس نشأت مى گرفت، عقيده رايج و حاكم بر تمام محافل علمى جهان بود، و حدود يك هزار سال بعد نخستين دانشمندانى كه حركت زمين را كشف كردند گاليله ايتاليايى و كپرنيك لهستانى بودند كه در اواخر قرن شانزدهم و اوايل قرن هفدهم ميلادى اين عقيده را ابراز داشتند و بلافاصله ارباب كليسا، آنها را شديداً محكوم كرده و تا آستانه كشتن پيش بردند در حالى كه قرآن مجيد ده قرن پيش از آن، پرده از روى اين حقيقت برداشته بود؛ و حركت زمين را با عبارات زيباى فوق، به عنوان نشانهاى از توحيد و عظمت خدا مطرح كرده بود.
❕به هر حال شك نيست كه اين آيه از حركت كوهها (وبه تعبير ديگر حركت زمين) در همين دنيا سخن مى گويد؛ زيرا حركت كوهها در آستانه قيامت، چنان زلزله اى در كره زمين ايجاد مى كند كه زنان باردار وضع حمل كرده و زنان شيرده، نوزاد خود را فراموش مىكنند و هوش از سرها مى پرد؛( مزمل 14_حاقه14_ واقعه 5_6) و اين هرگز با جمله #تَحسَبُها جامِدَةً: «آنها را ساكن وبى حركت مى پندارى»، سازگار نيست .
❕قرار داشتن آيات مربوط به قيامت در ما قبل يا ما بعد آيه فوق دليل قطعى بر ارتباط مفهوم اين آيه به قيامت نيست؛ زيرا در قرآن نظير اين مطلب كم نيست كه يك آيه درباره مطلبى سخن مى گويد و قبل و بعد آن راجع به مطلب ديگر بحث مى كند ، ملاحظه محتواى خود آيه و قرائن موجود در آن از ملاحظات ديگر مهمتر و برتر است.
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#مدح_امام_باقر_از_ابوبکر
🤔#پرسش
❔چگونه تشیع می گوید ابوبکر در کشته شدن حضرت زهرا رضی الله عنه نقش داشته است در حالی که در کتاب کشف الغمه عالم تشیع اربلی آمده است که امام باقر ، ابوبکر را #صدیق نام نهاده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌روایتی است که در کتاب کشف الغمه از عروه بن عبد الله نقل شده است که او می گوید من از امام باقر در مورد زینت شمشیر سوال کرد . امام باقر گفت اشکالی ندارد ، ابوبکر صدیق شمشیرش را زینت می کرد ، گفتم شما به او می گویید صدیق ؟ امام باقر از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد »
📚کشف الغمه ج2 ص147
👌حال توجه به چند #نکته لازم است ؛
1⃣این روایت از حیث سندی ارسال دارد و ضعیف می باشد .
👌ناقل آن على بن عيساى اربلى است كه در سال 693 می زیسته است از فردى به نام عروة بن عبداللَّه نقل مى كند كه در عصر امام باقر (114- 57) مى زيسته است. آيا چنين حديث بى سندى قابل #استناد است؟
2⃣در رجال شيعه، تنها يك عروةبن عبداللَّه بن قشير جُعفى است كه وى كاملًا مجهول است.
📚تنقیح المقال ج2 ص251
👌و در رجال سنى وى به نام عروة بن عبداللَّه بن قشير جعفى، مكنى به «ابوسهل» آمده است، كه شاگرد عبداللَّه بن زبير بوده است . مردى كه نزد عبداللَّه بن زبير تلمّذ كرده و از او #حديث نقل مى كند، از نظر روحيه بايد با او نزديك باشد و اين خاندان كاملًا از اميرمؤمنان منحرف بودند و قطعاً قول چنين فردى نمى تواند سند باشد.
📚تهذیب الکمال ج10 ص27
3⃣از اين گذشته، دقت در مضمون حديث مى رساند كه كاملًا از زبان امام علیه السلام دروغ گفته شده است زيرا مى گويد: من از ابى جعفر عليه السلام در باره زينت كردن شمشير سؤال كردم. ايشان فرمود: ابوبكرِ صديق شمشير خود را مى آراست. پرسيدم: او را صديق مى نامى؟ از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد.
👌اين عملِ غير متناسب با #وقار امام باقر عليه السلام و مبالغه بيش از حد در اين مورد، نشانه آن است كه عروة بن عبداللَّه شاگرد عبداللَّه بن زبير اين حديث را از زبان حضرت جعل كرده است.
4⃣به فرض هم که بگوییم روایت صحیح است ، ثابت است که روایت از باب تقیه صادر شده است .زیرا بنی اميه و بعد از آن ها بني العباس ، چنان عرصه را بر شيعيان تنگ كرده بود كه حتي دستور داده بودند هر كسي اسمش علي باشد ، او را از دم تيغ بگذرانند .
📚تاریخ مدینه دمشق ج41 ص481
👌در چنين وضعيتي كاملاً منقطی است كه چنين رواياتی از باب تقيه و براي حفظ جان شيعيان صادر شده باشد ؛ به خصوص كه راوی آن عروة بن عبد الله از مخالفين سر سخت اهل بيت بوده است .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA