eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
209 ویدیو
51 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔شنیده ام که برخی از علما خواندن فلسفه را حرام میدانند ❗️علت مخالفت آنها با فلسفه برای چیست ❕آیا کسانی از بزرگان نیز این نظریه را قبول دارند ❕❕ 💠💠 👌همواره در رابطه با فلسفه ، میان علما و بزرگان اختلاف نظر بوده است . برخی بر خواندن فلسفه استدلال و برخی بر ضرورت نخواندن آن اصرار می کنند . 🔸از جمله بزرگانی که در طول تاریخ از فلاسفه به شمار میروند موارد زیر می باشد ؛ 1⃣قطب الدين راوندي ؛ 👌او فقيه، محدث و متکلم شيعي مشهور که از جمله آثار وي کتاب تهافة الفلاسفه است. وي در کتاب اَلخَرائِج وَ الْجَرائِح مي‌نويسد ؛ « فلاسفه اصول اسلام را اخذ کرده، سپس آنها را بر طبق آراي خود تفسير و تأويل کردند … آنان در ظاهر با مسلمانان دارند، اما در واقع، افکار و نظرات آنها در جهت هدم اسلام و اطفاء نور شريعت است.» 📚اَلخَرائِج وَ الْجَرائِح، ج 3، ص 1061 2⃣علامه حلي ؛ 👌وي از نامدارترين فقهاي شيعه است که جامع علوم فراواني بوده است. وي علاوه بر اينکه در آثار گوناگون به نقد و رد پاره اي از عقايد فيلسوفان از جمله معاد روحاني و قدم عالم پرداخته است، در اثر خود با نام تذکرة الفقهاء علوم را از جهت وجوب يا عدم وجوب فراگيري آنها به چهار دسته واجب عيني، واجب کفايي، مستحب و حرام تفسير نموده و فلسفه را در کنار علوم موسيقي، سحر، قيافه شناسي و کهانت در زمره علومي که تحصيل آنها حرام است برشمرده است؛ مگر آن کس که براي نقض و رد آن فرا گرفته باشد. 📚تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص ۳۷. 👌وي در جاي ديگر اين کتاب مي‌نويسد ؛ « از جمله کساني که جهاد با آنها واجب است فلاسفه اند.» 📚همان مدرک 3⃣شهيد ثاني ؛ 👌او مي نويسد ؛ « آنچه موجب مي‌شود حق و باطل بر انسان مشتبه شود و خداوند در قلب او را به روي حقايق ببندد و چشم باز را نابينا سازد و سرانجام، کار انسان را به عذاب دردناک دوزخ منتهي گرداند، يکي اين است که به ملحدان و ضد دينان و باور سوزان گوش دهد و مانند آنها بينديشد، ديگر انس و الفت با مزخرفات فيلسوفان است » 📚رساله اقتصاد، ص ۱۷۳. 4⃣ملا محسن فیض کاشانی ؛ 👌وي در رساله انصاف که در سال‌هاي پاياني عمر خويش تحرير نمود، چنين مي‌نويسد ؛ « نه متکلمم و نه متفلسف و نه متصوفم؛ بلکه مقلد قرآن و حديث و تابع اهل بيت. اين قوم [فلاسفه] گمان کرده اند که بعضي از علوم دينيه هست که در قرآن و حديث يافت نمي شود و از کتب فلاسفه يا مي‌توان دانست و از پي آن بايد رفت. مسکينان نمي دانند که خلل و قصور نه از جهت حديث يا قرآن است؛ بلکه خلل در فهم و قصور در درجه ايمان ايشان است. 📚ده رساله فيض کاشاني، ص ۱۹۹. 5⃣علامه مجلسي ؛ 👌محدث و فقيه و دانشمند بزرگ جهان تشيع، محمدباقر مجلسي از جمله مخالفان فلسفه است، وي در آثار گوناگون خود به ويژه در بحارالانوار با دلايل عقلي و نقلي بسياري از تفکرات فلسفي را مورد ابطال قرار داده است. مجلسي ترويج کتب فلسفي را در ميان مسلمين، جنايت دانسته و مي‌نويسد ؛ « اين جنايت بر دين اسلام و شهرت و نشر دادن کتاب‌هاي فلاسفه در بين مسلمين از بدعت خلفاي جور [عباسيان] بوده که با ائمه معصومين دشمن بوده اند. آنها به اين منظور مطالب فلاسفه و کتب آنها را بين مسلمين رواج دادند که مردم را از ائمه معصومين عَلَيهِمُ السَّلام و از شريعت روشن اسلام منصرف و روگردان سازند.» 📚بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۱۹۷. 6⃣ملااحمد نراقي ؛ 👌اين فقيه بزرگ نيز در آثارش به شدت در برابر فيلسوفان موضع مي‌گيرد و آنان را منحرفان نام مي‌برد. به عنوان مثال، وي در کتاب معراج السعاده از اهل فلسفه به شدت انتقاد مي‌کند و مي‌گويد آنان هيچ اعتقاد ندارند و اگر اعتقاد صحيحي داشته باشند در حال طفوليت اخذ کرده اند. 📚معراج السعاده، ص ۵۱. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔كارخانه حديث سازى آخوندها به احاديثى برميخوريم كه مانند پتكى بر سو خودشان وارد ميشود. 💥معروفترين حديث در مورد حجاب فاطمه: ) مخفى شدن فاطمه زهرا از عبدالله ابن اُمّ مکتومِ نابینا: شخصى نابینا [گویا ابن‌اُمّ‌مکتوم] از فاطمه اذن دخول خواست پس فاطمه خود را از او در پرده بُرد. پیامبر به فاطمه گفت: این فرد که نابینا است چرا خود را از او محجوب می‌کنی؟ فاطمه پاسخ داد: ای رسول‌خدا! اگر او مرا نمی‌بیند من که او را می‌بینم و [تازه] او بو را احساس می‌کند. رسول‌خدا گفت: گواهی می‌دهم که تو پارۀ تنِ من هستی. : دعائم الاسلام ج ٢ ص ٢١٤ ح ٧٩٢ 💥نقض همان حديث با يك حديث ديگر #ب) درگيرى فيزيكى با عمر بن خطاب و كشيدن گریبانِ عُمَر: هنگامی که علی بن ابيطالب را به بیعت اجباری وارد کردند، فاطمه زهرا یقۀ عُمَر را گرفت و او را به سمت خود جلو کشید و با او درگير شد و گفت: ای پسر خطاب! اگر از رسیدنِ بلا به بی‌گناهان ناراحت نمی‌شدم ، می‌فهمیدی که خدا را به سوگند می‌گرفتم و او نیز (نفرینم را) سریعاً اجابت می‌کرد. ِ منبع: كتاب کافی از ثقة الاسلام کلینی ح ١٢٤٠ : ❔حالا از دستگاه حديث سازى و مقدس تراشى ملاهاى شيعه اين سئوال را داريم: فاطمه اى كه خود را از ديد يك نابينا(با اينكه حجاب داشت) مخفى ميكند، چگونه با يك نامحرم درگيرى فيزيكى ميكند و او را به طرف خود ميكشد و درون چشمان او زل ميزند؟ اين تناقض مضحك را چگونه ميخواهيد توجيه كنيد؟ 💠💠 👌این تناقض برای کسانی پیش می آید که ذهن آشفته ای داشته و به دنبال شبهه افکنی هستند ، زیرا این بیگانگان بودند که با هجوم خود ، هتک خانه و حرمت فاطمه زهرا سلام الله علیها را کردند و به ایشان تعرض کردند ،و حجاب ایشان را هتک کردند ، نه آنکه خودشان ابتداء خواسته باشند در برابر بیگانگان حاضر شوند . ❕از سوی دیگر در روایات ما بیان شده است که مواجهه با نامحرمان برای زنان کراهت دارد مگر آنکه اقتضاء داشته باشد؛ 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 64 باب 24 🔸بر اساس همین مبنا و از روی حضرت زهرا سلام الله علیها و سایر زنان مهاجرین و انصار در غزوه های پیامبر گرامی در پشت جبهه های نبرد خدمت رسانی می کردند و از مجاهدان پرستاری به عمل می آوردند چنان که حضرت زهرا سلام الله علیها در نبرد احد در میدان جنگ حاضر شده و از پیامبر تیمار داری کردند؛ 📚بحار الانوار ج 20 ص 63 ❕بنابراین فاطمه مرضیه مورد هتک ستر واقع شدند و در همان هنگام از روی برای دفاع از امیر مومنان اقداماتی را انجام دادند ، چنان که در روایت آمده است ؛ « زمانی که وقائع پس از پیامبر اتفاق افتاد ( غصب خلافت و هجوم به خانه وحی و اهانت به اهل بیت ) فاطمه عمر را گرفت و به سوی خود کشاند و فرمود ای فرزند خطاب آگاه باش که اگر من وارد آمدن بلا بر بیگناهان را ناپسند نمی دانستم ، چنان نفرینی شما را می کردم ( که همه را گرفتار می کرد ) و خداوند را سریع الاجابه می یافتم » 📚الکافی ج 1 ص 460 👌مراد از کشیده شدن تلابیب عمر توسط حضرت زهرا سلام الله علیها که در روایت آمده است ، گرفتن و پیچاندن لباس عمر به دور است . ❕ابن اثير درباره لفظ معنای لغوی ملبيا می گويد ؛ « من او را گرفتنم و کشيدم به اين معنا گفته ميشود که کسي را با لباسش گرفته و لباس را در سينه و گردنش جمع کنند و او را گرفته و بکشند و يا آنکه در گردنش طناب و يا لباسی بيندازند و او را بکشند و در حقيقت متلبب به جای قالده استفاده می‌شود . 📚 النهاية في غريب الحديث ، ابن الأثير ، ج 1 ص 193 ❕علامه مجلسی در توضیح روایت می نویسد ؛ « زمانی که عمر به دستور ابوبکر به همراه یارانشان به زور وارد خانه فاطمه سلام الله علیها شدند تا علی را به زور برای بیعت خارج کنند ، فاطمه از روی و برای نجات علی از دست آنان تلابیب عمر را گرفت ، ( و از علی دفاع کرد ) که این دفاع بر جمیع خلق واجب بود ، یعنی لباس عمر را به گردنش پیچید و به سوی خود کشاند ...» 📚مراه العقول ج 5 ص 343 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔مراجع می گویند اگر تنها راه درمان منحصر به استفاده از محرمات مانند کشیدن تریاک و خوردن و ...باشد ، استفاده از آن ها اشکال ندارد در حالی که روایات می گوید خداوند در حرام شفا قرار نداده است❗️آیا مراجع بر خلاف روایات فتوا نداده اند ❕❕ 💠💠 👌در روایات متعددی آمده است که خداوند در شفایی قرار نداده است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند عز و جل در هیچ یک از محرمات و شفایی قرار نداده است » 📚 ج6 ص413 👌و ؛ « پسندیده نیست که هیچ کس با محرمات الهی به دنبال خویش باشد » 📚 ج6 ص414 👌و ؛ « من نمی خواهم به دوایی که با شراب عجین شده است کنم ، چگونه با آن به دنبال شفای خود باشم » 📚 ج6 ص414 🗯به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز در مجامع روایی ما نقل شده است ؛ 📚 ج25 ص343 باب 20 👌از سوی دیگر ، مراجع داده اند که اگر بر اساس تشخیص پزشک و مورد ، تنها راه درمان بیماری استفاده از محرمات الهی باشد ، استفاده از آن ها به مقدار اشکالی ندارد . 📚 ص292 🔷مستند این حکم می باشد که خداوند می فرماید ؛ « او شما را برگزید و در دین خود تکلیف باری برای شما قرار نداد » 🔶 78 🔷پیامبر فرمود ؛ « من مبعوث به شریعت و آسانی شده ام » 📚 ج30 ص548 🗯بی شک اگر بیماری توان انسان را بریده باشد و هیچ راه درمانی جز استفاده از یک حرام الهی برای درمان نباشد ، بر اساس قاعده لا حرج و شریعت سهل اسلامی ،درمان با حرام برای نفی حرج و رجحان می یابد. 👌قاعده لا ضرر و حرمت ضرر رساندن به بدن نیز موید این فتوا می تواند باشد چنانکه در روایات ما آمده است « لا و لا ضرار فی الاسلام » و بر اساس آن هر گونه حکمی که سبب آسیب رسیدن به خود و دیگران شود در اسلام بر داشته شده است . 📚 ج26 ص14 👌 نیز می فرماید ؛ « خود را با دست خود به نیفکنید » 🔷 195 🗯روشن است که در صورت عدم درمان بیماری که تنها راه درمان آن استفاده از حرام الهی باشد ، ضرر و هلاکت انسان می شود . ❕لذا امام علیه السلام فرمود ؛ « هیچ چیز از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکابش برای جایز و حلال است » 📚 ج5 ص483 ❕میان این دسته ادله با ادله دسته اول که می گوید خداوند در حرام قرار نداده است منافاتی نمی باشد زیرا؛ 🔷 روایات دسته اول در مقام بیان این نکته است که شفای خالص و کامل با استفاده از محرمات الهی حاصل نمی شود ، اگر چه ممکن است بیماری فعلی انسان را درمان کند ، اما و بیماری های دیگری را برای بدن به همراه می آورد ، زیرا تمام محرمات الهی دارای عوارض و ضررهایی بوده است که خداوند آن ها را حرام کرده است و انسان تا جایی که ممکن است باید از راه حلال خود را درمان کند چنانکه امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است » 📚بحار الانوار ج100 ص51 🗯بنابراین میان این دو دسته ادله و فتاوی هیچ گونه و تنافی وجود ندارد . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔طبق گفته علماى شيعه ائمه شيعه در خوشگذرانى و برده دارى بوده و تنها شغلشان گرفتن پول از خلفا و توليد فرزند از زنان و كنيزانشان بوده است - تاكى بايد دروغ آخوندهاى فاسد را در مورد ائمه قبول كرد؟ ❕امام کاظم ۵۰۰ غلام و خدمتکار داشت ❕امام کاظم ۳۰ فرزند داشت ❕هارون الرشید امام کاظم را عموزاده خطاب می کرد ❕هارون الرشید مال فراوانی به امام کاظم بخشید ❕امام کاظم هارون الرشید را امیر المومنین خطاب می کند ( ترجمه عیون الاخبار ج 1 ص 180) 💠💠 1⃣امام کاظم علیه السلام و شیعیان ایشان شدیدا تحت فشار هارون الرشید بودند . امام کاظم علیه السلام برای حفظ جان شیعیان و فراهم شدن شرایط برای معرفی اسلام و مکتب تشیع از باب تقیه و که ریشه در آیات قرآن دارد ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6330 ❕سعی بر آن داشت تا با هارون مدارا کند و اطلاق القابی مانند « » به او نیز بر اساس همین تقیه و حفظ جان شیعیان بوده است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « تقیه در هر چیزی است که انسان شده باشد » 📚وسائل الشیعه ج16 ص214 👌و ؛ « تقیه در هر جایز است » 📚همان مدرک ص217 ❕بنابراین تنها بر اساس همین و بوده است که امام رضا علیه السلام هارون را با لقب امیر المومنین یاد کرده اند . 2⃣این که هارون الرشید در مواردی امام کاظم علیه السلام را تکریم کرده یا هدایایی به ایشان داده یا ایشان را عمو زاده خطاب می کردند ، همه از این جهت بوده تا بتواند شیعیان را تحت کنترل داشته باشند و بهانه به دست شیعه برای قیام بر علیه حکومتش ندهد ، چنان که خودش این مضمون را می گفت ؛ « حسن رفتار من با او و فقر و تنگدستی امام کاظم برای ما بهتر است تا فردا با صد هزار تن از شیعیان خود بر علیه ما قیام نکند » 📚بحار الانوار ج 48 ص 129 3⃣این که امام کاظم علیه السلام هدایای هارون الرشید را می پذیرفت ، از این جهت بود که آن هدایا را خرج فقرا و نیازمندان می کرد ، آن اموال هم بیت المالی بوده که هارون به ناحق در آن تصرف می کرد و امام علیه السلام شرعا مجوز تصرف در آن اموال را داشت ، چنان که در نقلی آمده است ؛ « موسى بن جعفر عليه السّلام وارد بر هارون شد هارون از جا جست و او را بغل گرفت گفت خوش آمدى پسر عمو و برادرم و وارث نعمتم. آن جناب را روى زانوى خود نشانده گفت: كه كمتر به ديدار شما نائل مى ‏شوم. فرمود: قدرت و سلطنت زيادى كه دارى با شدت علاقه ‏ات بدنيا، مانع ديدار است. هارون دستور داد مشكدان مخصوص بياورند با دست خود امام را عطرآگين نمود امر كرد خلعت بياورند با دو بدره زر. موسى ابن جعفر علیه السلام فرمود اگر نبودند جوانان ازدواج نكرده در ميان اولاد على بن ابى طالب كه احتياج به ازدواج دارند تا نسل آنها قطع نشود اين پول را نمى ‏پذيرفتم‏ » 📚وسائل الشیعه ج 17 ص 216 4⃣فلسفه فرزندان ایشان هم روشن است چرا که امامان ما همواره تحت فشار دستگاه حکومت، آزادی عمل چندانی برای تبلیغ و معارف حقه و الهی نداشتند . تنها راه پیش روی آنان تولید و تربیت نسلی پاک بوده تا با تعلیم و تربیت آنان و فرستادنشان به مناطق مختلف ، دین را از خطر انحراف نجات داده و آیین حقه الهی را در همه جا گسترش دهند . 5⃣غلام و برده داشتن امامان علیهم السلام هم در مسیر اجرایی کردن طرح کلی اسلام برای آزاد سازی بردگان بوده است که در گذشته مفصلا پیرامون آن بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9613 ❕امامان گرامی ما غلام و بردگان را می خریدند و نحوه معاشرت صحیح با بردگان را به امت آموزش می دادند و بردگان را نیز با اسلام و اخلاق اسلامی آشنا می کردند و پس از مدتی آنان را به بهانه های مختلف آزاد می کردند ، چنان که در حالات امام سجاد علیه السلام آمده است ؛ « زمانی که ماه رمضان می شد امام سجاد علیه السلام بردگان و کنیزان خود را نمی زد ، بلکه و جرم های آن ها را می نوشت و در آخرین شب ماه رمضان از جنایات آنها می گذشت و می گفت بروید شما را عفو کردم و آزادتان کردم ...» 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 318 ❕یا در نقل دیگر آمده است يكى از بردگان امام باقر علیه السلام كار نيكى انجام داد امام علیه السلام فرمود ؛ « برو تو آزادى كه من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم » 📚وسائل ج 16 ص 32 ❕و باز در حالات امام سجاد می خوانیم ؛ « خدمتكارش آب بر سر حضرت مى‏ ريخت ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح كرد، امام علیه السلام سر را بلند كرد، خدمتكار گفت: و الكاظمين الغيظ حضرت فرمود ؛ خشمم را فرو بردم عرض كرد: وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ فرمود:" خدا تو را ببخشد" عرض كرد وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ فرمود ؛ « برو براى خدا آزادى » 📚نور الثقلین ج 1 ص 390 @Rahnamye_Behesht