اگه می‌خواستین همین الان یه کتاب بهم معرفی کنین چیو معرفی می‌کردین؟ (ترجیحا ایرانی) یا فور کنین تو چنلاتون بگین یا ناشناس. https://harfeto.timefriend.net/16922085892413

دعبل و زلفا. رویای نیمه شب. مرا با خودت ببر. فصل فیروزه‌ای. آقای سلیمان میشود من بخوابم. سمفونی مردگان. سال بلوا. مجموعه آبنبات ها. چایت را من شیرین میکنم. فرمانروای مه. کهکشان نیستی. یک عاشقانه آرام. پریدخت. چشم هایش. مجموعه سو من سه. دختر مو شرابی.

یکی گفته بود اگه کافی بودیم که دیده می‌شدیم. ولی به نظر من این طوری نیست ما مجبور نیستیم کافی بودن و از چشم های بقیه ببینیم. منتظر تایید شدن از آدم هایی که شاید نه افکار، نه عقاید و نه دیدگاه های شیبه به همه داشته باشیم. شاید اگر من احساس کافی بودن را در خودم داشته باشم و اون حس، حسی خوشحال کننده برای خودم باشه دیگه منتظر دیده شدنش برای بقیه نیستم. شاید هم کافی بودن معنای اشتباهی برای ما به وجود آورده که ما بودنش رو نداشتن نقص ها و کاستی ها معنی کردیم. شاید هم فقط فراموش کردیم که ما با نقص هامون به اون نقطه از کافی بودن میرسیم. هیچ کدوم از حرفام صرفاً نقد کسی نبود و بداهه های نصفه شبی خودم بود.* #نشریه‌_نورا #کانالِ_مردم

✨

زیبایی*

برگه نقاشی کم اومده بود و چند نفر دیر رسیدن، دو نفرشون و راضی کردم تو برگه هایی که چندتا خط خوردگی ریز داشت رنگ آمیزی شون و ادامه بدن اما فاطمه هیچ جوره قبول نکرد، بهش گفتم: حالا اشکالی نداره بیا باهم پشتش نقاشی بکشیم؛ قبول کرد. نقاشیش که تموم شد گفتم: این چیه خاله؟ گفت: مغزه:) گفتم: میخوای رنگش کنیم؟ گفت: آره. گفتم: پس بیا یه مغز رنگی رنگی باهم بکشیم، چندتا رنگ و رو کاغذ کشید و گفت: بسه دیگه خسته شدم بریم آجر بازی. پی.نوشت: بعضی وقتا نیاز نیست اجازه بدیم بچه ها بهونه گیری کنن و ماهم بگیم بچه است و اشکالی نداره، فقط باید سعی کنیم با خلاقیت خودشون سرشون و با یه چیز دیگه گرم کنیم.* #نشریه‌_نورا

چطوری میتونید از بچه ها متنفر باشید؟ روح نواز تر و گوگولی تر از بچه ها مگه داریم؟

#ه‍ُدوُء