او هر گاه از جبهه های جنگ باز می گشت، به نیازمندان کمک میکرد، حضورش در روستای محل تولدش با کارهای جهادی همراه بود و علاوه بر ساخت و تعمیر خانه روستائیان، تا جایی که از دستش بر میآمد به احداث مکانهای فرهنگی و مدرسه می پرداخت
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
💢شهیدی که #قاب_عکس
بعد شهادتش را هم آماده کرده بود...
✍بخشی از مصاحبه #همسر_شهید:
یک روز من داشتم وسایلم را ردیف میکردم که دیدم شهید منوچهر به داخل اتاق دیگری رفت و با یک #قاب_عکس به داخل اتاق آمد، عکس خودش بود، دیدم دارد گریه میکند، گفتم: «چی شد منوچهر؟!» گفت: «این قاب عکس را برای روز #تشییع جنازه ام آماده کردم، هر وقت شهید شدم آن را به تابوتم وصل کنید.»
انگار میدانست #شهید میشود، آن روز وقتی #اشکهایش را دیدم به دلم آمد که او شهید میشود.یک جمله را بارها و بارها به من گفته بود، میگفت: «وظیفه شما از وظیفه ای که به گردن من هست #سنگین_تر است، شما در روز قیامت اجر و پاداشتان #بیشتر از من است.» به او گفتم: «چرا؟» در جوابم گفت: «چون دارید #فرزندانم را در راه درست #تربیت میکنی.»
🌷#سردار #شهید منوچهر صالحی
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
✅ سردار رادان:
⭕️وقتی در یک جامعهای امنیت اخلاقی آسیب ببیند آن جامعه بیاخلاقی را امنیت میبیند
👈دشمن میداند مردانی که باید در جبهههای مختلف حضور پیداکنند باید از دامن دختران و مادران جامعه پرورش پیدا کنند. دشمن میخواهد پیوند مستحکم خانواده را بشکند.
😔وقتی در یک جامعه خانواده نباشد دشمن تمام خاکریز را میگیرد بدون اینکه تیری بزند.
#کانال_مارا_به_اشتراک_بگذارید👇👇
@rastegarane313
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
💠 قرار شبانه
روایت است که :
هر زمان جوانی دعای فرج مهدی (عج) را زمزمه کند، همزمان امام زمان دستهای مبارکشان را به سوی آسمان بلند می کنند و برای آن جوان دعا می فرمایند .
پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام #شهدا
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸
🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ
🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ
🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ
🌸وضاقَتِ الاْرْضُ
🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ
🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى
🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا
🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ
🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ
🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ
🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
پا در رکاب ستاره و باران، آسمان عشق را تا دورترین ها درنوردیدی و اینک، ما مانده ایم و این خاک مردابی. ما ماندهایم و تکثیر بی وقفه ابرهای خاکستر.
رفته ای و باران ها را با خود برده ای و فصل هایمان، بی جوانه و آفتاب مانده اند.
با ما که مرثیه خوان در قفس ماندن خویشیم، از پرواز بگو و برای بال های زخمی مان دعا کن.
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #اصغر_نادی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
🍀 #السلام_علی_المهدی_عج 🍀
امروز #پنجشنبه برابر است با :
🗓 13 اردیبهشت ماه 1403ه.ش
🗓 23 شوال 1445 ه.ق
🗓 2 مه 2024 میلادی
🌸 ذڪر روز 🌸
#لااله_الاالله_الملک_الحق_المبین
نیست خدائی جز الله، فرمانروای حق و آشکار
#ختم_قرآن
🔸صفحه 250
🔸جزء 13
جهت سلامتی #امام_زمان_عج
و
#مقام_معظم_رهبری
و
هدیه به روح #امام_راحل
#و_شهدا
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
#حدیث_روز
#امام_جعفر_صادق_ع
لِلجَنَّه بابُ یُقالُ له بابُ المُجاهدین یَمضون اِلیه فَاذا هو مَفتُوحُ وهُم مُتَقَلِّدونَ بِسیوُفِهم والجَمعُ فی المَوقِف
بهشت دری دارد به نام #مجاهدین که (فردا) #مجاهدین با حمایل شمشیرهای (اسلحه) خود به سوی آن برایشان باز است رهسپار می شوند ، درحالی که دیگر خلایق در محشر به سر می برند.
📚 ثواب الاعمال ، صفحه ۴۲۱
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#پیامکی_از_بهشت 💐
بر ماست که تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون و تا آخرین لحظه که قلبهایمان در تپش است ، دین خدا را یاری کنیم .
باید چنان باشیم که بتوانیم همچون شهدا ، اخلاص و تقوا را پیشه کنیم و در این راه پر هیجان ، با بالاترین رتبه و امتیاز از تمام اینها و از کشتگاه گذشته به سرای اعلاء برسیم که چه خوب جایگاهی است .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #مهدی_جمشیدیان
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#پنجشنبه_ها
روز دعـاست
روز عشـــق است
روز قول و قرار است
بوی #بهشـت میدهد
عطر مزار #شهـــدا . . .
#پنجشنبه_های_دلتنگی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#عاشقانه_های_شهدا
#داستان_کوتاه
#سه_برادر
سہ برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونہ
با هم سر کار مے رفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے،
آخر هم جبهہ و #شـهــادت...
#ابراهیم شهید شد
#حبیب مفقودالاثر شد و پس از نه سال تکه ای از استخونهاشو به همراه پلاکش برای خانواده اش آوردند...
#عبدالله هم مفقود الاثر شد
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهشان_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#خاطرات_شهدا
#شوخ_طبعی_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حسن_شفیع_زاده
فرماندهی توپخانهٔ قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه پاسداران انقلاب
روزی در «دزفول» از چادر پرسنلی تیپ که کنار چادر ما بود، صدایی شنیدم. از چادرم بیرون رفتم. فردی که سر و صدا راه انداخته بود، پشتش به من بود، نشناختمش. دیدم سر خود را درون چادر کرده و میگوید: «باید به من مرخصی بدهید. فرمانده من گفته برو از آنجا مرخصی بگیر». مسئول پرسنلی ما هم که اهل «جلفا» بود، میگفت: «این طور نمیشود. باید بروی معرفی بیاوری».
رزمنده میگفت: «من مرخصی اضطراری میخواهم، معرفی لازم نیست»، خلاصه بگو مگوی آنها بالا گرفت. دمپایی پوشیده طرفشان رفتم. تا خواستم بگویم برادر چه اتفاقی افتاده است، برگشت طرف من. دیدم «حسن شفیعزاده» است! بیاختیار خندهام گرفت؛ اما «حسن آقا» جدی گفت: «برادر این چه کاری است؛ چرا پرسنلی به من مرخصی نمیدهد؟»، فهمیدم که میخواهد کمی سر به سر آن برادر پرسنلی بگذارد و شوخی کند، از خنده من پرسنلی متوجه شد که قضیهای وجود دارد، گفتم: «برادر! چرا به ایشان مرخصی نمیدهی؟»، گفت: «بدون برگه آمده که باید به من مرخصی بدهید، میخواهد پارتیبازی کنم»، گفتم: «ایشان نیروی آزاد هستند، باید مرخصی بدهید، بروند»، گفت: «نمیشود. خودتان دستور دادید، هرکس مرخصی بخواهد، باید از گروهان خود معرفی بیاورد».
ماجرای مرخصی را بیخیال شدیم، خلاصه باهم احوالپرسی کردیم. گفتم: «شما کجا، اینجا کجا؟»، گفت: «از این جا رد میشدم، خواستم بچههای آذربایجانی را ببینم و اولین جایی که آمدهام، تیپ ذوالفقار است. آمدم تا تو را ببینم»، به چادر ما آمدند و دور هم جمع شدیم. پرسنلی و بقیه برادران متوجه شدند کسی که ناشناس و با لباس خاکی، بسیجی و با قیافه بشاش آمده و مرخصی خواسته، فرمانده توپخانه سپاه است. خوشحال شدند که چنین مرد بزرگواری از آذربایجان در کسوت فرماندهی توپخانه سپاه است و اینطور بیادعا، ساده، صمیمی.
راوی :
سردار محمدرضا محمدزاده
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313