eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
508 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
30 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی های ز درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 از مدرسه احضارم کرده بودند . بدون اینکه پسرم متوجه شود رفتیم اتاق مدیر . معلم ها و کادر دبیرستان از او راضی بودند اما یکی شان گفت : پسر شما از همه جهت خوب است اما نمی دانیم چرا هر روز دیر به مدرسه میاد . خیلی تعجب کردم چون او همیشه سر وقت از خانه خارج می شد . این فکر مرا مشغول کرده بود تا اینکه مجبور شدم در موردش تحقیق کنم . برای اینکه پسرم شک نکند شخصی را برای این کار مامور کردم . آن شخص چند روز بعد با خوشحالی آمد پیشم و گفت : حاج غلامحسن ، الحق که نون حلال دادی به این بچه . پرسیدم : چطور مگه ؟ گفت : تو این مسیری که به دبیرستان میره یک مدرسه دخترونه هست . پسرتون آنقدر معطل می کنه که زنگ آن مدرسه بخوره و دخترها سر راهش نباشند بعد به دبیرستان میره ! از مرزبانان ناجا سی ام مهرماه ۸۶ در مرز میرجاوه بر اثر درگیری با قاچاقچیان به درجه رفیع شهادت نائل گردید . بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌴🕊🥀🌹🥀🕊🌴 خاطره ای از نقل می کند یکبار با دخترم زینب رفته بودیم که میوه بخریم ، من داخل ماشین نشسته و منتظر دخترم بودم . هم زمان دختر خانمی که پوشش مناسبی نداشت، با شک و تردید من را نگاه می کرد و به همراهش می گفت : او است؟ همراهش می گفت: مگر ممکن است که چنین شخصیتی بدون و بیاید و انکار می کرد . تا آن که نزدیک آمدند و به شیشه ماشین زدند و از من پرسیدند که شما هستید؟ گفتم بله . با تعجب از من خواستند که چیزی به آنها به عنوان یادگاری بدهم . من هم تسبیح دستم را به آنها هدیه کردم . اما دیدم دارند سر آن با هم مجادله می کنند . انگشترم را هم به آنها بخشیدم . بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 بعد از ، زیاد زمین مے خورد . همہ نگران بودند و می گفٺند شاید به خاطر اٺفاقاٺ این مدٺ مشڪلی براش پیش اومده و نگران بودیم و می خواسٺیم او را پیش دڪٺر ببریم ڪہ شبے بہ خواب یڪے از نزدیڪانمان آمــد وگـفـٺ : نگران نباشید وقٺے داره بازے میڪنه مے دود ڪہ بیاد من ولی امڪانش نیسٺ مے خوره زمین... مشڪلے نداره و سالمہ نگران نباشید... راوی : شادی روح راحل و بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴 هادی از نوجوانی بود و هیات می رفت ،اهل نماز بود، اهل و دروغ نبود. در منزل با بچه ها بازی میکرد و به آنها محبت می کرد. وقتی از ماموریت می آمد دست و پایمان را میبوسید.بعد از بازگشتش از ماموریت، برایم تعریف میکرد که مثلا هفته پیش بوده و را هم زیارت کرده است. بیشتر مواقع که به عراق و سوریه میرفت قبر ائمه را زیارت میکرد و به مادرش می گفت که دعایت کردم هادی بسیار تودار بود و از چیزی تعریف نمی کرد، بیشتر سعی داشت به خاطر مسائل امنیتی شغلش را مطرح نکند، البته اطلاع داشتیم که محافظ است.هادی، زمانی که در سوریه بود جهت محافظت از سردار سلیمانی چند باری همراهش شده بود و بعد از مدتی علاقه شدیدی بین سردار و هادی برقرار شد و شیفته سردار شده بود با سردار سلیمانی رفت وآمد داشت،سردار همیشه به هادی می گفت که من و هادی با هم شهید خواهیم شد. راوی : بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 براے کسانـی کہ اهل ارزش هاے اسلامی هستند ، تصاویـر از هر تصویـرے دلرباتـر است. باران رحمت اند ... دوستی با ... دوطرفہ استــ ... یاعلی کہ بگویـی دستتــ را خواهند گرفتــ ... 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 بگذارید👇👇 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 📚✨ روزانه فقط یک کلام کوتاه ✨ در پایان مطالعه ، انرژی‌های مثبت را جذب کنیم . پیامبر اکرم صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله ؛ مجلس را با دُعا به پایان می‌بردند . ( منیةالمرید ) بگذارید👇👇 @rastegarane313 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
💢دریا دل مرزبان 🔹چه وسعتی است، در دریای دل مرزبان... او که همه چیزش را رها کرده، خانواده اش را، آسایش و آرامشش را، خواب و راحتی اش را، آرزوهایش را... همه را گذاشته و حالا روی برجک، در تاریکی شب یا هنگامه روز، در گرمای سوزان یا سرمای سخت، تنها همدم و هم صحبتش؛ شاید اسلحه اوست... 🔹چه وسعتی است در نگاه مرزبان... نگاه عمیقی که حتی امنیتِ مرزهای آسمان را،تا اوجِ افق، تضمین می‌کند... 🔹عبادتگاه مرزبان، بی شک همان برجک است... چه جایی از آنجا برای عبادت، بهتر؟ چه کسی از خدا به مرزبانِ روی برجک، نزدیک‌تر؟! 🔹مگر میشود مرزبان بود و دلتنگ نبود؟! دلتنگ عزیزانت، خانواده ات، رفقای شهیدت... مرزبان در خلوت خویش، تنها به امنیت می اندیشد؛ و تنها یک خواسته را از پروردگارش طلب می‌کند.. آن هم شهادت؛ او خود را فدای وطنش می‌کند، خون پاکش را می‌دهد، اما یک وجب از خاک کشورش را هرگز... 🔹مرزبان یعنی شجاعت، غیرت، جوانمردی، فداکاری، گمنامی؛ واژگان برای وصف مردانگی او ناتوان اند... 🔹"خداوندا! حوزه و جایگاه آنان را پاس دار... به یاری خود بازوی آنان را قوی گردان، و  آنان را به شکیبایی مدد کن. -برگرفته از صحیفه سجادیه 🔹جهت سلامتی همه مرزبانان غیور ایران؛ و شادی روح همه شهدای عزیز مرزبانی؛ ۵شهید مرز سراوان و شهید محمد مهدی احمدی، صلوات🖤 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌱حسین موتور می‌راند و من پشت سرش نشسته بودم. ناگهان وسط «تپه‌های ذلیجان» ایستاد. پرسیدم: چی شد؟ چرا ایستادی؟ از موتور پیاده شد و گفت: تو بنشین جلو و رانندگی کن. گفتم: چرا؟ گفت: احساس می‌کنم دچار غرور شده‌ام. تعجب کردم، وسط دشت و تپه‌های ذلیجان، جایی که کسی ما را نمی‌دید، چگونه چنین احساسی پیدا کرده بود؟ وقتی متوجه تعجب من شد، در حالی که به تپه کوچک پشت سرمان اشاره می‌کرد، گفت: وقتی به آن تپه رسیدم کمی گاز دادم و از موتورسواری خودم لذت بردم. معلوم میشه دچار هوای نفس شدم؛ در حالی که به خاطر خدا سوار موتور شده‌ایم. تا مدت‌ها سوار موتور نمی‌شد ... 🌷 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🔹در محضر فرمانده 🔹مقام معظم رهبری براے کسانـی کہ اهل ارزش هاے اسلامی هستند ، تصاویـر از هر تصویـرے دلرباتـر است. باران رحمت اند ... دوستی با ... دوطرفہ استــ ... یاعلی کہ بگویـی دستتــ را خواهند گرفتــ ... بگذارید👇👇 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا