#دختران_امام_حسین_علیه_السلام_و_مصیبت_پدر
🤔#پرسش
❔دختران حسین بن علی هیچ ارزشی برای پدرشان، خون پدرشان و آرمانهای پدرشان قائل نبودند.
✍🏻وقتی حسین بن علی و یارانش در کربلا کشته میشوند، بازماندگان حسین را به اسارت میگیرند و آنان را به کاخ یزید نزد یزید و خاندانش میبرند.
✍🏻در این جلسه، فاطمه دختر امام حسین در اعتراض به یزید میگوید که یاران یزید حتی یک حلقه برایشان نگذاشتند و همه چیز را بردند و یزید نیز به او میگوید که نگران نباشد، زیرا هر آنچه گرفتند را به دو برابر به آنها پس میدهد و همچنین سکینه دختر دیگر حسین نیز میگوید که بهتر از یزید انسانی را ندیده است!.
#منبع: تاريخ الطبري = تاريخ الرسل والملوك، وصلة تاريخ الطبري نویسنده : الطبري، أبو جعفر جلد : ۵ صفحه : ۴۶۴
#ترجمه: آنگاه زنان حسین را پیش یزید بردند و زنان خاندان یزید و دختران و کسان معاویه فغان بر آوردند وولوله کردند و چون به نزد یزید رسیدند، فاطمه دختر حسین که بزرگتر از سکینه بود گفت:ای يزيد، دختران پیمبر اسیرانند؟
گوید: یزید گفت:برادر زاده ام، به خدا به این راضی نبودم.
فاطمه گفت: «به خدا برای ما يك حلقه نگذاشتند
یزید گفت: «برادر زاده ام، آنچه به تو می دهم بیشتر از آنست که از تو گرفته اند.
...يزيد کس پیش هريك از زنان فرستاد که از تو چه گرفته اند و هر یك از آنها هرچه گفت، به هر مقدار بود دو برابر آنرا بداد.
گوید: سکینه می گفت: هیچ کس را که منکر خدا باشد از یزید بن معاویه بهتر ندیدم.
#منبع: ترجمه تاریخ طبری، جلد ۷ صفحه ۳۰۷۷
💠#پاسخ💠
👌روایت فوق که بدون سند صحیح در تاریخ طبری آمده است ، ساخته دست بنی امیه و یزیدیان و طرفداران آنان ( برخی علمای اهل سنت چون طبری ) جعل شده است و واقعیت ندارد .
🔸برخی از علمای اهل سنت همواره سعی در تطهیر دامن یزید از کشتن حسین علیه السلام داشته اند ، لذا اقدام به جعل خبر در تطهیر یزید می کردند ، چنان که غزالی می گفت ؛
« این مطلب ثابت نیست که یزید قاتل حسین باشد یا حتی امر کننده به چنین کاری بوده باشد »
📚احیاء علوم الدین ج 3 ص 125
❕ابن تیمیه هم می نویسد ؛
« یزید نه تنها قصد بی احترامی به حسین را نداشته و دستور کشتن او را صادر نکرده ، بلکه بر اساس وصیت پدرش او را اکرام نموده و مقام او را شامخ می دانسته است »
📚منهاج السنه ج 4 ص 557
❕ابن کثیر هم می نویسد ؛
« کشته شدن حسین ، ربطی به یزید نداشت »
📚البدایه و النهایه ج 8 ص 231
❕بر خلاف نقل فوق ، #دختران امام حسین علیه السلام همواره مصائب پدر را بازگو و نوحه و عزاداری می کردند ، چنان که در لهوف به نقل از سکینه آمده است ؛
« روز چهارم اقامتمان [در شام]، در عالم رؤيا ديدم كه ... زنى سوار بر هودج است و دستش را بر سرش نهاده است. از [نامِ] او جويا شدم. به من
گفتند: فاطمه دختر محمّد، مادر پدرت است.گفتم: به خدا سوگند، به سوى او مى روم و آنچه را كه با ما كرده اند، به او خواهم گفت.بلافاصله، به سوى او دويدم تا به او رسيدم و پيشِ رويش ايستادم و مى گريستم و مى گفتم: اى مادر! به خدا سوگند، حقّ ما را انكار كردند. اى مادر! به خدا سوگند، جمع ما را پراكنده كردند. اى مادر! به خدا سوگند، حريم ما را ناديده گرفتند و حلال شمردند. اى مادر! به خدا سوگند، پدرمان حسين را كُشتند. او به من گفت: «بس كن، اى سَكينه! دلم را پاره كردى و جگرم را سوزاندى. اين، پيراهن پدرت حسين است كه آن را از خود، دور نمى كنم تا با آن، خدا را ديدار كنم!».
📚الملهوف ص 220، مثير الأحزان: ص 104 ، بحار الأنوار: ج 45 ص 141.
👌و بر خلاف نقل فوق ، دختران امام حسین علیه السلام همواره می گفتند که کافر و مشرکی #سنگدل_تر از یزید ندیدیم ، چنان که شیخ صدوق به نقل از دربان عبيد اللّه بن زياد نقل می کند ؛
« زنان حسين عليه السلام را بر يزيد بن معاويه، وارد كردند و زنان خاندان يزيد و دختران معاويه و خانواده اش صيحه زدند و فرياد كشيدند و نوحه سر دادند.
سرِ امام حسين عليه السلام پيشِ روى يزيد، نهاده شد. سَكينه گفت: به خدا سوگند، سنگدل تر از يزيد و كافر و مشركى بدتر و جفاكارتر از او نديده ام. یزيد، در حالى كه به سر مى نگريست، شروع به خواندن كرد ؛
«كاش پدرانم در بدر، اكنون بودند و بى تابى خزرج را از زخم سلاح مى ديدند!
سپس فرمان داد سرِ حسين عليه السلام را بر درِ مسجد دمشق، نصب كنند.»
📚الأمالي صدوق: ص 230 ، روضة الواعظين: ص 211، بحار الأنوار: ج 45 ص 155.
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.