﷽ 🏴فرهنگ اربعین؛ 🔰قسمت ۱۹: کم کم آماده ی رفتن به کربلا شدیم و به سوی طریق حرکت کردیم ، در اول راه چند جوان با حس و حال خاصی داشتند سلام می دادند و مداحی می کردند ماهم با آنها همراه شدیم. چه جاده ی زیبایی ،چقدر اینجا حس غرور می کردی ،انگار برایت فرش قرمز انداخته بودند و همه مشتاق پذیرایی از ما بودند ،کودک و پیر و جوان التماست می کردند که از دستشان چیزی بگیری و یا چند دقیقه ای مهمان خانه هاو موکب هایشان شوی اما چه چیزی اینهمه به ما عزت داده بود. عشق به پسر فاطمه تنها نقطه ی مشترک همه ی زوار بود وچه شکوهی داشت این جاده ،که قابل توصیف نیست *الله اکبر اینهمه جلال...* *الله اکبر اینهمه شکوه...* * سَلامٌ عَلی قَلبِ زِینَبِ الصَّبور* 🏴🏴🏴🏴 عشق به حسین=شعور حسینی داشتن 💠برای ترویج فرهنگ اربعین نشر دهید. 🏴🏴🏴🏴 *صل الله علیک یا ابا عبد الله الحسین(ع)...* 🏴🏴🏴🏴 #نجات_اهل_عالم_با_حسین_است #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا(س) #زیارت_اربعین #شکوه_طریق #خدمت_ به_زائر 🔰https://yek.link/Gharargahemontaze

﷽ 🏴فرهنگ اربعین؛ 🔰قسمت ۲۰: در طول پیاده روی سعی میکردم ذکر بگویم و با هندزفری که داشتم قران گوش می دادم نیت کرده بودم قران را ختم کنم و ثواب ان را هدیه کنم به امام حسین و شهدای کربلا ،کم کم داشت شب می شد و برای استراحت و نماز باید توقف می کردیم ،خانواده ای عراقی مارا مهمان کردند و به سرعت برایمان سفره پهن کردند و غذا آوردند ،غذایشان چلو و گوشت بود بسیار خوش رنگ و معطر بود ،من شروع به غذا خوردن کردم که متوجه شدم دختر بچه ای از کنار پرده مرا تماشا می کند دختر صاحبخانه بود ظاهرا گرسنه بود ،صدایش کردم و کنار خودم نشاندم بعد برایش لقمه گرفتم و دهانش گذاشتم ،اشک از چشمانم جاری شده بود دخترک لاغر اندام لبخند میزد و با اشتها از دستم غذا میخورد و من متحیر مانده بودم که چطور می شود که از دارو ندارت بزنی و درحالیکه بچه هایت گرسنه هستند تمام دارائیت را وقف زوار امام حسین کنی 😭😭 *تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست* *در جوابم اینچنین گفت و گریست* *لیلی و مجنون فقط افسانه‌اند* *عشق در دست حسین بن علیست* * سَلامٌ عَلی قَلبِ زِینَبِ الصَّبور* 🏴🏴🏴🏴 عشق به حسین=شعور حسینی داشتن 💠برای ترویج فرهنگ اربعین نشر دهید. 🏴🏴🏴🏴

﷽ 🏴فرهنگ اربعین؛ 🔰قسمت ۲۱: از موکب بیرون اومدیم ،اطراف موکبها پر بوداز لیوان و ظرفهای یکبار مصرف و منظره ی بدی درست شده بود ، من با خودم یه لیوان برده بودم و برای اب و چای استفاده میکردم باخودم فکر کردم اگر همه همینکارو میکردن انقدر همه جا کثیف و به هم ریخته نمیشد، صحنه های طریق خیلی دیدنی بود معلولی که خودش را روی زمین می کشید و با خودش شعری به عربی میخواند اشک همه رو دراورده بود ودراین میان صدای هلابیکم بزوار عراقی ها خودنمایی میکرد آنها با التماس به همه ی زوار غذا و خوراکی تعارف می کردند و وقتی ما می گفتیم غذا خوردیم ناراحت می شدند تصویر زیبای بچه های عراقی که به ما آب و دستمال می دادند ،هیچ وقت از جلوی چشمانم دور نمی شود ،یکی از زوار ایرانی هرکدامشان را که می دید بهشون عروسکی هدیه می کرد و برق شادی در چشمانشان موج میزد ... *ای که می پرسی نشان عشق چیست* *عشق چیزی جز ظهور مهر نیست* * سَلامٌ عَلی قَلبِ زِینَبِ الصَّبور* 🏴🏴🏴🏴 عشق به حسین=شعور حسینی داشتن 💠برای ترویج فرهنگ اربعین نشر دهید. 🏴🏴🏴🏴 *صل الله علیک یا ابا عبد الله الحسین(ع)...* 🏴🏴🏴🏴 #نجات_اهل_عالم_با_حسین_است #قرارگاه_منتظران

_صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله_ اشک اذن دخول حرم یاره جز حرم گدا ، جایی نداره😭🥀 • #مازیار_طاولی #پنجشنبه ¦ #شب‌های_دلتنگی #اربعین #کربلا یا #اباعبدالله 🥀 🥀 ¦¦ @rasmekhademii 🏴•🏴•🏴• فاطـره •🏴•🏴•🏴ا

_صلی‌الله‌علیک‌ یا رقیه بنت الحسین 🥀 حالا اومدی ، حالا که دیگه رقیه افتاد از پا اومدی🥀💔 • #گروه_سرود_نجم_الثاقب #شهادت ¦ #حضرت_رقیه_ #پنجشنبه #کربلا یا #اباعبدالله 🥀 🥀 ¦¦ @rasmekhademii 🏴•🏴•🏴• فاطـره •🏴•🏴•🏴

پروانه های عاشق🦋 جانم به فدایت، اجازه میدهی تا من نیز سخنی با این مردم بگویم؟ ای *زُهیر* برو شاید بتوانی در دل سیاه آنها روزنه ای بگشایی. *زُهیر* جلو میرود،و خطاب به سپاه کوفه میگوید: "فردای قیامت، چه جوابی به پیامبر خواهید داد؟ مگر شما نامه ننوشتید که حسین به سوی شما بیاید؟ رسم شما این است که از مهمان، با شمشیر پذیرایی کنید؟" عمر سعد نگران است از اینکه سخن *زُهیر* در دل مردم اثر کند، به شمر اشاره میکند تا اجازه ندهد *زُهیر* سخن خود را تمام کند. شمر تیری در کمان میگذارد و به سوی *زُهیر* پرتاب میکند و فریاد میزند: "ساکت شو! با سخن خود، مارا خسته کردی، مگر نمیدانی که تا لحظاتی دیگر، همراه با امام خود کشته خواهی شد؟ " خداراشکر که تیر خطامیرود. *زُهیر* خطاب به شمر میگوید:"مرا از مرگ میترسانی؟ به خدا قسم شهادت در راه حسین(ع)، نزد من از همه چیز بهتر است،" آن گاه *زُهیر* فریاد برمی آورد: ای مردم، آگاه باشید تا فریب شمر را نخورید و بدانید که هرکس در ریختن خون حسین(ع) شریک باشد، روز قیامت از شفاعت پیامبر(ص) محروم خواهد بود." این جاست که امام به *زُهیر* میفرماید:"تو وظیفه ی خود را نسبت به این مردم انجام دادی، خدا به تو جزای خیر دهد." #فاطره #زینبی_ترین_سرود_زمانه ❗️..نشرمطلب صدقه جاریه است..❗️

پروانه های عاشق🦋 *عَمرو بن قَرَظَه* سخنان نورانی امام حسین (ع) در قلب برادرم اثر نکرد. آیا ممکن است او سخن مرا قبول کند؟ *عَمرو بن قَرَظَه* با خود چنین میگوید و تصمیم میگیرد برای آخرین بار، برادر خود ،علی را ببیند. او در مقابل سپاه کوفه می ایستد، و برادرش علی را صدا میزند. علی، خیال میکند که عمرو آمده است تا به سپاه کوفه بپیوندد برای همین، خیلی خوشحال میشود و به استقبالش میرود: _ای عمرو! خوش آمدی. به تو گفته بودم که دست از حسین بردار چراکه سرانجام با حسین بودن کشته شدن است. خوب کردی که آمدی! _چه خیال باطلی! من نیامده ام که از حسین(ع) جدا شوم‌. آمده ام تا تورا یا خود ببرم. _من همراه با تو به قتلگاه بیایم! هرگز، مگر دیوانه شده ام! _برادر! می دانی حسین کیست؟ او، کلید بهشت است. حیف است که در میان سپاه کفر باشی. ما خاندان، همواره طرفدار اهل بیت(ع) بوده ایم. آیا میدانی چرا پدر نام تو را علی گذاشت؟ به خاطر عشقی که به این خاندان داشت. عمرو همچنان با برادر سخن میگوید تا شاید او از خواب غفلت بیدار شود، اما فایده ای ندارد، او هم مثل دیگران عاشق دنیا شده است. علی آخرین سخن خود را به عمرو میگوید: "عشق به حسین ، عقل و هوش تو را ربوده است". او مهار اسب خود را می چرخاند و به سوی سپاه کوفه باز میگردد. #فاطره #زینبی_ترین_سرود_زمانه ❗️..نشر مطلب صدقه جاریه است..❗️

_صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله_ _سفارشی • #کربلایی_حسین_طاهری #محرم ¦ #شب‌های_دلتنگی #اربعین #کربلا یا #اباعبدالله 🥀 🥀 ¦¦ @rasmekhademii 🏴•🏴•🏴• فاطـره •🏴•🏴•🏴

_صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله_ _سفارشی • #کربلایی_حسین_طاهری #محرم ¦ #شب‌های_دلتنگی #اربعین #کربلا یا #اباعبدالله 🥀 🥀 ¦¦ @rasmekhademii 🏴•🏴•🏴• فاطـره •🏴•🏴•🏴

#مناجات_با_امام_رضا #حسین_طاهری

#امام_زمان #حاج_محمود_کریمی

#امام_زمان #حمید_علیمی

#امام_زمان #سید_مجید_بنی_فاطمه

_صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله_ _سفارشی • #حاج_حسین_هوشیار #محرم ¦ #شب_جمعه یا #اباعبدالله 🥀 🥀 ¦¦ @rasmekhademii 🏴•🏴•🏴• فاطـره •🏴•🏴•🏴