eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
513 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
30 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی های ز درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 انگار بهش الهام شده بود ساعت سه صبح بود،گفتم : مگه تو خواب نداری ؟ سه روز دیگه مرخصیت تموم میشه، دوباره باید بری پُست بدی همانطور که سرش توی گوشی بود جواب داد : من دیگه عادت کردم. عطش داشتم ؛ رفتم آب خوردم و برگشتم . گوشی را نشانم داد و گفت : ببین این ها توی سردشت شدن؛ پیج مرزبانی نیروی انتظامی بود. خواب آلود گفتم : خدا رحمتشون کنه یک دفعه حرفی زد که توقعش را نداشتم؛ یه روز عکس منو میذارن اینجا. وقتی این حرف را شنیدم با عتاب گفتم : تو نخوابیدی زده به سرت ! برو بگیر بخواب، گفت : « نه من بیدارم ... شما راحت باش » . انگار یک چیزی به این بچه الهام شده بود که من بی خبر بودم . آخرین باری که آمده بود مرخصی هم موقع خداحافظی به من گفت : داداش گوشیم رو گذاشتم روی میز ، من دیگه نمیام . مال تو باشه ! با عصبانیت داد زدم :این چه حرفیه ؟ گوشیتو نگه می دارم ، اومدی بهت میدم. ولی حامد راستی راستی نیامد. توی همین فکر ها بودم که دیدم مادرم پشت سر من و مامور مرزبانی آمده و با دیدن صورت رنگ پریده من همه چیز را فهمیده ! از مرزبانان هنگ مرزی سردشت یکم خرداد ۹۷ در درگیری با اشرار مسلح به درجه رفیع نائل گردید 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 بنده حقیر شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف می کنم که وظایف خودم رابه خوبی انجام ندادم بعضی مواقع این سراغم می آمد ، وسوسه می شدم و نق میزدم اما خدا من را متوجه می کرد و پشیمان می شدم و از خدا طلب و بخشش می کردم و این اواخر هم دلم خیلی کرده بود … از آقا می طلبم که نتوانستم خوبی باشم . عشق به ولایت و تبعیت از ایشان ، را به همراه دارد . گذشته بدهکار انقلابیم نه طلبکار امروز پاس صحبت یار قدیم دار فردا چه سود که بگویند “حبیب” رفت 🌹 🕊 تاریخ تولد : ۲۹/۹/۲۴ تاریخ : ۹۴/۷/۱۶ محل : حلب ، سوریه مزار : همدان 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ مدافعان حرم به جنگ با دشمن می روند، دشمنان آن را می کشند، فکر می کنند که با این کار به اسلام ضربه وارد می کنند، اما نمی دانند که خود ضربه ای چند برابر می خورند. مدافعان به جنگ با این تجاوزگران می روند تا به آنها اثبات کنند اسلام هرگز نمی میرد، چون کسانی هستند که حاضرند جان خود را در راه آن بدهند. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 از نیروهای مستشاری سپاه پاسداران در سوریه تاریخ 🗓 1403/07/12 🗓 محل : سوریه علت : در تاریخ 1403/07/09 در حمله ارتش اسرائیل به دمشق زخمی شده بود بر اثر جراحات وارده به درجه رفیع نائل آمد. 🌗 🌷 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 مادر دچار بیماری سختی شده بود انواع و اقسام داروهای محلی رو به او داده بودند اما بی‌فایده بود . بناچار او را برای معالجه به اهواز می‌برند. دکتر پس از معاینه می‌گوید خانم شما سه ماهه باردارید!! اما مادر آنقدر بیمار بود که از بارداری خود خبر نداشت! دکتر برای ده روز به او دارو می دهد تا پس از مصرف مجدد مراجعه کند . در مراجعه بعدی دکتر باز ۳۰ عدد آمپول تجویز می‌کند. مادر بهبودی پیدا می‌کند اما نگران سلامتی فرزندش است که داروها روی او اثر نگذاشته باشد . در هفت ماهگی بارداری باز حادثه‌ سختی برای مادر اتفاق می‌افتد که نگرانی مادر بیشتر می‌شود ، اما گویا خداوند این بچه را برای یاری دینش برگزیده است و خود نگهدارش است . بارداری مادر به ۹ ماهگی می رسد و در تاریخ سی‌ام مرداد ماه سال چهل و شش گل پسرش بدنیا می‌آید. نامش را می گذارند، باز در نوزادی در اثر گرما دچار خفگی می‌شود و کف بالا می‌آورد، اما به لطف خدا باز سلامتی خودش را به دست می‌آورد . به سن نوزده سالگی می‌رسد و خداوند می‌شود و نام زیبای را برایش بر می‌گزیند و در ۲۶ دی ماه ۶۵ در اثر بمباران شیمیایی به می‌رسد . و افتخار مادر می‌شود . 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 دفترچه خاطرات یک مرزبان بسم الله الرحمن الرحیم امروز 9/3/97 روزی هست که دارم خاطره می نویسم تا سالهای آینده بدردم بخوره برجک شماره 4 هستم. امروز نگهبانم البته هر روز نگهبانم ولی پاس 3 هستم از دیشب تا الان 4 ساعت بیشتر نخوابیدم الان ساعت 11:45 دقیقه است دقیقا 15 دقیقه دیگر پست من تمام می شود میرم می خوابم. آنقدر هوا گرمه که آدم پوست می ندازه جلو آفتاب، من الان جلوی آفتاب ایستادم و مرز را نگاه می کنم که کسی رد نشه خدایی نکرده بیاد داخل خاک ایران کاری انجام بده تا مردمش در آسایش نباشند و اینجا ایستادم روبروی پاکستان روستای باز محمد، بچه هاشون، شترهاشون جلوی من هستند. حیف که عکس نمیشه گرفت وگرنه الان می گفتم. ده قدمی من میل مرزی 93 هست الان گرد و خاک است دو عدد ماشین توی نوار مرزی پاکستان مسلح هستند. خلاصه اینم از خاطره امروز . من سرباز مرزبانم جانم فدای رهبر تا آخرین قطره خون از مرز محافظت می کنیم ما سربازها مدافع وطن از سربازان مرزبانی ناجا در هنگ مرزی میرجاوه یازدهم اسفند 97 بر اثر جاری شدن سیل در نقطه صفر مرزی در حین کمک کردن به همرزمان دیگرش غرق و به رسید. در این حادثه دو تن دیگر از مرزبانان و نیز به رسیدند. 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ میراث شانه ‏های من، حرفی از جنس خودباوری است و از جنس جسارت. همه آن لحظه ‏های نیامده، آن نوزادهای شیرین ‏سخن و خندان، از آیه ‏های خودباوری و جسارت من، به خویشتن می ‏بالند، می ‏روند و می ‏رویانند، این رهاورد من است، دستاورد سفر طولانی من از بیست و دوم بهمن تا سوم خرداد و تا همین روزهای نیامده. من جسورم، جسارت من نه به سوی ویرانی است و نه به سمت جنگ. من شورِ ساختنم، التهاب رویاندنِ بنفشه ‏ها و چنارها، اشتیاق مزرعه ‏ام، سادگی روستا و شوق تماشا. از علی علیه ‏السلام آموخته ‏ام که دوست بدارم و نخلستان بنا کنم. مهربانی کنم و لبخند بنشانم. شیر بنوشانم و شاد کنم. من رمز شادابی ‏ام و اسطوره ی آبادی. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 با یقین حرفشو رو زد چند روز مونده بود تا برای آخرین باری که می خواست به جاسک بره، یعنی حکم انتقالش به مازندارن اومده بود، که به خانوادش گفت بریم جنگل برای تفریح، خیلی اهل تفریح و جنگل و کوه بود، با خانواده تو رودخونه و جنگل چنتا عکس یادگاری گرفتن بعد به مادرش گفت پاهاتو دراز کن می خوام رو پاهات دراز بکشم، مادر هم به یاد بچگی هاش سرشو نوازش داد، چیزی می خواست بگه... دو ماه بود که از دامادیش می گذشت ، ولی باید می گفت تا هشدارها رو بده البته چندین بار تکرار کرده بود ولی کسی حرفش رو جدی نمی گرفت و با خنده و گاهی اخم حرفش رو رد، می کردن...اما اینبار انگار با یقین بیشتری حرفشو رو تکرار کرد که مادر این بار برم می شم ! و واقعیت داشت به چند هفته نکشید خبر رو به ما دادند که در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در دریای جاسک به رسید. از دریابانان دریادل ناجا در منطقه جاسک چهارم خرداد۹۳ در درگیری با قاچاقچیان به شهادت رسید 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 راه برایشان کوتاه شد. خدا را دیدند و رفتند. قرعه عزت به نامشان خورد و از خاک به افلاک رسیدند. خاطره‌هایشان در خاطرها ماند. برای وطن در خونِ تن غلتیدند و روزی آن‌ها و همسایه اسمشان شد و آبروی وطن شدند. شادی روح و و سلامتی سبز پوشان محافظ امنیت و مدافع وطن 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 نشانه ی استواری است . غالبا عناصر پولادین جبهه ی جنگ و جزء عناصر پولادین مردم بودند . در این پنجشنبه های دلتنگی ما را به یاد بیاورید ، وقتی در روضه رضوان الهی گرد حلقه می زنید . ما از این دلتنگی ها امید شفاعت داریم ... شادی روح و 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ میراث شانه ‏های من، حرفی از جنس خودباوری است و از جنس جسارت. همه آن لحظه ‏های نیامده، آن نوزادهای شیرین ‏سخن و خندان، از آیه ‏های خودباوری و جسارت من، به خویشتن می ‏بالند، می ‏روند و می ‏رویانند، این رهاورد من است، دستاورد سفر طولانی من از بیست و دوم بهمن تا سوم خرداد و تا همین روزهای نیامده. من جسورم، جسارت من نه به سوی ویرانی است و نه به سمت جنگ. من شورِ ساختنم، التهاب رویاندنِ بنفشه ‏ها و چنارها، اشتیاق مزرعه ‏ام، سادگی روستا و شوق تماشا. از علی علیه ‏السلام آموخته ‏ام که دوست بدارم و نخلستان بنا کنم. مهربانی کنم و لبخند بنشانم. شیر بنوشانم و شاد کنم. من رمز شادابی ‏ام و اسطوره ی آبادی. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 که در قلب بغداد حماسه آفرید به سمت بغداد پرواز کرد . هدف ماموریت ناامن کردن شهر عراق جهت جلوگیری از برگزاری کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در این شهر و مانع رسیدن صدام به اهداف شومش بود . به همین علت از سد دفاع هوایی پایتخت عراق گذشت و شهر را بمباران کرد ، اما اصابت موشک عراقی باعث شد، هواپیما آتش بگیرد، دوران به طرف پالایشگاه الدوره پرواز کرد و تمام بمب‌ها را بر روی پالایشگاه فرو ریخت ، قسمت عقب هواپیما در آتش می‌سوخت ، او در آخرین لحظات با یک عملیات استشهادی هواپیما را به ساختمان هتلی که محل برگزاری کنفرانس بود ، کوبید و شهد شیرین را نوشید. بعد از این واقعه تبلیغات صدام در مورد امنیت بغداد نقش بر آب شد . بدین‌ترتیب اجلاس سران غیرمتعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد و تمام نقشه‌هاي شيطاني صدام حسين نقش بر آب شد . صدام حسین پیش از جنگ و در اجلاس سران عدم تعهد درهاوانا، میزبانی بغداد را برای اجلاس بعدی گرفته بود تا ژست یک صلح طلب را به نمایش بگذارد . او با ترسو خواندن خلبانان ایرانی گفته بود : « هیچ خلبان ایرانی جرأت نزدیک شدن به آسمان بغداد برای برهم زدن اجلاس را ندارد . » 💐 💐 🌺 🌺 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ میراث شانه ‏های من، حرفی از جنس خودباوری است و از جنس جسارت. همه آن لحظه ‏های نیامده، آن نوزادهای شیرین ‏سخن و خندان، از آیه ‏های خودباوری و جسارت من، به خویشتن می ‏بالند، می ‏روند و می ‏رویانند، این رهاورد من است، دستاورد سفر طولانی من از بیست و دوم بهمن تا سوم خرداد و تا همین روزهای نیامده. من جسورم، جسارت من نه به سوی ویرانی است و نه به سمت جنگ. من شورِ ساختنم، التهاب رویاندنِ بنفشه ‏ها و چنارها، اشتیاق مزرعه ‏ام، سادگی روستا و شوق تماشا. از علی علیه ‏السلام آموخته ‏ام که دوست بدارم و نخلستان بنا کنم. مهربانی کنم و لبخند بنشانم. شیر بنوشانم و شاد کنم. من رمز شادابی ‏ام و اسطوره ی آبادی. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313