eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔این روایت که می گوید حضرت زهرا حجت بر امامان است تا چه اندازه دارد ❗️❗️ 💠💠 👌حضرت زهرا سلام الله علیها از آنجایی که سیده و سرور تمام عالم است ، نقش اسوه و الگو را برای همگان دارند ، و مردمان می توانند با اقتدای به ایشان ، به درجات بالای دست پیدا کنند . ❕آنچه مورد سوال شده است این روایت منسوب به امام حسن عسکری است که فرمود ؛ « ما حجت های خداوند بر بندگانش هستیم و فاطمه حجت خداوند بر ما است » 📚تفسیر اطیب البیان ج13 ص225 👌این روایت در کتب و سایر کتب و جوامع حدیثی معتبر و مورد استناد مانند بحار الانوار و ...نیامده است و تنها در کتاب اطیب البیان که از کتب متاخر و معاصر تلقی می شود آمده است ، آن هم به گونه ای که هیچ گونه سندی برای آن ارائه نشده است و روایت به صورت مرسل و بدون سند نقل شده است . ❕بنابراین این روایت از حیث سندی است . 🔰از لحاظ دلالت حدیث نیز باید توجه داشت که اگر حجت را به معنای بودن معنا کنیم ، این معنا صحیح نمی باشد زیرا حضرت زهرا سلام الله علیها نیز مکلف بوده است تا از امام زمانش علی علیه السلام اطاعت کند . ❕اما اگر را به معنای الگو بگیریم ، بی شک این معنا صحیح است ، و حضرت زهرا الگو و اسوه برای امامان می شده است چنان که در توقیعی از امام زمان علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « دختر پیامبر خدا ( فاطمه زهرا ) برای من اسوه است » 📚الاحتجاج ج2 ص467 📚بحار الانوار ج53 ص180 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که زمانی که علی علیه السلام را به زور به مسجد می بردند حضرت زهرا کرد که خودم را لخت می کنم اگر علی را رها نکنید ❕❕ 💠💠 👌در مجامع ما نقل شده است ؛ ❕« هنگامى كه پس از بيعت سقيفه، على عليه السّلام را به زور از خانه ‏اش خارج نموده و نزد ابو بكر مى‏ بردند تا بيعت نمايد، حضرت فاطمه عليها السّلام از خانه خارج شد و نزد قبر پدرش رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم آمده و گفت: پسر عموى مرا رها كنيد، به حقّ خداوندى كه محمّد را به حقّ مبعوث كرده، اگر على را رها نكنيد موهاى سرم را مى‏ کنم و پيراهن رسول خدا را بر سر مى‏ گذارم و شما را نفرين مى ‏كنم، به خداوند سوگند كه ناقه صالح در نزد خدا، عزيزتر از فرزندان من نبود. 👌سلمان مى‏ گويد: به خداوند سوگند ديدم كه پايه‏ هاى ديوار مسجد از جا كنده مى‏ شود به طورى كه اگر كسى بخواهد مى‏ تواند از آنجا داخل مسجد گردد، پس به نزد حضرت فاطمه عليها السّلام رفتم و به او گفتم: اى سرور و مولاى من! اى بانوى بزرگ! خداوند متعال پدر شما را مبعوث فرمود تا رحمت براى عالميان باشد، پس شما نقمت و عذاب را براى آنها نخواهيد و نفرينشان نكنيد. در اين حال ديدم كه پايه‏ ها به جاى خود بازگشتند و از زير آنها چنان گرد و خاكى برخاست كه داخل بينى‏ هاى ما شد.» 📚مناقب آل ابی طالب ج3 ص339 📚الاحتجاج ج1 ص86 ❕تعبیر به کردن موها ، به معنای لخت کردن آنها را در برابر نامحرم نمی باشد ، بلکه در میان زنان عرب بوده است که در هنگام مصیبت ، موهای خود را باز و پریشان می کردند ، به گونه ای که گیسوان در زیر پوشش و چادر بوده و حجاب در برابر نامحرمان رعایت می شده است. 👌در قدیم الایام موی زنان به بستن یا بافتن مو بود که در هنگام مصیبت به نشانه حزن موها را باز کرده و در زیر پوشش پریشان می کردند و تا هنگامی که سوگوار بودند آن را نمی بستند ، و بر آن شانه نمی زدند ، بلکه مقنعه یا روسری خود را بر روی موهای خود می بستند . 👌در روایتی دارد که وقتی کشته شدن پیامبر در جنگ احد منتشر شد ؛ « زنان انصار صورت های خود را خراشیده و موهای خود را کردند » 📚الکافی ج8 ص318 ❕بنابراین روشن می شود که پریشان کردن مو در هنگام مصیبت در میان زنان عرب مرسوم بوده است و به هیچ معنا به معنای لخت کردن مو در نزد نامحرم نمی باشد . 👌پاسخ دیگر آنکه در ما آمده است که پریشان کردن مو برای زنان مناسب حالت دعا می باشد و دعا یا نفرین آنها را به اجابت نزدیکتر می کند . 💠علامه نقل می کند ؛ « امام صادق علیه السلام به خواهرشان به جهت مریضی فرزندش فرمود لباست را بپوش و به پشت بام برو و سپس مقنعه ات را بردار تا موهایت آشکار شود سپس این دعا را بخوان ... پس از آن مریضی فرزند او شفا یافت » 📚بحار الانوار ج92 ص10 ❕از این روایت استفاده می شود ک پریشان ساختن مو برای بانوان تاثیر خاصی در اجابت دعا یا نفرین دارد و بیان کننده حالت خضوع و اضطرار دعا کننده است ، اما این به معنای کردن در نزد نامحرم نمی باشد ، بلکه مراد آن است که در تنهایی و خفاء و در حالت راز و نیاز با خداوند این عمل انجام داده شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓آیا این داستان صحت دارد که روزی حضرت علی به خاطر فشار فقرا یکی از یا زمین‌های خود را فروخت و بین فقرا تقسیم کرد. حضرت زهرا از این امر مطلع و ناراحت شده که چرا حضرت علی چیزی برای خانواده برنداشتند؛ زیرا در مضیقه بودند و به حضرت علی فرمودند که ما را هم مانند یکی از فقرا حساب می‌کردید. جبرئیل بر پیامبر نازل شدند که حضرت فاطمه را دریاب و به او بگو حق ندارد که با ولیّ ما این‌گونه بگوید؛ زیرا او برای ما آن کار را انجام داده است ❕❕ 💠💠 👌شیخ صدوق نقل می کند ؛ « علی علیه السلام بادیه نشین را دید که به پرده های کعبه آویخته شده و از خدا درخواست کمک می کند ...او چندین شب درخواست خود را مطرح می کرد و از خداوند هزار درهم تقاضا می کرد .علی علیه السلام از او سوال کرد که چرا چهار هزار درهم طلب می کنی ؟ پاسخ داد که هزار درهم برای کابین زنم و هزار درهم برای باز پرداخت وامم و هزار درهم برای خرید خانه و هزار درهم برای سرمایه کار می خواهم . 👌علی علیه السلام فرمود تمام این ها لازم است و چون از مکه خارج شدی به خانه ام در مدینه بیا ...پس از آن اعرابی به نزد علی علیه السلام رفت و حضرت به سلمان امر کرد که باغی را که پیامبر درختان آن را کاشته بودند بفروشد .سلمان آن را به دوازده هزار درهم فروخت و حضرت چهار هزار درهم را به آن اعرابی داد ، سایر فقرا نیز از این جریان آگاه شدند و از علی تقاضای کمک کردند ، حضرت تمام آن را بین فقرا تقسیم کرد ، حضرت فاطمه از جریان آگاه شد و خطاب به علی علیه السلام عرضه داشت که من و دو پسرم گرسنه ایم و می دانیم که شما هم مانند ما گرسنه هستید ، آیا یک درهم نیز سهم ما نمی شد ؟ و به دنبال آن علی را گرفت و گفت رها نمی کنم تا پدرم در میان ما داوری کند . ❕در این هنگام جبرئیل به حضور پیامبر نازل شد و گفت خدایت سلام می رساند و می فرماید که به فاطمه بگو که سزاوار نیست که دامن علی را بگیری ، در این هنگام فاطمه گفت از خداوند می خواهم و هرگز این کار را تکرار نخواهم کرد....» 📚 ص467 🗯این روایت گذشته از آنکه با و و حضرت زهرا سلام الله علیها منافات دارد و خلاف آیه نیز تلقی می شود ، از حیث نیز ضعیف و می باشد . 🔷از جمله راویان روایت می باشد که مجهول و است . 📚 رجال الحدیث ج6 ص93 🔶راوی دیگر است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات الحدیث ج3 ص461 🔶راوی دیگر می باشد که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج7 ص450 🔶و راوی دیگر است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات رجال ج3 ص306 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔ سوالی که وجود داره اینه که بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام حضرت زهرا خیلی میکردند طوری که همسایه ها به حضرت علی گفتند فاطمه یا شب گریه کند تا ما استراحت کنیم در روز یاروز گریه کند وما شب استراحت کنیم. ایا این کار حضرت زهرا نبود❕ ❓حضرت زهرا معصوم بودند و حتی کار مباحی که برایش سودی نداشت ، انجام نمیداد حال برای ما سوال است که چرا انقدر گریه کرد که موجب در امدن صدای مردم شد که گفتند اذیت میشویم و حضرت امیر برایش بیت ساخت ❕❕ 💠💠 👌فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از شهادت پیامبر گرامی و اتفاقاتی که پس از آن افتاد بسیار بودند و همواره به خاطر این مصائب گریه و ناله می کردند تا آنجایی که در روایتی از امام علیه السلام نقل است که فرمود ؛ « پنج نفر در عالم هستند که بسیار گریه کردند ، آدم به خاطر خروج از بهشت و یعقوب به خاطر فراق یوسف و یوسف به خاطر فراق یعقوب و و امام سجاد ( به خاطر وقایع کربلا )» 📚 ص140 👌در نقل است ؛ « بزرگان به نزد علی علیه السلام آمدند و گفتند فاطمه روز و شب گریه می کند ، هیچ کدام از ما شب در رختخواب به خواب نمی رویم در حالی که روز ها به علت مشغله و طلب معاش قرار و آرام نداریم ، ما از تو تقاضا می کنیم که فاطمه یا شب کند و یا روز ، علی علیه السلام فرمود مانعی ندارد و این موضوع را با فاطمه در میان گذاشت و پس از آن اطاقی در خارج از شهر مدینه برای فاطمه ساخت که آن را بیت الاحزان مین گفتند ، به هنگام صبح ، فاطمه ، حسن و حسین را بر می داشت و به می رفت و همچنان تا شب گریه می کرد و چون شب فرا می رسید علی فاطمه را به منزل باز می گردانید » 📚 ج43 ص177 ❕حقیقت آن است که حضرت زهرا سلام الله علیها مایه اذیت و آزار هیچ کس نبود ؛ 🗯 اما از آنجایی که این گریه ها ،آمیخته ای از گریه های به خاطر از دست دادن پیامبر و گریه های به خاطر غصب خلافت و هتک حرمت بیت نبوت ، بود ، دستگاه حاکم و هم پیمانان آنان را به خطر می انداخت که شاید این گریه ها سبب بیداری وجدان خفته مردم شود ، لذا با و چنین وانمود می کردند که این گریه ها مایه اذیت و آزار ما شده است 🗯 حضرت علی نیز به سبب آنکه ای به دست آنان جهت تبلیغ بر علیه اهل بیت ندهد ، بیت الاحزانی برای حضرت زهرا فراهم ساختند . 👌با توجه به حضرت زهرا سلام الله علیها و بی غیرتی مردم مدینه در دفاع از اهل بیت ، این بیان و توجیه ، بیان در این قضیه می باشد که هم با عصمت حضرت زهرا منافاتی ندارد و هم شاهد دیگری بر بی وجدانی خلافت می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔سوالی راجع به فرازی از زیارت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در روز یک دارم : ❗️السلام عليك يا ، امتحنك الذي خلقك قبل ان يخلقك و كنت لما امتحنك به صابرة ❔منظور از امتحان قبل از چیست❕❕ 💠💠 👌امام علیه السلام فرمود ؛ 🔶هرگاه کنار فاطمه سلام الله علیها قرار گرفتی بگو؛ « ای آزموده ، خدایی که تو را آفرید قبل از تو را آزمود و تو را بر آنچه آزمود یافت ...» 📚 ج6 ص10 ❕در این که مراد از امتحان قبل از چیست دو احتمال است ؛ 1⃣امتحان در زمان خلقت است ؛ 👌طبق روایات متعددی ، خداوند نور اهل بیت را سال ها قبل از آنکه خلقت عالم را صورت دهد خلق کرده بود . 🔷پیامبر فرمود ؛ « من و علی و فاطمه و حسن و حسین در سراپرده الهی بودیم و او را تسبیح می کردیم و فرشتگان با تسبیح کردن ما ، خداوند را فرا گرفتند » 📚 الشیعه ص7 📚 الانوار ج25 ص2 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « ما اشباح بودیم اطراف عرش که خدا را تسبیح می کردیم ، و این حدود پانزده هزار سال قبل از خلقت آدم بود و وقتی آدم آفریده شد در او قرار گرفتیم». 📚 الانوار ج25 ص2 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند نور از نور عظمت خود را قبل از آفرینش آدم آفرید که آنان محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین بودند » 📚 الانوار ج25 ص4 👌پیامبر فرمود ؛ « خداوند ما را آفرید زمانی که نه آسمانی افراشته و نه زمینی گسترده و نه عرش و نه بهشت و جهنم بود ،ما او را و می کردیم ، هنگامی که تسبیح و تقدیسی وجود نداشت ...خداوند نور دخترم فاطمه را شکافت و آسمانها و زمین را آفرید ، نور آسمانها و زمین از نور فاطمه است ...» 📚 الانوار ج25 ص16 ❕بنابراین محتمل است که مذکور در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها در همان زمان خلقت قبل از خلقت صورت گرفته باشد . 2⃣احتمال دوم آن است که این امتحان همان امتحان عالم ذر باشد که خداوند انسان ها را قبل از خلقت دنیوی و جسمانی درعالمی که در روایات عالم نامیده شده است امتحان نمود و درجات انسانها در این الهی مشخص شد و در این عالم اول کسانی که ندای توحید را لبیک گفتند و از امتحانهای الهی سربلند بیرون آمدند ، ارواح طیبه معصوم بود. 🗯امام علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که خداوند اراده خلقت آدمیان را کرد آنان را از آدم خارج ساخت و از آنان سوال کرد که پرودگار شما کیست ؟ اول کسی که پاسخ داد رسول خدا و امیر مومنان و بودند ...» 📚 ج1 ص133 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اگر حرام است چگونه در روایات آمده است که حضرت زهرا امام حسن و امام حسین را می رقصانده است ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که مرحوم ابن شهر آشوب در خودش نقل می کند ؛ « کانت فاطمه ابنها حسن و تقول اشبه اباک یا حسن و اخلع عن الحق الرسن » 🔶« فاطمه فرزندش حسن را می رقصاند و می گفت مانند پدرت باش و ریسمان را از گردن حق بردار و حق را آزاد کن » 📚 ج3 ص389 👌علامه نیز این جمله را به نقل از کتاب مناقب ، در بحار الانوار می آورد . 📚 ج43 ص389 ❕این جمله روایت نیست و از معصوم نقل نشده است ، بلکه مرسلا از تنی چند از عالمان اهل سنت مانند و ...نقل شده است . 🔷بنابراین استدلال به آن جمله با توجه به آن که منتهی به معصوم نمی شود و سند معتبری نیز ندارد ، و غیر قابل قبول است . ❕از سوی دیگر ، به معنای تکان دادن و حرکت دادن است . 📚 ج7 ص43 ❕حضرت زهرا سلام الله علیها فرزندانش را می رقصاند ، یعنی آنان را و می داد و با آنها بازی می کرد چنان که ما نیز با فرزندان کوچک خود چنین می کنیم و آنان را تکان داده و با آنها بازی می کنیم . 🗯در روایات نیز به کردن با کودکان توصیه شده است ؛ 📚 ج21 ص486 باب 90 👌بنابراین رقصاندن در جمله مذکور و در مورد کودکان به معنای رقص لهوی نمی باشد بلکه به معنای تکان و حرکت دادن و بازی کردن با می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده‌ است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای بوده اند صحیح است ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ صدوق در الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛ « همراه جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آن‌جا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آن‌حضرت باشد. على کنیز را در خانه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کرده‌اى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه می‌دهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «می‌توانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت. 🔷قبل از این‌که فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو می‌رساند و می‌فرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمده‌اى از على کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمده‌ام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آن‌حضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن و خشنودى تو را می‌خواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد می‌گیرم که کنیز را در راه آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در این‌جا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و تقسیم می‌کنم» 📚 الشرایع ج1 ص163 ❕این روایت از حیث سند و مردود است و قابل اعتنا نیست . 🔷یکی از راویان حدیث بن عرفه است که مجهول است . 📚 ج2 ص430 👌و احتمال است که حسن بن عرفه باشد که سنی بوده و روایتش مردود است . 📚 مدرک ج2 ص430 ❕راوی دیگر آن و راوی دیگر و راوی دیگر هستند که هر سه و ضعیف هستند . 📚 رجال الحدیث ج6 ص455 ❕مرحوم نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است . 📚 المصطفی ص101 👌راوی روایت است که توثیقی ندارد . 📚 نجاشی ص446 🔷راوی دیگر المرادی است که و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج4 ص211 🔷راوی دیگر بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 مدرک ج3 ص270 🔷و راوی دیگر بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست. 📚 ال ابی طالب ج3 ص342 🔶سایر منابع نیز این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓شبکه های وهابی میگن شیعیان این قدر می گن مصحف فاطمه مصحف فاطمه واسمون بیارنش، مصحف فاطمه الان کجاست ؟ دست کیه❗️❗️❗️ 💠پاسخ💠 ❗️طبق روایات فراوانی نزد حضرت زهرا مصحفی بوده است که در بر گیرنده برخی اخبار و حوادث آینده می باشد . چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: « فاطمه پس از رسول خدا هفتاد و پنج روز زنده ماند و نسبت به فقدان پدرش بسیار اندوهگین بود .جبرئیل نزد او می آمد و در سوگ پدرش او را دلداری می داد و از پدرش و جایگاه او و از آن چه پس از فاطمه در مورد ذریه او پیش خواهد آمد به او خبر می داد و علی آن ها را می نوشت .این مصحف فاطمه است» 📚الکافی ج1 ص241 🔷وفرمود: « در مصحف فاطمه چیزی از کتاب خدا نیست بلکه آن در بردارنده مطالبی است که پس از فوت پدر بزرگوارش بر آن حضرت القاء شده است» 📚بصائر الدرجات ص195 ❗️مصحف فاطمه مشخصات زیر را داراست؛ 1⃣هیچ آیه ای از قرآن در آن نیست چنان که در روایت بالا گذشت . 🔷وفرمود: « نزد ما مصحف فاطمه است که در آن چیزی از قرآن نیست» 📚بحار الانوار ج26 ص38 👌یا فرمود: « از قرآن حتی یک حرف هم در آن نیست» 📚بحار الانوار ج26 ص39 2⃣هیچ گونه حلال و حرامی در آن نیست. 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « در مصحف فاطمه هیچ حکمی از حلال و حرام نیست» 📚الکافی ج1 ص240 3⃣جبرئیل در مصحف فاطمه خبر از مقام و جایگاه و جلالت پیامبر اکرم در بهشت به حضرت زهرا می داد . 📚بحار الانوار ج47 ص32 4⃣آینده ذریه حضرت زهرا در آن بیان شده است چنان که در ادامه روایت بالا آمده است: « خبر می داد او را به آنچه بعد از وی بر ذریه اش وارد می شود» 📚همان مدرک 5⃣در مصحف فاطمه علم حوادث آینده نیز بوده است چنان که امام صادق فرمود: « اما مصحف فاطمه در آن اموری است که در آینده اتفاق خواهد افتاد» 📚بحار الانوار ج26 ص18 📚الکافی ج1 ص240 6⃣اسماء تمام انبیاء و اوصیاء نیز در آن بوده است. 📚بحار الانوار ج47 ص32 7⃣اسماء پادشاهان زمین و پدرانشان تا روز قیامت در آن بوده است. 📚بحار الانوار ج26 ص18 📚الکافی ج1 ص242 8⃣مشتمل بر وصیت های حضرت زهرا نیز بوده است. 📚الکافی ج1 ص241 ❗️نزول فرشته بر حضرت زهرا نباید مایه تعجب گردد زیرا ایشان از حضرت مریم یا همسر حضرت ابراهیم کمتر نیستند که فرشتگان بر آنان نازل شده و آن ها را مخاطب قرار می دادند. 🔶ال عمران 42 🔶هود 69-73 👌وقتی حضرت مریم و همسر ابراهیم خلیل محدثه هستند و فرشتگان با آن ها صحبت می کنند فاطمه که سرور زنان جهان است سزاوار تر است که فرشتگان با او هم سخن شوند . 🗯هم اکنون نیز آن مصحف به نزد امام زمان است چنان که امام رضا علیه السلام فرمود: « از جمله نشانه های امام آن است که مصحف فاطمه به نزد او می باشد» 📚الفقیه ج4 ص419 📚عیون الاخبار ج1 ص213 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓آیا راست است که حضرت زهرا در شکم مادر با خدیجه صحبت می کرد و وقتی به دنیا آمد سجده خداوند را کرد و چهار زن بهشتی او را به دنیا آوردند و نطفه او از میوه های بهشتی شکل گرفته است ❗️آیا چنین مطالبی در کتب شیعه و سنی آمده است یا غلو است ؟ ایشان قبل از مبعث به دنیا آمدند یا بعد از آن❓ 💠پاسخ💠 🔴سوال شما به پنج بخش تقسیم می شود؛ 1⃣صحبت کردن حضرت زهرا در شکم با مادر؛ 👌علمای شیعه و سنی این مطلب را روایت کرده اند. ❗️شیخ صدوق و علامه مجلسی روایت می کنند که امام صادق علیه السلام فرمود: « هنگامی که رسول خدا با خدیجه ازدواج کرد زنان مکه از خدیجه کناره گیری کردند و نزد وی نمی رفتند و به او سلام نمی کردند و به هیچ زنی اجازه نمی دادند که با او معاشرت و تماس داشته باشد .این برخورد زنان سبب ناراحتی و اندوه خدیجه شد ‌.وقتی خدیجه به فاطمه حامله شد فاطمه در رحم با مادر همدم بود و با مادرش سخن می گفت و او را به صبر توصیه می کرد » 📚امالی صدوق ص593 📚بحار الانوار ج6 ص247 و ج43 ص2 📚روضه الواعظین ج1 ص143 👌این مضمون را طبری از علمای اهل سنت نیز نقل می کند. 📚ذخائر العقبی ص44 2⃣حاضر شدن چهار زن بهشتی بر بالین خدیجه برای وضع حمل فاطمه مرضیه؛ ❗️در ادامه روایت بالا امام صادق فرمود: « زمانی که هنگام وضع حمل خدیجه شد ، او کسی را نزد زنان قریش و بنی هاشم فرستاد که بیاید و در امر تولد فرزند او را یاری کنند .آنان در جواب گفتند چون تو سخن ما را درباره ازدواج با محمد نادیده گرفتی و با آن مرد فقیر و یتیم ازدواج کردی پس ما نزد تو نخواهیم آمد و تو را یاری نخواهیم کرد .خدیجه از شنیدن این جواب غمگین شد در همان حال چهار زن گندمگون و بلند بالا که خدیجه فکر می کرد از زنان بنی هاشم هستند نزد او حاضر شدند .انان گفتند ما فرستاده خداییم تا تو را در امر زایمان کمک کنیم . ما خواهران تو هستیم .من ساره هستم و این بانو آسیه دختر مزاحم است و این مریم دختر عمران و آن دیگری کلثوم خواهر موسی بن عمران است» 📚 همان منابع از کتب شیعه و سنی 3⃣سجده کردن و اظهار شهادتین؛ ❗️طبری از علمای اهل سنت نقل می کند: « فاطمه وقتی به دنیا آمد بلافاصله روی زمین قرار گرفت و پیشانی به سجده قرار داد و انگشت مبارکش را بالا برد» 📚ذخائر العقبی ص44 ❗️امام صادق فرمود: « فاطمه پس از تولد زبان گشود و فرمود شهادت می دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست و شهادت می دهم که پدرم رسول خدا و برترین پیامبران است و همسرم علی برترین اوصیاء و فرزندانم برترین بازماندگان و سرور مردمان هستند » 📚همان منابع سابق الذکر از کتب شیعه 4⃣ایجاد نطفه زهرا از میوه های بهشتی؛ 👌پیامبر گرامی فرمود: « هنگامی که به آسمان عروج کردم جبرییل دستم را گرفته و وارد بهشت نمود و خرمایی بهشتی به من داد پس خرما را خوردم و در اثر آن نطفه ای در صلب من پدیدار گشت و فاطمه از آن نطفه ایجاد شد .پس فاطمه حوریه ای به شکل انسان است و من هرگاه مشتاق بوی بهشت می شوم بوی دخترم فاطمه را استشمام می کنم» 📚امالی صدوق ص461 📚عیون الاخبار ج1 ص116 📚مناقب ج3 ص335 📚الاحتجاج ج2 ص409 📚روضه الواعظین ج1 ص149 📚بحار الانوار ج43 ص4 ❗️این مضمون را علمای اهل سنت هم نقل کرده اند؛ 📚مستدرک حاکم ج3 ص156 📚ذخائر العقبی ص36 📚تاریخ بغداد ج5 ص87 📚در المنثور ، ذیل آیه 1 سوره اسراء 5⃣تاریخ تولد ایشان؛ 👌امام باقر فرمود: « فاطمه در سال پنجم بعد از بعثت پیامبر متولد شد» 📚الکافی ج1 ص457 🔶امام صادق فرمود: « فاطمه در بیستم جمادی الاخر سال پنجم بعثت متولد گردید و در این هنگام پیامبر چهل و پنج ساله بود» 📚دلائل الامامه ص9 📚بحار الانوار ج43 ص9 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که فاطمه علیهاالسلام در آخر عمر از ابوبکر و عمر شد ❗️یکی ازعلمای اهل سنت این مطلب را به من گفت ❕❕ 💠💠 ✍روایتی است که و برخی دیگر از علمای اهل سنت از شعبی نقل می کنند که او می گوید ؛ « هنگامي كه فاطمه بيمار شد ابوبكر براي كسب رضايت نزد وي آمد و اجازه خواست تا او را ملاقات كند، علي به فاطمه فرمود: ابوبكر براي ملاقات اجازه مي خواهد فاطمه فرمود: آيا شما دوست داريد وارد شود؟ علي فرمود: آري، پس فاطمه اجازه داد، ابوبكر وارد شد و جوياي كسب رضايت فاطمه بود، ابوبكر گفت: به خدا سوگند خانه و زندگي و مال و ثروتم و خويشانم را ترك نكردم؛ مگر براي به دست آوردن رضايت و خوشنودي خدا و رسول و شما خاندان پيغمبر، پس فاطمه از وي راضي شد» 📚دلائل النبوه ج7 ص281 ❕برای پاسخ توجه به لازم است ؛ 1⃣روایت مرسل است و قابل استناد نمیباشد ، زیرا شعبی از تابعان است و خود ماجرا نبوده است تا به صورت مستقیم نقل روایت کند . 2⃣شعبی از دشمنان علی علیه السلام است و ناصبی بوده و روایتش در مورد اهل بیت علیهم السلام نمی باشد ‌. ❕بلاذری از خود شعبی نقل می کند که می گفت ؛ « در شهر بصره همراه عده ای بر حجاج وارد شديم گروهي از قاريان مدينه از فرزندان مهاجر و انصار كه ابوسلمه بن عبد الرحمن بن عوف نيز در جمع آنان بود، حضور داشتند. حجاج با آنان مشغول گفتگو بود يادي از علي بن ابوطالب كرد و از او بدگويي نمود و ما نيز به خاطر رضايت حجاج از علی بدگویی كرديم » 📚انساب الاشراف ج4 ص315 3⃣نارضایتی حضرت فاطمه سلام الله علیها از ابوبکر از روشن ترین تاریخی است و قابل انکار نمی باشد . ❕بخاری می نویسد ؛ «فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وي روي گردان شد و اين ناراحتي ادامه داشت تا از دنيا رفت» 📚صحیح بخاری ج4 ص78 👌و یا نقل می کند ؛ «فاطمه بر ابوبكر غضب كرد و با وي سخن نگفت تا از رفت » 📚صحیح بخاری ج8 ص149 4⃣و نکته پایانی این که اگر حضرت فاطمه سلام الله علیها از آنها راضی شد چرا کرد شبانه دفن شود تا ابوبکر و عمر در تشیبع جنازه او حاضر نشوند که جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5646 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که در روایتی آمده است که امام جواد علیه السلام می گوید من منکر فضل و برتری ابوبکر و عمر نیستم چگونه با شیعه در مورد آنها جور می آید ❗️❗️ مگر آنان قاتل حضرت زهرا نبودند ❕ 💠💠 👌روایتی است طولانی که مرحوم طبرسی از امام جواد علیه السلام نقل می کند که ایشان در حال مناظره با یحیی بن اکثم و تنی چند از علمای اهل سنت بودند . در فرازهایی از این روایت چنین آمده است ؛ ❕« روايت شده كه پس از ازدواج حضرت جواد با ام الفضل روزى در مجلس مأمون كه حضرت جواد نيز حضور داشت و گروه زيادى نيز بودند يحيى بن اكثم بامام جواد عليه السّلام عرض كرد شما در باره اين خبر چه ميفرمائيد كه روايت شده جبرئيل بر پيغمبر نازل شد و گفت يا محمّد پروردگارت سلام ميرساند و ميگويد از ابا بكر بپرس ببين آيا از من راضى هست يا نه. 👌حضرت جواد فرمود من منكر ابى بكر نيستم ولى كسى كه اين خبر را نقل ميكند بايد متوجه آن خبر ديگر باشد كه پيغمبر در حجة الوداع فرمود: دروغگو بر من زياد شده و زيادتر خواهد شد. ❕هر كس عمدا بر من دروغ ببندد نشيمنگاهش پر از آتش مى‏شود هر وقت حديثى شنيديد آن را با قرآن كريم و سنت من مقايسه كنيد هر كدام كه موافق كتاب خدا و سنت من بود قبول كنيد و هر كدام مخالف كتاب خدا و سنت من بود رد كنيد. 👌اين خبرى كه تو نقل كردى موافق كتاب خدا نيست زيرا خداوند در قرآن كريم ميفرمايد: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ خدائى كه بر راز دل و افكار پنهان انسان مطلع است نمى ‏داند ابا بكر از او راضى است يا راضى نيست جبرئيل را ميفرستد تا حقيقت معلوم شود و از ته قلب مى‏گويد كه چگونه است. اين حرف را عقل نمى ‏پذيرد. ❕يحيى گفت روايت شده كه ابا بكر و عمر سرور پيران بهشت هستند نظر شما در باره اين روايت چيست فرمود اين خبر نيز محال است زيرا بهشتيان تمام جوانند در آنجا پيرى وجود ندارد اين خبر را بنى اميه جعل كردند در مقابل خبرى كه پيغمبر اكرم در باره امام حسن و امام حسين فرموده آن دو سرور جوانان بهشتند... 👌يحيى گفت روايت شده كه سكينه و وقار از زبان عمر بيان ميكند. امام جواد فرمود من منكر عمر نيستم ولى ابا بكر از عمر افضل است او خودش بالاى منبر مى ‏گويد مرا شيطانى است كه گاهى عارضم مى‏شود هر وقت ديديد منحرف شدم مرا براه آوريد.... 📚الاحتجاج ج2 ص447 👌برای پاسخ توجه به چند نکته لازم است ؛ 1⃣این روایت در کتاب احتجاج بدون سند نقل شده است لذا از حیث سندی ضعیف تلقی می شود . 2⃣امام جواد عليه السلام اين مطلب را در برابر طر فداران ابوبكر و عمر فرموده اند و طبيعی است كه وقتي كسی مي خواهد با مخالفين خودش مناظره كند ، نمي تواند مخالفت علنی خود را با تمام عقايد آن ها اعلام كند ؛ چون در اين صورت هيچ تأثيري بر آن ها نخواهد داشت . همانند داستان حضرت ابراهيم عليه السلام ، قرآن نقل می کند ؛ ❕« هنگامی که ( تاریکی ) شب او را پوشانید ستاره ای مشاهده کرد گفت این خدای من است اما هنگامی که غروب کرد گفت غروب کنندگان را دوست ندارم ، و هنگامی که ماه را دید ( که سینه افق را ) می شکافت گفت این خدای من است اما هنگامی که افول کرد گفت اگر پرودگارم مرا راهنمایی نکند مسلما از جمعیت گمراهان خواهم بود ، و هنگامی که خورشید را دید ( که سینه افق را ) می شکافت گفت این خدای من است ، این ( که از همه ) بزرگتر است اما هنگامی که غروب کرد گفت ای قوم من از شریکهایی که شما ( برای خدا ) می سازید بیزارم ، من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم » 🔶انعام 75-79 👌ابراهیم در برابر هر یک از این گروهای سه گانه قرار گرفت و نظر آنها را به عنوان یک پذیرفت و با آنها هم صدا شد تا هنگام غروب این کواکب آسمانی اشتباه آنها را روشن سازد . ❕همان گونه که مثلا ما با طرفداران سکون زمین و حرکت خورشید رو به رو می شویم و می گوییم بسیار خوب زمین ساکن است و خورشید ولی می دانید که لازمه این سخن آن است که خورشید با این فاصله عظیمی که با ما دارد در هر 24 ساعت چه دایره عظیمی را طی کند و چه سرعتی باید داشته باشد سرعتی که برای چنین جسمی اصلا محال است پس فرض شما باطل است . 💠این یکی از بهترین راه هایی است که برای نظرات مخالفان پیموده می شود بی آنکه حس عصبیت و لجاجت آنها تحریک گردد نخست با آن ها به عنوان یک فرضیه هم صدا شدن و سپس نتایج فاسد را نشان دادن درست همانند آنچه ابراهیم انجام داد ، امام جواد نیز برای بیان مطاعن ابوبکر و عمر نخست با طرفداران آنها در فضل و برتری آنها هم صدا شد و گفت منکر فضل آنها نیستم اما پس از آن این فرض را با بیان مطاعن آنها باطل ساخت . 💠ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
💠ادامه 👇👇👇 3⃣در اینجا پاسخ سومی نیز می باشد به این که امام تعابیر « من منکر فضل ابوبکر نیستم یا ابوبکر از عمر بیشتر بوده است» را از روی توریه بیان کرده اند . 👌 توریه اين است كه انسان سخنى بگويد كه ظاهرى دارد اما منظور گوينده چيز ديگر است، هر چند شنونده نظرش متوجه همان ظاهر مى‏ شود ❕ فى المثل كسى از ديگرى سؤال مى ‏كند كى از سفر آمدى؟ او مى‏ گويد: پيش از غروب در حالى كه پيش از ظهر آمده است، شنونده از ظاهر اين كلام كمى قبل از غروب را مى‏ فهمد، در حالى كه گوينده قبل از ظهر را اراده كرده، چرا كه آنهم قبل از غروب است ، این در صورتی است که از نظر مفهوم لغوى و عرفى قابليت دو معنا دارد ولى ذهنيات مخاطب آن را بر معنى خاصى تطبيق مى ‏كند در حالى كه گوينده اراده معنى ديگرى را دارد. 📚تفسیر نمونه ج19 ص95 ❕کلمه « » که در کلام امام علیه السلام آمد دو معنا دارد ؛ 1⃣برتری 2⃣پستی و پوچی و فرومایگی که کلمه فضول از آن گرفته میشود. 📚معجم الوسیط ، ماده فضل ❕امام می گوید من منکر فضل ابوبکر نیستم یا فضل ابوبکر از عمر بیشتر بوده است ، مخاطب که علمای اهل سنت هستند فکر می کنند معنای اول از فضل مد نظر امام است اما امام معنای دوم از آن را قصد کرده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چگونه تشیع می گوید ابوبکر در کشته شدن حضرت زهرا رضی الله عنه نقش داشته است در حالی که در کتاب کشف الغمه عالم تشیع اربلی آمده است که امام باقر ، ابوبکر را نام نهاده است ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که در کتاب کشف الغمه از عروه بن عبد الله نقل شده است که او می گوید من از امام باقر در مورد زینت شمشیر سوال کرد . امام باقر گفت اشکالی ندارد ، ابوبکر صدیق شمشیرش را زینت می کرد ، گفتم شما به او می گویید صدیق ؟ امام باقر از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد » 📚کشف الغمه ج2 ص147 👌حال توجه به چند لازم است ؛ 1⃣این روایت از حیث سندی ارسال دارد و ضعیف می باشد . 👌ناقل آن على بن عيساى اربلى است كه در سال 693 می زیسته است از فردى به ‏نام عروة بن عبداللَّه نقل مى ‏كند كه در عصر امام باقر (114- 57) مى‏ زيسته است. آيا چنين حديث بى سندى قابل است؟ 2⃣در رجال شيعه، تنها يك عروةبن عبداللَّه بن قشير جُعفى است كه وى كاملًا مجهول است. 📚تنقیح المقال ج2 ص251 👌و در رجال سنى وى به نام عروة بن عبداللَّه بن قشير جعفى، مكنى به «ابوسهل» آمده است، كه شاگرد عبداللَّه بن زبير بوده است . مردى كه نزد عبداللَّه بن زبير تلمّذ كرده و از او نقل مى‏ كند، از نظر روحيه بايد با او نزديك باشد و اين خاندان كاملًا از اميرمؤمنان منحرف بودند و قطعاً قول چنين فردى نمى ‏تواند سند باشد. 📚تهذیب الکمال ج10 ص27 3⃣از اين گذشته، دقت در مضمون حديث مى ‏رساند كه كاملًا از زبان امام علیه السلام دروغ گفته شده است زيرا مى‏ گويد: من از ابى جعفر عليه السلام در باره زينت كردن شمشير سؤال كردم. ايشان فرمود: ابوبكرِ صديق شمشير خود را مى‏ آراست. پرسيدم: او را صديق مى‏ نامى؟ از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد. 👌اين عملِ غير متناسب با امام باقر عليه السلام و مبالغه بيش از حد در اين مورد، نشانه آن است كه عروة بن عبداللَّه شاگرد عبداللَّه ‏بن زبير اين حديث را از زبان حضرت جعل كرده است‏. 4⃣به فرض هم که بگوییم روایت صحیح است ، ثابت است که روایت از باب تقیه صادر شده است .زیرا بنی اميه و بعد از آن ها بني العباس ، چنان عرصه را بر شيعيان تنگ كرده بود كه حتي دستور داده بودند هر كسي اسمش علي باشد ، او را از دم تيغ بگذرانند . 📚تاریخ مدینه دمشق ج41 ص481 👌در چنين وضعيتي كاملاً منقطی است كه چنين رواياتی از باب تقيه و براي حفظ جان شيعيان صادر شده باشد ؛ به خصوص كه راوی آن عروة بن عبد الله از مخالفين سر سخت اهل بيت بوده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این کتاب اللمعه البیضاء اقای تبریزی چیه که تو کتابش آورده «سینه های حضرت زهرا بسیار طولانی ( بسیار بزرگ ) بود ؛ به طوری که آن را از شانه اش به سمت پشت سر می انداخت و فرزندانش را از پشت سر شیر می داد ...» کانال های ضد دین به خاطر این سخنش به شیعه حمله می کنند ❗️❗️ 💠💠 👌مطلب مذکور در هیچ روایتی از کتب تشیع نیامده است و استناد آن به کتب حدیثی تشیع کذب و دروغ است . ❕مولف مذکور چنین می نویسد ؛ « وكان ثدياها طويلين بحيث كانت تلقيهما من أعلى كتفيها على عقبها، وترضع أولادها من وراء ظهرها ، على ما ذكر بعضهم ذلك مسندا إلى الرواية. « سينه هاي آن حضرت طولاني بود؛ به گونه‌ي كه آن را از شانه اش به سمت پشت سر مي‌انداخت و فرزندانش را از پشت سر شير مي‌داد، بنا بر آنچه برخي از علماي آنها با استناد به روايت شان اين مطلب را ذكر كرده اند» 📚اللمعه البیضاء ص235 ❕منظور از « بعضهم » علمای اهل سنت هستند که چنین مطالب موهونی را در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها نقل می کنند و مولف کتاب مذکور آقای ( متوفای 1310 ق) تنها قصدش آن بوده است که نقل اهل سنت را بیان کند و رد کند و تعبیر « علی ما ذکر بعضهم » نشانه رد این سخن از سوی نویسنده است . ❕اگر این سخن را نیز نپذیریم باز هم می گوییم این نقل برای ما ندارد و روایتی در این رابطه در کتب حدیثی ما نیامده است و نقل چنین مطالبی از هر کس باشد مردود است و صاحب چنین نقلی شایسته انتقاد و ملامت و باز خواست است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یکی از علمای اهل سنت این شبهه را کرد که چگونه می گویید حضرت زهرا به رسیده است در حالی که در کتب حدیثی شیعه مانند بحار الانوار گفته شده است فاطمه ❗️❗️ 💠💠 👌وفات کلمه ای عام است که هم شامل مرگ طبیعی می شود و هم شامل شهادت می گردد . ❕در همان کتاب بحار الانوار از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « سبب فاطمه آن بود که قنفذ غلام عمر با غلاف شمشیر او را مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و گرفتار بیماری شدیدی شد و از دنیا رفت » 📚بحار الانوار ج43 ص170 👌می بینیم برای حضرت زهرا سلام الله علیها تعبیر به وفات شده است . ❕در مورد شهادت امام حسین علیه السلام نیز تعبیر وفات شده است . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « آگاه باشيد كه امتم حسين را مي كشند، پس هر كس پس از او را زيارت كند، خداوند ثواب يك حج از حجهاي مرا براي وي مي نويسد » 📚مناقب ج3 ص272 👌در رابطه با شهادت علی علیه السلام نیز تعبیر به وفات شده است . « كان مع أخيه الحسن بعد وفاة أبيه عليهم السلام عشر سنين وبقي بعد وفاة أخيه الحسن عليه السلام إلي وقت مقتله عشر سنين.» «امام حسين عليه السلام، پس از پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن عليه السلام و ده سال پس از ايشان زندگي كرد » 📚بحار الانوار ج44 ص200 👌و آمده است ؛ « کان امیر المومنین قبل الفجر لیله الجمعه ...» 📚بحار الانوار ج42 ص227 👌در رابطه با شهادت امام حسن علیه السلام نیز تعبیر به وفات شده است ؛ « فی حدیث طویل فی ذکر الحسن بن علی » 📚بحار الانوار ج17 ص31 👌در رابطه با شهادت حضرت جعفر و جناب زید بن حارثه هم تعبیر به وفات شده است ؛« ان النبی حین جاءته جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثه » 📚بحار الانوار ج21 ص55 ❕در رابطه با شهادت امام سجاد هم تعبیر به وفات شده است ؛ « فی الخامس و العشرین من المحرم کانت السجاد » 📚بحار الانوار ج46 ص152 👌در مورد شهادت امام صادق هم تعبیر به وفات شده است ؛ « کنا بالمدینه بعد ابی عبد الله ...» 📚بحار الانوار ج47 ص262 👌در رابطه با شهادت امام کاظم علیه السلام هم تعبیر وفات شده است . « فی الخامس و العشرین من رجب کانت ابی الحسن موسی بن جعفر » 📚بحار الانوار ج48 ص206 ❕اهل سنت معتقدند که عمر به رسیده است اما در مورد او تعبیر به وفات کرده اند ؛ « ويقال كان فتح الري قبل عمر بسنتين » 📚تاریخ طبری ج2 ص536 ❕هيثمي در كتابش بابي را با عنوان «باب عمر رضي الله عنه» قرار داده است . 📚مجمع الزوائد ج9 ص74 ❕با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که تعبیر به وفات ، تعبیری اعم است که هم شامل شهادت و هم شامل مرگ طبیعی می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چرا حضرت علی از خود حضرت فاطمه دفاع نکرد اما پس از شهادت او وقتی خلفا قصد نیش قبر و نماز خواندن بر جنازه ایشان را داشتند با از او دفاع کرد ❗️آیا این یکی از بزرگترین تناقض های شیعه نیست ❕ 💠💠 👌در رابطه با فلسفه عدم دفاع علی علیه السلام از حضرت زهرا سلام الله علیها و تعرض دستگاه خلافت به ایشان به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5205 ❕حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادتشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند. 👌شیخ کلینی روایت می کند: « چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر قبر او را کرد...» 📚الکافی ج1 ص381 📚امالی طوسی ص109 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن» 📚معانی الاخبار ص356 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین نمود تا شناخته نشود » 📚بحار الانوار ج43 ص183 🔶امام صادق فرمود: « فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند» 📚علل الشرایع ج1 ص185 👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند. ❗️بخاری روایت می کند: « فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🔶ابن قتیبه می نویسد: « فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد» 📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300 🔶صنعانی می نویسد: « فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود» 📚المصنف ج3 ص521 ❕در نقلی در کتاب دلائل امامه آمده است ؛ 👌صبح آن شبى كه فاطمه عليها السّلام را دفن نمودند اثر چهل قبر جديد در قبرستان بقيع مشاهده مى‏ شد ،هنگامى كه مسلمانان از درگذشت حضرت فاطمه آگاه و متوجه بقيع شدند با قبر جديد مواجه گرديدند، نتوانستند قبر حضرت زهرا را از ميان آن چهل قبر تشخيص دهند... زعماى قوم گفتند: گروهى از زنان مسلمان را احضار كنيد كه اين قبرها را بشكافند تا جنازه فاطمه را به دست بياوريم و بر بدن او نماز بخوانيم و قبرش را زيارت كنيم. 👌هنگامى كه خبر اين توطئه به گوش حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام رسيد، در حالى آمد كه خشمناك، چشمان مباركش سرخ، رگهاى گردنش بيرون زده، قباى زرد رنگى پوشيده بود كه آن را به هنگام غضب و ناراحتى مى‏پوشيد و دست بر ذو الفقار گرفته بود، آمد تا وارد بقيع شد. شخصى به ميان مردم رفت و گفت: اين على بن ابى طالب است كه با اين حالت آمده و سوگند مى‏خورد كه اگر يك سنگ از اين قبور شود شمشير را در ميان همه شما بگذارد و تا آخرين نفر شما را نابود نمايد. ❕عمر در حالى كه با يارانش بود، با حضرت امير عليه السّلام ملاقات كرد و گفت: اى ابو الحسن! چه منظور دارى؟ به خداوند سوگند ما قبر فاطمه را مى‏شكافيم و بر جنازه ‏اش نماز مى‏گزاريم.حضرت امير لباسهاى وى را گرفت و او را از جاى بر كند و بر زمين زد و فرمود:اى ابو السوداء! ...به حقّ آن خدايى كه جان على در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد. عمر! از اين خيال در گذر! پس از عمر ابو بكر با حضرت امير ملاقات نمود و گفت:اى ابو الحسن! تو را به حقّ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند مى‏دهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمى‏پسندى خوددارى مى‏كنيم راوى مى‏گويد: على عليه السّلام را رها كرد و مردم پراكنده شدند و به دنبال مقصود خود بازنگشتند. 📚دلائل الامامه ص136 👌این نقل به صورت و بدون سند از فردی به نام محمد بن همام که او نیز است نقل شده است ، بنابراین روایت از حیث سندی ضعیف است و نمی توان آن را دلیلی بر تناقض و تضاد در رفتار علی علیه السلام کرد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی از ضد دینان شبهه می کنند که شما این قدر از حضرت زهرا تعریف و تمجید می کنید بگویید ایشان چه به بشریت کردند ❕چه اختراع و اکتشافی داشتند که دارای چنین مقامی شدند ❗️ 💠💠 👌از آیات و روایات استفاده می شود که خداوند عالم را برای انسان آفریده است ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4783 ❕و انسان هم برای به کمال و رسیدن خلق شده است . 👌 در روایتی امده است که خداوند در صحف ،حضرت موسی چنین فرمود: « ای بندگان من شما را نیافریدم تا بدین وسیله از و کمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در آسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است» 📚علل الشرایع ج1 ص13 👌در روایت دیگری امام علیه السلام فرمود: « خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده بلکه آنان را آفریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه آنان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه آنان را خلق کرد تا به آنان نفع برساند و آنان را در جایگاه نعمت های قرار دهد» 📚بحار الانوار ج5 ص313 ❕بنابراین هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال و سعادت است ، خداوند برای این هدف پیامبران خود را به سوی مردم فرستاد تا با تعلیم و تربیت مردم ، را به کمال و سعادت اخروی نزدیک کنند . ❕در آیات متعددی خداوند هدف از ارسال پیامبران را تزکیه و تربیت بندگان بیان کرده است ؛ 💠جمعه 2_ بقره 129 🔰یکی از برنامه های مهم انبیاء برای به سعادت رساندن مردم تربیت است ، آنان انسان های پاک و صالح و برگزیده هستند که با عمل، تقوی و راستی و درستی را به بندگان آموزش می دهند و آنان را به طرق کمال هدایت می کنند ،و از دوزخ نجات می دهند لذا خداوند می فرماید ؛« براى شما زندگى رسول خدا سرمشق بود»( احزاب 21) و می فرماید ؛« براى شما سرمشق نيكويى در زندگى ابراهيم و كه با او بودند وجود داشت‏ » ( ممتحنه 4) 👌بنابراین روشن می شود که انبیاء بزرگترین خدمت را به بشریت می کنند زیرا آنان را به سعادت و کمال اخروی و ابدی رهنمون می سازند و از عذاب نجات می دهند ، به همین خاطر است که در روایات ما از هدایتگران الهی به عنوان پدران معنوی انسان یاد شده است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6296 ❕اگر مخترعان و مکتشفان سبب انسان به برخی از اسباب آسایش و راحتی در زندگی زود گذر دنیا می شوند ، انبیاء و پیامبران با تعالیم خود و تربیت بشر سبب هدایت آنها به آسایش و سعادت اخروی و نامحدود می شوند ، براستی عمل با ارزش تر است ؟ 👌خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها به بشریت ، همان خدمت پیامبران الهی به است ، ایشان به قدری در ملکات نفسانی و سیره اخلاقی و عملی در درجات بالا بودند که به عنوان یک مصداق کامل و الگوی تام برای تربیت عملی بشر در تمام جنبه های زندگی تلقی می شدند به گونه ای که بشر می تواند با اقتدا به ایشان پله های رسیدن به کمال و سعادت را بالا برود ، لذا امام زمان علیه السلام بیان داشتند ؛ « دختر پیامبر خدا ( فاطمه زهرا ) برای من اسوه است » 📚الاحتجاج ج2 ص467 📚بحار الانوار ج53 ص180 👌و از امام عسکری نقل است که فرمود ؛ « ما حجت های خداوند بر بندگانش هستیم و فاطمه خداوند بر ما است » 📚تفسیر اطیب البیان ج13 ص225 👌سبقت ایشان در تخلق به اخلاق حسنه و ملکات فاضله به حدی در درجات اعلی بود که ایشان را از جمله زنان عالم قرار داده بود تا جایی که پیامبر گرامی فرمود ؛ « فاطمه زنان عالم است از بین تمام زنان اولین تا اخرین آنها » 📚کمال الدین ،ج1 ص257 ❕جهت آگاهی از سیره عملی و این بانوی بزرگ رجوع کنید ؛ 📚بحار الانوار ج43 ص2 ابواب تاریخ سیده نساء العالمین... https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اگر علی در به امامت رسید چگونه حاضر شد که با ابوبکر کند و از امامتش صرف نظر کند ❗️❗️ 💠💠 👌در این که علی علیه السلام در ابتدای امر با ابوبکر بیعت نکرد ، میان شیعه و سنی نمی باشد و حتی بخاری و مسلم تصریح می کنند که علی علیه السلام حدود ماه از بیعت با ابوبکر امتناع کرد ؛ 📚صحیح بخاری ج6 ص396 📚صحیح مسلم ج3 ص1380 ❕اما این که آیا پس از اولیه از بیعت ، علی علیه السلام تن به بیعت با ابوبکر داد یا خیر ، میان شیعه اختلاف است . 🔶شیخ می نویسد ؛ ‌ « دانشمندان شیعه معتقدند که علی حتی لحظه ای با ابوبکر بیعت نکرد » 📚الفصول المختاره ص56 ❕نظر دیگر آن است که ابوبکر برای گرفتن بیعت ، به خانه امام علیه السلام حمله کرد و ایشان را به به مسجد بردند . 🔶مرحوم طبرسی نقل می کند؛ « عمر با جماعتی به منزل علی آمدند و گفتند با ابوبکر بیعت کنید .زبیر با شمشیر بر آنان حمله کرد اما شکست خورد » 📚الاحتجاج یک جلدی ص43-47 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « علی را به زور در حالی که را به گردنش آویخته و او را می کشیدند برای بیعت به مسجد بردند» 📚الاختصاص ص274 📚بصائر الدرجات ص275 🔶امام باقر فرمود: « علی را در حالی به مسجد می بردند که ریسمان بر گردن او آویخته بودند» 📚رجال کشی ص7 رقم16 ❗️در روایت دیگر آمده است؛ « عمر با ضربتی درب خانه را شکست و داخل شدند و علی را در حالی که پیراهنش را به آویخته بودند خارج کردند » 📚تفسیر عیاشی ج2 ص67 👌ابن قتیبه از علمای اهل سنت هم نقل می کند: « عمر با گروهی علی را خارج کردند و نزد ابوبکر بردند و به او گفتند بیعت کن که اگر نکنی گردنت را می زنیم» 📚الامامه و السیاسه ص13 👌حضرت امیر در نهج البلاغه نیز اشاره به این جریان کرده است و خطاب به معاویه می نویسد: « تو گفته ای که مرا همچون شتر افسار زده ای می کشیدند تا بیعت کنم به خدا سوگند خواسته ای مذمت کنی ولی مدح و ثنا گفته ای و خواسته ای رسوا کنی ولی خودت رسوا شده ای این امر برای یک مسلمان عیب نیست که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند» 📚نهج البلاغه نامه 28 🔰نهایتا علی علیه السلام تحت اکراه و اجبار تن به با ابوبکر داد چنان که شیخ کلینی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « علی تحت اکراه و فشار کرد زیرا یارانی نداشت» 📚الکافی ج8 ص296 👌ویا در دیگری آمده است ؛ « علی را در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته بودند ، به زور بردند و به او گفتند بیعت کن ، علی گفت اگر بیعت نکنم چه می شود ، گفتند تو را می کشیم ، علی گفت در این صورت بنده خدا و برادر رسول خدا را کشته اید ، سپس بیعت کرد و دست راستش را به عنوان بیعت به دستشان زد » 📚بحار الانوار ج28 ص393 👌مرحوم الدین می نویسد ؛ « امام علی از یک سو می خواست که حق مسلم خود را در خلافت و نص و وصیت پیامبر را محترم بشمرد و از سوی دیگر به و بد اندیشان که برای محو اسلام در کمین نشسته بودند و اختلاف مهاجران و انصار نیز ، زمینه را برای قدرت نمایی آنان فراهم می ساخت ، مجال عرض اندام ندهد ، به همین دلیل مدتی از بیعت خود داری کرد تا مساله نخست یعنی خلافت و امامت او گردد و سپس برای حفظ اسلام و دفع شر منافقان اقدام به بیعت کرد تا مساله دوم روی ندهد » 📚المراجعات نامه 84 ❕بنابراین اگر بیعت امیر مومنان را بپذیریم بر پایه همان دلیلی بوده است که مرحوم شرف الدین به آن اشاره داشتند و ما در دو پاسخ زیر مفصلا پیرامون این دلیل و فلسفه مماشات و امام علیه السلام با خلفا توضیح داده ایم ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5205 🔶https://t.me/Rahnamye_Behesht/4248 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که عمر فدک را از دست حضرت زهرا گرفت و پاره کرد ❗️انگیزه خلفا از غصب فدک چی بود ❕❕ 💠💠 👌در سیره حلبی از کتب نزد اهل سنت چنین آمده است ؛ «فاطمه دختر پیامبر نزد ابوبکر آمد در حالی که او بر منبر بود، گفت: ای ابوبکر آیا این در کتاب خدا است که دخترت از تو ارث ببرد و من از پدرم ارث نبرم، ابوبکر گریه کرد و اشکش جاری شد سپس از منبر پائین آمد، و نامه ای دایر به واگذاری فدک به فاطمه نوشت، در این حال عمر وارد شد گفت: این چیست؟ گفت: نامه ای نوشتم که میراث فاطمه را از پدرش به او واگذارم، عمر گفت: اگر این کار را کنی از کجا نبرد با دشمنان را فراهم می سازی در حالی که عرب بر ضد تو قیام کرده است؟ سپس عمر نامه را گرفت و پاره کرد. 📚سیره ج 3 ص 391 👌شیخ مفید نیز از امام علیه السلام نقل می کند ؛ « ابوبکر در رد فدک برای زهرا نامه نوشت. زهرا در حالی که نوشته را در دست داشت، در راه به او رسید، گفت: دختر محمد ، این نوشته چیست؟ حضرت فرمود: این نوشته ای است که ابوبکر در رد فدک برایم نوشته است. عمر گفت: بده به من. فاطمه حاضر نشد نوشته را به او بدهد. در این هنگام عمر لگدی به زهرا که فرزند پسری به نام محسن در شکم داشت کوبید ،در اثر این ضربه زهرا محسن را سقط کرد. سپس عمر او را سیلی زد. گویی هم اکنون به گوشواره های گوشش می نگرم که در اثر آن سیلی شکست. سپس نوشته را برداشت و پاره کرد. زهرا به خانه رفت و هفتاد و پنج روز بر اثر آن ضربت بود تا شهید شد » 📚الاختصاص ص185 📚بحار الانوار ج29 ص192 👌علت فدک را می توان در علل زیر خلاصه کرد ؛ 1⃣ فدك در دست خاندان پيامبر يك امتياز بزرگ معنوى براى آنها محسوب مى ‏شد، و اين خود دليل بر مقام و منزلت آنها در پيشگاه خدا و اختصاص نزديكى شديد به پيامبر به شمار مى‏ آمد، به خصوص اين‏كه در روايات شيعه و اهل سنّت آمده است كه به هنگام نزول آيه (وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ) پيامبر فاطمه (عليها السلام) را فراخواند و سرزمين فدك را به او بخشيد. 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4492 👌روشن است وجود فدك در دست خاندان پيامبر با اين سابقه تاريخى سبب مى‏ شد كه مردم ساير آثار پيامبر به خصوص مسأله خلافت و جانشينى آن حضرت را نيز در اين خاندان جستجو كنند و اين مطلبى نبود كه طرفداران انتقال به كسان ديگر بتوانند آن را تحمّل كنند. 2⃣اين مسأله از نظر بعد اقتصادى نيز مهم بود، و روى بعد سياسى آن اثر مى‏ گذاشت، چرا كه على عليه السلام و خاندان او اگر در مضيقه شديد اقتصادى قرار مى ‏گرفتند، توان سياسى آنها به همان نسبت تحليل مى ‏رفت . به تعبير ديگر وجود فدك در دست آنان امكاناتى در اختيارشان قرار مى ‏داد كه مى ‏توانست پشتوانه مسأله ولايت باشد، همان‏گونه كه اموال خديجه عليها السلام ‏اى براى پيشرفت اسلام در آغاز نبوّت پيامبر اسلام بود. ❕در همه دنيا معمول است هر گاه بخواهند شخص بزرگ، يا كشورى را منزوى كنند او را در محاصره اقتصادى قرار مى‏ دهند كه در تاريخ اسلام در داستان «شعب ابوطالب» و محاصره شديد اقتصادى مسلمين از سوى مشركان قريش آمده است. بنابراين جاى تعجب نيست كه مخالفان بكوشند اين سرمايه را از خاندان پيغمبر اكرم بگيرند، و آنها را منزوى كرده و دستشان را تهى سازند. ❕از سوی دیگر بهره مندی از منافع فدک سبب تقویت حکومت نو بنیان ابوبکر می شد لذا در همان ابتدای خلافت اقدام به غصب فدک کردند چنان که در روایت سیره حلبی به این نکته اشاره شد . 3⃣اگر آنها حاضر مى‏ شدند را به عنوان ميراث پيامبر و يا بخشش و هديه آن حضرت به فاطمه زهرا عليها السلام در اختيار آن حضرت قرار دهند راهى باز مى ‏شد كه مسأله خلافت را نيز از آنها مطالب كند. 👌اين نكته را دانشمند معروف اهل سنّت «ابن ابى‏ الحديد معتزلى» در شرح «نهج البلاغه» به طرز ظريفى منعكس كرده است. 🔰او از استادش «على بن فارقى» نقل می کند که می گفت ؛ «اگر ابى‏ بكر آن روز فدك را به ادعاى فاطمه به او مى‏ داد، فردا به سراغش مى ‏آمد و ادعاى خلافت براى همسرش مى‏ كرد. و وى را از مقامش كنار مى ‏زد، و او هيچ‏گونه عذر و دفاعى از خود نداشت، زيرا با دادن فدك پذيرفته بود كه فاطمه هر چه را ادعا كند راست مى ‏گويد، و نيازى به‏ بيّنه و گواه ندارد». 👌سپس ابن ابى الحديد مى ‏افزايد: اين يك واقعيت است، هر چند استادم آن را به عنوان مطرح كرد. 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج4 ص78 ❕اين اعتراف صريح از دو دانشمند اهل سنّت، زنده‏ اى جهت «بار سياسى» داستان فدك است. 📚زهرا برترین بانوی جهان ، مکارم شیرازی ، ص111 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یکی از ماموستاهای اهل سنت میگفت این که می گویند خشم و غضب فاطمه با خشم و غضب خداوند است دروغ است و در روایات اهل سنت نیامده است ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌این که خشم و غضب فاطمه سلام الله علیها مساوی با و غضب خداوند است و کسی که فاطمه را مورد آزار قرار دهد ، مغضوب خداوند است ، در روایات فراوانی از کتب اهل مورد اشاره قرار گرفته است . ❕حاکم از پیامبر نقل می کند که خطاب به فاطمه عليها السّلام، فرمود: « به راستى خداى تعالى به خاطر خشم و غضب تو، مى‏ شود و به واسطه خرسندى تو، خرسند مى‏ گردد» 📚مستدرک حاکم ج3 ص153 👌این حدیث را ابن اثير اسد الغابة ج 5 ص522 و ابن حجر در اصابه ج8 ص 159 و در تهذيب التهذيب ج 12 ص 441 و متّقى هندی در كنز العمال ج7 ص 111 روايت كرده‏ اند. ❕ذهبی در ميزان الاعتدال حديث مسندى از حضرت على عليه السّلام و با حكم به صحت آن، روايت مى ‏كند كه رسول خدا به حضرت فاطمه عليها السّلام، فرمود: «حضرت پروردگار به خاطر خشم تو، مى‏ شود و بخاطر رضايت تو، راضى مى‏ گردد.» 📚میزان الاعتدال ج2 ص72 📚ذخائر العقبى ص 39 👌و در نقل دیگری فرمود ؛ « فاطمه پاره تن من است، هركس او را به آورد مرا خشمگين كرده است‏ » 📚صحیح بخاری ج6 ص491 📚فتح الباری ج7 ص84 📚فیض القدیر ج4 ص421 📚مسند احمد ج4 ص328 📚سنن ترمذی ج2 ص319 و ... 👌ناگفته پيداست كه خشم رسول خدا مايه اذيت و ناراحتى اوست و سزاى چنان شخصى در قرآن چنين بيان شده است؛ ❕ «وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»» « آنان كه رسول خدا را آزار دهند، براى آنان عذاب دردناكى است». 🔰توبه 61 👌بخاری می نویسد ؛ «فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وي روي گردان شد و اين ناراحتي ادامه داشت تا از رفت» 📚صحیح بخاری ج4 ص78 👌و یا نقل می کند ؛ «فاطمه بر ابوبكر غضب كرد و با وي سخن نگفت تا از رفت » 📚صحیح بخاری ج8 ص149 ❕در نقلی آمده است که حضرت زهرا سلام الله علیها خطاب به ابوبکر و عمر فرمود ؛ «شما را به خدا سوگند مي‌دهم، آيا نشنيده ايد كه رسول خدا فرمود ؛ خشنودي فاطمه خشنودي من و خشم فاطمه خشم من است، پس هر كه فاطمه دخترم را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هركه او را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر كه فاطمه را نمايد مرا خشمگين ساخته است. هردو گفتند: اين روايت را از آن حضرت شنيده ايم. 👌فرمود: «من خداوند و فرشتگان او را شاهد مي‌گيرم كه شما دو نفر مرا به خشم آورديد و خشنود نساخته ايد، هرگاه با رسول خدا كنم از شما دو نفر شكايت مي‌كنم ... به خدا سوگند در هر نمازي كه بجا مي‌آورم تو را ( ابوبکر )نفرين خواهيم كرد. 📚الامامه و السیاسه ص29 📚انساب الاشراف ، ج10 ص79 📚السقیفه و الفدک ، جوهری، ص102 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔روحانی بزرگواری می گفت وجوب خانه حضرت زهرا و عدم هتک و حمله به آن در آیاتی از آمده است آیا حقیقت دارد ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال‏» « (نور خدا) در خانه‏ هايى است كه خدا رخصت داده كه قدر و منزلت آنان يابد و نامش در آنها ياد شود و صبح و شام در آن تسبیح گفته شود » 🔰نور 36 ❕سيوطى در تفسير الدّر المنثور از انس بن مالك و بريده دو نفر از صحابه پيامبر گرامی نقل مى ‏كند هنگامى كه رسول خدا اين آيه را تلاوت فرمود، مردى برخاست و گفت: «اىُّ بُيُوتٍ هذِهِ يا رَسُوْلَ اللَّهِ»: «اين خانه هايى كه در اين آيه توصيف شده كدام است اى پيامبر خدا!» 👌پيامبر فرمود: «بُيُوتُ الانْبياء»: «خانه‏ هاى پيامبران است». ❕ابوبكر و گفت : «هذا البَيْتُ مِنْها لَبَيْتُ عَلىٍ وَ فاطِمَةَ؟!» «اين خانه از آنها است، خانه على و فاطمه» عليهما السلام؟ 👌فرمود: «نَعَمْ مِنْ افاضِلِها»: «آرى اين از برترين آنها است». 📚الدر المنثور ج5 ص50 👌شبيه همين معنى را حاكم حسكانى در شواهد التّنزيل از ابوبرزه يكى ديگر از صحابه از پيامبر اكرم نقل كرده است، بى آنكه نام شخص خاصى را ببرد، بلكه است «قيلَ يا رَسُولَ اللَّهِ ابَيتُ عَلَىٍّ وَ فاطِمَةَ مِنْها؟ قالَ مِنْ افْضَلِها»: «گفته شد آيا خانه على عليه السلام و فاطمه عليها السلام از آنها است»؟ پيامبر فرمود: «از برترين آنها است» 📚شواهد التنزیل ج1 ص410 📚روح المعانی ، ج18 ص157 👌این مضمون در روایات متعدد نیز آمده است ؛ 📚بحار الانوار ج23 ص325 باب 19 ❕خانه‏اى كه مركز نور الهى است و خدا به ترفيع آن امر فرموده از احترام بسيار بالايى برخوردار است.خانه ‏اى كه اصحاب كسا را در بر مى ‏گيرد و خدا از آن با جلالت و ياد مى‏ كند، بايد مورد احترام قاطبه مسلمانان باشد. 👌با اين همه سفارشهاى مؤكّد، متأسفانه عده ای از خدا بی خبر حرمت آن را ناديده گرفته، و به هتك آن و اهالی آن پرداختند، و اين مسئله ‏اى نيست كه بتوان بر آن پرده ‏پوشى گذاشت ، در گذشته مفصلا مستندات آن را ارائه داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حضرت زهرا در هنگام ظهور امام زمان می کنند و به دنیا باز میگردند یا خیر ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی از امام صادق علیه السلام منقول است که امام علیه السلام سخن از پیامبر گرامی و سایر امامان در هنگام ظهور به میان آورده اند تا آنجا که می گویند ؛ «گويا مى‏ بينم كه ما آن موقع جلو پيغمبر جمع شده و بآن حضرت شكايت مى ‏كنيم كه امت بعد از وى چه بروز ما آوردند، و مى‏ گوئيم امت ما را تكذيب كردند و بى‏ اعتنائى و نفرين و لعنت و تهديد بقتل نمودند، واليان ستمگر آنها ما را از وطن بيرون آورده به پايتخت خود بردند و جمعى از ما را با سم و حبس كشتند. در اين وقت پيغمبر سخت گريه ميكند و ميفرمايد اى فرزندان من! هر چه بشما رسيد پیشتر بجد شما رسيد. 👌آنگاه فاطمه زهراء عليها السلام مى‏ آيد و از ظلم ابوبکر و عمر و غصب فدك‏ ملك خود توسط آنها، و رفتن به ميان مهاجرين و انصار و ايراد خطبه ‏اش در خصوص غصب ، و جوابى كه خليفه در رد او گفت كه پيغمبران ارث نمى‏ گذارند، و استدلال زهرا بگفته زكريا و يحيى و داستان داود و سليمان و اينكه دومى باو گفت آن طومارى را كه پدرت براى تو نوشت بمن نشان بده و او در آورد و نشان داد و او آن را گرفته پيش روى قريش و مهاجرين و انصار و سايرين پاره كرد و گريستن زهرا و برگشتن بطرف قبر پدرش رسول خدا... هم نقل مي كند كه چگونه عمر گفت يا على بيرون بيا و در آنچه مسلمانان شركت كرده‏ اند تو نيز شركت كن و گر نه گردنت را مى‏زنيم، فضه گفت: امير المؤمنين عليه السّلام مشغول كارى است ( جمع قرآن ) كه اگر انصاف داشته باشيد، خواهيد دانست كه او از آمدن معذور است، ولى آنها گوش نگرفتند و آوردند تا درب خانه‏ اى را كه امير مؤمنان و فاطمه و حسن و حسين و زينب و ام كلثوم و فضه در آن بودند آتش بزنند، و بالاخره، آن در را هم آتش زدند...قنفذ ملعون دستش را داخل نمود تا در را بگشايد، و عمر با تازيانه به بازوى فاطمه زد بطورى كه بازويش همچون بازوبند سياهى ورم كرد، و طورى با پا بدر نيم سوخته زد كه بشكم دختر پيغمبر خورد و او كه حامله بود محسن شش ماهه خود را سقط كرد...» 📚بحار الانوار ج53 ص17 📚ریاض الابرار ج3 ص225 📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص749 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که حضرت زهرا به خاطر رحلت پیامبر و مصائبی که بهشون رسید ناراحت بودند و زیاد میکردند با راضی بودن به قضا و قدر الهی ندارد ❗️❗️ 💠💠 👌فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از شهادت پیامبر گرامی و اتفاقاتی که پس از آن افتاد بسیار بودند و همواره به خاطر این مصائب گریه و ناله می کردند تا آنجایی که در روایتی از امام علیه السلام نقل است که فرمود ؛ « پنج نفر در عالم هستند که بسیار گریه کردند ، آدم به خاطر خروج از بهشت و یعقوب به خاطر فراق یوسف و یوسف به خاطر فراق یعقوب و و امام سجاد ( به خاطر وقایع کربلا )» 📚امالی صدوق ص140 ❕قلب دوستان خدا کانون عواطف است ، جای تعجب نیست که در عزیزان و مصائب وارده بر آنها ، اشکهایشان همچون سیلاب جاری شود، این یک امر عاطفی است، مهم آن است که کنترل خویشتن را از دست ندهند یعنی سخن و حرکتی بر خلاف رضای خدا نگویند و نکنند. ❕از احادیث اسلامی استفاده می شود که اتفاقا همین ایراد را به هنگامی که پیامبر اکرم بر فرزندش ابراهیم اشک می ریخت به او کردند که شما ما را از گریه کردن نهی کردی اما خود شما اشک می ریزید؟. 👌پیامبر در جواب فرمود: چشم می گرید و قلب اندوهناک میشود ولی چیزی که خدا را به خشم آورد نمی گویم «تدمع العین و یحزن القلب و لا نقول ما یسخط الرب » و در جای دیگر می خوانیم فرمود :« لیس هذا بکاء ان هذا رحمة » «این گریه (بی تابی ) نیست، این رحمت (گریه عاطفی ) است ». 📚بحار الانوار ج 22 ص 157- 151 👌اشاره به اینکه در سینه انسان است نه سنگ، و طبیعی است که در برابر مسائل عاطفی واکنش نشان می دهد و ساده ترین واکنش آن جریان اشک از چشم است، این نیست این حسن است، عیب آنست که انسان سخن بگوید که خدا را به غضب آورد . ❕بر این اساس است که می بینیم یعقوب در فراق یوسف به قدری گریه می کند که چشمانش سفید می شود ( یوسف 84) و پیامبر اسلام و صحابه و نزدیکان ایشان نیز پیوسته بر وارده گریه و ناله و عزاداری می کردند ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7310 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔بسیاری از مداحان میگویند که در هنگام هجوم به خانه حضرت زهرا و هتک حرمت او ، درب به سینه حضرت فرو رفت ❗️برخی می گویند چنین مساله ای در تاریخ نیامده است ❕❕ 💠💠 👌ابن عطیه در کتاب الامامه و الخلافه خودش می آورد ؛ « ابوبکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهرا فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید، هنگامی که فاطمه زهرا پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ در به سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که از دنیا رفت » 📚موتمر علماء البغداد فی الامامه والخلافه ص181 👌این شعر نیز از آیت الله محمد حسین معروف است که می گفت ؛ « و لست أدري خبر المسمار سل صدرها خزانة الاسرار » « من از جریان میخ درب اطلاعی ندارم ، بلکه صدر ( فاطمه ) که گنجینه اسرار است اطلاع دارد و از آن سوال کن » 📚ماساه الزهراء ج1 ص351 ❕قابل ذکر است که نقل جز در کتابی که بیان شد ، سند دیگری ندارد اگر چه اصل هجوم به خانه وحی و تعرض به حضرت فاطمه سلام الله علیها ثابت و است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که قضیه شهادت حضرت زهرا در میان علمای شیعه مشهور نبوده است و هیچ یک از علمای شیعه به آن معتقد نبوده اند با رواج انقلاب بود که کم کم قضیه شهادت حضرت زهرا مطرح شد ❗️ 💠💠 👌هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها و آسیب رساندن به ایشان و سقط فرزندشان ، مساله ای است که ریشه در روایات و تاریخ شیعه و اهل سنت در قرون دارد و چنین نیست که این مساله جعلی و مستحدثه باشد ، علمای بزرگ شیعه نیز در طول تاریخ در آثار و نوشته های خود بارها به این مساله کرده اند ؛ 1⃣سید می نویسد ؛ « قضیه آتش زدن خانه زهرا را حتی غیر شیعیان روایت کرده اند ...کسی که خانه را بر سر علی و فاطمه آتش زد چه دارد » 📚الشافی ج4 ص119 2⃣شیخ می نویسد ؛ « روایت شده اند که آنان فاطمه را با شمشیر زدند ، بین شیعه اختلافی نیست که عمر ضربه ای بر شکم فاطمه زد که محسن را سقط کرد ، روایت به این مضمون نزد شیعه مشهور است و کسی حق انکار کردن را ندارد ...» 📚تلخیص الشافی ج3 ص156 3⃣سید بن می نویسد ؛ « در روایات صحیح اهل سنت قضیه امتناع علی از بیعت ابوبکر و اجتماع مخالفان ابوبکر در خانه علی و قصد آتش زدن خانه علی توسط ابوبکر و عمر آمده است ...» 📚الطرائف ص274 4⃣خواجه نصیر الدین می نویسد ؛ « زمانی که علی از بیعت خود داری کرد ، آنها به سوی منزل علی آمدند و خانه را آتش زدند در حالی که در خانه فاطمه و جماعتی از بنی هاشم هم بودند » 📚شرح تجرید الاعتقاد ص402 5⃣علامه اضافه می کند ؛ « علی را به زور از مسجد خارج کردند و شمشیر زبیر را شکستند و فاطمه را زدند و فرزندش محسن سقط شد » 📚کشف المراد ص402 6⃣متکلم بزرگ فاضل می گوید ؛ « علی و جماعتی از بیعت خود داری کردند و به خانه فاطمه پناه بردند ، عمر به سوی آنها رفت و ضربه ای بر شکم فاطمه وارد آورد و فرزندش محسن سقط شد و آتش فراهم کرد تا خانه آنها را آتش بزند در حالی که در خانه فاطمه و جمعی از بنی هاشم بودند ... ابوبکر در هنگام مرگ آرزو میکرد که ای کاش خانه فاطمه را هتک نمی کردم » 📚اللوامع ص302 7⃣محقق می گوید ؛ « آنان قصد بیعت گرفتن از علی را با اهانت و تهدید خانه به آتش زدن داشتند و هیزم ها را جمع کردند و فاطمه را مورد هجوم قرار دادند که محسن را سقط کرد ...» 📚نفحات اللاهوت ص130 8⃣شیخ حر می نویسد ؛ « ابوبکر و عمر قصد آتش زدن خانه علی را داشتند زیرا او و از بنی هاشم از بیعت خود داری کرده بودند ...» 📚اثباه الهداه ج2 ص368 9⃣علامه می نویسد ؛ « عمر تصمیم به آتش زدن خانه فاطمه ونابود کردن و آزار اهل بیت را گرفت و این هفدهمین طعنی است که بر او وارد است » 📚بحار الانوار ج31 ص59 0⃣1⃣شیخ یوسف نیز می نویسد ؛ « زهرا را زدند به گونه ای که فرزندش را سقط کرد و او را مورد لطمه قرار دادند به گونه ای که با صورت و پیشانی بر زمین افتاد ...» 📚الحدائق الناضره ج5 ص180 ❕سایر علمای بزرگ شیعه نیز به این مساله تصریح کرده اند که از ذکر سخنان آنان می شود ، کسانی که تمایل به آگاهی دارند رجوع کنند ؛ 📚ماساه الزهراء، عاملی ، ج2 ص73 فصل سوم https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA