eitaa logo
از تبار رئیسعلی
539 دنبال‌کننده
420 عکس
106 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
بی نهايت عاشقانه در مراسم سوگواری ائمه مشاركت می كرد و حالت خاصی در چهره او بود. به پدر، مادر، خواهر و برادرانش احترام می گذاشت و يك شخص عالی بود. بويژه به افراد كهنسال احترام زيادی می گذاشت و حتی بعضاً دستان آنها را می بوسيد. علاقه وافری به دامداری داشت و در اين راستا شش رأس از بزهای خود را در جوانی به جبهه اهداء كرد. بيشتر كتب مذهبی را مطالعه می كرد و احكام شرع مقدس من جمله نماز، احكام و قرآن را فراگرفته بود.در خصوص رعايت مسائل شرعی بسيار حساس بود به اين گونه كه ابتدا نماز می خواند و بعد از آن غذا می خورد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
ما مغازه‌ای ساده داشتيم و حسن براى خريد وسايل مغازه به شيراز می‌رفت و ما يحتاج مغازه را از آنجا تأمين مى‌كرد تا روزی گفت: بايد برای خريد به تهران بروم و من تعجب كردم و گفتم: چرا به تهران، مگر در شيراز نیست؟ با هر حيله‌ای كه شد به تهران رفت و در راهپيمايی‌ها شركت نمود و موقع برگشت از تهران عكس‌های زيادی از امام با خود آورده بود. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
هیچ گاه دست از حسینیه و  امام حسین علیه‌السلام برندارید. سعی کنید راه ایشان را ادامه دهید و به اسلام خدمت کنید. به خدمت حسینیه و امام حسین علیه‌السلام کمر ببندید. پیرو رهبر انقلاب اسلامی باشید. همیشه از جد بزرگوارمان امام حسین علیه‌السلام کمک و راهنمایی بخواهید. تا در برابر دشمنان سربلند و پیروز باشید. 🔻فرازی از وصیت نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
ساده زيستی شهيد باقرى از نكات قابل توجه زندگى اين بزرگوار بود و مدام با خود و براى خانواده خود می‌گفت:‌ انسان وقتی دين داشته باشد همه چيز دارد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
يك روز براى انجام كارى از پادگان به شهر رفتيم. از ماشين كه پياده شديم، هنوز چند قدمی نرفته بويم كه كه رمضان مقدارى پول را كه روى زمين ريخته بود، پيدا كرد. هر چه به او گفتم: ـ پول‌ها را به مسجدى تحويل بده يا آن را در صندوق صدقات بينداز! قبول نكرد و گفت: ـ شايد اين پول‌ها متعلق به فرد تنگدستی باشد كه با هزار زحمت و مشقت آن را به دست آورده؛ به اميد اينكه نانی براى خانواده‌اش تهيه كند. انصاف نيست كه او را نااميد كنيم. آن روز در شهر مانديم و آن قدر دنبال صاحب آن پول گشتيم تا بالاخره او را پيدا كرديم و پولش را به او برگردانديم. هيچ‌وقت چهرهٔ آن بنده خدا را فراموش نمى‌كنم. آن قدر از پيدا شدن پولش خوشحال شده بود كه از ته قلبش ما را دعا كرد. 🔻راوی: غلامحسین خلیفه 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
27.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستند عصر صالحان، مصاحبه با خانواده شهید عبدالرحمن رحمانی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهيد به من گفتند: «شما بايد ازدواج كنيد». من به ايشان گفتم: «حالا موقعيتش را ندارم و گرفتارم». به من گفتند: «گرفتارى شما چيست؟ و چه مشكلى داريد». به ايشان گفتم: «از نظر مالی در حدى نيستم كه بتوانم ازدواج كنم». او گفت: «مگر چقدر پول نياز داريد؟ و اگر جور شـود ازدواج مى‌كنيد؟» گفتم: «حدود (۳۰ - ۴۰) هزار تومان نياز دارم». فرداى آن روز وقتی به محل كار آمد. مبلغ فوق را آورد و به من داد. گفتند: «سريعاً بايد ازدواج كنيد». من هم طبق فرمايش ايشان اين كار را انجام دادم و ازدواج كردم. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شما ای دانش آموزان امروز و معلمان فردا، شغلی مقدس را، که شغل انبیاست، در پیش دارید. پس مانند انبیا عمل کنید . شما آینده سازان این انقلاب عظیم را پرورش دهید، تا بتوانند در آینده خدمتکارانی معتقد و متدیّن به اسلام باشند. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
محمد شفیع قبل از شهادت با عضو شدن در گروه‌های تئاتر مدرسه و گروه‌های جهادی هر شب به یکی از روستاها سر می‌زدند تا فرهنگ دفاع از شهر و دیارشان را به همه ارازنی نمایند. آن موقع امکاناتی نبود، خیلی از روستاها برق نداشت و این فرزندان برومند شهرستان، فیلم هایی از جبهه و جنگ را به کمک دیگر بسیجیان به نمایش می گذاشتند. گاهاً تئاتر‌های با مضمون جبهه و جنگ آماده می‌کردند و به نمایش می‌گذاشتند. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید شیخ محمد حسن ابراهیمی: همه اهل بیت علیهم‌السلام اومدن امام حسین علیه‌السلام هم اومد خیلی توقع داشتم حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها بیان ایشان هم اومدن... 🔻راوی: حجت‌‌الاسلام محمد تقی وکیل پور 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید علیرضا در دوران خدمت مقدس سربازی، دوستی تهرانی داشت که همیشه با هم بودند؛ و همه کارهایشان را با هم انجام می‌دادند. دوستی‌شان زبانزد بود. موقعی که علی شهید شد، دوستش هیچ جراحت یا آسیب ظاهری ندیده بود؛ ولی او هم با علیرضا شهید شد. یادم هست وقتی که آیت الله «بهشتی» شهید شده بود، صدای گریه‌ای در اتاق شنیدم، رفتم دیدم که علیرضا است و برای شهید مظلوم «بهشتی» گریه می‌کند. 🔻راوی: محمد رضا بحرینی (برادر شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وصیت من به پدرم اینست که برای من اصلا گریه نکند. از کسانی که برای تشییع جنازه‌ام دعوت می‌کند آدم‌های با خدا و با اخلاصی باشند. پیکرم را به نزد مادرم منتقل کنید تا صورتم را ببیند و مرا حلال کند. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
آخرين سفارش همه چغادك منتظر وسيله بوديم كه به خوزستان برويم مى‌گفتيم و مى‌شنيديم ولى نعمت الله نگاهش به افق بود و كلامش در سينه، گويی با ما نبود كه سكوت را شكست و چنين گفت: من شهيد مى‌شوم شما بعد از من اين راديو و این مبلغ پول را به منزل ما ببريد تا نشانه‌اى بر وداع من باشد. 🔻راوی: همرزمان شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
خيلی مردم دار بود. با عاطفه و پر مهر و محبت،‌ هر روز وقتی ظهر از كار به خانه مى‌آمد، قبل از اين كه ناهار صرف كند سرى به همسايه‌ها مى‌زد همسايه‌هاى فقير داشتيم كه اهل روستا هم نبودند،‌ مى‌گفت مبادا همسايه‌هايم گرسنه باشند و من اينجا غذا بخورم. اول به آنها خوراك مى‌رساند بعد خودش مى‌‌خورد. 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
سخنران بعد از نماز، جهانگير بود. علاقه عجيبی به نهج البلاغه مولا علی داشت. وقتی خطبه همام را می‌خواند به خودش می‌لرزيد و مثل ميّت زرد می‌شد. بچه‌ها آنقدر تحت تأثير حرف‌های او قرار می‌گرفتند كه بعضی‌ها وسط سخنرانی از حال می‌رفتند. 🔻راوی: همرزم شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وقتی روز چهارم آبان می‌خواستند دانش‌آموزان را جهت مراسم رژه و جشن تولد شاه ببرند جایگاه، ایشان از صف فرار کرد، البته با بسیاری از بچه‌ها. صبح روز بعد که آمدند شهید بهزادی گفت: من عمه‌ام فوت کرده بود. بدشانسی نفر دوم هم همین را گفت. نفر سوم و چهارم همینطور. باعث شدند که همگی به شدت تنبیه شوند و انضباط آنها صفر رد شود. 🔻راوی: آقای عبدالحسین شیر افکن (دبیر زبان) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وصیتم به پدر و مادرم این است که بعد از من گریه و زاری نکنند و همیشه در فکر نماز و آخرتم باشند. و بعد برای برادران بسیج وصیتم این است که امور شهدا و راه شهدا را فراموش نکنند که قرآن می­‌فرمايد: «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ.» 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
او فرزندی با محبت و باگذشت و مهربان بود. حق مادری را خوب بجا می‌آورد. هیچ وقت از ذهن بیرون نمی‌رود که هر گاه از خانه بیرون می‌رفت و برمی‌گشت سرم را می‌بوسید و احترام خاصی برایم قائل بود. ایثارگری بود که برای پایداری و تداوم انقلاب اسلامی از دادن سر و جان بیمی نداشت. دفاع از میهن و اسلام را وظیفه خود می‌دانست. قبل از عزیمت به جنگ از همهٔ اقوام و آشنایان خداحافظی کرد و از آنها حلالیت طلبید. 🔻راوی: مادر شهيد 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
مطلب مهمی که از شهید جلیل عزیز از ذهنم بیرون نمی‌رود، همکاری همه جانبه او در کارهای خانه با من بود. یک‌بار در حادثه‌ای دستم شکسته بود و جلیل این را متوجه شده بود و نمی‌گذاشت شستشو کنم و تمام کارها را کمک من انجام می‌داد ظرف شستن، حتی پختن غذا و از همه مهم‌تر نان پختن که انجام این همه کار و زحمت آن هم از طرف یک جوان، خیلی مهم است. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید حسن همیشه قرآن به همراه داشت. ولی بار دوم که به جبهه رفت، قرآن را به برادرش «حسین» داده بود و گفته بود که اگر من شهید شدم، همیشه بر سر مزار من قرآن بخوان. «حسین» هم بعد از شهادت برادرش همیشه بعد از ظهر پنج شنبه‌ها دسته گلی می‌خرد و بر سر مزار او قرآن می‌خواند. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عزاداری سنتی رزمندگان بوشهری در گردان غواص مالک اشتر 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
امام امت خمينى كبير به من درس آموخت كه پاى خود را جاى پای ياران حسين بن على علیه‌السلام بگذارم. چه كشته شوم و چه سالم برگردم. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
روزی هنگام كار بنایی با  شهيد اسماعيل زاده، من بالای پله بودم و شهيد اسماعيل زاده پايين پله ايستاده بود و برای من سيمان درست می‌كرد و به من می‌رساند. استانبولی (ظرف بنايی مخصوص سيمان و گچ) خالی شده بود و می‌خواستم آن را به وی كه پايين ايستاده بود برسانم. شهيد گفت: تو استانبولی را پرتاب كن من می‌گيرمش. من استانبولی را پرتاب كردم، اما متاسفانه شهيد نتوانست آن را بگيرد ظرف به بينی‌اش اصابت كرد و بينی ايشان شكست. خون زيادی از بينی‌اش جاری شد. من وی را به بيمارستان كنگان رساندم. اما به علت نداشتن امكانات پزشكی و متخصص وی را به بوشهر منتقل كردند. بعد از چند روز كه حالش بهبود يافت سركار برگشت. يك روز موقع صبحانه، به ايشان گفتم چون شكستن بينی‌ات بخاطر بی احتياطی من بوده، بايد هزينه درمان‌ات را بپردازم. اما شهيد با همان روحيه بزرگوارانه مخصوص خود گفت: توبار سنگين خانواده بزرگی  بر دوش داری. گرفتار و عيال وار هستی. كسی كه بايد كمك كند من هستم نه شما و هيچ گونه هزينه‌ای از من قبول نكردند. 🔻راوی: عبدالله حق شناس 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید-پهلوزاده.mp3
1.31M
🔊مصاحبه با همسر شهید عالی پهلوزاده 🎙مصاحبه کننده: خانم اسماء محمدی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir