🔴چگونه براي خودم و فرد ديگري که مثلا غيبتش را کرده ام، استغفار بگويم؟
پاسخ:
الف: استغفار برای خودتان را می توانید با جملات استغفر الله ربی و اتوب الیه، الهی العفو، داشته باشید.
ب: اگر حق الناسی مانند غیبت به گردن دارید و در صدد جبران آن هستید بايد از آن فرد حلاليت بطلبد،
اگر حلاليت طلبيدن، موجب ايجاد اختلاف و كينه و نزاع مي شود، لازم نيست حلاليت طلبيد، بلكه بايد توبه و استغفار كرد، و براي آن فرد نيز استغفار و طلب بخشش كرد، «سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا كَفَّارَةُ الِاغْتِيَابِ قَالَ تَسْتَغْفِرُ لِمَنِ اغْتَبْتَهُ كَمَا ذَكَرْتَهُ (1) از پيامبر سوال شد كه كفاره و راه جبران غيبت كردن چيست؟ فرمودند: اين است كه هر وقت ياد آن فردي كه غيبتش را كردي، افتادي، برايش استغفار كني. »
و با انجام كارهاي خير مانند صلوات فرستادن، قرآن خواندن، و هديه ثواب آن كارها به آن فرد كم كم اثرات بد آن را از بين برد. پس هر جا حلاليت طلبيدن باعث مفسده بيشتر مي شود ، لازم نيست حلاليت بطلبيد، توبه و استغفار كافي است.
📚 شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 ه.ق، ج 3، ص 377.
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
4_5909062245454714157.mp3
4.21M
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
#روزشمار_اربعین
🏴 تنها 5 روز تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام باقیست...
«یا اخا» خون ریخت از فرق تو و چشم ترم
تا سرت افتاد از نی، سوخت جان و پیکرم
من زدم بر سینه، سیلی زد به صورت، مادرم
کاش پیش سنگ آن ظالم سپر میشد سرم
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
4_5909062245454714156.mp3
6.67M
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🔷خاطره ای از طلبه شهید علی خلیلی
💠 رسم خوبی داشتیم، ماه رمضون ها بعضی شب ها چند تا از مربی ها جمع میشدیم افطاری میرفتیم خونه ی دانش آموزها.
💯یه بار توی یکی از شبا توی ترافیک گیر کردیم اذان گفتند. علی گفت: "وحید بریم نماز بخونیم؟ وقت نمازه."
من گفتم پنج دقیقه بیشتر نمونده علی جان بزار بریم اونجا میخونیم.
✳️یک ساعت و نیم بعد رسیدیم به خونه ی اون بنده خدا! از ماشین که پیاده شدیم زد روی شونمو گفت: "کاری که موقع نماز اول وقت انجام بشه ابتر میمونه!"
📢به نقل از : وحید جلال پور
شهید امر به معروف؛
#علی_خلیلی🕊
#شادی_روحش_صلوات💐
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
🔸 در برابر خطای دیگران بی تفاوت نباشیم
#امر_به_معروف_نهی_از_منکر
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
#خاطرات_آزادگان
مسئول تقسیم نان و خرما آسایشگاه متوجه یک رادیو در یکی از بستههای خرما شد و آن را پنهان کرد؛ نمیدانستیم چه کسی و با چه نیتی این کار را انجام داده؛ اما آن به دست ما افتاد، یک مسئول برای مخفیکردن رادیو در نظر گرفتیم تا آن را در جای مطمئن مخفی و در ساعت مشخصی اخبار را گوش بدهد و به ما منتقل کند. بعثیها از اینکه ما چگونه از اخبار مطلع میشویم به ما شک کردند و گفتند حتماً وسیلهای در آسایشگاه وجود دارد به همین دلیل یک هزار و ۴۰۰ اسیری که داخل آسایشگاه بودند را به حیات فرستادند و از اول صبح تا اذان مغرب شروع به تفتیش آنجا کردند. هوا روبه تاریکی میرفت که یکی از اسرا بر بالای یک بلندی رفت و شروع به اذان گفتن کرد، همه سریع وضو گرفتیم و با اینکه نماز جماعت ممنوع بود؛ ما در همان جا به نماز جماعت ایستادیم. نیروهای بعثی که متوجه نمازخواندن ما شدند، با عصبانیت میگفتند ما هر کاری میکنیم اینها کار خودشان را میکنند؛ ما از دست اینها دیوانه شدیم، ما اسیر اینها شدیم، اینها اسیر ما نیستند. میترسیدند ما را کتک بزنند؛ چون تعداد زیاد و هوا تاریک شده بود بعد از اتمام نماز ما را متفرق و به داخل آسایشگاه هدایت کردند.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🌹🕊🏴🥀🏴🕊🌹
#از_شهدا ...
بہ جامانده ها ...
هنوز هم #شهادت مےدهند
اما بہ اهــل درد
نه بے خیال ها
فقط دم زدن از #شهـدا افتخار نیست ...
باید زندگےمان ، حرفمان ، نگاهمان ، لقمه هایمان ، رفاقتمان هم بوی #شهدا بگیرد ...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
#بیاد_سردار_بی_نام_و_نشان_واحد_اطلاعات_و_عملیات_لشکر_ویژه_۲۵ #کربلا_یونس_پور_اسماعیلی
.
💢 خرداد ۱۳۴۵ تو چالوس بدنیا اومد.قبل رفتن به مدرسه قرائت قرآن و آموخت.۱۳ سالگی پدرش و از دست داد.کم حرف بود و متواضع.سال شصت پانزده سالگی رفت جبهه.هر وقت هم که برمیگشت یا دیدار خانواده شهدا بود یا در حال جمع آوری کمک برای جبهه.
.
💢عاشق و دیوانهی امام بود.به همه سفارش میکرد که امام هر حرفی میزند، نباید روی حرف امام حرفی زد.»۴ سال در واحد اطلاعات و عمليات لشکر ویژه ۲۵ کربلا در جبهه ها خدمت کرد.عملیات والفجر هشت که رسید به دوستانش گفت : دیگر برنمیگردم.روز اول عملیات تیر مستقیم به سرش خورد و بشهادت رسید.تو وصیتنامه ش نوشت :
📩 خانواده عزیزم شما خیلی دوست داشتید که من ازدواج کنم، آری من به آرزوی خود رسیده و با معشوق خود یعنی شهادت ازدواج نمودم و چون کلام خداوند سبحان بر من انسان ناچیز چنین بود اجابت کردم و به سوی معشوق خود پر کشیدم رفتم به آنجائی که می بایست می رفتم و رفتم پیش دیگر شهداء، راه حق اگر خداوند قبول فرماید .
.
#سردار_نوزده_ساله
#شهید_یونس_پوراسماعیلی
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
وقتی پیکر بیسر اَحد را آوردند
همه اشک می ریختند ؛
امّا مادر احد نقل میپاشید
و زینب وار دعا میکرد :
خدایا ، این قربانی را قبول کن
این شهیدِ حسین (ع) است...
پ.ن: گفت با حق" قلیل ما بپذیر"
عقل مبهوت؛ زین عبارتِ زینب است
اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذا الْقَلیل القُرْبانَ
#مادران_زینبی
#سردار_بی_سر
#شهید_احد_مقیمی
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
💫حکایت های زیبا و آموزنده 💫
📚حکمت (داستان واقعی)
چند روز پیش سفری با اسنپ داشتم. (بعنوان مسافر).
آنروز خیلی بدشانسی آورده بودم و ناراحت بودم، آخه باطری و زاپاس ماشینم رو دزد برده بود. راننده حدودا ۴۰ سال داشت و آرامش عجیبی داشت و باعث شد باهاش حرف بزنم و از بدشانسیم بگم. هیچی نگفت و فقط گوش میکرد. صحبتم تموم که شد گفت یه قضیهای رو برات تعریف میکنم مربوط به زمانی هست که دلار ۱۹ تومنی ۱۲ شده بود. گفتم بفرمایید.
برام خیلی جالب بود و برای شما از زبان راننده مینویسم.
یه مسافری بود هم سن و سال خودم ، حدودا ۴۰ساله. خیلی عصبانی بود. وقتی داخل ماشین نشست بدون اینکه جواب سلام منو بده گفت: چرا انقدر همکاراتون ......(یه فحشی داد) هستند. از شدت عصبانیت چشماش گشاد و قرمز شده بود.
گفتم چطور شده، مسافر گفت: ۸ بار درخواست دادم و رانندهها گفتن یک دقیقه دیگر میرسند و بعد لغو کردند.
من بهش گفتم حتما حکمتی داشته و خودتو ناراحت نکن.
این جمله بیشتر عصبانیش کرد و گفت حکمت کیلو چنده و این چیزا چیه کردن تو مختون و با گوشیش تماس گرفت. مدام پشت گوشی دعوا میکرد و حرص میخورد.( بازاری بود و کلی ضرر کرده بود). حین صحبت با تلفن ایست قلبی کرد و من زدم بغل و کنار خیابون خوابوندمش و احیاش کردم. سن خطرناکی هست و معمولا همه تو این سن فوت میکنن. چون تا به بیمارستان یا اورژانس برسن طول میکشه.
من سر پرستار بخش مغز و اعصاب بیمارستان ..... هستم و مسافر نمیدونست. خطر برطرف شد و بردمش بیمارستان کرایه هم که هیچی!!!
دو هفته بعد برای تشکر با من تماس گرفت و خواست حضوری بیاد پیشم. من اونموقع شیفت بودم و بیمارستان بودم. تازه اونموقع فهمید که من سرپرستار بخشم. اومد و تشکر کرد و کرایه رو همراه یه کتاب کادو شده به من داد. گفتم دیدی حکمتی داشته. خدا خواسته اون ۸ همکار لغو کنن که سوار ماشین من بشی و نمیری.
تو فکر رفت و لبخند زد. من اونموقع به شدت ۴ میلیون تومن پول لازم داشتم و هیچ کسی نبود به من قرض بده. رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم. تو صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبونده بود! حکمت خدا دو طرفه بود. هم اون مسافر زنده موند و من هم سکه رو ۴میلیون و چهارصد هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد. همیشه بدشانسی بد شانسی نیست. ما از آینده و حکمت خدا خبر نداریم.
اینارو راننده برای من تعریف کرد و من دیگه بابت دزدی باطری و زاپاسم ناراحتیمو فراموش کردم.
من هم به حکمت خدا فکر کردم!!!
📌#داستانهای_عبرت_آموز📖
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313