رستگاران
و به یاد لبخندی که عشق را بینهایت تکثیر میکرد... :)💖 -خمینیکبیر 📡 @Rastegaran_313
میگفت:
خوشا آنان
که با عشـقِ خمینی❤️
حسینی زندگی کردند و رفتند...✨🦋
#شهید_محسن_فخري_زاده
📡 @Rastegaran_313
صد کیلومتر که از اندیمشک فاصله میگیری و از پیچ و خمهای جاده عبور میکنی، به منطقهای بکر میرسی که هنوز خیلی ها از حضورش در جمع یادمان های #دفاع_مقدس بیخبرند!
نامش #شرهانی است و خاطرات حضورش در دفاع مقدس را از عملیات های #والفجر_یک، #عاشورای_سه و #محرم روایت می کند...
اگر میخواهی صحنه #عاشورا را از نزدیک ببینی، باید به صفحه خاطرات والفجر یک در شرهانی سری بزنی؛
آنجایی که شهید احمد زمانیان ردای قاسم ابن الحسن را به تن کرد و تا پای جان ایستادگی کرد. همان نوجوان شانزده ساله ای که ترکش ها سر و صورتش را #خون آلود کرده بودند؛
همان نوجوانی که دوستانش خواستند او را برای مداوا به عقب برگردانند؛ و همان نوجوانی که با لبخندی زیبا گفت:
"من نیامده ام که به عقب برگردم!
آمده ام که بایستم..."
اما شرهانی پیش از آن که خاطرات #جنگی داشته باشد، خاطرات تفحصی دارد؛ خاطراتی زیبا از شهدایی که چند سال است #غریبانه در آغوش گرفته و گه گاه، یکی از آن ها خودش را به بچه های گروه #تفحص_شهدا نشان میدهد؛
آن هم درست زمانی که لازم است، مگر نشنیده ای روایت محمد احمدیان را که می گوید:
تیرماه ۱۳۷۸ بود و فضای جامعه، #معنویتی از جنس شهدا را طلب میکرد...
سردار باقرزاده گفت:
"بروید توی مناطق به شهدا #التماس کنید و بگویید شما همگی فدایی ولایت هستید، اگه صلاح می دانید به یاری #رهبرتان برخیزید."
چند روزی گذشت؛
ولی حرف #سردار را جدی نگرفتم، #شهید هم پیدا نکردیم، تا این که دوباره سردار روی حرفش تأکید کرد؛
من هم فردای آن روز به منطقه ی شطالعلی (محور عملیاتی بدر و خیبر) رفتم و برای رفع تکلیف جملات سردار را بازگو کردم!!
چند ساعت بیش تر از حرفم نگذشته بود که از #شلمچه خبر رسید شانزده شهید پیدا شده و چند ساعت بعدش، تفحص نوزده شهید از #هور مخابره شد.
چند روز بعد که سردار تماس گرفت و خبرها را شنید، از تعداد شهدا پرسید؛ شروع کردم به شمردن:
شونزده تا فکه، هجده تا شرهانی...
جمعاً شد #هفتاد_و_دو شهید...
.
سردار گفت:
"الله اکبر!
روز #عاشورا هم هفتاد و دو نفر پای #ولایت ایستادند..."
📡 @Rastegaran_313
روایت اسمانی _شرهانی.mp3
1.53M
-به وقت شرهانی...💔
🍃شهیدسیدمرتضیآوینی🍃
📡 @Rastegaran_313
نمیدونم چه حکمتی توی این یهویی دعوت شدنای ماهست؟!
چند روز پیش فکه
وامروز شرهانی...
هرازگاهی نگاهی به دلهامون میندازن، میبینن داریم غرق میشیم،دستمونم که کوتاهه...
دعوتمون میکنن...
به دلامون صفا میدن و دوباره برمون میگردونن به دنیا...
و ای کاش که تا ابد مارو کنار خودتون نگه میداشتید😭💔
امروز میزبان شهدای شرهانی هستیم بیاین همگی برای شادی روح حضرت امام و جمیع شهدای دشت شرهانی، صلوات هامون رو تقدیم محضرشون بکنیم...🌷🕊
اللهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم...
ای کاش به خواب من میآمدو میگفت:
روزی تو شهید میشوی اسمت هست... :)🕊
📡 @Rastegaran_313
🌸امامسجاد(ع):
در نبرد بین دعا وبلا
پیروزی با دعا خواهد بود...🤲🏻📿🌱
📡 @Rastegaran_313