🔴حرکت جالب دانش آموزان یکی از مدارس اهواز بعد از حذف نام #شهید از معابر
♦️کلاس هاشون رو با طرحی شبیه تابلو کوچه ها به اسم شهدای مدافع حرم شهرشون اسم گذاری کردند
پ.ن:شما برای زنده نگه داشتن یادشهدا چه کردید؟!
🌷شادی روح شهدا صلوات🌷
💠 رستگار باشید👇
📡 @Rastegaran_313
🌹🌹آخرین روز قبل از واقعه ...
⏪اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد سلیمانی
🌹پنجشنبه(98/10/12)
ساعت 7 صبح
#دمشق
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم،
هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
.
🌹ساعت 7:45 صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در #سوریه حاضرند.
.
🌹ساعت 8 صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند
دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
.
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
.
آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما #پنج_شنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
.
🌹ساعت 11:40 ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
.
🌹ساعت 3 عصر
حدود #هفت_ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خوردویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم #بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
.
🌹ساعت حدود 9 شب
حاجی از #بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و #خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم #عراق است و هماهنگی کنند
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسین #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:
میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، #میوه_رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
🌹ساعت 12 شب
هواپیما پرواز کرد
🌹ساعت 2 صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
(راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون)
💠 رستگار باشید👇
📡 @Rastegaran_313
🔸شهادت یکی از همرزمان سپهبد شهید سلیمانی
🔹 رزمنده مدافع حرم «اصغر پاشاپور» با نام جهادی اصغر ذاکر روز گذشته در منطقه ریف حلب سوریه به شهادت رسید.
🔹️ این رزمنده جبهه مقاومت ساکن شهر ری و از اولین نفراتی بود که به همراه حاج قاسم سلیمانی به منظور دفاع از حرم اهل بیت (ع) به سوریه رفت و نهایتا روز گذشته پس از گذشت یک ماه از شهادت سردار سلیمانی در حلب سوریه به فرماندهان و همرزمان #شهید خود #پیوست
اینم #عشق_شهیدانه 🌹
💠 رستگار باشید👇
📡 @Rastegaran_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌹:
هر ایرانی باید درخانه ی خودش یک عکس #شهید داشته باشه
💠 رستگار باشید👇
📡 @Rastegaran_313
•°
#طعمپرواز |🕊🍃
عهد بستند،
هر کدامشان #شهید شدند!
دو دوست دیگر را هم شفاعت کنند...
اما...
احتیاجے به شفاعت نبود!
وقتے هر سه #شهید شدند💔
#شهادتآرزویهربچهشیعهی...
#اللهمالرزقناشهادتفےسبیلالله
💠 رستگار باشید👇
📡 @Rastegaran_313
#معــرفییادمــان📍
اینجا #ڪانالڪمیلوحنـظله اسـت
قلب منطقه فـکه ...
🔸 جایی ڪه اگر خـوب گوش بدهی صدای غربت گردان #گـردانڪمیلوحنـظله را میشنوی
و اگر از عـمق جان بنگری میبینی که این غربت را منافقینی رقم زدند ڪه عملیات #والفجـرمقدماتی را لو دادند
📞 اینجا جاییست ڪه آخرین بیسـمش به حاج همت فقط همیـن جمله بود «حاجـی به امام بگو ما عاشورایی جنگیدیم»
و حاج همـت شاید آن سـوی بیسیم فقط می توانست سر بکـوبد به جعبههای فشنگ و اشک بریزد.😭💔
نه آب رسید و نه غذا...
دوازده نفر با یک #قمقمه سر کردند...
عراقی ها که به ڪانال رسیدند اکثر بچه ها از تشنگی #شهیـد شده بودند.
بقیه را هم تیر خلاص زدند.
بچه ها در قتلگاه ماندند برای همیـشه.❤️🍃
اینجا قتلگاهیست پر از لب های تشنه...
و پر از لاله هایی که سال ها بعد نیز با یک سـوراخ در جمجمه های پر از گِل پیـدا می شوند ، و می شوند #شهیـدگمنام...🌹🍃
اینجا اما هنوز شهــدا حاضـرند و چشــم به راه کسـانی که طالـب هدایـت باشنـد✨
#ڪانالڪمیلوحنـظله
#باپایدل
#بانوایکاروان
#راهـیاننورمجازی
#مجـموعهفــرهنگیرســتگاران
#ماقـویهسـتیــم
📡 @Rastegaran_313
#معرفیڪتاب 📚
🌱بِسـمِ الربِّــ الشُہدا🌱
#ناے_سوختہ📕
#فصل_اول:شهادت🌹
از تیرماه سال ۹۰ قلب مادر بارها لرزید💔. چشمهایش رنگ خشکیندید.😭 پوست صورت و دستانش با هر نگاه #علی چروک تازه برداشت. هر روز صبح🌤 تنها با صدای نفسهای پسر، جان دوباره می گرفت.
مادر دوست داشت یواشکی و به دور از چشم همه باز هم امیدوار باشد؛✨
ای کاش علی مثل همیشه چشمانش را بسته بود، مثل وقتی که برای نماز صبح📿 بیدارش می کرد، مثل...😞
آری! شاید مثل همیشه خوابیده بود و با صدای لرزان مادر لای چشمان خسته اش را باز میکرد، لبخند ملیح همیشگی اش را به قلب شکسته مادر تقدیم می کرد و...
اما نه!! ۹ صبح سومین روز از فروردین ۹۳ همه چیز برای همیشه تمام شده بود،😭 #علی چشمانش را بسته بود😌 و لباس سفید⚪️ تنش حکایت از رفتن داشت.💔
#شهید #علی خلیلی متولد ۱۳۷۱؛
مهر شهادت ۱۳۶۸؛
قطعه ۲۴!
اینها یعنی چه؟!!
مرد دستش را در کشوی میز برد و مُهری را بیرون آورد و با اطمینان و بی معطلی روی شناسنامه زد. چشمهای همه گرد شده بود.😳
۱۳۶۸!! سه سال پیش از تولد #علی!!😲
سه بار به دنبال جای خالی، دستگاه بود و بی خبر از همه جا و هر سه بار قطعه ۲۴ را نشان داد.
و مزارش هم شد کنار شهیدان آن سالها، ۵۷ و ۵۸.
چه خبر بود!!؟ شاید به قول مادر اینها یعنی شهادت #علی پیش از آمدن امضا شده بود.
اصلا او برای این دنیا نبود. میهمانی بود که مادر آرزو می کند ای کاش لایق میزبانی او بوده باشد و...
میهمانی که به وقت رفتنش شهیدان به استقبالش آمدند.
تلقین، سنگها، خاک و برای همیشه...
و طنین صدای🔉 دلنشین در میان آن همه هیاهو و همهمه؛ 😍
«وَلا تَحسَبِّنَ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللّه
اَمواتاً بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ.»
#سـالیڪهنڪوست
#هیئــتمجــازے
#خیـمهمجــازےرســتگاران
#هیئـــتڪهتعــطیلینداره
📡 @Rastegaran_313
رستگاران
🔰 خطر تحریف دفاع مقدس جدی است 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس: ما ک
پرسیدم کجامشغول به کارشدی؟!
گفت:
درسازمان حذف و تحریف اثار دفاع مقدس!
{خیلی اتفاقی یاد اون جریانِ،برداشتن کلمه #شهید از روی تابلوها به منظور جلوگیری از سردگمی مردم افتادم...😏😒}
📡 @Rastegaran_313
ای کاش به خواب من می آمد می گفت:
«روزی تو #شهید میشوی اسمت هست»
📡 @Rastegaran_313
#رفیقِ_شهید
#از_زبان_مادر_شهید
.
زیر زمین خانه جای عبادت های او بود . نصف شب بلند می شدم و می دیدم حسن توی رختخوابش نیست . سراغش می رفتم . می دیدم داخل زیر زمین ایستاده و نماز می خواند . گوشه ای می ایستادم و نگاهش می کردم . آن وقت ها نوجوان بود اما آن قدر با دقت و با تواضع نماز می خواند که من از نماز خواندن خودم شرمم می آمد....
.
️خیلی دوستش داشتم . همه اهل خانه دوستش داشتند☺️ . همه از قول من به او می گفتند #داداش حسن😌 ! هر وقت که به جبهه می رفت از زیر قرآن ردش می کردم و می نشستم برایش دعا می خواندم.... از خدا می خواستم بچه ام را سالم نگه دارد . یک بار که به مرخصی آمد گفتم : « حسن جان ! شب و روزم شده دعا کردن برای سلامتی ات...
.
#لبخندزد . مثل همیشه ملیح و نمکین . سرش را پایین انداخت و گفت : « پس مامان جان همه اش زیر سر شماست😞 . چند بار می خواستم شهید شوم اما نشدم . خیلی عجیب بود » سرش را که بالا گرفت ، چشم هایش نمناک بود😢 . صدایش می لرزید . گفت : « مامان جان از این پسرت بگذر ! دعا کن #شهید شوم😭 . تو راضی شوی برگه عبورم را می دهند ! دعا کن به آرزویم برسم!
.
داشت به من التماس می کرد . بغض کردم !😰 فهمید ناراحت شدم . خواست از دلم در بیاورد . نگاه کرد توی چشم هایم و با خنده گفت : « اگر زحمتی نیست ، دعا کن #اسیر نشوم...!
#شهید_حسن_ترک
📡 @Rastegaran_313
#رفیقِ_شهید
🍃ولادت:١٣۴۶/١/١
🍂شهادت:١٣٨٠/٧/١٧
🕊محل شهادت:فکه
💌 پایش را میگذاشت توی میدان مین، همان اول مینشست زمین و با خاکش تیمم میکرد...
میگفت اینجا نفس کشیدن برایم راحت تر است...
جایےکه باید با تمام وجودت میترسیدی ، برایاو آرامشبخشترینجایدنیا بود😌
طلاییه بودیم...
چند روزی بود هر چه میگشتیم#شهید پیدا نمیکردیم...😔
یک شب خواب دید پرتوهای نور از یک نقطه از زمین به آسمان میرود...
فرداهمانجاراکندیم؛کلےشهیدپیداشد🌱
اولین بار نبود که توی خواب آدرس میگرفت...💔😭
🌷شهیدمجیدپازوکے🌷
رستگار باشید👇
📡 @Rastegaran_313
+کاری کنید که وقتی کسی شمارا ملاقات میکند، احساس کند که یک #شهید را ملاقات کرده است...✨🦋
💬شهیداحمدکاظمی
📡 @Rastegaran_313