eitaa logo
رَشتاك!🇵🇸
566 دنبال‌کننده
2هزار عکس
588 ویدیو
37 فایل
- ☁️🔗 وَ ما در آرزوی زیستن تن به مردن نخواهیم داد؛ می‌نویسم که بعدترها از من بخوانی ؛) . بیرون‌پراکنیِ درونیات . https://daigo.ir/secret/6107676899
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سعیدیسم شبانه
حضرت‌آقا: ⇦شما جوانان عزیز و دانشجویان عزیز که به‌معنای واقعی کلمه میوه‌ی دل ملّت و امید آینده‌ی این کشورید، به مسئله‌ی «تبیین» اهمّیت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود. در قبال این حرکت گمراه‌کننده‌ای که از صد طرف به ‌سمت ملّت ایران سرازیر است و تأثیر گذاری بر افکار عمومی که یکی از هدف ‌های بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلا ب اسلامی است و دچار ابهام نگه‌داشتن افکار و رها کردن اذهان مردم و به خصو ص جوان‌ها، «حرکت تبیین» خنثی کننده ی این و این حرکت ‌دشمن است.↻ - @Jahade_tabyeen -
رَشتاك!🇵🇸
بعد چیکار کنیم تا دیگه گناه تکرار نشه؟ /2 اگه خدایی‌نکرده گناه کردی و شکست خوردی حتماً یه انتقام
چیکار کنیم تا دیگه گناه تکرار نشه؟ /3 عذاب‌ وجدانِ بعد گناه خیلی‌ خوبه و باید‌ بهت یه انگیزه ی جدی بده واسه انجام ندادن اون گناه نه اینکه عذاب وجدان بگیری باز دوباره دو روز بعد انجامش بدی . جدی تا کِی میخوای این چرخه ی احمقانه تکرار بشه؟ مگه بچه ای که راحت گول میخوری و بعد پشیمون میشی؟ هیچ‌وقت نباید بذاری شیطون با یه فرمول دوبار گولت بزنه هروقت شکست خوردی بشین عامل شکستت رو بررسی و برطرفش کن.. میگفت: از شکست هات درس بگیر وگرنه دوباره و چند باره با همون روش میبازی😢 بفهم چرا باختی و دیگه اشتباهات قبلی رو تکرار نکن👌 تو بعد هرشکست باید یه آدم متفاوت بشی باید ضعفاتو پوشش بدی دفعه قبل با چی گول خوردی؟! همون ضعف رو برطرف کن تا دیگه شکست نخوری گرفتی رفیق؟ بازهم میگم هیچوقت نذار با یه فرمول دوبار گولت بزنه✖️ پس یکی از کارای مهم بعد گناه شناسایی علت شکست و برطرف کردنشه، تا دوباره شکستت تکرار نشه(: خودسازی+دینداریِ لذت بخش🌱 ↳﹝ᴇɪᴛᴀᴀ/ʀᴀsʜᴛᴀᴋ
هدایت شده از +520
- فانتزی های😂ازدواج قسمت 6
👤جک‌نیکلسون یک روز میاد که تمام زندگیت از جلوی چشمات میگذره... پس کاری کن که ارزش دیدن داشته باشه! - @Rashtak -
هدایت شده از بزم روضه
https://harfeto.timefriend.net/16620297204084 بنظرتون بهترین ذکری که میشه تو پیاده‌روی اربعین گفت چی هست؟
برپھنای‌فوران‌خیالـ ـ ـــ ــــــ رویایی‌میبینم کھ‌تماماًمتعلق‌بھ‌من‌استـ!(:🌱..
... علی حاتمی' معاون گروهان را دیدم. رضا ادریسی هم با من بود. علی ماتم‌زده کنار تل‌ خاکی آرام نشسته بود. کنارش نشستیم. گفتم: «چی‌شده نبینم پکر باشی » غم چھرھ اش را گرفته بود و صدایش بغض داشت. گفت: « برادرم تو مرحله‌ی اول عملیات بودھ تو گردانِ کمیل. شھید ‌شده و جنازه اش جا موندھ.» با توجه با این موضوع که محور تحرک ما هم در همان منطقه بود اصرار می‌کرد که؛ اگه چیزیم‌‌ شد منو نیارین عقب می‌خوام پیش برادرم بمونم. 'شھید علے حاتمے در عملیات والفجر مقدماتے به شھادت رسید ـ ـ ـ
رَشتاك!🇵🇸
... علی حاتمی' معاون گروهان را دیدم. رضا ادریسی هم با من بود. علی ماتم‌زده کنار تل‌ خاکی آرام نشسته
در این‌جور مواقع وقتی به کسی چنین خبر سنگینی دادھ می‌شود؛ طبیعی‌ ست که بلافاصله عکس العمل رفتن به عقب را نشان بدهد. " من برم، خواهرم، مادرم ..." ولی او نخواسـت برود. چون مسئولیت‌ داشت و باید در کنار نیرو‌ها می‌ماند. صدایش غم داشـت. گرد تنھایی و غربت در صورتش نشسته بود. من و رضا به او قول‌دادیم که هراتفاقی برایش افتاد به هرصورت اورا به عقب برمی‌گردانیم. می‌دانستیم که نگران خانواده و پدر و مادرش است. □ کتاب ظھـر آبـے حنظله | به روایت نادر ادیبـے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَ صبحے دیگر نامت‌ زمزمہ‌ بر لبان‌ من‌ است!🤍. .
ـ من گرفتارم ولی یارم گرھ وا میکند .. . یك یا رقیھ گویم و صد مشکلم حل میشود
نظرات‌چهره‌های‌مطرح‌دینی‌در‌مورد امام‌خامنه‌ای/از‌امام‌خمینی‌تا‌شهیدمطهری ¡ - سلامتی‌معظم‌له۱۴صلوات - @Rashtak -
خبر خوب از دولت رئیسی ‌‌⇦حقوق تمام معلمان افزایش می یابد . - @Rashtak -
ـــ‌ ـ عمه قربانت شود کمتر ببر نام حسین اندکے دیگر تو هم مھمان بابا مےشوے
در غریبـے ز تمام تنم آتش مےریخت مرحمے بر جگر شعلہ ورم آمد؟ نہ
سنگ میخورد سرم خار بہ پایم .. اما هرچہ فریاد نمودم پدرم آمد؟ نہ
هدایت شده از ‹جیم‌مثل‌ِجاماندھ›
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دوران ڪودڪےشـهید علی الهادی چگونہ بود و چہ راه هایے را انتخاب ڪرد که بہ خدا برسـد و یا خـدا را بشناسد و بیشتر یقین پیـداڪند تا بہ شھادت برسد؟ دوران ڪودڪے شهید علی الهادی تا سن 8 سالگے ، پر از حرڪـت و نشاط و همین طـور تا اون موقع بـسیار خجالتے هم بود حتی بـعدش هم خجالتے بود جلوی بزرگـسالان و در مقابل افراد بزرگـتر از خودش خجالت مےڪشید با آغاز شـروع سن 9 سالگےنیز بیشتر بہ کشافة الإمام المهدي (عج) تعلق و احساس علاقہ و دوست داشتن پیدا ڪرد او همیشہ در راه ، تردد و رفت و آمد بہ مسجد شیخ الشهدا در جبشیت بود و بہ طور مداوم و همیشگی در مسجد جبشیت حضور داشت و در نمازهـای جماعت و نماز جمعہ بسیار مواظبت مےڪرد روزهای دوران ڪودکی او پر از شیطنت ها و سڪوت و آرامش بود و همین طور بیشـتر اوقات او در دوران ڪودڪے با رفیق راه خود یاسـر ، برادرش و رفـیق درب خود علی مرتضی دوستش همـراه بود ؛ اینگونہ ڪه اونها همیشہ باهم یڪ روح و جان بودند و به قول یڪی از دوستان ، من هیچ گاه علی الهادی را جدا از یاسر ندیدم باشـد و همیشہ یاسر برادرش، همراهـش بود. بہ جماعت و دوستے و جـمع بسیار علاقه داشت و حتے این ڪہ وقتش را با دوسـتان و با شهدا سپری ڪند و تا اینڪه با دوستان یڪ تیم برای بازے و عبادت و تعبد هم تشڪیل دادند . همہ این دوستان در محفل جـمع خودشان صحبت از یڪ عهدی دارندڪہ اولین وفا ڪننده بہ عهدش هم علی الهادی بود عهدے ڪه اول اسم او آرزوی همہ ماست شهید علی الهادی حالا شفاعت ڪننده عهدی شد کہ روزی در بین دوستان صـحبتش را داشتند. هیچ یڪ از دوستان فڪرش و باورش نمیشد علی الهادی اولین شهید جمع ؛ و دیگر در بین شان نباشد و شهید علی الهادی چه نیکو رفیقی برای شفاعت انتخاب شد . _شهید علی الهادی حسین_🌱! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مصآحبہ_بامـآدرشھید
هدایت شده از ‹جیم‌مثل‌ِجاماندھ›
حالا که تا این جا اومدی یھ صلوات بده براے شادی روح شهدا :)🌼
32.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-🖤شیرین‌زبونی‌تموم‌شد...
رَشتاك!🇵🇸
-🖤شیرین‌زبونی‌تموم‌شد...
چِقدر فاطمه بودن بہ‌رُخش می‌آمد - چھ کسۍ گفته کہ این رقیہۜ بچه است! فهم همهٔ بزرگان را با خود حمل می‌کند. چه‌کسي می‌گوید کہ این دختر، سه‌ساله است عاطفہ همه‌زنان عالم را دردل خود می‌پروراند، چه‌کسۍ می‌گوید که رقیھۜ، کودک است - زانـوان بزرگ‌ترین عارفـٰان‌ جهان را با درک خود مۍلرزاند. نگاه کن اگر صدایش شنیده نمی‌شود، تنها گوشِ شنواي پدر را شایسته شنیدن یافتھ .. ‌‌‌
ـ پیکار و نبرد نظامیان و لشـکریان در ڪربلا به پایان رسید. اهل‌ بیت امام حسین‌ علیه‌السلام و هرکس که زنده مانده بود از کوچڪ تا بزرگ به اسارت درآمدند. رقیه خاتون دختر امام حسین علیه‌السلام تنها سه سال سن داشت ڪه در این اسارت شرکت داشت.اسارت در دستان‌دشمن برای بزرگسالان هم سخت و دردناڪ است چه رسد به کودڪِ سه ساله اۍ ڪه پدرش شهید شـده و خود را گرفتـار دشمن مۍ بینـد. رقیـه در عالم رویا با پدر صحبـت مۍ کند ڪه به عالم واقع وصـل مۍ شـود در این هنـگام بـه دستـور یزیـد سـرِ بریده و مبارڪ پدر را مقابل خود می بیند . . با ناله و فریاد سـر را به آغوش می ڪشد و مظلومانه از دنیا می رود .. .